آغازگر جنگ در افغانستان چه کسی است؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
من عبدالحمید اعتمادی متولد 27/8/1357 هستم بهترین دوران کودکی نوجوانی و جوانی خویش را با جنگ بدبختی ودر نهایت مهاجرت گذراندم بازم خدارا شکر که تاهنوز زنده وبدون نقص عضو هستم پس بنا براین حق دارم بدانم که باعث شده است که این همه مشکلات را تحمل کنیم وکیها دستانش در خون هزاران انسان بی گنا که جان خودرا از اول انقلاب تا هنوز از دست داده یا معلول گردیده است .
بیائید جدای از مسائل قومی و منطقوی قضاوت کنیم نه با احساسات قومی و قبیلوی. قضاوت بر اساس مسائل بالا فقط مشکلات کشوری مانرا دامن می زند که این موضوع خود باعث بحرانهای زیادتری می شود پس باید هوشیار باشیم منافع کشور مهم تر از یک قوم ویا منطقه است.
بعد از کودتای هفت ثور 1357 توسط سردار محمد داود خان علیه پسر عمویش محمد ظاهر شاه و آغاز ورود ارتش سرخ به افغانستان و تصرف کامل این کشور بدست ارتش سرخ . روح جهاد در اقصی نقاط این کشور طنین انداز شد. جهاد که اکثریت مردم را در مقابل شوروی به همرا داشت در اوائل ، جهاد تقریبا" توسط تمام اقشار جامعه با کمترین امکانات نظامی آغاز شد .و کم کم از بین این مردم گروهها یی شکل گرفت و هدایت جهاد را به عهده گرفتند. البته چند حزب معروف قبل از این زمان شکل گرفته بود در آن زمان در تمام افغانستان شعار جهاد علیه کمونیست به صدا در آمد و هماهنگی و همدلی خاصی وجود داشت . با حضور احزاب در راس جهاد و جنگ. کم کم نقش مداخله گران خارجی با هدف فروپاشی شوروی پررنگ گردید که در این زمینه نقش آمریکا ، عربستان و پاکستان از همه پررنگ تر بودند. با به وجود آمدن احزاب سیاسی متعدد جهاد معنی واقعی اش را کم کم از دست داده و بیشتر افغانستان شاهد یک کشمکش بین دو ابر قدرت شرق و غرب گردید.
بعد از ورود ارتش سرخ به افغانستان و آغاز قیام مردمی مخالفت اکثر کشورهای همسایه و اروپایی از جمله آمریکا و سازمان امنیت در مقابل اشغال شوروی سابق کشورهایی که منافع خویش را در خطر جدی احساس می کردند خیلی زود با ملت افغانستان همگام شده و این عمل ارتش سرخ را محکوم اعلام کردند.
ازجمله کشورهایی که خیلی زود عکس العمل نشان داد ، آمریکا ، ابر قدرت غرب بود . آمریکا در آن زمان با واکنش سریع توانست با همکاری کشورهای عربی و پاکستان از طریق حزب جماعت اسلامی پاکستان حزب اسلامی گلبدین حکمتیار را مصلح کرده و وادار به جنگ علیه ارتش سرخ کند.
ارتش سرخ در زمان خیلی کم تقریبا" 90 درصد این کشور را به تصرف خود در آورد بجز دره پنجشیر که احمد شاه مسعود در آنجا مستقر بود و نتوانست این دره را فتح کند. یکی از عواملی که مسعود در صحنه سیاسی افغانستان مطرح گردید همین بود. ولی ارتش سرخ با همان سرعتی که افغانستان را فتح کرده بود آنرا از دست داد و نتوانست در مقابل قیام مردمی استقامت کند.
جنگ علیه ارتش سرخ تا سال 1371 طول کشید با اینکه ارتش سرخ با ذهنیت منفی که در جهان بخاطر اشغال افغانستان از خود بجا گذاشته بود نتوانست فشارهای اقتصادی و سیاسی آمریکا و از طرف دیگر استقامت بی نظیر مردم افغانستان در سنگرهای جهاد را تحمل کرده مجبور به عقب نشینی شود.
شکست ارتش سرخ فصل جدید در تاریخ سیاسی افغانستان بود گروههای جهادی دست به توافقات زدند از جمله اینکه بعد از شکست دولت کمونیست از کابل هیچ یک از احزاب جهادی نباید وارد کابل گردد فقط امنیت کابل را از اطراف کابل تامین کنند. تا دولت موقت به رهبری مجددی که د ر پیشاور پاکستان پایه گذاری شده بود وارد کابل شده و قدرت را بدست گرفته زمینه ی یک دولت مردمی با اشتراک رهبران جهادی را به وجود آورد که متأسفانه قبل از ورود دولت موقت در کابل ، افغانستان قربانی خود خواهی و قدرت طلبی دو دشمن دیرینه یعنی حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار و شورای نظار احمد شاه مسعود شده و اولین جنگ را در پایتخت تجربه کردند .
همان طور که ذکر شد احزاب جهادی طبق توافقی که داشتند نباید وارد کابل می شدند ولی احمد شاه مسعود بدون در نظر گرفتن توافقات قبلی به منظور حفظ امنیت در داخل کابل و ارتقای آن جهت ورود دولت موقت وارد کابل شده به محض ورود به کابل اطراف کابل را بانیروهای خود محاصره کرده و جلوی ورود احزاب سیاسی را گرفت. این خود خواهی و قدرت طلبی احمد شاه مسعود باعث شد گلبدین حکمتیار زودتر از همه عکس العمل نشان داده و از احمد شاه مسعود خواست که شهر کابل را ترک کند و یا راه ورود کابل را بر روی دیگر احزاب جهادی باز کند (در این زمینه گفتگوی از طریق بیسیم بین این دو رهبر جهادی به عنوان مدرک در اکثر رسانه ها منتشر شد.)
در این گفتگو آقای حکمتیار خیلی واضح درخواست خود را مطرح می کند و از احمد شاه می خواهد که ایشان چون بر خلاف توافقات قبلی عمل کرده اند کابل را ترک کند یا راه ورود به کابل را برروی دیگر احزاب جهادی باز کند احمد شاه مسعود در مقابل با خطاب کلمه استاد حضورش را در کابل چنین بیان میکند که استاد این مردم از ما توقع دارند که امنیت آنها را تامین کنیم بنا براین ما آماده هستیم در مقابل هر گونه ورود نظامی از این مردم دفاع کنیم .
بار دوم حکمتیار مسعود را تهدید به جنگ می کند حتی زمان و ساعت جنگ را هم اعلام می کند بعد دوباره در مقابل احمد شاه از حکمتیار می خواهد که واقعا" همان زمان اعلام شده از طرف شما درست است؟ اگر درست است که ما نسبت به جنگ علیه شما آمادگی خود را بگیریم این بود گزیده ای از گفتگوی گلبدین و مسعود ، قبل از آغاز جنگ و بعد از شکست دولت دست نشانده کمونیست .
گزارش مختصری از آغاز انقلاب علیه ارتش سرخ و آغاز جنگهای داخلی در افغانستان میان دو رهبر جهادی که یکی لقب قهرمان ملی را بخود اختصاص داده است دیگری مخالف دولت فعلی هستند بود امیدوارم شما با قضاوت درست خویش فرق قهرمان ملی را با آغاز گر جنگ مشخص کنید تا حق به حق دار برسد
پيامها
12 جنوری 2008, 21:26, توسط تراب
از دوستان که مقاله اقای اعتمادی را میخوانند خواهشمندم صحبت مخابروی مسعود وحکمتیار را دقیق بشنوند و بعدا قضاوت کنند چرا که برداشت نگارنده مقاله از واقعیت بدور است و هم اینکه این صحبت قبل از دخول مجاهدین به کابل بوده است و درمصاحبه کاملا واضح شنیده میشود که حکمتیار میگوید که من مخالف دخول مجاهدین بطور مسالمت امیزهستم و مجاهدین باید بزور داخل کابل شوند تادر تاریخ ثبت شود که مجاهدین فاتحانه وبزور بازو داخل کابل شدند و وقتی مسعود میپرسد که فیصله شما حتمی است وحکمتیار تاکید میکند که بلی ما حتما با زور داخل کابل میشویم مسعود هم مجبور میشود داخل کابل شود و..... من شخصا طرفدار هیچکدام شان نیستم ام متاسفانه بعضی از دوستان اگاهانه ویا نااگاهانه حقایق را تحریف نموده طرفداری حکمتیار را میکنند که وی هم مثل دیگران مسوول قتل بسیاری از بیگناهان است چنانچه که تعدادی زیادی از هموطنان ما از اثر اصابت راکت های حزب اسلامی به شهادت رسیدند . مگر بازهم تاکید براین است که خواندن مقاله اقای اعتمادی بدون شنیدن صحبت مسعود _حکمتیار بی نتیجه خواهد بود چرا که ایشان طور دیگری انرا تصویرنموده اند .بااحترام
12 جنوری 2008, 22:13, توسط عبدالحمید اعتمادی
دوست عزیز سلام
از اینکه با اشتبا متوجه شدید که من طرفدار کلبدین هستم واقعا براتون متاسفم
من طرفدار هیج گرو یا حزب سیاسی نیستم چه برسد به آقای کلبدین که فعلا از دشمنان اصلی این مرز بوم بحساب می آید
ولی فقط طرفدار قضاوت عادلانه هستم نه براساس قدرت قوم یا منطقه که متاسفانه اکثر قضاوت ها بر اساس این دو پایه گذاری می شود یکی ظاهر شاه به اجبار به عنوان پدر ملت تحمیل می کند دیگری چنگ سلار اصلی را قهرمان ملی می نامد
کسی که قاتل هزاران بی گنا در غرب کابل است شاید شما هنوز گذر تون به قبرستانهای غرب کابل نیافتاده است اگر روزی از سری کنج کاوی به انجا بروید می بینید که چه تعداد از مردم بی گنا بر اثر سکرهای شلیک شده ای مسعود از کوههای تلویزیون زیر خاک خابیدن که همگی بین سالهای 72-73 کشته شده است شاید فرق کلمه قهرمان ملی براتون بیشتر معنی داشته باشد
در ضمن این مسعود بود که قبل از همه وارد کابل شده اطراف این شهر را با نیروهای خویش به محاصره خود دراورده مانع ورود دیگران شدن این مثل آفتاب روشنه
آنلاین : انجمن دانشگاهیان و فرهنگیان بصیرت
13 جنوری 2008, 03:49, توسط قدوس
آقای اعتمادی
آیا گاهی اندیشیده اید که اگر گلبدین نخست وارد کابل میشد چی اتفاقی میافتاد؟ البته که نه ورنه چنین ابهامات را نمینوشتید.
اما اگر واقعبین میبودید، بدیهی است که میدانستید که با آمدن گلبدین نخست شاید به صد ها هزار هممیهن ما به نام های خلقی و پرچمی و غیره سربریده میشدند و به ویژه اقوام غیرپشتون(غیراوغان). کاری که برای غرب به عنوان حامی اصلی مجاهدین پدیرفتنی نبود.شما لطف نموده دراین باره کمی بیندیشید آنگاه همه چیز برای شما روشن خواهد شد.
بنده بازهم تاکید میکنم که هدف من دفاع از این و آن نیست اما این دیگر امروز برای یک کودک نیز روشن است که چنین گفته های چراو از کجا برای ما صادر میشوند.
13 جنوری 2008, 05:21
جناب آقای اعتمادی!
هرچند درنوشتن این مضمون زحمت خیلی زباد بخرچ داده اید اما اینرا باید بپذیرید که قضاوت های یکجانبه وسطحی درقضایای پیچیده این ملک نتنها اینکه مفید نیست بلکه زمینه ساز ایجاد عقده ها وکینه ورزی های بیشتر بین طرفداران ومخالفان مسعود نیز میشود ودرمجموع شما اعتبار خویش را بعنوان یک نویسنده ایکه تازه بکار آغاز کرده اید ازدست میدهید.
اینکه کس مسعود را قهرمان بداند یانداند شاید آنقدر مهم نباشد اما مهم داشتن یک انصاف و وجدان روشنفکری است که متأسفانه ازقضاوتهای ظالمانه شما برایم معلوم شد که شما قاقد آن هستید.
اگر زمینه گفتگوهای سالم بین ماوشما برقرارشود اینرا بدانید که شما دراکثر موارد اصلا هیچ نوع معلومات دقیق ندارید واین از اهمیت نوشته شما کاسته است.
اتکا نمودن به سخنان کوچه وبازار نمی تواند یک شخصیت مهم سیاسی ونظامی را ولو اینکه مخالف ایده های شما هم باشد محکوم کند.
ازاینکه سایت کابل پرس? یک سایت آزاد ومستقل است به نظریات شما ولو اینکه مخالف نظریات این بنده هم باشد احترام قایلم امیدوارم در آینده ها مضامین ومقالات گرانسنگ شمارا درین صفحه شاهد باشیم
13 جنوری 2008, 05:50, توسط نويسنده: نسيم کوهستانی بلجيم
من از همه کسانيکه به حمايت از گلبدين دست به کاری ميزنند بايد بپرسم که شما در برابرمخالفين تان که با ايشان سنگرمشترک داشتيد ودرامواج نخستين تهاجم دشمن خانه و زندگی شانرا سنگر دفاعی ساخته بودند، اگر آن موج اول هجوم شما را ميگرفت براستی که توان کوچکترين مقاومت را نداشتيد ، چه کردید ... ؟ با دولت کارمل نجیب پروتوکول داشتید در محاربه مشترکا با دولت کابل در شمالی ومخصوصا در پنجشیر قهرمان سهیم بودید ، حزب اسلامی گلبدین تمامی راه های اکمالاتی شورای نظار( جبهه پنجشیر ) را در ایام جنگ مسدود میساخت از ورود هرنوع کمک نظامی ، لوژیستیکی جدا ممانعت میکرد ) اينرا بنده از تجربه تاريخ برای شما مينويسم / ميرمسجدی خان کوهستانی لشکر انگليس را از کابل بيرون راند واز پادشاهی دوست محمد مزدور استقبال کرد که سر انجام به نابودی خودش تمام شد مرگ مرموزانه ايکه بابا های گلبدين در گذشته با مشاورت اشغالگران طرح ريزی کرده بودند درس غبرت بود برای نسل های بعدی / روی راست و پوست کنده بگويم که گلبدين برای اين از ديگران سبقت جسته بود( قوت های غیر مسلح خود را در مقر وزارت داخله و ارگ ریاست جمهوری نقاط مستحکم دروازه های ورودی جنوب کابل باهمدستی جنرالان پشتون تبار جا بجا ساخته بود ) که نام و نشان جهاد را از آن خود کند وبرتداوم حاکميت پدرسالاری شان برای سالهای نامعلوم ديگرمهرتمديد بگذارد . چيزيکه برای هرفرد از جامعه غيرپشتون قابل تحمل نبود و نيست / بناء موضع آمر صاحب خيلی خردمندانه و سنجيده شده بود و ما به آن ميباليم / مسعود بزرگ مظهر اراده ما تاجيک ها است / آمر صاحب سمبول همبستگی ما تاجيک ها است / ما تاجيک ايم و تاجيک خواهيم ماند / زور ما نگهدار ما است .
نويسنده: نسيم کوهستانی بلجيم
13 جنوری 2008, 07:57, توسط معصومی
دوستان عزیز سلام . مردم ما آنقدر رجر ِرا ازطرف این گروپها متحمل شده اند که اصلآ از نام شان بد میبرند . چه خاصا به شخصیت های شان .هر شخصیتی که باشد و ازهر نقطه افغانستان باشدوانسان هموطن بی گناه راخون کرده باشد محکوم است وبه هیچ وجه قابل تآیید اعضای آن فامیل معیوب و شهید نیست .حال شما قضاوت کنید این مردم افغانستان که شهید داده اند مهاجر شده اند دارایی هایشان غضب شده به ناموس شان تجاوز صورت گرفته آیا این شخصیتها مورد تآیید شان است ؟ فلهذا افغانها دوست ودشمن خود را میشناسند. آقای تراب شما هم از قهرمانی ها و خون ریزی های آقایان مسعود و گلبدین ...... توصیف و تمجید نکنید. که گناه کبیره است .
13 جنوری 2008, 08:24, توسط معصومی
خدمت نسیم کوهستانی . شما بکدام عنوان نماینده گی تاجک ها را میکنید شما را کی به این پـُست انتخاب کرده.که ما تا حال آگاهی نداریم. من که در یک فامیل تاجک ومسلمان متولدگردیده ام پدر وپدرکلانم هم تاجک بوده اند.ظلم و ستمی که از شورای نظارمسعود ،گلبدین ،سیاف ....... دیده ایم مسعود افتخار ما نبوده و به نام این خود فروخته ها نمی بالیم . شمافکر کرده اید که در یک کشور اروپایی زندگی میکنید و از متحدالمال وپول سنگ این وطن استفاده. مصرف میکنید فهمیده ونماینده همه تاجک ها شما هستید . شما افتخار به مسعود کنید درست است که شما را به پول و..... خلاصه پطلون پوشانده به بلجیم رساند . اما ما هابنام ایشان سخت نفرت داریم. وباعث خجالتی ما افغانها در برابر دنیا شده اند .
13 جنوری 2008, 11:40, توسط B.popal
باعرض احترام بهمه خواننده گان کابل پرس?،و باتيد نظر آقای معصومی بايد گفت که نه مسعود ونه حکمتيار وهيچ يک از اين اقايان نميتوانند نماينده گی ار ميليتی را نمايند کسيکه غرق در نجاست است نميتواند از هيچ قومی نماينده گی نمايد .افغانستان به رهبرانی ضرورت دارد تا خاليگاه که طی سه دهه جنگ دربين اقوام مختلف بوجود امده پرنمايد ومرهمي باشد برای التيام زخمهای جنگهای قومی ومنطقوي.رهبر ساختن وقهرمان سازي را بگذاريد به قضاوت مردمی که از جنگ ها صدمه ديده اند نزديکان خود راازدست داده اند نه کسانيکه از جنگ سوٌاستفاده کردند. تاريخ قضاوت عادلانه خودرا خواهد کرد شرم ونقرين به آن افغانی که يک را ميليت بر ميليت ديگر برتری ميدهد.اگر خواستار ساختن افغانستان هستيم بايد ازبي اتفاقی ها برتری جوی قومی ومنطقوی دوری جست اگر خواستار بيرون رفت از همه دردها ورنجها هستيم بايد به مسايل قومی خطه بطلان کشيد و درغيره ان بدبختيها وبيچاره گيها صدها سال ديگر دامنگيرما خواهد بود.
13 جنوری 2008, 11:55, توسط نسيم کوهستانی از بلجيم
بجواب محترم معصومی :
به هر رنگی که خواهی جامه پوش
من از طرز خرامت می شناسم .
وطندارمارا ديگر فريب دادن کار هر ارزه نيست ، مافولاد آبديده استيم .
آمر صاحب بديل چگوارا است آمر صاحب بما فهماند که چگونه در کشورموقعيت از دست رفته اجتماعی خود باز پس کنيم امر صاحب ( رح) بما راهيان خود درس مقاومت را آموخت ، بدينترتيب دست دراز هرمتجاوزرابرحریم شرافت و عزت تاجیک ها کوتاه ساختيم .
مسعود پدر روانت شاد بادت گرامی .
راستی من را حادثه به اینجاه انداخت ،هيج رابطه که شما از آن ياد آور شديد به آدرس من صدق نميکند .از بخت ناخوش من آمر صاحب را هيچ گاه از نزديک ملاقات نکرده بودم .
13 جنوری 2008, 12:56
مسعود یک وطنفروش و خاین ملی چند جانبه است، اگر تاریخچه را از از نظر بگذرانیم اول مزدور پاکستان بود، بعد به مزدوری و جاسوسی برای روسها پرداخت در حالیکه همزمان نوکر امریکا وفرانسه بود، بعد هم وقتی طالبان فاشیست گوزش را کشید، زیر پای آخوند های جاهل ایران افتاد و زمانی هم به RAW استخباران هند جاسوسی میکرد ...
وی بسیار آسان خود را به این و آن میفروخت و از برکت همین نوکری هایش بود که لقب "تیتو"، "ناپلئون"، "شیر پنجشیر"، "قهرمان ملی" و .... برایش اهدا شد اما تمامی این القاب را مردم ما در کناراب اندخته نفرین به وی میفرستند.
14 جنوری 2008, 04:00, توسط سرور
تراب جان! همه دلایلی که حکمتیار در صحبت مخابروی با مسعود بخاطر داخل شدن به کابل برآن اصرار میکرد همه را شاهد بودیم و واقعیت داشت. که برای بنده هم درآنوقت قابل باور و پذیرش نبود و تا امروز پرده از چهره همه دسایس وچهره ها برداشته و افشا شد. موقع این ادعا از ایتلاف جبل السراج با کمونیست ها یاد میشد کسی باور نمیکرد تا وقتیکه دوستم و حزب وحدت از ین ایتلاف خارج شد و آنرا افشا عام کرد. شرکت حزب پرچم در این ایتلاف را از زبان پرچمی ها بشنوید از عظیمی و دلاور و بابه جان تا محمود بریالی که بعد از مرگش دوستانش از مبارزه او در پهلوی مسعود یاد میکنند شما انکار میکنید؟
مسعود به هیچ اصولی باور نداشت، علیه روس جنگید و صدها و هزاران همرزمش را درین جنگ قربانی کرد و بالاخره در دامن روس سقوط کرد و با هرگروه معامله day to day میکرد و به همه گروه ها و احزاب در داخل افغانستان جنگید. شما کدام حزب و گروهی را میتوانید بگوید که با او مشکل نداشت و علیه آن نجنگیده باشد و توطیه نچیده باشد؟
12 جنوری 2008, 23:20, توسط آریا منش
سلام بر همه !
بفکر بنده نویسنده این مطلب از کدام کشور بیگانه نو پا به این کشور دشمن ستیز گلبدین ستیز وامثال هم نهاده است و اگر اشتباه نکنم اولین بار هم است که قلم به دست گرفته و همچون مطلب غیر واقعی و پوچ بی معنی را به رشته تحریر گرفته توصیه بنده به نگارنده این مضمون و سایر برادران کم آگاه بی خبر اینست که اولا سند موثق پیدا نموده و بعد جیزی بینویسن.
13 جنوری 2008, 19:46, توسط عبدالحمید اعتمادی
دوست عزیز سلام
شما اگر بدنبال سند و مدرک هستید براتون توصیه می کنم گذری در وزارت شهدا و معلولین داشته باشید ویا از قبرستاهای غرب کابل دیدن کنید آنگا حقایق براتون آشگار خواهد شد در ضمن عرض شود که من وابسته به هیج حزب یا جناح سیاسی نیستم
جنگهای بعد از فروپاشی دولت نجیب در کابل خود مهر تائید جنایت است ویا خرابیهای شهر کابل آیا شما فکر می کنید که خرابیهای کابل در زمان غیر از حضور مجاهدین ایجاد شده یا در زمان طالبان نخیر برادر بزرگوار اینها همش گوشه های از واقعیت های تلخ است که ناخودآگاه انسان بطرف خودش جزب می کند
آنلاین : http://www.a-basirat.blogfa.com/
13 جنوری 2008, 00:02
کدام سند تو دیوانه هستی تمام مردمی که در دوران مثلاً جهاد خونشان رختند و مالشان چورشدند اینها سند نیستند چی هستند در قضیه افشار شما هم اکنون هم آثار جنایات مسعود را می بینید که مردم یکی شان فلج و یکی شان از فشارهایی که در آن دوران ها بهشان آمده از دست همین مسعود معلول و بی سرپناه شده اند اینها سند نیستند چی هست و جاهای دیگر کابل که بدست مسعود چوروچپال شد واقعاً بعضی ها کور مطلق هستند و این همه اسناد را نمی بینند.
فهیم
13 جنوری 2008, 00:29, توسط حمید
بجواب تو چیزی نمیتوان گفت به جز اینکه یک کمی به جنایات افشاریان نیز توجه داشته باشید!!! و به بی نزاکتی بابه مزاری تان که حین دیدار با تعدادی از استادان مقیم در فامیلی های علوم اجتماعی حتی از جای خود برنخاسته بود و حتی از همان حالتی که بر بالشی تکیه زده بود، تکانی نخورده بود و استادان را تحقیر کرده بود. این چشمدید یک استاد است که از بی نزاکتی آن بابه مزاری باری حکایت کرده بود.
13 جنوری 2008, 00:22, توسط حمید
اگر کسی مثل آقای اعتمادی بیسواداز یک گفتگوی تیلفونی بین دو نفر اینگونه احمقانه برداشت داشته باشد، پس عجیب نیست که از یک پدیدهء پیچیده مثل جنگ افغانستان چه تحلیلی خواهدداشت. خواننده گان مطلب آقای اعتمادی بیسواد باید متن کامل مصاحبه را بخوانند بعد قضاوت کنند!!!!اینکه نیت واقعی مسعود و یا گلبدین چی بود من نمیدانم و نمیخواهم از مسعود یا گلبدین دفاع کنم ولی به صراحت
گفته میتوانم که برداشت اعتمادی خیلی احمقانه است!!!
13 جنوری 2008, 01:38, توسط بکاولی
دوستان عزیز
مسعود به اصطلاح هم کیشانش قهرمان ملی, قبل از قهرمانی جاسوس سازمان های استخباراتی بیگانه بوده و بر اساس طرح همان سازمان های استخباراتی بیگانه و عطش قدرت طلبی که داشت به کمک نیرو های جنرال دوستم و مومن که خود آله دست بیگانگان بودند نیروهایش چندین شب قبل از انتقال قدرت به مجددی از راه هوا ذریعه بالگرد های قوای هوایی وارد میدان هوایی کابل شدند و بادست گرفتن مراکز اساسی قدرت جلو دخول تنظیم های دیگر را گرفتند و مطابق به پلان طرح شده بیگانگان زمینه آغاز جنگ های تنظیمی درکابل و سراسر کشور را فراهم نمود, وی آگاهانه و یا غیر آگاهانه در نشهء قدرت وسیله تطبیق این پلان شده و هزاره را بالای پشتون,پشتون را توسط هزاره و تاجیکان راذریعه هر دو قتل عام نمود و کشتار های غرب کابل,بلخصوص قتل عام مردم بیچاره افشار نماینگر این حقیقت می باشد.
دیگر اینکه اگر روس ها پنجشیر را اشغال ننمودند این به معنی این نیست که مسعود قهرمانی کرده است , وی در سخت ترین شرایط که مردم افغانستان سرگرم نبرد با روس ها بودند با امضای معاهده ننگین فرقه چهل با روس ها متارکه نموده و شاهرای سالنگ را برای کاروان های روسی که بخاطر کشتن هموطنان بیگناه ما اسلحه و بم های یکهزار کیلویی را به کابل انتقال می نمودند مصوون ساخت و این عمل وی و امضای متارکه ننگین فرقه چهلم بگرام یک خیانت ملی محسوب می گردد و کسی که در یک کشور دست به خیانت ملی بزند هرگز قهرمان شده نمی تواند و این قهرمانی بزوررا که همکیشانش به وی اعطاء نموده اند برای مدت بسیار کم خواهد بود و انشاالله در آینده نزدیک بعد از برقراری صلح و ثبات در کشور ,مردم ما بالای آن تجدید نظر خواهند کرد.
اعمال ننگین مسعود در جریان جهاد و بعد از اشغال کابل توسط نیروهایش به هیچ کسی پوشیده نمانده و کسانیکه این موضوع را قبول ندارند می توانند جهت آگاهی شان مصاحبه جنرال خدایداد که قوماندان جبهه پنجشیر بود را که با سرویس فارسی بی بی سی انجام داده است رابشنوند و یا کتاب خاطرات جنرال گرموف را که آخرین قوماندان نیرو های شوروی در افغانستان بود را مطالعه نمایند.
بنآ با تمام قوت گفته می توانیم که سخنان آقای اعتمادی یکی از واقیعت های تاریخ کشور ماست و ثابت است که مسعود یکی از زرنگترین جاسوس های چند سره سازمان های استخباراتی بیگانه بوده و در تمام طول عمرش از زمان محمد داود تا واقعه ترورشخص وی در تخار مصروف خیانت به این کشور بوده و با انجام این اعمال شوم بصفت یکی از بازیگران اصلی صحنه در هر زمان باعث بدبختی مردم ما گردیده است ,و اگر زمانی هموطنان اعمال گلبدین و یا سران دیگر نتظیم ها را تقبیح می نمایند به این معنی نیست که مسعود را قهرمان بدانند و اگر اسم مسعود را در قطار سران تنظیمی یاد آوری نمی نمایند بخاطریست که وی با زیرکی خاصی که داشت با فعالیت در تنظیم جمیعت بصفت قوماندان نظامی آن از زیر ریش ربانی خر سوار تیر می شده و با تحمیل تمام خواسته هایش بالای ربانی نادان بطور غیر مستقیم رهبری جمیعت را بدوش داشت. حالا اگر کسی می خواهد که باز هم مسعود را قهرمان ملی بداند مربوط به خودش می شود ووجدانش, ورنه مسعود قاتل مردم افشار است نه قهرمانشان.
13 جنوری 2008, 03:07, توسط مهم نیست
این سایت انتی تاجک پرس روز به روز به مسایلی غیر شعارش میپردازد. امید است از علاقمندانش کاسته نشود و مسوول شجاع و پرکار آن متوجه اینهم باشد که هر آن داشته های سایتش باعث تخریش های بیشتر میان مردم افغانستان میشود. کامران جان از همین آدرسی که من اینجا را زیارت میکردم با شما خدا حافظی میکنم. موفق باشید.
13 جنوری 2008, 03:34, توسط آشنا
چندی قبل یکی از دوستان نوشته بود که در افغانستان «ظلم فراوان شده...». این یک واقعیت است ولی اگر تنها به ظالمین سه دهه گذشته نظر کنیم در خواهیم یافت که جنایتکار ترین، پلید ترین و فروخته شده ترین شان ببرک کارمل، جنایتکار ملی احمدشاه مسعود و گلب الدین حکمتیار است.
اینها نه که یکبار بلکه چندین بار وطن و مردم آنرا آماج ترور، قتل، تخریب، تجاوز بیگانه ها و بدبختی های کردند که تا امروز ما نتیجه آنها را میبینیم.
گلب الدین حکمتیار و احمد شاه مسعود دو شیاد تاریخ افغانستان اول در زمان شهید محمد داود خان به پاکستان رفته غلامی میجر های پاکستانی را پذیرفته و اولین اغتشاش را بر علیه دولت نو بنیاد جمهوری سردار داود سازماندهی کردند. بعدا ً جنایتکار ملی در زمان روسها حلقه غلامی روسها را به گردن انداخته با پذیرفتن قرارداد آتش بس با روسهای متجاوز مسولیت حفظ امنیت کاروانهای نظامی روسها را در طول شاهراه سالنگ به گردن گرفته و به متجاوزین امن ترین شرایط را برای گذراندن کاروانهای شان از شمال به دیگر صفحات کشور را مساعد گردانید. این نوکر منشی جنایتکار ملی مسعود به روسها اجازه داد که در شرایط که راکت های ستینگر امکانات آنها را برای اکمالات هوایی خیلی محدود کرده بود ، از طریق زمین به اکمال قوت های شان ادامه بدهند و بدین ترتیب در قتل دو میلیون هموطن بیگناه ما ، مسعود دست های کثیف خود را با روسها یکی کرد. گروموف آخرین قومندان اردوی اشغالگران روس بعد ها با افتخار از خیانت مسعود در کتاب خویش یاد کرده است : .
گروموف آخرین قومندان اردوی اتحادشوری در افغانستان در کتات " ارتش سرخ در افغانستان"(2) مینویسد:
"تلاشهای مرکز اطلاعاتی سپاه چهلم دستاورد های معینی به همراه داشت. در سال 1982 ما توانستیم به مهمترین هدف خود نایل گردیم. ما توانستیم با احمد شاه مسعود تما س های بس پایدار بر پا کنیم که تا پایان خروج نیرو های اتحاد شوری از افغانستان تداوم یافتند. طی زمان حضور نظامی ما در افغانستان ، کار ها با مو فقیتهای متناوبی ادامه یافت. بویژه در سال 1982 نمایندگان سپاه چهلم و شخص احمد شاه مسعود موافقتنامه ای را به امضا رسانیدند که در آن مسعود تعهد سپرده بود بروی کاروانهای نظامی ارتش شوری در سالنگ جنوبی ، جائی که او فرمانروای بی چون و چرای آن بود ، آتش نگشاید.
مسعود به اعضای گروهش دستور داد تا از فعالیت شدید بر ضد نیرو های دولتی دست کشیده و مبارزه مسلحانه را در گام نخست بر ضد سازمانهای مخالف جمعیت اسلامی افغانستان پیش ببرند. ...........همه گفت و گو ها با مسعود مستقیما توسط فرماندهی نظامی شوروی انجام میگرفت....."
کارمل این شیاد و نوکر دون صفت با بیشرمی نوکری روسها را قبول کرده و نه تنها که اشغال افغانستان را به آنها لبیک گفته بلکه با بیشرمی که خاص موجودات کثیف و وطنفروش مانند او است قتل دو میلیون افغان بیگناه را با افتخار نتیجه روابط انترناسیونالستی برادران شوروی خویش میدانست.
این موجود کثیف در زمان که کمونیست های استالینی طرح کودتای ماه اگست سال 1991 را برعلیه گرباچف مطرح میکردند بار دیگر با بی شرمی خاص برای راه یافتن به قدرت پشنهاد آنها را برای بر گشت به کابل پذیرفته و با آمدن به کابل برعلیه حتی رفقای حزبی خودش که با داکتر نجیب همکاری داشتند، قرار گرفت. کودتا چیان به این وطنفروش معلوم العال وعده داده بودند که با سقوط گرباچف و ایلتسین او را دو باره به چوکی قدرت در کابل خواهند نشاند.
کارمل کثیف و جنایتکار ملی مسعود بر اساس زد وبند های که با روسها داشتند یک گام دیگر هم جلو رفته و با قرار داد جبل السراج دست های کثیف شان را برای خنثی کردن طرح صلح ملل متحد برای افغانستان که با استعفای غیر قابل انتظار داکتر نجیب مساعد گردیده بود ، یکی کردند.
عطش قدرت چنان این دو موجود کثیف و فروخته شده را به عصیان آورده بود که بدون در نظر داشت واقعیت های جامعه ما و بدون در نظر داشت تناسب قوا و اینکه آیا اینها میتوانند به تنهایی وطن را اداره کنند ، دست به عمل نظامی بر علیه پلان صلح ملل متحد زده و دزدان مسعود با داخل شدن به کابل ، جنایتکاران دیگر از جمله مربوط به حزب اسلامی ، وحدت،جنبش و غیره را تحریک کردند که به عمل باالمثل دست زده و فاتحه کابل، هزاران کابلی بیگناه، اردو، پولیس و تمام ساختار دولتی، اقتصادی کشور را که از کابل به حیث قلب کشور اداره میشد، بگیرند.
لعنت ابدی باد بر این جنایتکاران
13 جنوری 2008, 05:10, توسط جمیل
کسانیکه به جنایات و خیانت مسعود و همقطارانش در برابر جهاد مردم اعتماد ندارند بهتر است به چهار مرجع رجوع و دقت کنند:1 مکالمه تیلفونی حکمتیار و مسعود قبل از فتح کابل و صدق ادعا های حکمتیار که همه بعدا محقق شد و شاهد آن هستیم که کمونیست ها چه رول اداره آنوقت داشتند و... 2 نوشته های صالح ریگستانی تحت عنوان جگونه وارد کابل شدیم 3 اظهارات سازمانهای بین المللی مثل صلیب سرخ و همچنان کتب و اظهارات جناح پرچم و و حزب وحدت در باره دخول تفنگداران شورای نظار و تاریخ آن که چه موقع داخل کابل شده بودند و ایتلاف جبل السراج بین پرچمی ها کمونیستهاو... . 4 فعالیت ها و سرگرمیهای سیاسی و اقتصادی این گروه بدنام که هرکدام به چپاول و تاراج مردم و دولت پراخته اند. که باز هم همه مصداق ادعا های حکمتیار شده.
13 جنوری 2008, 09:20
جمیل جان!
اگر قرار به این باشد که مطابق منابع که شما به آن اشاره کرده اید که مسعود را جنایت کار بدانیم باید حکمتیار شمارا بمراتب جنایت کار تر از آن بدانیم که شما هرنوع شک وتردید تان رفع شود.
13 جنوری 2008, 11:06
Roze an rasiida monare ke ba nome qasab kabir QARN 21 Masood da kabul ast,da kamar an zanjir andakhta wa mesli mojasema sadam husan da sarak hay kabul belkhosos da kocha hay afshar gashtana take az monar an hayen sange kenarab jor shawa wa mardom solh dost afshar az an da kenarab.........kenab
13 جنوری 2008, 11:50
13:جنوری 2008حمید:
سلام به همه کارکنان کابل پرس? وهمو طنان عزیز بگوییم که مسعود حکمتیار سیاف ربانی قندی گلک سیاف وهابی اینها همیشان جنا یتکار استند وبوده اند.
13 جنوری 2008, 12:53, توسط فرید
من یک جملۀ این نوشته را خواندم .همان جملۀ اول را که غلط بود همان که کودتای 1357 را به داود خان نسبت داده بود کودتاهی که علیه داودبود ودر آن داود قربانی گردید .دیکر ادامه ندادم. ستون نظرات را نیز نخوانده ام چون در نوشته هایی این چنینی نظرات از قبل مخلوم است تا جک و پنجشیری گلبدین را وپشتون مسعود را قاتل مردم می داند ( از استثنا اگر بگدریم ) امید وارم دوستان قبل از نوشتن کمی زحمت مطالعه به خود بدهند.بایسته نیست که همه بنویسند خوانندۀ خوب بودن نیز هنر است .امید عزیزان رنجیده نگردند.
13 جنوری 2008, 13:25, توسط 1234
آقای فرید من جملۀ دومی را نیز خواند م آنهم غلط بود من ندانستم "روح " چسان " طنین انداز " می شود .خواندن این نوشته ها مانند شطرنج بازی با کسی است که بازی را نمی داند همان طور که شطرنچ بازی با کسی که این بازی را نمی داند مهارت انسان در باز ی را کاهش می دهد خواندن این نوشته ها سواد آدم را پاهین می آورد .مه دیگه ای چیز هاره نمی خانم. دیدید با دو جملۀ نا کاره بی "ادبیات" شدم. میر هزار آفا ! همین که چند جملۀ اولش را به اصطلاج "بی تاب" دیدید آن را نخوانیدو نشر نکنید این دیگر روشنگری نیست به بیراهه بردن است . نوشته های شما را نیز خراب می کند سه نقر نویسندۀ خوب در سایت کافیست به جای در جن نویسندۀ کم سواد .
13 جنوری 2008, 13:40, توسط tareq
etemadiye aziz salam,
awal eenke kodataye 57 tawasote komonist ha bar zed dawood bood shayad eshtebahe naweshtare bashad ba har hal wa degar eenke dar maqtaye kononi agar farz koneem ke hama derozeyan eshtebah kardand , man az hama aan hayeke az derozeyan enteqad mekonand darkhwast daram ta khod kamare hemmat bebandand wa dar moqabele doshmanane watan, alqayeda wa taleban estada shawand wa az gozashta ha ham beyamozand wa az hech kas ham komak na gerand na az roos na az amrika na az pakistan wa na ham az iran , agar tawanestand wa mowaffaq shodand ke een keshwar ra az mosebat nejat bedehand , bar ma mellat ast ke een jenaban ra qahraman haye aseel benameem. agar kase marde maydan ast ya allah, dar ghayre aan een hama waqt zaye kardan ke ahmad chi kard wa mahmod chi kard sood nadarad chon felan hamed dar amal karde khod badtar az aan ha amal mekonad ok ya hooooooooooooooooooooooooooooooooo
tareq
13 جنوری 2008, 14:36, توسط محمد آصف
نوشته خوبی اعتمادی باعث میگردد که واقعیتها روشن گردد.
تشکر از کابل پرس? که به نشر واقعیتها می پردازد.
از قوماندان مسعود یک هیولا ساخته اند او مانند سایر قومندانهای دوره جهاد فرمانده بیش نیست.
ولی از نامهای قهرمان ملی و.....سو استفاده میگردد، که باعث درد مردم که چند سال توسط سربازان شورای نظار رنج بردند میگردد.
13 جنوری 2008, 14:46, توسط نيك انديش
درودبر همه ! من هم كاملآ طرفدارحقم ودر بيان راستي خيلي ميكوشم وچنين ابرازنظر دارم كه:برادرگرامي !پيش از اينكه گفتگوي مخابروي بين اقاي گلبدين ومسعود صورت بگيرد، تمام اعضاي حزب خون آشام گلبدين بدون سلاح وبدستور باندخلق داخل كابل شده، در وزارت داخله جابجا وهمه مسلح شده بودند. دراين مرحله گلبدين ميخواست كه مطمين شده بداخل كابل قدم بگذاردوبدون درنگ به سربريدن كسانيكه از نظروي ملعون وبي دين بودند، بياغازد. درمقابل مسعودشهيد، نظربه آگاهي وشناختيكه از اين چوچه اي فاشيست فرنگي داشت، با ارايه سند گفتگوي مخابروي،تمام راههاي معقول را بروي شمردولي اين چوچه بدكنش اهريمن شيوه، هرگزنپذيرفت وآماده اي داخل شدن وكمرجنگ را بر بست .براي تمام مردم وباشنده گان كابل معلوم است كه دو ويا سه روزجنگ در وزارت داخله با هموندان بدنام حزب نا اسلامي ، وطرفداران اقاي دوستم دوام كرد ودراين جنگ از طرفداران مسعود كسي اشتراك نداشت. تا اينكه پلان شوم گلبدين خان نقش بر اب گرديد وديوانه وار شروع به حواله راكتهاي كور بسوي شهروندان كابل تاريخي كرد. اين را هيچكس نميتواند منكر وكتمان كند. البته بايد كه ريشه اي اين جنگ را بيشتر بكاويم كه گلبدين چرابه جنگ دامن زد وچرا، از اطاعت استاد وهمنظروهم ايديولوژيش ، سركشي كرد ودر مقابل آن با توپ وراكت ايستاد؟ هردوسني نبودند؟ بودند. هردواز يك مكتب ويك ايديولوژي آب نمي خوردند؟ ميخوردند. هردودر پاكستان ودريك حزب عضويت نداشتند؟ داشتند.هردواز رهروان اخوان المسلمين، ومسلمان سني مذهب نبودند؟ بودند. هردو از رهروان جهادافغانستان وسمت رهبري را نداشتند؟ داشتند. چه چيز سبب گرديد كه ، در ايجاد اداره اي اسلامي درمقابل هم قرار بگيرند وتشنه در خون يكديگر باشند؟ دوستان گرامي ! من دراين زمينه كمي اشاره ميدهم وبقيه را شمانظردهيد.
به نظرمن عامل كلي وانگيزه وانگيخته اي سراسري اين جنگهاي تنظيمي ، گسستن قدرت چندقرنه اي يك تبار ويك قوم، وبيداري ديگر اقوام بود كه از خود وحيثيت توانمندي خويش بر دفاع برآمدندواين اقوام ديگرآن اقوام گوسفندي ديروز نبودند واين اين قوم حاكم وحكومتگرهم حاضرنبود كه حتا قدرت را زره اي تقسيم نمايد. وبالاي گلبدين قسميكه در پاكستان ، كشورهاي خارجي حساب ميكردند وعهدوپيمانيكه با پاكستان بسته بود ولاف ومنافي كه زده بود، همه پوچ برآمد وبا تحريك باداريكه نصف پول غرب را بروي وبقيه را بر ديگران تقسيم ميكرد، دست به جنگ، جنگ تاپيروزي زد وتا توانست ، بر مردم بيچاره اي كابل راكت افشاني كرد.اين مسعود در مقابل اين خون آشام تشنه برخون انسان، چه كار بايست كه ميكرد؟ قدرت راتسليم واقوام رابازبه نفرخدمتي وكارهاي توهين آميزگذشته دچار ميساخت؟ شيوه هاي مزدورمنشي رابا تسليم شدن برحاكمان پشتون وشخص گلبدين ، رايج ميساخت؟ يا مردانه وار در برابرحاكميت چند قرنه اي ظالمانه اي عقب مانده اي قهقراي ، مي ايستاد؟ سخن راني مسعود را دربين مردم شمالي اگر بدسترس داريد، گوش نمايد، حقايق پشت پرده آشكار خواهد گرديد. خدا كند با خرد درسنجش راستي وتميز دروغ، نگاه بداريد. تندرست باشيد.
نيك انديش
13 جنوری 2008, 16:09, توسط بهمن کشن آبادی
یک خواهش از نویسنده ی مقاله!
شما نوشته اید که :" البته چند حزب معروف قبل از این زمان شکل گرفته بود ." البته منظورتان پیش از کودتای ثور است . خواهش من اینست که لطفآروشن بفرمایید که اشاره ی شما به کدام احزاب است ، اهداف و برنا مه ی این احزاب چی بودند، مقر این احزاب در کجا بود و اگر لازم باشد کمی هم از کار نامه های احزاب مورد نظر خویش بنویسید تا گوشه ای از تاریخ روشن شود!
14 جنوری 2008, 10:51
نیک اندیش عزیز!
واقعا که توانسته اید واقعیت هار اآنچه که هست بیان کنید
13 جنوری 2008, 22:45, توسط انجنير وكيلي
برادران عزيز
اينكه كه در افغانستان چه كسي چه كرد به همه معلوم و هويداست.
و روزي تاريخ در باره ايشان قضاوت خواهد نمود.
حالا بر ما و شما جوانان است تا در ابادي وطن بكوشيم تاجيك پشتون ازبك هزاره همه و همه افغان هستند و خارج از مرز هاي افغانستان ما و شما را كسي به نام اين ان نميشناسد فقط به نام افغان ميشناسند.
از شما برادران عزيز خود خواهشمندم تا در ابادي اين وطن كوشا باشيد و به طرفداري فلان كس و فلان كس وقت گرانبهاي تانرا ضايع نكنيد
امروز ما و شما در جهان به نام قاچاقبر به نام تروريست و ....غيره شناخته ميشوم كه سخت شرم اور است بياييد بكوشيم تا ازين نام ها خودر را پاك سازيم و همان افتخار قبلي كه در گذشته پدران و نياكان ما به ما به ميراث گذاشته بودند دو باره انرا بدست اوريم و در پهلوي هم زير يك بيرق به اسم يك افغان زندگي كنيم
14 جنوری 2008, 10:55, توسط حمید
مقالهء آقای اعتمادی یکی از هزاران مقاله ییست که در مورد مسعود نوشته میشود و او را درجنگ های کابل مسوول میشناسند.
ازین اتهامات و برداشت ها زیاد شنیده و خوانده ایم. اما باور کنید هیچیک ازین ها به اندازهء سرسوزنی در پشتیبانی دوستان مسعود از او نمیکند. کسانی که مسعود را قهرمان میدانند، برای همیشه پذیرفته اند که او قهرمان است. دلایلی که کسانی اورا قهرمان میدانند و حاضر اند همین حالا هم به نامش جان بدهند، انگیزه هایی دارد که هیچکس به آن توجه نکرده است.
مسعود امروز به یک نماد قومی، دینی و سمتی مبدل شده است. کسانی به خاطر قومیتش، کسانی به خاطر مجاهد بودنش و کسانی به خاطر موقعیت جغرافیایی زادگاهش او را میستایند.
دفاع از مسعود و یا دشمنی با مسعود ریشه و جایگاه قومی، ایدیولوژیک و منطقوی به دارد.
باید بگویم که "مردم ما" گفتن و از نام مردم سخن گفتن به جایی نمیرسد. ایا هزاران انسانی که از مسعود دفاع میکنند از مردم نیستند؟ بگذار هرکسی نظر خود را داشته باشد.
اگر ما خواهان صلح و آرامش درکشور خود هستیم، باید تنوع اندیشه ها و گرایش ها و تنوع اقوام و هویت ها را بپذیریم.
هیچ هزاره یی حاضر نمیشود که بابه مزاری را جنایتکار بخواند. هیچ ازبکی توهین به دوستم را نمی پذیرد. اگر برخی از تاجک ها نسبت به مسعود نظر مساعد ندارد، انگیزه های ایدیولوژیک وسمتی دارد. ورنه حتی اگر احصاییه بگیریم بیشترین تعداد کسانی که از مسعود دفاع میکنند تاجک ها و ازبک ها و تا اندازه یی هزاره ها اند. حتی پشتون هایی که درشمال کشور قرار داشته وبا مسعود همسنگر بودند نیز از او اگر در شرایط امروز دفاع نکنند، لب به بدگویی از او هم نمیگشایند.
19 می 2008, 16:24, توسط حمید از هرات
سلام به همه آغازگر جنک هم مسعود لعین بود و هم کلبدین در کل همه جهادی ها خلقی ها و پرجمی ها بودندکه جنایت کردند برادر من اگر از مسعود طرفداری میکنی اشتباه میکنی یا از کلبدین چرا که با طرفداری از هر جنایتکار در جنایت آنها شریک خواهی بودپس بیاید که حالا ببینیم که کی جنایت میکند بیا ببین که ایران فعلا در کشور ما جی میکند متوجه ایران شویم که مداخلات ایران امروز خطرناکتر از پاکستان شده که بخاطر بتنگ آوردن امریکا در افغانستان جی جنایاتی که نمیکند از طریق پاکستان به کشور ما جنایتکار روان میکند که کس بو نبرد به طالبان کمک پولی و تسلیحانی میکند در دولت ما نوکرهای خود را جابجا کرده که هیچ یک از دولتی ها از مداخلات ایران چیزی نمیگن پس برادرمن نه از مسعود لعین طرفداری کن نه از کلبدین لعین بیا واقیعت را بگو و به پاخیزید علیه ایران و نوکران ایران از خداوند میخواهم که ایران را ویتنام ثانی بگرداند انشا الله