صفحه نخست > دیدگاه > تاریخ نگاری یا جعل اسطوره های تاریخی؟

تاریخ نگاری یا جعل اسطوره های تاریخی؟

ملالی میوند يک اسطوره ی جعلی ، ساخته و پرداخته ذهن قبیله گرای آقای حبیبی ست

فرشته حضرتی
همرسانی
  • mail
  • google
  • linkedin
  • printer
  • reddit

جعل اسطوره و مشاهیر تاریخی درافغانستان پیشینهء طولانی دارد. بسیاری از اسطوره ها ومشاهیرتاریخی که امروز درفهرست افتخارات مردم افغانستان قرار دارند، دربستر علایق سیاسی حاکمیت وبه منظور تغذیه فرهنگ حاکم جعل شده اندو بصورت تحمیلی درفهرست افتخارات تاریخی قرار گرفته اند. به اعتقاد تاریخ شناسان افغانستان، آقای عبدالحی حبیبی ازجمله کسانی اند که بیشترین جعلیات را درتاریخ افغانستان ابتکار ومدیریت کرده است. پته خزانه یکی از ابتکارات آقای حبیبی میباشد که درآن به جعل مشاهیر واسطوره های تاریخی پرداخته است. هرچند که این جعلیات به منظور نجات ازفقر فرهنگی صورت گرفته است، اما درحقیقت عوامل بسیاری از معضلات و ناهنجاریهای امروز را بستر سازی کرده است(1).

متاسفانه تاهنوز تاریخ افغانستان درمعرض نقد علمی قرار نگرفته است تا صحت وقایع تاریخی بامعیار های علمی تثبیت شود. به همین دلیل است که جعلیات آقای حبیبی مرجع وماخذ قضاوت خیلی از تاریخ نگاران خارجی قرار گرفته است که درمورد رخدادهای افغانستان نگاشته اند. آقای حبیبی با استفاده ازامکانات حاکمیت تلاش ورزیده است که فرهنگ وزبان حاکم را غنای تاریخی بخشیده و فقرتاریخی این زبان را درعرصهء ادبیات و شهکارهای حماسی باجعل مشاهیر واسطوره های تاریخی جبران نماید. اما به این واقعیت توجه نکرده است که غنامندی یک فرهنگ را تولیدات روزمره ی آن درمعرض تماشا وقضاوت میگذارد.

سنت جعل سازی را عمدتا آقای حبیبی وارد عرصه تاریخ نگاری کرده است که هنوز هم از آن استفاده میشود وچهره های مانند اعظم سیستانی ازاین سنت پاسداری مینماید. آقای سیستانی که سخت درحصار عصبیت قومی پیچیده است متاثر از رفتار واندیشهء آقای حبیبی به جعل وتحریف رخدادهای تاریخی می پردازد و ستم گریها و ارزش ستیزیهای استبداد را باپرداخت مدرن توجیه می نماید و جعلیات آقای حبیبی را نیز بازسازی می نماید. خانم ملالی میوند یکی ازاین اسطوره های جعلی می باشد که آقای سیستانی طی یک نگارش درسایت افغان جرمن، به بازسازی آن پرداخته است(2). کشف خانم ملالی به عنوان یک اسطوره حماسی از ابتکارات آقای حبیبی می باشد که بخاطر کمبود سوژه های حماسی به آفرینش آن مبادرت ورزیده است. اما آقای سیستانی به عنوان وارث افکار ورفتار آقای حبیبی، این جعلیات را باز آفرینی می نماید. اما جالب این جا است که این ملالی چرا این همه بی قوم وبی اقارب و بدون تعلق خانوادگی بوده است که تاهنوز کسی نتوانسته است نسبت خانوادگی او را کشف نماید. انگار که تمام اقارب نزدیک و اعضای خانواده ملالی درجنگ میوند هدف بمب خوشه ی قرار گرفته و نابودشده اند که هیچ اثر ونشانی ازآنها باقی نمانده است تا نسبت خانوادگی ملالی را ثابت نماید!

اسطوره ی که ازملالی جعل شده است او را شاعر وباسواد به نمایش میگذارد (3). اگر فرض را براین بگذاریم که ملالی شاعر بوده است حتما اشعار بیشتری را سروده است. پس اثری دیگری از اشعار ملالی دردست نیست که فقط همین یک تکه باقی مانده است که او درگرمای نبرد سروده است؟

که په ميوند کې شهيد نه شوې/ خدايږو لاليه بې ننګۍ ته دې ساتينه

ترجمه:

اگردرجنگ ميوند شهيد نشدى، خداوند ترا براى بى ننگى حفظ کند

چگونه میشود باورکرد که درگرماگرم نبرد احساس وعواطف خانم ملالی گل کرد و این یک تکه شعر را نوشت؟ درآن گرما گرم نبرد که آدمها میان مرگ وزندگی قرار دارند چه کسی پیدا شد که این شعر را یاد داشت کرد؟ مگر خانم ملالی قلم وکاعذ باخود همرا داشت که درآن هنگامه ء تلخ توانست شعرش را یاد داشت نماید و به حافظه تاریخ بسپارد؟ نظر به شواهد تاریخی دربستر سنت های قبیله آموختن سواد برای زنها جرم محسوب میگردید واصلا شاعری به نام زن وجود نداشته است. مگر چگونه میشود که ازمیان آن همه زن فقط ملالی شاعر شد و آن هم تمام هنر شعری اش را درجنگ میوند به نمایش گذاشت؟

اینها وخیلی از سوالات دیگر، بیانگر این واقعیت است که کسی به نام ملالی حضور فزیکی نداشته است تاچنین اتفاقی درجنگ میوند صورت بگیرد. آقای سیستانی دربازسازی اسطوره ملالی، تنها چیزی که درمورد شناسنامه قومی او می نویسد، اورا ازقوم خوگیانی میداند و سرانجام محل دفنش را هم کشف میکند. اما بیشتر ازاین هیچ سندی درمود شناسنامه ملالی وجود ندارد که حضور فزیکی چنین کسی را ثابت نماید. اما آقای سیستانی برای کسی دیگری به نام غازی سرداره که ظاهرا سهمی درجنگ داشته است شناسنامه مفصل ومکمل صادر میکند(4). پس خانم ملالی اگر وجود خارجی میداشت باتوجه به ساختار قبیله ی زندگی اجتماعی در افغانستان، شناسنامه مفصل ومکمل از آن ارائه میگردید. اما واقعیت این است که ملالی ساخته وپرداخته ذهن قبیله گرای آقای حبیبی میباشد که برای جبران فقر فرهنگی وکمبود مشاهیر واساطیر تاریخی به جعل کاری گسترده مبادرت ورزیده تا سلطه فرهنگ حاکم را توجیه پذیر نماید.

واقعیت این است که تاریخ افغانستان مملو از اساطیر ومشاهیر جعلی میباشد که برای توجیه سیادت قومی جعل شده و بصورت تحمیلی درفهرست افتخارات تاریخی مردم قرار گرفته اند. رفتار تاریخی فاشیزم افغانی نشان میدهد که جعل اساطیر ومفاخر تاریخی بصورت یک جریان سازمان یافته وارد تاریخ افغانستان گردیده است که فرایند آن را درتنش ها، عصبیت های قومی وناهمگونی امروز مشاهده می نماییم. جعل سازی به عنوان یک رفتار تاریخی هنوز هم ادامه دارد واسطوره های جعلی بازتولید میگردد.

همانگونه که اشاره شد، جعل این گونه اسطوره ها برای جبران فقر فرهنگی میباشد که درحقیقت ماهیت بی روح آن فرهنگ را به تماشا میگذارد. فرض میکنیم که نبرد میوند یکی ازافتخارات مردم افغانستان است اما ازکنار این واقعیت نباید بی تفاوت گذشت زمینه های هجوم انگلیس ها درافغانستان توسط همین سرداران قبیله فراهم شده است! همین ها بوده اند که جاده های جنوب را برای ورود انگلیس ها به افغانستان هموار کرده اند وچنانچه که این سنت هنوز هم ادامه دارد و درعصرما طالبان جاده های جنوب را برای ورود القاعده و پاکستانیها هموار کرده است. تاریخ دوصد وپنجاه سال افغانستان با فقر، استبداد، قتل وغارت گره خورده است. اگر قرارباشد که این تاریخ به دور ازعلایق قومی درمعرض نقدعلمی وقضاوت منطقی قرار بگیرد، موردی درآن به چشم نمیخورد که افتخار برانگیز باشد. اگر قرار باشد که تمدن ستیزیهای احمدشاه درانی درهند(5)، دستور قتل عام هزاره ها توسط عبدالرحمن (6) رقابت های خونین سرداران محمد زایی وسدو زایی (7) قابل افتخار باشد، پس نازیهای جرمن حق دارند که بیشتر ازما بر هلوکاست و کوره های یهود سوزی افتخار نماید (8).

همین جعل سازی سیستماتیک وتحریف واقعیت های تاریخی سبب گردیده است که درک ودریافت امروز از رخدادهای تاریخی بر مبنای افتخارات جعلی وغیر واقعی بنیان گذارده شود. جعل سازی وتحریف تاریخ، روی اول سکه می باشد، اما روی دوم سکه تخریب اماکن تاریخی، لوایح تاریخی ونمادهای تاریخی متعلق به اقوام دیگر میباشد که محمدگل مومند انرا دراوج خشونت آغاز کرد و طالبان با فروریختن بت های بامیان آنرا به اکمال رساند. محمد گل مومند، بسیاری ازنمادهای تاریخی را که متعلق به اقوام غیر پشتون بود نابود کرد وحتی شنیدن فارسی را برای خود دشنام میدانست (8). درزمان طالبان نیز، بسیاری از لوایح وسنگ بناهای زیارتگاه ها درشمال ودرمرکز افغانستان نابود شدند ومهم ترازهمه بت های بامیان فرو ریختند. انفجار بودای بامیان که ظاهرا با انگیزه سیاسی صورت گرفت، درحقیقت تمثیل همان نیت وباورهای فرهنگ ستیزانه بود که محمد گل مومند برای تمثیل آن تا آخرین نفس تلاش کرد و آقای عبدالحی حبیبی آن را با جعل آفرینی های تاریخی تمثیل کرد وسرانجام طالبان آن را با فروش استخوان های مردگان و فروریختن بت های بامیان درمعرض نمایش گذاشتند (9).

واقعیت این است که مصیبت های امروز مردم افغانستان ریشه درهمین اندیشه های فرهنگ ستیز دارد که ازیک سو مفاخر وارزشهای تاریخی دیگران را به نابودی میکشاند وازسوی دیگر خود به جعل مفاخر و اسطوره های تاریخی می پردازد. این نوع رفتار هرچند که ظاهرا ساده به نظر میرسد اما دریک چشم انداز عمیقتر، بخشی از بحران امروز افغانستان را بستر سازی کرده است. تدوین تاریخ یک ملت براساس اساطیر جعلی وفرضیات خیالی، بیش ازهر حادثه ء معنویت و معرفت آن ملت را ازهم پاشیده و درنهایت درمعرض نابودی قرار میدهد. اما فاجعهء سنگینتر این است که این رفتار هنوزهم ادامه دارد وبرتداوم این حماقت تاکید میشود. متاسفانه تاهنوز این دسته از جعل کاران درنیافته اند که به جای جعل اسطوره های تاریخی، تحریف تاریخ و تخریب مفافر تاریخی دیگران، بهتر است که بانقد وپالایش فرهنگ موجود، آن را بستر پرورش وتولید اندیشه های ماندگار انسانی بسازد تا ملالی های واقعی را تولید وباز تولید نماید.

رویکردها:

1 ـ مقاله کاظم یزدانی درمورد پته خزانه نشر شده درتارنمای پیام مجاهد

http://www.payamemojahed.com/i...

2 ـشعری منسوب به خانم ملالی.

که په ميوند کې شهيد نه شوې خدايږو لاليه بې ننګۍ ته دې ساتينه
ترجمه:
اگردرجنگ ميوند شهيد نشدى، خداوند ترا براى بى ننگى حفظ کند
. http://www.afghan-german.de/up...

3 ـمقاله اعظم سیستانی درمورد ملالی نشرشده درتارنمای افغان جرمن

http://www.afghan-german.de/up...

4ـ مقاله اعظم سیسانی در مورد ملالی نشر شده درتارنمای افغان جرمن

http://www.afghan-german.de/up...

5 ـ میر محمد صدیق فرهنگ افغانستان درپنج قرن اخیر چاپ نوزدهم انشتارات عرفان ایران 1374

6 ـ دکتر سید عسکر موسوی، هزاره های افغانستان، ترجمه اسدالله شفاهی
چاپ تهران انتشارات سیمرغ 1379

7ـ میرمحمد صدیق فرهنگ ، افغانستان درپنج قرن اخیر...

8 ـ گزارش سایت بی بی سی درمورد هلوکاست
http://www.bbc.co.uk/persian/n...

9 ـ فلم مستند درموردفروش استخوانهای مرده درزمان طالبان، ساخته عبد الرحمن عالمی مقیم فنلاند.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
  • خانم فرشته صاحب سلام

    نوشته ی زیبا وپرمحتوای شما را خواندم وخواستم که احساساتم را نسبت به مقاله شما دراین جا بنویسم. من به عنوان کسی که همیشه نوشته های شمارا میخوانم
    تاهنوز با کمتر کسی برخورده ام که مانند شما با قضایای تاریخی و واقعیت های جامعه با این شهامت وشجاعت برخورد نماید. برداشت وتحلیل شما از واقعیت های تاریخی بسیار دقیق و بسیار هم منطقی می باشد. من کاملا باشما هم عقیده هستم که کسی به نام ملالی حضور واقعی نداشته است و به فرموده شما برا ی جبران ضعف این فرهنگ ملالی و خیلی کسانی دیگر که مثل ملالی حضور واقعی نداشته اند جعل شده اند.
    من مقاله آقای یزدانی راهم خواندم که شما ریفرینس داده بودید. ایشان با دلایل موجه ثابت کرده است که پوته خزانه جعل شده است. اما تاهنوز کسی شهامت نتوانسته است که بگوید خیلی از چهر های تاریخی که به ناحق به آنها افتخار میکنیم جعل شده است.
    من به شما اطمنان میدهم که کارهای شما ماندگارترین است و میلونها انسان ازمخاطبین شما است. شما ازافتخارات مردم ما هستید و از دایکندی تا پنجشیر وتاهرات و تا بدخشان دردها و رنج های نا گفته شان را در نوشته های شما می یا بند. من به شما درود می فرستم وبرای شما آرزوی موفقیت می نمایم. شما درواقع مهتاب روشن درشام تاریک مردم ما هستید که ازدردها و از مصیبت های شان نوشته میکنید. قلم واندیشه ات جولانگر وجاودانه باد.
    با احترام

    نادر دشتی

  • فرشته جان حضرتی!
    بهتر است بعوض برسی حوادث تاریخی که بدور از صلاحیت مسلکی، سطح دانش و سویه تحصیلی تان است، لطفاًنخست از آبرو و عزت خویش و آنچه اتهامات وارد و ناوارد؟! برشما است در دفاع برخیزیدو از جمله ثابت بسازیدکه: شما داکتر طب هستید ونه نرس و دپلوم شما جعلی نیست و دوم انچه را جناب عثمان خان هستی در موردشخص شما و قهرمان جنگ و جنایت, که محبوب شما و پول زمردین آن سپانسر فعالیت های به ظاهر ادبی شما است با استدلال پاسخ دهید نه با دو و دشنام و تهدید از طریق ایمل.
    باید افزود که اینگونه نوشته هاو تحلیل های گویا تاریخی!! ادامه سناریوی تبدیل کردن قلعه تاریخی شیر پور به شیر چور و دادن سیگنال سبز غلامی و ابراز ارادت و اخلاص به سبز چشمهای است که در وطن ماخون میریزند و خون میخورندنه چیزی دیگر. نیطاقی

    آنلاین :

  • ضمن اینکه درود های فراوان خویش راخدمت تمامی افغانهای بادرک بیدار جدی و صاحب نظر تقدیم می دارم .با اینکه به عقاید شخصی هر کسی ارج و احترام می گزارم ولی عقاید خودم بکلی فرق دارد در تشخیص درد اصلی مردم افغانستان و جامعه ما:

    1/اینکه باید با گذشته های تاریخ انتقادی برخورد کنیم و کسی نوشته کسی ناراحت نشود. میتواند با دلیل و برهان جواب بگوید نه اینکه به توهین رو بیآورد که ضعف فکری خود انسان را نشان می دهد.
    یعنی اگر مااز سیر تاریخ نیآموزیم گفتار هیچ آموزگاری بر ما اثر نخواهد کرد.
    همین که 42 مملکت آمده و هنوز نمیتواند مشکلات سر در گمی ما دریابند.

    2/اینکه بیشتر آینده نگر باشیم تا گذشته نگر. چرا که امروز می گوئیم که هر کس از افغانستان است افغان است . هر قدر مسائل داخلی کشور از قبیل زبانها ،ملیت ها، وغیره را مورد حمله قرار بدهیم زمینه برای کسانی که در پشت پرده ها پنهان هستند و ما فقط جوانان نادان و جاهلی را می بینیم که با یک اندیشه پوچ و بی معنی تازی های عرب خود و تعدادی از هموطنان ما را می کشند. شما ببینید در طول همین 30 سال اخیرنه تنها در افغانستان بلکه در سراسر جهان چقدر بیگناهان را بکام مرگ برده و اگر آمریکا و انگلیس و دیگران خاموش هستند دلیل که ماری را که خودشان در آستین پرورش داده اند و حالا در بین دو سنگ آرد مانده اند و داس خود رابه کلوخ تیز می کنند و اگر نه تمام مشلات در ظرف چند ماه خاتمه می یابند. به همین سبب روز به روز مشکلات زیادتر می شود.

    3/به من مربوط نیست که چه معامله وجود دارد بنا" من منحیث یک افغان چه وظیفه دارم .آیا افغان بودن صرف به همین است که در افغانستان متوله شده ایم نه ، مردم ما از هر قومی که هستند بیگناه هستند. و سرنوشت آنها در دست یک تعداد نوکرانی که منسوب به همان قوم است قرار گرفته و با نوکری به ایران ، پاکستان ، روس ،آمریکا ، انگلیس ،و بخصوص تازیان عرب بدوی سوسمارخور که امروز دنیا را به این مشکل خرافات انداخته اند و با آن پنج بنای مسلمانی :دین اسلام را هیچ دانشمند اروپایی قبول ندارد و محمد را یک آدم عیاش می دانند که تقریبا" 14 زن نکاح و صدوچند کنیز داشت.
    همین امروز اعراب جز زن پول مفت و شکم به هیچ چیز فکر نمی کنند.وپادشاه عربستان مانند مرغ ماکیانی که سر تخم نشسته باشد خود را چپ گرفته.

    پنج بنای اصل مسلمانی

    1/ابتدا با ریش کردی این بنا /
    تا بپوشی زیر رآ ن چرم گناه

    2/ دومیمن ار کان دینت بود پکول /
    تا زنی پاکان اسلام را تو گول

    3/ ثالثا دستمال کتفت خو شنماست /
    مال دزدی را بپیچی خوب رواست

    4/ چهامین ار کان دینت بود سلاح /
    تا به زور ان بگیری ملک و جاه

    5/ از بنای پنجمت وای العذر /
    چور کردی جمله مومن خشک وتر

    خشت اول گرنهد معمار کج/تاثریا می رود دیوارکج.

    هروقتی افغانها از شر دین تازیان آگانه با مطالعه و تحقیق و تاریخ افغانستان آشنا شدند آنوقت مشکل پشتون ، تاجک ، هزاره و ازبک ... همه دهم حل میشود

    هموطنان عزیز به سایت تندر بروید و به سخنان یگانه ناجی بشریت دکتور فولاوند گوش کنید تا ترسک تان بپرد.و از انکر و منکر و جن نترسید. که تمام این ها همان مجاهدان و طالبان هستند . شیطان هم رهبران جهادی.

    www.tondar.org

    به امید رهایی بشریت مخصوصا" افغانها از چنگال اسلام ترورو کشتار گر.

    آنلاین :

  • نوشته های خانم فرشته حضرتی نویسندهء با شهامت ودلیر که با قلم توانای خویش از روی حقایق وواقعیت های انکار نا پذیر تاریخی وطن عزیز ما پرده برداری می کند ، کاریست در خور ستایش، تحسین وتقدیر.بدون مبالغه به صراحت ،می توان گفت که فرشته حضرتی از جمله معدود نویسنده گانی می باشد که با این کار نادر خویش بزرگترین رسالت تاریخی را درین راستا انجام میدهند.خانم فرشته حضرتی با این ابتکار ناب خویش، طلسم جادویی را که سال ها در وطن عزیز ما به ویژه در حلقات نویسنده گان واهل قلم حاکم بود ودر مقابل ظلم ونا مردمی های که درحق مردم از جانب سر دمداران قبیله روا داشته می شد وکسی جرات گفتن حقایق را نداشت یکسره شکست وبه دیگران،نیز این درس را آموخت که می توان با شهامت وجرات اخلاقی در مقابل ظالم ایستاد و ظلم ظالم را بر ملا ساخت ودرمقابل ظلم وبی عدالتی خاموشی و سکوت نمودن گناه است. او بدون شک پشتیبانی وتآیید همه کسانی را باخود دارد که هدف شان یک افغانستان آزاد، مستقل وسربلند است ،افغانستانیکه تمام شهروندان آن دارای حقوق مساوی بوده بدون برتری جویی های قومی که میراث منحوس زمامداران قبیله گرا می باشد، برادر وار در کنار هم زنده گی نموده و برای اعتلا وآبادانی خانهء مشترک شان مساعی مشترک مینمایند ، می باشدو معتقد اند که برای نیل به این هدف مقدس لازم است بر روی همه کارنامه های نادرست وظالمانهء شاهان وامیران مزدور، بیگانه پرست قبیله گرا که برای بقاء وسلطهء ناروای خویش به جعل بافی ها وتاریخ سازی های فرمایشی دست زده اند که نه تنها تاریخ نمیباشد بلکه جفای بزرگی در حق تاریخ نیز،می باشد را خط بطلان بکشیم. نوشته ها ی افشا گرانهء خانم فرشته حضرتی تنها برای کسانیکه بر کار نامه های شوم وپلید شاهان وامیرن مزدور ازقبیل عبد ا لرحمن خان مستبد،نادر غدار ،هاشم خان جلاد ومحمد گل مهمندی متعصب مهر تآیید وتصدیق می نهند، قابل قبول نبوده ، آن ها در حقیقت خواهان ادامهء راهءوروش آن جباران وستم گران رو سیاهء تاریخ اند که از نظر روشن فکران آزاده،اندیشمندان روشن ضمیرو کافهء مردم آ گاه این سرزمین مردود بوده ومحکوم به زوال وفنا می باشد.فرشته حضرتی یک نویسندهء با درک ومبارز ووطن دوست است که به منظور تحقق عدالت با نوشتار ناب خود، واقعیت های را که سال ها توسط سر د مداران مزدور قبیله گرا با استفادهء از قدرت با جعل وتذویر به مردم وارونه جلوه داده شده بودند افشاء می نمایند به مزاق آن های که هنوز با افکا قرون وسطایی متحجر قبیلوی وقوم پرستی دارند زنده گی می نمایند ودر آرزوی حکومت شبیهء حکومت تک قومی قبیلوی طالبانی اند، همخوانی نداشته وسبب سرا سیمگی وعصبانیت شان می گردد . به عوض اینکه با منطق واستدلال به رد ویا نفی آن بپردازند به هزیان وهرزه گویی رومیآورند.

    آنلاین :

  • کلینر یک پشتون بود که به زیر طیر موتر بد فورد که به سالنگ بالا میشد اول - دنده پنج - میته وختی میبینه که موتر که از بار تا جنگله پر است استاده شده نمیتانه و اهسته اهسته به جای که بالا بره پایین امده میره

    . خلیفه از پشتن اشترنگ صدا میزنه : او هلکه ولی دریژی نه ؟

    کلینر حواب ورته وایی چه : استاده اوس دریژی .

    و بعد از این مکالمه کوتا موتر لاری استاده میشه .

    خلیفه هر چه صدا میکنه . هلکه چیری شوی .

    جوابی نمیایه .خلیفه پاین میشه که ببینه شاگردش که همو کلینر بود چی شد .

    میبینه کلینر شانه خوده زیر طیر موتر داده موتر استاده کرده ولی جان خوده از دست داده بود .

    بعداء جسد کلینر به همانجا دفن میکنن و از قبر ایشان زیارت جور میکنن . دریور موتر بد فورد از قریه سید کرم ولایت پکتیا بود و شاگردش که جانه خوده ازدست داد از قریه چکمنی ولایت پکتبا بود همچنان . شاگردشان به قوم ببرک خیل بودند و دیور اصلاء منگل بودند . خلاصه پشتون مردم بسیار بسیار خوب ما هستن اصلاء هر فدر تعریف شان شود کم است و ولی اگر رهنما هایشان خود کش بیگانه پرست نمیبودن . فقط یگبار بر امتحان ... فقط یکبار اگر امکان داره بر شما همرای یک خانواده پشتون دوستی کنین . مه ضمانت میکنم که تا اخر عمر از انسانیت شان فراموششان نخواهید کرد . ولی افسوس که اگر وختش برسه تمام ملک شماره به قیمت زباله گو میفروشن . اصلا هر چی کوشش میکنم که فکر خوده تغیر بتم راجع به هموطن های پشتون خود ... ولی امکان نداره ... اصلاء امکان نداره که به پشتون کسی اعتبار کنه . از 300 سال زیادتر به فروختن افغانستان مشغول هستن . ولی باز هم ما حاضر هستیم عفو شان کنیم اگر اعضای کابل پرس? اجازه بتن . مخه مو خه .

  • Kamran Mir Hazar Youtube Channel
    حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
    سابسکرایب

    تازه ترین ها

    اعتراض

    ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

    جستجو در کابل پرس