صفحه نخست > دیدگاه > تريبون آزاد > قانونیت قانونی در" دموکراسی قوماندانان "

قانونیت قانونی در" دموکراسی قوماندانان "

نويسنده: ایرج دریان

همرسانی
  • mail
  • google
  • linkedin
  • printer
  • reddit

دموکراسی چه درنمونه اتحادیه اروپا جستجوگردد چه درنمونه هندوستان ویا هرجای دیگررژیم پذیرفته شده پس از قرن نزدهم است که برتری های آن درمقایسه با تمامی رژیم های قبلی کشورما مشهود ومبرهن است مشروط برانکه پایه ها وساختارآن هم شالوده آراء نظریات واراده مردم باشد.

آنچه دراین روزهادرجریان است همان دموکراسی قوماندانان است دربرابرانانیکه مستقلانه عمل میکنند، لوا ولشکرندارند سروکله شان ازمافیای مواد مخدر،سلاح وفساد اداری نمیبراید ودرکشورمصیبت دیده ما که ازدیرگاهی فرماندهان وروسا،مرئوسان ، اعضا یا افراد شان رااز طریق تخویف وتطمیع مهارمیکنندوحتی به بندمیکشند، این حالت هنوزهم ادامه دارد و"جبهه ملی" ازخانه ملت به حیث "پوسته" استفاده میکند.

زبانشناسان وواژه شناسان حوزه فرهنگی ماواژه قانون رابرابرباآیین دانسته اند،بر همین بنیاداگر گزینش نام خانوادگی یاتخلص را که درکشورما کاملا آزاد است مبین کرکتر اشخاص بدانیم اقای قانونی راکه هم نامش قانونی است وهم رئیس قوای قانون گذاری افغانستان است اصولی ترین همه شمرد، درحالیکه درآیین آقای قانونی شاید ریاو تزویراصول اساسی زندگی شان باشد.

شهید احمد شاه مسعود که درجهاد برضد اشغالگران روس ومقاومت دربرابرطالبان الگوی منطقه وبرهه تاریخ شداگرزنده می بود امروزنمی گذاشت که تاجران و بازرگانان نام وجایگاه به این سادگی نام اورا درمعرض تجارت قراردهند ،,چه درزمان حیات خودبه اشخاصی چون قانونی هرگزاعتمادنکردوگفته میشودکه حتی وی را ازکنارش دور کردودرجبهه مقاومت علیه طالبان اوراازنزدش راند، درسال های پس ازحکومت های موقت ، انتقالی وانتخابی هم اقای قانونی کارهای انجام داده که خامه راخجل میسازد.

برای شناخت قانونی به کتاب بوش درجنگ بایدمراجعه کرد،که آمده است "قانونی درپهلوی دیگران ملیونها دالرنصیب شد،که ازان جمله برای وی 700 هزاردالررسید."

  • مگرآقای قانونی یکی ازاشخاصی نبودکه پس از11سپتمبربرمبنای کتاب"جنگ بؤش" به آنها اجازه دادکه مطابق میل شان هرچه میخواهندعمل کنند.که درنتیجه کم ازکم هزاربی گناه دربمباردهای هوائی کشته شد!
  • مگرآقای قانونی درسال 2004 میلادی با امریکائیان درافغانستان زندان مخفی نداشت ؟ که درنتیجه امریکائیان به زندان رفتنداما آقای قانونی موقتا ازکابینه کناررفت ، وبعدا رئیس پارلمان افغانستان گردید.
  • مگراقای قانونی بخاطرخودخواهی هایش دربرابرنهضت ملی که وارث شورای نظار بودایستادگی نکردودرمقابل بخاطراقناع غربی ها با دامن زدن به نفاق درونی به ایجاد گروه افغانستان نوین نپرداخت وبازدرانتخابات پارلمانی بخاطرکسب قدرت پیش استادربانی زانونزد!
  • مگرآقای قانونی درانتخابات با تزویرفوتوهای آمرصاحب شهید را تمثال مبارزات انتخاباتی خود نساخت،که رسما ازجانب آقای احمدولی مسعود مورد انتقا دو امتناع قرارگرفت. وبازهم درهمان انتخابات ریاست جمهوری تالحظه یی قبل ازاعلام نتایج آنرمشروع ودموکراتیک خواند وپس ازآن ادعاکردکه درآن دستبردزده شده است .
  • آیا این همان آقای قانونی نبود که کارمندان وزارت معارف پس ازانتخابات تشت رسوایی های جنسی اش را درداخل وزارت ازبام انداختند، هنوزسرنوشت کچکول معارف که کچکول قانونی خوانده میشود،نامعلوم است . چراپارلمان ازوی نمیپرسدکه آن پول ها چه شد؟
  • آیا برای رهبری پارلمان یک حقوقدان وسیاستمدارکه احداقل سندلیسانس داشته باشد بکارنیست، بازهم سوال اساسی اینجاست که اقای قانونی چگونه صدای "مافیای ارگ" راازحنجره اش بیرون میریزد آیا آقای قانونی میداندکه بدیل داکترسپنتاکی خواهد بود.وانچه آغازکرده بکجا خواهدانجامیدوآب به آسیاب کی ریخته خواهد شد ، بدیل تکثر گرا یی موجودچه خواهدبود، آیا خون اطرافیان دیروزه آقای قانونی(اگربه آن وفادارباشد) توسط حزب اسلامی ریخته نشده که امروزفاروق وردک انرا ازدرون رهبری می کندویا توسط دوکتورسپنتا ومردم هم ازیکدیگر میپرسنداین تبائی از کجاناشی میشود؟
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
  • آقای ایرج دریان

    نوشته شما اصلا ً هیچ اعتباری ندارد. زیرا شما قانونی و ربانی راکه تاهمین حالا هم در صدد اند تا از هر امکان پیش آمده به نفع شخصی و گروهی شان استفاد کنند، انتقاد و بدگویی کرده ولی استاد قانونی یعنی مسعود جنایتکار را تمجید کرده اید. در حالیکه نه قانونی و نه ربانی میتوانستند بدون مسعود جنایتکار مردم کشور را آماج اهداف شوم شان بسازند.

  • نویسنده محترم به دفاع از مسعود می پردازد و قانونی را به شلاق انتقاد می بندد. عجیب است. مسعود، استاد قانونی و خاینان دیگر شورای نظار و ائتلاف شمال است. چگونه می توان اینان را از هم جدا کرد. هر دو، دو روی یک سکه اند. وقتی مسعود در زمان داودخان به پاکستان گریخت و در دامن آی اس آی کلان شد و شیر وطنفروشی خورد، قانونی را کسی نمی شناخت. و باز هم وقتی کابل به خاک و خون کشیده شد و هزاران انسان در خون غلتیدند، "آمرصاحب" در رأس همه کار ها قرار داشت و به فرمان او افشار به ویرانه ای مبدل شد. قانونی کسی نیست، جز ادامه دهنده سیاست های خاین ملی (مسعود بُز رگ). آیا همین مسعود قهرمان شما نبود که به پیشواز طالبان به میدان وردک رفت و وقتی معامله شان سُر نگرفت و وزارت دفاع به او داده نشد، دو پا داشت و دو پای دیگر قرض کرد و به خواجه بهاءالدین رفت و از آنجا علیه طالبان، نیروهایش را مارش نمود. اصلاً از لحاظ ماهوی فرقی بین طالبان و مسعود وجود ندارد که بپذیریم که او ممثل دموکراسی است. کسی که به دموکراسی معتقد است، تمام دوستان و همکاران و رهروانش را دزد، آدمکش، جانی، وطنفروش، دسیسه ساز، توطئه باز و مادرنشناس تربیه نمی کند. به چند نام ذیل توجه کنید: قانونی، عبدالله، فهیم، ربانی، سیاف، خلیلی، دوستم، مزاری، محقق، عطا، حاجی قدیر، حاجی الماس، چکری، بابه جان، امان الله گذر، علم سیاه و ده ها و صدها نام ازین قبیل.
    کدام یک از افراد فوق الذکر به دموکراسی و انسانیت باور دارند که قبول کنیم، مسعود به آن باور داشت. مسعود بخاطر خودخواهی و همان افکار بنیادگرایی اش بود که کابل را ویران نمود و بر هزاران دختر و پسر معصوم تجاوز نمود. همین مسعود بود که تروریستان تاجک را در آغوشش گرفت و به آنان پایگاه داد و به تمویل شان پرداخت. اگر او با افکار بنیادگرایی و اخوانی وداع نموده بود، چرا اینقدر به دوستان فوق الذکرش چسبیده بود؟ هیچ کارنامه ای از زندگی چهل و چند ساله ی او را نمی توان یافت که وقف دموکراسی و انسانیت شده باشد. او جز به فکر تاراج لاجورد و زمرد و زد و بند با این و آن کشور خارجی برای ادامه سلطه اش نبود. او حتی حاضر به گفتگو با طالبان شد، تا حاکمیت ننگینش را ادامه دهد. بنابرین تلاش برای جدا کردن و یا ایجاد نمودن مرز بین قانونی و مسعود، کار عبث و بیهوده است و به کوبیدن آب در هاون می ماند.
    روزهای چسباندن عکس های مسعود در هر چهارراه و هر موتر گذشتنی است. همانطوری که مردم عراق بعد از سقوط صدام عکس هایش را پاره کرده و به آن شاشیدند، فردا مردم زجردیده ما همین کار را با عکس های مسعود و مسعودیان خواهند کرد. مطمئن باشید. هرگاه سایه تفنگ و وحشت ائتلاف شمال از سر مردم ما سایه اش را کم کند، خواهی دید که با عکس مسعود و مدافعان او چه برخوردی صورت می گیرد.

  • Mr Mir Hazar,
    you say you don’t publish articles which had published before. however this article has been published in many places, isn’t double standard or it is a smart technique of censorship

  • او مردم احمق بی شعور
    اگر می گویید که من به شما توهین می کنم بیایید به من نشان بدهید که شما عاقل هستید. چرا شما شهامت ندارید که بگویید ما با هم جنگ کردیم ولی اشتباه کردیم. چرا شما اگر شعور دارید به خاطر نجات خود و فرهنگ و زبان و زندگی خود همدیگر را تحمل نمی کنید. او تاجیک احمق او هزاره احمق او ازبک احمق شما از بس بار برده اید عادت کرده اید که بارکش و پادو دیگران باشید.

    او هزاره احمق در کجای تاریخ تاجیک سرزمین شما گرفته و شما را به قصد نابودی قتل عام کرده

    او تاجیک احمق در کجای تاریخ هزاره به قصد نابودی شما را قتل عام کرده

    او ازبک احمق همی گپه به تو هم میگم

    شما را در کابل فریب دادند چون می فهمیدند که اگر با هم باشید دیگر حکومت یک قبیله و قوم در افغانستان ناممکن می شود دیگر ستم ملی ریشه کن می شه

    این بود که شما سه قوم احمق بارکش را مثل سگ به جان هم انداختند که یکدیگر را تکه و پاره کنید و بعد لاشخوران بیایند و جنازه های تان را بخورند.

    او تاجیک های احمق اگر شما مسعود را خوش دارید او را که کشت
    او هزاره های احمق اگر شما مزاری را خوش دارید او را که کشت

    مسعود بامیان را گرفت مگر مثل طالبان از کشته های تان پشته ساختند مگر حتی هزاره های خود تان با شما نمی جنگیدند
    هزاره ها مگر شمالی را مثل طالبان سوختاندند مگر حتی قوماندانهای خود تان هم گاهی با هم جنگ نکرده اند

    خو پس چرا همدیگر را نمی بخشید

    مگر مسعود سیاف را دوست نداشت کجا شد
    مگر محقق به او رای نداد کجا شد

    شما بار بردن را خوش دارید شما به بار کشیدن عادت کرده اید

    چرا یک کلمه از زبان شما در سرود ملی نیست چرا یک کلمه از زبان شما روی بانکنوتها جدید نیست

    هی می گویید که افغانستان را ازاد کردید ازاد کردید از این ازاد کردن چه چیز نصیب تان شده است شلغم یا کدو

    باش بخیر می بینیم حال و روزتان را پس از صلح و مذاکره موفقانه با طالبان . هنوز روزش نرسیده. روزش که رسید ملاعمر و گلبدین می آیند با بابا و بابازاده های نکتایی پوش جنایتکاران تان را محاکمه کرده به دار می آویزند. آن وقت شما ثابت کنید که در جنگ کابل تاجیک ملامت بود یا هزاره یا ازبک. آن وقت سر حساب با مردم گرسنه ای تان در مرکز شمال و شمالشرق و غرب فرا می رسد. آن وقت دیگر بی 52 هم نخواهد بود چون نکتایی داران از پهلوی کارخانه آن آمده اند. به سر عقل بیایید

    به حال خود و مردم تان رحم کنید. به سر عقل بیایید که باز دیر می شود. لعنت به شما احمق ها بس است بارکشی بس است

  • او مردم احمق بی شعور اگر می گویید که من به شما توهین می کنم بیایید به من نشان بدهید که شما عاقل هستید. چرا شما شهامت ندارید که بگویید ما با هم جنگ کردیم ولی اشتباه کردیم. چرا شما اگر شعور دارید به خاطر نجات خود و فرهنگ و زبان و زندگی خود همدیگر را تحمل نمی کنید. او تاجیک احمق او هزاره احمق او ازبک احمق شما از بس بار برده اید عادت کرده اید که بارکش و پادو دیگران باشید.

    او هزاره احمق در کجای تاریخ تاجیک سرزمین شما گرفته و شما را به قصد نابودی قتل عام کرده

    او تاجیک احمق در کجای تاریخ هزاره به قصد نابودی شما را قتل عام کرده

    او ازبک احمق همی گپه به تو هم میگم

    شما را در کابل فریب دادند چون می فهمیدند که اگر با هم باشید دیگر حکومت یک قبیله و قوم در افغانستان ناممکن می شود دیگر ستم ملی ریشه کن می شه

    این بود که شما سه قوم احمق بارکش را مثل سگ به جان هم انداختند که یکدیگر را تکه و پاره کنید و بعد لاشخوران بیایند و جنازه های تان را بخورند.

    او تاجیک های احمق اگر شما مسعود را خوش دارید او را که کشت او هزاره های احمق اگر شما مزاری را خوش دارید او را که کشت

    مسعود بامیان را گرفت مگر مثل طالبان از کشته های تان پشته ساختند مگر حتی هزاره های خود تان با شما نمی جنگیدند هزاره ها مگر شمالی را مثل طالبان سوختاندند مگر حتی قوماندانهای خود تان هم گاهی با هم جنگ نکرده اند

    خو پس چرا همدیگر را نمی بخشید

    مگر مسعود سیاف را دوست نداشت کجا شد مگر محقق به او رای نداد کجا شد

    شما بار بردن را خوش دارید شما به بار کشیدن عادت کرده اید

    چرا یک کلمه از زبان شما در سرود ملی نیست چرا یک کلمه از زبان شما روی بانکنوتها جدید نیست

    هی می گویید که افغانستان را ازاد کردید ازاد کردید از این ازاد کردن چه چیز نصیب تان شده است شلغم یا کدو

    باش بخیر می بینیم حال و روزتان را پس از صلح و مذاکره موفقانه با طالبان . هنوز روزش نرسیده. روزش که رسید ملاعمر و گلبدین می آیند با بابا و بابازاده های نکتایی پوش جنایتکاران تان را محاکمه کرده به دار می آویزند. آن وقت شما ثابت کنید که در جنگ کابل تاجیک ملامت بود یا هزاره یا ازبک. آن وقت سر حساب با مردم گرسنه ای تان در مرکز شمال و شمالشرق و غرب فرا می رسد. آن وقت دیگر بی 52 هم نخواهد بود چون نکتایی داران از پهلوی کارخانه آن آمده اند. به سر عقل بیایید

    به حال خود و مردم تان رحم کنید. به سر عقل بیایید که باز دیر می شود. لعنت به شما احمق ها بس است بارکشی بس است

  • Kamran Mir Hazar Youtube Channel
    حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
    سابسکرایب

    تازه ترین ها

    اعتراض

    ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

    جستجو در کابل پرس