صفحه نخست > دیدگاه > جریانات سیاسی در کشور و دورنماها

جریانات سیاسی در کشور و دورنماها

در قبال به قدرت رسیدن اوباما در امریکا
میرحسام الدین برومند
دوشنبه 17 نوامبر 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

تلاش برخی تنظیم ها برای نزدیکی با طالبان :

طالبان معجون مرکبی اند که گفته میشود برخی از آ نان روابط تنگاتنگی با امریکا ، انگلیس وسایر ملل غرب داشته ، مخصوصا در سالیان پسین با جریانات ، شخصیت ها ونیروهای عمدتا غیر دولتی مطرح در داخل کشور نیز سازشکاری های داشته ا ند که روز تا روز قوام میپذیرد وپرده از روی روابط برداشته میشود .

از نظر ایدیولوژی ، بین ملاعمر وهمچنان ربانی وسیا ف که در پارلمان کنار هم نشسته اند ، تفاوتهای فاحشی وجود دارد اما وجوه مشترکی آنهارا بهم پیوند میزند .ائتلا ف شمال که امروز از طریق سخنگویان خویش ، از داشتن ارتباط نزدیک با طالبان سخن میزنند ، برهان الدین ربانی در آغاز پیدایی طا لبان آنان را نیروها ی خود جوش خطاب ننمود ؟

وقتی موضوع مذاکرات اعلام شد ، ربانی تصریح داشت که قبلا درزمینه تماسهای با طالبان برقرار داشته اند .از دید ستراتیژیک ،آنان در واقع راه را برای آینده های پر پیچ وخم سیاسی ، باز گذاشته اند . بعلاوه به اسا س گزارشهای نشر شده که گفته شده طالبان سلاح را از مجاهدین سابق خریداری میکنند منظور از مجاهدین سابق مشخص است .

از داد وگرفت مالی به ارتباط سلاح و ارتباطات درقسمت موادمخدر میان طرفین نیز گزارشهای به نشر رسیده . چنین به نظر میرسد که هیچنوع سازش وکنا رآمدن ها ناممکن نیست .دیده میشود که اکثرا مرز های قبلی درهم شکسته .. در سطح بین المللی نیز اکثرا معیار ها تغییر نموده است مثلا اکنون ایران ازحمله امریکا برعراق خوشنوداست . حتی از ارتباط ایران والقاعده بعضا سخنا نی به گوش میرسد .

ترکیبات کاملا نا متجا نس در زدوبند ها وائتلافات نامیمون پیوسته به ملاحظه میرسد . موادمخدر شبکه دیگری است که بسیاری عناصر ظاهرا متفاوت را با یکدیگر پیوند میزند .

وقتی ربانی وسیاف میطلبند که مساله امنیت برای مجاهدین گذاشته شود ، مسلما منظور شان سپردن امنیت کشور بار دیگر به ربانی ، سیاف ودوستم ، جز معامله با طالبان ورسیدن به قدرت از طریق ایجاد حکومت ائتلافی دیگر چه میتواند باشد . بدینترتیب از جوانب مختلف تلاشها یی در جریان است تا با نام کشور وملت یک بار دیگر تجارت صورت گیرد .


دولت وتعقیب برنامهء سازش با طالبان
:

کشمکش ها با شدت تمام جریان دارد . دولت کنونی که لذت قدرت کامش را شیرین نگهداشته با ذرایع مختلف خاصتا با تلاش کنا ر آمدن با طا لبان از طریق مباحثه ودیالوگ ، در تلاش احراز دوره دوم کرسی ریاست جمهوری است ، دولتی که مردم عام افغانستان شد ید ا از آن منزجر ومتنفر اند .

از قول منابع خبری بین المللی گفته میشود : اسناد ومدارکی وجود دارد که نماینده گان آقای کرزی چندین بار در ولایات ارزگان ، هلمند ، زابل ، وکندهار با طالبان دیدار داشته و اسناد در مورد تسلیمی پول ، اجناس واموال ومواد ضروری به طالبان ، وجود دا رد .
پیرامون انگیزه تلاشهای حامد کرزی وسایر عناصر داخلی ، هکذا تلاش در سطح بین المللی در ترغیب عربستان برای مذاکره دولت افغانستان با طالبان ، عوامل دیرینه وبحث برانگیزی وجود دارد که ایجاب میکند آن را موشگافی نماییم :

خبر ملاقات دولت با طالبان موقعی چاق میگردد که نفوذ القاعده بر طالبان رو به افزایش است .

مساله مذاکرات دولت افغا نستان با طالبان با زمینه سازی وهمکاری عربستان سعودی که طی چند هفته اخیر موضوع داغ روز محسوب میشده ، زدوبند های دولت با برخی از حلقه های طالبان را بیشتر از پیش برملا ساخت .
مدت ها قبل این موضوع که کرزی با بخشی از طالبان رابطه پس پرده دارد ، برسر زبان ها بود .

سر انجام آقای کرزی به تازه گی ها اعتراف نمود که :

« ازدونیم سال بد ینطرف با طالبان در تماس استیم اما تا حا ل مذاکره یی انجام نداده ایم » .

مبتکر تماس با طا لبان ازطریق شاه عربستان ، فاروق وردک که سابق عضویت حزب اسلامی گلبدین حکمتیاررا داشته است ، بوده که خواستار سرسخت نزدیکی دولت با گروه طالبان میباشد . معلوم میشود که تلاش برای ساختن حکومت ائتلافی با طالبان از جانب دولت به شدت جریان دارد .
البته بعضی ها میگویند که مذاکرات عربستان بعداز دوسال کوشش پاد شاه عربستان صورتگرفته ( در حالیکه یک تحلیلگر مسایل سیاسی افغانستان داکتر ملک ، برخلاف ادعا ها میگوید که عربستان سعودی علاقمند این مساله نبود وی به تقاضای کرزی وپافشاری نماینده گان ارسالی اش ، بدین وساطت تن داد) .

در گزارش ها گفته شده که قیوم کرزی برادر رئیس جمهور ، عارف نوروزی ، بسم ا لله خان لوی درستیز افغا نستا ن در جمله هیات ارسالی دولت واز طرف طالبان ملا طیب آغا سخنگوی ملاعمر ، متوکل وعبد السلام ضعیف که تحت نام دعوت افطار از سوی پادشاه عربستان تشکیل یافته بود ، گرد آ مده بودند .

موضوع بس تکا ندهنده در مورد این مذاکرات همانا اشتراک نواز شریف از دشمنان کهنه کار ومحیل افغانستان ، درین نشست میباشد .

به موجب اطلاعات تایید ناشده مبنی براینکه طالبان خواسته اند که اختیار سیزده ولایت افغانستان به آنان داده شود ، اگر واقعا چنین تقاضایی از سوی طالبان به عمل آمده باشد ، این به مثا به یک زنگ خطر میتواند تلقی گردد مخصوصا که آن طرف خط دیورند نفوذ طالبان پاکستا نی روز افزون گردیده است ، اگر در جنوب کشور والیان طالبان تقرر یابند ، این به هیچوجه نمیتواند ، به جهت نفوذ طالبان در آن سوی خط دیورند وآینده کشور از نظر ثبات سیاسی ، هکذا از نظر جغرافیای منطقه ، توجیه قناعت بخشی داشته باشد .

این نشست را در واقع میتوان راهی به سوی مذاکرات بعدی که گفته میشود در پاکستان صورت خواهد گرفت ، خواند . در همچو مذاکرات که معمولا به مذاکرات صلح معروف میباشد ، پیرامون نحوه مذاکرات ، مسایل امنیت وغیره بحث میشود . درحالیکه مذاکرات اصلی وقتی انجام میپذیرد که دعوی یا چنه زنی در مورد کرسی های کابینه اوج گرفته در زمینه بحث های داغ انجام یابد .

اگر دولت به رهبری حامد کرزی در حالیکه رهبری ابر قدرت جهان یعنی ایالات متحده امریکا از جمهوری خواهان به بارک اوباما رئیس جمهور منتخب امریکا منتقل گردیده ، برای تداوم سیطره خود از طریق ائتلاف با طالبان میکوشد وارد کارزار میدان رقابت شود ، طالبان نیزکه قوت دیروزی را نداشته وبعضی قوما ندانا ن مهم خود را از دست داده اند ، نسبت احساس خلاء ، نیز رغبت به نزدیکی دارند ، گرچه با امکانا ت دستداشته ، داوطلبان بیشتری را میتوانند در صفوف شان جذب بدارند .

به نظر مبصرین با تغییر رهبری در ایالات متحده امریکا ، اگر روند تلاشهای کرزی کما کان ادامه بیابد ، در صورت تحقق این برنامه ها ، دور نما خیلی تیره و تاریک خواهد بود . از ترکیب فعلی دولت کرزی که صاحبنظران آنرا بد تر از طالبان میدانند مخصوصا که از نظر عدالت اجتماعی ورعایت حقوق بشر درین دولت اثری به مشاهده نمیرسد ، یکجا شدن دولت با طالب ، جز سرنگونی کامل ملت افغانستان در گودال مصیبت ونابودی دگر چه ره آوردی میتواند داشته باشد .


امریکا وطالبان :

در سطح بین المللی ، امریکا تا اکنون قاعد تا در برابر طالبان همیشه جانب احتیاط را گرفته است ، به طوری که حماس ، حزب الله ، حتی برخی عنا صر وحلقات نیرومند در کوریای شمالی وسوریه را به حساب تروریست اعلام کرده ، در حالیکه طالبان را ابدا به نام تروریست نشناخته است .

با متوکل ، سلام ضعیف وتعدادی از طالبان که بدان عناصر نرم ومیانه رو خطاب میشود ارتباطا ت قوی داشته است ، بحدی که میگفتند متوکل در گذشته پل ارتباطی میان امریکا والقاعده بوده است .

متوکل وملا ضعیف ، پس از سقوط طالبان اکثرا در کابل بوده اند . متوکل خود را در پارلمان کاندید نموده بود که این خود به مفهوم تایید قا نون اساسی است .

شایعه های نیز وجود دارد مبنی براین که : طالبان میخواهند با کمک امریکا ، یک حکومت طالبی را تا سیس بدارند چنانیکه امریکا هم در داخل نظام آنها اجنت های خود را نصب بدارد .در واقع از طالبان ترکیب جدیدی به وجود آید . اینجاست که به عقیده بعضی از مفسرین سیاسی ، جنگ ختم خواهد شد .
معهذا این بیمورد نمیتواند باشد که معاون وزیر امور خارجه امریکا به تاریخ 24 اکتوبر 2008 اعلام میدارد که درافغانستان جنگ راه حل نیست . در حالیکه امریکا در سال 2001 برای ختم جنگ درافغانستان وارد عمل شده ،ملیارد ها دالر را صرف جنگ درین کشورنمود، از اثر این جنگ هزاران افغان به کام مرگ کشانیده شد واینک پس از هفت سال تمام بربیهوده بودن آن خود مهر تایید میگذارد .

گفته میشود بنا بربرخی گزارشها ادعا شده که امریکا اعتراف میکند 93 فیصد بازداشت ها وگرفتا ری ها که در افغا نستان صورت گرفته راپور ها ی آن توسط منسوبین ائتلاف شمال وامنیت ملی ارایه گردیده است .

از نظر مسوولین حقوق بشر در کابل ، عد م پیگرد ناقضین بشر از عوامل اصلی بحران کنونی در کشور است . در حالیکه تلاش صورت میگیرد نیروهای مردود بار دیگرتحت نام تامین کننده گان امنیت روی صحنه حضور یا بند .

شباهت طالبان با مجاهدین :

صحه گذاشتن ملل متحد بر نیرومند شدن طالبان وضعف دولت : حدود سه هفته قبل مجله « ایکومونیست » طی مقاله یی نوشته بود که طالبان در زمان حکمروایی شان سه امتیاز داشتند : یکی اینکه قانون را ولو به هر شکلی بود عملی میساختند .بامواد مخدر آغشته نبودند وتشکیلات شان شکل قومی نداشت .

به ادعای مجله « ایکونومیست » حالا هرسه ابتکار کم کم ازبین رفته وبه تدریج شباهت طالبان با مجاهدین جنگهای داخلی زیاد تر شده میرود . خود سری ها در بین طالبان دیده شده ، در بین شان گروپ های دیگر داخل گردیده اند.آنان از مواد مخدر هم مالیه میگیرند .

مجله همچنان مینویسد که با کشته شدن قوماندانان طالب ، معمولا از خود خانواده جانشین تعیین میشود وبدین ترتیب صبغه قومی دربین طالبان ترویج مییابد .

از طرف دیگر دولت هم روز تا روز امکانات خود را از دست میدهد . در حال حاضر قطع نظر از مذاکرات عربستان ، وزارت صحیه چندی قبل از طالبان خواست تا تطبیق واکسین در مناطق شان را اجازه بدهد . چنین تقا ضا هایی در موارد مختلف از طالبان صورت گرفته است که بیانگر ضعف دولت دربرابر طالبان است .

مقامات وزارت معارف گفتند که : طالبان درمناطق تحت تسلط شان کتب مکاتب را که وزارت معارف تازه چاپ کرده کنترول میکنند واگر متن آنرا قبول کنند ، پخش ان را اجازه میدهند .

اینکه مجله ء معتبر آلمانی Spiegelدر یکی از شماره های پیشین خویش تحت عنوان : « افغانستان ـ جنگ سوم جهانی » مینویسد که جهان با وصف حضور 36 کشور در افغانستان از تامین امنیت درافغانستان ومقابله با طالبان کوتاه آمده است ، حکایه از نیرومندی طالبان دارد .

نه تنها امریکا بلکه ملل متحد نیز برنیرومندی طالبان غیر مستقیم صحه میگذارد . از جمله ملل متحد اخیرا رسما اعلام کرد که اگر طالبان در قسمت توزیع مواد خوراکی ملل متحد همکاری ننماید ، مردم در زمستان تلف میشوند . این نشانه صریح ضعف روز افزون دولت دربرابر طالبان است .

مسلما پاکستان در ایجاد وسازما ندهی طالبان مهارت بخصوصی داشتند بگونه یی که تشکیل طالبان را از ولایت قندهار آغاز کردند تا به طالبان نفوذ بیشتری داده باشند ، چون قندهار یک شهر تاریخی است که یک زمان پایتخت افغا نستان بود وزما مدا ران افغانستان اکثر اوقات از قندهار بوده اند .
مگر طالبان زیر نام طرفداران « پا دشاه سابق » خود شان را تا پایتخت نرسا نید ند ؟

امروز که جو سیاسی جهان در حال تغییر است ، پاکستان زیر فشار شد ید جهان وامریکا قرار دارد که به طالبان و القاعده ، اجازه فعالیت در پاکستان را ندهد . از طرف دیگرپاکستان خود مورد حملات امریکا قرار میگیرد .

این انکشافا ت شاید هم پاکستان را واداشته باشد که در جدایی طالبان از القاعده ، بذل توجه نما ید که این انکشافات راه مذاکره را باز تر میسا زد .

روزنامه واشنگتن تایمز به نقل از اداره مطا لعات ستراتیژیک امریکا تصریح میدارد :

طالبان با استفاده از زرع خاشخاش وتریاک وموجودیت پناهگاه های مصئون برای شان در پا کستان ، توانایی ها ودسترسی های جغرافیا یی شان را گسترش داده ا ند .
روزنامه می افزاید : جنگ شدید در جنوب افغانستان در دوسال اخیر هزاران خانواده را مجبور ساخته دهات وقصبات شان را که از آن برای جنگ میان طالبان وقوای ائتلاف استفاده میشود ، ترک گفته وفرار کنند .
این خود در فا صله گرفتن دولت از مردم تا ثیر بس بزرگی را دا را میبا شد .


دورنما چه خواهد بود ؟

امروز درافغانستان کلیه اجراآ ت دولتی با استفاده از نام قا نون اسا سی به منصه اجرا در می آید که در بسیاری موارد قانون اساسی اصلا آن را مجاز ندانسته است ویا هم قانون را رژیم موجوده در برخی موارد به نفع خود انفاذ نموده است .
قانون اساسی را مادر قوانین مینامند . در اکثر کشور های جهان وقتی قانون اساسی کشور تصویب شد ، برای همیشه نافذ بوده ، ازقوت لازم برخوردار وکوچکترین عدول از آن ، به ملاحظه نمیرسد وکمتر اتفاق میافتد که آنرا ملغا ء قرار دهند ، در حالیکه هر رژیمی که در افغانستان روی کار آمد تجربه نشان داده است که قانون اسا سی کشور را به سود خود ندانسته وخود درپی تدوین وتصویب قانون اساسی دیگری شده است . چنانچه سردار محمد داوود با رویکار آوردن رژیم جمهوری خویش ، از خود قانون اساسی جدید ساخت . حکومت تحت الحمایه اتحاد شوروی سا بق ، مطابق اید یا لوژی وطرز تفکر خویش قا نون اساسی جدیدی تصویب کرد ، مجاهدین درزمان حکومت خویش دست به تصویب کدام قا نون اساسی نزدند ، شاید به خاطر آن که فرصتش را نیافتند .
راه وروش طالبان در دوره حکمروایی شان ، روشی غیر از قا نون دولت داری بود وسر انجام حامد کرزی به تصویب قانون اساسی دیگری از طریق لویه جرگه مردم افغانستان زد ونام دولت را « جمهوری اسلامی افغانستان » گذاشت ، در حالیکه منتقد ینش اجراآت اداره مذکور را اکثرا غیر اسلامی میخوانند .
در هر صورت هرتبعه کشور مکلف به رعایت اساسا ت قانون اسا سی کشور است واین دولتمردان افغانستان اند که در مورد خویش ، بدان پشت پا میزنند .

واقعیت آنست که ملت افغانستان کی را وطلوب دانسته ومیپذیرد . ملت نه چپی راخواست ونه راست افراطی را ، هیچکدام را تا یید نکرد .افراطی وبنیاد گرا را دشمن خدا ودشمن خود دانست . ملت در ابتدا ء تمایل به اداره انتقالی به رهبری حامد کرزی نشانداد وآن هم به جهتی که از کارنامه های سیاه زمامدارا ن گذشته به ستوه آمده بود ، ولی دیری نگذشت که این حکومت را نیز به خاطر رشد فساد ، استفاده جویی ، درپیش گرفتن سیاستهای زبانی ، قومی وملیتی که عمدتا منشائ آن شخص رئیس جمهور بوده است ، دشمن خود یافت .

درین شرایطی که بسیاری از رهبران کشور به چسپیدن به مسایل قومی وزبا نی وملیتی متهم اند وجهان به مفهوم واقعی کلمه افراد با سواد در افغانستان را سه فیصد میپندارد ، واز نظر سیاسی هیچکدام از جریا نا ت ورژیم های سیاسی تجربه شده برای مردم افغانستان قناعت بخش وپذیرنده نیست ، پس التر ناتیف چیست و را ه حل اسا سی کدام خواهد بود ؟

مهم آ ن خواهد بود همه مساعی وتلاش ها چه در داخل وچه در خارج بدان معطوف گردد تا در نهاد کلیه افغا نها روحیه قوی تعهد وتفاهم وفرهنگ تحمل پذیری نسبت به همدیگر ایجاد گردد چون اصل دموکراسی روی همین دو استوار است .

اخیرا آقای داوود نظار از شخصیت های علمی مطرح واستادعلوم سیاسی در یکی از یونیورستی های ایالات متحده امریکا به عنوان یک التر ناتیف ، بر ضرورت رویکار آمدن یک « دیکتا تور منور » در افغانستان اشاره کرد .
به باور پروفیسور نظار چنین دیکتاتوری به کارهای خلاف معیار های حقوق بشر ، دموکراسی ، عدالت اجتماعی وخلاف کلیه مظاهر انسا نی دیگر ، ا بدا اجازه نخواهد داد. آقای نظار مثال آورده میگوید :
درحالیکه با تعجب واما دریغ ود رد اخیرا از آدرس آقای کرزی گفته شد ه است که ما در شرایط کنونی ا فغانستان « هومان رایت » را کار نداریم . پس آیا آقای کرزی ومردم افغانستان بدون جامعه بشری میتواند زند ه گی کند ، در حالیکه تامین حقوق بشر خواست جامعه جها نی است .

در صورت به قدرت رسیدن یک « دیکتاتور منور» کشور به قهقراء نمیرود وتما می چارتر های ملل متحد از رعایت حقوق بشر گرفته تا استفاده از طبیعت ،همه زمینه عملی مییا بد .
ما با ید خود ایجاد گر وزمینه ساز فضای تفاهم باشیم . به همان پیما نه که خود را وابسته ودست نگر دیگران بدانیم وبه ابر قدرت جهان وسایرملل جهان مطلقا متکی بمانیم ، به همان مقیاس تن پرور ومریض بار آمده، درنها یت مضمحل میشویم .

اگردولتمردان دیروزی افغا نستان حاکمیت خود را مرهون ومنوط اتحادشوروی وقت دانستند ، پا پائین آمدن سطح اقتصادی آن کشور وپس ازبین رفتن اتحاد شوروی وقت ، نظام وقت درکشور مضمحل گردید .

امروز با تغییرات سیاسی در ایالات متحده امریکا وانتقا ل قدرت در 20 جنوری 2009 از جمهوری خواهان به « اوباما » رئیس جمهور منتخب امریکا از حزب دموکرات ، همه نگاه ها وچشم امید به ایالات متحده امریکا دوخته شده است .

این درست که امریکا امروزه ابر قدرت جهان است ودر معادلات سیاسی جهان نقش بزرگ دارد .لاکن شرایط موجوده در امریکا را نیز نباید نادیده گرفت . « اوباما » با آن که از طرح یک پالیسی مشخص در آینده برای افغا نستان نام برده است چنا نچه به تازه گی از قول روزنامه واشنگتن پست به نقل از وی گفته شد که : « اوباما خواهان ارسال هزاران عسکر اضافی به افغا نستان میباشد » . هکذا در روزنامه متذکره این هم تصریح یافته که رئیس جمهور منتخب قصد دارد که عملیات جستجوی اسامه بن لادن را تشدید بخشد ، اما بحرانا ت مالی وبسی مشکلات اجتماعی که اکنون دامنگیرامریکا ست ، خواهی نخواهی روند چنین پروسه هارا کند خواهد ساخت .

چنا نچه به اساس احصا ئیه های جدید ، امروز ایالا ت متحده امریکا 65 تریلیون دالر مقروض است . به عباره دیگر اگر رقم متذکره را برهرتبعه آن کشور تقسیم نماییم ، امروز هر امریکا یی 160000دالر قرضدار میباشد .

این در حالیست که طی سال های اخیر بود جه سالانه امریکا 2300 تریلیون دالر اعلام گردیده است که از آن امریکا سالا نه بیست فیصد یعنی حدود 500 بلیون دالر سود میپردازد . افلاس بود جه امریکا امروز به 600 ملیون دالر رسیده است . وضعیت اقتصادی امریکا کشورهای دیگررا قویا متاثر ساخته است . قرار اطلاعات کشور آیسلند اخیرا از نظر اقتصادی سقوط نمود که این خود از یک زنگ خطر اقتصاد جها نی حکایه میکند .

این چرخش حواد ث وبهم خوردن توازن اقتصادی در ایالات متحده امریکا که بربسیاری کشور های پیشرفته جهان نیز شد یدا اثر گذاشت ، مخصوصا ملت امریکا را سخت در خود پیچیده است .
صرفنظر از تلفا ت اقتصادی، از نظر اجتماعی نیز دیدگاه ها در امریکا تغییر خورده ، بگونه یی که مردم امریکا دیگر به هیچوجه نیمخواهند جوانان شان در جنگ افغانستان کشته شوند وآنان باز هم شاهد دریافت تا بوت های اجسادعزیزان شان که از افغانستان فرستاده میشود ، باشند .

هرگاه « اوباما » معجزه هم نما ید ، آیا ممکنست امریکا علی الرغم بحران ما لی که بدان مواجه است ، به حمایت مالی اش بویژه که هر هقته چهار تا پنج ملیون دالر در افغانستان مصرف نظامی دارد ، کماکان ادامه بدهد ؟

در حالیکه بسیار شنیده میشود که برخی از مقامات در ایالات متحده امریکا وملل متحد حمایت گسترده از افغانستان را ، درهردو عرصه مالی ونظامی ، غیر محتمل میپندارند .

به باور آگاهان سیاسی کلید حل مسایل سیاسی افغا نستان در واقع در دست خود افغا نها ست که با کنا ر آمدن و با تفاهم وپشت پا زدن با کلیه مظاهر تعصب ، دور هم نشسته ، با تدبرسیاسی ، کشور عزیز را به ثبات ورفاه برسانند والی هر کشور دیگری که در شکل گیری هر گونه دولت ونظامی در افغانستان دست داشته باشد ، از آنجا ییکه طبیعتا منافع خود را در آ ن مد نظر میداشته باشد ، دورنمای آینده کماکان تیره وتاریک خواهد بود .

اسماعیل یون و "آیدئولوژی" طالبان!

همسویی با مکتب سوزی، همراهی با کشتار معلمین، تأیید سربریدن انسانها، حمایت از تفرقه وعصبیت های قومی وزبانی و..

يكشنبه 26 اكتبر 2008, نويسنده: محمد اکرام اندیشمند


آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • What President Elect Obama Should Know

    About Afghanistan

    Barrack Obama will be able to do a good job in Afghanistan if he does not use President Bush strategies. One of the biggest mistakes President Bush made was trusting wrong people like Zalmay Khalilzad and Hamed Karzai who gambled on fates of millions of Afghani people, as well as omitted billions of dollars.

    The useless ideas of these two top guys that they provided to the White House not defeated the terrorism but made them strong. Our seven golden years wasted like hash. Mr. Obama should not listen to any of those people who sold everyone faces and left an ugly mark in the history.

    Zalmay Khalilzad sent Afghanistan on the wrong path in favor of his tribes. He used United States’s power to secure his dreams for a pro Pashtunist kingdom.

    Mr. Zalmay a very nationalist Pashtun, worked hard to rebuild and bring Pashtuns back together in one platform, since the Taliban made the whole Pashtun ignominious. In the same times he dismissed all most all of other ethnics. He was very successful in his plan, but he turned the face of Afghanistan in an historical disaster.

    In the thirst for power, Khalilzad made friendship with every Pashtun warlords during his duty in Kabul and gave them power, no matter what criminal records they have. He spent most of the International aid building a government that is only under the control of Pashtun people.

    We lived a very short happy days and the sun of democracy really shined sudden after the removal of the radical Taliban. We had regained our freedom and stood to develop the war torn country, but unfortunately, we didn’t know that the tribalist people will betraying us.

    As soon as President Hamed Karzai captured the office he changed himself 180 degree. He burned down our juvenile hopes for freedom and buried our desires of developments in cemetery of ethno fascism. Karzai brought on power the most thugs, bandit and blood thirsty people. All of those criminals are Pashtuns and pro Taliban, Hezb-i-Islami, and former communists. They looted half of International aids and built luxury houses in Dubai and other foreign countries and spent in settling scores with political opponents rather than spending it on the needs of the people

    Karzai’s brothers are dealing drugs and public land grabs. No matters for them if young people get addicted to drugs, as long as they make money its fine. They made it very easy for our people to use drugs and become addicted,

    To make nationalist Pashtun happy, Karzai has released the overwhelming majority of the Taliban prisoners, who were arrested by US troops and Northern Alliance. Today they are challenging the regime and they are a well-prepared army. They are terrorist trained suicide bombers and marching towards Kabul and other cities with equipment and ammunitions!

    We didn’t imagine there was a monster that will terrorize our life in the name of freedom and democracy.

    Our innocent Afghanistani people left alone. Poverty forces them to sell their children. Many young innocent women fell into prostitution. Jobless young boys who are the breadwinner of their families have fueled opium use and now lying down unconsciously in rubbles and streets.

    Mr. Barrack should know that the idea of establishing tribal militias is very dangerous for our people and it’s a trick that may take us back to warlordism. United Nations spent billions of dollars disarming those irresponsible militias but now Karzai’s ethno fascist team trying to mislead the entire world and arm the Pashtun people again to provide security and defeat the Taliban. These tribes are all drown in tribal rivalry. They kill each other women and children everyday while being disarmed. They hint to one other as Taliban Insurgents and ask the NATO Forces for bombing. It’s an easy way for them to get rid of their rivals. What do you think will happen when they become armed?

    The tribal militias have a bloody barbaric and savagery history in Afghanistan. Whenever the southern Pashtun become armed, they looted northern part of the country. They even stole innocent women and sold them to the Middle Eastern sex markets.

    Everyone knows that the Taliban bribed by Arabic fundamentalist to create a dark system for us to keep our society in backward and Karzai still adores them like his littlie children and pledges to grant Taliban leader Mullah Omar protection if he chooses to negotiate with the government It seems to me Karzai is joining the Taliban to fight NATO force and US if Barrack Obama don’t support him.

    It doesn’t mean if someone point a gun on us we have to pay them money or power to leave us alone. Mr. Barrack should ask Karzai that who gives him the right to contact Taliban and promise them power? Didn’t the Taliban help Osama in killing of three thousand innocent Americans? Didn’t the Taliban massacred Tajik, Uzbek and Hazara? Didn’t they kidnap Tajik women from Parwan and Panjsher for using them as sex slave? They should face trail for those crimes.

    War is a part of Pashtun culture. They will always fight for a reason. If they don’t find anyone to fight against, they will start tribal war. Karzai gave all the international aids to them even if they never participate with other ethnics in these seven years to bring a lawful government and rebuild the war torn country. Instead, they increase drug trade, stopped women from going to school, kidnap civilians aid workers, suicide bombing, congregation terrorism, burning schools down and spraying acids on girl faces etc.

    Nobody does such as thing in northern or central Afghanistan. There is a great poverty. But people live very peaceful under tight security. There is no kidnapping, suicide bombing, opium or burning down schools. They are supporting each other to provide education for their children.

    Mr. President Elect Obama should trust the people of Afghanistan not those individuals who seek power and popularity. Mr. Barrack ought to help Afghanistani youth to deliver his change slogan not the people who wear western suits and ties but believing in tribalism mentality. We have brave young honest people inside and outside of the country who are willing to serve our people and say goodbye to rearward and radicalism that sucking our bloods for centuries.

    آنلاین : http://the-rumi.blogspot.com/

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس