تجارت خلیلزاد
آقای خلیلزاد درآستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری درک می کند که تجربیات و اطلاعات وی در مورد گروه ها، احزاب و موضع کشور های منطقه، برای بازیگران و روشنفکران بی خبر از پشت پرده قضایا، جاذبه دارد و این تجربیات با پول گزافی به فروش می رود
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
دکتر خلیلزاد جمهوری خواه افغانی الاصل امریکایی تا زمانی که در تلویزیون طلوع، هدف سفر وی افشا نشده بود، طوری نمایش می داد که وی بار دیگر با همان قدرت قبلی به کابل آمده است تا درافغانستان نظام سیاسی درست کند. اما وقتی ماهیت سفروی افشا شد، او مجبور به تصدیق این نکته شد که مأموریت وی، از سوی مقامات جدید کاخ سفید( دموکرات ها) منظور نشده است.
آقای خلیلزاد اکنون یک مأمور بازنشسته و غیر رسمی است. اما موقعیت خودش را هنوز هم به عنوان یک چهره با نفوذ درمیان سیاسیون و رهبران تنظیم ها و افراد به ظاهر تکنوکرات حفظ کرده است. آقای خلیلزاد درآستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری درک می کند که تجربیات و اطلاعات وی در مورد گروه ها، احزاب و موضع کشور های منطقه، برای بازیگران و روشنفکران بی خبر از پشت پرده قضایا، جاذبه دارد و این تجربیات با پول گزافی به فروش می رود.
بدین ترتیب، دکتر خلیلزاد به کابل آمده بود تا تجربیات دوره کار رسمی خویش را در شرایطی به فروش برساند که موقعیت رسمی ندارد؛ او از یک نظر درست تحلیل کرده بود. زیرا بسیاری بازیگرانی که قصد دارند با پول های گزاف به صحنه انتخابات وبازی های نمایشی رسانه ای وارد شوند، نیاز دارند تا با دست شخصیت های نظیر خلیلزاد ( هرچند درظاهرامر) تبرک شوند.
سوال این جاست که مصارف جلسه افغان ها در دوبی را چه منبعی پرداخته بود؟
چرا خلیلزاد درین باره ساکت بود؟
هزینه این جلسه از سوی منابعی پرداخته شده بودکه هنوز تلاش دارند برای تنظیم ها وگروه های وابسته به دوره های تخاصم و رویارویی داخلی، نقش تازه داده شود. نقش تنظیم ها به معنی اهدای نقش به مردم نیست، به چند شخصیت محدودی است که در معامله با قدرت ها پیشقدم بوده اند وحالا هم تلاش دارند درهمان مقام باقی بمانند و سرنوشت سیاسی و نظام سازی آینده را به شیوه سنتی خود شان معامله کنند تا قدرت خویش را ابقا کنند.
خلیلزاد از جمله طراحان ناکام قصرسفید درافغانستان است و هنوز هم از تکرار اشتباهات خویش واهمه ندارد.
دسته هایی از افراد عاطل وباطل که درغرب به بن بست رسیده و شیره فکری و ارادی شان به تحلیل رفته بود، روی شانه تنظیم ها به افغانستان برگشتند و مضحکه وحشت ناک حکومت داری و فساد سالاری را بر مردم تحمیل کردند. همین تنظیم ها که سال ها برضد اقشار شاه پرست و دیوان سالاران چاپلوس شعار داده بودند، در زمان حکومت کرزی حتی حاضر شدند به چهره های دست چهارم و پنجم ادوار گذشته در پارلمان رأی بدهند. تاریخ یک بار دیگر ثابت کردکه ائتلاف تکنوکرات ها و تنظیم ها نتیجه ویران گری ازخود به جا گذاشت.
اکنون افغانستان به نظام ائتلافی نیاز ندارد. رئیس جمهورحامد کرزی در یک مقطع، از ائتلاف سازی ها تبرا نمایی کرد؛ اما درعمل، حکومت کم رمق ائتلافی و مصلحتی را بنیان گذاشت و بنیان فرصت های مساعد برای ایجاد نظام قانون را ضعیف کرد. داستان هنوز خاتمه نیافته است و درامه های ائتلاف سازی های دیگری در دستور کار قرار گرفته است که مأموریت اخیر خلیلزاد مؤید آن است.
نیاز اساسی برای افغانستان آن است که به دوره و تجارب زیان بار کرزی خاتمه داده شود. راه دیگری هم وجود ندارد و جامعه جهانی نیز درین چند سال به نتایج مشخصی رسیده است. سیاست کنونی امریکا سیاست تغییراست و تلاش برای تکرار ائتلاف های ضد نظم وقانون، خطر گسترش جنگ منطقه ای را به همراه دارد. حکومت باید براساس ظرفیت تشکیل شود. تنظیم ها هیچ کدام نماینده اقوام نیستند. تنظیم ها ممثل یک ائدیولوژی بودند وهستند.
برخی اعضای ناکام کنگرس امریکا به کمک خلیلزاد ، برای خود شان راه بزنس های جدید را در افغانستان باز می کنند. این تجارت سیاسی بازار گرم داردو کشور های ایران و پاکستان نیز برای پیشبرد اهداف خود شان برضد امریکا و غرب، ازین طرح هایی که روند طبیعی و مفید برای افغانستان را مختل می کند، حمایت مالی و سیاسی می کنند.
تجارت خلیلزاد از تلاش های حکومت برای بقا جدا نیست. همایش دوبی بدون شک در همکاری ومفاهمه با تیم حاکم در ارگ به راه افتاد. آن چه درین همایش تازه گی داشت، استفاده از نام روشنفکران و سیاست مداران «جوان» افغان بود. واقعیت این است که تجربیات ودریافت های سیاست دانان جوان به مراتب حساس تر وعمیق تر از بازی های تکراری بازیگران ناکام است.
سیاست دانان جوان افغان وقوف دارند که امریکا درحال ساخت یک استراتیژی بزرگ درافغانستان است که با روش های ناکام و معلق گذشته تفاوت دارد. درین طرح جدید امریکا، بعد از تحقیق و بررسی های لازم، نظریات و تجارب قشر جوان افغانستان به طور جدی درنظرگرفته می شود.
گزارش هایی وجود داردکه نقش تنظیم ها درحکومت آینده، برخلاف هفت سال اخیر که خیلی تعیین کننده بود، بیشتر جنبه مشورتی خواهد داشت. تنظیم ها درحکومت آینده، قدرت اجرایی نخواهند داشت و مانند هفت سال اخیر، نخواهند توانست که هرزمانی منافع شان ایجاب کند، به کابینه حکومت وزیر ویا معین معرفی کنند. طرح امریکا آن است که آنچه درهفت سال اخیر درافغانستان روی داده است، دیگرقابل تکرار نخواهد بود. درجریان این سال ها، یک قشر جدید کادری درافغانستان پرورش یافته است که حضور تکنوکرات های بدون تخصص ومدعایی را منتفی می کند. ذهنیت ها به حد کافی روشن گشته و جامعه جهانی نیز به عقب نگاه نخواهد کرد. حکومت آینده حکومت محاسبه خواهد بود و دسته های مافیا، مختلسان و باند بازان مورد رسیده گی و پیگرد قرار می گیرند.
احدی نماینده ی گروه افغان ملت نيست
برخی منابع از ائتلاف زلمی خليل زاد و اشرف غنی احمد زی سخن می گويند. اين دو تن هر دو به عنوان طالب نکتایی پوش شناخته می شوند که علی رغم مانع قانونی برای انتخاب آنان به عنوان رييس جمهوری افغانستان، با شکستن قانون می خواهند بر رياست قوه ی مجريه ی افغانستان تکيه بزنند
يكشنبه 22 مارس 2009
زلمی خلیل زاد، علی احمد جلالی و اشرف غنی احمدزی شهروندان افغانستان نيستند
بند اول ماده ی 62 قانون اساسی در شرایط رييس جمهور: تبعه افغانستان ، مسلمان و متولد از والدين افغان بوده و تابعيت کشور ديگرى را نداشته باشد.
نخستین اقدام خلیلزاد و مشت محکم مردم ننگرهار
ما به بهانه این دعوت شده بودیم که گفته بودند در باره نشست دوبی و فیصله های آن برایتان معلومات میدهیم اما وقتی که محفل شروع شد تعداد محدود از طرفداران خلیلزاد شعارهایی را مبني بر حمایت وي در انتخابات سر دادند، شما بگوید فرق بین جورج بوش و خلیلزاد در چي است؟ اگر ما به خلیلزاد راي بدهیم این به معني خیانت به ملت افغانستان و دادن راي به جورج بوش است، در بین خلیل ز اد و بوش هیچ فرقي نیست، و همه افغانها و برادران ما انشالله به خلیل زاد راي نه خواهند داد و ما این محفل را تحریم نموده و آن را با احساس وطندوستي که داشتیم برهم زدیم
جمعه 20 مارس 2009
پيامها
22 مارچ 2009, 08:46, توسط صفدر بيگي
I would like to thank you Kabulpress for publishing such usefull articles for their viewers, I think Khalil Zad will be the next afghanistan president since he got USA as his backup, and Afghanistan is caverted to a Toy for US and they play with it in anyway they want
آنلاین : Republic Of Silence جمهوريِ سکوت
22 مارچ 2009, 11:08, توسط سروش
مامون عزیزسلام
من با شما کاملآ موافق هستم و از روش ها و بازی های تنظیم های به ظاهر دین پرست و در واقع بد نام و دین ستیز و هم چنان فساد سالاران که تحت نام تکنوکرات ها به افغانستان وارد شدند و در پیوند پناه و پیدا با چهره های به ظاهر جهادی که بالای خون مردم ما تجارت کرده اند و تجارت دارند و افغانستان را به بد نامترین و بی اعتبار ترین و فاسد ترین کشور های دنیادر طی هفت سال گذشته با رهبری بی خردانه ای قبیله سالار (کرزی) که وی نیز بخشی از این فاسدان است خوب شناخت پیدا کردیم. خلیل زاد این چهره شکست خورده وبد نام، "دزدی است که سالها با این گله آشناست". وی و تمام تیم فاسد وی سالها است در پی تلاش منافع شخصی و بزنس خود درافغانستان هستند و به همین نسبت در همآهنگی با برخی از فاسد سالاران دیگرتحت نام تجار وسرمایه گذاران افغان آمریکان که احسان الله بیات این دزد عوام فریب که زمانی در نیویارک تمام مصارف دفاتر طالب ها را تمویل می کرد و خلیل زاد چندین white paper به دفاع از طالبامی ن نوشت مشت از نمونه است، این همه بخاطر وطن پرستی و مردم دوستی نبود بلکه فقط بخاط منافع شخصی خود و باداران شان بوده ولو که به خون و جان هزاران افغان بی گناه هم اگر تمام شود. و اکنون در طی هفت سال که گذشت منافع تجاری و اقتصادی این فاسد ها در افغانستان ریشه گرفته. شرکت نفت عزیز هوتک و عزیزی بانک نمونه های کسب های بی سرمایه ای است که با استفاده از قدرت توسط خلیل زاد ایجاد و در خفا مدیریت گریده است و احسان الله بیات نیز از این امر مستثنا نیست.
خلیل زاد فقط خواست امتحان کند که آیا باز هم از حیله های قبلی خود نفع گرفته میتواند یا خیر. وی که دوست شخصی آصف زرداری رییس جمهوری پاکستان است و در طی دوره ماموریت اش در ملل متحد سرو کله ای با ایران نیز شور داده و اکنون فکر میکند در تفاهم با آنها در افغانستان کاری از دستش بر میآید که این خواب است (گاو پیر پنبه دانه خواب می بیند).
بی یاد داشته باشد هر زمانیکه پله سیاس به نفع هر شخصیت دیگری در افغانستان تغییر کند، خلیل زاد و هم قماشان وی در پهلو و کنار همان شخص به دم تپاندن شروع خواهند کرد. این ها جز پول، سرمایه، استفاده جوی از قدرت به هیچ اصول دیگری پای بند نیستند، اما زوال شان در افغا نستا حتمی است.
پالیسی ها ایجاد ترس وهم با استفاده از قدرت امریکاو جعل کاری سیاسی و حقوقی و مصارف اوپراتیفی مافیایی دیگر زمان خود سپری کرده و آمریکا متوجه اصل قضیه گردیده است و این خلیل زادی دیگر مهره سوخته، بد نام و بی کفایت در آمریکا دارد آهسته آهسته چهره بد نام خود را افشا میکند.
خلیل زاد و باقی تیم فاسد وی باید مورد باز پرس و محاکمه در افغانستان قرار بگیرند
22 مارچ 2009, 11:34, توسط عابد
اگر خلیل زاد میتواند در افغانستان نقش داشته باشد، پس باید کنفرانس خود را در داخل افغانستان بر گزار می کرد. خایین خایف از دور امتحان میکند که زمینه برگشت برا دامن زدن به توطه ها برایش مساید است یا خیر.
تکنوکرات ها افرادی را وارد افغانستان نمودند و در پوست های مهم دولتی با معاش گزاف جابجا نمودند تا زمینه رشوت و فساد را برای کمپنی های قرار دادی شان مهیا نمایند.
دزدان پروفیشنل که نمونه های آنها وحید الله شهرانی، ادیب فرهادی است
22 مارچ 2009, 11:36, توسط عابد
لطفأ تصویر این فاسد را از صفحه کابل پرس? بردارید. با دیدن این چهره های منافق دل انسان از انسانیت سرد می شود
22 مارچ 2009, 14:21, توسط جلال ابادی
به همه سلام !
مامون ایا شما کدام راه و اصول مبارزاتی دارید و یا خیر؟ به دلایل ذیل در نوشته قبلی تان از تنظیمهای اسلامی مانند شورای نظار مسعود و در دفاع از مسعود قرار داشته اید و اکنون دیده می شود که از اخوانی ها بد گفته اید ما نمی دانیم کدام نوشتار تان را مورد قضاوت خود قرار دهیم .
نتیجه همین است که شما فاقد اصول سیاسی بوده اید و از خود کدام راه و رویش ندارید و یا بطور یک اپورتونست عمل می کنید امید است نوشتار تان باهم در ارتباط نظریاتی تان قرار داشته باشد و این یک توصیه به شما بوده است.
توصیه دیگر اینکه لطف نموده در نوشتار تان از کلمات بیگانه استفاده نکنید مانند ( بزنس)
جلال ابادی
آنلاین : تجارت
23 مارچ 2009, 08:14, توسط توفیق
جلال آبادی صاحب لطف نموده توضیح دهند که (اپرچونیست یا طوریکه ایشان نوشته اند، "اپرتونست") نیز یک کلمۀ بیگانه است یا خیر؟
24 مارچ 2009, 13:04, توسط جلال ابادی
توفیق صاحب! عفو می خواهم تشکر از رهمنایی درست تان
جلال ابادی
آنلاین : تشکر
24 مارچ 2009, 14:06, توسط مرید محسن
اگر اشتباه نکنم اقای خلیزاد از زیرکی سیاسی خاصی برخوردار است که در کم اشخاص خارج دیده بنظر می رسد و موفقیت اورا از تجربه سیاسی وی که در پست های مختلف ومهم که تا این زمان بان پرداخته میتوان بخوبی حدس زد...
اگر وی ریس جمهور شود من متیقن استم که گره کور سیاسی این مملکت رنج دیده هرچه زودتر باز خواهد شد ولی مشکل پیش راه وی مسله حکومت قبیله است ولی با تجربه که در سیستم پیشرفته سیاسی امریکا فرا گرفته نواقص این معضله را نیز میداند اگر او غفلت نکند شاید بتواند با اندیشه و تجربه اندوخته سیاسی خود یکنوع موازنه را در ساختار قبیله ای افغانستان نگهدارد و من درین مورد باینده خوشبین استم...