لازم نیست کربلا بروید، امام حسین در کابل آمده!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
چندی قبل یکی از دوستانم از شهر کابل شرفیاب شده بود و داستان جالب اما مخربی را شرح داد که به قول مرحوم صادق هدایت مو را به تن آدم راست می کند و مثل خوره روح آدم را در انزوا می خورد و می تراشد. در اوایل باورم نمی شد تا این که خبر این ماجرا از تلویزیون تمدن سر کشید و پیشکش مردم افغانستان شد. خیلی ها منتظر بودم تا این رسانه دینی و مذهبی که خود را وارث بر حق اسلام می خواند و بر کثرت حضور فضلا و فرهیختگان در این رسانه بر دیگران فخر می فروشد نقدی بر این عمل تهیه و پیشکش کند. اما حوصله ام سر رفت ، بر آن شدم تا چیزی بنویسم و سخنی نرانم که آن به تعصبی و تزیدی کشد و خوانندگان این نبشته با من اندر این موافقت کنند و طعنی نزنند.
همان طور که چشمه در آوان جوشش و پیدایش پاک و گوارا است و نه آلودگی محسوس و نامحسوس دارد ولی تدریجا که در بسترهای آبی قرار می گیرد ممکن است آلودگی هایی پیدا کند و نیز آب این خاصیت دارد تا به وسیله مواد و ابزار های مختلف آن را تصفیه کرد و آلودگی های آن را گرفت. همین طور دین مقدس اسلام در ابتدا، هم صاف بوده و هم پاک ولی بدون تردید در طول چهارده قرن که در بستر افکار و عقاید مردم قرار گرفته، آلودگی های در آن پیدا شده است. آن چه مایه ی خوشوقتی است این است که دستگاه تصفیه برای پاک کردن این آلودگی ها وجود دارد که در قدم اول قرآن است و مصون و محفوظ از هر گونه تغییری. دیگر سنت پیامبر است که به مقدار کافی از آن در دست داریم و سوم عقل است که اسلام آن را حجت و معتبر شناخته است. لذا آنچه من در باره بدعت های دروغین این اشخاص انگشت انتقاد می گذارم آن را مغایر با اصول اسلامی ندانید.وارد شدن به بحث زیارت اماکن و علم ها ... خود نیازمند علمیت و چیرگی بر مطلب است و چون من از ین مهم عاجزم، باید سراغ علمای روحانی را گرفت.
سید فاضل و نیاکان او را اهالی کابل و تمام مریدان سادات به خوبی و درستی می شناسند و سالهای متمادی در مجالس وعظ او شریک بودند. این بنده ی صاحب احسان شرف حضور در کربلای معلا را می یابد و بعد از چندی سکونت در این خطه ی مقدس و زیارت کردن آرامگاه امام حسین و بقیه اماکن مذهبی دوباره به کابل بر می گردد اما با دست پر و ارمغان تازه. با زیرکی و هوشیاری تمام و استخدام مبلغین فصیح در اکثر نقاط شهر به تبلیغ می پردازد و با جرات تمام اعلام می کند که من بیرق امام حسین را به کابل آوردم ودیگر نیاز به کربلا رفتن نیست و امام حسین حاجات و آرزوهای شما را در همین جا برآورده می سازد و لازمه آن پرداختن مبلغ های هنگفت در پای این بیرق است. اطلاعات دقیق در دست است که در روز اول زیارت کردن علم این شخص 32 لک افغانی جمع آوری کرده و جالب تر و دردآور آن است که زن یک " جوالی" که خود معترف است که ناتوان و تهیدست است، 1000 افغانی بعنوان صدقه پرداخته است و خودش هم نمیداند که شوهرش این مبلغ را چگونه با هزاران مشقت و توهین و سرزنش بدست آورده است. با ارسال رقعت و مراسله های پی در پی در گوشه و کنار افغانستان گزارس موثق داده اند که مردم جاغوری در سرمای طاقت فرسا و راه های صعب العبور غزنی صف کشیده اند و قافله وار به کابل می آیند و بازماندگان این قافله حسرت می خورند که تشرف نیافتند خدمت این بیرق. تا هنوز نامه های سرگشاده شان به کویته نرسیده است و گرنه اینجا هم چنین خواهد شد. البته من اطمینان دارم که میرسد. من در عجبم و شگفتا! هرروز دسته دسته و گروه گروه از عاشقان اهل بیت به کربلا می روند پس آنها چرا بیرق امام حسین را با خود نمی آورند؟! این مبالغ هنگفت صرف چه می شود؟ گره های مشکلات مردم با آن باز می شود؟ پاسخ روشن است. همه صرف هزینه های عیاشی و تفرج می گردد، بالاخره آقای سید فاضل هم که نفس دارد و جوان هم هست و طبیعت هر جوانی می خواهد تا لذت جو باشد.
این قماشه، در بستر تاریخ همیشه از دولبه ی جوی چریده اند و شکم های صابون زده شان را سیر کردند. دو وجه مشترک مذهبی و تعامل نسبتا زیاد زیستی و مسکنی، آنهم با فضای رسم و رواجهای سنتی و قبیله ای ، شمشیر برنده و تیرخدنگ این ها بوده است. احساسات پاک مذهبی مردم و انس الفت شان با انبیا را وسیله ای برای زراندوزی و تطاول به مال و حتا دخالت در امور خانه ها و تصمیم گیری در سرنوشت یک منطقه و برای نیل به مقصد های خونخوار شان درست کردند. گاهی بنام خمس و زکات خون این ملت را چشیده اند و گاهی حق سادات خواستار شدند. حق سادات چرا؟ مگر خود خداوند در قرآن نگفته که هرکس که با تقوا و پرهیزگار باشد نزد من عزیز است و هیچ کس بر کسی برتری ندارد. تعصب نژادی و برتری رنگ و پوست مطرح نیست، فرقی نمی کند که از کدام طایفه و خانواده معتبر باشد تا بر دیگران فخر بفروشد و حقیر بشمرد. پس پرداختن به حق سادات در حقیقت ضعیف و زبون جلوه دادن خود است و بزرگ پنداری سادات.
آنروز را می خواهم و آرزو می کنم که دیگر مردم ما فریب این منحوسان را نخورند و نگذارند از طرق مختلف خون ملت را بمکند.
پيامها
16 مارچ 2009, 15:17
تازمانیکه فقر فرهنگی از بین مردم برچیده نه شود این خرافات هاوسوه استفاده ها زیاد است در یگ کلام خریت وخرافات است.
16 مارچ 2009, 15:24, توسط خموشان
مشکل در بیرق سید فاضل نیست. مشکل در خرافات پسندی هزاره هاست. مشکل در آتش و دود آن "افیون تودهاست". فرض کنید اگر این بیرق آیت الله محقق کابلی می آورد شما بازهم به همین اندازه ناراحت می بودید؟ البته که نه. اگر به سراغ چاره هستی آتش افیون را خاموش کن و رنه این حاشیه روی ها ضایع وقت است ....
17 مارچ 2009, 04:26
تا احمق در جهان است مفلص در نمی ماند.... لعنت به این ملا های ما که مردم را آگاه نمیکنند و نان دین خورده تیشه به ریشه دین میزنند.
16 مارچ 2009, 15:26, توسط قاسم
دواء این درد و ده ها و صد ها مشکل اجتماعی دیگر مردم ما فقط یک نسخه دارد اینکه طالبان یک مدتی بر افغانستان حاکم شوند و این خرافات را مثل خرافات جهنده مزار و سخی و انحرافات اخلاقی چون سگبازی وبچه بازی و کوک بازی و... را یکسره نیست و نابود کنند و هیچ راهی کوتاه تر برای علاج این درد نیست دلیل بنده اینست که نهضت روشنفکری که سنگ ساختن جامعه مدنی را به سینه میزنند دیدیم که در ظرف این مدت طولانی که همه زمینه ها برایشان هموار بود چه کردند و چند نفر را باسواد ساختند باز هم تکرار میکنم که نسخه من برای این درد حاکمیت طالبان اند البته برای یک مدتی
17 مارچ 2009, 08:31, توسط مزاری
قاسم جان ! با آمدن طالبان درد های طاقت فرسای دیگری به سراغت میآید که این دردها را جان جوری خواهی پنداشت . طالبان توموری اند که تا هنوز هیچ کسی نتوانسته علاجی را برایش سراغ نماید . بمدت پنج سال حکمیت خود مردمان این سرزمین را چنان بد نام کردند که تا قرن ها ، جهانیان ما را تروریست خواهند دانست . راه حل این خرافات همان دانش و خود آگاهی است و بس . سی سال است که در وطن ما مکتب سوزی ومعلم کشی رواج دارد . دوای این درد چی است ؟
در ارتباط جهنده روضۀ امام علی در شهر و دیار بلخ و مزارشریف باید به عرض برسانم که این عنعنۀ پسندیدۀ بلخیان و جشن نوروزی است که بعد از گسترش اسلام در این سرزمین صبغه مذهبی به خود گرفته است و ما تا امروز آنرا با قامت افراشته گرامی میداریم . این فرهنگ باستانیی است که از نیاکان ما به ارث مانده که شما نسبت ندانستن تاریخ خود آنرا خرافات میخوانید . باید یاد آور شوم که جشن سده و مراسم شب یلدا و دیگر عنعنات فرهنگی ما به باد فراموشی سپرده شده است . پیروز باشید.
17 مارچ 2009, 02:41, توسط صدا...
سلام خدمت کامران جان میرهزار و احسان الله جان امیری :
قرون وسطی در شرق :
دوران رونسانس در شرق خصوصآ در کشور های اسلامی در حال چشم گشودن است .
دیروز مردم ما به این عقیده بودند که دنیا در شاخ گوزند است .
امروز مردم ما به این عقیده هستند که باید برای شهادت امام حسین خون خود را بریزیم( سینه زنی کنیم و زنجیر زنی کنیم )
فرداییان ( روشن فکران ) ما به این عقیده هستند که باید روز عاشورا را روز خوشی و شادی اعلان کنیم و به دیگران این روز را تبریک بگوییم ( پیروزی خون بر شمشیر )
دیروز مردم ما برای نجات از بلاها و برای درمان درد ها و برای نزدیک شدن به خدا به سادات رو میاوردند و از مال شخصی خود سادات را بعنوان خمس و صهم امام میدادند
امروز ما دست سید بوسیدن را شرم میدانمیم
فرداییان ما به این عقیده هستند که سادات دشمن دین اسلام است و برای نفس خود از کلمه دین استفاده کرده و مردم را به بیراحه کشیده و با شعار های دینی و مذهبی مردم را در تاریکی نگه داشته و خیانت نابخشودنی انجام داده است
دیروز بایک شاخ حیوانی در یک مقبره ( بدون کدام اسناد معتبر در سر قبری " که در این چند سال اخیر بعضی از این زیارت گاه ها معلوم شد که یا زخایر اسلحه انگلیسی ها بوده یا کشته های بجا مانده انگلیسی ها در جنگ با افغانها در دوران اشغال انگلیس در دودوره " بوده است ) انرا بعنوان زیارت گاه قبول کرده و گاه گاه شایعات شده که این مقبره ها معجزاتی هم داشته .
امروز ما بنام درفش امام حسین فرسنگ ها راهی که عاری از خطر نیست را طی نموده به زیارت ان میاییم .
فرداییهایمان به این عقیده هستند که این خود یک نوع تجارت و سلطه طلبی افراد سیاسی و یکی دیگر از خیانت های سادات است .
سه نسل در سه عقیده با در نظرداشت یک دین یک مذهب یک قران و یک سنت .
اما در دنیا های عقاید این سه دسته گفته می شود که همان مثل عامیانه ما درست است که گفته
" در جنگ دو قوچ بره زیرپا است "
پس وظیفه 60% جوان و نوجوان ما در جامعه که اکثر انها بیسواد هستند چی هست ؟
ایا انها به کدام این سه گروپ تسلیم شوند ایا این خود یک نوع سر در گمی نیست ؟ پدر چیز دیگری میگوید ( نمازت را در هیچ موقع نمی توانی قضا کنی ، در وقت داخل شدن در تشناب ( بیت الخلا ) باپای راست داخل شوی ، اگر بزرگانت هر ظلمی را بالایت انجام داد نباید حتی " اوف " بکشی " اگر برحق بود ویا نه " ) و عقل خود ما چیز دیگری میگوید و چشمان ما عبادات را دیگر گونه میبیند و وقتی به شما نویسنده ها روبرو می شویم چیز های می شنویم که ما جرات انرا نداریم تا به دیگران بگوییم که دیگران مارا کفر خطاب نکنند .
و در اخیر با تبلیغات ادیان دیگر که خصوصآ در این اواخر زیاد شده . یا ما این دین را رها خواهیم کرد و یا باید ما هم سیکولر شویم و دین را بجایش بگذازیم و دنیا را بگیریم .
موفق باشید .
زنده باد افغانستان
آنلاین : بیسواد
17 مارچ 2009, 04:29, توسط سید هاشم مجرد
امیدوار هستم که دوستان شعیه ما ازرده نشوند ولی متاسفانه این گونه خرافات در تشیع بسیار زیاد است مانند زیارت قبور وبوسه زدن به بیرق ورفتن بالای قبرهای امامان ویا امامزاده ها وغیره اعمال که نه تنها به اسلام ربطی ندارد بلکه زیربنای اسلام را هم تخریب میکنند
به امید سیاه شدن روی سید فاضل وبیدار شدن مردم بیچاره ما که گول فریب ونیرنگ این گونه شیاطین را نخورند.
17 مارچ 2009, 05:46, توسط ahmad
marag bar fazil razil kasif aeen shitan chitoor az nadani madoom suo aestafada mikuonad
17 مارچ 2009, 16:29, توسط ناظر احمد
چه کنیم که نمونه اعلای خرافه پرستی در برادران سنی و مخصوصا پشتون ما موجود است. مثال آن کم نیست. از تف کردن مجددیها در دهان برادران جنوبی و شرقی ما تا پيوستن گله ای به طالبان برای رفتن به جنت.
17 مارچ 2009, 20:33, توسط توفیق
برادر مجرد نخست سلام
ثانیاً سید سنی بوده نمیتواند چرا که موسسین روش سنت، از دشمنان اهل بیت و والدین سادات واقعی (علی ع و فاطمه زهرا س) بودند.
ثالثاً خرافات در تمامئ مذاهب رخنه کرده و حتی در مذاهب چهارگانه تسنن شدید تر است. اگر این چنین نمیبود یک جاسوس خارجی نمیتوانست ده ها سال برادران سنی را جماعت بدهد ویا شخصی معلوم الحال مانند ملاعمر ثانی، بر اوشان حکومت کند.
رابعاً زیارت قبور اولیا و انبیا کاری ستوده و نیک است چرا که برطبق مفکوره اسلامی انسانها نمیمیرند بلکه با مرگ لباس خاکی را ترک گفته و شکل عوض میکنند. پس ادای احترام به قبور بزرگواران عیبی نیست و حتی موسسین مذاهب چهارگانه (شافعی، مالک، ابوحنیفه و حنبل) همه گی بر این اصل معتقدند. وگرنه خانه ی کعبه نیز یک چند سنگ است و بس، چرا اهل تسنن و خصوصاً مشرکین وهابی از طواف و زیارت آن جلوگیری نمیکنند؟ از این معلوم میشود که شما فریب وهابیون (نوکران دشمنان اسلام) را خورده اید و از خود برای گفتن چیزی ندارید.
خامساً عمل پست و رزیلانۀ سید فاضل که صرف برای اندوختن پول و چور و چپاول است، از جانب بنده نیز محکوم است.
مردم باید آگاه شوند (از دید عقل بنگرند) و از حرام نمودن پول و سرمایه ی خود جلوگیری کنند.
خداوند ج همه را به صراط المستقیم هدایت کناد
17 مارچ 2009, 07:05, توسط vh523@yahoo.com
بر قداست امام حسین علیه السلام به عنوان مسؤول از جانب خدای عالم شکی نیست و بوسیدن قبر و علم آن بزرگ مرد تاریخ بوسه زدن بر حرکات عالمانه و شجاعانه آن امام همام است که , مرگ سرخ را بر علیه بیداد گران ترجیح داده بود.
اماّ آنانیکه برای حفظ دنیایشان بهانه های را ایجاد و از جیب مستضعفین به نفع خویش بهره می برند این عمل در تاریخ بشر از آغاز تا امروز ادامه دارد ولی خطر جدی طالبان و گروه جدید مذهبی به رهبری جاسوسان انگلیسی می باشند که در سایه نام اسلام روزانه هزاران انسان را تحت عنوان منادیان و صاحبان بهیشت به خاک و خون می کشانند. دوستان عزیز بدانید که بوسیدن علم و زیارت اهل قبور مردم غیور افغانستان صدها بار بهتر و با ارزش تر از آن است که با بمب و تفنگ به جان مردم بیفتند.
17 مارچ 2009, 12:48
مزاری پرستان باید با مدارک واسناد اثبات کننده بمیدان بیایدند شما اگر که سید فاضل چچنین ادعا را کرده اواز او را به صفحات انترنت داخل کنید
اگر نمی خواهید احکام دین را نزد رهبران مذهبی غیر هزاره فراگیرید .نگرید نروید بمجالس روحانیون سادات قزلباش ترکمن وفارس وتاجک شیعه بروید به مجالس ملا های مزاری گونه تان که از ادا های ایرانی شان واز تلفظ کلمات از گلون چون بینی ندارند عادت کرده اید
یا بروید به کلیسا های یونان وغرب ....
18 مارچ 2009, 08:25, توسط ترسندوک
عجب است که در قرن بیست و یکم شما بالای مسایل کاملا مسخره به سر وکله همدیگر میزنید. جای تاسف است که شما بجای عنوان کردن مشکلات اجتماعی تان که روزمره با ان دست و گریبان هستید به خرافات عصر دقیانوس چسپیده اید. بدا به حال ملت ما
20 مارچ 2009, 03:23, توسط خلیل الله انصاری
سلام واحترامات خدمت برادر محترم احسان الله امیری و کامران جان میر هزار که میدان صحبت ها را هموار نموده اذهان کور دلان را وسیله ی باز شدنش میشود .
سخنان برادر محترم ما صد در صد صحیح و درست و بجا میباشد و امیدوارم مردم ما بغور و توجه شنیده ازین دلدل ذلالت و گمراهی خود را نجات بخشند و فریب انسان های شیطان صفتان را نخورند . واقعآ دین حق همان دینیست که در اول بی آلایش بود و امروز نیز بی آلایش خواهد ماند ، شرط آنکه ما خود بخواهیم و خویشتن را به سر چشمه رسانیده و آب ذلال را بنوشیم و بنوشانیم.
صد ها کتب جنیات ، قصه های دروغین افراسیاب یا ناول های بی معنی را میخوانیم ، اما در خواندن قرآن که با ترجمه و تفسیر در اختیار ما گذاشته شده علاقه نشان نمیدهیم و یا آنرا مشکل می پنداریم و از طرف دیگر که عربان را جاهل و نادان خطاب میکنند پس مهربانی نموده از اسلامی که خود را به آن پیوند میدهند آگاه سازند و من نیز با آنان موافقم که عربان نادان بودند ، شما که عاقلید ممکن زود تر و بهتر کلام پروردگارتان را درک کنید . شکی نیست که قرآن به زبان بسیار ساده و بسیط برای مردمی که عربان جاهل بی سواد بودند نازل شده درک مطالبش بسیار آسان و فرحت بخش است و سپس احادیث را نیز برادران خودتان بفارسی ترجمه داشته اند که در سایت های اسلامی رایگان در خدمت خواننده اش قرار دارد چرا استفاده ننموده روح تان را از چمشه حیات بخشش سیراب نمی سازید . آنگاه خواهید فهمید که در آن کتب نه جنده بالای و نه هم علم امام حسینی وجود دارد و نه مزخرفات خود غرضان و بدعات گمراهان و راه نجات خویشتن را با تمام معنی زندگی خواهید فهمید و تا با کتاب خدا آشنا نشویم همینگونه سردر گم زندگی خواهیم کرد و دشمنان دین بر ما غاور خواهند ماند .
26 مارچ 2009, 16:42, توسط بابک
اگر حضرت علی صاحب کرامت میبود باید کسی او را از خلافت برطرف نمیتوانست.اگر حسین صاحب کرامت میبود به تحقیق یزید و شمر( خود شمر ماما اندر حسین هم بود )او را با خانواده اش چنین به ذلت به قتل رسانده نمیتوانست.و اگر امام الزمان صاحب کرامت میبود تا اخر عمر خود از ترس در سرداب پنهان نمیشد.اگر امام عسکری صاحب کرامت میبود ،مقبره اشرا در بغدادوهابی ها منفجر نمیتوانستند.حالا این مردم خرافاتی مااز اینها کمک میخواهند.کسانی که حتی کمک شان به خود شان هم نرسیده است.حسین و یزید هردو بخاطر قدرت جنگیدند .مثل استاد ربانی و گلبدالدین.بالاخره یزید غالب گشت و امام حسین را کشت.اگر حسین غالب میشد ،حتمآ یزید را بقتل میرساند.اگر یزید امام حسین را نکشته بود باز هم تا حال مرده بود.یکنفر خو هزار سال زندگی نمیتواند.
اگر همه یی این مردمان به عوض قتل و قتال یکدیگر، بخاطر رسیدن به قدرت یک سیستم انتخابات را میشناختند،به حقوق همدیگر احترام میکردندیقینآهم خودشان کشته نمیشدند وهم حالا مردم بیچاره ما چهل روز در سال عزا دار نمیشدند.و هم اسلام یک دین دموکراتیک تر میبود.حسین به هیچکس کمک نمیتواند.حتی به خودش.بیرق اشرا هم دوباره مسترد کنید.باور کنید به هیچ درد نخواهد خورد.به عوض آن از عقل خودکار بگیرید. لطفآ به این فلم نگاه کنید. در مورد عشق به قبر است که توسط رژیم اخندی ایران ترویج میگردد.
آنلاین : ما برای قبر آمده ایم
27 مارچ 2009, 09:44, توسط حقبین
من مطابق سفارش آقای انصازی آنراخواندم اما هیچی که بدرد ما بخورد درآن نیافتم. آقای انصاری که خود از تبار عرب است به آن چسپیده و بخاطر تاءمین آیندهء اولادهء شان این خرافات را بما تلقین میکنند که در گرو آن باقی بمانیم. زیرا ایشان از ایشان های روضه هستند و نمیخواهند نان مفت را از دست بدهند. شما کاملاء درست میگویید. این خرافات دیگر بدرد ما نمیخورد و باید عاقلتر باشیم.
21 آپریل 2009, 02:12
امیدوارم یک کرامتی که حق توست نصیب تان شود تابفهمی که ائمه چه جایگاهی داردتا چنین گستاخی نکنی
18 آپریل 2009, 06:12, توسط zarlasht salehi "
جهان سپاس از نامه نگار آقای احسان الله امیری و همکارشان آقای کامران میرهزار که راه درک کردن و حقایق یابی را باز کرده اند. امید است که دوستان ما با خواندن مطلب فوق آگاه شوند. چون کشور ما در طی چندین دهه قربانی چنین چیزها شده اند بنام خرافات و مشکلات مذهبی که راه را برای برآورده کردن اهداف شوم دشمنان باز کرده اند، پس من می خواهم ای دوستان عزیز از چنین مطالب بگذریم و نباید چنین اشخاص را اجازه دهیم تا ما را مصروف چنین نظریات و تفکر غیر اسلامی بگذارد و کشوز مان به چیز های ضرورت دارد که باید با آنها همکار باشیم. پس جای افسوس است که مردم ما فریب چنین خرافات شده که اصل و مایه ندارد.
باید بدانیم که ما مسلمان هستیم و اگر هستیم پس حتما قرآن عظیم الشان را با معنی آن میدانیم و حکم قطعی قرآن کریم این است که انسان در تمامی نماز های خود تعهد می نماید که ( ایاک نعبد و ایاک نستعین ) الهی ! خاص تو را عبادت می کنیم و خاص از تو کمک می خواهیم. پس یک مسلمان چطور از یک بنده ی دیگر خداوند ابراز مشکل کرده و کمک بخواهد.