یک نفردروغگوی بزرگ !
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
یک نفردروغگوی بزرگ !
دروغ گفتن مثل هرهنردیگری، استعداد خاص خودش را میخواهد وصد البته که دراین هنر، زبان ما افغان ها خصوصا اگردرکارسیاست باشیم ، خوب می چرخد . درتحلیل زیربه ریشه های دروغ پردازی اشاره شده است : یکی ازریشه های دروغ سیاست است . بیشترما به این خاطردروغ می گوییم که به قول علمای قدیم سیاست کنیم وبه گونه یی دل ملت را به دست آوریم. مثلا اگررئیس جمهورمی گوید ؛ هیچ افغانی برافغانی برتری ندارد ، او درواقع برای حفظ روابط اجتماعی با جامعه ی رای دهنده، سیاست کرده است . یکی دیگرازریشه های دروغ "وجدان است " افراد ی که با با عذاب وجدان بیگانهاند، بسیارحرفه یی دروغ میگویند ؛ مثلا وقتی کسی ادعا می کند که؛ هیچ افغانی برافغانی برتری ندارد ، بعد ازاین جمله عذاب وجدان نمی گیرد . برای بعضی افراد همیشه دروغ اولین گزینه است؛ حتی اگر برایش دلیلی قانعكننده وجود نداشته باشد. مثلا وقتی رئیس جمهورمیگوید ؛ ما هیچ اختلافی با داکترصاحب نداریم ، کجای این دروغ ضرورت به گفتن دارد، اگرواقعا اختلافی وجود ندارد ؟ بعضی ها دروغ می گویند چون اقتضای طبیعت اش این است ، مثل نیش عقرب که نه ازره کین است . مثلا وقتی کسی می گوید؛ (مثال این مورد آنقدرزیاده که من نتوانستم انتخاب کنم ) یکی ازریشه های دروغ کسب احترام وجلب توجه است . شخص دروغگودراین گونه دروغ ها قصد دارد بزرگ ترازآنچه هست، جلوه كند. مثل اینکه بگوییم ؛ حکومت افغانستان باتمام نیروازحرمین شریفین دفاع می کند . بعضی افراد برای فرار از احساس گناه و شرمی كه نسبت به اعمال و مسوولیت ناپذیری خود دارند، در دروغگویی افراط میكنند( باید قسم بخورم که منظورم رئیس جمهورنیست ؟) بعضی ها وقتی که میخواهند یک تصویر خوب و عالی ودروغین از خود در برابرمردم بسازند ، دروغ می گویند. مثل اینکه کسی ادعا کند متفکردوم جهان است . (بازمنظورم را اشتباه برداشت کردی . رئیس جمهور؟ )
آنلاین : http://mosafeer.blogfa.com/post-845.aspx