والی ولایت پنجشیر مردی بی کفایت و زور گو
تا وقتی که بهلول، والی است امکان ندارد که آدم خبر و گزارش درست از ولایت پنجشیر تهیه کند
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
من که یکی از باشندگان ولایت پنجشیر می باشم، همه روزه شاهد نمونه هایی از فساد های بزرگ اداری درین ولایت هستم. والی این ولایت کسی است به نام بهلول بهیج که در گذشته یکی از فرماندهان نظامی بوده است و معروف است به این که در برخورد با مراجعین با خشونت رفتار می کند.
اطرافیان این والی ، آدم های لچک و بی بند وباری اند که با بهانه های واهی مردم را به باد کتک می گیرند و در حضور همگان آبرویشان را می ریزانند.
بهلول بهیج والی ولایت پنجشیر که شاید از سوی امریکایی ها حمایت می شود، هیچ آگاهی از کارهای اداری ندارد و اصلا صلاحیت والی شدن را ندارد.
ادارات دولتی زیر نظر او هیچ کاری را پیش نمی برند. برای مثال طبق اعتراف شخص والی معارف در پنجشیر در سطح افغانستان پایین ترین سطح دارد. حیف که نزدم کمره عکسبرداری نیست تا نشان دهم که مکاتب این ولایت در چه وضعیتی قرار دارد. خدمات صحی اصلا وجود ندارد. شاید هیچ باورتان نشود که درین ولایت یک باب شفاخانه ده بستر برای تداوی و معالجه مریضان وجود ندارد.
از سوی دیگر، والی با قاچاقبران مواد مخدر همدستی دارد و به آن ها برای قاچاق مواد مخدر همکاری می کند. حتا می گویند وقتی که والی موصوف در ایران زندگی می کرد، مشغول به قاچاق کردن مواد مخدر بود.ذخائر اسلحه را که در پنجشیر موجود بود، به عوض این که به دولت تسلیم کنند از راه های گوناگون قاچاق کردند و به فروش رساندند.
والی مزبور دشمن سرسخت آزادی بیان و مطبوعات است. هیچ خبرنگاری نمی تواند بر خلاف میل او گزارش دهد. همین حالا امنیت دولتی بسیاری از کسانی را که با والی مخالفت داشته اند، به زندان افکنده است ولی هیچ گزارشی از آن به نشر نمی رسد چرا که خبرنگاران از جان خود می ترسند. به طور مثال، خبرنگار رادیو آزادی احمد هنایش وقتی که خواست از مظاهرات مردم بر ضد والی خبر تهیه کند، با تهدید از سوی والی مواجه شد و ازین کار منصرف شد. این خبرنگار به صراحت می گوید که : تا وقتی که بهلول، والی است امکان ندارد که آدم خبر و گزارش درست از ولایت پنجشیر تهیه کند.
یک رادیو در مرکز ولایت وجود دارد به نام " رادیو خراسان" که همیشه مشغول مداحی والی صاحب می باشد. کارمندان این رادیو از سوی والی تعیین می شوند وبه همین خاطر است که اکثر کسانی که درین رادیو کار می کنند افرادی غیر مسلکی وبی سواد می باشند.
بهلول بهیج هیچ ارزشی برای حقوق بشر قایل نیست. برای این که خوبتر به مساله پی ببرید مثالی می آورم: کسی در مناطق علیای پنجشیر با یک کوچی درگیر شده بود و کوچی را به قتل رسانده بود. هنگامی که پرونده نزد والی آمد، به صراحت گفت که کشتن کوچی اشکالی ندارد و خون بها هم ندارد. این اظهارات در حالی صورت گرفت که بسیاری از روسای ولایت حضور داشتند. به نظر شما کشتن کوچی اشکالی ندارد؟
من نمی دانم که حکومت افغانستان چرا این گونه آدم ها را سمت می دهد و والی می سازد؟ این گونه اشخاص جز این که اعتبار دولت را از بین ببرند کار دیگری نمی کنند.
پيامها
31 دسامبر 2008, 17:48, توسط علی تابش
اگر کوچی بر مال شخصی،شخص محل تجاوز کرده باشد،والی دقیقآ کار منطقی و فیصله شرعی انجام داده،چون کوچیها در تاریخ افغانستان مردمان زورگو وتاراج گر بوده اند.
31 دسامبر 2008, 23:15, توسط عبدالقیوم قیس محمدی
سلام به همه دوستان عزیز
من هم از پنجشیر هستم از قبریه تاواخ پنجشیر
من به صفت یک انسان مسلمان میخواهم بگویم که در ولایت پنجشیر هم شفا خانه موجود است و هم مکتب
در والسوالی حصه چهار پنجشیر شفاخانه یی است بنام امرجنسی که تا حدود ی از نگاه وسایل طبی و داکتران مسلکی مجهز است
شاید بعضی از خبر نگار ران رویه زشت نمایند که باعث خشم طرف مفابل شود
قیس محمدی کابل دارالامان
1 جنوری 2009, 00:36, توسط عبدالظاهر
آقای تابش,
تو دیگر کیستی و از کدام کیش ؟؟؟؟؟؟ آیا نمیدانی که کشتن یک انسان بیگناه سنگین ترین جرم را دارد حالا این انسان اگر کوچی باشد, غیر کوچی, پشتون, تاجک, ازبیک, هزاره بلوچ عرب و یا عجم. احیانآاگر کوچی بالای مال شخصی ,شخص محلی تجاوز کرده باشد در کجا گفته شده که مرگ او مطابق به شریعت روااست, بصفت یک انسان واقعآ به طرز فکرت تاسف می کنم وای به حال تو وامثال تو.
1 جنوری 2009, 01:22, توسط احمد بهارچوپان
این آقا " پنجشیری " بی ننگ شاید منتظر صور اسرافیل است تا از خواب برخیزد!!!
وطندار شیر؛ دولت پوشالی کرزی کجا اعتبار داشت که باز کار روایی های حاجی بهلول اسباب بی اعتباری آن دولت گردد؟؟!!
اصلا کجایی این ساختار را میتوان دولت یا نظام نامید؟
بعد وطندار بی عار یک مقدار انصاف و کمی هم حیا کن!
حاجی بهلول از مردم همان دره است و از بزرگان آن دره، مردمش را می شناسد و با خصوصیات روانی و اخلاقی آنها آشنایی دارد و اینکه خودش اعتراف کرده که معارف در پنجشیر در سطح پائینی قرار دارد از روی حقیقت گفته، زیرا وقتی آموزگار یا معلم حقوق کافی نداشته باشد، و مجبور باشد که در کنار معلمی به کشت و زراعت در زمین های خیلی کم که به مشکل دو فصل حاصل میدهد نیز مشغول شود، و وقتی نتوانست خرچ عایله اشرا در آرد از پنجشیر مجبور به کوچیدن شود، آیا خود والی میتواند جای خالی معلمین را در مکاتب پر کند؟ معلم که نبود مکتب درش تخته میشود، و در مکتب که تخته شد آنگاه سطح تعلیم و سواد پائین میاید وطندار بی عار!
از جانبی وقتی دولت که میلیون ها پول به عنوان بازسازی در اختیارش قرار گرفت و قرار دارد، به والی امکانات ندهد آیا اعمار شفاخانه و دیگر تاسیسات عام المنفعه از جیب خود والی یا اهالی ممکن است؟
تو وطندار بی عار کارت به این میماند که دامنت را روی سر خودت چپه کنی، نمیدانم کی و یا هم چی ترا به نوشتن چنین چرندی مجبور ساخته است زیرا دست هایی مرئی و نا مرئی شبانه روز در کار آنند تا آرامش نیم بند آن دره را برهم زنند و بار دیگر آن همه یتیم و بیوه و داغدیده ها را که بسیاری شان جز تلخان و نان جواری چیز دیگری برای خوردن ندارند، و گناه شان هم جز ایستاده گی در برابر اشغالگر روسی و پاکستانی نیست، آواره و سرگردان بسازند. یقین دارم خودت نادانسته به جمع آنها پیوسته یی و شاید خیال کنی اگر جمعه خان همدرد یا هم یگان کسی از همین قماش و همین تبار والی پنجشیر شود وضع مردم بهتر خواهد شد!!!
وطندار به حرمت زیارت های پنجشیر، به حرمت پنج پیران، دست از این کور بخیلی ها بردارید و بخود آیید !
باور کن وطندار بی عار که حاجی بهلول چی که اگر از جمع پنج پیران هم کسی والی شود، به خدا اگر همین دولت و همین داره سر قدرت باشد ، محال است که در پنجشیر شفاخانه بسازند یا به راحتی پنجشیر و پنجشیری خوش شوند!
وطندار بی عارم، که شکر " حقوق بشر" را هم می دانی! یک بار به دور و اطرافت خوب نگاه کن! یعنی چشم دلت را باز کن و نگاه کن، که در کجای وطن از جانب همان هایی که شب و روز برای حقوق بشر گریبان پاره می کنند، بشری مانده که به حقوق و حیثیت انسانیش بی حرمتی نشده باشد؟!!
به فلسطین نگاه کن و ببین بر سرمردمش چی میاید؟
چرا فریب این اغواگری های غرب و دست نشانده های آنها را میخورید؟
آن همه هزاره که در بهسود به دست کوچی نما های پاکستانی کشته شدند مگر " بشر " نبودند و " حقوق " نداشتند؟ کدام مقام مسوول خارجی یا داخلی یا دیده بان های کور حقوق بشر، نسل کشی آشکار هزاره ها توسط کوچی ها را نقض حقوق بشر اعلام کردند؟
وطندار بی عار، آخر کار همان حاجی بهلول به دردت میخورد و خلاص و اگر یکبار سر به گریبان کنی و همین چند سال گذشته را بخاطر بیاری باز به عمق حرفهای بنده خواهد رسیدی .
تلخان و آب چشمه های آن دره نوشت باد و امید است باد صبحگاهی اش ترا از خواب خوش انتظارات از " دولت "؟؟!! بیرون آورد.
1 جنوری 2009, 15:40, توسط علی تابش
جناب قبل از اینکه به حال دیگران تاسف بخوری برو یک کمی به حال خودت تاسف بخور،من همینم کی استم جناب کی باشد که به دیگران درس اخلاق بدهد،تاریخ کوچیگری تاریخ،خشونت و زورگویی است،آیا هرگز تاریخ خوانده ای و میدانی که چه تعداد انسانهای بی گناه این وطن بدست کوچی های سفاک سر به نیست شده اند؟
در هر گوشه از کشور اگر یک کوچی کشته شده ،میدانی که چه تعداد انسانهای بی گناه توسط اوباشان کوچی به قتل رسیده،مردم محل حق شرعی وقانونی دارند،که از حیثیت،مال و جان خویش برعلیه یغماگران دفاع نمایند...هرکسی اگر به ناحق بالای جان ومال شخصی تجاوز نماید،شخصیکه مورد تجاوز قرار گرفته،حق دارد که بهر نحوی از جان خویش دفاع نماید،امید که اینقدر کافی باشد.
7 جنوری 2009, 00:09, توسط نداي كوهستان
كوچي از قديم تافته اي جدابافته بوده واست .
نه تذكره داشت نه ماليه ميداد ونه عسكري!!! وقانون شكني هم ميكردومي نمايد
آن پنجشيري غازي است واجرش با الله . وان كوچي متجاوز وقانون شكن به جهنم واصل شده است
وجايش در نار سوزان.
31 دسامبر 2008, 19:45, توسط امین
وقتی چشمم به عنوان این نوشته خورد خیلی خوشحال شدم وانرا پسندیدم چون واقعا والی پنجشیر یک ادم بیسواد وکاملا بی کفایت میباشدواطرافیانش ادم های هستند که مثل خودش میباشند .
ولی برخوردی را که در مقابل کوچی انجام داده است نادرست نمیدانم چون کوچی ها بخصوص در شرایط فعلی کارشان پلان شده است ودرپشت قضیه مسایل سیاسی عمیقی نهفته میباشد واین میتواند تنها کار درست والی بهلول باشد
1 جنوری 2009, 00:26, توسط جاوید
سلام به دوست ارجمندی که موضوع راابرازداشته اند من که والی پنچشیررایکی دوباردیده ام سخنان شماراتائیدمیکنم ولی بایددقت کنیدتصویری راکه شمابه نام والی درصفحه گنجانیدیدیکی ازمسولان شرکت مخابراتی افغان تلکام است نه والی . امیدوارم آنرااصلاح سازید جاوید
1 جنوری 2009, 05:58, توسط مولوي حقگو
دوستان گرامي ! يك مقدار حوصله كنيد و بايك مقدار تحقيق مسئله را مورد بحث قرار دهيد....
دربنجشير چرا معارف و ضعيت خوب ندارد يا اصلا چرا زند گي رونق ندارد جواب خيلي روشن است بنشجير بعد از شكست طالبان و بقدرت رسيدن مجاهدين بصورت غير مستقيم تخليه گرديد شخصيت هاي سيا سي خويشاوندان اقارب دوستان اين شخصيت ها همه و همه راهي كابل شدند در بنجشير فقط يك تعداد مردم بيچاره مستضعف كه توان زندگي كردن دركابل را نداشتند با قي ماندند اين موضوع را هر آدم هوشيار وبا انصاف همينكه وارد اين دره شوند بخوبي درك ميكند اين موضوع آنقدر واقيعت دارد كه شما حتي براي همين جناب بهلول هم آفرين ميگويد كه حد اقل ولايت و زندگي در اين دره را قبول كرده است ويا شايد هم علتش سابقه ارتباط قبلي ايشان با حز ب اسلامي حكمتيار است كه با تو جه به آن سابقه چانس زياد رياست ووزارت را در كابل نداشتند ...بهر صورت اگر شخصيت هاي كذائي مانند مارشال فهيم و قانوني و عبدالله عبدالله دورگه قند هاري بنجشيري!! و بقيه در بنجشير زندگي ميكردند و فرزندان و نورچشمان شان در مكاتب موجود اين دره مصروف تعليم و تحصيل ميبودند يقينااوضاع معارف تغيرميكرد و با يك تلفن وسفارش همه چيز درست مي شد حالا كه نورچشمان اين عالي جتابا ن در مكاتب آمريكائي و انگليس بسو يه آمريكا وانگليس در شهر كابل مصروف تحصيل هستند و كسي بجز از بيجاره گان و غربا درين دره زندگي نمي كنند معلوم است كه او ضاع همين ميباشد وروزكار معارف و شفاخانه اين چنيين . داستان طولانيست و لي براي حالا همين بس .... مولوي حقگو....
1 جنوری 2009, 06:16, توسط مدير اعظم
والي پنجشير اصلا يك آدم طرد شده از منطقه بود و احمد شاه مسعود او را از آن جا راند در دوران مقاومت.
بعد ها احمد ضيا آمد و معاون شد حاجي بهلول را پيدا كرد. بهلول را احمد ضيا بخاطر مخالفت با فهيم خان و قانوني و عبدالله حمايت مي كند. اين والي يك آدم يك دنده و بدمغز و جاهل است كه مرغ اش هميشه يك لنگ دارد. من هم از پنجشير استم و او را خوب مي شناسم كه ديوانه است.
1 جنوری 2009, 13:11, توسط pansheri
آقای چوپان!
اعتراف کردن و برملا کردن عیب ها افتخار است نه عار. ما اگر دامن ها را بالا نکنیم با غرور کاذب کاری نمی توان کرد. ببینید پنجشیر یکی از عقب مانده ترین ولایت است آیا مردمش هم چنین است؟ همه کارها را دولت نمی کند. هراتی ها نشان دادند که مردم هم می تواند کاری کند. باید اعتراف کرد که در پنجشیر طالبان حکومت می کنند- طالبان پنجشیری- اخوانی ها. در ان جازمینه هیچ پیشرفتی مساعد نیست. شاید هزاران روشنفکر پنجشیری بخواهند کاری برای زادگاهشان بکنند ولی دستِ مافیای کهنه کار قدرت نمی گذارد. چی چیزی را در پنجشیر میتوان یافت که گواه جامعه متمدنی باشد. فرهنگیان پنجشیری نامهای بزرگی دارندکه برمک برنده ده ها جایزه جهانی یکی از آن هاست. مگر این ها در پنجشر جایی دارند. یک مجاهد همه شان را با چوب می راند باید هشیارانه قلم زد....
1 جنوری 2009, 17:55
ما باید پیش شرط های اجتماعی تحقق بسیاری از پروژه های روشنفکرانه را در منطقه و حتی در کشور مد نظر قرار دهیم. با توجه به این امر، من فکر نمی کنم آنچنان که دوست عزیزمان Panjsheri گفته اند، در منطقهء ما، یعنی پنجشیر آن شرایط آماده باشد، اما یک ذخیرهء بزرگ از تجربهء تغییر در طول سی سال اخیر اندوخته شده است. اینکه شما می گویید در پنجشیر طالبان حکومت می کنند من آن را به عنوان یک پنجشیری رد می کنم. در پنجشیر هنوز قرائت غالب قرائت کلاسیک فقه حنفی، که ضد خشونت و قرائت سلفی از اسلام است می باشد. اما در این سالها متاسفانه در کل کشور، به خاطر به فراموشی سپرده شدن مکتب خراسانی فقه حنفی، و از میان رفتن حوزه های دینی در آسیای میانه و افغانستان، سلفی گری، که تفسیر جدیدی از اسلام است در کل جهان اسلام و از جمله در افغانستان در حال گسترش است. مراکز عمدهء پرورش فقیهان سلفی پاکستان است، جایی که طلبه های ما برای آموزش دینی به آنجا می روند. اما اخوانی گری را اگر به معنای اصلی آن در افغانستان به کار ببریم، هنوز احزابی مثل جمعیت، به فقه حنفی، شاخهء خراسانی تعلق دارند. در پنجشیر نیز در یگان جای دانش آموخته های مکتب نو نفوذ نموده اند، اما با توجه به سنت مذهبی در منقطه، شکل افراطی ندارند، اما باز هم از نظر مذهبی مردم پنجشیر، مردمی سنت گرا هستند و محافظه کار. نباید انتظار داشته باشیم یک شبه تغییرات انقلابی در منطقه به وجود بیاوریم. هر پروژه ای باید آرام، و در راستای فرهنگ و عنعنهء مردم باشد. رشد سطح دانش، و سطح زندگی خود می تواند موجب تغییر در بسیاری از رفتارهای سنتی ضد مدرن گری شود.
تحصیلکرده گان پنجشیر، همانند اکثر جاهای دیگر در کشور، با مخالفت هایی در جامعهء سنتی روبرو هستند، اما فضا برای کار اصلاً بسته نیست. اما چالش هایی در این رستا وجود دارد، که والی و دیگر متولیان امور در منطقه می توانند گامهای بلندی در برداشتن این موانع بردارند. ولی من شک دارم که والی و دیگر قدرتمندان، بتوانند یا بخواهند در این عرصه کاری صورت دهند. والی فعلی معجونی از عصبانیت و حماقت و جهالت است. اما کارهایی در سطع معارف انجام می دهد، کارهایی که شاید در آینده بتواند ثمر بخش باشد. فعلاً مهمترین مشکل در پنجشیر کمبود معلم مسلکی است نه فضای آموزشی. فضای آموزشی از دیرباز در پنجشیر وجود داشته است. حتی در دورانی که ارتش شوری در پنجشیر حضور داشت، ما در زیر درختان، در مکاتبی که مجاهدین در مناطق دور افتاده تر ایجاد نموده بود درس می خواندیم. لذا فعلاً اگر یک تعداد از روشنفکران ما فکر می کنند که عرصه برای کار ندارند، به گمانم کارشان فقط تبلیغ بدگانی است. کسی از این روشنفکران در قریه جات دور افتاده به هدف آموزش نرفته است و نمی روند. لذا من این اتهامات را رد می کنم. در قریهء ما مکتب از ابتداییه تا متوسطه وجود دارد، اما مهمترین معضل کمبود معلم با سواد است. در نبود معلمین مسلکی، هنوز همان ملاها، و طلبه های دینی شاگردان را درس می دهند. و به نظر من کارشان قابل قدر است. لاقل در منطقه حضور دارند و در بین مردم خود زندگی می کنند. ملایی را می شناسم که به کودکان درس می دهد و بعد از فارغ شدن از درس، به خاطر اینکه معاش معلمی کفاف زندگی اش را نمی دهد می رود کشاورزی می کند، یا به کوههای هیزم جمع می کند تا در سرمای زمستان فرزندانش از سردی نمیرند. اما بیایید بپرسیم روشنفکر ما چه می کند؟
روشنفکرین ما انتظار دارند که در چنان محیطی مردم یکسره از تمام باورهای خود دست بشویند تا آنجا آمادهء حضور و کار آنها آنها شود. یا اگر به آنجا می روند، برای میله و بعضی مسایل دیگر، مردم با شراب و کباب خوری آنها مخالفت می کند، این تحصیلکرده گان محترم نا امید به شهر باز می گردند. شاید معادله را بسیار ساده نموده باشم، اما من به عنوان یک پنجشیری این مسایل را دیده ام.
والی باید تغییراتی در نحوهء مدیرت و رفتار خویش به وجود بیاورد. این نوع رفتار و مدیریت، موجب ترقی و پیشرفت منطقه نمی شود. کارهای مثبتی والی انجام می دهد، کارهای منفی ای هم، باید تلاش آنها این باشد که برای ترقی منطقه، که ترقی کشور است تلاش نمایند.
9 جنوری 2009, 23:09, توسط احمدشکیب"احمد"
الحاج بهلول بهیج فرزند معاذالله خان درقریه کرآبدره وازقوم کلانترخیل که اجدادآن سمت کلانی قوم رابردوش داشت درولسوالی حصه 4 پنجشیرچشم به جهان گوشودمکتب دوره ابتدائیه را الی صنف6 درآنجابه پایان رسانیدبعدازفراغت بدرجه اول شامل مکتب متوسطه عنابه پنجشیرگردیدشمولیت به مکتب متذکره درحالیت که درآن دوران وقت صرف یک مکتب لیسه درمنطقه رخه پنجشیرقرارداشت وبس وپنجشیردارای 4 مکاتب متوسطه بودودرچهارولسوالی فعلی موقعیت داشت .
1- متوسطه عنابه که متشکل ازشاگردان آبدره ،تاواخ،فراج،قعلچه،زمان گور ،عنابه وکورآبه بود، که هرکدام این مناطق دارای دهاقریه مستعقل میباشد.
2- مکتب متوسطه بازارک .
3- مکتب متوسطه حصه اول .
4- مکتب متوسطه حصه دوم (دره پنجشیربود)
الحاج بهلول درسال 1355 ازآن مکتب بازهم به درجه اول باوجودرقابت های همصنفانش ازمناطق مختلف فارغ صنف نهم ورسماًازطرف دولت آن وقت که محمدداوخان درارکه قدرت تکیه زده بود مطابق پالیسی وقت تمام اول نمره های صنف نهم رابه مکاتب لیلیه جهت فراگیری دروس دوره ثانوی جذب مینمود.
شامل مکتب لیسه رحمان بابا گردیدبعدازفراغت صنف 12 آن لیسه شامل کورس 9 ماهه قصیرالمدت غند29 تعلیمی
گردیداز آن جابصفت افسرشامل اردو آن وقت وبخاطراجرای وظیفه بسمت قومنداندان قوای تولی دافع هوا را درگردیز بدست
گرفت آقای ((بحهج)) باداشتن روحیه اسلامی فوق العاده وخواص آزروی خواهی که درقلبش موجودبود واداری غرور وهمت
بالای که داشت باتولی که دراختیارش بود راساً به پاکستان نزد استادبرهان الدین ربانی رفته وخودرا شامل جهاد نمودبعداز
سفربعدی ازپاکستان عازم ولایت پنجشیرنظربه لیاقت وشایستگی که دراوجودشان موجود ودرآن شرایط ازشهامت ولیاقت که
درعرصه های جهاداز خود شایستگی شان داد بصفت قومندان ولسوالی کوبندهای ولایت کاپیسامقرر گردید ودرمقابل حملات هوائی وزمینی شوروی آن وقت دولت ببرک کارمل وداکترنجیب الله مقاومت سرسخت اساسی رادربرابردشمن ازخودتبازقراردادوشمن راچندین مراتب دردهامراکزمختلف جنگی به شکست فاحش قرارداد گذاشته ازآن وجودپاک وباشهامتش زخمی وچندبارتوسط حذب اسلامی حکمت یاراسیروزجرزندگی راتحمل نمود بعدازپیروزی انقلاب اسلامی بصفت قومندان لوای میکانیزه پیاده درمنطقه دارالمان کابل مقرر گردیدودرسال 1373 برتبه بریدجنرال نایل گردید .زیراکه آقای (بهیج) حربی پوهنتون کمیته جمعیت اسلامی رادرپاکستان به پالیه اکمال رسانیده بودبعدازعقب نشینی آن دولت آن وقت توسط طالبان نام نهادنوکران پاکستان به صفت قوماندان لوای چهارپنجشیرتوسط آمرصاحب احمدشاه مسعود مقررگردید که درآن وقت صرف 4 لوادرپنجشیرموجودبودوبس مطابق لزوم دیدنامبرده سمت وظیفه آن لوای رابدوش گرفت وبعدازگذشت چهارسال مقاومت دربرابراشغالگران پاکستان وکاسه لیسان شان جهت تداوی به مملکت ایران سفرنمودبعدازجریان تداوی دوکتوان موظف هدایت استراحت دوام داررابرایش توصیه نمودن آقای (بهیج) ازموقع استفاده کرده جهت ازدیادمعلومات بیشترخودعلوم اسلامی،فرهنگی ،تاریخ،ادبیات رانیزتکمیل نمود درباره آن هرقدرنوشته شودبازهم احساس مکمبودمیشود.چون بعضی موضوعات کوچک که درمیان کادرهای برجسته شهیداحمدشاه مسعودبوجودمی آیدکه آقای بهیج نیز ازآن جمله کادرهامیباشدازجمله نازونزاکت های داخل جمعیت اسلامی است زیراکه والی صاحب باوی شناخت ،دلسوز،مردم دوست خدمتگذارمیباشداماسخنان دلخراش کنایه آمیزراهیچ وقت بالای خود قبول نکرده درهمچومواقع غرورش دراحتزازآمده زیبندگی کلمات طنزآمیزرانمی پزیردوبس مانندکسانیکه عزت و ذلت راشخصی مطالبه میکندنی ازخداآنطورنیست بلک سربلندوباغرورزندگی کرده میکند بناً کسانیکه درباره والی صاحب بعضی موضوعات منفی گرائی راارائیه میدارندمعلوم ازبی کفایت خودشان بوده که کلمات ناشایسته رادرقیدتحریرمی آورند. شمافکرکنیدقانوناًدرآمورات ودوایر دولتی طوری قانون است که زیردستان رابایدمتوجه بیشترکاری شان نمائیم که والی صاحب نیزدرامور تعلیم وتربیه وغیره مسایل تاکیدکرده است تادست آوردبیشتری بولایت مابه ارمضان آید اماآن قسم نبوده که ولایت پنجشیرفا قدتعلیم وتربیه باشد زیراکه یک شاعرمیگوید .
سخن زاهل دلان شنوی مگوکه خطاست
سخن شناسی نیست جان من خطااینجاست
خداکندتحریرکننده آقای بهیج متوجه سخن شده باشد.
بااحترام
احمدشکیب"احمد"
آنلاین : من یکی ازباشنده گان ولایت پنجشیرولسوالی حصه 4 قریه آبدره میباشم
11 جنوری 2009, 01:32, توسط کابل جان
سلام بر همه برادران و خواهران !
این یک حقیقت انکار ناپذیر است که بهلول (دیوانه)یک شخص نادان و جاهل است که به این نام نیز مشهوراست شما را بخدا قسم که نام یک والی را برای من نام بگیرید که به اساس لیاقت و تحصیل اش مقام ولابت را احراز کرده باشد در تمام افغانستان .
خوب میخواهم که یک قصه جالب را برای تان به رشته تحریر دربیاورم خدا کند که باعیث خسته گی شما ارجوندان نگردد !
یکی از روز ها تابستان امسال (جوزا) شخصی بنام عبدالفقیر از قریه جنگلک پنجیشیر که مشهور به چوکره بسم الله خان لوی درستیز مشهور و عیان است میخواست 3 موتر کماز مملو از سلاحهای مختلف النوع ثقیله که بنامهای سام 9 11 12 13 مسما است به پایگاه بگرام بدستور بسم الله مزدور و فرزند نا خلف پنجشیر انتقال داده و به فروش برساند (خدامیداند که این چندمین بارشان بود )و پولش را بین این چند کلاهای مثل بهلول امرالله قانونی بریالی گارد مشهور به صابون کونک تقسیم نمایند در این اثنا بعضی از برادران مجاهد پنجشیر از این پلان مرموز و نابخشودنی شان آگاهی یافته و دست به اقدام شدند و تمامی عساکر بسم الله و عبدالفقیر را خلح سلاح نموده و تمام موتر های بیت المال را بین تمام مردم که حاضر قضیه بودند تقسیم نمودند تانشود دوباره این وسایل به دست یهودان و امریکاییها برسد و مردم حاضر میتوانند یا آنرا نگهداری نمایند و یا بخاطر امرار حیات خود از آن استفاده نمایند که اکثریت تصمیم بر همین شد که باید نگهداری شود چون بیت المال است و در زمان ضرورت میشود از آن استفاده کرد !
همین بود که از این قضیه بسم الله جانی را فقیر مزدور آگاه نموده و آن واحد بعد از 25 دقیقه خود را به پنجشیر رساند و شروع کرد به تحقیقات از اینکه تمام مردم از فروش این سلاح آکاه بود نتوانست به ساحه برود از بهلول دیوانه کمک خواست تا افرادی را که این قضیه را افشا نموده به آن واحد به مقر ولایت بیاورد .والی صاحب بی سواد و دار دسته اش به منطقه که پارنده نام دارد و همین قضیه در انجا صورت گرفته بود رفتن و با چوب سنگ نفرین بدرقه شدند و دوباره به مقر ولایت رسیدن و از PRT کمک خواستن چون افرادی PRT اشخاص کارکشته و کارفهم استن و از اوضاع به تمام معنی اگاهی داشتن نخواستن در این مسله پا درمیانی کنند و از یک سو ضمینه ساز این فروش پست فطرتانه را PRTنموده بود.
افرادی با شهامت و دین دوستی که این کاروان معامله وطن فروشی ناموس فروشی بسم الله بهلول قانونی بریالی گارد مسما .... و فقیر چوکره را بدام و رسوایی بی اندازد ..عبارت بودند از !
مولوی محمد خان (که بنا بر توطه که توسط امرالله صالح و به کمک شخصی بنام بچه ترافیک در مورد همان قضیه توقف دادن ناموس فروشی بسم الله دستگیر و بدون کدام محکمه یی فعلا در پل چرخی زندانی) .
2- قاری محمد امین صالح صوفی ندا و دو تن دیگر که اسمایشان فراموشم شده (بعد از 3ماه بنا بر توطه ضرار احمد مقبل وزیر اسبق وزارت داخله و با گماشتن شخصی فاسد و نمک حرامی بنام نادر و کمک یاری شخصی بنام طور و دگروال عبداحمد لندی از بگرام شمالی شکاری دسیسه ایشان شده و توسط خواجه نبی یکی از اقارب نزدیک ضرار که مسما به نفری خاص ضرر در ترور و اختطاف است به کابل ودر ساحه خواجه رواش که محل اخفای اشخاص اختطاف شده میباشد برده و از این افراد خواسته میشود که یک میلیون دالر باید بپردازند تااینکه آزاد شوند چون این اشخاص افرادی عادی میباشد و توان پرداخت آنرا نداشتند از درخواست خواجه نبی خونخوار احبا میورزند و بعد از لت و کوب زیاد و گرفتن پول های جیب هر یک از افراد یادشده بعد از 36 ساعت خواجه نبی این افراد را به جناب فراهی ریس مبارزه با تروریسم وزارت داخله تحویل میدهد و بعد آن افرادی از سازمان سیا و از بگرام نظامی های میایند تا از قضیه آگاهی پیدای نمایند چون دوسیه آنان را اینطور جور نموده بودند که آنان میخواستند میدام هوای بگرام را مورد حمله کاری قرار دهد که تمام تاسیسات آن از بین میرفت گویا که بمی اتم استفاده میکردن .
بعد از تحیقاتی زیاد ارگان سیا و نظامی های بگرام مطمیعن شدند که تحدیدی متوجه آنها نیست و این یک مسله شخصی بین ضرار و این افراد است و محل را ترک نمودند رفتند و بعد از مدتی این افراد را ضرار نادان و نالایق بنا بر فشارهای مثتمر و دوام دار مردم با دیانت پنجشیر و پروان ایشان را به اداره امنیت ملی تسلیم نمودند و بعد از تحقیق و پرس پالی که توسط ریس تحقیق امنیت ملی بنام مشتاق انجام شد ایشان مبرا شناخته شده و رها گردیدند که نقش مردم عزیر را نباید نادیده گرفت .
اینست یکی از حکایات در مورد بهلول مست و ......................
باید خاطر نشان ساخت که تمام افراد باز داشت شده به دسیسه بسم الله و بهلول و غیره بجز از مولوی محمد خان که در بند بسم الله و همکاران بسم الله بهلول و غیره در زندان پلچرخی زندانی است سایرین همه آزاد و به شغل دهقانی و زراعت مصروف اند و با وقار زنده گی روز مره خویش را به سر میبرند .
به امید آنروزی که تمام ملت افغان همچو افرادی جانی و خونخواری چون بسم الله قانونی بریالی فقیر بهلول را به میز محاکمه علنی نشانده و از ایشان در باره جنایات شان سوال صورت گرفته و به جزای اعمال شان برسند .
باید خاطر نشان سازم که فعلا بنده مضمونی را در باره فروش ساحاتی دولتی که در قسمت گارد موقعیت دارد و به دستور بسم الله و فقیر چوکره توزیع گردیده است میباشم که امضای بسم الله موچی را به وضاحت خواهید دید که چی طور در مافیای زمین دست دارد .
زنده و سلامت باشید
کابل جان
9 آگوست 2012, 07:23
به فکرمن توبسئارئک ادم بعقل بودئ شمافکرکنئدائادرپنجشرموادمخدروجودداردئاخئرائاوالئ صاحب بنابرمرئض که داشته بودرفت ئاکه امرصاحب ان راراندشماازدوران جهادشروع الئ دوران مقاومت کارنامهائ مطالعه کنئدبعداعجولابه انصاف قضاوت کنئدبه فکرمن شمائکئ چپ هاهستئدکه تاهنوزواقعئت جامعه رادرک نکرده ئدوئاشائدمزدورisiپاکستان دروقت مقاومت شمامزدوردرکجاتشرئف داشته ئدکه پاکستانئهاعربهاوچئچنئ هادرشمالئ جشن مئگرفتن همئن بهلول بودکه درخط اول جبه دربگرام مستقربودومردانه بخاطرخداووطن خودمی جنگیدهم چنین درخوطوط جبه شمال کشورتلقان بنکی نهرین ودرخودکابل درپل چرخی وسایر نقاط کابل ازبرکت این مجاهدین است که تومزدورisiپاکستان به انترنت دست رسی پیداکرده یدوحالاولایت چی طوراست
{{}}
16 دسامبر 2012, 19:04, توسط جمیله تنها
جناب محترم قاضی زاده صاحب نگارش شمارامطالعه نمودم درقسمت والیان محترم پنجشیرقضاوت درست نکردیدموضوع راازنگاه بی تفاوت وباچشم مریض مشاهده نمودید
باید دوواالی هریک حاجی بهلول وکرام الدین را
باهم مقایسه نموده درموردکارکرد تلاش صداقت ایمان داری روحیه اسلامی ارتباط اجتماعی زمینه رشدمعارف وغیره..............مقایسه نموده بعدا چیزی بنویسید
بیش ازهزاران پروزه ازقبیل سرک ................ایجادروحیه معارف پروری ارتباطاط باموسفیدان کنترول درست ازواحدهای دومی وسومی وهم چنان ذهد وتقوی محترم الحاج بهلول بهیج بهمگان هویدا است
اماکدام پروزه درست وقابل دید ودیگرمواصفات درمحترم کرام الدین بمشاهده نمیرسد اوشان درپس هفت پرده عصمت نشسته است مصروف مشاهده تلویزون میباشد مراجعین سربدیوار مشکنند تاان راببینند امابیچاره غریب چه ازدستش برمی اید
این حرف است گفتنش بسامشکل !
باوصف این همه مقامات ذیصلاح حاکم برنظام پنجشیرچه لزوم دیده اند ؟
منافع اهالی پنجشیر ؟
روابط گزشته ؟
پرسشهای است چه کسی جواب خواهد گفت ؟