آيا تنديس های مكشوف به سرنوشت صلصال و شهمامه دچار نمی گردد؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
براساس گزارش كاوشگران داخلي و خارجي درباميان، دولت افغانستان می گوید مجسمه بزرگی در نزدیکی دو مجسمه تخریب شده بودا در بامیان کشف شده است. به گفته اين مقامات ، در جریان تحقیقات تازه در این ولایت که توسط یک گروه باستانشناس به رهبری پرفسور زمریالي طرزی انجام شده، تعدادی از آثار تاریخی با قدمت دو هزار ساله نیز پیدا شده که هشت مجسمه، یک کوزه سفالی و دو سکه از جمله آنهاست. نجیب الله احرار رئیس اطلاعات و فرهنگ ولایت بامیان می گوید کاوش های تازه در این ولایت به کمک مالی کشور فرانسه و به سرپرستی پرفسور طرزی صورت می گیرد.
عکس از خبرگزاری فرانسه
درسالهای اخیر و پس از تخریب بوداهای بامیان، صحبت از وجود آثار تاریخی دیگری در این ولایت از افغانستان بر سر زبانها بود به همین منظور، کاوش های گسترده ای در بامیان جریان داشت و کاوشگران تلاش داشتند بودای بزرگ دیگری را نیز که گمان می رود در بامیان موجود باشد، پیدا کنند. رییس اطلاعات و فرهنگ بامیان می گوید: این کاوش ها از مدتی تحت ریاست آقای طرزی، باستانشناس معروف افغان در برابر بت کوچک بامیان ادامه داشته و این گروه موفق به کشف چند اثر تاریخی شده اند. طبق اظهارات پرفسور طرزی باستانشناس ، پنجاه درصد گمان می رود که بودای خوابیده به طول 300 متر در این ساحه موجود باشد. این آثار كشف شده شامل سه بت نیمه، دو مجسمه به شکل جفت و به صورت نیمه، یک کوزه سفالی شکسته و دو سکه خرد می باشد که یکی از سکه ها مربوط دوره اسلامی و بقیه همه به دوره بودایی تعلق دارد.
نجیب الله احرار گفت که آثار تاریخی دیگری نیز در این منطقه موجود است که تلاش برای یافتن آنها جریان دارد و نشانه های از وجود یک مجسمه خوابیده بودا در فاصله میان دو بت تخریب شده بامیان بدست آمده است. طبق اظهارات طرزی، پنجاه درصد گمان می رود که بودای خوابیده به طول 300 متر در این ساحه موجود باشد.
شايد چنين دست آوردي عظيمي اگر براي هركشوري غيرازافغانستان اتفاق مي افتاد، بزرگ ترين افتخارفرهنگي به شمامي رفت و آن را با بزرگترين جشن ها ومراسم فرهنگي گرامي ميداشتند، اما متاسفانه درافغانستان هرقدر چنين اخبار و گزارش هايي از تلاش هاي كاوشگران به نشرمي رسد، ترس، دلهره وترديدهاي مردم بيشتر و بيشتر مي گردد. اولين سئوالي كه درذهن مردم مي رسد اين است كه سرنوشت اين آثار كشف شده چه خواهد شد؟ آيا سه تنديس تازه كشف شده به سرنوشت صلصال و شهمامه دچار مي گردند؟ آيا تلاش ها و كاوش هاي آثار باستاني در شرايط فعلي درافغانستان بيشتر براي محو و نابودي فرهنگ و تمدن كهن اين سرزمين نيست؟ آيا دشمنان تمدن و فرهنگ و آثار باستاني اين سرزمين از همين حالا كمر به نابودي آنها چون شهمامه و صلصال نبسته اند؟ به راستي در شرايطي كه چنين ناامني و آشوب كشور را فراگرفته است، چرا باستان شناسان تلاش دارند آثار باستاني نهفته در دل باميان را كشف كنند؟ آيا در شرايط فعلي سينه خاك بهترين رازدار تمدن كهن باميان نيست؟
عکس از خبرگزاری فرانسه
آياباستان شناسان تدبيري براي نگهداري تنديس هاي سه گانه جديد سنجيده اند؟ آيا آنها را تحويل موزه كابل مي دهند تا طالبان در تهاجم ديگري جنايت فرهنگي ديگري را مرتكب شوند؟
به هرحال هرفرهنگي افغاني زماني كه چنين خبري را مي شنوند بجاي آنكه احساس خوشحالي كنند، با سئوالات متعددي در ذهنش كلنجار مي رود و براي يافتن اين همه سئوالات فقط بيم وهراس است كه وجود او را فرامي گيرد. زيرا هنوز خاطره تلخ و ناگوار روزي را كه تنديس هاي ايستاده بودا در باميان برخاك نشست، فراموش نمي كنند و بيم آن دارند كه نكند اين حادثه شوم در باره ديگر تنديس هاي بودا نيز تكرار شود و يا دزدان روزگار در جاي نامعلومي سربه نيستش كنند و به بازارمكاره بفروشدشان.
تعجب اين است كه اين كاوش ها برخلاف خواسته هاي مردم صورت مي گيرد؛ زيرا خواسته هاي اصلي مردم باميان و نيز فرهنگ دوستان جهان اين است كه تنديس هاي بودا در باميان بازسازي شود و صلصال و شهمامه بارديگر قدراست نمايند، اما محققان و كاوشگران فعلي بجاي آنكه براي ترميم و بازسازي اين تنديس ها كاري انجام دهند به كاوش هاي متعددي براي يافتن اثار باستاني ديگر باميان دست زده اند و موفق به كشف آثار متعدد ديگري گرديدند كه حفظ و نگهداشت آن خود با چالش ها و مشكلات متعددي روبرو است.
در يازدهم مارچ 2001 وقتي تنديس هاي بودا فروريخت، بسياري از مردم جهان و مراكز ميراث هاي فرهنگي درجهان، آه و حسرت و اندوه عميق شان را در آرزوي باز سازي اين تنديس ها بعد از مرگ طالبان تسكين دادند.اما بعد از هفت سال كه از مرگ اين تنديس ها مي گذرد، درهمين سال به مناسبت اين روز، مرگ آرزوهاي بازسازي تنديس هاي بودا از سوي وزارت فرهنگ و توريزم اعلام شد.
در سالگرد تخريب تنديس هاي بودا متاسفانه همه رسانه هاي جمعي خارجي و داخلي سكوت اختيار كردند؛ تقريبا همه رسانه ها فراموش كردند كه يازدهم مارچ سالگرد تخريب تنديس هاي بودا بود. فقط گزارشگر بي بي سي يادي از اين روز كرد و آب سردي به همه آرزوهاي بازسازي آن پاشيد. در اين گزارش آمده بود كه حبیبه سرابی والی بامیان مي گويد، تاکنون هيچ اقدامی برای بازسازی این مجسمه ها صورت نگرفته است، نجیب منلی مشاور وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان می گوید، هیچ تاخیری وجود ندارد، چون هرگز تصمیمی برای بازسازی این مجسمه ها گرفته نشده و این مجسمه ها دوباره ساخته نخواهد شد. از نظر آقای منلی، بازسازی این پیکره ها، اصالت آنها را از بین می برد. نجیب منلی، مشاور وزیر فرهنگ افغانستان مي گويد، هیچ اقدامی برای بازسازی پیکره های بودا انجام نخواهد شد، نه امروز، نه فردا و نه در آینده، چون بازسازی این پیکره ها، اصالت آنها را از بین می برد!.
جالب اين است كه همين پروفيسورطرزي براي بازسازي تنديس هاي بودا به باميان آمده بود و بجاي آنكه براي بازسازي تنديس هاي ايستاده اقدام نمايند، به اين بهانه كاوش هاي جديدي را شروع كرد تا به تنديس خوابيده بودا كه تنديس طلايي است؛ نيز دست پيدا كرد. او پيش از اين با استفاده از دانش خود بازسازي تنديس هاي بودا را برخلاف خواسته هاي مردم، كار عبث دانسته بود. به راستي اگر بازسازي اين تنديس ها كار عبث بود چرا كاوش هاي جديد ادامه پيدا كرد، آيا نتيجه اين كاوشها را كسي تضمين مي كند كه به كار عبث تبديل نمي شود؟ آيا با يك انفجار طالباني ديگر تنديس خوابيده نيست و نابود نخواهد شد و يا در بازارمكاره به فروش نخواهد رفت؟
به هرحال والي باميان بارها روي باز سازي اين تنديس ها تاكيد كرده و گفته است: بازسازی پیکره های بودا، خواست مردم بامیان است. تا كنون گروه ها و باستان شناسان مختلفی در بامیان فعالیت دارند و در گردهمایی های سالیانه ای که دارند ، هیچ کسی یا گروهی تا بحال نگفته که مجسمه های بازسازی شده اصالت نخواهند داشت.
برخلاف اين خواسته ها همانهايي كه مخالف بازسازي تنديس هاي ايستاده بودا هستند، در تلاشند تا ديگر تنديس هاي كوچك و بزرگ بودا را و چندين سكه هاي ارزشمند را دراين روزهاي ناامني و آشوب كشف كنند. تا كنون هيچ دليل قانع كننده اي براي چنين كاوش هايي وجود ندارد و چرا در باميان چنين كاوش هايي انجام مي شود، سئوالي است كه هنوز پاسخ روشن ندارد.آيا آثار كشف شده جديد نيز قرباني خشم و تعصب جاهلي طالباني در دنياي مدرن امروز مي گردد؟
این طالب وزیر باشد، بودا تخریب می شود!
نگرانی از تخريب مجسمه ی خوابیده ی بودا توسط همفکران کریم خرم
جمعه 1 اوت 2008
پيامها
9 آگوست 2008, 08:36, توسط wahed
انان که خود هیچ فرهنگ و تمدن ندارند همیشه در پی نابودی فرهنگ وتمدن دیگران اند
مرگ بر افغان ملتی های بی فرهنگ
10 آگوست 2008, 06:39, توسط خالد
فرهنگ میخ بر فرق زدن شما به خودت مبارک باشد!!!!
2 نوامبر 2008, 09:11
دو مجسمه بامیان توسط غربیان به همکاری اعراب و پاکستانی ها تخریب گردی، امروز حفریات در بامیان توسط آقای طرزی به همان شکل ادامه دارد یعنی, اولأ ایشان خلاف مقررات باستانشناسی و قانون باستانشناسی افغانستان؛ در دره بامیان حفاری می نمایند، و هم اینکه بعد از ختم کار آنچه بدست می آید؛ اولأ معلوم نیست که آیاهمه آثار بدست آمده از ساحه حفریات شان واققأ به موزیم و دولت تسلیم داده می شود و یا این که به کمک اشخاص چون سلطانی آن آثار به بیرون از وطن انتقال داده نمی شود؟ باید گفت که هیت و یا نمایندگان ریاست باستانشناسی با آقای طرزی حتی در شمار " هیچ" قرار گرفته اند؛ یعنی طرزی خویش را فرانسوی دانسته و چون ایشان با خود پول برای حفریات می آورند به افغان ها ارزش انسانی هم قایل نمی گردنند بنأ، سوال که آیا آثار بدست آمد از " جر" زدن های طرزی در بامیان به مسوولین دولت تسلیم داده می شود دقیقأ نمی دانیم. "جر" زدن منظور این است که خلاف قواید باستانشاسی طرزی با " اسکاواتور" کندنکاری های می کند و آنرا در پایان کار دو باره می پوشاند، متاسفانه مسوولین و اهل مسلک در کابل کوچکترین توجه به این حقیقت تلخ از خود نشان نمی دهند و طرزی خود سابق مدیر عمومی باستانشناسی بین 1353 و 1358 و افغان از پدر و مادر بزرگترین خیانت است که با این کار خویش برای علم و افغانستان مرتکب شده و می شوند نوشته از عشق به کلتور وطن
2 نوامبر 2008, 09:20
فقد از مسوولین روزنامه ها" زیرا مسولین باستانشناسی و وزارت اطلاعات و فرهنگ توجه ندارند" می خواهم تا در قسمت هیات باستانشناسان خارجی در افغانستان خصوصأ " دافا" DAFA با موسسۀ " ماین" پاکی به همین نام اشتباه نشود؛ توجه نمایند؛ تحقیقات براه اندازند؛این دفتر چه خرابکاری های نیست که در بلخ، چشمه شفا و به صورت عموم در صفحات شمال روی دست نگرفته اند؟؟؟؟؟؟