شملۀ میرویس نیکه و احمدخان ابدال را بخاک مالیدند!
خاطرات تلخ روز های شانزدهم و هفدهم حوت را ، نه تنها شهریان شریف کابل ، بلکه تمام مردم افغانستان به حافظه دارند ، که در نتیجۀ کودتای خشمگینانه و نا عاقبت اندیشانۀ تنی ، به حمایت آشکار استخبارات نظامی پاکستان ...
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
تاریخ ، آن گلوله باران سنگین هفتم مارچ 1990 را که ، شهنواز تنی بر پیکر زخمی شهر کابل ، بخاطر تضاد های فکری ، انتقام جویی های شخصی ، حزبی و قبیلوی ، از دوکتور نجیب الله ، براه انداخت ، هرگز فراموش نخواهد کرد . این شخص پُررو، با بیشرمی تمام ، بعوض اینکه بپای میز محاکمه کشانیده شود ، بر عکس خود را کاندید ریاست جمهوری کرده است .
ریاست خ . ا. د ، در دسمبر 1989 بسیار دقیق و مؤثق اطلاعاتی بدست آورد ، که یکتعداد خلقیها بوساطت سازمان جاسوسی گلبدین « شفا » ارتباطات تنگاتنگی با استخبارات نظامی پاکستان برقرار ساخته اند ، دوکتور نجیب الله ناگزیر شد ، تعدادی از آنها را تحت نظر ، و عده ای را دستگیر نماید ، تنی نیز شامل این لست بود ، به بهانۀ حمایت از خلقیها دست به کوتای خونین و نافرجام زد .
خاطرات تلخ روز های شانزدهم و هفدهم حوت را ، نه تنها شهریان شریف کابل ، بلکه تمام مردم افغانستان به حافظه دارند ، که در نتیجۀ کودتای خشمگینانه و نا عاقبت اندیشانۀ تنی ، به حمایت آشکار استخبارات نظامی پاکستان ، خسارات بس سنگین وهنگفتی به قصر دارالامان ، میدان هوایی بگرام ، گارنیزون کابل ، کلوپ عسکری ، بالاحصار کابل ، رادیو کابل ، ارگ ، چار راهی پشتونستان و غیره دارایی های عامه وارد ساخت ، و ده ها انسان مظلوم جام شهادت را نوشیدند .
در جهان کودتا های زیادی اتفاق افتاده ، که بسیاری از آن بخاطر منافع ملی بوقوع پیوسته ، نظام های استبدادی ، سلطنتی و ضد مردمی را به سیستم های جمهوری دموکراتیک تبدیل ساخته ، اما کودتای تنی گلبدین نه تنها بمنافع ملی ما نبود ، بلکه ضربۀ شدیدی به منافع ملی ، دسترسی پاکستانیها به نقشۀ دفاعی کشور ، و توهین بزرگی بمرد م با عزت ما بود . این کودتا به نوع خود یکی از خصومت های فردی بخاطر بقای خلقیها و تداوم حاکمیت قومی ، بدستور آِی اس آی پاکستان ، بهمکاری گلبدین طرح ریزی شده بود ، که در نتیجۀ شکست مفتضحانۀ آن ، عده ای از جنرالان غیور (افغان ؟! ) ، بشمول جنرال عبدالقادر اکا ، جنرال حمزه ، نیازمحمد مومند ، جنرال غلام رسول پیلوت و تعداد دیگری ازین گروه ، شملۀ میرویس نیکه و احمد خان ابدالی را بخاک مالیده ، خود را با لباس های جنرالی و هوا پیمای نظامی افغانی ، بدشمن تاریخی پنجابی تسلیم دادند .
گرچه این شمله ها در طول سه صد سال حکومات حلقه بگوش بیگانه و فرزندان نا خلف ووطنفروش احمد خان ، بار بار بخاک مالیده شده بود ، اما سوگمندانه باید گفت که : معامله گریهای اینبار ، ذلتبارتر از گذشته ها بود ، عمل نامردانۀ جنرالان چند ستاره ی ما ، پنجابی ها را چنان باغرور و سرمست ساخت که ، خروج شوروی ها را حاصل مبارزات خود درج کتابهای تاریخی کردند ، و متیقن شدند که سرسخت ترین مخالفان سیاسی و عقیده وی شان تطمیع میگردد ، نا حق در یکصدسال گذشته از شعار های میان تهی ( دا پختونستان زموژ ) افغانها ترسیده بودیم !! .
درنتیجه ، کودتاچیان یک سرافگندگی تاریخی را بملت ما به ارمغان گذاشتند .
با وجودیکه در سرشت افغانها مرگ صد بار باشرف تر از تسلیمی بدشمن است ، اما اینها با نا توانی طبعی ارثی خود اینکار را کردند .
تنی بر علاوۀ طیاره نظامی ملکیت افغانستان ، نقشۀ دفاعی و راز و رمز نقاط استراتیژی کشور را نیز به آی اس آی تسلیم و رسماً به عنوان جاسوس آنکشور ثبت نام نمود .
آی اس آی پاکستان از « تنی » استفادۀ خوبی بعمل آورد ، او را ملا برادر نام گذاشت !! با عبا و قبای طالبی ، جهت شناسایی دوکتور نجیب الله و مقر نمایندگی سازمان ملل متحد ، در شب پیشروی طالبان بکابل فرستاد ، و پیام نصیرالله بابر را که در مورد پناهندگی رئیس جمهور بود ، به سمع دوکتور نجیب الله رسانید ، داکتر نجیب الله از پشنهاد ی که بوی فرومایگی ، بی عزتی و بیغرتی را می داد ، بخشم آمد و با مُشت گره خورده خود روی تنی را متورم ساخت ، تنی دانست این مرد با غرور تسلیم پنجابی ها نمی شود ، با قنداق تفنگ بیگانه بدن رفیق یگانۀ خود را سوراخ سوراخ و به رگبارش بست ، و هدایت داد تا جسد او را به چاراهی آریانا بدار بیاویزند .
جامعۀ تحصیلکردۀ کشور در تعجب اند که ، وزارت عدلیۀ با در نظر داشت کدام معیار های قانونی ، برای همچو یک شخصیتی اجازۀ فعالیت حزبی را بنام ( دافغانستان د سولی مرلی غورحنگ ) داده و تاکنون چرا دادستان کل کشور یا مدعی العموم ، بجرم خیانت ملی و جبران خسارات وارده بر کشور، علیه این وطنفروشان قانوناً و شرعاً اقامۀ دعوی نکرده ، جای تأثر و تأسف عمیق است .
از آنچه که گفته آمدیم ، البته هدف روی کاندیدان ریاست جمهوریست ، که مردم به کی رأی بدهند .
تحولات و مصائب سی سال پی در پی ، در کشور ، باید سطح آگاهی و درسهای آموزنده ی برای مردم ما بجا مانده باشد ، ملت نباید منبعد قرون وسطایی باندیشند و عمل کنند . پیش از هر تصمیم باید از فرجام آن نیز خود را آگاه سازند .
رأی دادن به کرزی ( همفکورۀ طالبان ) ملا راکتی ( قوماندان قول اردوی کندهار رژیم طالبان ) و تنی ( ملا برادر ) بمعنی امضأ کردن حکم اعدام ملت ، مرگ شایسته سالاری و عقلانیت است ، اگر ما سرنوشت خود را به کسی که در سال پار ، بد آزمودیم با ز بسپاریم ، به یقین که مقام والای آدمیت و اندیشه های پُر بار انسانیت را تحقیرو توهین کرده ایم ، زیرا ما دیدیم که نظام ریاستی آقای کرزی ، همانند نظام های طاغوتی ، از تفرقۀ مردم استفادۀ خوبی بُرد .
حکومت آقای کرزی بجای مصالح و منافع جامعه ، بمصلحت خود و یارانش اندیشیده ، وزرأ و والیان را ، نه باساس شایستگی ، بلکه باساس علایق و اندیشه های قومی ، زبانی و سمتی نصب نموده .
کرزی با انتخاب دو معاون جدیدش ، دو قوم برزگ کشور ما را در نزد مردمان متفکر و چیز فهم دنیا ، مبنی بر نبود رجال برجسته و دانشمند در میان این دو قوم فرهود ، عمداً توهین و تحقیر کرده است . و ناگفته نباید بگذریم که مارشال فهیم قسیم ، کسیکه در زمان پست ریاست امنیت خود ، شخصاً کرزی را بجرم همکاری به استخبارت پاکستان ( آی اس آی ) دستگیر و مورد بازپرسی قرار داده بود ، امروز چه معجزه ی رخ داده که این دو رقیب سر سخت باهم یارو یاور میشوند . ( نفرین باد بر قدرت پرستان ) .
جناب کرزی در روز مراسم تحلیف ، به قرآن سوگند یاد کرد که ، حافظ قانون بوده از منافع علیای کشور حمایت می کند ، اما هیهات !! که اینکار را نکرد !! . بلکه جعل و تصرفاتی نیز از طرف او و باندش در وثیقۀ ملی ما صورت گرفت .
او سیاستمداریست حیله گر ، خوش باور ، معامله گر و سازشکار ، بدین ملحوظ در تصمیم گیری هایش متزلزل و در سیاست هایش نا توان و به وعده هایش بیوفاست . از اینجاست که نگرانی های مردم روز تا روز ازین هم فرأتر می رود .
بی اعتمادی ملت از آنجا نشأت میگیرد که ، در همان روز های نخستین تدویر لویه جرگه ، مسألۀ سرود ملی را به دو زبان رسمی کشور ، به استثنی انگشت شماری از فاشیستان ، همه تائید و بیشتر از 230 نفر رسماً امضأ نمودند ، کرزی نیز تائید کرد ، عده ای از حلقات مشکوک ، به گمان قوی افغان ملتیها بگوش کرزی صیب چیزی گفتند ، لحظاتی بعد جناب از تصمیمش منصرف شد ، و چنان شعری بیمایه و بی محتوایی را انتخاب نمود که ، جای شرمساری و سر افگندگی در مقابل کشور های همسایه نصیب مان گردید ، در فرجام توده های ملیونی کشور باین باور شدند ، که با انتخاب کرزی ، دیگر ما نه دولت ملی ، نه هویت ملی و نه سرود ملی خواهیم داشت .
آقای کرزی در چندین مورد مسایل کاملاً حاد اجتماعی سخت از بی پروایی و بی تفاوتی نا بخشودنی کار گرفت ، که قابل یاددهانی است .
1 در تبادلۀ ژورنالیست جوانمرگ ، اجمل نقشبندی .
2 اغماض و مهر سکوت برلب ، در قتل ژورنالیست دیگر کشور ( روحانی ) مظلوم .
3 در مورد اتهام علیه احمد غوث زلمی و پرویز کامبخش دو انسانی که گناه شان بیگناهی است ، و هیچ جنایتی چون تنی و رفقایش مرتکب نشده اند ، برای هر کدام 20 سال زندان جزائیست بس سنگین ، یکی در کبر سن ، شاید زندگیش را در سلول های زندان پدرود گوید ، و دیگری ایام شباب خود را به کهولت برساند ، مگر برادر دادالله که سر می بُرید ، با ده ها قوماندان دیگری از طالبان و نوجوان انتحاری پاکستانی با تحفه و سوغات ، از طرف کرزی صیب رها گردید، آنها دو باره به گروپهای سربُر پیوستند ، و به اعمال قتل و خونریزی و مکتب سوزی ادامه دادند ، و اما زعیم کشور در قبال غوث زلمی و کامبخش ، لال ، بی خاصیت و منجمد باقی ماند ، درعوض از قلم خودکار و دستگیر دروازه ، ساخت افغانستان در تلویزیون هنرمندانه ریکلام داد .
او با وجودیکه خوب میدانست ، حُکم صادره در مورد این دو تن سراسر ظلم است ، با هراس از افراطیون اسلام گرأ ، خموشی اختیار و مسوولیت نپذیرفت .
4 آقای کرزی اصل شائسته سالاری را فدای بقای قوم سالاری و خانوادگی کرده ، اکثریت وزارتخانه ها ، شانزده ولایت کشور به والیان قوم گرأ و حزب اسلامی حکمتیار ، و وزارت مالیه را به حزب افغان ملت ، سپرده است .
5 پارلمان کشور هر تصمیمی که اتخاذ کرد ، اگر جزیی ترین مخالفتی به گروپ کاری کرزی داشت ، پارلمان را به نحوی از انحأ تطمیع و بمسخره گی کشانید .
6 حکومت جناب کرزی تطبیق برنامه های سقوی دوم را نسبت به قانون اساسی کشور بسیار خوب رویدست گرفته و عملی میدارد ، بطور نمونه : در کتاب سقاوی دوم آمده است :« بخاطر اینکه دست ایران بکلی از افغانستان کوتاه شود ، تمام آثار فرهنگی ، علمی و مذهبی و غیره که از ایران وارد می شود از طرف کمیسونی بدقت دیده شود ، آنچه که ضد مذهب حنفی باشد اجازه داده نشود » .
اخیراً هموطنان ما شاهد اند که با پیروی ازین نظریۀ 3500 جلد کتاب را که از ایران وارد کشور می شد، بدستور کریم خرم ، وزیر فرهنگ ستیز، بدریا هیرمند در نیمروزغرق گردید .
7 در مورد بروز خشنونت دانشگاهیان دانشگاه کابل و بلخ ، مبنی بر نصب لوحۀ دانشگاه ، ده ها دانش آموز لت وکوب ، زندان و شکنجه شدند ، اما یکروز مسوول اول کشور ما درین قضیۀ عمیق ملی دلسوزانه مداخله نکرد و هدایت صادر ننمود که زبان پارسی زبان رسمی کشور و دارای قدامت بسیار طولانیست ، نصب این لوحه هم مطابق قانون است وهم بار آورندۀ وحدت ملی ، پس بگذارید این لوحه هم در پهلوی پوهنتون زینت بخش جبین دانشکده ها کشور ما باشد ، با نصب این لوحه نه آسمان فرو میریخت و نه کرۀ زمین می ترکید .
8 سیزده تن از هموطنان ما توسط جمعه خان همدرد والی قبلی جوزجان مربوط گلبدین ، فجیعانه بقتل رسید ، قاتلین به میز محاکمه کشانیده نشد ، چقدر درد آوراست که خون مرجانی ازبکها در کوچه های خاکی رنگ جوزجان خشک نشده بود ، همان قاتلین ، با ترفیع و پُست های بلند تری از طرف رئیس جمهور انتخابی شان تقدیر شدند .
9 پروندۀ حادثۀ قبلاً طرح شده در بغلان ، و بخاک و خون کشانیدن تعدادی از دانشجویان ، وکلای پارلمان بشمول کاظمی و هموطنان بیچارۀ ما در حکومت آقای کرزی زیر خاک شد .
10 قتل و قتال مردم هزاره جات توسط طالبان زیر نا م کوچیگری ، و لاینحل ماندن پروسه حل و فصل عادلانۀ دایمی میان این دو قوم ، عمداً از طرف رئیس دولت ، باعث پریشانی هزاران خانواده هایی شده است که منتظرند در سال آینده چقدر اولاد های دیگر شانرا طالبان بقتل می رسانند ، و صد ها خود کامگی ، مصائب ، حیف ومیل ملیارد ها دالر کمک کشور های غربی ، بیکاری ، فقر ، ناامنی ، بی کفایتی های سیاسی ، بی سر نوشتی مهاجرین عودت کننده ، تاریک بودن فردا های نیامده ، همه وهمه نمایانگر دولتیست که از بهترین فرصت ها ، بدترین استفاده ها را کرد .
سر انجام سیستم ریاستی آقای کرزی که مدعی تبار بلند است ، بما ثابت ساخت که این سیستم ، کشور را قصداً بطرف تباهی و قوم گرایی سوق نموده و از صف بندی ملت به سه قطب متضاد روشنفکران ، سنت گرایان و قوم گرایان ، اثرات بس ناگواری از خود بجا خواهد گذاشت .
راستش را اگر بگویم ، هستند شخصیت های در بین کاندیدان که ، همه چیز را می فهمند ، اما هیچ چیز ندارند ، و هستند قابل ملاحظه ی از کاندیدان که ، همه چیز را دارند ، اما هیچ چیز را نمی فهمند .
در هفت سال گذشته تمام پلان های دولتی که وزارت پلان ندارد ، بی خریطه فیر کردن بود ، پس بصراحت گفته میتوانم : دولتی که ، پلانی و طرحی در ذهن ندارد ، اصلاً هدفی برای ساختن ندارد .
در افغانستان سه عامل برجسته در تعین رئیس جمهور رول بسزایی دارد . 1 زور 2 زر 3 حلقۀ غلامی بگوش کردن . درینصورت کامیابی کرزی نیز متصور است .
پس بیائید با اتحاد و همبستگی و درایت ، در تأمین حاکمیت قانون و منافع علیای کشور ، حمایت از اصل تساوی و برابری حقوق شهروندی ، طلسم جادوگران زر و زور را برای ابد بشکنیم ، و برای شخصی رأی بدهیم که با اراده ، باکفایت ، دلسوز بوطن ، با تجربه در امور سیاسی باشد ، تا دیگر اشک های مان بیهوده سرازیر نگشته و از هفتاد تن نمایندگان پارلمان که علیه کرزی شکایت درج کرده اند حمایت و پشتیبانی نمایم .
در خاتمه امید واریم ، اگر جناب کرزی خواهان جاه و جلال و قدرت نیستند ، لطفاً داوطلبانه جای خود را به شخص موفق تری از خود خالی ، و با پسرک شان که عمرش دراز باد ، در پناه خدا باشند .
بااحترام
پيامها
24 جون 2009, 04:16
Karzay dewana tarin fard tarikh, Fashist malumulhal, watan firush , wa rahbar mafiyay mawad mukhadar, eqtesady wa zamin buda, wa hamdast biradaran malumul hal khud ki dar rahbaray band hay mafiyay wa jinayat hay gunagun dast walay darand amal may numayad, baz ham hastand rahbaran chun muhaqiq, fahim maskh shuda wa dostum(Dushman uzbik ha ki rui khun khushk nashuday uzbik hay jawzjan pay mand) ki ba in fashist ba khater manafi shakhsi khud muamila namuda and
Nafrin bar in Karzay Jasus wa khain ba arman hay mardum
Wahid
24 جون 2009, 05:28, توسط کوهستانى
برادر محترم استالفى : من باشما در مورد قضاوت تان در مورد کرزى موافق هستم در مورد رزالت کرزى تنى هر چيزگفتيد شايد کم باشد اما انچه را که قابل ياد اورى ميدانم اين است که قضاوت شما يک جانبه است داکتر عبد الله ، عبدلرشيد دوستم ، کريم خليلى ، محقق ،پدرام که در تعرض با لاى ابروى فاميل اکبر باى شخصا دست داشت مگر موسيچه هاى بيگناه هستند اين افراد مربوط سازمانهاى خارجى نيستند؟ جنايات اينها بزرگتر از تنى و ديگران است شما از تعصب گفتيد بلى تعصب در هر حد ان درست نيست من هم ميگويم که بآ لوحه دانشگاه مخالفت بايد نباشد اين حق قانونى درى زبان ها است اما اين هم حق پشتو زبان ها است که در مکاتب و پوهنتون ها به زبان خود شان اموزش ببينند وقتى چنين خواستى از طرف انها صورت ميگيرد باز فرياد تان به اسمان بلند ميشود و تاپه هاى ساخته شده از سوى کشور هاى حامى تانرا در رنگ ماليده به نام هاى فاشيت ، القاعده ، طالب گلبدينى و هزاران نام ديگر بر جبين شان ميکوبيد به هر صورت پشتون ها در انتخابات که پيش رو است اکثريت از کرزى حمايه نميکنند اما اين هزاره ها، تاجک ها و ازبيک ها اند که به خاطر امتيازات با خايين ملى اييتلاف ميکنند و ارمان هاى اين ملت مظلوم را زير پا ميکنند ميخواهم با اين بيت بيدل صاحب نتيجه گيرى کنيم
در طريق نفع خود کس نيست محتاج دليل _____ بى اعصا راه دهن معلوم بود کور را __
25 جون 2009, 02:40, توسط گردیزی
کوهستانی محترم!
این تاجکها و هزاره نیستند که با خائین ملی ائتلاف میکنند بلکه دو اولاد ناخلف این اقوام است که مردم از ایشان رو گشتانده اند.
در مورد آموزش به زبان مادری در دانشگاه ها و مکاتب باور کن هیچکس مخالف نیست و هیچ کس فریاد هم نکرده فریاد ما از اینست که بگذارید ما به زبان مادری مان حرف بزنیم و آزاد باشیم که هر کلمه ای را میخواهیم بکار بریم .
باور کن این خود پشتون ها اند که میخواهند به زبان فارسی بیاموزند زیرا برایشان اسان تر است . دوست پشتونی دارم که مسول سروی برای تعین تعداد شاگردان پشتو زبان در شهر کابل بود . او میگوئد خود پشتو زبان ها حاضر نیستند در مکاتب خودرا پشتو زبان معرفی نمایند: یکی اینکه نمیخواهند از همصنف های خود جدا شوند و دوم اینکه با فارسی خوبتر میتوانند بیا موزند
24 جون 2009, 11:04, توسط شهاب
باعرض سلام خدمت آقای لطیف کریمی وبعد درکشوری که فرهنگ قبیله پرستی حاکم باشدپس ماازوزارت عدلیه درباره خائن ملی چون (تنی)چه توقع داشته باشیم.
24 جون 2009, 11:59, توسط حبیب اله غمخور
سلام به استالفی صاحب
من مفاله شمارا مطالعه کردم وشما وقعا وضعییت را دقیق ارزیا بی کردبودی ،بخاطر شمله میرویس نیکه واحمد شاه بابا تشویش نه داشته با شد،هستند اولادهای دلیر وقهرمان شان که شمله انها را بلند نما ید وبه همین منظور در میدان مبارزه با تمام مداخله ګران قرار دارد.ولی تشوش باید درمورد به زمین افتادن فکول احمد شاه مسعود با ید داشته با شم،که فکول ان مرحوم توسط مارشال صا حب فهم خان به زمین خورده است.وکسی هم نیست که فکول شان از زمین بالا نما ید .وسلام
25 جون 2009, 02:27, توسط گردیزی
غمخور جان!
این اولاد های قهرمان جزء چند معامله گر و وطنفروش کیها اند که میخواهند شمله جهالت و چپاولگری را افراشته نگهدارند.
میرویس خان جز چپاول کاروان های تجارتی دیگر چه کمال داشته؟ و احمد شاه درانی که از چهارده سالگی در خدمت نادر افشار بوده و زمانی که هم از برکت همین خدمت قدرت بدست میاورد به چور و غارت دیگران میپردازد. هشت بار لشکر کشی او به هند گوای این مدعا است زیرا او هیچگاه نخواسته انجا دولت تاسیس نماید هر بار برای چور و دزدی میرفته و بعد از چور و غارت و کشتار دوباره بر میگشته .
حالا برداشت شما از از شمله هرچه باشد و لی ما فکر میکنیم هر قدر شمله درازتر به همان اندازه جهالت بیشتر و بلند نگهداشتن شمله به معنی ضدیت با مدنیت و پیشرفت است. به هر حال من ایرادی ندارم که شمله ات را یک متر میگذاری یا نیم متر و یا بند تنبانترا موره های سرخ می اندازی یا سبز و تو هم باید به فکول (پکول) یا سر لچ من کار نداشته باشی
25 جون 2009, 13:01, توسط ahmadzai
besyar yak nazare maqul dari darbare afghanistan, wa in wada ra ba rayad medeham, take khodet ware ashkhase fashist darin keshwar maujud bashad, in watan arami name yadfad, dar ghulami kalan shodi, wa braye jak ghulam, wa yak khanom shamla in guna taswire darad. ya hatman zore shamla ra didi ke dudesh darkabulpres mebrayad
wa jak chize digar, yak khanom hech wakht qadre shamla ra name danad
28 جون 2009, 01:19, توسط گردیزی
احمد زی جان!
شما فاشیسم به چه میگوئید . به حق خواهی ، واقعیت گوئی ، مساوات خواهی , برابری که ما خواهان آن هستیم یا به خود خواهی ، جعل نمودن تاریخ، دروغ ، برتری خواهی قومی که شما خواهان ان هستید؟
ما میخواهیم تاریخ ما چنان که است بیان گردد نه ان چنان که یک گروه خاص قومگرا میخواهند.
30 جون 2009, 19:57
ma fashist kassane ra megoyem, ke ba qesme khodat nazare darbare nagahbanane khod darad. baraie khodet ware ashkhass ke azadi, yani zandagi orupaie mohaya bashad, az har chiz ter hast. watan ra ban ke az degesha mefami tajroba dari. wa agar az watan dafah, namusse khod ra ba khune khod, nagah kardan, jahalat bashad. man ba eftekhar az in guna jahelan mebasham. harwaqte ke khune yak mard, wa ya khune padarkalan,nan,nash ba nange watan barekht. baz farqe khodra ba khanomash metawanad. wa tarikhash ba bayan zarurate nadarad, chizeke ayan ast, ajat chi ba bayan ast.
tarikh ra hatman be sobhana khandi
1 جولای 2009, 02:36, توسط گردیزی
کاش به فارسی مینوشتی تا همه بفهمند که چه میگوئی
24 جون 2009, 12:17, توسط جلال ابادی
به همه سلام ! استالفی صاحب شما از نجیب شروع کرده اید و به کرزی ختم ! ایا این مضمون شما در ارتباط به چندین مسایل نوشته کرده اید ؟ ایا بی ربط نبوده است؟
به هر صورت در نزد مردم افغانستان تنی و نجیب با هم هیچ تفاوتی ندارد بلکی هر دو جنایت کار و وطنفروش بوده اند، اما باید گفت که نجیب توسط تنی کشته نشده است این یک افسانه است نی چیزی دیگری! ملابرادر اکنون زنده است و معاون ملاعمر است شما اشتباه کرده اید،
اگر از نام ملا بور جان شنیده اید گفته می شود که این قوماندان ارشد ملاعمر مخالف قتل نجیب بود روی همین دلیل در راه کابل -جلال اباد به قتل رسید، در باره قتل نجیب دوستان نزدیک و قوم احمدزی بهتر و خوبتر می دانند شما مثل سایرین افسانه دروغین دیگران را تکرار کرده اید.
جلال ابادی
25 جون 2009, 01:12, توسط اوغانی مجاهد
هموطنان عزیز درمورد شهنواز تنی باید گفت که ایشان رهبر شاخه داکتر عبدالکریم زرغون حزب خلق است که بنام خلقی های زرغونی دربین هموطنان ما شهرت دارد ایشان درائتلاف با خلقی های امینی مثل جعفر سرتیر(عامل کشتار مردم مظلوم اندرجاغوری درزمان خلقی ها) وخلقی های تره کی مثل کبیرکاروانی (عامل بمباردمان اهالی ولایت هرات) وآصف شورتحصیل یافته امریکا قاتل مردم بیگناه کندهار دست به کودتا 16 حوت زدند.بعضی اعضای سرشناس این گروه قرار ذیل است.
شهنواز تنی ، میرصاحب کارول ،نیازمحمد مهمند، نظر محمد ، آصف شور مردار شده وفعلاً نثار انجنیر نظامی نثار احمد سلیمی معاون تنی که ازپول خلقی های زرغونی شرکت ساختمانی بنام فوشنج درکابل دارد.
29 جولای 2009, 06:18, توسط فرهاد
با خوادن این نظریه اول فکر میکردم که نسبت بی مهتوا بودنش از آن تیر شوم اما بد مکثی لازم دیده شد چیزی را بنویسم.
اوغانی مجاهد!
اولاٌ از آدرسی که چرندیات نوشته شده را ارسال داشته اید، چندانی آدرسی نیست و حتی از نامی که بمعنوان نویسنده معرفی نموده اید بنظرم نام نیست، کوشش کنید اول نام و آدرس خود را اصلاح نموده و بعداٌ شامل نظر خواهی شوید.
تشکر
فرهاد
25 جون 2009, 08:56, توسط امیرالدین مظاهری
آقای عزیز استالفی که نام شما هم مثل نام مسعود و فهیم و عبدالله و برادران مسعود هزار گلایی میخورد پرسشی دارم. به دنبال اینکه کرزی اجنت سی آی ا چه کرد و یابایدچه میکرد نگردید بگوید از همین دوستان و سر سپردگان شما چون حبیب الله کلکانی، احمدشاه جان مسعود و برادران سر بکف آن چه کرد که کرزی میکرد. اگر عقل و خرد دارید به دنبال چک چک چند نفر و سلام های گرم شان نگردید. این ملک خداداد و این ملت بیچاره چه زیر نفوذ تاجیک چه تتار، چه پشتون و چه ازبک همان بود که هست. این ملک مرکز زمین است و محورهمه است همه به دور همین نقطه میگردند و تحول در آن صفراست. من آثار شما را خوانده ام بهتر است همه را آتش بزنید و دم دستگاه تازه ای بر مبنی انساندوستی، وطنپرستی و حقیقت گویی بنا کنید. به گفتۀ مردم. با این زدن ها بچه نمیشود و اگر شود کته نمیشود.
30 جون 2009, 04:02, توسط گردیزی
امیر الدین تظاعری
تو هم از قماش خرم هستی وقتی از دلیل گوئی و ارایه منطق عاجز ماندی برای اتش زدن و در آب انداختن کتاب اقدام میکنی .
انتقاد از کرزی وطنفروش و معامله گر است حالا تو با مسعود و کلکانی چه کار داری ، این چرندیات تو جای را نمیگیرد اگر میخواهی حرفهایت را دیگران جدی بگیرند باید مستدل و منطقی باشی ،
26 جون 2009, 00:31, توسط وزین
مقایسه قهرمان واقعی مردم افغانستان داکتر نجیب الله با خائین واقعی ملی تنی نه تنها که از انصاف دور است بلکه دون صفتی محض است.
نجیب الله در قلب های میلیونها افغانی جا دارد که وطن شانرا دوست دارند و با افتخار خود را افغان میدانند و برای وطن شان بدون در نظر داشت اینکه تاجک هست یا پشتون، هزاره یا ازبک قربانی میدهند.
بر عکس تنی و ملا مسعود، ملا حکمتیار و ملا ربانی و امثال آنها فروخته شده های جاهلی هستند که کلام خدا را هم توهین کردند ، به قران هم قسم خوردند و خود را به یک مشت پنجابی کثیف و بویناک فروختند.
اینها نه تنها که شمله میرویس و ابدالی بلکه شمله تمام مردم افغانستان را به خاک مالیدند.
تنی یک جاهل و یک جاسوس فروخته شده است که باید مانند ملا مسعود این جنایتکار ملی و سیاف ، ربانی و حکمتیار به محکمه ملت سپرده شوند تا مردم آنها را به سزای اعمال شیطانی شان برساند.
امروز هزاران و هزاران جنتری که که با عکس های قهرمان واقعی ملی افغانستان که به نوکران پنجابی های بد بو و کثیف پاکستانی جرئت و شهامت افغانی را نشان داد در سر تاسر کشور به فروش میرسد و مردم آنها را در خانه هایشان با افتخار بلند میکند. این خود نشاندهنده این است که نجیب با وصف اینکه دیگر در میان ما نیست و نه دولتی و نه قوای نظامی و پولیس دارد ، ولی در قلب مردمان پاک هست. او مانند ملا جاهل مسعود جنایتکار ملی نیست که به زور سر نیزه ای جنایتکاران شورای نظار و زور جنایتکاران امریکایی بر مردم ستمدیده ما تحمیل شده باشد. شعر آقای شاهد کابلی مثال بر جسته ای قهر و نفرت مردم در مقابل جنایتکار ملی مسعود و آنهای است که هنوز هم این قهرمان ساختگی و جنایتکار را بر مردم تحمیل میکنند.
به یاد داشته باشید که فقط نوکران فروخته شده به پنجابی های بویناک پاکستانی، گلبدینی های سیه کار و سیه دل و عده ای جهادی خون آشام از داکتر نجیب این مرد با همت و وطنپرست بد میگویند.
26 جون 2009, 08:08, توسط کلکانی
تصور مینمایم این اولین باریست که اقای استالیفی در نوشته های خویش راه معقول را در پیش گرفته زیرا هرگاه مقالات قبلی وی را که به مطالعه نیز نمی ارزد مروز نمائید در همه آن فقط و فقط قوم زبان منطقه پرستی و عقده مندی به مشاهده میرسد، شاید وی بالاخره به این نتیجه رسیده است که این کشور به همه ساکنین این سرزمین اعم از پشتون تاجک هزاره و بقیه اقوام تعلق داشته و تحریک یک قوم علیه دیگر بجز رو سیائی نویسنده منفعتی ندارد، اگر حاکمان دیروزی ظلم و ناروای را مرتکب شده اند این ظلم و بی عدالتی آنها دربرابر همه توده های این کشور بوده نه یک قوم به هرحال به امید نوشته های باز هم واقعبینانه تر آقای استالیفی.
27 جون 2009, 14:20, توسط برید جنرال معشوق الله
هموطنان عزیز ! سلام گرم مرا بپذیرید .
اینجانب معشوق الله از ولایت پکتیا ، قوم پشتون ، رتبه برید جنرال ، سالها خدما ت گذار نظامی مردم رنجدیده افغانستان بعرض می رسانم .
اینکه !
مضمون ( شملۀ میرویس نیکه و احمدخان ابدال را بخاک مالیدند ) را دو بار با نظریات هموطنان مطالعه کردم .
مقاله را سرتاپا تائید میکنم ، شاعلی استالفی حقایق را نوشته ، اما یکتعداد هموطنان ما نظریات متعصبانه نوشته اند ، در حالیکه در مضمون کریمی هیچ نوع تعصب و نامی از قومی نبرده است ، من تمام کتابهای آقای استالفی را مطالعه کرده ام ، موصوف متعصبین و فاشیستان قومی را از هر قومی که بوده است ، همیشه تنبه و سرزنش کرده است ، به جز از نیشنلیستان قوم گرا به هیچ قومی توهین و یا اهانت نکرده است ، عیب بزرگ ما اینست که هرگاه نویسندۀ اگر ربانی را بد گفت ، جانب مقابل خود را کم نیاورده ، عاجل به گلبدین یا اخمد شاه بابا می تازد ، خداوند همچو روشنفکران را هدایت کند بااحترام
13 جولای 2009, 14:54, توسط ARIAN
SALAM
WOKEAN KE A QAE ESTALEFI KHUB NAWESCHTA KARDA ANT
MAN TA IED MEKONAM