صفحه نخست > کابل پرس افشا می کند > وزارت معارف در چنگ مافیای رابطه و فساد

وزارت معارف در چنگ مافیای رابطه و فساد

من بار ها تلاش کردم که خودم خدمت جناب وزیر رفته این مسایل را، مطرح کنم اما اجازه ی این را نیافتم
فضل حق حکیمی
يكشنبه 6 فبروری 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

قابل توجه وزارت محترم معارف، بنده فضل حق حکیمی مدیر معارف ولسوالی یفتل پایان ولایت بدخشان هستم مدت 17 سال است که به عنوان آموزگار، مدیر لیسه و مدیر معارف ولسوالی یفتل بدخشان، اجرای وظیفه نمودم. آن گونه که به همه مردم عزیز افغانستان روشن است، پس از روی کار آمدن نظام جدید در کشور، یکی از بخش هایی که انتظار می رفت بدان توجه لازم مبذول داشته شود، معارف افغانستان بود.

معارف به عنوان تنها نهاد آینده ساز کشور، انتظار می رفت که بدور از سیاست بازی های قومی، منطقه ای و حب بغض های خراب کننده، در محراق توجه مقام های مسوول قرار گرفته، از مواد آموزشی، توجه به وضع زندگی آموزگاران و نصاب درسی، همه و همه نیاز داشت که با یک نگاه کارشناسانه تو ام با دلسوزی به اولاد وطن، پیش رود.

بدخشان در کنار دیگر ولایت های افغانستان، با همه کم مهری هایی که نسبت به آن در زمینه ی باز سازی و نو سازی روا داشته می شد، وضعیت معارف آن نسبت کمبود کتاب، نبود تعمیر برخی از مکاتب، به صورت نه چندان خوبی پیش می رفت. در این میان، در کنار دیگر مشکلات معارف این خطه، مشکل دیگر معارف بدخشان شماری از افراد استفاده جو بود که در میان آموزگاران صادق بدخشانی، از مکاتب منبع درامد به خویش ساخته بودند و بدون اندک مسوولیتی به سرنوشت آینده سازان افغانستان، مشکل معارف را تا آنجا بزرگ و غیر قابل حل ساخته بودند که در ماه های پایانی سال تعلیمی 1388 هیئتی شامل نماینده های از هر دو مجلس پارلمان و وزارت معارف به ریاست آقای کربلایی رییس پلان وزارت، برای بررسی وضعیت معارف بدخشان، به آن جا سفر نمودند.

پس از بررسی معارف بدخشان در کنار تغییر و تبدیلی ها، تبدیلی مدیر معارف ولسوالی یفتل پایان آقای عبدالغفار فرزند شاه غریب را همراه با اعضای نظارت اش طی مکتوب نمبر 2563 به تاریخ 1/11/1388 در پی داشت. متن مکتوب مذکور چنین می باشد: تبدیلی مدیر معارف و اعضای نظارت ولسوالی یفتل پایان به علت پایین بودن سویه ی تحصیلی شان و نداشتن کفایت کاری در امور تدریسی و اداری. بخش اجراات ایشان بوده که عملی گردید.

ریاست معارف بنده را که مدیر بر حال لیسه ای بیخواه بودم، به صفت مدیر معارف یفتل پایان عنوانی وزارت معارف پیشنهاد نمود که در نتیجه به اساس مکتوب نمبر 3309 به تاریخ 22/9/1388 مدیریت استخدام مامورین، ریاست منابع بشری وزارت معارف به صفت مدیر معارف ولسوالی یفتل پایان تقرر حاصل نمودم و به اساس مکتوب 5132 / 3291 به تاریخ 24/9/1388 به ولسوالی یفتل پایان معرفی گردیدم. من جهت جلوگیری از فساد اداری و اصلاحات ادارات مکتب ها در امور اداری و تدریسی شروع به فعالیت نمودم که در طی شش ماه توانستم 70% اصلاحات را در منطقه بار آورده و جلو دست های استفاده جو را بگیرم.
من در زمان کمتر از یک سال که در پست مدیریت معارف، اجرای وظیفه نمودم حدود 30 تن از کسانی را که بدون داشتن سواد کافی و سویه ی تحصیلی به عنوان معلم معاش اخذ می کردند، پس از بررسی ریاست معارف وقت را در جریان قرار دادم که افراد مذکور، از مکاتب خارج شده و به عوض آن ها معلمان تازه که بیشترشان فارغین 14 و 16 بودند، استخدام شدند تا وضعیت معارف این ولسوالی بهبود یابد؛ اما این افراد شماری شان از اقارب برخی از مسوولین معارف بدخشان و نیز مقامات دیگر حکومتی بدخشان بودند که این کار من سبب نا رضایتی آن ها شده و رییس کنونی معارف بدخشان آقای عبدالودود معبود زیر فشار شمس الرحمان معاون والی بدخشان و فضل احمد نظری مدیر جنایی این ولایت، سر مخالفت با من را گرفتند و در کنار احکامی که ریاست منابع بشری وزارت از اجرای آن در مورد تقرر من سر باز زدند، ریاست معارف بدخشان نیز، به احکام وزارت در مورد تقرر من مخالفت نمودند.

از کار های دیگر من در این زمان، دریافت اسناد مفقود بودن 35000 جلد کتب درسی از صنف هفت الی دوازده که از مرکز عنوانی مکتب های ولسوالی یفتل پایان اخذ گردیده؛ اما متاسفانه در بازار سیاه به فروش رسیده بود، بدست کردم و نیز مطابق به فورمه های (ف س 5 ) که از مدیریت تدارکات ریاست معارف، برای محاسبه به من ارسال گردید، معلومات حاصل کردم که بیش از یک ملیون افغانی قرطاسیه و مفروشات مکتب ها توسط مدیر معارف پیشین و آدینه محمد معتمد آن به فروش رسیده هیف و میل شخصی گردیده.

همچنان بنا بر عریضه های معلمان سارندوی ثابت گردید که مدیر معارف مذکور معاشات چهار ماهه ای 21 معلم سارندوی را، نیز حیف و میل نموده که اسناد کل قضیه ها را رسماً به ریاست معارف ارسال نموده ام و ریاست معارف هیات های تفتیش خویش را شامل محترم عبدالستار خان و حقیق صاحب، اعزام نمودند که در نتیجه کل قضیه ها را بررسی نموده و جهت اثبات موضوع طی استعلام های جداگانه از تمام ادارات مکتب ها اسناد و شواهد جمع آوری نمودند که سرانجام ثابت گردید که اوشان در قضیه های فوق دست فعال داشته و متهم می باشند.

بنااً بعد از غور و بررسی دوباره در ریاست معارف شخص عبدالغفار مدیر معارف و آدینه محمد معتمد وی که اختلاس گر و مجرم شناخته شد، طی مکتوب 214 بر 169 به تاریخ 30/2/1389 مدیریت تفتیش ریاست محترم معارف به ریاست سارنوالی ولایت بدخشان معرفی گردیدند؛ اما با این حال عبدالغفار فرزند شاه غریب بعد از تبدیلی اش از مدیریت معارف به صفت مدیر لیسه ای بیخواه تعین گردیده بود، موصوف نسبت عدم مراجعه به وظیفه خود اضافه از بیست روز غیر حاضری حسب پیشنهاد 4874 ریاست محترم معارف و احکام 2690 مقام محترم ولایت بدخشان مطابق به ماده 56 قانون مامورین از بست منفک گردیده و مدت بیشتر از 11 ماه را در انفصال از وظیفه سپری نمود.

ولی با تاسف فراوان به اساس طیف بازی ها و فعالیت های گروه گرایی در وزارت معارف و ریاست معارف بدخشان، همچنان به خاطر استفاده های ناسالم عده ی از نماینده گان که اصلاً سرنوشت فرزندان وطن نزد ایشان اهمیتی ندارد، نه به اختلاس های فوق بررسی صورت گرفت و نه موضوع منفکی و حدود یک سال انفصال از وظیفه وی بررسی شد.

وزارت معارف ایشان را خلاف اصول، قوانین، لوایح، و مقررات معارف به تاریخ 11/07/1389 توسط ریاست معارف بدخشان مجدداً به عنوان مدیر معارف یفتل پایان، معرفی نمودند. بناً بنده ورقه ی عرض را ضمیمه ای کاپی اسناد های فوق به وزارت معارف تقدیم نمودم که وزیر معارف در حشو آن چنین حکم را صادر نمودند: ریاست منابع بشری در توظیف مدیر معارف یفتل پایان در نتیجه یک امتحان سالم در حضور داشت معین تدریسی اقدام نمایید. 22 قوس 1389 فاروق وردک وزیر معارف
بنا بر احکام فوق ریاست منابع بشری طی مکتوب 5623 تاریخ 28/9/1389 خواهان حضور من و عبدالغفار بخاطر شرکت در امتحان رقابتی از ریاست معارف بدخشان گردید که ریاست معارف بدخشان به پاسخ مکتوب وزارت طی مکتوب 6283 بر 5760 تاریخ 28/9/1389 ما را جهت شرکت در امتحان به وزارت محترم معارف معرفی نمود و عبدالغفار فرزند شاه غریب به هیچ وجه آماده گی شرکت در امتحان رقابتی را در حضور مدیر استخدام ریاست معارف و یک تن از اعضای نظارت ریاست معارف نداده و به زبان خویش اقرار نمود که از انجام وظیفه در معارف استعفا می دهم؛ ولی به هیچ وجه آماده به شرکت در امتحان نیستم.
بنااً حسب مکتوب ریاست معارف بدخشان بنده به تاریخ 9/10/1389 به ریاست منابع بشری وزارت معارف جهت شرکت در امتحان حاضر شده و عدم حضور قصدی عبدالغفار را به وزارت گزارش دادم که ریاست منابع بشری از بنده خواست تا مدت سه روز صبر نمایم و نیز به من گفته شد که پس از اخذ امتحان، شمارا به عنوان مدیر معارف استخدام می نمایم. با تاسف بعد از گذشت یک روز آقای حشمت الله اچکزی مدیر استخدام مامورین ریاست منابع بشری طی تماس تیلیفونی برای بنده گزارش داد که امتحان لغو گردید و عبدالغفار حسب امتحان سال 1386 به صفت مدیر معارف مجدداً معرفی گردید.

در حالی که اسناد ادعاهای بنده موجود و ضم عریضه ام در وزارت معارف تسلیم داده شده است که بر اساس آن حکم لغو امتحان کاملا خلاف قانون صورت گرفته است. مطابق ماده 56 قانون مامورین در مدت 21 روز غیر حاضری از بست منفک گردیده و مستحق هیچ نوع امتیاز نمی باشد در صورتی که دوباره اقدام به اخذ وظیفه نماید در قوانین فعلی می تواند با تنزیل یک سال خدمت قبلی و لغو امتیاز امتحان P.R.R در یک بست پایین تر از وظیفه ای پیشین، استخدام گردد.

من برای اعاده ی حقوقم یک بار دیگر کاپی همه اسناد های دست داشته ام را، با یک عریضه ی دیگر خدمت وزارت معارف مراجعه نمودم که در آن زمان محترم فاروق وردک وزیر معارف در سفر بیرونی تشریف داشتند و جناب محترم محمد صدیق پتمن معیین تدریسی وزارت در عدم حضور وزیر به عنوان سرپرست، در پایان عریضه ی بنده این حکم را صادر نمودند.

ریاست منابع بشری!

به اساس مطالعه سوابق عبدالغفار مدیر معارف یفتل پایان که به اساس بررسی هیات های تحقیق سوی استفاده نموده و در قضیه اختلاس مجرم شناخته شده و از وظیفه سبک دوش گردیده، دوباره به صفت مدیر معارف به اساس P.R.R قبلی معرفی شده نمی تواند.محترم فضل حق حکیمی که قبلاً به حیث سرپرست مدیریت معارف یفتل پایان اجرای وظیفه نموده، مجدداً معرفی گردد و پست ذکر شده به رقابت آزاد گذاشته شود، از اجراآت تان اطمینان دهید. محمد صدیق پتمن معین تدریسی و سرپرست وزارت معارف 21/10/1389
با تاسف فراوان محمد نجیب بیضایی رییس عمومی منابع بشری زیر فشار خانم فوزیه کوفی نماینده بدخشان در پارلمان که در زمان عهده دار بودن پست مدیریت معارف، حاضر نشدم برای وی خلاف قانون در مکاتب کمپاین کنم، خانم کوفی عقده مند شده به آقای بیضایی دستور دادند که از اجرای حکم فوق جلو گیری نمایند. بنا بر این، آقای بیضایی حکم فوق را زیر پا نموده و به آقای حشمت اچکزی مدیر مأمورین خویش دستور دادند که مکتوب مدیرت معارف برای بنده صادر نشود. آقای حشمت اچکزی در حضور داشت جمع کثیر مامورین با اظهار کلمات رکیک و اهانت به مقام وزارت معارف، از اجرای حکم سرپرست وزارت و ملاحظه شد ریاست استخدام، به دستور آقای بیضایی، سر باز می زنند.

اکنون پس از روز ها انتظار در پشت در وازه ی معارف، ناگزیر شدم که این موضوع را خدمت شما بنگارم تا وزارت معارف متوجه این مسئله شده، فساد و مافیای روابط را دور داشته، آن گونه که وظیفه ی ایشان است، عمل کنند. مردم بارها از زبان آقای وردک وزیر معارف و دیگر مسوولین این وزارت، در نشست های خبری سخن اصلاحات و رشد معارف را شنیده ام؛ ولی عملکرد کارمندان این وزارت در مورد بنده، مبینی این است که متأسفانه در این وزارت روابط بر ضوابط حاکم بوده و آنچه که از اصلاحات و رشد معارف دم زده می شود، تنها شعار های هستند که هر از گاهی سر داده می شوند.

من بار ها تلاش کردم که خودم خدمت جناب وزیر رفته این مسایل را، مطرح کنم اما اجازه ی این را نیافتم، اکنون از طریق روز نامه ی شما می خواهم به گوش وزیر برسانم که به خاطر تعهدی که به مردم در روز گرفتن اعتماد از پارلمان نموده بود، به مشکل معارف رسیدگی نمایند.

همچنان خانم کوفی به عنوان نماینده ی مردم، باید به جای جلوگیری از فعالیت معارف و کارهای سازنده، زمینه ی خدمت گزاری به مردم را فراهم نمایند نه این که از موقف نماینده ی مردم، سبب ایجاد مشکل به مردم شوند.
به امید برپایی عدالت و قانونمنداری در کشور.

فضل حق حکیمی مدیر پیشین معارف ولسوالی یفتل پایان ولایت بدخشان

شماره های تماس: 0708550155

0799376797

فاشیزم قومی در وزارت معارف

این وزارت در حق دیگر اقوام کمال تبعیض را بکار می برد در حق یک قوم با کمال بیحیائی همه امتیازات را آن هم به صراحت می بخشد. دریک سند دیگر مشاهده می کنید که رئیس تدریسات ثانوی در بارۀ 27 تن از ولایت کنر با صد دلیل می گوید که آنان فارغ صنف 12 نیستند اما پتمن در مقابل پیشنهاد او چون هیچ دلیل منطقی نمی یابد می نویسد: تائیدئی کری د انقلاب اسلامی په حکم.

يكشنبه 6 فوريه 2011, بوسيله ى آریایی



تقسیم معاش در مافیای اتمر

اين اسناد باز هم می گويند که حنيف اتمر با مقرر کردن افراد از يک قوم خاص و همچنين دوستان و نزدیکان خود مانند اسدالله ضمیر، سلیمان کاکر، شفیع الله شفیع و يونس يوسفزی در رده های بالا، دست به تبعيض و بويژه تبعيض قومی و نژادی زده است./ مافيایی اين چنين، در کنار مافيایی مانند مافیای گل آغا شیرزی و اسدالله خالد و احمد ولی کرزی که از آن بوی کوکنار می آيد و مافيای پسران وزرا و نزديکان مقامات مانند احمد راتب پوپل و حامد وردک پسر رحیم وردک وزیر دفاع، افغانستان را به قعر برده است.

چهار شنبه 19 مه 2010


یکی از پایگاه های اصلی تروریزم ارگ ریاست جمهوری و فرمانده آن فاروق وردک است

گروه تروریستی طالب-حکمتیار که فرماندهی آن را در ارگ ریاست جمهوری فاروق وردک بر عهده دارد، در قتل، کشتار دسته جمعی، کوچ اجباری، چپاول و خشونت های مختلف دیگر در افغانستان نقش اصلی را دارد.

يكشنبه 30 ژانويه 2011

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس