صفحه نخست > دیدگاه > تريبون آزاد > کارمند بی نام وزارت خارجه! خداوند قلم نشرماندت!

کارمند بی نام وزارت خارجه! خداوند قلم نشرماندت!

عبدالجمیل نعیمی
سه شنبه 7 آگوست 2007

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

اخیراً سایت کابل پرس نوشته یی را با عنوان "نکاتی از گردهمایی کارمندان وزارت امور خارجه..." که گویا اظهارات یکی از کارمندان آن وزارت باشد، به نشر سپرده است. کارمند آن وزارت که اسمش معلوم نیست، مواردی را به انتقاد گرفته و گویا به کشف بزرگی دست یافته باشد. به نوبة خود می خواهم به مواردی از آن نوشته، اشاره هایی داشته باشم.

نخست این که گزارش متذکره مربوط به 12 جون 2007 می شود و اینک که قریب دوماه بعدتر برای نشر فرستاده می شود، به هیچ صورت نمی تواند خالی از اغراضی باشد که به زمان بیشتر ارتباط می گیرد.

این که داکتر سپنتا در همایش متذکره گفته باشد "تا زمانی که قانون اجازه بدهد من به کار خویش ادامه میدهم" کدام سخن خلاف قانون نیست. معیار هایی هم که برای تقرر کارمندان در خارج کشور بیان گردیده به شمول "وقاداری به نظام، توازن قومی، تحصیلات عالی، تسلط بر زبان، تعداد فرزندان، پیشنهاد سفرا، لزومدید وزیر، ضرورت های امنیتی کشور" همه معقول به نظر می رسد و ایکاش از سال ها پیش، همین معیار ها در نظر می بود.

با آن که اظهارت نقل شده از اسحق یعقوب به خود همان شخص ارتباط می گیرد، مگر پرسش اصلی اینست که چرا موصوف به تمامیت خواهی اشاراتی داشته است؟

اگر از شایسته سالاری صحبت می شود، نباید عده یی چنان فکر کنند که این گفته بیانگر عدم شایسته سالاری در گذشته و مخصوصاً در زمان داکتر عبدالله است. شایسته سالاری، در هر زمان و بنابر ضرورت ها، معیار های خود را می داشته باشد. مثلاً زمانی تسلط بر برنامه های کمپیوتر در شایسته گی شامل نبود، ولی حالا از ضروریات است، یا این که ممکنست گاهی توازن قومی، وفاداری به نظام و تحصیلات عالی در معیار های شایسته گی شامل نبوده، اما حالا چنان نیست و به این گونه است که شایسته سالاری یک روند دوامدار است و از همین روست که آموختن پایانی ندارد.

نویسندة آن مقاله چنان کم سواد است که نمی داند تغییر 180 درجه برعکس می شود یا 360 درجه؟ او می گوید که قومی سازی وزارت خارجه 360 درجه با شعار اولی مخالفت دارد. حال آن که یک دایره، 360 درجه است و هرگاه شما تغییر 360 درجه می گوید، دقیقاً هیچ مخالفتی در میان نیست؛ مگر 180 درجه شما را به قطب مخالف می برد. جالب است که این کارمند با این سویه اش، معاش سوپر سکیل هم می خواهد؟!

نویسنده بعداً به جان چند کارمند وزارت خارجه افتاده و تهمت هایی غیر مستند را به آنان نسبت می دهد که خود هتک حرمت بوده و قانوناً جواز ندارد. به برخی از آن اهانت ها اشاره می شود:

1- سید انور سادات مستشار سفارت افغانستان در اوکراین:

او را فارغ صنف 12 و کارمند خاد معرفی کرده و حتی قاچاقبر انسان ها خوانده است. سند تحصیلی او جعلی خوانده شده؛ مگر برای هیچ کدام از آن ادعا ها سندی ارائه نداده است. حال اگر بگوییم که خود نویسنده در خاد بوده و سند جعلی دارد و قاچاقبر هم بود؛ چه تفاوتی می کند؟ زیرا این هم یک ادعای غیر مستند است. اگر کارمند خاد بودن در گذشته جرم باشد، علومی و گلابزوی که در پارلمان حضور دارند و به رأی مردم وکیل شده اند، نه تنها مجرم اند بلکه آنانی که به ایشان رأی هم داده اند، از جنایتکاران حمایت کرده اند. آیا این را می پذیرید؟

2- پرویز آرزو سکرتر دوم در مسکو:

او جوانیست شاعر و نویسنده و آگاه از مسائل سیاسی و تاریخ افغانستان. این که در گذشته کارمند وزارت خارجه نبوده، چه گناهی کرده است؟ مگر کسانی که بعد از سقوط طالبان در وزارت خارجه مقرر شدند، همه سابقة کار در وزارت خارجه داشتند؟ مگر هراتی بودن جرم است؟

3- داود مرادیان مشاور ارشد:

او را از عوامل رژیم ایران خوانده اند که گویا حدود 30 تن اهل تشیع را مقرر نموده است و فقط شیعه بودنش را دلیل همکاری او با رژیم ایران وانمود کرده اند. عجب منطق و استدلالی؟! او نه تنها در روابط بین الملل دکترا دارد که استاد دانشگاهی در اسکاتلند هم بود و دلیلی وجود ندارد که او فاشیست ایرانی باشد؛ مگر یک ادعای محض که می تواند در مورد خود نویسنده هم چنین ادعایی مطرح شود. مثلاً می گوییم که نویسنده خود یکی از عوامل ایران است و می خواهد به این گونه چهره اش را پنهان کند!
4- عبدالرزاق یعقوب رئیس اداری:

بهتان هایی هم به او نسبت داده شده در حالی که او سال ها قبل، رئیس عمومی بودجه، رئیس عواید و کارمند سفارت افغانستان در هند بود. آدمی نهایت مسن است و این که از نظر اخلاقی ضعف داشته باشد، اصلاً با سن و سال او سازگار نیست. دیگر این که عواید سفارتخانه ها در بن جمع و بعد توزیع نمی شود. عواید مرکزیست و قونسلی افغانستان در بن، منحیث نقطة ارتباط در انتقال مصارف نمایندگی ها کار می کند که نه مصارف را کم می تواند و نه هم زیاد.

هر چهار نفری که در بالا یاد شد، نه تنها تحصیلات عالی دارند که بر زبان هم تسلط دارند و از نظر کفایت کاری هم شایسته گی های خود را داشته اند. ولی جالب است که نویسنده از گزارش یک محفل آغاز کرده و به طرف مقرری ها می رود و آن هم مقرری ها در ماه اخیر و بعدش آن را دلیل خشم وکلا می داند. ولی ظاهراً وکلا به خاطر اخراج مهاجران به خشم آمده بودند نه به این دلایل و دیگر این که تمام این مقرری ها به گفتة نویسنده بعد از رأی عدم اعتماد بوده، پس آنان پیش از پیش به خشم آمده بودند؟

برای نویسندة محترم صبر و حوصله باید تمنا کرد و کمی هم هنر نویسندگی! و فقط یک جمله می تواند جوابش باشد که ادعا کردن و تهمت بستن بسیار ساده است و از هر کسی پوره، ولی قانوناً کسی این حق را ندارد تا فقط ادعای غیر مستند مطرح کند. برای نویسنده دعا می کنم:

خداوند قلم نشرماندت!


نکاتی از گرد همائی کارمندان وزارت امور خارجه به هدایت دکتور سپنتا در سالن اين وزارتخانه

اظهارات يکی از کارمندان وزارت امور خارجه ی افغانستان

دو شنبه 6 اوت 2007

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • زمانه همین رقم است. عده یی با استفادة سؤ از آزادی بیان، دیگران را مورد تاخت و تاز قرار می دهند که گویا قانون شکنی کرده اند؛ اما متوجه نیستند که خود نه تنها با تهمت بستن، قانون شکنی کرده اند بلکه ابتدایی ترین حقوق و آزادی های مردم را نیز زیر پا می کنند.

    شرم نیست در مورد یک وزارت این همه تهمت کردن؟ هر روز عده یی سر و صدا بلند می کنند که این مقرر شد و آن! مگر در وزارت های دیگر هیچ مقرری صورت نمی گیرد؟ معلوم می شود که در رابطه به این وزارت یک عده اشخاص صاحب غرض، وجود دارند که با استفاده از امکانات مطبوعاتی خود به افتراء می پردازند.

    از خود بشرمند، دیگر وقت تان را به جواب دادن آن ها ضایع نکنید.

  • آقای جمیل نعمی! از نوشته شما بر می آید که در چاپلوسی و ماستمالی نمره اول را دارید. نوشته که شما به ظن خود به آن پاسخ داده اید نه تنها درست بلکه یک قسمت از واقیعت است. درست در یک سال اخیر وزارت خارجه از هر حیث در باتلاق نیستی فرو رفته است. فحشا به اوج خود رسیده است. مشاور ارشد، رییس اداری هر کدام از لحاظ اخلاقی کار روایی های کرده اند که بعدا همه آن با اسناد موثق که باور کرده نتوانی به نشر خواهد رسید.
    بی عدالتی موج میزند. آقای سپنتا برای کسانی که اندک ترین خدمت شخصی برایش کند پست های احساس را در نمایندگی های افغان می بخشد.
    درچند روز اخیر یکتن که حتا نمیتواند بگوید که وی به حیث مستشار در پاکستان مقرر شده است و از هر حیث شایستگی حتا پیاده بود در وزارت را ندارد فقط به دلیل این که وی از سپنتا در جریان استیضاح وی در پارلمان دفاع کرده بوده بوتل جنگی را به راه انداخت به این پست نهایت احساس تقرر حاصل کرده است. شما منتظر باشید که چی گپ های را از رذایل اخلاقی و بی عدالتی خویش خواری هراتی سالاری وشیعه سالاری در وزارت خارجه بشنوید.لطفا به وزارت خارجه بروید و تحقیق نماید اگر به حق ایمان دارید.

  • برادر عزیز سلام
    در باره آقای آرزو بگم که ایشان کارمند وزارت خارجه نبوده و به مجرد که در وزارت آمدند در سفارت مسکو مقرر گردیدند در حالیکه قانون در وزارت خارجه طوری است که یک مامور باید 3 سال در داخل اجرای وظیفه نموده بعدا حق دارد که در یکی از سفارت ها مقرر گردند.سوال این است که چرا حق تلفی شده است مادر افغانستان نویسنده و شاعر زیاد داریم پس همه شان باید در سفارت ها مقرر شودند.؟ و آقای انور سادات را در مسکو همگی میشناسند و چه وظایف را انجام میداد اینرا هم همگی میدانند که قلم از نوشتن آن دریغ میکند.

  • من متن مقاله جوابيه را مطالعه کردم.اينکه جوابها چقدر منطقي ميباشند،قضاوت را ميګذاريم به خواننده ګان ارجمند.ولي کاريکه به نظر اينجانب نهايت عالي و شاهانه است،همين فرهنګ و کلتور نشر مقاله جوابيه است که ايکاش همه ارګانها،موسسات،ادارات،اشخاص و افراد که در اينجا به نحوي از انحا با ارايه اسناد و مدارک مورد انتقاد قرار ميګيرند،کوشش کنند با ارايه اسناد و مدارک قويتر در صدد رد ان برخيزند.با اين عمل از يکسو جلو افواحات،سو تفاهمات و اتهامات بي موجب ګرفته ميشود و از سوي ديګر انانيکه از روي خصو مت و انتقامجويي به نشر اکاذيب دست مي يازند،اعتبار خويش را در برابر خواننده ګان و خاصتا مسوولين و ګرداننده ګان سايت از دست داده و در اينده در مورد نشر مقالات ارسالي از جانب همچو اشخاص بايد از غور و دقت بيشتري کار ګرفته شود.من حتي ازين جلوتر ميروم و پيشنهاد ميکنم،انعده اشخاصيکه از روي خصومت و دشمني به نشر اکاذيب عليه افراد و ارګانها ميپردازند و بعدا واقعيت مساله انطور که نويسنده محترم ادعا کرده،نمي باشد،بايد بخاطر اعاده حيثيت افراد و ارګانهاي متضرر موضوع به څارنوالي ارجاع ګردد تا در اينده هيچکسي به هتک حرمت و توهين و تحقير کسي اقدام نورزد

  • با سپنتا هيچگونه رابطه قومی - سياسی - کاری و غيره ندارم. و اما به مثابه يک دانشمند کشور به ايشان خيلی احترام دارم. بياييد انشمندان کشور خود را ارج بگذاريم.
    شايد در عمل ايشان اشتباه کرده باشد ولی باکی ندارد - حتما اسلاحش ميکند.

    من به ايشان و امثال شان موفقيت ارزو ميکنم.

    حبيب

  • :salaam

    espanta adam tahlil gar naist .ba hmin dalil natuanest mufaq bashad.ketab khandan ba tanhai namai tawand kar saz bashed.

  • واه واه عجب است که شما به دفاع پرداختید...

    • آقای نیعیمی!

      1-منبع قانونگذاری در کشور کجاست؟

      2- کسی که به خاطر منافعش روابط کشور را با همسایگان خراب می کند، می تواند دستگاه دیپلماسی کشور را پیش ببرد؟

      3- همهء طرفداران سپنتا صاحب می گویند که در پارلمان بر علیه وی توطئه کرده اند. سوال من اینجاست که آیا همین وزیر خارجه، به اذعان بسیاری از دوستانش کسی نبوده است که برای مخالفینش پرونده درست می کرده است؟ خوب آنها هم از حق قانونی خود استفاده کرده و از وی سلب اعتماد نمودند. توطئه و دست کشور خارجی و از این قبیل موارد فقط صحنه سازی و جو سازی است. وی سیاست می کند و این حق را دارد و دیگران هم در جوابش سیاست کرده از وی سلب صلاحیت کرده اند. مشکل در کجاست؟ وی حق دارد پاپوش بیهوده درست کند و همان کسانی که وی برایشان پاپوش درست می کند باید برایش مدال بدهند؟ من یک قاعدهء سادهء بازی سیاسی را می خواهم اینجا برایتان گوشزد کرده باشم. سیاستمدار به خاطر حفظ قدرت بسیار کارها می کند. کسی که به سیاست مدارها ایمان می آورد و دل و روده اش با کش و قوس چوکی آنها بالا وپایین می شود به بد چیزی ایمان می آورند!

      4- در وزارت خارجه اصلاحات از بسیار دیر باز شروع شده بود. اصولاً یک نظام نو پا و مخصوصا با حجم گستردهء دخالت خارجی در جهت تغییر ساختارهای حکومتی و دولت سازی تغییراتی را در همهء عرصه ها خود به خود به وجود می آورد. حتی اگر عبدالوکیل متوکل وزیر خارجه باشد. از نظر دست آوردهای ملموس ، وزیر خارجه و مخصوصاً یک تعداد اطرافیانش وزارت را به محل درگیری های شدید سیاسی و تصفیه حسابهای جناحی تبدل کردند که در میان خود کارمندان وزارت خارجه بی اعتمادی و روحیهء عدم همکاری را به وجود آورده است و وزارت خارجه را به محلی بی روح تبدیل نموده است. وزیر خارجه فکر می کند که کلان کلان گپ زدن، ضعفها را می پوشاند. در حالیکه همه می دانند، مخصوصا کارمندان در وزارت خارجه که وزارت در چه حال زاری قرار گرفته است. برای اثبات مدعایم مثالهای زیادی دارم که صلاح نمی بینم بگویم.

      4- در وزارت خارجه تقسیم کار وجود ندارد. وزیر کسانی را صلاحیت عام و تام داد ه است که از نظر اصولی آنها صلاحیت اجرایی ندارند. اما جالب این است که در وزارت خارجه، همین آدمها از صلاحیت بی حد بر خوردار بوده و تمام این نا بسامانی ها نتیجه دخالت غیر قانونی آنها در کار وزارت است. بعدها به این موارد اگر صلاح باشد به تفصیل خواهم پرداخت.

      من کلیات را گفتم، علاقه ای به وارد جزییات شدن ندارم. ما تماشاچیان گود سیاست خوب است که سعی کنیم، افراد را با معیار قانون بسنجیم. هر قدر ما روحیهء قانون پذیری بیشتر داشته باشیم به همان میزان کارها در کشور نظم می گیرد. وزیر صاحب خارجه، با تمام احترام به چند صاح که درس خوانده اند که البته از نظر فکری هنوز تولید فکر نداشته اند اما در کشور ما رسم است که تازه به فاکولته رفته در همان روز اول داکتر و انجینر می شود چه رسد به سپنتا که دکترا هم دارد، وی پیغمبر می شود! تولید فکر، تکرار نظریات دیگران نیست، ایجاد گفتمان نو و توسعهء حوزهء یک گفتمان است. از وی هیچ چنین اثری دیده نشده است، جز چند مقاله و تحلیل سیاسی که ربطی به کار جدی فکری و تئوریک ندارد. در کشور ما در همین حد هم آدمی خیال نابغه شدن به دماغش می زند!

  • سپنتا شخص وطنپرست است و مردم خود را دوست دارد برکناری او ضربه بزرگی بر پیکر دموکراسی نوخاسته است.

    بدون او ما پشتونها، تاجکها ، هزاره ها، ازبک ها احساس خواهیم کرد که دولت بازهم به صوب حکومت مصلحتی که نتائیج آن قبلا معلوم شده است ، به پیش خواهد رفت.

  • آقای عبدلجمیل نعیمی:

    بسیار با منطق و با دلیل نوشته اید، کامگار باشید. با خواندن نوشته شما خرسند استم که هنوز افغانان با منطق و بدون تبعیض و جود دارند.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس