تجلی انساندوستی در «زندگی عزيز»
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
علاقه خواننده ايراني
عزتيپرور بيشتر كتابهاي داستاني منتشر شده در ايران را حادثهمحور دانست و يادآور شد: خواننده فارسيزبان امروزي، داستانهايي را ميپسندد كه در داستان قتلي رخ بدهد يا عشقي شكل بگيرد يا اينكه ناكامي فردي، به تصوير كشيده شود.
وي افزود: ما كمتر به خواندن داستانهايي عادت داريم كه زندگي عادي را توصيف ميكنند. در داستانهاي كتاب زندگي عزيز هيچگونه حادثهاي رخ نميدهد، جز اينكه بخشهايي از زندگي ترسيم ميشود. اين استاد دانشگاه با بيان اينكه در چند دهه پيش «ارنست همينگوي» داستاننويس آمريكايي، شيوه وصف زندگي را به كار گرفته بود اظهار كرد: براي نمونه در داستان كوتاه آدمكشهاي همينگوي، 2 نفر را ميبينيم كه وارد شهري ميشوند و به دنبال مردي ميگردند كه او را بكشند. در پايان داستان هم قتلي رخ نميدهد. به عبارتي اين داستان حادثهاي ندارد.
مخاطب محوری
وي همه داستانهاي مجموعه زندگي عزيز را داراي پاياني باز دانست و گفت: داوري درباره داستانها پس از خواندن آن، برعهده مخاطب است. جدا از اين نويسنده به خواننده خود اين اجازه را ميدهد كه شخصيتپردازي را خودش به عهده بگيرد و اين از امتيازهاي كتاب به شمار ميرود. وي با اشاره به اولين داستان اين مجموعه يادآور شد: زن داستان وقتي وارد شهر تورنتو ميشود، كسي به سراغ او ميآيد. داستان نيز همين جا به پايان ميرسد. ما نميدانيم كه اين زن با آن فرد كه به دنبالش آمده است ميرود يا نه؟ نميدانيم ارتباطشان در همانجا قطع ميشود يا نه. اينجاست كه نقش مخاطب برجسته ميشود و او بايد بينديشد و براساس نگرش خودش به نتيجه برسد.
عزتيپرور با بيان اينكه در ميان غربيها اين نگاه وجود دارد كه ما حق نداريم سرنوشت كسي را رقم بزنيم گفت: نويسنده در داستانها اين اجازه را به خودش نداده كه سرنوشتها را رقم بزند. به همين دليل هم نظر دادن درباره سرنوشت شخصيتها به خوانندگان سپرده شده است.
جایگاه انساندوستی در رمان
وي با تأكيد بر اينكه دموكراسي در نويسندگي به اين معناست كه مخاطب حق نظر داشته باشد يادآور شد: 4 داستان آخر به معنايي زندگينامه نويسنده به شمار ميرود. با وجود اين نويسنده به شكلي نوشته است كه اين داستانها داراي ساختار داستاني باشد. عزتيپرور با بيان اينكه شخصيت نويسنده مستقل از داستانهايي است كه مينويسد گفت: با وجود اين ميشود در 4 داستان پاياني به جهانبيني نويسنده به خوبي پي برد و فهميد كه نويسنده فردي فروتن است و ديگران را به فروتني فراميخواند. اين مترجم با بيان اينكه نويسنده علاقه خاصي به پدرش دارد افزود: خانم مونرو از افرادي كه تازه به جايي رسيدهاند و ميخواهند خودشان را بالاتر از آنچه هستند نشان بدهند، نفرت دارد كه به خوبي اين مورد را ميشود دريافت. از داوريهايگاه گاه نويسنده در برابر مادر واقعياش ميشود به اين نتيجه رسيد.
وي با اشاره به اينكه در جهانبيني نويسنده اثر، انسان دوستي جايگاه بلندي دارد گفت: اين انسان دوستي در برابر زنان بيشتر به چشم ميآيد. همانطور كه ميدانيم در جوامع غرب هنوز هم زنان به حقوق تعريف شده خودشان بهطور كامل دست نيافتهاند. از اينرو نويسنده به موضوع انساندوستي در مقابل زنان نظر خاصي دارد.
انصاف نويسنده نسبت به زنان و مردان
مترجم كتاب زندگي عزيز با تأكيد بر اينكه هر چند نويسنده زن است ولي نگاه منصفانهاي نسبت به مردها دارد تصريح كرد: در داستانهايي از اين مجموعه مرداني را ميبينيم كه زنها را فريب ميدهند ولي نويسنده به سياهنمايي رو نياورده است و كوشيده جانب انصاف را رعايت و ويژگيهاي خوب آنها را بيان كند.
وي با بيان اينكه برخي، خانم مونرو را چخوف كانادا ميدانند گفت: نويسنده از طنز هم بهرههاي خوبي برده كه اين به كار وي، طراوتي ارزشمند افزوده است. طنز به كار گرفته شده در اين اثر دل آزار نيست و به قباي كسي بر نميخورد كه از امتيازهاي اين مجموعه داستان است. عزتي پرور، اين نويسنده كانادايي را در بيان و توصيفهاي داستاني فردي با ادب برشمرد و ادامه داد: وي به معناي واقعي كلمه ضد جنگ است چون در زمان جنگ جهاني دوم دختر نوجواني بوده است. وي در پايان شخصيتپردازيها در اين مجموعه داستاني باارزش و نشانه توانايي نويسنده دانست و تصريح كرد: توصيفها بسيار جزيي و دقيق و نشانه چيرگي خانم مونرو است.
آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/po...