فيلم کاغذ پران باز
نويسنده: حمزه واعظی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
نامه سرگشاده به:
سازمان علمی، فرهنگی ملل متحد ـ یونسکو
یوناما، نمایندگی سازمان ملل متحد برای افغانستان
شرکت تولید فیلم امریکا ـ هالیوود
از خبر تولید فیلم «کاغذ پران باز» توسط شرکت هالیوود، بسیاری ازعلاقه مندان هنر هفتم وازجمله افغانها نیزمطلع گردیدند. این فیلم درونمایه ی رما نی را روایت می کند که توسط خالد حسینی نویسنده ی افغان ـ امریکایی نوشته شده است. خالد حسینی دراین رمان، صادقانه ومتعهدانه نمادها یی را ازسرگذشت فرهنگی، اجتماعی روابط قومی وواقعیتهای سیاسی افغانستان روایت می کند که صدها سال است درزندگی وتعامل اجتماعی مردم این کشورقوام ودوام پیدا کرده است. بجاست که از این نویسنده ارجمند بخاطر توفیق در خلق این اثر قدردانی گردد.
این رمان اما، آن گونه که درمیان کتابخوان های جهان مورد استقبال قرارگرفت، درداخل افغانستان بدلیل کم سوادی وعدم دسترسی اغلب مردم به امکانات رسانه ای وکتاب، معروفیت واقبال عمومی نیافت و به همین دلیل با عکس العمل وحساسیت عامه مواجه نگردید .
فیلمی که براساس این رمان ساخته شده وقراراست به اکران عمومی درسینماهای جهان درآید، گفته می شود ضمن پایبندی به اصل داستان، به جلوه های سینمایی ویژه ای هم آراسته شده است که حس بصری القای پیام را شدید تر ویویژه برای مخاطبان داخل افغانستان نا گوارترمی سازد. پیش بینی می شود جنجال برانگیز ترین صحنه ی فیلم برای بینندگان افغانستان، صحنه ی تجاوز جنسی به حسن خواهد بود که القا کننده ی معانی ضد اخلاقی وشدیدا تحریک کننده ی حساسیتهای قومی ومذهبی می باشد.
با آن که شرکت هالیود اعلام کرده است که فیلم در افغانستان به اکران درنخواهد آمد ولی، با توجه به این که اولا افغانستان شامل قانون بین الملی کپی رایت نیست، امکان تکثیر فیلم ازراههای غیرقانونی ودسترسی بیشترمردم به آن زیاد است ودوما اینکه تاثیر بصری پیام وارتباط حسی آسان مخاطبان با صحنه های فیلم به سرعت وبی واسطه می تواند عکس العمل وحساسیت بینندگان افغانی را برانگیزد، وبدین ترتیب پیامدهای فرهنگی، اجتماعی وسیاسی پیش بینی ناپذیر و نا خوشایندی را درروابط قومی ومناسبات شهروندی این کشوردر پی آورد.
جامعه افغانستان هنوزهم ازمرحله ی جامعه قومی عبورنکرده است وبدین جهت چنین فیلمهایی که مستقیما به مسایل قومی ومناسبات اجتماعی می پردازد می تواند به تیرگی روابط اقوام وبازتولید حساسیتهای قبیله ای منجرگردیده وموجی ازتنش وبد بینی های میان ـ قومی را دامن بزند. شرکت سازنده ی اما، فیلم بدلیل دوری وعدم آشنایی دقیق ازپیچید گیهای فرهنگی واجتماعی افغانستان بخوبی متوجه حساسیتها وپیامدها یی که در واکنش به این فیلم درداخل افغانستان پدید خواهد آمد، نگردیده است.
میدانیم که شرایط بوجود آمده پس ازسقوط طالبان، با وجود همه ی موانع وناکامی هایی که در مسیرخود داشته، فرصتی را فراهم کرده است که اندکی ازتنشها وبد گمانی های فراگیرقومی کاسته شود. برای فراهم آوردن این فرصت، نقش جامعه ی بین المللی، بویژه سازمان ملل متحد بسیارمهم وسزاوار بوده است. خاموش شدن جنگها وتنشهای قومی، زبانی واعتقادی وایجاد دولتی با مشارکت نخبگان اقوام وروند دمکراسی خواهی ازدستاوردهای بزرگ این شرایط تازه بشمار است. کمک های نظامی، لجیستیکی، اقتصادی وعمرانی جامعه ی بین المللی برای مردم ودولت افغانستان سرنوشت این کشوررا با امیدها وتحولات جدیدی مواجه نموده است. تلاش جامعه بین المللی درجهت گذارجامعه ی افغانستان ازمرحله ی قومی به سمت دولت سازی وتامین وتمرین ارزشهای دمکراسی دراین کشورحرکت بس ستودنی وشایسته ای محسوب می گردد. طبیعی است که ادامه، تقویت وتکمیل این روند بازهم نیازمند ادامه ی حمایتهای جدی سیاسی، اقتصادی وفرهنگی جامعه ی بین المللی می باشد. تلاش در جهت برداشتن موانع همسازگری اقوام وکاهش نا خویشتنداری های اجتماعی اززمره ی مهمترین شکل این گونه حمایتها تلقی می گردد.
علاوه برآنچه گفته شد، پیام وپیامد نمایش این فیلم درافغانستان ازچند بعد قابل تامل، بررسی وحتا نگرانی است:
1. تجاوزآصف به حسن که ازدوپا یگاه متفاوت قومی نمایندگی می کنند، بصورت نمادین می تواند این پیام را تداعی وترویج کند که گروه قومی آصف همواره متجاوز، زورگو، فاسد وخطاکار است والقای این نماد سازی ازنظرروانی، تنشها وعصبیتهای قومی وبد گمانی های اجتماعی را درروابط گروههای قومی افغانستان بیشتر ومداومترخواهد کرد.
2. نمایش صحنه ی تجاوز جنسی، درجامعه ی شدیدا مذهبی افغانستان ممکن است نوعی بی حرمتی و دشمنی جامعه ی غربی نسبت به مسلمانان تلقی گردیده و به بروزمخالفتها واعتراضات پردامنه وبدبینی های گسترده ای علیه غربیها در افغانستان منجر گردد. در شرایطی که بسیاری ازکشورهای غربی ازحامیان روند صلح وبازسازی در افغانستان هستند، این نوع برداشتها وگرایشها می تواند تاثیر سوئی برذهنیت دوجانب برجای گذارده، حامیان غربی افغانستان را مایوس ومردم افغانستان را نسبت به غربیها حساس ومخالف سازد.
3. نمایش صحنه ی تجاوزبه حسن، می تواند از نظراخلاقی واجتماعی به حرمت وحیثیت شخصی وخانوادگی بازیگر نقش حسن آسیب جدی وپرمخاطره ای را وارد آورد. براساس حق بشری ومدنی، هیچ کمپانی وموسسه ای به بهانه ی بیان واقعیتهای اجتماعی ویا تجارت فرهنگی، حق واجازه ندارد موجبات هتک حرمت شخصی وآسیب اجتماعی به یک فرد حقیقی ویا خانواده اش را فراهم آورد.
4. بر اساس ادعای پدربازیگر نقش حسن، شرکت سازنده ی فیلم قول داده بوده که صحنه تجاوز به حسن حذف گردد. در این صورت، این موضوع به یک بحث حقوقی هم گره می خورد. بنا براین، شرکت سازنده تا زمان روشن نشدن این گره حقوقی وتامین رضایت کامل بازیگر مدعی ومتولی قانونی اش، مجاز به اشاعه عام فیلم نخواهد بود.
بنا براین، بایسته است که سازمان ملل بعنوان مرجع بزرگ کمک به پروسه ی صلح ودولت سازی درافغانستان، همت واهمیت خودرا تنها درامورسیاسی، امنیتی و تدارکاتی معطوف ومتمرکزنکند بلکه توجه خود را درحوزه های فرهنگی، هنری ورسانه ای که به نحوی مخل پروسه ی صلح وهمصدایی درافغانستان می باشد به دقت مورد سنجش وپیگیری قراردهد. فیلم کاغذ پران باز که ازجانب یک موسسه ی مستقل ونامدارهنری تولید گردیده وشاید به قصد انعکاس واقعیتهای سیاسی ـ اجتماعی افغانستان روانه ی بازارهای جهانی می گردد، مطمئنا با استناد به حق ازادی بیان نمی تواند مورد سانسورویا ملامت قرارگیرد، اما همانگونه که یاد شد، اولا وجود برخی ملاحظات حقوقی در این فیلم قابل سنجش وتامل است وثانیا مهمترازآن، بدون تردید پیام وپیامدهای منفی این فیلم درحوزه های اجتماعی، سیاسی وفرهنگی افغانستان می تواند تاثیر قابل ملاحظه وپیش بینی ناپذیری را درایجاد اختلال نسبت به نظم اجتماعی، روابط قومی و روند سیاسی دراین کشورآسیب پذیر برجای گذارد.
بنا براین، بعنوان یک شهروند افغانستان که سالها درجهت ریشه یابی پیچید گیهای قومی وشناخت ظرفیت ها وظرافت های ساختار اجتماعی این کشورمطالعه وتحقیق نموده وقلم زده است، ازسازمان علمی ـ فرهنگی یونسکو تقاضا دارم که بصورت رسمی ودوستانه ازتولید کنند گان فیلم بخواهند که برای پرهیز وپیشگیری از تجدید نفاق وتعارض میان اقوام وتشدید اسیب پذیریهای روند جاری، بجای آن که ازنمایش رسمی فیلم در افغانستان جلوگیری کنند، صحنه هایی از این فیلم را که برای مردم افغانستان تحریک آمیز وحساسیت بر انگیزاست مورد اصلاح، تعدیل وبازبینی قرارداده واصل فیلم را برای استفاده مردم این کشو، رسما وقانونا به نمایش بگذارند.
با حرمت ودرود
حمزه واعظی
نویسنده، پژوهشگر وروزنامه نگارافغانستان
نروژـ اسلو
اشاره" اين نامه زمانی برای نشر به کابل پرس? ارسال شده بود که اين رسانه ی آزاد اينترنتی در اعتراض به اعمال فشار و سانسور از جانب حکومت نشرات نداشت.
پيامها
7 دسامبر 2007, 21:32, توسط مقبول شاه
والله تا جایی که ما خبر داریم هالییود سر مرگ و مرده ما و تو هم اگر بتانه تجارت خوده میکنه . حیف سخنکایت که سنجیده سنجیده نوشته کدی .
8 دسامبر 2007, 01:35, توسط ممتاز
اقتباس:
"تجاوزآصف به حسن که ازدوپا یگاه متفاوت قومی نمایندگی می کنند، بصورت نمادین می تواند این پیام را تداعی وترویج کند که گروه قومی آصف همواره متجاوز، زورگو، فاسد وخطاکار است والقای این نماد سازی ازنظرروانی، تنشها وعصبیتهای قومی وبد گمانی های اجتماعی را درروابط گروههای قومی افغانستان بیشتر ومداومترخواهد کرد."
نویسندۀ محترم حرف دل خود را پنهان نموده چنان وانمود مینماید که گویا این نامه را به خاطر دلسوزی گروه قومی آصف نوشته باشد !!!
8 دسامبر 2007, 01:38, توسط فقط يك انسان
نميدانم كه ما افعانها اصلاّ چه ميخواهيم. به اصطلاح‚ به هيچ سر راضي نيستيم.
اگر جامعهء غرب به مقابل همه جنايات ( بطور مثال در زمان طالبان) سكوت اختيار
كند‚ هم كاري غلط ميكند‚ واگر بروي جنايات ما انگشت بگذارد‚ هم راضي نيستيم.
آيا فكرميكنيد كه اگر در بارهء همهء اين تجاوز هاي دسته جمعي يكه به زن و فرزندان اين
ملت صورت گرفت و هرروز هنوزهم صورت ميگيرد‚ چيزي گفته و يا نوشته نشود‚ كار
درست خواهد بود؟ و يا اصلاّ اين ناروايي ها وجود نخواهد داشت؟
اگر ما افغانها اينقدر مردم با وقار و با وجدان هستيم كه حتي از نشاندادن واقيعت ها رنج ميبريم‚
پس بايد اينقدر وجدان و “ غيرت افغاني“ نيز داشته باشيم‚ كه به زن و فرزند ديگران
تجاوز نكنيم.
به نظر من نشان دادن هر جنايت و شناسايي جنايتكاران وظيفهء هر انسان با وجدان است.
سكوت مقابل جنايت و جنايتكاران به مثابه شريك بودن در جنايت است.
ما از تاريخ وطن خود‚ گرچه هم سياه و شرم آور است‚ بايد بياموزيم و مانع تكرار آن شويم.
احترام
8 دسامبر 2007, 02:53, توسط جویندهء آدمیت
خدمت خواهر ویا برادر ِما (فقط یک انسان)
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
(مولوی)
تا جایی که عقل این حقیر قد میدهد، قدرت هائ جهانی بطور عام و قدرت هائ غربی بطور خاص هیچگاهی بخاطر رضائ خدا و خوشبختئ بشریت سکوت ننموده اند چی رسد به عمل آنها! در دوران تجاوز شوروئ سابق طبق آمار دقیق ایالات متحده و هم پیمانانش مبلغ بیش از 160 میلیارد دالر در افغانستان جهت دفع پلان هائ شوروئ وقت تزریق نموده و پس از خروج نیرو هائ سرخ و شکست حکومت داکتر نجیب نیز عمداً و پلان شده در جریان درگیری هائ داخلئ گروهک هائ به اصطلاح جهادی سکوت اختیار نمودند... و بالاخره برای ازمیان برداشتن این گروهک ها و بد نامئ هر چی بیشتر دین، تحریک طالبها را از لابراتوار ها در میدان عمل وارد نموده و به کمک وهابی هائ مزدور و زمامداران پول و قدرت پرست پنجاب هر بلائ که لازم میپنداشتند، بر سر مردم ِما آوردند (در اینجا لازم است که به جهالت و پشت ِپا زدن خود به عقل نیز اعتراف نمائیم. با آنکه آموختن علم و دانش بر مرد و زن ِما فرض گردیده، ما تا بحال چی کرده ایم؟)... و در اخیر طبق پلان هائ قبلی و از پیش تعین شده نه سپتامبر شد و بعداً هم یازدهء سپتامبر و قصه کوتاه اخطار به مستر ملا عمر مجاهِل نوکرزاده و بعد از آن نیز لشکر کشی و تعقیب ِمستر بن لادن و شرکائ الگائیده... سریال ادامه دارد تا ختم ذخایر طبیعئ آسیا و افریقا... سیاستمداران غربی خوب میدانند که چگونه از کاه، کوه و بر عکس از کوه، کاه بسازند. از هالیود گرفته تا خالیود... همه گی خواسته یا ناخواسته در خدمت سیاست هائ شیطانئ ابر قدرتها بوده و هستند... فقط یک کمی توجه و دقت لازم است تا به ریزکاری هائ سیاسیون پی برد...
به قول معروف:
بوي كبروبوي حرص و بوي آز
درسخن گفتن بيايد چون پياز
به امید بیدار شدن از خواب زمستانی!
آمین
8 دسامبر 2007, 03:29, توسط فقط يك انسان
محترم جویندهء آدمیت‚ سلام!
اين همه مسايل را حتي يك طفل افغان نيز ميداند‚ چيزي تازهء نيست كه
مرا از “ خواب زمستان“ بيدار كند. مقصد من دفاع از قدرتهاي غربي نبود‚ بايد از اصل موضوع دور نشويم. اصل مطلب بالاي صحنه هاي فلم گوديپرانباز است‚ كه بعضي افغانها آنراتوهين به فرهنگ افغاني خود ميدانند.
احترام
نوت: خواهش ميكنم‚ توهينم نكنيد. متاّسم كه شما تا حال با انساني مواجع نشده ايد. بنده اين خوشبختي را داشته ام كه با انسانهاي خيلي عالي آشنا شوم. شايد هم يكي از اين انسانهاي عالي شخص خود شما باشيد!
8 دسامبر 2007, 05:42, توسط جویندهء انسان و انسانیت
سلام علیک ای مقصود هستی
هم از آغاز روز امروز مستی
تویی می واجب آید باده خوردن
تویی بت واجب آید بت پرستی
(مولوی)
دوست عزیزم (فقط یک انسان)
ایکاش اینها را همه بدانند و نیز در موازات آن عمل نمایند. و در قدم نـخست هیچ عملی بهتر از آموزش و آموزاندن نخواهد بود... تا جائیکه من میدانم، ما قرن هاست که خوابیده ایم... و نتیجهء آنرا امروزه مشاهده میکنیم. این یک طرف قضیه است و طرف دیگر قضیه مداخله و تجاوز دیگران بوده که ما را تا سرحد زمین گیری رسانیده است...
اکران فلم کاغذپران باز در شرایط کنونی فکر کنم تا اندازه زیادی استعمار غربی را به هدف هایش که ما تقریباً با آن آشنا هستیم (تفرقه افکن و حکومت کن!) نزدیک میسازد. هزینهء جنگ لفظی و مطبوعاتئ (مثال خوبش مطبوعات آنلاین) که در مورد زبان، نژاد و مذهب در حال حاضر از پالیسئ حنیف اتمر در وزارت معارف گرفته تا استفاده جویی هائ بعضی از حلقات در گروه اپوزیسیون دولت، یقیناً که همه گی از چشمه هائ استعماری در دور دست ها (ویا هم بالمقابل در همسایه گئ کشور)، آب میخورد... اینهائ که خواستار حذف صحنهء تجاوز از فلم مذکور میباشند نیز به دو دسته تقسیم میشوند:
1. گروهی که صادقانه خواهان حذف این صحنه بخاطر جلوگیری از ایجاد تفرقهء نژادئ بیشتر میان مردم ما میباشند.
2. گروهی که با سر و صدا انداختن میخواهند آگاهانه و یا جاهلانه، آب به آسیاب دشمن انداخته و آتش نفاق را با تشویق مردم به تماشائ فلم، شعله ور تر سازند و در ضمن کمکی کرده باشند به موفقیت تجارتئ این تولید ِهالیودی به اضافهء موفقیت قدرتهائ استعماری در سیاست تفرقه افکنانهء شان.
خودم هیچگاهی دوست ندارم که حتی نگاه توهین آمیز به مخلوقش بیآندازم، چی رسد به گشودن ِدهان به قصد توهین دوستان.
خوشبختانه، این حقیر نیز تا بحال با چندین انسان ِکامل آشنا شده که بهترین ِآنها پیامبر بزرگ اسلام، اولیا و بالآخره شاعران آسمانئ همچو مولوی (ستارهء که خود میگوید: مژده بده! مژده بده! یار پسندید مرا /// سایه ی او گشتم و او برد به خورشید مرا)، سعدی، حافظ، نظامی، سنائی، ابوسعید ابولخیر، خیام، و دهها تن دیگر که آثار ِآنها آرامبخش روح و روانم بوده، میباشد. و آرزو میکنم که با آشنایئ آن بزرگواران و خواندن معجزهء رسول اکرم (ص) و تفسیر و ترجمهء آن در قالب نظم و نثر همچون مثنوی، دیوان کبیر، دیوان حافظ، گلستان و بوستان سعدی و آثار با ارزش نظامی و امثال آنها، عمل نیز بنمایم وگر نه:
چون كه در قرآن حق بگریختی
با روان انبیا آمیختی
هست قرآن حالهای انبیا
ماهیان بحر پاك كبریا
ور بخوانی ونهای قرآن پذیر
انبیا و اولیا را دیده گیر
ور پذیرایی چو بر خوانی قصص
مرغ جانت تنگ آید در قفس
(مولوی)
اما هنگامیکه میگویم جویندهء آدم و گوهر آدمیت میباشم به این معنیست که میخواهم افرادی را که تا هنوز مشعل انسانیت را در قلب هایشان زنده نگه داشته اند (چی در شرق و چی در غرب) بیابم.
در اخیر تمامئ هموطنان را به اتفاق و وحدت ِواقعی دعوت مینمایم و از زبان لسان الغیب ِشیراز میخواهم بگویم که:
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری به اتفاق جهان میتوان گرفت!
با عرض ادب
8 دسامبر 2007, 06:40, توسط فقط يك انسان
سلام دوست محترم جوينده انسان و انسانيت !
بسيار عالي! لهذا من و خودت دو نظر مختلف در رابطه به صحنه هاي اين فلم داريم. آيا ميتوانيد با نظر من كنار بياييد؟ من كه خوب با نظر شما كنار آمده ميتوانم.
در آخر آرزو ميكنم كه باوجود انسانهاي كامل يكه از آنها نام برديد (متاءسفانه همه ديگر زنده نيستند) با انسانهاي خوبي كه هنوز زنده اند‚ آشنا شويد. جوينده يابنده است.
احترام
8 دسامبر 2007, 08:07
دوست عزیزم (فقط یک انسان)
خوشوقتم ازینکه آراسته به صفت ِستودهء بردباری میباشی. به نظر ِشما و تمامئ دوستان احترام قایلم با آنکه (بدون در نظرداشت مطالعه ام از تاریخ معاصر و قدیم قدرت هائ جهانی) در دانشگاه، بار ها از استادم که یک انگلیس میباشد، شنیده ام که:
"در ســـــــــــــــیاست هیچ عملی نامـمــکن نیســت!"
اما در مورد ذهنیت ِتان راجع به زنده نبودن مردان خدا، شدیداً مخالفم. بقول حافظ:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریدهء عا لم، دوام ما
در واقع انسانها همه گی فرصت اینرا دارند تا خود را (نه صرف نام خود را...) در عالم جاویدان سازند و آنهم در صورتی امکان پذیر است که به دامن (او) چنگ اندازند. و یاهم بقول مولوی:
در عشق زنده باید کز مرده هیچ ناید
دانی که کیست زنده آن کو ز عشق زاید
گرمی شیر غران تیزی تیغ بران
نری جمله نران با عشق کند آید
ویا هم:
ما زنده به نور کبریاییم
بیگانه و سخت آشناییم
نفس است چو گرگ لیک در سر
بر یوسف مصر برفزاییم
مه توبه کند ز خویش بینی
گر ما رخ خود به مه نماییم
درسوزد پر و بال خورشید
چون ما پر و بال برگشاییم
و بیتی که قبلاً نیز از مولوی گفته بودم که ما اگر اینها را بخوانیم اما قلباً قبول نکنیم به این میماند که در عصر پیامبر زنده گی نموده ولی از همقطاران ابوجهل و ابولهب میباشیم:
ور بخوانی و نهای قرآن پذیر
انبیا و اولیا را دیده گیر
والسلام
8 دسامبر 2007, 02:03, توسط سعيد
خوشبختانه ملل متحد همه مشکلات ديگر را حل نمود و اکنون
تلاشهايش را به کنترول نمايش فلمها متمرکز بسازد تا دين خودرا ادا نمايد. به نظر من هاليود نيازی به تبليغات ندارد افغانها اينکار را برای فروش اين فلم انجام ميدهند.
آنلاین : فيلم کاغذ پران باز
8 دسامبر 2007, 09:51, توسط افغان
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی + کین ره که تو میروی به ترکستان است ---انتظار تغییر،اصلاح و رسیدگی در ارتباط با اقدام غیر اخلاقی و شنیع دست اندرکاران هالیوود، از ارگانهای مورد اشاره ،توقعی است کاملا"نابجا وغیر عملی ،مگر اینها به فرهنگ و ارزشهای اخلاقی و ظرافتهای قومی ما اهمیت می دهند!مگر ما را بشر می دانند که حقوقی برای ما قایل باشند! امروزه آنچه که از غربیها سراغ داریم ،شعارهای زیبنده و فریبنده اما بدون پشتوانه عملی و عدم پایبندی به اصول و ارزشها و شعارهای اعلام شده ازسوی خود آنان همچون دمکراسی ، حقوق بشر ، احترام به فرهنگ و عنعنات و سنتهای ملل می باشد.شایسته آنست که نویسنده محترم ،مایه های فکری وقلمی خود را در خدمت مردم و جامعه خود قرار دهد و در بی ایجاد تحول فکری و فرهنگی در میان ابناء جامعه خود باشد، با امید بستن به بیگانگان نمی توان ره به جایی برد...