به مناسبت 22مین سالروز خاموشی استاد بزرگ اندیشه و سخن شادروان عبدالمومن حامد فاریابی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
زندگانی شادروان استاد عبدالمومن "حامد فاريابي"
حيات خانواده گي حامد فاريابي :
عبدالمؤمن حامد فاريابي فرزند ميرزا غلام دستگير معروف به «ميرزا مله» ولد ميرزا محمد قاسم است ، ميرزا محمد قاسم مدتي نماينده مردم ميمنه در اولين لويه جرگه دوره امانيه بوده است درمورد وي بايد گفت كه او يكي از نامداران روزگارخويش بود. ميرزا محمد قاسم در سال 1303 خورشيدي با جمعي از بزرگان ميمنه بر اثر مظالم وستم ملي حكومت وقت به امارت بخارا متواري شده ومدت نه سال در آنجا اقامت ميكنند ، گروه توركستانيان متواري افغاني در مدت اقامت خود در بخاراي شريف مدرسه توركستانيان افغاني را در آنجا تأسيس نموده و خود به كمك عده يي از علمأ و فضلاي آنجا وظيفه تدريس و گرداننده گي آنرا به عهده ميگيرند ازشمار مهاجرين شامل اين گروه يكي هم مرحوم ميرزا عثمانقل ( محرم باشي ) پدر مرحوم ميرزا سبحانقل ميباشد كه در مدت اقامت در بخارا با دختريكي از توركستانيان انجا بنام « پرسيان »مزاوجت ميكند كه موصوفه در عين حال تلميذ مرحوم ميرزا قاسم خان در مدرسه ميباشد . گفتنيست كه در مدت مهاجرت ميرزا قاسم خان و گروه مهاجرين توركستان افغاني مرحوم ذكر باي كوهي يكي از متنفذين وسرمايداران ميمنه به خواستگاري دختر ميرزا محمد قاسم خان به بخارا رفته ووي را براي خود طلبگاري ميكند ، هم در اين مدت برادر تني ميرزا محمد قاسم خان بنام ميرزا شير عليخان در بخارا وفات ميكند و در آنجا بخاك سپرده ميشود .
ميرزا غلام دستگير در اتاق تجارت ميمنه مدتها شغل محاسبي داشت بنا به روايت محترم صوفي نظر محمد «چوبدره» (مسؤول گمرك) بود. در آن وقت ميرزا غلام دستگير از امكانات ماد ي بلندي برخوردار بوده ودر سايه تمول وي حامد وبردران ديگرش توانستند به خوبي تحصيل كنند ، برخلاف نوشته دانشمند محترم رحيم ابراهيم در مقدمه گزينه شعري مرحوم حامد (صور قلم ) زمانيكه وي طفل خردسالي بوده چند نفر وظيفه بردن وآوردن ( پيداگوگ ) وي را به مكتب ، عهده دار بودند واينكه وي توانست در در دوره ايكه تحصيلات در محدوده فارياب در سطح رشديه بود ، غرض تحصيل در ليسه عالي مسلكي زراعت كابل كه براي همگان ميسر نبود ، درس بخواند ، مبرهن همين نكته است.عبدالمؤمن فرزند ارشدخانواده بود . در سال 1312 هجري متولد شد. در هفت سالگي مادرش را از دست داد يگانه پسر مادر بود. پدرش سه بار ديگر ازدواج كرد و صاحب فرزندان زيادي شد بدين ترتيب : استاد عبدالله شرر ، الحاج عبدالغفورقاسميان ، عبدالواحد قاسميان ، ليسانس حقوق محمد انور اوچمس ، حبيب الله حبيب ، پوهيالي محمد اشرف گمان ، استادحميدالله حميد ، محمد كبير قاسميان ، امين الله امين ، دكتور حقوق محمد اكبر همت فاريابي مقيم هالند . گفتنيست كه فرزند ديگر ميرزا غلام دستگير بنام محمد آصف فارغ التحصيل ليسه حبيبه كابل جبرأ به قطعه كشف به عسكري سوق شده وبسال 1360 در منطقه « دولتشاهي پروان » به عمر 24 سالگي به شهادت رسيده است .
بعد از مرگ مادر ، پدرش تكيه گاه او شد. از محتويات بعضي از اشعار بر مي آيد كه عبدالمؤمن مهر مادرش را نيز بر پدر گذاشته بوده؛ پدرش نيز خاطر او را عزيز ميداشته است تقريباً هميشه با پدرش زندگي ميكرده. موضوع حسادت برادران بااستاد حامد صحت ندارد ، چون در زمان وفات مرحوم ميرزا غلام دستگير جز حامد ، سايرين طفل خرد سالي بيش نبودندپدرش درسال 1339 به رحمت ايزدي پيوست. در ميان اشعار حامد مرثيه يي در سوگ اوست ازين مرثيه بر مي آيد كه هنگام وفات پدر،در بالينش حضور نداشته است.
مرحوم ميرزا غلام دستگير از تربيه فرزندان غافل نبوده است. همه آنها به اثر توجه اوبعد از وفاتش از اثر فداكاري مادران دوره ليسه را تمام كرده؛ تعدادي هم از پوهنتون فراغت حاصل كرده اند و مناصب مهم دولتي داشتند و دارند.
عبدالمؤمن تعليمات خود را از زواياي مدارس ديني آغاز كرد. شامل مكتب متوسطه ميمنه گرديد. بعد از فراغت از سال 1328- 1330 در ليسه عالي مسلكي زراعت كابل درس خواند و بعد شامل وظايف دولتي شد وتا اخير عمر در چوكات وزارت زراعت كار كرد.
حامد فاريابي يك بار تشكيل خانواده داد. همسر او از خوايشاوندان نزديكش و خواهر
محترم محمد اكبر ضاجربود.
حامد فاريابي پنج دختر و يك پسر دارد. دودخترش محترمه رحيمه و فهيمه حامد زاده از انستيتوت تحصيلات عالي فارياب سند فراغت به دست آورده اند. پسرش محمد اسلم حامد زاده از فاكولته زراعت پوهنتون كابل فارغ شده است. سه دختر ديگرش محترمه دكتورس كريمه حامد زاده ، نفيسه حامد زاده و انيسه حامدزاده ، ازدانشكده دولتي طب معالجوي ولايت بلخ فارغ شده واكنون به صفت داكتر ايفاي وظيفه ميكنند. محترمه فهيمه حامد زاده در انتخابات پارلماني سال 1384 به حيث وكيل و نماينده مردم فارياب در شوراي ولايتي انتخاب گرديد كه در اثر يك سانحه ترافيكي در بهار سال روان در عرض راه ميمنه ـ اندخوي به شدت مصدوم گرديد .فرزندان ديگراو نظر محمد، فاطمه و هما نام داشته اند كه هر كدام در چند ماهگي وفات كرده اند . شعر « زايچه اشك آلود » اين نكته را آشكار ميكند.
و من الله التوفیق