درسی که باید از سیستم دولتی افغانستان گرفت
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
به گزارش «تابناک»، اخیراً یک اشتباه در افغانستان با واکنش سریع اداره عمومی امنیت ملی این کشور همراه شده و این نهاد که از قدرت قابل توجهی در افغانستان برخوردار است، به دلیل انتشار عکس اشتباهی از ملا عبدالرئوف، فرمانده پیشین طالبان و فرمانده داعش در افغانستان ـ که یک هفته پیش در هلمند افغانستان کشته شد ـ پوزش خواسته است.
تاکنون تصاویر متعددی زیر نام عبدالرئوف خادم از مراجع مختلف به نشر رسیده، ولی هیچ نهاد مستقلی، صحت آن را رسما تأیید نکرده است. در خبرنامه امنیت ملی افغانستان ـ که به سه زبان منتشر شده ـ آمده است، در بیستم دلو/بهمن مصادف با نهم فوریه، به اشتباه عکس شخص دیگری به نام شاه ولی خان به جای ملا عبدالرئوف منتشر شده است.
اداره امنیت ملی افغانستان در توضیحی کوتاه نوشته است: «چهره شاه ولی خان شباهت زیادی با چهره ملا عبدالرئوف دارد و همچنین مانند ملا رئوف در زندان گوانتانامو آمریکا زندانی بوده که اکنون آزاد است و در عین حال، به خاطر این اشتباه، از شاه ولی خان و خانواده او عذرخواهی میکنیم و هر ناراحتی که این موضوع برای خانوادهشان به بار آورده باشد، باعث پشیمانی ماست».
چنین رویکردی طبیعتاً توسط یک نهاد قدرتمند امنیتی قابل تحسین است و نشان میدهد اتفاقات جدی در فضای فرهنگی و مسئولیتپذیری عمومی مسئولین کشور رخ داده و روزگار متفاوتی پیش روی افغانستانیهاست، زیرا چنین روشی حتی در کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز چندان مرسوم نیست و هر گاه یک نهاد قدرتمند در این سطح دچار چنین اشتباهاتی میشود، از عمومی شدن این اشتباه پرهیز میشود.
در این مورد نیز این امکان دور از ذهن نبود که اداره امنیت افغانستان تنها به اشتباه بودن این تصویر اشاره کند و یا حتی با توجه به موقعیت این شخص ـ که سابقه حضور در زندان گوانتانامو را داشته ـ اساساً به این حد نیز زحمت اصلاح به خود نداد و برایش شأن انسانی قائل نشد؛ اما چنین اتفاقی نیفتاد و سیستم دولتی افغانستان واکنشی جدی در این زمینه نشان داد.
شاید بهتر باشد از این اتفاق درسی بزرگ گرفت و چنین روحیه مسئولیت پذیری را به متولیان حوزههای مختلف خودمان نیز توصیه کرد؛ رویکردی که شاید در گذشته با نشانه آوردن از ژاپن و کشورهای اسکاندیناوی، به توسعه یافتگی ارتباط داده میشد، ولی اکنون مشخص است چنین فضای مسئولیتپذیری و پوزش طلبیدن بابت آسیبی که به یک شهروند نه چندان برجسته وارد شده، هیچ ارتباطی به توسعه یافتگی ندارد و مفهوم فرهنگ مسئولیتپذیری، مفهومی فراتر از توسعه و شاید بتوان گفت، پیش نیاز توسعه پایدار است.
آیا این پیشنیاز توسعه فرهنگی در کشورمان در تمامی سطوح نمایان خواهد شد و در درجه نخست، فرهنگ عذرخواهی و تلاش برای جبران اشتباهات مدیریتی و اجرایی فردی، گروهی و یا سازمانی به عنوان یک فرآیند ضروری مورد توجه قرار میگیرد یا همچنان همان رویه معمول توجیه و فرار از مسئولیت به عنوان یکی از موانع توسعه پایدار، در تمامی بخشها نمایان خواهد بود؟ پاسخ چندان دشوار نیست! ای کاش هیچ مسئولی خود را معادل نظام تعبیر نکند و همه ما یک به یک عبرت بگیریم و این باور قلبی را داشته باشیم که عذرخواهی -ولو بابت حقوق تضییع شده یک کودک یا شهروندی با سابقه سیاه- ضربهای به نظام وارد نمیکند!
آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/po...