دیر باوری رهبران سیاسی٬ خوشباوری مردم و جسارت حکومتگران قبیله سالار
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
عملکرد یا « ریفورم» اخیری که از سوی وزیر معارف یعنی « مجمع العلوم و مطلع الفنون» ساختار مافیایی قدرت فاروق وردک با تغییر نام لیسهء نسوان بی بی مهرو به نام شخص گمنامی از وردک به اجرا گذاشته شد اگرچه در ظاهر خنده آورمی نماید اما به قول جناب وزیر معارف اگر «کامن سنس » مانرا اپلای کنیم « یعنی از دریچه عقل دورنگر » به این اتفاق بنگریم آنگاه نه تنها که متاسف و متاثر میشویم که باید این عمل تکانه ء باشد برای برانگیختن رهبران سیاسی دیرباور غیرپشتون و مردم خوشباوری که با آقای وزیر شراکت قومی و زبانی ندارند.
در ظاهر امر اتفاق کوچکی می نماید؛ نامی را در عوض نامی دگر انتخاب و برسر دروازه مکتبی آویخته اند... سابقه هم دارد. مکتب لیسهء که من در آن درس خوانده ام سالها بنام غلام حیدرخان چرخی مسما بود بعد شد صبور شهید... اما دوباره غلام حیدرخان چرخی جای آن صبورشهید را گرفت... لیسهء نادریه به عمر شهید و ...وجه تمایز و نکتهء قابل ترس و توجه در مورد انتخاب فاروق وردک اینست که اگر در نمونه های بالا رویکرد حزبی و ظاهرا مردمی نقش داشت در مورد حادثهء اخیرنیتی که در عقب تغییرنام لیسهء نسوان بی بی مهرو نهفته است متاثراز خوی دگر ستیزی و تمامیت خواهی است که از یکسو برخوردار از پیشینه و پشتوانهء تاریخی که شخصیت عقده مندی مثل « محمد گل مومند» به عنوان پیشاهنگ نابود سازی نشانه های هویت تاریخی و فرهنگی غیرپشتون ها را برای اقدامات خصمانه اش در تغییر نام «بلخ » به « اشپوله» و « سبزوار » به « شیندند» معرفی می دارد و از دیگر سو امکانات وسیع مادی و غیر مادی برای جااندازی این مضحکه بیشتر از آن پیمانه ایست که در اختیار محمدگل مومند بود بنا این رخداد را ضمن اینکه باید پیوسته به آن سناریوی تاریخی مطالعه کنیم نتجه اشرا تنها همان ندانیم که می بینم یعنی نامی در عوض نامی. زیرا نفس عمل هوشداریست برای آنانی که به ساده انگاری عادت نکرده اند و با خویشتن راستین تاریخی و فرهنگی نه بریده اند.
تراشیدن سنگ قبر رابعه بلخی همان و زدودن نام بی بی مهرو همین؛همه در راستای یک هدف براندازی و نابود سازی نماد ها و نشانه های فرهنگ و هویت حضور تاریخی غیرپشتون ها. پیگیری آهسته ولی پیوستهء اینگونه سیاست های التهاب آفرین و تنش زا همانا محل دقت و توجه و جای سوال و پرخاش دارد.
در ده سال گذشته دار و دستهء برسراقتدار هرچه کجرفتاری و بد رفتاری کردند به همان اندازه از جانب شریکان شان در قدرت سیاسی و گروه های اپوزسیون منفعل کرنش و خاموشی دیدند.
به هرپیمانه که کرزی و تیم فاسد همراهش از در زور گویی و قانون ستیزی به میدان انحصارگری قدم گذاشتند از اینطرف عقب نشینی و« قناعت » و « خود گذری » بخاطر منافع و مصالح ملی دیدند... این ماجرا بسیار پیشتر از امروز از درون خیمه ی لویه جرگه٬جایی که تیم تمامیت خواه موفق شد برسرحریفان سیاسی اش شیره بمالد و سیستم ناکارآمد ریاستی را تصویب کند و با وقاحت به قانون اساسی دست برد زند آغاز شده با فارسی ستیزی هم ادامه می یابد! حالا چه واٰژه دانشگاه و دانشکده و بازرگان مورد خشم باشد یا نام زن فرهیخته یی چو بی بی مهرو٬ هدف کلیت هستی فرهنگی و هویت جمعی ماست آنهم در سایهء قانون اساسی و ماده های چون «مصطلحات ملی حفظ شود» و « سرود ملی افغانستان باید بزبان پشتو باشد»!
اینجا سالهاست بما میگویند هرچه پشتوست ملی است و نه غیرآن! اتن ملی است برای آنکه رسم مردم پشتون است! سرود ملی است اگر پشتو است! شخصیت ها ملی اند اگر پشتون اند و... در غیرآن حتی سنگ قبر شان باید نابود شود.
از اینسوی اما نوعی تسلیم طلبی و بی اعتنایی در میان نخبگان و اختیار داران غیرپشتون جاافتاده گشته و همین بستریست که جسارت تیم فاسد حاکم برآن فربه می شود.
وقتی پس از سالها تو سری خوردن و از حقوق حقه محروم شدن حاج آقای محقق به عنوان رهبربدنه ی بزرگی از مردم بومی آن سرزمین « به خط امان » ی از کرزی دل خوش می کند و آنهم برای ۵ سال تیم حاکم جسور نشود کی شود؟ خط امانی که در عالم واقعیت بی ارزشتر از قباله روباه است و ۵ روز هم اعتبار حقوقی ندارد.
وقتی جمعی از جوانان دانشگاهی که هویت و فرهنگ شانرا درمعرض نابود شوی تدریجی و روشمند به بهانه ی « مصطلاحات » ملی حفظ شود٬ می بینند و دست به دامان بزرگ خویش که روزگاری چین پیشانی اش خواب شب کرزی را حرام میکرد٬ میشوند و او با گفتن این گپ های خرد و ریزه قابل تشویش نیست بروید درس خویشرا بخوانید٬ آب سردی روی دست شان میریزد آنگاه قبیله جسور نشود کی شود؟
درمجلس ملی یا پارلمان جای که باید مسایل حل نا شده راه حل بیابند و سوالات بیجواب مانده در طی تاریخ جواب بیابند جلوتصویب لایحه و مصوبه ء دانشگاه ها و موسسات تحصیلات عالی به بهانه وحدت و مصطلحات ملی گرفته میشود و جناب رییس پارلمان حق طلبان و دل بستگان به فرهنگ و هویت راستین را وادار به خاموشی میسازد تا نشود که « وحدت ملی » خیالی خدشه دار شود...
حالا هم نالش و ناراحتی چند تا فرهنگی و فرهنگ دوست و یا راه پیمایی گروهی از عدالتخواهان تا به یک حرکت هوشمندانه و کانالیزه و همگانی مبدل نشود تغییری در تصمیم وردک که واک دار همه چیز کشور است رونما نخواهد شد... و اگر به همین منوال ادامه یابد شاهد روزگاری خواهیم بود که وزارت کلتور قبیله به بهانه هویت اوغانی و وحدت ملی حتی در گزینش نام برای فرزندان مان دخالت کند و نام های مثل رستم٬سهراب٬ فریدون٬ بیژن٬ منیژه٬کاوه٬ رودابه٬ تهمینه ٬ سودابه٬ فرامرز٬سیاوش٬کاوس٬ بختیار٬ بهرام٬ و اینها را نام های ایرانی گفته برای صاحبانش شناسنامه صادر ننماید و صد نوع کارشکنی دیگر... و امان از دست سیاسیون « دیرباور» و مردم « خوشباور» غیراوغان که تا آنروز نیاید به این حرف های من نیز خشم خواهند گرفته که مصلحت ملی و وحدت ملی را در نظر نداری ... آقایون ! سروران من ما هویت و فرهنگ و هستی ما در معرض تهدید برهنه و روزمره است و شما را غم آن مفاهیمی گرفته که متاسفانه در اجتماع ما به مفهوم واقعی کلمه وجود ندارند.
پيامها
7 فبروری 2012, 19:56
آفرین! ولی این را هم باید در نظر داشته باشیم که :" دو صد گفته چون نیم کردار نیست". آن ها عمل می کنند و ما اعتراض.
8 فبروری 2012, 05:41, توسط wahid
راست گفتی والا چقدر بچاره مضلوم و ناچار اوفففففففففففففففففففففف.
در باره چین پشانی محقق گفتی شاید د افشار وگرنه کسی نبود که روی خود نشان بته
حالا دمکراسی است تو هم هرچه دلت میشه میگی و پیشانیته ترش میکنی
کاش افغانستان هم از بادارن با فرهنگ ایرانی شما یاد میگرفتن ومثل انها میشدند که چه میکنند با اقلیت های خود شان
۱ مذهب سنی بجز شهر خود شان در جای دیگه حق نماز خواندن وداشتن مسجد را ندارند
۲حق تحصیلات عالی و داشتن پست ملکی و نظامی را ندارند
۳ بر اولاد شان در مکتب طبق مذهب شیعه درس دینی داده میشه این همه کار ها مثلا در یک کشور اسلامی در برابربرادر مسلمان میشه وای به حال دیگر ادیان
۴ قتل عام ترک. کرد. بلوچ. لور. عرب و غیره وحشیانه دوام دارد توسط این قوم با فرهنگ و اصیل که امسال تو سنگ شان را به سینه میزنید صورت میگیره
در کل اقوام غیر فارسی بیشتر از فارس ها استن اما قدرت سیاسی ونظامی فقط در دست انهاست.
انها میفهمیدن که بعضی ها گنجایشش را ندارد اما پشتون نی واقعا نا فهمند
اما این چیز های که این روز ها نوشته و گفته میشه بسیار خوب است چون بیدار و هشیار میشن در اتفاق و اتحاد شان هم کمک میکند.
این به شما هم معلوم اگر انها یکجا شوند هیچ قدراتی توان مقابله با انها را ندارند
8 فبروری 2012, 09:25, توسط نادر
آقای چوپان شما مینویسید، که
"به هرپیمانه که کرزی و تیم فاسد همراهش از در زور گویی و قانون ستیزی به میدان انحصارگری قدم گذاشتند از اینطرف عقب نشینی و« قناعت » و « خود گذری » بخاطر منافع و مصالح ملی دیدند... "
نخیر! اینطور نیست، که اینها بخاطر " منافع و مصالح ملی " عقب نشینی نمیکنند، بلکه بخاطر منافع شخصی شان سرجوال را با کرزی و دارودسته اش گرفته اند، و دالر های بادآورده را هرکدام در جوال های خود پُر میکنند.
زمانیکه قانون عفؤ عمومی را در پارلمان تصویب کردند و همه ای این جنایاتکاران و قاتلان، خود شانرا برائت دادند، ایا آنوقت هم منافع ملت مطرح بود، یا نجات دادن خودشان از محکمه ملت؟
من به این نتیجه رسیده ام، که از الف تا یای این جنگسالاران زمانیکه منافع خود شان تأمین و تضمین شود، همه باهم متحد اند. منافع و مصالح ملی برایشان به اندازه یک گیلاس آب ارزش ندارد.
9 فبروری 2012, 00:09, توسط فرشید
آقای نادر حقیقت را نوشته اند. هنوز برخی از افراد بنا بر انگیزه ی قومی علاقه دارند که بر ماهیت ضد مردمی و معامله گرانه ی چهره های معلوم الحال پرده ی تقدس بکشند وچنان وانمود می کنند که گویا آن ها " اشتباه" می کنند یا "ضعف وعقب نشینی" دارند. کدام عقب نشینی؟ از کدام سنگر مردمی وملی؟ با کدام هدف پاک و عموم وطنی؟ کمی شرم لازم است. حقیقت بالاتر از قوم وقبیله است. این چهره ها از هر قومی که باشند وبه نام نمایندگی از هر قوم وقبیله ای که شعار بدهند دروغگویان وقیحی بیش نیستند. روشنفکر نما ها چگونه حاضر می شوند به اینگونه عناصر آبرو دست وپا کنند؟
10 فبروری 2012, 06:11, توسط کوهستان
برادر عزیز پاک ترین قوم پشتون را بیار قدرت را دستش بدی همان اش وهمان کاسه است اینها طی 260 سال ازمایش شده است دنیا بکجا رسیده افغانستان در کدام سو روان است . پشت حرف نگردو