صفحه نخست > دیدگاه > تجزیه طلبی واقعیت یا برچسپی ناروا

تجزیه طلبی واقعیت یا برچسپی ناروا

ناصر فیروزی
شنبه 31 جنوری 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

بخش دوم

دسته سوم :

دوگروه را در بخش نخست با مقدمه برای شما توضیح دادم در اینجا میرسیم به گروهای که می جنگند اما نه برای تجزیه طلبی بلکه برای برابری و احقاق حقوق انسانی. هر جنگی داخلی دلیل بر تجزیه طلبی یا استقلال خواهی نیست. شاید مخالفان شان به آنها انگ تجزیه طلبی بزنند اما خود این گروه ها خواهان حقوق برابر با دیگر شهروندان کشور شان هستند.

1 _ فلسطین و وضعیت آن برای همه شما روشن است. پس از تاسیس اسرائیل در سال 1948 در دل خاک فلسطین و آواره کردن ملیونها فلسطینی جنگ سختی بین دو طرف شروع شد. از همان آغاز جنگ ده ها گروه ملی ، اسلامی و کمونیستی برای آزادی فلسطین تشکیل شد. در مرام نامه هیچ کدام شان سخن از تجزیه نبود همه گروه ها تاکید شان بر تشکیل دولت در تمام خاک فلسطین بود. اما با بدرازا کشیدن جنگ و پشتیبانی کشورهای استعماری از دولت یهود آزادی را برای فلسطینی ها تبدیل به یک رویا کرد.این بود که بعضی از گروهای فلسطینی از مواضع قبلی خود عدول کرده و به بخشی از خاک فلسطین رضایت دادند. ولی از هر فلسطینی چه ملی گرا چه اسلام گرا و چه کمونیست پرسیده شود آرمانت چیست پاسخ خواهد داد آزادی تمام خاک فلسطین. ولی اینکه جبر زمانه آنها را مجبور میکند به تجزیه فلسطین رای بدهند موضوع دیگری است که نمیتوان حالا به آن پرداخت.

2 _ در لبنان سالها جنگ داخلی بود گروهای مختلف مسلمان سنی , شیعه گروه های مسيحی مارونی، ارتدوکس يونانی کاتوليک يونانی، ارتدوکس ارمنی کاتوليک ارمنی و پروتستان ارمنی بجان همدیگر افتاده بودند اما هیچ کدام خواهان تجزیه لبنان نبودند. خواسته همه شان حقوق بیشتر یا برابر بود همین مسئله باعث یک جنگ داخلی تمام عیار شد که صدها هزار نفر را به کام خود کشید.

3 _ دارفور یک منطقه در غرب سودان است که اکثریت مردم آن بومی افریقای هستند که از نظر نژادی و زبانی با سودانی های مرکز فرق دارند. بومی های دارفور از برخورد دوگانه و تبعیض آمیز دولت مرکزی شکایت دارند. بر همین اساس از آغاز سال 2003 دو گروه مساوات طلب به نام هاي جنبش آزادي بخش سودان و جنبش برابري و عدالت با حمله به پاسگاه هاي پليس و يک فرودگاه، جنگ داخلي در اين کشور را پي ريختند. این جنگ تا امروز ادامه دارد.

4 _ گواتمالا یک کشور کوچک در امریکای لاتین است که استقلال خود را در سال 1821 از اسپانیا گرفت. با وجودی که اکثریت باشندگان این کشور را سرخپوستان بومی آنجا تشکیل میدادند اما همیشه حکومت در دست سفید پوستان اوروپایی نژاد بود و سرخپوستان بومی آنجا از هیچ حقوق انسانی برخوردار نبودند. در هویت سازی کشور و ملت گواتمالا از سرخپوستان هیچ اثری نبود. بلآخره در سال 1960 بر اثر ستمهای بیشمار سفید پوستان نژاد پرست کارد به استخوان مردم بومی آنجا رسید با الهام از گروهای چپی آن زمان سازمانی را تشکیل دادند با نام " اتحاد انقلابی ملی گواتمالا " که مردم ستم کشیده را برای احقاق حقوق شان رهبری کرد.

دولت نژاد پرست برای سرکوب سرخپوستان بومی از هیچ جنایتی فروگذار نکرد اما عدالت خواهان راهی را که انتخاب کرده سال بسال مسمم تر میشدند. بدترین بدبختی های جنگ را تحمل کردند اما به وحدت و یکپارچگی وطن خود پابند بودند هیچ وقت خواستار جدای بخشی از کشور برای خود نشدند. این مبارزه بعد از 36 سال به نتیجه رسید سفید پوستان نژاد پرست در دسامبر سال 1996 تسلیم شرایط سرخپوستان شدند. سفیدها با یک پیمان آشتی همه شرایط سرخپوستان را پذیرفتند. از آن تاریخ همه اقوام این کشور گواتمالای نوی بنانهادند که همه میتوانستند خود را در آینه آن ببینند.

5 _ کنگره ملی افریقا نزدیک یک قرن برای برابری حقوق سیاه پوستان مبارزه کرد. زیرا در افریقای جنوبی اقلیتی از سفید پوستان اروپای حکومتی بر اساس برتری نژادی بر قرار کرده بودند. آنان هیچ حقوق انسانی برای سیاه پوستان و رنگین پوستان که اکثریت 90% در صد را تشکیل میدادند قائل نبودند. سیاه پوستان و رنگین پوستان مبارزه سختی را تحت رهبری کنگره ملی افریقا آغاز کردند. در این راه دور دراز نزدیک به یک قرن ده ها هزار نفر قربانی دادند و صدها هزار براثر تبعات منفی این جنگ جان خود را از دست دادند.
لازم است یاد آوری کنم اقلیت مسلمان عرب و هندی تبار در افریقای جنوب بنابر اعتقادات مذهبی شان دوشادوش سیاه پوستان با نژاد پرستان جنگیدند. چون اسلام دین برابری است , تبعیض بین انسانها را نمی پذیرد.

با طولانی شدن مبارزه و مشقت های فراوان سیاه پوستان هیچ وقت خواهان تجزیه افریقای جنوبی نشدند بلکه خواهان عدالت و برابری بودند. سرانجام در سال 1991 با مبارزه خستیگی ناپذیر آنها رژیم نژاد پرست افریقای جنوبی سقوط کرد و تسلیم خواسته های بحق اکثریت سیاه پوست شد. به این ترتیب نژاد پرستی برای همیشه در افریقای جنوبی به خاک سپرده شد. امروز در افریقای جنوبی همه مردم آن چه سیاه و چی سفید همه از حقوق مساوی برخوردار هستند. در طول نزدیک به دو دهه آزادی و برابری چون سیاه پوستان اکثریت مطلق را دارا هستند به همین دلیل در انتخابات آزاد پیروز و حکومت را در اختیار خود دارند.

دوباره برمیگردیم به تجزیه طلبان.

تا اینجا متوجه شدیم گروهی که تجزیه طلب باشد هیچ نیروی نمی تواند جلو ابراز خواسته او را بگیرد. همانطوری که شاهد بودید تجزیه طلبان با صراحت و گاهی وقتها با قدرت خواسته خود را بیان میکنند هیچ وقت از ابراز خواسته خود نه میترسند نه خجالت میکشند.

همینطور متوجه شدید , چه عواملی باعث تجزیه طلبی میشود.

حالا من چند پرسش را مطرح میکنم آیا گروهی شبیه این گروهای تجزیه طلبی که برای شما شرح آنها داده شد در کشور ما هست؟ با توجه به توضیحاتی که خدمت شما بیان داشتم آیا باز هم فکر میکنید در کشور ما تجزیه طلب وجود دارد؟

برای اینکه ذهن روشن شما روشنتر شود توضیحات بیشتری خدمت شما ارائه میکنم.

گروهای تجزیه طلب مثل احزاب سیاسی تشکیلات دارد بلکه بیشتر از احزاب سیاسی چون آنها پایه های یک دولت مستقل را میریزند. در این تشکیلات نخستین کار شان تهیه یک مرام نامه همچنین یک قانون برای حزب شان یا بهتر بگویم دولت کوچک شان است. در مرامنامه و قانون شان اهداف اصلی و مهم گروه نام برده میشود. من به تعدادی از بندهای که حتما در مرام نامه و قانون همه گروهای تجزیه طلب موجود است اشاره میکنم.

1 _ استقلال و تاسیس یک کشور مستقل با نام مورد نظر شان.

2 _ انتخاب یک پرچم غیر از پرچم کشور مرکزی.

3 _ مشخص کردن حدود و تهیه یک نقشه جغرافیایی از کشور مورد ادعای شان.

4 _ مشخص کردن زبان رسمی که غیر از زبان رسمی موجود باشد. مثلا کردها که میگویند زبان رسمی کشور شان کردی خواهد بود یا اویغور زبان رسمی شان اویغوری است.

5 _ سرود ملی و میهنی نو که نویدبخش یک هویت تازه و کشور جداگانه باشد.

6 _ مشخص کردن ملیت جداگانه در کشور آینده و تاکید بر آن.

7 _ مشخص کردن دین یا مذهب رسمی برای کشورآینده شان که ممکن است با کشوری که از او جدا میشوند فرق داشته باشد. مثلا بودایی های بسیار دیندار تبت که مذهب رسمی شان بودای است در صورتی که چین کمونیست و ضد دین است.

8 _ تعین رهبر گروه به عنوان رئیس جمهور کشور مورد ادعای شان در همان جغرافیای تعریف شده از طرف خود شان.

9 _ تشکیل دولت در تبعید. (البته این مورد را بعضی از تجزیه طلبان انجام داده اند نه همه شان).

مواردی که برای شما توضیح داده شد کارهای است که همه گروهای تجزیه طلب در همه ادوار تاریخ انجام داده اند . مرامنامه خود را با تعداد فراوان انتشار میدهند تا دوست و دشمن از آن با خبر باشد این خود نوعی تبلیغ هم محصوب میشود.

با توجه به توضیحات, بالا کدام گروه سیاسی یا قومی در افغانستان چنین مرام نامه یا قانونی دارد؟ که ما با استناد به آن بتوانیم آن را تجزیه طلب خطاب کنیم. من که تا حالا ندیدم اگر دوستان سندی داشتند برای ما بنویسند.
باز هم برای اینکه ذهن شما روشنتر شود توضیحات بیشتری اراعه میکنم.

در دیگر کشورهای دنیا بسیاری از گروه سیاسی و نظامی که ادعای تجزیه طلبی هم ندارند پرچم خاص خود را دارند. حتی این رویه در کشور های دموکرات دنیا بیشتر معمول است. مثلا در پاکستان رنگ بندی پرچم حزب مردم به رهبری خانواده بوتو خیلی نزدیک به پرچم افغانستان است. فرض کنیم یک گروه سیاسی در کشور ما پرچمی داشته باشد شبیه به پرچم یک کشور همسایه ببینید که همین گروهای برچسپ زن چه غوغای برپا میکنند. دو حزب قدرتمند در امریکا هرکدام پرچم جدا گانه غیر از پرچم کشور خود دارند از حزب دمکرات آبی و حزب جمهوری خواه سرخ است.

تا حالا کدام حزب در کشور ما پرچم جداگانه داشته ؟ من که تا حالا ندیدم اگر دوستان سراغ داشتند برای ما بنویسند. فقط من دو گروه را از این قاعده مستثناء میکنم یکی گروه طالبان و آن دیگر حزب اسلامی است. این دوگروه قبل از اینکه بقدرت برسند پرچم جداگانه خود را داشتند پرچم طالبان سفید و از حزب اسلامی سبز بوده است. اتفاقاٌ همین دو گروه جزء گروهای هستند که به مخالفان خود را با شلاق تجزیه طلبی میکوبند.

در کشور ما پرچم عوض شده اما توسط حکومتها صورت گرفته. چه قبلا و چه حالا هیچ گروهی به عنوان حزب پرچم جدا گانه نداشته است. شاید علت آن سم پاشیهای باشد که توسط افراد یا گروها خاص میشود. این گروها هرشخص یا گروهی را که به میل دل خود نبینند فورا اتهام تجزیه طلب را بر فرق شان میکوبند. بناٌ گروها یا احزاب بخاطری که انگ تجزیه طلب را به آنها نزنند از همین اقدام دمکراتیک هم صرف نظر میکنند.

باز هم برای اینکه بیشتر روشن روان شوید مثالی دیگر خدمت شما ارائه میکنم. شاید بعضی ها بگویند گروهای تجزیه طلب متذکره خیلی قوی بودند پایه گاه مردمی داشتند بناٌ توانستند خواسته خود را طرح کنند. باید بعرض شما براسانم اشتباه میکنید گروه تجزیه طلب اگر ضعیف هم باشد باز هم خواسته خود را فریاد میکند این هم یک نمونه.

در شمال غرب ایران قوم آذری ترک زبان زندگی میکند که چند استان را در بر میگیرد. در زمان جنگ دوم جهانی و اشغال این کشور توسط روسها و انگلیسی ها حزب دمکرات آذربایجان تشکیل شد که ادعای تجزیه طلبی داشت که توسط نیروهای شاه سابق در شکسته شدند. از آن زمان تا حالا اوضاع آرام بوده اما چند سالی میشود یک گروه کوچک ادعای استقلال آذربایجان ایران را دارد.

جالب است بدانید این گروه بقدری ضعیف است که تا حالا نتوانسته یک تظاهرات را به نفع خود راه بیاندازد یا لااقل چند نفر را مصلح کرده باشد که بتواند یک پاسگاه پولیس را مورد حمله قرار داده باشد. با توجه به مثال بالا آیا میتوان باور کرد در همین اوضاع درهم برهم افغانستان تجزیه طلبان همین قدر جرعت نداشتند که لااقل بگویند ما چنین خواسته داریم. این در حالی است که گروها و افرادی که به آنها تهمت تجزیه طلب زده میشود جرعت داشتند در مقابل دشمنها بیرونی و داخلی خود سالها با کمترین امکانات بایستند و شدید ترین جنگها را در مقابل آنها انجام دهند. نه دوستان هیچ تجزیه طلبی وجود نداشته که بخواهد خواسته خود را طرح کند.

اصلا چرا تجزیه طلبی به وجود می آید؟

ما در اینجا سه گروه داشتیم , دو گروه تجزیه طلب و یک گروه که در چهار چوب همان کشور خواهان حقوق برابر بود است. همه این گروه ها از یک موضوع شکایت دارند و آن هم نبود برابری حقوق اجتماعی است. همین مسئله باعث شده خواهان جدایی شوند یا دست به اسلحه برده و خواهان حقوق برابر شوند. همین نبود عدالت است که انسانها را مجبور میکند خواهان جدای شوند. جالب است بدانید همیشه این نابرابری حقوق اجتماعی از طرف همه حکومتها بشدت انکار شده است. همیشه سخن و شعار شان این است " در کشور ما عدالت اجتماعی و برابری حقوق برای تمام شهروندان کشور بر قرار است".

در کشورهای که اقوام مختلف با زبان و ادیان مختلف زندگی میکنند اگر برابری حقوق وجود نداشته باشند حتما آن کشور ها دچار تجزیه میشود. راه گریز از تجزیه کشورهای که دارای چندین زبان ، فرهنگ ، و مذهب هستند ,
با توجه شناختی که ما از گروه های تجزیه طلب داریم متوجه میشویم در کشور ما در طول این چند صد سال اخیر هیچ گروه تجزیه طلبی مطلقاٌ وجود نداشته است و گروه های که انگ یا تاپه تجزیه طلبی را به دیگران میزنند به چند دلیل میتواند باشد:

1 _ بیخبری و نادانی از حقوق شهروندی

2 _ زدن رقیبان سیاسی با این روش غیر انسانی

3 _ قبضه کردن قدرت سیاسی نزد خود

4 عدم پایبندی به دمکراسی

5 _ برچسپ زدنهای بی مورد حکایت از روان بیمار اشخاص دارد. جالب است بدانید این گروه ها و افراد هیچ نتیجه دلخواه را از برچسپ زدن ها نتوانستند بگیرند جزء اینکه نفاق و نفرت را بین اقوام کشور دامن زده باشند.

من معتقد هستم همه اقوام افغانستان به وحدت ملی و حفظ یک پارچگی کشور عزیز خود افغانستان پابند هستند. اگر روزی هم خدا ناخواسته به این وحدت و یکپارچگی خللی وارد شود مطمئنا از طرف همان کسانی است که میخواهند همه چیز کشور را بنام خود مصادره کنند.

در اینجا خطاب من به همان شهروندان کشور است که خود را مدافع وحدت ملی قلمداد میکنند و به دیگران برچسپ تجزیه طلبی میزنند اگر واقعا به وحدت ملی یک پارچگی کشور علاقمند هستید تنها راه آن احترام گذاشتن به حقوق اقوام کشور است. بیایید با احترام گذاشتن به حقوق همدیگر دل یکدیگر را بدست آوریم تا به وفاق ملی دست یابیم . قبل از اینکه هموطنی بگوید "من این حقم را میخواهم " ما پیش قدم شویم برایش بگویم "این حق و حقوق شما است " من به این حق شما احترام دارد و آنرا رعایت میکنم. در کشور ما افغانستان حقوق و هویت اقوام مختلف به رسمیت شناخته شده هر حرکت مغایر با آن وحدت ملی را دچار خدشه میکند و باعث میشود کشور به پرتگاه تجزیه پیش برود.

حفظ وحدت با تحمیل هویت و زبان یک قوم بر دیگر اقوام امکان ندارد بلکه این خود ناقض وحدت ملی است. این را من نمی گویم واقعیتهای دنیا آنرا به اثبات رسانده. مگر اکثریت ما مردم افغانستان ادعای مسلمانی نداریم؟ اگر مسلمان هستیم اسلام به هویت و زبان اقوام و ملتها احترام گذاشته پس چرا ما به عنوان مسلمان از اسلام پیروی نمیکنیم؟ هر کس کرداری جز این داشته باشد باید بر مسلمان بودن او شک کرد. شما که به وحدت ملی کشور علاقه دارید خواهش میکنم بروید بدون تعصب وبدون پیشفرضها ذهنی خودمان مطالعه کنید ببینید دلیل تجزیه کشورها وفاق ملی کشورها چی است حتما به همین نتیجه خواهید رسید.

سیاه روی باد آنکس که با کردار نادرست خود به وحدت ملی آسیب میزند.

موفق باشید.

تجزیه طلبی واقعیت یا برچسپی ناروا

وقتی ما خوب تجزیه طلبی را شناختیم و به ابعاد مختلف آن آشنا شدیم آنوقت است متوجه میشویم در کشور ما تجزیه خواه وجود دارد یا نه

جمعه 30 ژانويه 2009, نويسنده: ناصر فیروزی

بخش نخست

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • برادرم آقای فیروزی جان! فکر نکنم که با ادعا هایتان بسیاریها موافق باشند بنده که صد در صد نیستم۰ با عرض معذرت باید به عرض برسانم که از حقیقت خیلی دور استدلال کردید۰ افغانها نسبت به هر زمان بیدارتر اند و هدف از شف شف گفتن ها را میدانند که شفتالوست۰ 

  • سلام به کابل پریس وهمه خواننده گان محترم!! در جواب تجزیه خواهان این شعر اقای شیون کابلی را تقدیم میکنم.با گوش باز بشنوند وبا خوب دقت بخوانند.

    به خون خــویش نمــودیم حاصل آزادی ــــــــ خوشی وعشرت وعیش وطرب بماست حلال

    زدل کشیــم صـــداهای زنــده بـاد افغان ـــــــــــ بــروی گــنبـد نیلی اسـت تاخــرام هــلال

    بسرزمــین دلــیران چــه پــا دراز کــنی ـــــــــــ کــه مــوش را نبـود در حریم شیر مجال

    دماغ فـــاسد خود را حســـود صاف نما ـــــــــــ که محــو گشتن افغان فسانه ایست محال

    زمشت جـنگی افغان بیـاد خواهی داشت ـــــــــــ پـــی سلامـت دنــدان خـــویــش دار خیال

    کسی که فکــر خیانت به ملـک ما دارد ـــــــــــ زچــشم کــور و زپا شل شود زبانش لال

    طرب بکارنماکین زمان"شیون" نیســت ------پیاله گیربه شادی که نیک هست این فال

  • سلام به کابل پرس? وخواننده گان گرامی!!!

    تجزیه طلبان وکسانیکه چنین نظریه پردازی میکنند دقت کنند.

    من ام افغان وافغانستان وطنم ---- تاجک و هزاره و پشتون وازبیک است برادرام

    بشنوند تجزیه طلبان این سخنم ----با شیران نکنند بازی که عاقبت سردرکفن اند

  • افغانها و بیداری بسیار بسیار خنده آور و مضحک است!

  • سلام خدمت کارمندان کابل پرس? و خواننده گان عزیز !!1
    سلام خدمت شاغلی ناصر فیروزی !!!!!!
    حقا که به مو ضوعات بسسیار خوبی اشاره داشته اید .و اقعا در افغانستان این جا و ان جا صدای تجزیه طلبی شنیده می شد !!!! حتا بسیاری احزاب سیاسی نظر به گذارش های تاید ناشد می خواستند که افغانستان را به طرف تجزیه سوق دهند که حتا بسیار انها افراد سرشناس حکومت نیز هستند !!!!
    اصلا سوال دراین ست که جرا افغانستان را می خواهند بطرف تجزیه سوق دهند .!!! منافع کی ها در این نهفته هستند بنا براین اساس کسانی که اینجا وانجا اوازهای تجزیه طلبی و افکار تجزیه طلبانه را دارند نمی خواهند که افغانستان به طرف ابادی و عمران سوق شود چنانچه شاغلی صبور شعر خوبی را انتخاب کرده اند !!!
    ادامه دارد

    • سلام
      برای یکجا زندگی کردن شرایطی بایدپذیرفته شود در غیر ان تجزیه بهترین راه حل است ودر یک همه پرسی به ان دست خواهیم یافت.غر وفش فاشیستها به جایی نخواهد رسید!این شرایط باید از جانب تمام اقوام اوغانستان ترتیب شودکه بدین گونه یک قرار داد عادلانه اجتماعی شکل خواهد گرفت ورنه حق هرقوم است که راه مستقلانه خودرا در پیش گیرد.هرقوم سرنوشت خودرا خود بدست خواهد گرفت وانرا بدست چند فاشیست پشتون نخواهد گذاشت تا زبان -هویت ومنافع انهارا نابود کنند.

    • دوستان عزیز درود بر شما !

      تجزیه ملتها و ممالک هرگز به خواست مردمان کشور ها نبوده و این روند به خواست استعمار گران نوین بالای کشور های ضعیف به زور قبولانده میشود . ما نمونه های بارزی داریم که ممالک تجزیه شده آرزوی یکجایی دوباره را بعد از رهایی از استعمار گران به سر میپرورند و تا جایی هم موفق شده اند . مثلأ آلمانها ، هانکانگ و چین و کوریایی ها هم چنین آرزو را به سر دارند. در جمهوری یوگوسلاوی و گرجستان تجزیه به زور قدرت های منطقه قبولانده شده است . ملت ها همیشه تابع قدرت های ذیدخل در منطقه بود اند . کرد ها هیچگاهی به یک کشور واحد دست نخواهند یافت تا قدرت ها مداخله ننمایند. مانند اسرائیل ! امروز پلان احیای کردستان بزرگ و پشتونستان بزرگ درسدر کار دستگاه های جاسوسی کشور های استعمارگر قرار دارد . امروز عملأ طالبان ارزو دارند تا ده ولایت جنوبی و جنوب شرقی رارسمأ به تصرف خود داشته باشند . با این پیشنهاد و نظر طالبان انگلیس ها موافقت دارندوملاقات های هم انجام یافته است . اگر این پلان عملی شود آیا تجزیه نیست ؟ اگر امریکا ، انگلیس و روس بخواهند در هفتۀ آینده اوغانستان تجزیه میشود ! چی ما بخواهیم یا نخواهیم . برادران ! ما مستعمره ایم و این حق را نداریم که ما چی میخواهیم .

    • کابلی جان خودت کجا نام خودرا نوشته ای!!مگر کابلی نام است!در این که کابلی هستی یا نیستی سندی هم وجود ندارد! به خدا معلوم!بسیار اند اوغانیستهای که خودرا از مناطق عمدتا فارسی زبان نشین معرفی میکنند تا اگر گرایشات تعصب امیز قومی خودرابتوانند پنهان کنند!به نام من چه کار دارید!!من تجزیه را برای گام نخست پیشنهاد نمیکنم!گپ من اینست که ما باهم زندگی میکنیم اما تحت شرایط که منافع همه باشندکان این سرزمین را تامین کند.تجزیه زمانی اجتناب ناپذیر خواهد شد که بخشهای از جامعه از حقوق اساسی شهروندی محروم شوند.کابلی جان! اگر میخواهید که ملت-دولت شکل بگیرد نه اینکه قبیله بزرگ شود راهش این است که مردمان ما بر مبنای یک قرارداد عادلانه گردهم ایند وسازمان سیاسی خویش را ایجاد.رای ان کابلی چه باشد؟

  • جبغویه جان !!!!
    توجرأت گرفتن نام خود را نداری تو میخواهی ازادی بگیری؟اگر هرقوم به حساب لسان یک مملکت جدا میداشت حال نه ایران ونه تاجکستان وامریکا واروپای بشکل فعلی وجود میداشت.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس