زندگی من با طالبان
کتاب ملا عبدالسلام ضعیف/ قسمت اول/ ترجمه شریف حضوری
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
کتاب او دارای 21 بخش می باشد که بدون مقدمه ویراستاران، بالغ بر 381 صفحه را در بر میگیرد. تولید انتشارات دانشگاه کلمبیا، یکی از معتبر ترین مرکز آموزشی ایالات متحده بوده که نسخه های اولیه اش در شهر نیویورک به چاب رسیده است. ویراستاران کتاب او الکس اس وی لینشاتن و فلیکس کیون می باشد که بر زیبایی و صراحت زبان کتاب کمک خارق العاده ی نموده است. بنده نیز در این کوتاه نوشته ، سعی در خلاصه نویسی کتاب ایشان ننموده ام اما تلاش مبرم شده است تا نکته های کلیدی را به زعم خودم از کتاب استخراج و با نوشتن نقد کوتاه بر آن، خدمت خوانندگان محترم تقدیم نمایم.
ایشان در همان اوایل کتاب خودش پرده از یک سنت غلط حاکم بر جامعه افغانی بر میدارد. پدر او که ملای مورد احترام و از چیز فهم های منطقه خود بوده دخترش را در کودکی یا شاید نوزادی اش به کسی قول داده است. که بعدا در غیاب پدر و بعد از وفات اش، دختر بدون هیچ کدام رضایتی تحویل مرد آینده اش میشود. متاسفانه ملا ضعیف در مورد سن و سال و چگونگی حالات شوهر خواهرش هیچ چیز نمی گوید. معلوم نیست، شاید او یک پیر مردی چند ده ساله بوده؟ یا شاید هم بیوه مردی فرتوتی که دارای چندین فرزند قد و نیم قد بوده است. که اینک با گرفتن دختر باکره هم سایه ی برای یتیمان اش یافته و نیز شریک جنسی مطمئن که بدنش را هیچ مردی قبلا لمس نکرده است را در اختیار دارد.
ملا ضعیف در جای دیگر کتاب اش، از فرصت تحصیلی برای خود و برادر بزرگترش صحبت می نماید اما هیچ نمیگوید که حق و حقوق خواهرانش در مورد آموزش چگونه رقم خورده است؟ آیا انها سرنوشت اش این چنین محتوم بوده که کور و بیسواد باقی بماند؟ یا نه قوانین نافذه پشتونوالی که او در هیچ جای از کتابش نقدش نمیکند، جلوگیر خواهرانش از تعلیم و تربیت انسانی شده است. ضعیف برای اینکه دلی از عزا در آورده باشد و جبران روزهای در بند کشیده اش را نماید، حسابی به آمریکایی ها می تازد. او در سفری که بعد از رهایی اش از گوانتانامو به قندهار داشته است، اوضاع قندهار 2009 را آشفته توصیف میکند و همه مشکلات را و تقصیر ها را به گردن امریکایی ها می اندازد و با کمال تعجب از ظلم و ویرانی که همقطاران و همفکرانش بر ساکنان این خاک روا میدارد پرده بر نمیدارد.
یکی از پدیده های جالبی که در این کتاب دیدم و خواندم و ویراستار خارجی کتاب اش نیز بر ان تاکید می نماید این بود که ملا ضعیف پدیده ی بنام طالب را به گذشته های خیلی دور ربشه می دواند. او معتقد است که طالبان از اوایل جهاد نقش بارز و ارزنده ی در جبهات حق علیه باطل داشته و گویا موقع آزاد سازی منطقه ی از چنگال حکومت کمونستی، قاضی خاص خود را دارا بوده که احکام و مجازات اسلامی را بر بزهکاران جاری میساخته است. ایشان بر این باور است که طالبان کرام در جبهات جنگ مورد عنایت، لطف و احترام سایر مجاهدین بوده است و از مقام والا تری نسبت به سایرین برخوردار بوده است. اما ایشان فراموش کرده است که وفتی کسی از پدیده ی به نام طالبان نام می برد هدف از طالبانیست که با گروه و سازماندهی خاص، هدف و ایدولوژی مشخص فعالیت اش را آغاز نمود که بیشتر این وضعیت در سال 1994 بوجود آمد. و الا بر کسی پوشیده نیست، در همان اوایل جهاد،افراطیون مذهبی که بیشتر دروس مذهبی را در مدارس اسلامی پاکستان آموخته بود، صف های جهاد را یکی پس از دیگری پر میکرده است. تازه اگر به قدمت طالبان، آنچه که ضعیف از آن یاد میکند، باور نماییم، باید بیچاره ملای مکتب قریه ما را نیز بخشی از طالبان که او از اسم شان متنفر است قلمداد کنیم. زیرا او نیز روزگاری در صف مقدم جهاد بوده است و در مقابل شوری ها جنگیده است.
ملا ضعیف در بخش " درس های از آی اس آی" می نویسد که چگونه کلاس های تئوری و عملی برای استفاده از سلاح های سنگین بی ام 12 و 14 توسط ان سازمان را شرکت نموده است. تازه ایشان خاطر نشان میسازد که چگونه بعد از اتمام کورس های شان با تراکتور های خریداری شده از پول عرب ها به داخل قلمرو افغانستان برای غارت و تخریب مملکت شان سرازیر میشده است که او از این قتل و تجاوز جهاد مقدس یاد می نماید. جهادی که در بخش قبل از " درس های از آی ای آی" می نویسد، حاضر بوده، بدون آب و غذا ساعت ها برایش راه بپیماید و برای نوشیدن شربت شهادت لحظه شماری می نموده است. چه سعادتمند جهادی بوده است که از یک طرف مرز، شتر ها و لاری های پاکستانی، انسان های افراطی، دگم و تاریک اندیش را به داخل افغانستان برای پوست کندن هموطنانش منتقل می کرده و در راه برگشت با بار زدن تن های از تریاک و حشیش، ملیون ها روپیه به جیب خود میزده است. ویرانی این جهاد ماند برای من و مولوی ضعیف مجاهد و طالب.
ادامه دارد......
پيامها
20 جولای 2014, 23:29
دیگران را بدون دلیل نوکر بیگانگان میگویید ای فرزندان ناخلف انگلیس. شما این خاک را فروختید و میفروشید. از عبدور سگتان گرفته تا کرزی و طالب احمقتان. مرگ بر شما نوکران بیگانه. نه دین دارید و نه شرف
22 جولای 2014, 21:56
جان کیری شاید ملا ضعیف را هم شبانه چکهیی میزده. جان کیری دوست و رفیق اوغانستان زنده باد.
هههههههههه
24 جولای 2014, 16:58, توسط پرویز "بهمن"
خيلي عالي نوشتيد جناب حضوري ، واقعا به نقاط خيلي حساس انگشت گذاشته ايد، مشتاقانه چشم براه بخش هاي بعدي ميباشم.