آقای قانونی بازهم گز نکرده پاره کرد
نويسنده: زربخش
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
یکی از روانشناسان بزرگ قرن بیستم معتقد است که روان انسان در اجتماع، طبق قالبهای باستانی کار میکند و این تیپها در همه عوالم سیاسی- فرهنگی و غیره تکرار میشود و در تاریخ ملل مختلف شکلهای مختلف و رنگارنگ بخود میگیرد.
ولی این تیپها همیشه تیپ های مشخص و معدودی هستند. وقتی استدلالهای آقای قانونی را در رابطه با سلب اعتماد وزیر امور خارجه آقای داکتر سپنتا در یکی از تلویزیون ها دیدم علیرغم اندک صداقتی که در گفتارشان موجود بود و قابل تحسین است، به فکر یکی از همین قالبهای فکری میافتم که میان عامه ما در افغانستان معمول است.
اما در باره صداقت "رییس قانونی" چون مساله صداقت و نتیجههای سو و غیر مجاز سیاسی و اجتماعی... که از آن گرفته میشود، هیچ حقیقتی را اثبات نمیکند. به جا خواهد بود حدی را برای تحسین صدات قایل شد و برای خود معین و روشن ساخت تا تاثیر صداقت گفتار و کردار... در مابیش از حد مجاز، اثر و ترسب نکند.
آقای قانونی!
این تحریف کردن آگاهانه و تعمدی... دلیل برآن است که کشش های درونی شما که البته شما خود از آن آگاهی ندارید، محتوا و شکل درونی مساله را در رابطه با سلب اعتماد!!! وزیر امور خارجه افغانستان، تغییر داده است و بدتر از آن عمداً و آگاهانه در آن تصرف و آنرا محرف ساخته اید؛ این چه نبوغی...
آقای رییس قانونی!!!
آیا میدانید که سیاست مداران نزدیک بین خفت تاریخ اند. وقتی جهان و هرجه در اوست را صرف از دریچه منافع تنگ گروهی و سمتی بدانیم و انسان را در لابلای مطامع روزمره خود جای دهیم، لاجرم آلت فعلی بیش نیستیم.
وای به وقتی که طمع خامان سیاسی یعنی فرصت طلبان رها از هر بن اعتقادی، به تبع آن سیاسیون درمانده و وامانده راه افتند، تا گور هر گونه اخلاق سیاسی را بکنند. اینها درس تلخ روزگارند و باید که مایه عبرت شما و همه شوند.
آقای قانونی
واراستگی شخص تانرا به نمایش بگذارید و آن بتهای خیالی را که خود مسبب هزاران جنایت در کشور ماشده اند از اوج عزت به ژرفای ذلت به زیر بکشید. دیگر سعی نکنید که از مسند لرزان رییس بودن تان استفاده کرده و مردم شکنجه شده افغانستان را دیگر به مدد همین عدد آرا، نفروشید. بدانید که مردم میدانند، آدم های همچو شما چراغ امید را میکشند. شماها فکر میکنید که مدعی رسالتی و مامور به هدایتی هستید و اما آیا اینرا میدانید که انتهای آن خفقان و تنگ کردن عرصه زندگی و تلاش است؟
شماها چشم دیدن دیگران را ندارید و باید که اقتدار نابکار یساسی شما به قدرتی تک بعدی و سریعالحصول واصل شود.
امروز برای اقتدار نیاکان فکری شما تسلط بر دوایر اقتصاد کشور به ابزارجنگی جهنمی که خود تانرا ناجی، ولی و وصی مردم افغانستان میدانید، و از اینطریق میلیونها میلیون را دستبرد و غارت نمودهاید، و جیب های تان تا خرخره پر است، هنوز هم دست بردار نیستید.
جنگ ذاتاً حیوانی است و فراموش نمودهاید که چه جنگهای چنگیز صفتتانرا سیمایی انسانی داده اید.
بگذارید این ملت نفس آرام بکشد، زندگی را نیامده کفن و دفن نکنید و تمام واژههای انسانی که به انسان مدد میرساند را از معنی تهی نکنید.
دیگر زمان آن گذشته که هرچیز را با زور و یا زر بخرید. شما و آن بت های خیالی شما هر امیدی و اعتقادی به همزیسبی را منکر اند.
دست بردارید و دست آرودهای بسیار شگوفا و خوب وزارت امور خارجه را که با مدیریت داکتر سپنتا و همه همکاران مدبر ایشان که خواسته های بر حق و قانونی افغانها را با جامعه جهانی پنوند زده است، زایل نکنید زیرا این دیگر قابل تحمل نیست.
دست بردارید از عقده حقارت راست رفتن وچپ زدنتان. شماها که با هیچ کس و با هیچ فردی از جامعهتان نساختهاید و با همه به شیوهی جیمزباند عمل کردید، بدانید که رقص سیاسی شما دیگر دوامی ندارد.
وزارت خارجه افغانستان چه بخواهید چه نخواهید خود را برای یک حرکت پویا و دنیامیک که خواست همه ملت بزرگوار افغانستان است، آماده کرده است.
خطگذاران سیاست خارجی افغانستان آماده حرکت هر روزی اند. این حرکت روز به روز، ساعت به ساعت و دقیقه به دقیقه به پیش خواهد رفت.
خطگذاران سیاست خارجی افغانستان و در راس آن دکتر سپنتا و همه همکاران ایشان دیگر در حریم سیاسیون غیر میهنی تکیه برباد کردن را عین خودکشی میدانند. به همین لحاظ با آگاهی و با مدنظر داشت منافع علیای ملی عمل میکنند.
آقای قانونی
هر ابجد خوان دنیای سیاست میداند و شما هم باید بدانید که هیچ آفت در کار سیاسی و بخصوص بعد از یک شکست سیاسی خطرناکتر از وابستگی نیست. یک چهره سیاسی که کار خود را به اتکا همسایه ها شروع کند لامحال کارش به دست نشاندگی میکشد زیرا در هر آن باید حرکات خود را با حامی و مخدوم خود تطبیق دهد و نه بر عکس.
لاجرم تبدیل به قمری از اقمار مصنوعی آن همسایه حمایت کننده- و اگر راستاش را بخواهیم آلب فعل- میشود.
آقای رییس قانونی
چهره سیاسی و سازمان سیاسی وابسته در قدرت حمایتگر خود اثری ندارد و شان وی از حد یک خبرچین و گزارشگر و... فراتر نمیرود.
این ثابت است که کشور حمایت کننده هر اشتباهی کند فرد و سازمان تابع را در آن شریک و سهیم میسازد. در حالیکه فرد و سازمان تابع در قبال بهترین خدمات خود پاداشی جز آنچه میگرفته و لقبی جز آنچه داشته است( دست نشاده و مزدبگیر) نمی گیرد.
ارسطو از برده چنین تعریف میدهد که برده کسی است که قدرت اجرا و عقل فرمان پذیر دارد.
رییس قانونی
امروز زمان آن فرارسیده است که به جای کار شکنیها، دسیسه و تهمت ... و به جای تبلیغات قوم ستیزانه باید انسانهای وطن را به مطالبهی یک زندگی شاد و خرم و مرفه تشویق نمود، وظیفه ولسی جرگه و رییساش یکی هم همین است.
در عوض تلاش برای اختراع قوم سنج، لازم است که به مردم فرا خوان داد که آموزش و درمان رایگان، مسکن مناسب و بیمه بیکاری را مطالبه کنند.
آقای قانونی
امیدی ناخوش دل به محور تهران- مسکو نباید ببندید. بدانید که مساله هنوز در پرده راز است و روزی اسناد این تلاشهای شما فاش همه خواهد شد.
مشکل شما تعهدات شما به همسایهها است. فکر میکنید بسیار باید امتیاز بدهید تا اندکی بیشتر بمانید و شما بین مطامع کشورهای همسایه بخصوص ایران و منافع علیای وطن در شنا هستید. هیچکس نیست که در سخن روزمره خود لااقل دوسه بار بر فسادگسترده و ندانم کاری و درک ناقص و دیموکراسی خواهی کاذب آنهم با هجایای دیوبندی و قمی رییس قانونی و همه هم فکرانش تکیه نکنند.
آقای قانونی تا هنوز نتوانسته برای خودش ذهنی قانونگرا داشته باشد. درک آقای قانونی از قانون با وجودیکه در مسند قانونمداری نشسته است، ناقص، ابتدایی و مافیایی است.
نکتهی آخر
نمی خواهم وارد بحثهای حقوقی، طرزالعمل ولسی جرگه، درک آقای قانونی از قانون و عرف کاری معمول در درون ولسی جرگه و درک بعضی از نمایندهها ولسی جرگه از بند سوم ماده 92 قانون اساسی گردم. سایر هموطنان گرامی ما، روشنفکران آزاد افغان بقدر کافی به این موضوعات پرداخته اند و من از تکرار این مباحث پرهیزم کرده و فقط به طرح چند پرسش میپردازم.
1- اسناد موثق و مادی وجود دارد که آقای قانونی رای بعضی از نمایندههای ولسیجرگه و کارتهای که یک شب قبل از اسیضاح وزیر امور خارجه حکومت افغانستان، ترتیب داده شده بود، با معامله از آنها میگیرد و بعضی از نمایندهگان رای خود را "به امید خدا" به قانونی میدهند و دکتر سپنتا رای به اصطلاح عدم اعتماد!!! میگیرد و در این مورد چه میگویند؟
2- آقای قانونی اجماع نظر بین شما و فاروق وردک در رابطه به سلب اعتماد از دکتر سپنتا وزیر امور خارجه، از چه قرار است؟
3- اسناد موثق و مادی نشان میدهد که باید سه وزیر و یک رییس برای استیضاح و استجواب دعوت میشدند، چه شد که فقط در مورد دو وزیر عملی گردید.
4- در مورد تغییرات در وضع منطقه و مخالفت پاکستان با وزیر امور خارجه افغانستان و دادن امتیاز از طرف پاکستان به ایران و موضعگیری دکتر سپنتا در مورد جبهه ملی!!! چه فکر میکنید؟
5- آقای قانونی میتوانید درک تانرا از بند سوم ماده 92 قانون اساسی بیان کنید؟ گذاشتن صندوق رای را باان شتاب بیش از حد چه نوع ارزیابی میکنید؟
6- اگر شما و آقای فاروق وردک که اسناد و مدارک در مورد شما موجود است به سترهمحکمه پای تان کشانده شود حرفی برای گفتن در دفاع از خود دارید؟
7- آقای قانونی در سفری که به روسیه داشتید و پذیرایی خوبی ازشما صورت گرفت و قالین سرخ برای شما هموار شد، آیا پروتوکول آن جلسه را می خواهید در اختیار ملت افغانستان گذاشته شود؟
8- اگر اکثریت مطلق یا نسبی ولسیجرگه به امری ناحق رای مثبت داد و آن را تبدیل به قانون کرد چه باید کرد؟ آیا آن تصمیم ناحق که از طریق رای اکثریت اتخاذ گردیده، تبدیل به حق میشود؟ و در این جریان حقوق کسیکه تلف شده چه باید بکند؟
اگر معیار رای و اراده ، یا خواست همگانی ولسیجرگه است ، پس اگر اراده همگانی، حتی از راه قانون، دست به تبعیض و بی عدالتی زند چه باید کرد؟
معیار کجاست؟
اگر ولسیجرگه با مجوز قانونی یابه عبارت دیگر با تکیه بر قانون و در چارچوب آن، دیموکراسی را از بین برد، آزادی ها را سرکوب کرد چه می توانیم بکنیم؟
به منظور جلوگیری از تبدیل قانونی( ناحق) به حق و برای جلوگیری از پایمال کردن حقوق دکتر سپنتا،ولسیجرگه میخواهد با اکثریت آرا و با مجوز قانونی دست به خشنترین برخورد با شرکت یک تعداد نمایندهگان بی خبر بزند، آقای رییس قانونی برای پیشگیری از کار چه می تواند بکند؟
آقای "رییس قانونی" امیدوارم به انبوهی پرسشهای که از مدتها بی پاسخ مانده است جواب روشن و شایسته ارایه کنید.
در خاتمه برای نجات وطن اینک بازوان برومند فرزندان ملتی بکار است که خطر کنند این همه حجم های کاهل و باطل را بردارند و تا لبهی اقیانوس آرام ببرند و از آن بالای بالایی ها به پایین بیفگنند تا بروند به انتهای خودش.
پيامها
21 می 2007, 04:07
دوست عزيز !!!
به پاسخ شما بايد بگوهيم که درنهايت ما گزينه خود را پيش بين هستيم. سى سال جهاد برحق ما و باز هم بيست سال ديگر!
وناگفته نماند که مناسبات روس با امريکا و اروپا هم دارد ديگر گون ميشود؟؟؟
هما همايونى
21 می 2007, 05:52
هرچند مطالب ذیل را قبلا هم نوشته بودم ولی لازم دیدم یکبار دیگر توجه شما را به آن معطوف بداردم:
یونس قانونی از جمله آن سگ های زنجیری ملا شیطان الدین ربانی است
که سراسر زندگی او را دروغ، جنایت و خیانت تشکیل میدهد. او که در زمان حضور قوای روس در افغانستان مامور ارتباطی آی اس آی و حزب جمعیت بود بدون شک تا کنون زدو بند های پشت پرده با پنجابی های پاکستانی دارد. برای اینکه چهره پلید این موجود کثیف و ملا ربانی و سردار دزدان او یعنی جنایتکار ملی مسعود را برایتان بیشتر واضح کنم به نمونه مثال یکی از شهکاری های او را برایتان نقل میکنم.
در اوایل سال 2005 زمانیکه طالبان وحشی به دروازه های غربی کابل فشار میاوردند و مواضع حزب وحدت را تحت حملات شدید راکتی و هاوان قرار داده بودند ، جنایتکار ملی مسعود به رهزنان خویش امر کرد تا از طرف شرق بر حزب و حدت حملات را آغاز کنند. وحدتی ها که از این حمله غیر منتظره به شدت تکان خورده بودند، در تنگنا قرار گرفته و مناطق دهمزنگ و کارته سه را برای رهزنان ملا مسعود رها کردند. در همین گیر و دار رهبر شان مزاری که تا آنوقت توانسته بود قوت های وحدت را در مقابل حملات طالبان به وجه درستی سازماندهی کرده و آنها را در راه مقاومت دلیرانه سوق و هدایت کند و آنها توانسته بودند چندین حمله طالبان را نیز دفع کنند ، با یک عده از یارانش به تاریخ 13 مارچ 2005 بدست طالبان افتید.
با عقب نشینی نیرو های حزب وحدت از دهمزنگ وکارته سه ، رهزنان و دزدان جنایتکار ملی مسعود داخل این مناطق شده و مانند افشار به چور و چپاول مال و منال مردم، قتل عام و تجاور به زنان ، دختران و پسران بیدفاع پرداختند. وحشیگری های این دزدان درنده خو به اندازه هولناک و شدید بود که خبر آن در فاصله فقط چندین ساعت به گوش همگان و از جمله سازمانهای حقوق بشر رسید. آنها ملای کثیف ربانی را تحت فشار قرار دادند که این جنایات را مورد تحقیق قرار دهد.
ملا ربانی بر اساس مشوره جنایتکار ملی ملا مسعود تحقیقات مستقل را رد کرده ولی هیت را تحت ریاست محمد یونس حرامی(قانونی) تعین کرد تا تحقیقات کرده و گزارشی آماده کند.
قانونی بعد از چند هفته گزارشی ارائه کرده که در آن گفته میشد که هیچ گونه جنایتی صورت نگرفته و با مردم ملکی یا غیر نظامی بردخورد انسانی و قانونی ! صورت گرفته است.
شما حالا خود در مورد این ابلیس قانونی قضاوت کنیدو فکر کنید که در موجودیت چنین شیاطین و جانیان و آنهم در راس قوه مقننه میتوان به آینده روشن و به قانونیت امیداور بود؟
21 می 2007, 14:02
قانونی ، ربانی و فهیم و پنجشیری های مربوط به گروه مسعود مسول اخذ غیر قانونی زمین ها و خانه های مردم در شیرپور و منطقه ریسشخور کابل هستند. ریشخور که منطقه نظامی و جای فرقه های مشهور اردوی افغانستان بود، امروز چور گردیده و اشخاص نامبرده اکثریت زمین های آنجا را به فروش رسانیده اند.
آنها نه تنها اردوی ملی را نابود کردند بلکه حالا زمین های آنرا در شیرپور و ریشخور کابل که زمین های مربوط به وزارت دفاع افغانستان میشود هم به فروش رسانیده اند.
22 می 2007, 06:55, توسط Dadfar Ranhin Spanta
bradar e mohtaram!
zamin hai shirpur tanha ba panjshiri ha ke da moqabil taliban moqawmat taqsim nashoda balki ANWARULHAQ AHADI wa Bradar e KARZAI ham Zamin dar shoda and wa chandi Qabl Mohatam GOY SARANWAL Afghanistan ham da shirpour sahibe zamin shod
آنلاین : آقای قانونی بازهم گز نکرده پاره کرد