صفحه نخست > دیدگاه > تريبون آزاد > اين نوشته را رئيس جمهور، رئيس ستره محكمه و محمد يونس قانوني بصورت خاص و (...)

اين نوشته را رئيس جمهور، رئيس ستره محكمه و محمد يونس قانوني بصورت خاص و ملت افغان بصورت عام بخوانند و قضاوت نمايند.

استيضاح وزير خارجه و كالبد شكافي شوراي نظار
ziaaoddin
چهار شنبه 23 می 2007

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

چرا شوراي نظار و يونس قانوني با داكتر سپنتا مخالفت مي‌كنند؟ اين نوشته مي‌خواهد به اين پرسش پاسخ دهد.
اگر خواسته باشيم شوراي نظار را مورد كالبد شكافي قرار دهيم بايد كمي به عقب برگرديم. زماني كه در 8 ماه ثور 1371 مجاهدين كابل را تسخير كردند فرداي آن روز نيروهاي شوراي نظار جنگ دامنه‌داري را در آغاز با نيروهاي حزب اسلامي آقاي حكمت‌يار و سپس جنبش اسلامي آقاي دوستم به راه انداختند و در نهايت جنگ خونيني را عليه حزب وحدت تحميل كردند.

چرا شوراي نظار و يونس قانوني با داكتر سپنتا مخالفت مي‌كنند؟ اين نوشته مي‌خواهد به اين پرسش پاسخ دهد.
اگر خواسته باشيم شوراي نظار را مورد كالبد شكافي قرار دهيم بايد كمي به عقب برگرديم. زماني كه در 8 ماه ثور 1371 مجاهدين كابل را تسخير كردند فرداي آن روز نيروهاي شوراي نظار جنگ دامنه‌داري را در آغاز با نيروهاي حزب اسلامي آقاي حكمت‌يار و سپس جنبش اسلامي آقاي دوستم به راه انداختند و در نهايت جنگ خونيني را عليه حزب وحدت تحميل كردند.

برهان الدين رباني در آغاز، آقاي دوستم را كمونيست خواند و سپس با وي ائتلاف كرد. همين عنصر در ملاقات با قاضي حسين احمد در پاكستان، هزاره‌ها را «رافضي» و دشمن مشترك معرفي كرد و تهديد اصلي حكومت خود دانست. بر همين مبنا جنگ‌هاي متعددي را عليه هزاره‌ها تحميل كرد تا هزاره‌ها را از صحنه سياست و حكومت دور نگه دارد. هر چند اين امر، نتيجه‌ي عكس داد.

مقاومت حيرت‌انگيز هزاره‌ها در برابر نيروهاي رباني ـ مسعود نه تنها هزاره‌ها را به حاشيه راند بلكه بيش از هر زمان وارد تصميم‌گيري‌هاي استراتيژيك ساخت. رهبر هزاره‌ها «عبدالعلي مزاري» كه امروزه براي هزاره‌ها به مثابه يك منجي مطرح است، از همان آغاز رباني و مسعود را تهديد كرد تا حق هزاره را از آنان نگيرد آرام نخواهد نشست.

زماني كه طالبان وارد صحنة سياسي افغانستان شد باز هم مسعود و رباني آنان را كبوتران صلح و رهايي ناميدند و براي حذف حزب اسلامي انجنير حكمت‌يار و حزب وحدت با بنيادگرايان طالب وارد مذاكره شدند. آقاي رباني در حال حاضر با كساني كه ديروز آنان را كمونيست مي‌خواند، حزب مشترك تشكيل داده و از نظر مردم افغانستان خون هزاران شهيد را زير پا گذاشته است.

اسماعيل خان يكي ديگر از سران شوراي نظار در زمان تصدي ولايت هرات، پشتون‌ها و هزاره‌ها را نمي‌گذاشت كه در كشور خود يعني هرات ساكن شوند و زمين بخرند. اين امر گوياي آن است كه اين جنگسالار نه به حقوق شهروندي اعتقاد دارد و نه برابري شهروندان را مي‌فهمد. اين خصيصه شوراي نظار است كه در اثر عقده‌هاي تاريخي، همه چيز را انحصاري مي‌بيند.

نخستين پرسش اين است كه در زمان عبدالله يكي ديگر از چهره‌هاي شوراي نظار در وزارت خارجه چند نفر پشتون و هزاره وجود داشت؟ آيا وزارت امور خارجه ميراث شوراي نظار و پنجشيري‌ها است؟ وزارت خارجه بايد حضور همة اقوام افغانستان را در چهرة خود نشان دهد. حال اين سؤال مطرح مي‌شود كه كدام يك بهتر است؟ عبدالله چشم پزشك و فارغ التحصيل دورة ليسانس ناقص از پرهنتون كابل و ناآشنا به عرف و روابط ديپلوماتيك يا داكتر سپنتا كه فارغ التحصيل دوكتراي روابط بين‌الملل و استاد يكي از پوهنتون‌هاي معتبر ممالك اروپايي است و بسياري از ديپلومات‌هاي آلماني افتخار شاگردي وي را داشته‌اند.

ملت افغانستان خود قضاوت مي‌كنند و مي‌دانند كه داكتر چشم را به كار سياست و مملك‌داري طريقي نيست و افغانستان بايد از اين بي‌نظمي عبور كند. رييس جمهور كرزي بايد به مطالبات مردم افغانستان توجه كند كه ملت افغانستان خواستار حضور قدرت مندانة داكتر سپنتا و همكاران وي در وزارت امور خارجه است. از نظر مردم افغانستان شوراي نظار و عناصر وابسته به آن جز ويراني، تعصب، انحصارگري و بي‌عدالتي، ديگر ارمغاني نداشته است. آزموده را آزمودن خطاست.

چرا در دورة داكتر عبدالله برخي اقوام حق ورود به وزارت خارجه را نداشتند؟ جواب اين پرسش واضح است. زيرا به باور صاحب‌نظران برخي عناصر شوراي نظار هنوز تفكر فاشيستي دارد و بزرگ‌ترين ناقضان حقوق بشر در كشور به شمار مي‌رود. بنابراين تقاضاي ملت چند نكته است:

1. نماينده‌گان ملت نبايد فريب اين گروه را بخورند و با آنان در مسايل سياسي و پارلماني همسويي نمايند.

2. رييس جمهور كرزي بايد داكتر سپنتا را به عنوان يك روشنفكر خالي از تعصب و داراي وسعت نظر و درك عميق از تحولات كلان منطقه و جهان به سمت وزير خارجه ابقا نمايد. زيرا پروسه رأي گيري در پارلمان فاقد شفافيت بوده و مخالفت شوراي نظار با داكتر سپنتا فاقد دليل موجه مي‌باشد. بنابراين، در مخالفت با ماده 92 قانون اساسي قرار دارد.

در اين مورد يونس قانوني رييس پارلمان كه از خانه ملت سوء استفاده نموده و منافع سياسي و قومي را تعقيب كرده بايد از سوي ستره محكمه مورد بازپرسي قرار گيرد. علاوه بر اين قانوني از جمله كساني است كه در نقض گسترده حقوق بشر سهم كلان داشته است زيرا در زمان جنگ‌هاي كابل يكي از عاملين فاجعه فراموش ناشدني افشار به شمار مي‌رود. آيا يك انسان قوم‌گرا، ناقض حقوق بشر، سوء استفاده‌گر از منصب سياسي بويژه پارلمان كه بايد منافع ملي را مد نظر قرار دهد، مي‌تواند رييس پارلمان باشد؟ طبيعي است كه پاسخ، منفي است. بنابراين بايد ستره محكمه در اين مورد تصميم قاطع اتخاذ كند.

اين‌ها مطالبات مردم افغانستان از نماينده‌گان ملت و رياست محترم جمهوري است.

از نظر حقوقي، جلسه مربوط به اسيتضاح و صدور رأي نسبت به وزير خارجه در مخالفت صريح با قانون اساسي و اصول وظايف داخلي ولسي جرگه قرار داشته است. ماده 41 اصول وظايف داخلي ولسي جرگه در مورد استيضاح وزراء، به شرح زير است:

«اعضاي جرگه در اثناي جلسه قواعد ذيل را رعايت مي‌نمايند:

1. نشاني كرسي خويش را داشته و از بين كرسي شخصي كه صحبت مي‌نمايد عبور نمي‌كند.

2. سكوت را حفظ مي‌نمايد.

3. بدون كسب اجازة رئيس صحبت نمي‌كند.

4. از موضوع مورد بحث خارج نمي‌شود.

5. كلمات آشوبگرانه يا افتراآميز را ادا نكرده و از استعمال كلمات معترضانه و اصطلاحات غير پارلماني كه حساسيت‌هاي مذهبي، قومي و زباني را جريحه دار سازد اجتناب مي‌ورزد.

6. از تهديد لفظي و حمله فيزيكي عليه يكديگر احتراز مي‌نمايند.»

نگاه كلي به جلسه استيضاح گوياي آن است كه هيچ يك از اين اصول در جلسه رعايت نشده و از اين نظر حكم رد صلاحيت بر اساس جلسه‌اي كه ناسازگاري آن با قانون اساسي و اصول وظايف داخلي جرگه، مبرهن و روشن است، فاقد اعتبار حقوقي و قانوني است. در جلسه غير قانوني روز شنبه سكوت حفظ نشد، كلمات آشوبگرانه بسيار شنيده شد و تهديد زباني و حمله فيزيكي هم انجام شد.

علاوه بر اين، در هنگام استيضاح، تخلف صريح از قانون اساسي صورت گرفته است. در همين رابطه بند سوم ماده 92 قانون اساسي چنين مي‌گويد:

«رأي عدم اعتماد از وزير بايد صريح، مستقيم و بر اساس دلايل موجه باشد. اين رأي به اكثريت آراي كل اعضاي ولسي جرگه صادر مي‌گردد». بنابراين همان طور كه قبلاً اشاره شد اين رأي گيري نه صراحت داشت و نه به دلايل موجه صورت گرفت. افزون بر اين، بر اساس ماده 83 قانون اساسي، ولسي جرگه مي‌تواند 250 عضو داشته باشد كه در اين صورت تعداد آراي مورد نياز، دست كم 126 مي‌باشد كه در جلسه روز پنجشنبه فقط به 124 رسيد. بنابراين ديگر نياز به رأي گيري مجدد نبود و داكتر سپنتا هم‌چنان وزير خارجه بود.

به اين ترتيب، از آن‌جايي كه مطابق به فقره اول ماده 64 قانون اساسي، پاسداري و صيانت از قانون اساسي و اجراي صحيح آن از صلاحيت‌ها و وظايف رئيس جمهور است، لذا رئيس جمهور كرزي به صورت قانوني اين صلاحيت را دارد كه مسايل مرتبط با جلسة استيضاح، روند و مراحل طي شده در آن و مسأله رد صلاحيت وزراء را شخصاً مورد بررسي و رسيده‌گي قرار دهد. حتي نيازي به ارجاع به ستره محكمه نيز نمي‌باشد. البته اگر رئيس جمهور صلاح بداند مي‌تواند از اين حق خود استفاده كند.

اما آنچه به ولسي جرگه مربوط مي‌شود اين است كه بهتر است آقاي قانوني به عنوان رئيس اين جرگه اشتباه خود را در عدم رعايت قانون اساسي و اصول وظايف داخلي ولسي جرگه قبول كند و در آينده نيز دقت كند تا چنين اشتباهي را مرتكب نشود. مردم افغانستان امروزه از شعور سياسي بالايي برخوردار است و عملكرد افراد را به شدت زير نظر دارند. تفكيك برخورد سياسي پارلمان و شخص آقاي قانوني با داكتر سپنتا از مسأله حقوقي كار دشوار نيست. بنابراين بهتر است به جاي منافع سياسي و قومي به فكر منافع ملي باشيم.

امروزه هر كودك افغان مي‌داند كه استيضاح وزير خارجه يك موضوع كاملاً سياسي است، و الا چرا اسماعيل خان وزير انرژي كه ناكارآمدترين وزير در كابينه رئيس جمهور كرزي مي‌باشد و هيچ‌گونه تخصص در مسايل آب و برق ندارد، مورد پرسش و سلب صلاحيت قرار نمي‌گيرد؟

اما آنچه ملت افغانستان و روشنفكران اين سرزمين بايد بدانند و در اوراق تاريخ ثبت كنند چند نكته به شرح ذيل است:

1. قانوني و همكاران وي در شوراي نظار عامل اصلي مهاجرت مردم بوده است. سؤال از قانوني اين است كه اگر تو واقعاً دلسوز مهاجرين ايران كه نوعاً «هزاره» هستند، بودي چرا غرب كابل را در دهه‌ي 1990 مورد تهاجم بي‌رحمانه قرار دادي و حتي به اطفال هزاره رحم نكردي؟ اگر امروز داد حمايت از مهاجرين سر مي‌دهي بايد از اول نمي‌گذاشتي مهاجر شوند.

بنابراين علاوه بر ستره محكمه كه بايد از قانوني به دليل تخطي و سوء استفاده از قانون بازجويي به عمل بياورد، ملت افغانستان به صورت عام بايد عليه قانوني دست به كار شود. زيرا او در پارلمان بر خلاف منافع ملي كار مي‌كند. و خانة ملت را ابزاري براي منافع شخصي، قومي و گروهي خود قرار داده است.

2. در واقع موضع‌گيري كينه توزانه قانوني و عمال شوراي نظار عليه داكتر سپنتا ناشي از درد شخصي است كه با لفافة حمايت از مهاجرين پيچيده مي‌شود. زيرا امرزه در اثر سياست عادلانه داكتر سپنتا عده‌اي از حلقات وابسته به شوراي نظار كه فاقد لياقت و تخصص مي‌باشند و بيش از يك دهه در سفارت و نماينده‌گي‌هاي افغانستان به غصب دارايي‌هاي عمومي مشغول بودند، از كار بركنار شده‌اند. لذا اين عده، از امتيازات وزارت خارجه كه به صورت غصبي آن را در اختيار گرفته بودند، به دور مانده‌اند. همين مسأله موجبات دشمني شوراي نظار با داكتر سپنتا را فراهم آورده است. آيا اين نوع موضع‌گيري، نشانگر خصومت به كشور و وطن محسوب نمي‌شود؟

پس بايد اين حلقه و در رأس آن يونس قانوني مورد بازپرس و محاكمه مراجع قانوني و مردمي قرار گيرد.

3. عده‌اي اندك از نماينده‌گان كه با شوراي نظار همسو شده‌اند به اين دليل است كه وزير خارجه در پاسخ به معرفي اقارب آنان به پست‌هاي ديپلوماتيك در خارج، جواب منفي داده است. زيرا از نظر وزير خارجه بايد قانون مداري در وزارت حاكم باشد و حق هيچ‌كسي نبايد تلف و غصب شود.

4. نكته ديگر اين كه رأي گيري روز شنبه پارلمان از نظر حقوقي فاقد ارزش است و مغاير با قانون اساسي. به عبارت ديگر اين عمل، استفاده ابزاري از قانون تلقي مي‌گردد كه آقاي قانوني يا تعمداً و يا به دليل جهل به قانون به اين كار دست زده است و در هر دو صورت، شايستگي ماندن در مسند قانون‌گذاري و هيأت رئيسه را ندارد.

سوالي كه در اينجا مطرح مي‌شود اين است كه اگر پارلمان قصد استيضاح و رأي‌گيري دوباره داشت چرا به وزير امور خارجه فرصت كامل و كافي داده نشد تا از مواضع خود دفاع كند.

5. نكته ديگر اين كه افغان‌ها فقط امروز نيست كه در ايران تحت فشار قرار دارد، بلكه اين يك روند بلند مدت است كه از گذشته دور تا به حال با شدت و ضعف جريان داشته است. سؤال اين است كه در طول چند سال گذشته چرا پارلمان به ايران هشدار نداد؟ اصولاً تعهدنامه برگشت مهاجرين را عبدالله عبدالله وزير خارجه پيشين امضا كرده است نه داكتر سپنتا؛ حال كه چنين است چرا تاوان اشتباهات گذشته را داكتر سپنتا بپردازد از اين جا معلوم مي‌شود كه عملكرد شوراي نظار و حلقات وابسته به آن در درون پارلمان كاملاً سياسي بوده و فاقد اعتبار است. زيرا در بند سوم ماده 92 قانون اساسي آمده است كه استيضاح وزراء بايد با دليل موجه و منطقي همراه باشد نه كينه‌ها و عقده‌هاي شخصي و سياسي.

6. مقوله ديگر اين كه آيا با رأي عناصر وابسته به جمعيت و شوراي نظار بر ضد وزير خارجه كشور داكتر سپنتا، جمهوري اسلامي ايران رفتار خود نسبت به مهاجرين افغان مقيم ايران را تغيير خواهد داد؟

آيا بر فرض كه وزير خارجه بعدي بيايد، كاري زيادتر از وزير خارجه فعلي انجام خواهد داد؟ اگر عاقلانه بينديشيم و در دام تعصب گرفتار نشويم، پاسخ هر دو پرسش منفي است. زيرا ايران هر ساله همين برنامه را اجرا كرده و مي‌كند، تصميم‌گيري مقامات ايراني بر اساس منافع ملي خودشان است نه منافع افغان‌ها.

7. اين در حالي است كه وزير خارجه در سفر اخير به تهران از اخراج جمعي افغان‌ها توسط پوليس ايران و سخت‌گيري اين كشور نسبت به مهاجرين، شديداً انتقاد كرد. حتي سفير ايران به وزارت امور خارجه فراخوانده شد و سخنگوي وزارت خارجه كشور رفتار ايران را بهره‌برداري سياسي مقامات تهران از «مهاجرين افغاني» جهت اعمال فشار بالاي دولت افغانستان اعلام كرد. آيا مي‌شود اين تلاش‌هاي ديپلوماتيك را ناديده گرفت؟

8. افغانستان با مشكلات متعدد و مختلفي روبه‌رو است كه در ظاهر هر يك به وزارت خانه‌هاي خاص ارتباط مي‌يابد اما در واقع همة مشكلات ناشي از سه دهه جنگ و بحران سياسي در كشور است. مشكل امنيت در ظاهر به وزارت‌هاي دفاع و داخله، مشكل اقتصادي به وزارت‌هاي تجارت، ماليه، پلان و صنايع، مشكل مهاجرين به وزارت مهاجرين و مشكل روابط بين‌المللي به وزارت امور خارجه ارتباط مي‌يابد، اما اگر با تأمل و عقلانيت قضاوت كنيم مشكلات نام برده اغلب معلول بي‌كاره‌گي و ضعف مديريت وزيران كنوني نيستند.

بر فرض اگر مشكلات نام برده در مورد برخي وزارت‌ها متأثر از ضعف مديريتي وزير باشد در مورد وزارت خارجه قطعاً صادق نيست. زيرا در حال حاضر افغانستان روابط نيك با كلية كشورها دارد و نوعي همكاري تمدن‌ها را ما در افغانستان شاهد مي‌باشيم.

به اين ترتيب، در يك بررسي منصفانه مي‌توان گفت كه بسياري از مشكلات موجود در بستر زماني بيش از دو دهه جنگ و خشونت كه افرادي چون برهان الدين رباني، احمد شاه مسعود، اسماعيل خان، يونس قانوني و عده‌اي ديگر عامل آن بوده‌اند، پديد آمده‌اند. به همين دليل است كه رفع مشكل امنيتي در كوتاه مدت، نه تنها در توان وزارت داخله بلكه در توان مجموعه دولت كه از حمايت كامل جامعه بين‌المللي برخوردار مي‌باشد نيست.

9. وضعيت بي‌جاشده‌گان داخلي ما به مراتب هولناك‌تر و وخيم‌تر از وضعيت مهاجرين افغان مقيم ايران است؛ چرا پارلمان در اين باره فكري نكرده است؟

10. با توجه به مشكلات نام برده در حوزه‌هاي مختلف، كلية وزراي كابينه از منظر نماينده‌گان پارلمان و از همان زاويه ديد پارلماني كه به وزير خارجه نگريسته شده است قابل استيضاح است، حال با استيضاح تمام كابينه رييس جمهور كرزي، افغانستان به كدام سمت خواهد رفت؟ آيا اين كار شوراي نظار خيانت دوباره به منافع ملي نيست؟ نكته مهم‌تر اين كه با هر دور اخراج پناهنده‌گان افغان از كشورهاي ايران و پاكستان طبق نظر پارلمان بايد وزيران خارجه و مهاجرين استيضاح و سلب صلاحيت شود آيا اين تسلسل الي ما لا نهايه ادامه پيدا نخواهد كرد؟

در نهايت مي‌توان گفت كه تصميم «قانوني» و همدستان وي آغازي يك اشتباه سياسي تلقي مي‌گردد. تاريخ افغانستان برخورد سياسي و عقده‌مندانه و حقارت‌آميز اين چهرة جوان شوراي نظار را در خلق بحران سياسي مخالف منافع ملي افغانستان ثبت اسناد خواهد كرد و از وي به عنوان چهرة حقير، سوء استفاده‌گر و ضعيف النفس در تاريخ، نام خواهد برد.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • نویسنده محترم خیلی عقده مندانه ویک جانبه قضاوت نموده اید این درست است که جنگهای داخلی ودیگرجنایات که دراین دو دهه رخ داده است مسول تمام جناها واعزاب سیاسی مجاهیدین بوده لین که شما صرف یک تنظیم را نام برده اید جالب است درحالی که حزب وحدت به رهبری مزاری خون آشام زیرنام بدست اوردن حق ملیت محروم هزاره هاجنایات بدتررا مرتکب شد کوبیدن میخ یر سر مردم بیگناه تجاوز برناموس مردم حتی زنا به زنان ودختران که درحالت مرگ وحتی مرده بودند مرتکب شدند مردم افغانستان نه تنها حزب وحشی وحدت بلکه تمام احزاب خونخوار مجایدین منحیث خائینین ملی وجنایت کاران میینند.
    اما درباره آقای اسپنتا :
    بسیار جای تاسف است که شما منحیث یک افغان ازیک خارجی تمجید کرده اید آقای اسپنتا یک رد خارجی متعلق به کشور آلمان است وعضوفعال سبز های این کشور میباشد چطور امکان دارد که یک خارجی سگ شوئی وزیر خارجه کشور عزیز ما شود این گونه اشخاص که تمام ارزش های اسلامی ،فرهنگی ،ملی ومردمی خویشرا زیر بای میکنند وباکمال شرم وپستی تابیعت کشور بیگانه را قبول مینمایند هزاران مرتبه بدتراز انهای هستند که درجنایات دودهه اخیر شرکت داشتند

    آنلاین : نویسند ه محترم

    • سلام به کابل پرس?:
      دراین شکی نیست که مسعود جنایت کار خون آشام و تیم جنایت کارش چون فهیم، قانونی، عبدالله و امثالهم جنایاتی را مرتکب شدند که تاریخ از بازگوی آن برای صدها قرن خجالت میکشد.
      راستی که جنایتکاران چون مسعود فهیم و قانونی در تاریخ افغانستان نه آمده و نخواهند آمد.

    • نویسندهُ متن فوق شخص کاملاً احساساتی، عقده مند، و حتی شدیداً مبتلا به امراض صعب العلاج روحی و روانی است، و تا جای که از متن جناب افغان که در حقیقت به بدنامی افغانهااست کاملاً یک شخص نادان و کم ظرف و بی اهلیت است.

      درست است موافق استم که فهیم یک شخص جاه طلب، جنایتکار و استفاده جو و خاین است، اما قضاوت تو و طرز دید تو در قسمت شهید مرحوم، افتخار تاریخ و ملت افغانستان، قهرمان بیگانه ستیز و مدافع ملی افغانستان (احمد شاه مسعود) کاملاً اشتباه و غلط محض است. من نمیدانم که تو آقا آیا در خارج زیست داری یا در وطن؟؟؟ اگر اندکی درد این ملت و مملکت را در دل داشته باشی و از عقل سلیم برخوردار باشی هرگز مسعود همیشه مسعود را با کلمات نا مناسب خطاب نمیکنی، امروز هستند سگ صفتان که ادعای آن را دارند که پیرو مسعود بزرگ استند مثل به اصطلاح مارشال نام نهاد و بی غیرت فهیم، تو کوشش کن تا در مورد مسعود که امروز تمام جهان به نامش افتخار میکنند، مطالعه و معلومات داشته باشی و در آینده کور کورانه و نهایت جاهلانه شخصیت ماندگار مسعود عزیز را مورد تاخت و تاز قرار ندهی، من نه کدام تنظیمی استم ونه هم عضو جمعیت و شورای نظار، اما حقیقت، حقیقت است که مسعود فرزند راستین این مرز و بوم و این ملت بود و هست به نامش افتخار دارم و به دشمنان و بد بینانش لعنت دایمی میفرستم، ولو اگر تو باشی

    • من نقصد توهین بکس را دارم و نه کسی را بجا میستایم ولی دوست گرامی کوشش کن که از افراط و تفریط در مورد هر کسی و هر موضع بپر هیزی چون با حلوا گفتن هیج وقت دهن شرین نمی شود ما باید حقایق را بپذیریم که رهبران مجاهدین هرکدام به سهم خود اشتباهات را مرتکب شدند و تاوان این اشتباهات را هنوز هم که هنوز است ملت بچاره ما میپردازد
      بیاید بدور از علایق قومی و گروهی شخصیت ها را مورد نقد قرار دهیم از عملکرد های مثبت انان در اداره کشور استفاده از اشتباهات انها بپر هیزیم چون انسان خردمند را از یک سوراخ دوبار مار نمی گزد. اگر ما این کار را نکنیم تاریخ این کار خواهد نمود و پرده از چهره ها سازنده گان راستین و دورغینش بر خواهد داشت

  • Dear brother your topic about Qanoni is fully right and this shoraye mordar is responsible of all kind of crimes which happend during 1992-1996

    Regarding Dr.Abdullah that is true he is only MD even we can not call him doctor because he does not have PHD so calling him doctor is mistake and difference is alot between Abdullah and Sapanta Abdullah is not made for that job as minister he must work in clinic rather then in a ministery

    We are all agree the fighting during 1992 to 1996 was the job of shorye mordaar as we saw in the begning Dostum and Mazari was united with Masoud then they were against of shoraye mordar the reason because only panjsheries wanted to rule the wholle country and also if you see now half of kabul is accopied by them legally or illegaaly they filled their pockets with the property of the nation so i want to give an example

    the cousen of Masoud BABA JALANDER WHO WAS BAKER(NAN WAA) IN DE AFGHANAN KABUL CITY BEFORE SO DURING 1992 1996 HE LOOTED ALOT OF HOUSE AND MADE ALOT OF MONEY SO NO ONE IS ASKING WHERE HE HAS GOT THE MONEY?SO WE ALL KNOW FROM QANONI,RABBANI ALL OF THEM WERE INVOLVED IN THE LOOTING ,KILLING ETC

    I HOPE THEY UNDERSTAND AFGHANISTAN IS NOT THEIR PROPERTY AND PEOPLE AFGHANISTAN FED UP WITH THEM

    WASALLAM

    ANWAR ANDARABI

  • با سلام و خسته نباشيد خدمت مسؤولين سايت

    واما بعد، ضياء الدين صاحب

    جاي بسي شكرگذاري خداست كه يكي مثل شما را افريد تا سخن اين مردم رنجديده را به گوش همه برسانيد.

    و از شما هم متشكريم كه به اين شيوايي از ناگفته‌هاي ما گفته‌اي.

    • میگویند که سگ زرد برادر شغال است! پس همه اینها از یک چشمه آب میخورند. برو برادر ما و تورا به سیاسیت چی؟؟؟

  • سلام به همه هموطنان رنجدیده کشور عزیزم افغانستان
    خدمت دوست محترم به عرض برسانم آیا تمام خرابی ها از دست این ها است؟ آیا دیگر هیچ کسی در این کار دست ندارد؟ نباید از نظر تبعیض نژادی به هر چیز اندیشید. باید همه جانبه نگرید. شما به یک حزب بزرگ که دارای پیروان زیادی است توحین میکنید.شما مردمان زیادی را متهم نموده اید. شاید که تمام آن افرادی که ذکر نموده اید درست معرفی کرده باشید و یا هم غلط . به هر صورت اگر دیگر گذشته دیگر احزاب را بنگریم دیگران زیادتر عمل ناشایسته انجام داده اند . بنیان گذار جنگ در کابل بعد از پیروزی مجاهدین کی است؟ البته که آقای گلب الدین حکمتیار آغازگر جنگ می باشد. آقای مزاری از هیچ ظلمی بالای مردم دریغ نکرد بدترین فجایا را مرتکب شد چور و چپاول، باج گیری در راه کابل-مزار ، بریدن سینه ها وشرم گاه زنان ، فروختن شپش به مسافرین و از این بدتر دها اعمال نا شایسته دیگر. ما هیچ کس از رهبران را توصیف نکرده و نمیکنیم زیرا هیچ کی برای آبادی وطن جنگ نکرده؛ اما کسی که در وطن نبوده،با مردم زندگی نکرده واز درد و رنج مردم خبری ندارد او چی میداند که مردم در چه بدبختی زندگی میکند،ما نباید از موزدوران خارجی دفاع کنیم زیرا به ما وفائی نمی کنند . ما باید با خود بسازیم .
    به امید روزی که وطن عاری از موزدوران و خون خوران باشد، بدون تبعیض نژادی وقومی زندگی آرام و آسایش در پناه قانون.

  • با سلام برای همه دوستان خواننده!
    با يد به عرض برسانم اينکه : ما چه وقت ، از کدام پادشاه و از کدام ريس جمهور راضی بوديم ؟ مردم مارا صرف همين رسيده که انتقام بگيرند . بد بدهند و خون رابا خون بشويند .
    هيچ وقت شکران خدا(ج) را نکرديم و نگفتيم که از بد بدترش توبه از همين بی اتفاقی ما است که آنانيکه در کشورهای شان سگهای شانرا هم لايق ما به آسانی برای شستن نمی بينند بالای مردم ما در اينجا حکومت می کنند.
    درست است که هيچ کدام در حد خود صرفه نکردند اما بياد داشته باشند که قاضی عادل داريم که حق و خون بندگانش را خواهد پرسيد . و بدو ن شک اين روز بزودی آمدنی است و سزای لازمی در انتظار آنان .

    آنلاین : از بد بدترش توبه

    • بسیار معقول نویشتین صد افرین که تا هنوز ما دربین مجاهدین هیچ کدام عادلی نه یافتیم مجاهدین وطالبها هردوی شان دو روی یک سیکه است ( یا با پاکستان وایران زدوبند دارند ویا ازغرب در راس امریکا ) هیچ یک ازینها به درد افغانستان نمی خورد صد سال دیگر منتظر باش اگر روی خوبی را ازین خوارج دیدین به من بگویین که ، شپارس .

      چی باید کرد ؟
      کاری کنیم که هم لعل به دست اریم وهم دل یار نه رنجد .
      چطور ؟

      برادر عزیزم درین بار یک افسر متخصص - فروفشنل - دلسوز به وطن ومردم - با احساس - وطن
      پرست وترقی پسند ومردم افغانستان همه اورا می خواهند ومن به 14 ولایت سفرکردم درهر جای میگویند اقای علی احمد جلالی را باید این بار انتخاب کرد ، زیرا تیم ونفرهایکه برای او کارمی
      گنندمردمان وطن پرست ، ابدیده ، صادق ، وهیچ الودگی ندارند درپهلوی ان همه تحصیلات
      دکتورا - ماستری وپوهنتون ها را دارند واصیل افغان می باشند .
      ازتوجه تان یک جهان تشکر .
      عبدالله -ط - ازلندن

  • برادر جان، زمانیکه طالبان قسمت بزرگ افغانستان را اشغال کرده بودند و مشغول قتل عام و غارت بودند، شما در کجا تشریف داشتید. این "مقاومت حیرت انگیز" را که شما ازش داد میزنید، چی وقت بوقوع پیوست زیرا تا حدی که بخاطرم است، در ماه میزان 1377 این مسعود ( که به نظر شما خاین و بیکفایت) بود که با فرستادن هلی کوپتر های خویش جان تمامی رهبران هزاره به شمول اقای محقق و خلیلی و سایر پیروان شهید مزاری را که سخت در محاصره طالبان در کوههای میان بامیان و یکاولنگ افتاده بودند، نجات داد. باز هم یادم میاید که این مسعود بود که از طریق دره صوف با هزار مشکل مقدار مهمات و اسلحه به جبهات مقاومت در یکاولنگ و سرپل میفرستاد. و بلاخره این مسعود بود توانست یگانه جبهه منظم و ساختار سیاسی/نظامی را برای ادامه مقاومت علیه طالبان و وحشیان پاکستانی سازماندهی کند. این خیلی تعجب آور است که بعضی از روشنفکران هزاره، با وجود تمام مشترکات زبانی و فرهنگی با فارسی زبانان، با این همه کینه و نفرت بر ایشان میتازند. در حالیکه در روز بد، همین تاجیک ها بودند که به کمک ایشان آمدند و امروز هم تاجیک ها با افتخار به دست آورد های علمی و سیاسی هزاره ها نگریسته و آنها را مهمترین عنصر در ایجاد جامعه باز در افغانستان می بینند.

  • بسیارجای تسف است که اشخاص بدون اینکه جیزی بدانند وخوویادرباره کسی معلومات داشته باشند هرجیزی مینویسند امادرین شکی نیست که انهاگنگ هستند بخاطراینکه انها صرف انگلیسی میتوانند صحبت کنند بس برادرعزیزشمادرزنده گی تان مانند تماشاچی دربیرون ازرنگ مشاهده نموده اید فلذا قدرمجاهدت وازخودگزری رانخواهید فهمید .مسعود یک شخص مجاهد وخداپرست بود که همیشه بخاطردفاع ازوطن خویش جان خود رانثارنمود من یقین کامل دارم اگرمسعود امروززنده میبود هرگزاین رانمی پذیرفت که که به کشورما تجاوزصورت میگرفت .
    برای شماوهمتایان تان این یک ماعسل ایت بخاطرکه زن ومادرشمامیوتاند سرلچ وبرهنه باخارجی ها بخاطردریافت دالرقدم بزند ویاهم اغوش باشد شماصرف دالرمیخواهید شماایمان رادرقماردولت باخته اید

  • برادرمحترم باتاسف باید گفت که شاما صرف درروی کاغزنوشتن رامیدانید بخاطراینکه اگرشمامیدانید که احمد شاهمسعود یک شخص خاین است چرادرسال گرایش شرکت میکنید وبه بازمانده هایش تسلیت وبلکه به تما برادران دیگرتان مگیوید که رامسعود راتعقیب کنید تاکامیاب شوید .
    شمااصلااشخاص دوروغگوی استید

  • مسعود شهید یک شخص شجاع ،وطن پرست مجاهد ودلیربود که درتاریخ جهان کارکردهای ان ثبت گردیده واروزی قهرمان کشوراین بود که تاهمووطنان ماه دریک فضائی صلح وصمیمت زنگی نماید بخاطرهمین ارزوجان راقربان وطن نمود که امروزبسیاراشخاص بنام مسعود ویااستفاده مجاهدت مسعود نفع میبرند وباید گفت بسیارازاشخاص بنام جهاد استفاده نمودن که امروزهم ازنام ان سود میبرند مثلاً مانند اقای کرزی که همیشگه خودرامجاهدمینامدکه هدف شان صرف چوکی ویاجاتلبی است اما مسعود یک شخص پاک مطهربود که مردم افغانستان بنام اش افتخارمینمایند ومسعود شهید تاامروزکدام دشمن ندارد واگردارد هم توره واری وطن فروشان هستند .

  • سلام به همه خوانندهء گرامى:
    جناب قانونى صاحب يك شخصى خدمتگاربه ملت ميباشد
    ڇنين كه از اسم ايشان پيداست ( قانونى ) با شخص غير قانونى
    هيڇ وقت سازش نميكند و او با اين ڇنين شخصيت هاى غير قانونى مخالفت دارد
    مثل سپنتا كه تاريخ اش گذشته و كرسى وزارت را به خود ڇسپانده

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس