
وزارت اطلاعات و فرهنگ یا مرکز ترویج تروریزم فرهنگی؟
رفتار مریض وعصبیت برانگیز دربرابر فرهنگ وبخصوص دربرابر ارزشهای فرهنگی یک قوم بخصوص که ازپیشانی تاریخ افغانستان هنوز فواره های خون آنها می جوشند، درحقیقت اوج خصومت ورزی ودشمنی عریان با فرهنگ وتاریخ یک ملیت میباشد. تاریخ افغانستان باویرانگریهای تمدن برانداز، قتل عامهای خونین، نسل کشی، کوچ اجباری، وغارت رقم خورده است.
براساس گزارش سایت بی بی سی، یازده عنوان کتاب که چندین عنوان آن بازخوانی تاریخ هزاره های افغانستان وجنایت سازمان یافته تسلسل استبداد درحق این مردم بوده است، به دستور، وزارت اطلاعات وفرهنگ، دادگاه عالی ولایت نیمروز، به دریا ریخته شده است. مقامات یادشده بعد ازآنکه به زغم خودشان این کتاب ها را مغایر سازه های وحدت ملی، روحیه همگرایی و شان شهروندی مردم افغانستان تشخیص داده اند، برای جلوگیری از آشفتگی ملی، آنها را به دریای هیرمند ریخته اند. باتوجه به رفتار خصم آلود دولت آقای کرزی دربرابر ارزشهای فرهنگی مردم افغانستان ،این گونه رفتار نیز دور ازانتظار نمی نماید اما دریک چشم انداز ژرفتر عصاره ی تفکر ونیت درونی حاکمیت را نسبت به فرهنگ، تاریخ، و داده های تاریخی مردم افغانستان درمعرض نمایش میگذارد.
اولا که اگر شعارهای سیاسی را کنار بگذاریم وحدت ملی درافغانستان وجود ندارد که با وارد شدن چند عنوان کتاب شیرازه های آن ازهم بپاشد. ثانیا اگر سازه ها وشیرازه های چنین وحدت ملی فرضی با خواندن کتابهایی که درمورد بازخوانی تاریخ هزاره ها نوشته شده اند، ازهم بپاشد، چه بهتر که هرچه زودتر ازهم بپاشد تا سازه های وحدت ملی واقعی دربستر ارزشهای مشترک وبا تعامل نمادهای مشترک پی ریخته شود که فقدان آن سالهای متمادی برای مردم افغانستان مصیبت آفریده است.
اما واقعیت این است که اینگونه رفتار مریض وعصبیت برانگیز دربرابر فرهنگ وبخصوص دربرابر ارزشهای فرهنگی یک قوم بخصوص که ازپیشانی تاریخ افغانستان هنوز فواره های خون آنها می جوشند، درحقیقت اوج خصومت ورزی ودشمنی عریان با فرهنگ وتاریخ یک ملیت میباشد. تاریخ افغانستان باویرانگریهای تمدن برانداز، قتل عامهای خونین، نسل کشی، کوچ اجباری، وغارت رقم خورده است. کتمان کردن واقعیت های تاریخی هرچند که دریک مقطع زمانی ممکن بتواند برجنایت های تاریخی تسلسل استبداد سرپوش بگذارد، اما گرهی را ازمعضل بازنمیکند وبر زخمهای قربانیان استبداد هم مرهم نمیگذارد.
هزاره های افغانستان به روایت تاریخ، ازقربانیان اصلی استبداد دراین سرزمین اند که به جرم هزاره بودن درابعاد وسیع و اشکال فجیع مورد تهاجم وقتل عام تسلسل استبداد قرار گرفته اند، ازخانه های شان رانده شده اند و دروطن شان آواره زیسته اند. بازخوانی تاریخ هزاره ها ازیکسو اوج درنده خویی وخون آشامی استبداد را به تماشا میگذارد و ازسویی پرده از مظلومیت ومحرومیت مردمی برمیدارد که سرشار ازاستعداد اند اما به جرم وابستگی قومی بیشتر ازیکصد سال بارتحقیر واهانت را به دوش کشیده اند. سرنوشت تاریخی هزاره های افغانستان درحقیقت آیینه پرداز سرنوشت مصیبت بار و سیاه بختی تمام مردم افغانستان میباشد. هزاره ها درگذرتاریخ افغانستان ازمیان دریای خون عبورکرده اند و بازخوانی تاریخ آنها در حقیقت بازخوانی تاریخ استبداد درافغانستان میباشد؛ درست چیزی که شناخت آن واعتراف به آن نیاز معاصر مردم افغانستان از سنت به مدرنیزم دانسته میشود. هزاره ها علیرغم اینکه درساختن زیربنا های افغانستان سهم برجسته داشته اند اماخود محروم زیسته اند. شاهراه کابل نغلو توسط کارگران هزاره احداث شده است و ده ها کارگر درجریان احداث این شاهراه جان داده اند. هزاره ها مبارزه ضد استبداد را نیز پرچم داری کرده اند که شهید عبدالخالق نماد برجسته وماندگار این شهامت می باشد. عبدالخالق قهرمان ضد استبداد است که متاسفانه تاهنوز حق قهرمانی آن ادا نشده است.
هرچند که مردم هزاره قربانیان اصلی استبداد بوده اند اما تولیدگران مرگ ومصیبت نیز درشعله های آتشی که خود برافروخته اند خاکسترشده اند. بازخوانی تاریخ هزاره ها درواقع به سوالهای بی شمار امروز پاسخ میگوید ومردم افغانستان برای ساختن آینده بهتر و شناخت گزاره های مرگ آفرین این کشور بیش ازهروقت نیاز به شناخت و باز خوانی رخدادهای تاریخی دارد. شناخت حوادث تلخ تاریخی هرچند که سیمای خشونت ریز وخون آلود استبداد را به تماشا میگذارد وبرای وارثان آن سنگین تمام میشود، اما این شناخت برای مردم افغانستان امکان ایجاد بسترهمزیستی مسالمت آمیز رافراهم نموده وسازه های وحدت ملی را شکل می بخشد..
به دریا انداختن کتاب و آن هم بیشتر کتابهایی که تاریخ هزاره های افغانستان را بازخوانی کرده است هرگز نمیتواند مسیر بازخوانی تاریخ ملیت های محروم افغانستان را مسدود نموده وازانتقال اندیشه ودانش تاریخی جلوگیری نماید. جهان امروز علیرغم آشفتگتیها و پریشانیهایش، ازلطف تکنولوژی معاصر چنان بهم فشرده شده است که برای انتقال اندیشه مجراهای گوناگون وجود دارد. وقتیکه اندیشه به امواج تبدیل میگردد خطیب ومخاطب علیرغم هزاران کلیومتر خط فاصل ازدورترین نقطه جهان به هم میرسند حتی اگر تمام کتابهای افغانستان هم به دستور آقای خرم به دریا انداخته شود. اما این نوع رفتار مریض بافرهنگ وارزشهای فرهنگی درحقیقت اوج خصومت وکینه ورزی تیم ریس جمهور کرزی را نسبت به فرهنگ وارزشهای دموکراتیک درمعرض تماشا میگذارد که باشعارهای فریبنده ی تعهد به ارزشهای دموکراتیک فرمانروایی میکند. این رفتار درواقع یک نوع انتحار فرهنگی میباشد که به قصد نابودی ارزش وفرهنگ یک جامعه صورت میگیرد. هرچند که تاریخ افغانستان نمونه های فراوانی ازاین نوع انتحار فرهنگی را درپیشانی خود نقش دارد، اما این مورد به دلیل اینکه درسایه حمایت جامعه بین المللی صورت میگیرد اندکی عجیب می نماید.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره
این کتاب را بخریدخانم حضرتى : شما تحليل خوب کرديد اين تروريزم فرهنگى است اما شما که در خارج کشور زندگى ميکنيد در دوران جنگ هاى داخلى هم در اينجا نبوديد مردم اينجا خون ميخوردند و شما به نام همدردى از غربى ها امتياز گيرى ميکرديد و عيش و نوش ميکرديد امروز گاهى از غم اين قوم و گاهى از قوم ديگر فرياد ميکشيد که در انهم هدف تان خدمت به اين قوم و يا ان قوم نبوده بلکه اتش نفرت را در ميان اقوام افغانستان دامن زدن است خانم حضرتى وقتى پوهنتون کابل در اختيار حزب وحدت قرار داشت و ايرانى ها امدند و تمام اثار کتابخانه پوهنتون کابل را که اکثريت اثار ان انقدر گرانبها بود که خارجى ها از بيرون مى امدند و از ان اثار ديدن ميکردند ده ها هزار جلد اثار ناب و دست نخورده توسط بيست موتر لاري به ايران برده شد و تا امروز درک ان معلوم نيست که ايرانى هاى با فرهنگ شما اين اثار را سوختاندند و يا هم در مرداب هاى ايران غرق نمودند ايا شما تا امروز از اين مسله اگاه بوديد و اگر بوديد چرادر موردش چيزى ننوشتيد مگر اين تروريزم فرهنگى نبود ؟ ويا لا اقل از برادران همزبان و با فرهنگ ايرانى تان نپرسيديد که شما اثار کتابخانه پوهنتون را چرا دزديديد ؟ بعد از سقوط طالبان ايران در هيچ عرصه يي با افغانها کمک نکرده است تنها براى کتابخانه و کانون هاى فرهنگى که در ان اثار دست خورده و خود ساخته ايرانى جابه جا شده است کمک کرده است و اين اثار چندين بار ارزيابى شده است که واقيعت هاى تاريخى ، سياسى ، فرهنگى و مذهپى را وارونه بيان داشته است کسانيکه به چاپ و تجارت همچو اثار دست ميزنند و انهم به فرموده اخوند هاى ايرانى از اين بد تر بايد سزا ببينند من معتقدهستم که شما اينرا ميدانيد که ايران در پى نابودى تاريخ اين کشور است زيرا شماو امثال شما در اين عرصه بآ ايران همکارى دارند معاش خوران و جيره خواران ايران در داخل دولت ، در احزاب سياسى در پارلمان و غيره جاها کم نيست امروز تمام تاريخ کشورت در خطر است و شما با لاى تاريخ يک مليت که بآ هزاران دست کارى ، دروغگويي و ايجاد حادثات ناولى و داستانى که حقيقت ندارد نوشته شده است گيريه ميکنيد لطفا بعد از اين انچه مينوسيد ، در مورد انچه فکر ميکنيد فرا مليتى باشد
بلی خانم حضرتی دقیقا همانگونه که فرموده اید برای ساختن آیند ما باید تاریخ گذشته خود را بررسی کنیم من هم معتقد ام که بدون بررسی گذشته نمی شود آینده را رقم زد. باید آنچه در برابر ملیت مظلوم هزازه ما از قرنها به این سو انجام گرفته بررسی شود چه کله منارهای عبدالرحمن و کوچ اجباری این ملیت توسط حاکمان بعدی و چه قتلعام آنان در افشار کابل توسط «قهرمان ملی» شما و چه قتلعام شان توسط طالبان.
خانم حضرتی شما باید بسیار دیدهدرا و بیشرم باشید که از یک سو در مورد استبدادی که بر هزارهها رفته مینویسید و از سوی دیگر به دفاع از شورای نظار میپردازید که در یک شب بیشتر از 1500 هزاره را به دستور «آمر صاحب» تان از دم تیغ کشیدند.
راستی از به دریا ریختن کتابها توسط وزارت اطلاعات و فرهنگ گفتید زیاد تشویش نکنید باز هم به قول خود تان تاریخ را به بررسی گیرید این کشور با مردم بدبختش همین گونه وزیران اطلاعات و فرهنگ داشته اند کریم خرم گلبدینی و صدیق چکری کتابسوز.
برادر محترم: خانم حضرتى لودسکيپر شوراى نظار است من برايش ميگويم که در مورد جنايتکاران چندصد سال قبل گيريه رابس کنيد اگر شما واقعا غمخور مردم هزاره هستيد در مورد قتل افشار که بر بنياد يک روايت 3000 و به روايت ديگر 5000 هزار هزاره توسط پيغمبر شما مسعود قاتل ديروز به قتل رسيدند يک مقاله بنويسيد که ما هويت اصلى و بى طرفى شما را تصديق کنيم لطفا در مورد شصت هزار شهيد بيگناه شهر کابل بنويس که توسط قوماندانان جهادى در راس انها مسعود کشته شدند در مورد گور هاى دسته جمعى بنويس که توسط قهرمان ملى شما به نام هزاره، و پشتون و غيره کشته شدند _______
به هررنگى که جامه خواهى ميپوش _____ که من از طرزخرامت ميشناسم
بلی بی بی جان قند: فکر مکنم تازه از خواب بیدار شدی وامروز به طرفداری قوم هزاره سخن می زنی ونام از قهرمانی عبدلخالق میګری،مګرم ان روزها را قوم با شها مت هزاره فرا موش نه خوا هند کرد که قهرمان احمد شاه مسعود برادر شوهر همشیره جان شما(ولی جان مسعود) در یک شب در منطقه افشار کابل به صدها نفر از مردم بی ګناه قوم هزاره شامل زنان واطفال از تیغ تیر کردن ودار نه دار انها را چور وچپاول کردن،ایا به نظر شما مردم با شهامت هزاره ان ستم وظلم را خواهند فرا موش نمود؟ به نظر من هر ګز فراموش نه خوا هند کرد وروزی خواهند رسید که استوخنها احمد شاه مسعود را محکمه نما ید .انشالله
خدمت حامد جان وديكر جوجه هاى فاشيست قبيله عرض كنم كه ضرورنيست وجدان خودرا تحت فشار قراردهى و اوسانه سرمنكسك كه ساخته و بافته جند فاشيست زن شتيز كتاب شوز بى فرهنك است طوطى وار تكراركنى .واضحا كه خودت حافظه هم ندارى كه را جع به كزشته ها حرف بزنى ولى امروز شوراى نظار نيست كه بالايش بهتان ببندى.به حافظه خود بسبار كه فاشيزم قبيله اينبار يكى از ننكين ترين جنايات ضد بشرى را به اجرادراورده است.اين همه از انديشه فاشيستى افغان ملتى نشت ميكند.راستى اصل مطلب در اينجاست كه در عقب اين فاشيستك ها فاشيستان خارجى قراردارد . اصلا انها ميكوشند تو سط بيلرهاى قير نفرت ايجاد كنند.همه ماو شما ميدانيم كه اصلا درين سرزمين دولتى وجودندارد .البته كشورهاى خارج كوشيدند رهبران اقوام غير بشتون كه همه خوشباور بودند بنام دموكراسى فريب بدهند و انها هم بيدون هيج تظمينى خودرا در اغوش فاشيزم انداختند ازان روز به بعد همين جفا جريان دارد و فا شيزم قبله بيداد ميكند.جون فاشيستان قبيله هميشه معامله ميكنند بدين لحاظ براى كشور هاى خارج انها طرف مناسب هستند.ازينكه هرجه بيشتر دربين ما نفرت ايجاد شود انهادست به اين طور اعمال ميزنند كه خشم ديكر اقوام را در قبال دارد.همه جنكها كه شده همه كشت و خون ها كه شده مسول درجه يك باكستان و مزدوران بشتون ان است.بدين حساب نه هزاره نه اوزبيك نه تاجك درين جنكها تحميلى كناهى داشت بلكه همه شيطنت فاشيستان قبيله بود.همه جيزها از امروز واضح است.اين امروزشان وان ديروزشان.همه سراسر تاريخ سياه .وافرادى هم بيدا ميشود كه مانند حامد جفنك ميكويند.
Iranian regime is a religious faschist regime. this Akhond
.is one of the most important Akhond in the regime.look at this video
http://www.youtube.com/watch?v...
در بین دوستانم که تعدادی از آنها پشتون نیز است، همیشه یک مذاق می کنیم و آن اینکه: "پشتون خوب کم پیدا میشه". وقتی در اینجا نظرات را آدم از سر تا آخر بخواند متاسفانه اکثر هم میهنان پشتون ما یا این فاجعه را تایید می کنند و یا از پهلوی آن بی تفاوت تیر می شوند. حالا در اینجا نویسنده در باره کتاب شویی نوشته، شما در این باره نظر بدهید. اینکه در جاهای دیگر کدام فاجعه توسط کی آفریده شد موضوع جداگانه است، در وقتش باز نظر بدهید. اگر واقعا در دام فاشیزم نیستید، اول این عمل زشت را تقبیح کنید ورنه کم کم ثابت میشه که پشتون خوب کم پیدا میشه.
بلی وزارت فرهنگ مركز ضد فرهنگ در افغانستان است ولی فراموش نكنيد كه بزرگترين تروریست فرهنگی در جهان معاصر ایران میباشد.
ایران بعداز كودتاه ننگين پهلوی ها كه ترك های خودفروخته بودند، بزرگترین جفا را در حق مردمان غیر فارس منطقه و حتی بر علیه تاريخ ترك ها نمودند، این دولت فاشیست صفت صدها هزار كتاب جعلی را در حق تاريخ اعم از عرب ها، ترك ها ، تركمن ها كردها، لرها طبغ، نشر و صادر كردند.
ایرانی ها با الهام از كتاب نفاق افگنانه مريض روحی قرن وسطی بنام فردوسی كه عقده نامه “ شهنامه” را در زير ريش سلطان غزنه تخيل كرد، هزاران كتاب شوونستی را به چاپ رسانيده و به برتری جویی های ننگين با پيروی از خط ادولف هيتلر كه عاقبت آن به همگان معلوم است، دامن زدند كه این وضعیت تا هنوز ادامه دارد. حالا كه یك گروپ شوونيست های تاجيك گردهم جمع آمده اند و از نام فرشته و فرشته مانند ها چرندیات را به نشخوار غیرآگاهان قرار ميدهند.
در این تيم شورای نظار اشخاصی مانند بشیر بغلانی، بصير كامجو رهين از سايت خاوران، دستگير پنجشيری، نورالحق نسيمی وغيره این قماش مردم گردهم جمع آمده اند كه چندی قبل آزمايش موشك ایرانی را ده همديگر تبريك گفته و جشن گرفتند.
البته كه نویسنده این مطلب احساسات آمیز گویا فرشته بازيچه یی است بدست شوونيست مشرب های شورای نظار كه گاهی تاجيكستران بزرگ را خواب ميبينند و گاهی هم تمام جهان را آریایی ترسيم ميكنند.
آريایی بازی این قماش مردم، آنقدر این كمله را مزخرف و مسخره كرده است كه روزی در تشناب پوهنتون كابل نوشته شده بود “كناراب آریایی” ، در واقع گپ “آريایی” این قماش مردم به “پته خزانه” پشتونها ميماند كه اساس آنرا تخيلات خودبزرگ بينی مآيوسين تاريخ تشكيل ميدهد.
آریایی از كشور آريانا
خانم فرشته ! زمانیکه مقاله ات راخواندم دیدم که توتا چه اندازه منافق هستی ! تعدادی که به زعم خودت کتاب هارا دردریا انداخته اند آنرا بد گفته ومیخواهی احساسات یک ملیت را برانگیزی ولی آنانیکه قتل عام افشار را دستوردادند ، حتی افراد سیاف را برای تجاوز برزنان ودختران آنجا دعوت کرده بودند وبه اصطلاح ازکشته ها پشته ها ساختند آنرا قهرمان میگویی ومی ستایی واین را یک حق مسلم این جانی میدانی . پس لعنت براین درک غیرانسانی تو واین نفاق افگنی وشرارت تو.
خیلی شرم آور است، شرم آورتر اینکه رییس جمهور به اصطلاح دموکراتیک نیز خود را به خواب زمستانی زده و در مقابل این عمل شنیع سکوت اختیار کرده است.