طالب یا نوکران آمریکا ؟
نويسنده: و- ولی
<form3>
مخالفت ها بین طالبان، قوای آمریکایی ها و دولت در این چند سال اخیرروز به روز افزایش میابد،و شکار این مخالفت ها هزاران افغان بی گناهی میشوند که نه با طالب و نه با امریکایی ها کدام ارتباطی دارند.
کسانی که اصلا نمیدانند سیاست دولت افغانستان ویا امریکا، یا هدف اصلی طالبان چیست، تحت ضربه گلوله های طالبان و آمریکایی ها قرار میگیرند،اطفال معصوم و مردم بی گناه افغانستان به نام این و آن کشته میشوند ، طالبان آنها را به عنوان نوکران آمریکایی ها میکشند و آمریکایی ها در اشتباه انتحاری و یا طالب آنها را تحت ضرب گلوله های ایشان قرار میدهند و یا به خاطر اینکه چند طالب در یک منطقه پناه برده باشند ،تمام منطقه رابمبارد میکنند و به هزان باشنده بی گناه را زیر خاک میسازند.
در حملات انتحاری اگر سه آمریکایی کشته میشود به ده ها افغان بیگناه نیز از بین میروند کسانی که باز هم نه طالب اند و نه نوکران امریکایی ها.
در این اواخر از طریق رسانه ها شنید ه شد که درمنطقه مارکوه ننگرهارزیادتر از شانزده نفر به نام انتحاری از طرف قوای امریکایی ها کشته شدند که در اصل مردم بیگناه بودندویادر حمله انتخاری که چندی قبل در نزدیک وزارت داخله در کابل به وقوع پیوست ده ها افغان بی گناه جان هایشان را از دست دادند، بار ها مردم بیچاره یی که به خاطر به دست آوردن لقمه نانی برای خانواده ایشان به طرف کار و غریبی روان بوده اند، یا اینکه برای تلاش کار و وظیفه از خانه بیرون شده اند فرش زیر موتر امریکایی ها شده اند، و مانند این همه شاهد صد ها چنین واقعات در افغانستان هستیم.
آمریکایی ها به نام دفاع ازمردم افغانستان،و طالبان به نام دفاع از اسلام، چنین اعمال را انجام میدهند که این عمل هر دو را بد نام میسازد،هم اسلام و هم دفاع از مردم افغانستان را. چنین رفتار قوای خارجی مردم را از دولت دور میسازد،و چنین رویه طالبان به نام اسلام ،مردم را به کفر تشویق میکند.
مردم در بین این دو گروه مخالف (طالبان،آمریکایی ها) اصلا شناخت خود را گم کرده اند و نمیدانند چی کنند ،گاه راه های گریز از افغانستان را راه نجات زندگی خود و فامیل خود میدانند و گاه هم گریز از یک ولایت به ولایت دیگر را ،اما تا چی وقت؟
آیا گاهی هم دولت افغانستان به فکر این شده است که مردم چی میخواهند؟
چرا دولت اینقدر بی صلاحیت باشد که مردم بیگناه کشته شود و جلو آنرا نتواند بگیرد؟
راه های وجود دارد که مردم عام افغانستان به نام این و آن کشته نشوند و زندگی انها آرام باشد و خود رادر وطن خود ایشان محفوظ بدانند،دولت راه های را باید تلاش کند که آرامش مردم در آن مطرح باشد،
کامیابی یک دولت پشتیبانی مردمش است و پشتیبانی از اسلام، خدمت به مردم مسلمان، ظلم و کشتن مردم بیگناه راه حل نیست.اگر افغانها متحد باشند ،پس ضرورت به قوای خارجی نمیباشد. برای رسیدن به این مقصد، دولت و طالبان باید یکجا شده و برای افغانستان و مردم رنج دیده افغانستان مصدر خدمت گردند، تا هم دین و هم دنیا را به دست آورند.
پيامها
20 مارچ 2007, 06:02, توسط کابل
در ننگرهار یک امریکایی زخمی شد ولی انان مردم بیگناه را به اتش کشیدند و قتل عام کردند. پس خون مردم افغانستان ارزش نداردو شعار هایی که دولت کرزی می دهد و امریکاییها نیز کاملا دروغ است.
23 مارچ 2007, 14:44
man mikhaham bedanam ki agar shoma aqai mirhazar ba jai Amrica wa karzai mibudid chi mikardid. chiguna ba taliban mubariza mikardid dar hali ki had e aqal penjah darsad e pashtunhaa taliban ra miparastand. gaphai shoma kheli abaki wa bedoon tafakur wa sathi ast
20 مارچ 2007, 07:02, توسط Rastaakhiz az Mazar
Marg Bar Amreca o amperyalism khoon khwaar ki intawr khooni mardoomi bigoonaah raa mirizad. zenda baab Marxisim-leninism o andisahs i prolataayaaee jahaan ki raahi nijaati basharyaat ast. agar in nizaami insaani jaanishini sistoomi faasidi maujood gardad tamaami bohraan haa o chaalish hai bashari khaatima miaabad. nefreen bar in jahaan khwaaraani ishghaalghar eparyaalist i kasif
14 آپریل 2007, 22:56, توسط علی شهرستانی
طالبان در اوائل تشکیل اش برای مردم افغانستان مجهول بود و تا الحال مجهول میماند ولی این یک واقعیت است که در تشکیل این سازمان
استخبارات نظامی پاکستان نقش بسیار عمده را داشته است و این در اسناد زیادی آمده است که جنرال تقاعدی نصرالله بابر ، کرنل امام و همچنین خیلی کسانی دیگر پئ در پئ به افغانستان رائزنی داشتند و تمام تسهیلات لازم را در پاکستان تحت پوشش جمعیت اعلمأ اسلام و دیگران در اختیار طالبان قرار دادند استخدام نفرات جنگی در تمام ساحات پاکستان تداوم داشت حتی از شماره هائ محلی تلفن کویته و پشاور به آنها امکانات تماس تلفنی مهیا کرده بود و تمام مجروحین آنها در پاکستان تداوی میشد این روندی است که حالا هم ادامه دارد البته با ابعاد گسترده تری و انگیزه هائ زیادی هم دارد