توهم انتحاری
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
توهم انتحاری
عبدالواحد رفیعی
10/9/1393 هرات
دوستی با شوروشعف ناشی از شوق و تعجب صدا کرد: بیشک به خدا به اردوی ملی… ای مطلبه دیدی؟ میگه پرندگان انتحاری را در هوا زدند… نیروهای امنیتی چند پرنده انتحاری را از هوا شناسایی کرده و سقوط دادهاند. «سقوط» را طوری گفت که انگار نیروهای امنیتی ما میگ ۲۱ و اف شانزده سقوط داده باشند.
با تعجب میگویم نیروهای امنیتی چرا انتحاری وزیر اکبرخان و کارته سه و پکتیکا و… را شکار نکردند که پرنده بیزبان را زدند؟
انتحاری با موتروگرینف وبمب وراکت تا زیرناف دولت خیزمی زند اینها خبرنمی شوند، آن وقت درهوا چگونه پرنده یی را انتحاری تشخیص داده اند وزده اند سقوط داده اند ؟
دوست خوش باورم این باربا لحن ملامت گری به من، میگوید ؛ یک سایت معتبرگزارش داده اینه عکس های شه گذاشته است ، بیا ببین . عکس هارا که می بینم یادم ازیک ماجرایی می آید وهمه چیزبرایم واضح ومبرهن می شود .
دقیقا اوایل بهارسال 1393 بود که سفری به کابل داشتم . درحینی که میخواستم وارد میدان هوایی هرات شوم تا به سوی کابل پروازکنیم، با تعدادِ زیادی ازاعراب رو به رو شدیم که میدان را بند انداخته بودند.یکی یکی ازطیاره اختصاصی ودربستی شده ی خودشان پیاده شده ازپای طیاره مثل عروسی با قدروعزت سوارموترهای کروزین ضد گلوله شده درحالیکه دردست هرکدام سه تا چهارتا بازشکاری بود ، با بوق وکرنا ی نیروهای اسکورتی به سمت شهرمی رفتند . درمیدان تبصره شد که اینها ازوزارت تجارت کشورقطراست ومهمان خاص رئیس جمهورویکی ازرهبران جهادی درهرات می باشند که صلاح نیست من نامی ازاین بزرگ مرد جهادومقاومت ببرم . همان زمان درمیدان این را نیزگفتند که ازیک ماه قبل تدارکات مورد نیازازآب معدنی بگیرتا پوشاک وخیمه وخرگاه فرستاده شده است . ازآن جمله همین موترهای ضد گلوله نیزهمراه دریورهای شان ذریعه ی طیاره های مخصوص قبلا به هرات آورده شده است .
بعد ازیک هفته ازکابل برگشته به فراه رفتم . درشهرفراه درصحبت هایی که با رئیس محیط زیست ولایت فراه داشتم، ایشان ضمن پذیرایی با چای سبز، چنین توضیح دادند که دوماه قبل، زارعین منطقه کنگ پرنده یی را می گیرند که روی بال آنها آنتن کوچکی نصب بوده است . زارعین با تعجب پرنده را می آورند به دولت میدهند ودولت تشخیص میدهد که این آنتن ازدستگاه فرستنده ای است که روی دستگاه کوچک GPS نصب شده است . آنگاه رئیس محیط زیستِ فراه، عکس هایی ازاین پرنده را برایم نشان داد با GPS به اندازه یک قطعه سیم کارت نصب شده روی گردن وآنتنی به اندازه سوزن روی پرآن وتوضیح داد که امنیت ملی فراه، سه تای دیگرازاین پرنده هارا ازمناطق مختلف ولایت فراه نیزبه دست آورده اند که حالا فکرکنم دراداره امنیت ملی نگهداری می شود .ایشان ادامه دادند که این پرنده هارا عرب ها یکی دوماه قبل ازآمدنشان به افغانستان، درمناطق مختلف مملکت ما رها می کنند تا آنها همنوعان خودش را پیدا کنند . چون این پرنده ها به صورت گروهی پروازمی کنند وعرب ها می توانند رد آنهارا توسط این دستگاه بگیرند . یادم آمد که وقتی کوچک بودم درمنطقه ما به این کارمی گفتند "طلبه کردن " به این صورت که وقتی کسی میخواست مرغابی شکارکند یک مرغابی پلاستیکی را روی آب رها می کرد تا مرغابی های دیگرکه ازهوا میگذره با دیدن او دورزده بنشینند . به این مرغابی پلاستیکی می گفتند "طلبه " .
رئیس محیط زیست فراه ضمن شکایت ازروند تخریب محیط زیست، ادامه داد که؛ همین روزها هم یک لشکرعرب ریخته اند به دشت های فراه کمپ زده اند وبهترین ونایاب ترین پرندگان کشورمارا توسط همین پرنده ها شکارمیکنند ومی برند . وقتی به والی گفتم ، والی جواب داد ؛ اینها مهمان های خاص رئیس جمهور است وما وظیفه داریم امکانات لازم را برای شکاروتفریح آنها درخدمتشان قراردهیم .
ضمن توضیح ، به دوستم گفتم قصه ازاین قرار است که این پرنده ها درحکم "طلبه" است برای پیداکردن وجلب بقیه پرنده ها برای شکارچی های عرب که سال یک دفعه می آیند وطن مارا برای لذت وتفریح وشکاردرمی نوردند . درادامه این را هم گفتم که نمیدانم این عرب ها چی سروسری دارند که درطول سفروشکاروتفریح شان به هرکجا که می روند ، نه کسی آنهارا اختطاف می کند، نه کسی ایشان را انتحارمی کند،نه کسی امنیت شان را مختل می کند و....
درادامه ی این بحث گپ به آنجا کشید که گفتم ؛ اگربه شما وقاطبه ی ملت برنخورد ، ماهمه که عبارت ازملت غیورافغانستان باشیم در"توهم" به سرمی بریم ، یا خدای ناکرده دچار"اختلال فکری" و"هذیان" هستیم .
ازهمان بالادرارگ ریاست جمهوری بگیرتا پوسته امنیتی محله ما ، همه وهمه گرفتارتوهم نیستیم ؟ مطابق تعریف دانشمندانِ روان شناس : توهم حالتی است که در آن فرد چیزهایی را احساس میکند که وجود خارجی ندارند ولی فرد وجود آنها را واقعی میداند و بر آن اصرار میورزد.
ما درجامعه خود به صورت جمعی دچار تجربيات توهمآلود مشترکي هستیم و دردرکهاي نادرستي با هم، همعقيده هستند.
به گفته ی همین دانشمندان روانی ؛ بيماران مبتلا به اختلالات شديد توهم، در صورتي که با دیگرافراد جامعه بهطور دايم در تماس باشند، ميتوانند درکهاي هذياني خود را به او انتقال بدهند . به نوعي که بيمار دوم که مردم عوام جامعه است ، تحت تاثير بيمار اول که درافغانستان میتوانیم ارگان های دولتی را بگوییم ، به تبعيت ازآنچه که دولت به خورد ما می دهند ، هيچگونه منطق و استدلالي را قبول نميکنیم . دراین حالت وابستگي بيمار دوم (ملت ) و تاثيرپذيري او از بيمار اول (دولت-رسانه ها ونهادهای تاثیرگذار) خيلي شديد است ؛ ازنگاه روان شناسی؛ بیماردوم دچار نوعي درک هذياني است.
جامعه ی ما اگردچارتوهم نباشد، لااقل دچار"اختلالات ادراکی" است . " اختلالات ادراکی" در حالتی اتفاق میافتد که فرد یک امر واقعی را به گونه دیگری درک میکند.مثل همین مورد پرندگان انتحاری که یک پرنده با یک دستگاه فرستنده را نیروهای امنیتی، انتحاری فرض می کنند . چون درحالت "اختلالات ادراکی" موضوعات خارجی تحریف شده، تغییر شکل یافته به نظر می رسند . گاهی دولتمردان ما دچارهذیان می شوند . در حالت هذیانی فرد باورهایی دارد که خلاف واقعیت هستند اما فرد بر صحت این باورها و ذهنیات اعتماد راسخ دارد. مثل باوربه "ایجاد دولت وحدت ملی " . مثلا آحاد ملت ما فعلا در حالت هذیانی به سر میبرند . همه باهم گرفتار"هذیان انتحاری" می باشیم . مردم درهمه سطوح این هذیان را داریم که همه جا انتحاری است وهردم امکان دارد منفجرگردد . تا فرد ژولیده ی را می بینیم که با ریش بلند حالت توحش دارد، فکرمی کنیم نقشه یی برای کشتن مردم درسردارد . این حالت گاهی درنیروهای درگیراین توهم را به وجود می آورد که فرد ، یا موتری ، یا بایسکل سواری یا حتی پرنده یی وسگی وپشکی درحال حمله براواست و قصد دارد او را نابود کند. هم توهم و هم هذیان از نشانههای اساسی بیماری است که فعلا جامعه ما به آن مبتلا است .
آنلاین : http://mosafeer.blogfa.com/post-805.aspx