به اوباما از راسیسم پشتون بنویسیم
فرصت ها را در یابیم تا شرمنده تاریخ نباشیم
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
به اوباما از راسیسم پشتون بنویسیم
فرصت ها را در یابیم تا شرمنده تاریخ نباشیم
در هفت سال گذشته جامعه جهانی بیشتر از بیست و دو میلیارد دالر(بیست و دو هزار میلیون دالر) برای افغانستان کمک نموده است. با وجود آنکه بیشتر از نصف این کمکها به انجو های پرداخت شده است، ولی اداره کرزی با تعیین اولویت بندی و ارایه پلان کاری برای انجو ها، همچنان منبع اصلی توزیع این کمکها باقی مانده است. بی تردید، مبلغ کلان بیست و دو میلیارد دالر درسرزمین فقیر افغانستان کمک بزرگ است. اما، پرسش و نگرانی اینست که این کمکها در کجای افغانستان به مصرف رسیده است؟ حتا یک نگاه اجمالی، نه یک بررسی دقیق، نشان می دهد که بیشتر از هشتاد درصد این کمکها در شانزده ولایت پشتون نشین جنوب مصرف و بذل شده است. این در حالیستکه، حتا یک درصد (220 میلیون) از این کمکها نیز در مناطق هزاره نشین به مصرف نرسیده است.
اداره کرزی با کمکهای بادآورده خارجی نه تنها به تقویت پشتونها و تضعیف اقوام غیر پشتون پرداخته و بلکه با حذف تدریجی و آرام اقوام غیر پشتون از پست کلیدی دولت، عملا پروژه پشتونیزه نمودن افغانستان را پایه گذاری نموده است. تمرین وتکمیل ارتش و پولیس قومی پشتون زیرنام دروغین "ارتش ملی" و "پولیس ملی" توطیه و فریب موفقانه ایست که بسیار از فعالان سیاسی غیرپشتون یا آنرا پاک از یاد برده اند و یا شهامت ابراز مخالف با آنرا ندارند.
بیشتر از هفت سال است که دولت قومگرای کرزی روند پشتونیزه نمودن قدرت در افغانستان را، بی آنکه با مانع جدی روبرو شود، موفقانه اجرانموده است. البته که در طول تمام این سالها اغلب قدرتهای غربی با پیروی از سنت کهن و نامیمون انگلیس مبنی بر حمایت از قبایل پشتون، با این روند به نحوی همنوا بوده اند. اما پیروزی باراک اوباما، فرصت بی نظیر و تاریخی را برای اقوام محروم افغانستان فراهم نموده است که اگر روشنفکران و فعالان سیاسی غیرپشتون اندکی بخود آیند و بجنبند می توانند روند پشتونیزه نمودن کنونی و تبعیض سیستماتیک موجود را با شکست مواجه نمایند. باراک اوباما بهیچوجه جهان بینی همسان با جورج بوش (اشراف زاده تکزاسی) ندارد. اوباما فقیرزاده ای حقوقدان، نویسنده و مبارزی است کلمات فقر، تبعیض و نابرابری با او او سالها زیسته اند. اوباما، با کوچیدن به شیکاگو که از آن بعنوان پایتخت سیاهان امریکا نام برده می شود، سالهای جوانی خودرا علیه تبعیض نژادی در آن شهر جنگیده است. اوباما پیشتر از آنکه سناتور شود یک فعال سیاسی بود و برای حقوق همتباران خود بی باکانه می رزمید. اوباما از مبارزه برای سیاهان نه تنها نادم و پیشیمان است وبلکه باشهامت تمام از آن دفاع نیز می نماید. اوباما در جریان مبارزه انتخاباتی او هیلاری کلینتون، و قتی موضوع جرمایا رایت، کشیش تندرو او مطرح شد، نه تنها از سخنرانی های آتشین او علیه تبعیض نژادی دولتهای کاخ سفید دفاع نمود، و بلکه باشهامت تمام علیه ستم و تبعیض تاریخی علیه سیاهان که تا هنوز به نحوی امتداد یافته است، سخن گفت. بهرحال، هدف از ذکر این نکات اینستکه، باراک اوباما با حیله های ریسیست ها آشناست و رنج اقلیت بودن را تا مغز استخوان احساس نموده است.اوباما می تواند تصور کند که اقلیت بودن و محرومیت کشیدن در فقدان آزادی و تمدن، _و مخصوصا در سرزمین که قبایل طالب پرور برکرسی های قدرت تکیه زده باشند_ تا چه حد می تواند وحشتناک و انسان سوز باشد.
اوباما ریس جمهور امریکا در روزگار بدترین بحران مالی آن سرزمین است. اباما از همین حالا گفته است که اولویت اداره او پرداختن به اقتصاد بحران زده امریکاست. روزنامه ها تبصره می نمایند که اوباما با رفتن به کاخ سفید همان کاری را برای سیاهان خواهد نمود که جان اف کندی (ریس جمهور محبوب و مقتول ایرلندی تبار) برای امریکای های ایرلندی تبار نمود. برنامه های اوباما ممکن است از تعداد فقیران سیاه پوست بکاهد و موجب خیزش اجتماعی و فرهنگی آنان شود. البته که حتا بارک اوباما فرصت نخواهد داشت تا فکری به حال اقوام غیر پشتون افغانستان نماید. این اوج ساده لوحی خواهد بود که انتظار داشته باشیم تا اوباما بیاید و کاری برای هزاره، تاجک، ازبک و.. نماید. این مسوولیت روشنفکران و فعالان سیاسی اقوام غیر پشتون است که از خزیدن و لولیدن به دروازه کرزی و احدی دست بردارند و خود در صدد تماس و ارتباط با جامعه جهانی برآیند. البته که تماس و رساندن صدای اقوام مظلوم افغانستان به گوش اداره اوباما کاری بی زحمت و روان نیست. که در این میان عدم آشنایی با زبان رسانه ها و سیاست امریکا یکی از چالشهای جدی فعالان اقوام غیر پشتون است. پشتونهای جوان که امروز قدرتمندان طراز اول دولت کرزی هستند، نسل دوم خانواده های طبقه ای متوسط پشتون اند که بیشتر از دو دهه قبل به غرب(اکثرا در امریکا) کوچیده اند. این افغان- امریکایی ها با زبان وفرهنگ غرب آشنا هستند و تا حدی با جامعه غرب نیز آمیخته شده اند. ولی اقوام غیر پشتون که دیر( و در مورد هزاره ها بسیار دیر) به غرب آمده اند تا هنوز نتوانسته اند از پوسته سنت های قومی خود بیرون شوند و با فرهنگ وزبان غرب آشنایی شاید و باید را حاصل نمایند. در حالیکه روشنفکران غیر پشتون همه به فارسی می نویسند، فعالان فرهنگی و سیاسی پشتون، اغلب به زبان انگلیسی می نویسند و توانسته ارتباطات نزدیک با رسانه های غرب برقرار نمایند.
بهر ترتیب، به رغم آنچه گفته آمد، روشنفکران غیرپشتون تا هنوز فرصت آنرا دارند که با جوامع غربی تماس برقرار نمایند. آشنایی تعدادی از نویسندگان غیر پشتون با زبان انگلیسی زمینه ای خوبی است که برای مدتی بجای خواندن نشریات "شهروند"، "کیهان"، "ایران استار" و... ایرانی، روزنامه های " نیویارک تایمز"، " واشنگتن پوست"، "گاردین"، "دگلوب اند میل"، و مجله های "تایمز"، "اکونومیست" و... را بخوانند و اندکی آشنایی با زبان و فرهنگ غرب حاصل نمایند. که خود می تواند مقدمه ای برای تماس با جوامع غربی باشد. کم از کم دو راه روشن برای رساندن صدای اقوام مظلوم افغانستان به گوش اداره اوباما وجود دارد:
اول: کمپاین اوباما از وسایل ارتباطی مدرن (ایمل، پیامک، وبلاگ و وبسایت) استفاده به سزا نمود، و گفته می شود که اوباما پس از رفتن به کاخ سفید ارتباط بسیار گسترده و منحصر به فردی با رسانه ها و مردم امریکا خواهد داشت، که در این میان استفاده از وسایل ارتباطی مدرن در اولویت خواهد بود. روشنفکران و فعالان سیاسی اقوام غیر پشتون با ارسال نامه های الکترونیک به کاخ سفید می توانند اداره اوباما را از رنجهای تاریخی هزاره ها، تاجکها، ازبکها و.. آگاه و دولت قومگرای کرزی را بخاطر عدم توزیع عادلانه کمکهای جهانی و توطئه احیا استبداد عبدالرحمانی است رسوا نمایند.
دوم: درهفت سال گذشته، علی رغم عدم توزیع عادلانه کمکهای جامعه جهانی و پشتونیزه نمودن تدریجی قدرت از جانب اداره کرزی، احزاب سیاسی غیر پشتون تا حد باور نکردنی منفعل عمل نموده اند. احزاب سیاسی غیر پشتون باید فعال شوند و الا آش همان و کاسه همان خواهد ماند. برای مثال، احزاب سیاسی غیر پشتون می توانند در بیستم جنوری( روز تحویل قدرت به اوباما) تظاهرات بزرگ در شهر های افغانستان برپا نمایند و خواستار توجه اوباما به توزیع عادلانه کمکهای امریکا به افغانستان و پایان دادن به تبعیض نژادی علیه اقوام غیر پشتون شوند. البته شعار های از قبیل "ما سیاهان افغانستان هستیم" We Are Blacks in Afghanistan که به نحوی سرنوشت غمبار سیاهان امریکا و اقوام غیر پشتون را تمثیل می نماید، می تواند برای رسانه ها جالب باشد.
پيامها
14 نوامبر 2008, 15:35, توسط شاکری
درین روز ها بنا بر دستور اربابان خارجی وجارچی های جنایت کاران جنگی بازار قوم گرایی چاق شده است. وبه مرض یک عده مبدل شده است.
کسانی هستند که با دیدن فردی غیر از قوم خود تب میکند وکسانی هم اند که پت میکشند و وعده هم اند که قوخ پیدا میکنند. که نویسنده مقاله از جنس سومی اش است.ومی خواهد که قوخش را با چوب خار دار (اوباما) آرام کند.او باما حضرت علی نی بلکه نماینده یزید دوران است. چقدر شرم آور است تا مردم را دعوت نمود که« شرمنده تاریخ» خواهید شد اکر عریضه ای خدمت اوباما ننویسید.بنویسید و از بادار بخواهید این بار عوض کرزی ،محقق،دوستم و یا ربانی... را حکمران افعانستان تعین کند.وجه خوب شد که با این صراحت مزدوری تان را به نمایش گذاشتید
قوم بازی و به جان انداختن اقوام عمدتا با مزدوری به قدرت های خارجی بسته است و جنانچه بهترین نمونه آن جعفر رضایی است. او شاید نداند که برای کارتل های سرمایه ای امریکا سیاه وسفید،عرب و عجم،تاجک وپشتون...ندارد هر که خوب تر منافعش را تامین کرد به همان تکیه میکند. امریکا همان سانیکه مزورک خود(کرزی)را حکمران تعین کرد معاونین وقومندانانش را مزدورک های چون خلیلی، مسعود،اسمعیل....مقررنمود.این بار اگر لازم دید شاید محقق و یا دوستم را تعین کند ومعاونش را سیاف.ازین بیشتر چیزی نمیکند.وچیز که تثبیت است رمضان بشر دوست وبا کدام وطن دوست دیگر حکمران نخواهد شد.شما هر چند گردن گتی کنید و قربان و صدقه اش بروید بی تاثیر خواهد بود تا مگر نفع خودرا در وجود کرزی نه بلکه در وجود سایر جنایت کاران که نام بردم ببیندمزدورک کرزی هر چند داد زد که از برای خدا محافل عروسی و ماتم داری مردم را بمباردمان نکنید کجا تاثیر داشت که حالا با عزر و زاری محقق، دوستم ،ربانی و یا یک جنایت کار دیگر را مقرر کند.
بی حیا ترین مزودوران در دوران تجاوز روس ها پرچمی ها بودند ولی با این صراحت از بادار نخواستند که ببرک را دوباره مقرر کند.ولی جعفر جان چشم پاره تر از پرچمی هاست.
15 نوامبر 2008, 18:23
شاکری صاحب از سابق گفته که گپ حق تلخ است. این مقاله بر جان شما چنان مرچ انداخته که عفت کلام و ادب انسانیت از یادتان رفته است.
16 نوامبر 2008, 08:50, توسط ahmadi
shakiri saheb besyar manda nabashid!!!!! namidanam shoma pashton ha chera inqadar fashist hasten. degar mardom ziribar zolm namiravad behkodi hkoni alode hkoditanra beshtar az in kasif nakonid.entehari beravid az din ham shma faqat hamin ra yad grefid.
17 نوامبر 2008, 14:37, توسط انجنیر ساپی
رضائی گک نازنین!
عنوان مقاله ات واقعا مرا ترساند اما خوشبختانه که مقاله را تاآخر خواندم دانستم که نویسنده تازه به سن بلوغ رسیده است. دانستم که جنگ برسر لحاف ملانصرالدین است اما اندکی عصری تر وبااستفاده ازمقوله های سیاسی واجتماعی. دانستم که قسمت کمک های جهانی حیف ومیل مسوولان دولت کرزی شده است اما شما بالای مردم مناطق پشتون نشین خشم خودرا ریخته اید، به نظر من بخاطر جلب کمک های بشردوستانهء کشورهای جهان حاجت به نوشتن این چنین مقالات بی ربط وبی سرو پانیست بلکه چنین ندایی را آحاد ملت از پشتون گرفته تا زبک و هزاره همه وهمه سر میدهند که دولت کرزی درفساد اداری مقام اول را درجهان حایزشده است این موضوع به پشتونهای عادی چه ارتباط دارد؟
ازطرز کلام چنین معلوم میشود که باید هرپشتون راسیست باشد وهر غیر پشتون عدالت خواه اگر قضاوت شما اینچنین است وای به حال من وکسانیکه درینجا دربارهء این مقاله پیام داده اند. زیرا چنین مقاله های غیرعلمی ارزش گذاشتن کامنت راندارد.
خودت در آخر پیشنهاد کرده ای که باید غیر پشتونها دست به تظاهرات بزنند و شعارشان این باشد (ماسیاه پوستان داخل افغانستان هستیم)
واه واه به این طرح انسانی!!!؟
من نمیدانم که جنابعالی درکدام ایالت امریکا تشریف دارند؟ اما میهواهم این را بپرسم که آیا تمام مردم امریکا بخاطر سیاه پوست بودن اوباما برای وی رای داده اند؟ آیا درخطابه های اوباما خودت چنین عبارات را شنیده ای که وی گفته باشد که من سیاه پوست استم ورنج سیاه پوست بودن تا معز استخوان لمس کرده ام لطفا برای من رای بدهید؟ مگر چنین عبارات را خودت از وی شنیده ای؟
اوباما از اول کمپاین انتخاباتی تا پیروزی اش وتاهمین اکنون از امریکای واحد سخن زده ومیزند نه از امریکای سیاه پوست ویا لاتین وغیره. شعار اوباما با شعار خودت از زمین تاآسمان فرق دارد وی میگوید من امریکائی هستم نه افریقائی امریکائی نه مسلمان امریکائی نه مسیحی امریکائی من صرف یک امریکائی هستم.
اما خودت میگوئی من هزاره هستم .من افغان نیستم باافغان هیچ رابطه تاریخی ندارم من از اساس مخالف موجودیت این کشور بوده ام من این نام واین وطن را برای غیر پشتونهاعار میدانم چه سنخیت میان تو و اوباما موجوداست؟
تو نوشته ای که تنها نسل دوم پشتون درکشورهای غربی انگلیسی بلد استند اما هزاره ها بزبان فارسی می نویسند ومیخوانند؟
درحالیکه واقعیت برعکس است مثلا اگر به زنده گی مرشد معنوی فرقه اسماعیلی افغانستان پیر کیان دقت کنیم، آنها حتی در دوره شاهی درکشورهای اروپائی تولد شده اند ودرس خوانده اند وبعد درافغانستان بنام پیر ومرشد رهبری فرقه اسماعیلیه افغانستان را در دست دارند.
حتی همین اکنون بیشترین سهم را درکشور کانادا ازبرکت کریم آغاخان رهبر اسماعیلی های جهان، هموطنان هزاره ما ازفرقه اسماعیلی دارند که درپهلوی آنها هزاره های دیگر نیز مستفید گردیده اند.
ازین نوع مثالها به ده ها مورد میتوانم خدمت شما ارائه کنم که ادعای شمارا باطل سازد ولی بخاطر جلوگیری از اطاله کلام به اختصار اکتفا میکنم.
مظلومیت ومظلوم بودن درکشوری مثل افغانستان یک پدیده شناخته شده نزد تمام افراد وباشنده گان آن سرزمین بوده وهست وتازمانی ادامه دارد که مظلومین آن خطهء باستانی قاسم مشترک خویش را دریابند ویکذیگر خویش درک کنند.
تارسیدن به آن مراحل درموجودیت قلمبدستان مانند شما راه دراز درپیش داریم.
خلاصهء برداشت من از نوشتهء جناب عالی این است که شما به مرض انارشیزم و ویرانگری مبتلا شده اید که هر آن باید دست به تظاهرات واعتصابات وتخریب دوکانها وسوختاندن موترها بزنید تاعقده های درونی تان خالی گردد. ورنه هیچ وجه مشترک میان خودت و اوباما من نیافتم.
دیگراینکه اگر عریضه نویسی به رئیس جمهور یک کشور بیگانه بخاطر رسیدن بقدرت ویا ماندن درقدرت کارساز میبود باید تااکنون شاه ایران و اولاده اش در اریکه سلطنت ایران باقی میماندند.شاه معفور مرحوم، هم انگلیسی بلد بود هم فرانسوی وهم آلمانی خدا رحمتش کناد وشمارا نیز به راه راست هدایت فرماید
20 نوامبر 2008, 18:09
جناب انجینیر منظور رضایی صاحب از زبان جامعه جهانی زبان انگلیسی نیست. حال قضاوت کنید که کی خورد سال است؟
15 نوامبر 2008, 15:17, توسط Afghan
I dont understand what pashtoon has done to you that you are attacking our nation from overseas. I think your problem is not Pashtun Faschism, but the White racism in North America, which is deeply institutionlezed.
16 نوامبر 2008, 09:39
من از گفتن حق چشم پوشی نمیکنم ! هم وطن عزیزم همه پشتون ها خائن ، وطن فروش ، جنایتکار ، حق خور ، ننگ فروش ، وحشی و غلام نیستند . ما پشتونهای داریم که باید به آن فخر و افتخار کنیم. هم وطن عزیزم آن پشتونهای که در غلامی و مزدور اجنبی بخاطر پول و قدرت عزت و ننگ خود را فروخته اند چون گلبدین و نوکران آن طالبان و سگ های آن ،و کرزی و دار دسته ای آن ، اول اینکه آنها نسان نیست دوم اینکه پشتونهای شریف و برادر ما ملیونها بار آنها را نفرین و لعنت میکنند. بیائید خردمنشانه قضاوت کنیم. ما وشما خائنین را از صفوف صادقین جدا سازیم و متحدانه دست با دست هم دهیم غلامان مزدور را از هرقماشی که باشد ا بین ببریم .
16 نوامبر 2008, 15:33, توسط ramzan ali syd
i am not fully agree with mr rezai.because America has their own interst.they don,t care about people of Afghanistan.we hazara,s sufferd because of our self.and we can build our own self.no obbama bush can come to rescue us..we should belief in Allah and belief our self.than we can save ourself .i think the Hazara,s should belief themself.not obbama iran pak.secondly we should be united and choose the honest and sencere people in leadership like khanum surabi khanum sima samar and those who have ability and sencere.Afghanistan is divided country their is no trust between etnicities.no pashtoo trust hazara hazara don,t trust tajik .i mean afghanistan is not yet a single nation.it is because of bad and facist regime in past century.today time is change.the Hazara,s Tajik,s and Uzbak,s are not same century ago.they know their rights and inshallah thy can defend their rights.those pashtoon who belief in humanity are welcome those who belief in wahshigery and fanatism and blindly follow facism.go to hell