صفحه نخست > دیدگاه > افغانستان ، آسیای میانه و سومالی در یک نگاه

افغانستان ، آسیای میانه و سومالی در یک نگاه

وضعیت سومالیا با وضعیت افغانستان ازبسا جهات باهم مشابه است. درافغانستان بقدرت رسیدن احزاب خلق وپرچم باعث مصیبت عظیم وتاریخی گردید اما سقوط آنها به عرض وطول این فاجعه ، عمق و پهنای بیشتر بخشید
گوربز خان "عطاخیل "
شنبه 12 دسامبر 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

پس ازسقوط امپراطوری شوروی درجهان کشورهای زیادی استقلال خویش را حاصل نموده وعضویت سازمان ملل متحد را کسب نمودند.اما درسطح زنده گی مردم عادی وبه قول کمونیست ها توده ها درکشورهای تازه به استقلال رسیده هیچ نوع تغیر قابل ملاحظه ای نه تنها که رونما نگردید بلکه وضعیت بمراتب بدتراز زمان حاکمیت کمونیسم انکشاف نمود. هنوز درکشورهای تازه به استقلال رسیده دیکتاتوری خشن استالینی حاکم بوده و همان عناصردیروزی باهمان دم ودستگاه استختاراتی وبا استفاده ازهمان روشهای خشونت بار برمردم بیدفاع سلطه میرانند. برغلاوه دراکثراین کشورها تحت نام بازار آزاد اقتصادی یک اقتصاد مافیایی حاکم بوده بیشترینه کسانیکه ازین وضعیت سود سرشار می برند همانا نزدیکان وبستگان رؤسای جمهور وزورمندان میباشد.قاچاق دختران جوان وخرید وفروش آنها دربازارهای ترکیه وکشورهای حاشیهء خلیج فارس به یک صنعت پردرامد تبدیل شده است. اماعلی الرغم این همه نقاط منفی میتوان به یک سلسله تفاوت های شکلی نیز اشاره کرد.

یکی ازین تفاوتها که میتواند حاکمان دیروزی وامروزی کشورهای تحت سلطهء شوروی سابق را ازهم متمایزسازد تغیرات شکلی دربیرق ونشان های دولتی وازهمه مهمترتعویض شعار کمونیزم وانترناسیونالیزم پرولتر به شعارهای ناسیونالیستی است. درمیدانها وچهارراهی ها بجای فوتوهای رهبرکبیر پرولتاریای جهان فوتوهای شاعران نامدار ویاهم امپراطوران قرون وسطا را می بینیم که به نحوی ازانحاء روحیهء ناسیونالیزم را درقلب شهروندان این کشورها ایجادمیکند.


کشورهای همسایه وهم مرزبا افغانستان نظیر ازبکستان وتاجکستان وترکمنستان مثالهای خیلی روشن و واضح اند که درمیدانها وچهارراهی بزرگ این کشورها بالخصوص درپایتختها، تمثالهای ابن سینا، تیمورلنگ ،میرزا الغ بیگ ، روده کی وغیره توجه مردم را بخود جلب مینماید. درحالیکه شخصیت ها ورهبران سیاسی این کشورها بلا استثنا همان کمونیست های دیروزی بودند که خودرا مدافعان سرسخت منافع قشرهای پائینی جامعه تلقی نموده وهرگونه افکار ونظریات که میتوانیست جامعهء سرا پا بسته وسوسیالیست شوراها را تهدید کند مردود میشمردند.اکنون کشورهای مذکور بصورت اولیگارشی اداره میشود تنها خانواده های مشخص ومعین اند که تمام زمام امور دولتی را تحت نام ناسیونالیزم تاجیکی وازبکی وترکمنی بدست گرفته وبا مخالفان شان باشدت وقساوت عمل میکنند.

نظامهای حاکم درکشورهای مثل تاجکستان وازبکستان بخاطر توجیه نمودن دوام حکومتهای مطلقهء شان برمردم بهترین دلیل شان جلوگیری ازبی ثباتی وبازگشت کشورها به انارشی وایجاد نظام نوع طالبانی درافغانستان است. ترساندن مردم ازوضعیت افغانستان بهترین سلاح مؤثریست که اکنون در در دست دیکتاتوران منطقه چون : اسلام کریموف وامام علی رحمانوف وترکمن باشی ترکمنستان قرار دارد. این قلم چندی قبل سفری به تاشکند داشتم. روزی خواستم که بخاطر اصلاح سر وریش سری به یکی ازسلمانی های شهر بزنم .بعدازاحوالپرسی وحوربخیری با یک سلمان جسته وگریخته این سوال را کردم که اگر( اسلام کریموف )نباشد وضعیت شما چه خواهد شد؟ درجواب گفت واضح است که مانند افغانستان ویاهم تاجکستان سالهای نود میلادی.

اما درکشورهای اروپائی شرقی وضعیت بگونهء دیگراست . کشورهای اروپای شرقی نظیر پولند، چک ، سلواک ، بلغاریا ورومانیا بعدازیک وقفهء کوتاه وبقدرت رسیدن موقتی عناصریکه در دوران جنگ سرد درخفا ازطرف امریکا(سی آی ایه) پشتیبانی میشدند بار دیگر احزاب کمونیستی دیروزی سربرآورده وبا شعارهای جدید وارد عرصهء سیاست گردیدند. آنها با پشت پا زدن به برنامه های کهنه دوران شوروی سابق ومحکوم نمودن رهبران شان بخاطرنقض حقوق بشر وخفه نمودن صدای مخالف، درقالب احزاب سوسیال دموکرات درآمده ودوباره برمسند قدرت تکیه زدند.

جالب این است که سقوط شوروی نه تنها باعث سقوط نظامهای توتالیترطرفدارماسکو گردید بلکه دیکتاتوران امریکائی مشرب نیزاز پیامدهای آن درامان نماندند.

درقارهء افریقا کشورسومالیا که سالها زیرچکمه های خونین ( زیاد باری) بسرمیبرد مانند افغانستان حکومت تحت الحمایهء امریکا تحت رهبری وی سقوط نمود. زیاد باری ازجمله زعمای افریقا بود که به نقش قدم انور سادات مصری وجعفر نمیری سودانی پا گذاشت وبا قطع رابطه دیپلوماتیک باشوروی سابق ورو آوردن به امریکا توانست سالهای متمادی را برمسند قدرت تکیه زند تا اینکه درسال 1991 توسط مخالفین دست چپی ناسیونالیست که عمدتا ضد امریکا و مورد حمایت شوروی سابق و ایتوپیا وهمچنان کشورهای عرب نظیر لیبیا قرارداشتند سقوط نموده وشخص زیاد باری به کشورنایجیریا فرارنمود ودرهمانجا پدرود حیات گفت. .

وضعیت سومالیا با وضعیت افغانستان ازبسا جهات باهم مشابه است. درافغانستان بقدرت رسیدن احزاب خلق وپرچم باعث مصیبت عظیم وتاریخی گردید اما سقوط آنها به عرض وطول این فاجعه ، عمق و پهنای بیشتربخشید که تا امروز صدمات وخسارات وارده ازین ظهور وزوال به قول دستگیر پنجشیری جبران نشده است.

درسومالیاا دو حزب مقتدر مخالف رژیم زیاد باری بعداز فرار وی وارد مقدیشو گردیده وقدرت را بدست گرفتند. در رأس این دو حزب کسانی قرار داشتند که سالها درجبههء نظامی هم علیه یکدیگر وهم علیه رزیم زیاد باری جنگیده بودند. جنرال محمد فرح آیدید و علی مهدی محمد که درعین حال پسران کاکای یکدیگرنیز بودند ازرهبران این دوحزب عمده بشمار می آمدند.
این دوشخصیت شناخته شده در ایجاد یک نظام مقتدر وقوی که بتواند خلاء نظام قبلی را پرکند ناکام ماندند. سرانجام جنرال محمد فرح آیدید دراثر کمین که مخالفین وی برسر راه گذاشته بودند ازبین رفت وبعداز مرگ وی پسرش حسین آیدید جانشین پدر شد. شعله ورشدن جنگهای داخلی میان این دو حزب با گرایشات قبیلوی وباحمایت کشورهای همسایه یکی ازنظامیان دولت قبلی را نیز وارد میدان ساخت که عثمان عطو نام دارد. حالا تعداد قوماندانهای مسلح دراطراف مختلف سومالیا که برای خود ونزدیکان خویش حکومت های ملوک الطوایقی به وجود آورده اند ازچهل وپنجاه نیز بالا است. جنگ داخلی سومالیا باعث فرار هزاران انسان ازسومالیا به کشورهای همچوار واروپا وامریکا گردید. درابتدای امر وآغاز جنگ های داخلی میان قوت های جنرال آیدید وعلی مهدی قوای حفظ صلح سازمان ملل متحد بخاطر حفظ جان مردم ملکی وارد معرکه گردید. اما با کشته شدن یکی ازسربازان آن قوا که اصالت پاکستانی داشت سازمان ملل متحد وادار به بیرون کشیدن قوایش ازسومالیا گردید. از آن زمان تا امروز کشورسومالیا ازجملهء کشورهای فراموش شده ای است که بعدازهر چند سال حکومت های موقت وانتقالی درخارج تشکیل شده و منحل میگردد. اتحادیه کشورهای افریقائی وسازمان کشورهای اسلامی هردو درحل منازعه قبایل سومالیا نا کام مانده اند. در چنین وضعیت تیره وتار شرایط رشد حرکت های ازنوع طالبان افغانستان بستر خیلی گرم ومساعد را دارا می باشد. بهترین کار پر درآمد برای جوانان سومالیا درشرایط کنونی پیوستن به باندهای مسلح بوده که بخاطر بدست آوردن قوت لایموت خویشتن را تا سرحد مرگ بهلاکت می اندازند و از راه گرو گانگیری کشتی های اروپائی درسواحل سومالیا میتوانند یکمقدار پول ناچیزرا بدست بیاورند. یگانه زبان که مردم سومالیا با یکذیگر سخن میگویند زبان سلاح است. سال گذشته کشور ایتوپیا به بهانهء جلوگیری ازنفوذ القاعده وبنیادگرائی که امنیت کشورش را تهدید میکند اقدام به داخل ساختن قوای نظامی خویش نمود وحزب محاکم اسلامی را که درمقدیشو مانند طالبان قدرت را بدست گرفته بود از قدرت برانداخته وحکومت تشکیل شده درخارج ازسومالیا را به اریکهء قدرت نشاند. جامعهء بین المللی نیز مشروعیت دولت تازه وارد را برسمیت شناخت . اما به هیچ صورت قوای نظامی ایتوپیا وحکومت تحت الحمایه اش نتوانیست که امنیت سرتاسری را درسومالیا برقرار سازد. درمقدیشو حتی نظامی های دولتی طرفدار ایتوپیا به قوای نظامی آنکشور به چشم قوای اشغالگر می نگرند.

سوال مهم این است که بعداز خروج قوای ناتو از افغانستان آیا وضعیت کشور مانند سومالیا نخواهد شد؟ .

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس