صفحه نخست > دیدگاه > نگاه دیگر به محرم

نگاه دیگر به محرم

به جهل باجرات کامل و بی محابا "نه" بگوییم!
جعفر رضایی
جمعه 2 جنوری 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

نگاه دیگر به محرم

"باز این چه شورش است که در خلق عالم است/
باز این چه نوحه وچه عزا وچه ماتم است/
دربارگاه قدس که جای ملال نیست/
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است"

دنیا آرام است

راستی، شعری را که در بالا آمد واقعیت دارد و یا نه درآن صرفا احساس مبالغه آمیزمذهبی یک شاعر تجلی یافته است؟ براستی شورشی در عالم برپاست وهمه گرفتار ماتم وعزا هستند؟ متاسفانه و یا خوشبختانه شورشی در عالم برپانیست! و همه گرفتار ماتم وعزا نمی باشند! وبلکه آن شورش وماتم در عالم کوچک چند صدمیلیونی شیعیان برپاست که فیصدی اندک از نفوس جهان را تشکیل میدهند. ومابقی خلق عالم مثل هرروز وهرماه دیگر مصروف ساز و نوا وطرب خویش میباشند. البته از عالم قدسیان وجنیات معلوماتی در انترنت نیست که آیا آنها همه براستی سر برزانوی غم نهاده و در این شورش وعزای شیعیان سهیم هستند، ویانه گرفتارعبادت و یاشیطنت روزمره شان می باشند. بهترتیب، تجمع وعزاداری ایام محرم سنت کهن و دیرپای شیعیان استکه شایسته بررسی ودرخوربازبینی ونقد باچشمان دور از تعصب مذهبی میباشد. تجلیل و تجمع محرم درجامعه تشییع افغانستان وجنبه های مثبت وزیان بخش آن و چند پیشنهاد برای برای تجلیل بهتروکاهش جنبه احساسی، وتمرکزبربعد عقلانی این سنت موضوعی است که دراین نوشتار به آن پرداخته می شود.

تبارزاجتماعی

عزاداری و تجمع ایام محرم درافغانستان تاریخی به درازای تاریخ حضور مذهب شیعه دراین سرزمین دارد که دربعضی مقاطع به دلیل خوف از حاکمان غیر شیعه به طور مخفی مورد تجلیل واقع گردیده است. شیوه اجرای این مناسبت مذهبی با توجه به گذشت زمان ومکان تجلیل آن، هرازگاهی دستخوش تغییر ات بوده است. بطور مثال، می توان از تفاوت اندک در مورد نحوه تجلیل از محرم در میان شیعیان دهاتی وشیعیان شهری یادآوری نمود. شعیان دهات درایام محرم همه با تجمع در مسجد قریه به پای وعظ وروضه ملای محل می نشینند ودرموقع نوحه خوانی از پشت پیراهن سینه می زنند. درحالیکه اغلب جوانان در شهر رغبت و میلی به وعظ ونصیحت ملاها نشان نمیدهند وتازمانیکه ملا از بالای منبر پایین نشده است در بیرون مسجد در حلقه های کوچک رفیقها و هم کوچگی هایشان می نشینند. شیعیان شهری در موقع سینه زنی پیراهن هایشان را از تن شان بیرون میکنند ودر دسته مختلف ومنظمی بزرگسالان و نوجوانان صف میبندند. شعیان در شهر علاوه بر سینه زنی از دونوع زنجیر تیغدار وبی تیغ نیز استفاده می کنند و به زنجیرزنی می پردازند که خوشبختانه شعیان دهاتی عادت وآشنایی با آن ندارند. لازم به یادآوری استکه شیعیان اناث(به استثنای تکیه خانه های زنانه) چه در دهات وچه در شهرصرفا در پشت پرده می نشینند و فقط به وعظ و روضه ملاها گوش می دهند واشک میریزند. بهترتیب، سنت تجمع ایام محرم، علاوه برعزاداری وفهم احساسی و سوگوارانه مردم از آن که جای شک ونقد پرسش است، دارای جنبه های نیک ومفید اجتماعی نیز می باشد. ایام محرم بهترین زمان تجلی وحدت و هماهنگی شیعیان افغانستان است که همه در کنار همدیگر وبدون در نظرداشت تفاوتهای قومی وزبانی وبراساس پیوند مذهبی گردهم می آیند تا یک مناسبت مشترک مذهبی را تجلیل نمایند وآشنایی با همدیگر حاصل نمایند. علاوه برنقش وحدت آفرین تجمع ایام محرم، رفت وآمد کاروانهای بزرگ مردم از یک گوشه ای شهر به گوشه ای دیگر شهر درروزهای محرم سبب تبارزنیرومند مردمی شیعیان میشود که دارای اهمیت فراوان اجتماعی است. مسلما، هرقدر این کاروانها منظم وسازمان یافته تر باشد و با شعار ها، تصاویر وتابلوهای جهان پسند و عقلانی آرایش بیابد به همان اندازه به اعتبار وحیثیت اجتماعی وفرهنگی شیعیان خواهد افزود.

گریه های سادلوحانه و ناله های باستانی

عزاداری سیزده روزمحرم، وامتداد وقفه ای آن تا آخر ماه صفر، وتکرارآن درروزهای جمعه باعث گشته است تا شیعیان سوگوارترین مردم جهان معرفی شوند ومذهب شیعه درصدرلیست مذاهب غمناک دنیا قرار گیرد. باوجود که مراسم عزاداری ایام محرم در میان شیعیان افغانستان و مخصوصا در دهات به شکل آرام وعاری ازافراط برگزار میشود، و به هیچ وجه شدت وخشونت معمول مراسم های شیعیان هند وپاکستان در آن دیده نمی شود، ولی اثرات منفی این عزاداری ها موضوع ساده ای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. اولا، نفس سوگواری وماتم زدگی برای صحتمندی انسان به شدت مضر است و هیچ روانشناسی در دنیامدرن آن را تایید نمی کند. وبلمقابل، دانش روانشناسی امروز پافشاری واصراربرمصروفیت های شادی بخش برای کاهش آلام وبی قراری های بشردارد. تعجب آوراینکه، آنهمه عزاداری برای حادثه ای برپامیشود که یکهزاروچهارصد سال قبل اتفاق افتاده است. ظاهرا، استدلال مدافعان وطرفدارن این عزاداری ها سه موضوع است: اولا، میگویند اگر شما پدر، مادرویا یکی از عزیزان تان را از دست بدهید مگر تا چهل روز عزاداری نمی کنید؟ وحالا که امام حسین با آن عظمت وشکوه برای اسلام به شهادت رسیده است شایسته نیست تا چهل روز برای او عزا دار باشیم؟ استدلال دوم شان اینستکه، یکی از دلایل عمده بقای مذهب شیعه در طول تاریخ همین مجالس عزاداری بوده است والا با توجه به مخالفت اغلب حاکمان سلسله های اموی ، عباسی وعثمانی با تشیع، مذهب شیعه قرنها پیش نابود وفراموش میشد. واستدلال سوم که مطرح می کنند می گویند که، هدف از قیام امام حسین نجات وبقای اسلام بود وماباادامه این عزاداری ها موجب بقا واحیا اسلام حسینی میشویم. متاسفانه در هر سه استدلال مذکور یک نوع مغالطه آشکارآمیخته بااحساسات مذهبی دیده میشود. اولا، امام حسین امسال به شهادت نرسیده است تا ما حتما چهل روز را برای اوعزادار باشیم. وما حتا برای پدر، مادر ویا عزیزان که از دست می دهیم فقط یکبارودر سال اول مراسم سوگواری برپا میکنیم. دوما، اگر در گذشته مجالس عزاداری موجب بقای مذهب شیعه بوده است دردنیا امروز ضرورت آن احساس نمی شود. وبلمقابل، بقای مذهب شیعه دردنیا امروز بستگی به آن دارد تا رهبران آن تا چه حد تن به واقعیت های علمی میدهند وغبارجهل واوهام را ازسیمای آن میزدایند. ثالثا، حفظ اسلام حسینی بدان معنا نیست که ما بی جهت سوگوارباشیم وعزاداری نماییم. اشک ریختن وسینه زدن فهم منفعلانه ناشی ازبدفهمی وبیسوادی است وهمخوانی باارزشهای نهفته در متن انگیزه های قیام امام حسین ندارد. بهرحال، شیعه روشن طرفدارعزاداری وخواستار ماتم زدگی موهوم و موسوم به مذهب نیست. یقینا، اگرپیروان همه مذاهب دنیا مانند شیعیان برای رهبران فقید ویاشهیدمذهبی شان آن همه عزاداری برپامیکردند تمام روزهای سال آکنده از اندوه وماتم میبود وخنده وتبسم و شادی جزواژه های متروک هرزبان می شد.

خونهای روان و ویروس های بی رحم

تجلیل سوگورانه ای روزها محرم درپهلوی اثرات زیان بخش روانی، برای آنعده از عزاداران که سینه می زنند به شدت جای نگرانی است زیرا صحتمندی آنان به دلیل عدم رعایت ملاحظات صحی در معرض خطرقرارمی گیرد.
رسم زنجیرزنی درمجالس عزاداری طوری است که درموقع سینه زنی، ومخصوصا، در شب هفتم وروزدهم محرم، فراشها وسردسته ها تعدادی از زنجیر های تیغدار وبی تیغ را دروسط حلقه سینه زنها می آورند ومعمولا افراد تنومند یک ویا دو دسته زنجیررا برمیدارند ودرتمام مدت یک نوحه، که معمولا پنج تا ده دقیقه طول می کشد، به پشت وبعضا به سرشان زنجیر میزنند. بعد ازیک نوحه همان زنجیر خون آلودی را که روی فرش مسجد گذاشته می شود نفر نو دیگری برمی دارد وبه زنجیرزنی می پردازد. و در برخی موارد کسانی که زنجیر های خودشان را دارند، برای پاک شدن خون از تیغ زنجیر، همه زنجیرهایشان را در ستطل مشترک غوطه می کنند. کسانی که زنجیر تیغدارمیزنند پس از زنجیرزنی فراش مسجد بادستان برهنه(و به ظن غالب آلوده با چند صد هزار باکتریا و ویروس) دستمالی را در میان سطل آب سرد غوطه می کند وبعدا آنرا درپشت فرد که زنجیر زده است می گذارد تا خونریزی آن متوقف شود. معمولا، افراد که زنجیر میزنند از طرف مردم ورفیقهایش مورد تمجید واقع میشود ومی گویند: خدا قبول کند به یاد امام حسین زدی ، اجرت باآغا امام حسین. وفرد که زنجیر می زند اولا می خواهد شهامت وجرات خودرا به رخ دیگران بکشد که ، مرد ترس نیست. ودوما، با تعریف وتایید که از دیگران در یافت میکند آنرابا فهم موهوم که از عزاداری ایام محرم دارد آمیخته ، چنان به خود تلقین میکند که بازدن زنجیربه یاد امام حسین،امام حسین شفاعت کرده وخداوند گناهان اورا بخشیده است. اغلب شنیده می شود که میگویند:امسال بسیار گناه کرده ام در محرم گناه های خودرا می تکانم(می ریزانم)؟! بهرترتیب، این واقعیت غم انگیزیست که وجود دارد. اما برای آنانیکه خودرا دوست دارند: استفاده مشترک از یک زنجیر خون آلود که کسی دیگری از آن استفاده کرده است وروی فرش مسجد نیز گذاشته شده است ومسلما که استریل نیز نشده است به شدت خطرناک است وموجب انتقال انواع مختلف مرض میشود. ودرکنارآن دستمال تری را که فراش مسجد بادستان برهنه به پشت کسی که خونریزی دارد می گذارد صحی نیست. بهر حال، زنجیرزنی که خوشبختانه بسیارعام نیست ولی برای همان اقلیت کوچک که این کار را میکنند به دلیل عدم رعایت ملاحظات صحی به شدت خطرناک است و میتواند به سلامتی آنها و خانواده هایشان فاجعه بار تمام شود. نتیجتا، زنجیرزنی بدترین شکل تجلیل از ایام محرم است که هیچگونه دلیل عقلی ومذهبی در پشت آن نهفته نیست و کسانیکه مبادرت به این کارمیورزندسلامتی خودوخانواده هایشان را در معرض خطرقرار می دهند.

محرم، صفر ورکود اقتصادی

دردنیا تجارت واقتصاد امروز لحظه ها و ساعتها تا حدارزشمند است که گاهگاهی می شنوید که میگویند:" ضایع کردن وقت جنایت نیست وبلکه خودکشی است". رکود اقتصادی ولو برای یک هفته می تواند زیان بزرگ اقتصادی باشد. رکود اقتصادی طولانی مدت و چند ماهه برای کشورهای مدرن تا حد تحمل نا پذیر است که میتواند موجب شکست حزب حاکم در انتخابات آینده شود. وحالا به شدت تعجب آوروغم انگیزاست که میبینیم شیعیان با یک شگون موهوم که هیچ ارتباط به مذهب ندارد چگونه هرساله برای دوماه رکوداقتصادی سنگینی را بر خود تحمیل می کنند. شیعیان در کنار سوگواری روزهای محرم دردوماه محرم وصفر از هرعمل شادی آوری خودداری می کنند . در دو ماه محرم و صفر کسی محفل عروسی برپا نمی کند و شیرینی خوری وجشن به دلیل عزادرای به فال بد گرفته می شود. دراین دوماه غالبا مردم چیزی نوی نمی خرند و بازارها کساد می شود. شگون وترس عزاداری دوماه محرم و صفر تا حدی است که اگر محرم در نوروز بیاید محرم می تواند جشن نوروز را خنثی نماید.
دکانهای لباس فروشی، خیاطی، بوت دوزی ،آرایشگاها و گل فروشی ها بیشترین باررکود اقتصادی دوماه محرم وصفر را متحمل میشوند. بهر حال، محاسبه علمی رکود اقتصادی دوماه محرم وصفر نشان خواهد که دراین دوماه مردم و مخصوصا خود شیعیان چه ضربه بزرگ اقتصادی و زیان هنگفت مالی را متحمل می شوند.

چه باید کرد؟

شهامت پرسش و جرات نواندیشی

"سنت تجمع روزهای محرم" با وجود جنبه های منفی آن که در بالا گفته آمد تا آن حد مضروزیان آفرین نیست که آن را کاملا ترک و یا تحریم نمود. پس وقتی بناست روزهای محرم تجلیل شود واین سنت محفوظ بماند پرسش بعدی این است که چگونه محرم را باید تجلیل نمود. روشن استکه، محرم با فرم وشکل سنتی آن به هیچ وجه برای نسل روشن و جوان شیعه امروز پذیرفتنی نیست. وقتی یک ملا برای پانزده دقیقه روضه می خواند و"گریز"می رود، ولی پلک جوانی نمناک نمی شود می توان اعتراض خاموش یک نسل را مشاهده نمود و فریاد های یک انقلاب را از پشت لبان بسته او شنید.
برای تجلیل بهتر"سنت محرم" ابتدا باید لباس جهل رااز تن او بیرون آورد وغبار اوهام را از سیمای او پاک نمود وپس از آن با قبای عقل وفرزانگی وقامت بلند ایثار وآزادی که یادآور روزهای اصالت ونجابت وجوانی اوست اورا گام به گام به قر ن بیست ویکم آورد.

گام اول : خدا حافظ "ناله های باستان"

با توجه به آنکه ماتم و سوگواری برای صحتمندی مردم مضر است و هیچ استدلال روشن علمی آن را تایید نمی کند باید در مجالس روزهای محرم روضه خوانده نشود وبه جای آن به بحثهای فکری و اعتقادی پرداخته شود. باید تلاش نمود تا" منبر محرم" تریبون برای تکثیر آگاهی وتبین آزادی باشد وبه تنویر افکار مردم بپردازد. نباید در منبر چیزی گفته شود تا مردم از پای آن اشکریز وغمناک و یا عقده مند و خشمناک برخیزند. منبررا باید تریبون نمود تا مستمع ازپای آن روشن واندیشناک بلند شود وبامشعل که به او هدیه می شود گام در دل شبستان جهل بگذارد و به فتح تاریکی برود.

گام دوم: شکست یک شگون

آنگونه که دربالانیز یادآوری شد. ترس وشگون دوماه محرم وصفرسبب گشته است تا مردم در این دوماه محفل عروسیی را بر پانکنند ونامزدی را جشن نگیرند و هرپیوند نیک و محفل شادی را بر خود حرام کنند. می دانیم که این موضوع علی رغم واقعیت خرافی آن باعث رکود اقتصادی می شود وزیان بزرگ مالی را بر جامعه ما تحمیل میکند. وقتی، خداوند روزهای پررزق وپررونق به ما عطا می کند چرا آنرا به روزهای بی رونق وبیکاری تبدیل کنیم؟ چرا دردو ماه محرم صفر بی هیچ دلیل منطقی ویامذهبی درهای سرور را می بندیم ودروازهای غم و ماتم را به روی روزهای عمرما باز میکنیم؟ عقل وخردمندی ایجاب می کند تا دروازه های سروروشادی را به روی هر روز زندگی بازبگذاریم وبا استقبال از جشن وشادمانی به استغنا وشادابی زندگی مان بپردازیم. شاید بهتر آن باشد تا شیعیان روشن بی محابا در هرروز سال ،ولو محرم وصفر، به جشن و شادمانی بپردازند وبگذارند تا زنان پیر وفالبین ها هر خوابی را که می بینند، بینند وهر فال را که می زنند، بزنند. می دانیم که آینده با عقل وتدبیراست.

گام سوم: کاهش روزهای تجلیل ازحادثه عاشورا

اولا، لازم است تا پیشنهادی مطرح شود اینکه پس از این به جای اصطلاح" مجلس عزادرای محرم" چون شیعیان روشن طرفدارعزاداری وماتم نیستند و برعکس خواستار برپایی محافل سخنرانی های فکری ،اجتماعی و دینی در ایام محرم می باشند، اصطلاح "محفل سخنرانی محرم" را بکار ببریم. با توجه به مصروفیت های بی پایان زندگی امروز، بهترست تا محافل سخنرانی محرم از روز سوم محرم تا روز سیزدهم آن ادامه یابد وبس. مسلما، که ادامه وقفه ای آن تا آخرماه صفر، و تکرار آن درروزهای جمعه باعث کاهش جذابیت آن می شود و واعظان نیز چیزی جز تکرار مکررات در خرمن نخواهند داشت.


گام چهارم: آهنگ حسین و تیاتر عاشورا

باورمندیم، کسی که میداند میکروب چیست زنجیر نمی زند. پس صحبت در مورد تلطیف ویا فراموشی سینه زنی است. مجالس سینه زنی یکی از سر گرمی های محبوب جوانان در شبهای محرم است که نوحه خوانی ومسجد گردی های شبهای محرم به جذابیت ومحبوبیت آن افزوده است. با توجه به حرمت موسیقی وآوازخوانی در تفکر سنتی مذهب شیعه ، مجالس نوحه خوانی تنها مکان آزمایش ورشدآواز خوانی برای جوانان شیعه بوده است. بنا براین جای تعجب نیست اگر گاهگاهی نوحه های را میبینید که دلنشین ودوست داشتنی به گوش میاید. نوحه خوانهای مشهور که گاهگاهی در محافل خصوصی به بیت خوانی و موسیقی پرداخته اند، هم خودشان وهم دوستانشان در یافته اند که اگر ترس مذهب و شرم مردم نمیبود می توانستند هم در مجلس مناجات شور آفرینی کنند و هم در محفل خرابات شور انگیز باشند. بهر حال، منطقی آن است تا ابتدانوحه های غم انگیز محرم را به آرشیف بسپاریم وبعدا شاعران روشن به بازسرودن حادثه عاشورادرقالب اشعارحماسی، عقلانی و متمدنانه بپردازند. وپس از آن اشعارجدید با موسیقی به وسیله آوازخوانان گمنام که ما امروزه آنانرا" نوحه خوان" ویا" بارخوان" میگوییم، خوانده شود. ودرصورت چنین اتفاقی بعدا ازآن" نوحه" و"نوحه خوان" نخواهیم داشت وبجای آن" آهنگ مذهبی" و "هنرمند مذهبی" داریم. بدون شک، ظهور پدیده آهنگ وتیاتر مذهبی گام مهمی در جهت استغنای کلتور و فرهنگ شیعیان افغانستان است.

بهرترتیب، شیعه روشن سینه نمی زند و با ناله های باستانی شبهای خوش زندگی اش را حزین نمی کند. ناگفته پیداست که او از تنهایی و انزوای شبهای محرم ( شبهای که خلق او به شهرمی ریزند وسکوت سال را با فریاد های شان، با نوحه های شان، با اشک های جاهلانه شان، با سینه زنی هایشان، با تن های پرخون و قلب های لبریز از اندوه و ماتم شان، می شکنند و شبهای تاریک یک فصل را به یک جشن با شکوه، به یک وایلاسرای باستان تبدیل می کنند) در خلوت خانه خود نیز رنج می برد. پس ایجاب عقل و اثبات منور بودن آنست که ازهمین امسال و همین محرم با دوستان خود، با خویشاوندان فکری خود، محرمی برپا کند که از آن بوی عقل و رایحه دانش به مشام بیاید، تا روزیکه احاد این مردم زنجیر های جهل را از گردن بیرون کنند، و دست آشتی به سوی خرد دراز نمایند، و محرم و مذهب را با سرور و خرد بیامیزند.

مطالب مرتبط:

حدودا هفتاد نظر و بحث راجع به این مطلب را در آدرس زیر بخوانید:

http://kabulpress.org/my/spip.php?article887

کابل اکسپرس" دیگری در راه است:

http://fromwest.blogfa.com/post-51.aspx

واژه های کلیدی

دين، عقايد و باورها
آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • من با نظریات وپیشنهادات نویسنده محترم کاملاء موافق هستم زیراان شرایط و زمان که ما در آن زنده گی میکنیم با وضعیت وشرایط یک هزار وچهار صد سال قبل کاملاء متفاوت است . گرامیداشت از ماه محرم و پیام عاشورا به شکل بسیار عالی آن به عمل آید ولی به شکل عقلانی ونه به صورت احساساتی آن .خنجر زدن بر فرق سر وسینه و زدن زنجیرتیغ دار بر پشت کاملاء خرافاتی بوده و ازنگاه شریعت حرام واز نظر علمی به صحت انسانها تاءثیر ناگوار دارد،که این عمل تند روانه بوده ومذهب شیعه را یک مذهب خرافاتی به جهان معرفی میدارد و باید از آن حذر نمائیم. فرهنگ واویلا ، گریه وزاری مارا به جائی نمی رساند وباید پیام اصلی امام حسین ع که همانا قیام حق بر باطل ، بر ضد خودخواهی ، بی عدالتی ،فساد ، زور گوئی وحق تلفی است به مردم رسانیده شود.

  • من شخصا با نویسندۀ این مقاله موافق هستم!

    شعری " باز این چه شورش است" سرودۀ یک شاعر مذهبی ایرانی بنام شهریار است اگر اشتباه نکنم.

    این حرفها از عمق دل و اندیشۀ یک شخص احساساتی با چشم انداز محدود و بسته سر چشمه میگیرد. همانطوریکه در شعر میبینیم، شاعر از کلمۀ "عالم" استفاده کرده ، عالمی که در قران هم از آن بعنوان مساحت تحت حکومت الله یعنی بین النهرین از آن سخن رانده شده است، این عالمیکه شهریار ازان سخن میگوید به مرزهای ایران و عراق و یا چند کشوری دیگر واقع در آسیای میانه محدود میشود. این درست مثل داستان قورباغه میماند، میگه وقتی یک قورباغه در داخل یک چاه متولد و آنجا در دل تاریکی رشد میکند و هیج زنده جان دیگری بزرگتر از خودش ندیده همواره احساس میکند که بزرگترین و قدرتمندترین موجود دنیاست، هرگاه اتفاقی در چاه بیفتد فکر میکند تمام دنیا در غوغاست، این قورباغه حق دارد چنین فکر کند چون دنیای که او درآن رشد کرده دنیای کوچکی است که به دیوارهای همان چاه محدود میشود، او دنیای بیرون را ندیده.

    شاعر هم حق دارد چنین دنیارا به غوغا تصور کند، چون دنیای غوغازدۀ او به همانجا محدود میشه، او از وجود امریکای لاتین، افریقا، قطبهای جنوب و شمال از ادیان و مردمهای دیگری در گوشه و کنار این کره پهناور که اصلا نامی از اسلام و امام حسینش نشنیده خبر نداشته. دنیای کوچکش را با چشم انداز محدد خودش میبیند. در این شبها که شروع ماه محرم بود مصادف بود به تحویل سال میلادی ، که در سراسر اروپا و کشورهای مسیحی چراغباران بود و مردم از شادی همدیگر را در آغوش میگرفتند شراب میخوردند رقص و پایکوبی داشتند و از لحظات دور هم بودن خود لذت میبردند! ما که نه غوغا دیدیم و نه کسی را غمگین، جز چند نفر عقب مانده و مرتجع که فرهنگ اندوهگرایی عربی را از اسیای میانه با خود حمل کرده و در زیرزمینها مجالس سوگواری برپا میکنند.

    آنهم توسط چند نفر استفاده گر و سودجو که برای خودنمایی حاضرند پولی گزافی را به خرج دهند تا چند آنها را به پیشوندنام "حاجی" صدا بزنند، و اکثر شرکت کنندها در این مجالس را اشخاص خانواده دار و متأهل تشکیل میدهد، تا از طریق دین بتواند سلطه و کنترول شان را بر زن و بچه های خود تقویت بخشد.

    دین بهترین ابزار سیاسی برای دیکتاتوریست!
    گوریلای کبیر انقلاب ایران خمینی راست گفته که : دین یعنی سیاست

  • با تشکر از اقای جعفری ازین نویشته خوب و همه جانبه، واقعا جای شرم و خجالت است که درین قرن 21بخاطر کشته شدن یک عرب انهم جنجال بخاطریک زن با یزید نه بخاطر اسلام 365 روز در سال را ماتم بیگریم. میگویند یک خارجی در کابل امد ودید که مردم در سرک ها برامده خودرا با کارد میزند، وی وارخطاازیکی پرسید که چه خبره! گفت یکی از پیشوایان مذهبی شان کشته شده. خارجی گفت که امروز اخبار را درانترنیت دیدم چیزی نبود؟ وی گفت که بیش از 1400 سال قبل کشته شده خارجی سرراتکان داده گفت که افسوس درین دوران ارتباطات اخبار چقدر دیر برای اینها میرسد. حالاواقعا ما انقدر عقب هستیم که هیچ تصور نمیتوان کرد. اخر بخدا شرم است که بخاطر یک عرب همه روز های سال را ماتم گرفت. بخاطرشناخت طلسم این اعراب بهتراست وبلاک خواهر بادرد و بااحاس ما "فاطمه سرخابی" رادر روشنگری www.rawshangari.blogfa.com بخوانید که واقعا شناخت خوبی را ازاسلام ارائه داده.

    آنلاین : قسمتی از کارنامه ی درخشان زندگی امام علی

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس