قتل عام افشار یا نمایشنامۀ خونین نژاد پرستی در تاریخ افغانستان
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
فاجعۀ افشار نه اولین ونه هم آخرین حادثۀ خونین درین سرزمین است که، عواملی چون قوم، قبیله، ملیت، نژاد ومذهب اساس وانگیزۀ آنهارا تشکیل میدهد.
تشکیل دولت کنونی افغانستان با اتکا برمناسبات قبیلوی، ازهمان بدوتآسیس تا امروزآبستن چنین حوادث شوم وخونین بوده وهیچ لحظۀ را درپروسه پیدایش ودوام آن، بدور ازاین چنین فجایع وبربریت ها یافته نمیتوانیم.
مفکورۀ برتری واصالت خون ونژاد یکی از اساسی ترین مسایل مطرح در حیات قبیلوی و مهمترین عنصر مناسبات قبیلوی درافغانستان است ، که با همه بی پایگی وغیرعقلانی بودن خود یکی ازتابو های مورد پرستش قبایل مختلف درین کشوربوده، وجای خالی دست آورد های تمدنی، پیشرفت های علمی، انکشافات تخنیکی و دیگر فضایل انسانی را درحیات روزمرۀ باشندگان قبایلی این سرزمین بخود اختصاص داده است.
البته تزریق زهرنژاد برتر آریایی برروح و روان خودبرتربینانۀ بخشی از باشندگان این کشور، خود سرآغازدیگری برای فجایع معاصر کشوربود که، تداوم وانکشاف غیرعلمی وغیر منطقی آن درشرایط امروزی، بصورت مستقیم وغیر مستقیم یکی ازعلل اساسی وفوق العاده خطرناک بحران های فاجعه بار کنونی را تشکیل میدهد.
ریشه های این مسآله به همان اندازۀ که مرتبط است با موجودیت شئونیست های نژاد پرست در صحنه های سیاسی واجتماعی افغانستان،ازعلاقمندی کشورهای همسایه خصوصاً ایران وتاجیکستان هم مستثنی نیست، ودرچنین موارد تجارب نشاندهندۀ این حقیقت است که اشتراک مذهب هم چندان ارزشی را دارا نمیباشد.
چنانچه این حقیقت با جانبداری همه جانبۀ مادی ومعنوی ایران ازارمنی های مسیحی مذهب دربرابر تورکان آذری مسلمان وشیعه در جنگ قره باغ بخوبی ثابت شد، که برای نژاد پرستان دین کدام ارزش خاصی را دارا نبوده، صرفاً یک افزار سیاسی است ولی نژاد ومنافع چندین جانبۀ سیاسی واقتصادی هیچ بدیلی بخود ندارد.
البته نقش پاکستان درین رابطه یک نقش اقتصادی است، با بهره برداری ازهر امکانی که زمینه های چپاول بیشتر اقتصادی را برای آن کشور مساعد سازد وارد عمل میشود.
ولیکن در قضیۀ افشار دارندگان نقش اصلی نه پاکستانی ها بلکه پیروان خط نژاد آریایی اند که در دو جبهۀ همزمان بر علیه تورکان هزاره وازبیک اعلان جنگ میدهند وجمهوری اسلامی ایران از سرکوبگران بر سر اقتدار حمایت مینماید، درحالیکه عربستان سعودی وامارات متحده عرب هم یکجا با استخبارات پاکستان در حمایت از مهاجمین نژاد پرست قرار دارند.
شگون شوم حادثه برای خلق های تحت ستم خصوصاً غیر آریایی های این دیار، قبل از سقوط حاکمیت داکتر نجیب الله قابل درک وتشخیص بود. زیرا داکتر نجیب الله که موجودیت ودوام سه سالۀ حاکمیت خودرا مستقیماً مدیون نیرو های رزمنده از متن اقوام وملیت های محکوم کشوربود، وهمتباران قبایلی او با وجود همۀ الطاف و توجهاتی که به ایشان مبذول میداشت،چندین باردر جهت سرنگونی آن اقدام ودر نتیجه اورامتقاعد نمودند که، با انحلال وخلع سلاح نمودن بخش های عمده واساسی آن نیروها ی رزمنده ومیهن پرست غیر قبایلی که، سر تا سر کشور از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب با خون های پاک ایشان رنگین، وسنگرهای دفاع از نوامیس ملی، وآزادی کشور همیشه ودرهرشرایطی مدیون فداکاری ها واز خود گذری های ایشان بود، زمینه را برای ورود مؤفقانه وبدون مانع حزب اسلامی ودیگر تنظیم های جهادی وابسته به اقوام وقبایل حاکم مساعد سازد، که چنین هم کرد ولی به قیمت سرنگونی حاکمیتش تمام ، ودر مراحل بعدی با دست های خون آلود همتباران طالب خود رهسپار دیار عدم گردید.
بعداز سقوط حاکمیت داکتر نجیب الله وعقیم سازی توطئۀ انتقال قدرت از قبیله سالاران چپ وبه قبیله سالاران راستی وبنیاد گرا، توسط فرزندان عدالتخواه وپاک طینت خلق های تحت ستم ، خصوصاً ازبیک ها وهزاره ها، مدعیان انحصارحاکمیت در کشورمتوجه انسجام وبیدارشدن اقوام وملیت های محکوم گردیده، ودرک میکنند که دیگر ممکن نیست ازبیک را به نفر خدمتی وهزاره را بجوالی گری محکوم ابدی نمود.
شکل گیری جنبش ملی واسلامی افغانستان با برنامۀ فدرالی نمودن نظام سیاسی کشورتحت رهبری جنرال عبد الرشید دوستم، وطرح تآییدی این امر مبرم وسرنوشت ساز توسط حزب وحدت اسلامی افغانستان تحت رهبری شهید عبد العلی مزاری، که صراحتاً از تساوی حقوقی چهارملیت پشتون، تاجیک، هزاره وازبیک سخن میگفت، درآن مقاطع حساس وتاریخی، نیروها وحلقات درونی وبیرونی خط نژاد پرستی رایکجا باهم متحد نموده ومصمم به سر کوب این دو نیروی بر خاسته از متن بدبختی ها ومحکومیت های تاریخی این دو ملیت نمود.
از همین مقطع توجه همه محافل شئونیستی که خواهان انحصار قدرت وحاکمیت به نفع خود بودند متوجه این امر گردید که چگونه باید است یکبار دیگر نیروهای بر خاسته از متن ملیت های محکوم ازبیک وهزاره را خلع سلاح نموده ومجبور به پذیرش موقعیت های مادون جوالی گری ونفر خدمتی در جامعه سازند.
منشآ اساسی وحقیقی فاجعۀ افشاروفجایع بعدی آن، چون قتل عام های قیصار، بلخ، بامیان، پروان وغیره از همین جا نشآت میکند، ومردم ما هر گز نمیتوانند آن فجایع را بباد فراموشی بسپارند.
قتل عام افشاررا نباید یک قتل عام عادی در نتیجۀ یک جنگ گروهی تصور کرد، زیرا شاهدان آن کشتار خوب بیاد دارند که آن کشتار یک قتل عام غیر انسانی با انگیزۀ های نژادی بود که، هزاره بودن اساسی ترین عامل آن بشمار میرفت، که حتی اهل تشیع غیرهزاره هم یکجا با افراد وابسته به وهابیت ومودودی گری درین قتل عام سهیم بودند وکشتار هزاره ها را هدف مقدسی برای خود میشمردند.
که دامنۀ آن نه با قتل عام افشار پایان پذیرفت ونه هم تا زمانیکه این هیولای وحشت وبربریت تحت نام برتری جویی های نژادی وقبیلوی در کشورماحاکم باشد برای آن راه رهایی پیدا خواهد شد.
برای رسیدن به آرمان مقدس آزادی وعدالت، برعلیه کلیه منابع افکار وعقاید بر تری جویانه ونژاد پرستانه باید است مبارزه نمود تا این بساط چرکین را برای همیش ازعرصۀ این خاک بر چید.
به آرزوی پایان یابی بی عدالتی ها ونابودی هر نوع برتری جویی ها در افغانستان
پيامها
22 فبروری 2012, 13:23
حق خواهی توردیقل در ایتلاف با گلبیدین و جمعه خان همدرد؟؟؟؟؟
22 فبروری 2012, 13:32
توردیقل
ترا به ناموست سوگند میدهم که
آیا آخندهای حکومتی ایران از حزب وحدت شیعه عبدالعلی مزاری پشتیبانی مینمود ؟/ ویا از حکومت ربانی ؟؟؟؟؟؟؟
آیا رادیوی مشهد اخندی جمهوری اسلامی ایران به نفع دولت ربانی تبلیغ مینمود ؟؟ویا به نفع حزب وحدت ؟؟؟؟
آیا کمکها و دفاتر کمیته خمینی از طرف ازران به مناطق زیر تسلط حکومت ربانی فعالیت مینمودند ؟؟ویا در مناطق حزب وحدت عبدالعلی مزاری؟؟؟
آیا رادیوی ایران دشت برچی را دشت آزاده گان اعلام نمینمودند؟؟؟؟؟
و وووو
22 فبروری 2012, 14:24, توسط صفر
در جنگهای کابل ایرانیها در بعد مذهبی از حزب حرکت و آصف محسنی و سادات جاسوس بین هزاره ها استفاده مینمود و در بعد نژادی از احمد شا مسعود و حکومت شورای نظاری. آنها به شورای نظار اسلحه و مهمات ارسال میکردند تا هزاره ها را قتل عام کنند.
23 فبروری 2012, 13:32, توسط hamid
حزب وحدت از کمک ايران شکم پر شد بعد با ايران پشت کرد
آنلاین : ohdt
23 فبروری 2012, 18:45
صفر جان گل
جمهوری اسلامی ایران از نگاه مذهبی با حزب وحدت و از بعد نژادی با جنبش و از بعد سیاسی با پاکستان که همانا گلبیدین است - همکاری مینمود.
بخاطریکه در آنزمان رییس جمهور ترکتبار یعنی رفسنجانی در ایران حکمروایی مینمود.
و دیگر اینکه آیا بیاد ندارید که زمانیکه مردم بیرون از ساحه حزب وحدت و حزب گلبیدین درمحاصره شدید غذایی و محروقاتی بودند - ایران با شرط اینکه اگر به گفنه شما شورای نظار و ربانی اجازه دهند و موترهای کمیته امداد خمینی را تلاشی وباز پرسی ننمایند - خواستار کمک مواد غذایی و ارتزاقی به مناطق وزیرآباد وتایمنی شده بود - که بالاخره با موافقه حکومت ربانی و شورای نظار بدون تلاشی موتر های لاری پر از مواد را به چهاراهی تایمنی انتقال داده و زیر نظر افراد آقای منصور نادری در آنجا توزیع نموده - که آنهم به مستحقین اصلی نه -بلکه به تفنگداران حزب وحدت و افراد مربوط سید منصور نادری رسید.
اگر امروز ازین بحثها بگذریم بهتر است- چون آقای توردیقل و کابل پرس? - با وجود اوضاع و احوال کنونی - میخواهند که ناعاقبت اندیشانه به آسیاب دشمن امروزی -یعنی طالب و طالب نکتایی پوش و کوچی آب بریزند.
28 فبروری 2012, 04:51
هزارها قوم فارسی زبان استن اگر معیار شما نژاد است پس ترکهای اناتولی و اذریها نژادشان ترکی نیست شما یکی را باید انتخاب کنید یا نژاد که همان نژآد مغولی باشه یا گروهی زبانی که در این صورت هزارها به خانواده هندو اوروپایها ارطبات میگیرن نه ترک
28 فبروری 2012, 08:19, توسط ملای لنگ .
میمنه گی !
حساب قتل افشار را مانند همه حساب های دیگر جنگ ها باید از جهادی های چون باقی مانده های احمد شاه مسعود و باقی مانده ها علی مزاری و اخوند های ایرانی و پاکستانی گرفت . مسله قوم پرستی و یا هزاره و یا پشتون و یا شیعه و یا سنی نود و نیست .
28 فبروری 2012, 14:11
برادر سهم سیاف بیشتر از احمدشاه مسعود بود کل کشتار به دست وهابیهای پشتون سیافی بوده مشکل احمدشاه مسعود حمایت از سیاف بود این در حالیست که پرونده جنایتهای مسعود کمتر از دیگر فرماندهای و رحبرهای جهادی بود فراموش نکونید که سهم بزرگی از کشتارهای کابل را حزب وحدت اسلامی انجام داد البته میشه درک کرد که وحدتیها بیشتر انتقام میگرفتن از اهل تسنن و خصوصن از پشتونها ولی ایا همه تاجیکها و پشتونها در کشتار افشار سهم داشتن .
28 فبروری 2012, 14:39
بیبینید شما خیلی ادم ساده استین ناسیونالیستها غالبن خیلی ساده لوح و خیال پردازن خصوصن از جنس پانترکیست . قرار نشود به مبارزه با یک شونیزم شونیزم دیگری را علم کنیم شرایط 10 میلیو تاجیک ساکن ازبکستان که سکنه بومی ان دیار استن بهتر از شرایط زندگی ازبکها و هزارهای افغانستان نیست از 40 میلیو کرد ترکیه چیزی نمیگیم حالا خودتونو به هزارهای فارسی زبان چسپاندین قابل درک است با عقلیت ناچیز ازبک ساکن افغانستان به جایی نخواهید رسید پس گروهی بزرگ جمیت هزارها میخواهید بهره کشی کنید ایا اگر شما قدرت داشتید شرایط هزارها بهتر بود قومی که زبانش و مذهبش با شما متفاوت است باز برگردیم به نژاد تاجیکهای ازبکستان اکثریتش به دلیل اختلات نژادی با شما چهره شان مغولی شده ولی ایا انها از زلم و ستم ازبکجیکها رهای یافتن جوابم است نخیر پس اینده هزارها هم در دستان پانترکیزم بهتر از پشتونیزم نیست . من میدانم نامهربانی که به هزارها از سوی همزبانان و هم مذهباشون شده انها را دل زده کرده ولی نزدیکی انها با پانترکیستها شرایطشانرا بهتر نمیکونه هزارها بایید با گروهای هم زبان خود چی در داخل کشور چی در خارج از همگرای داشته باشه. سیاست ایران در این زمینه سیاست خیلی معقول بود چونکه با حمایت هر دو گروه میتوانست عصر گذاری بیشتر داشته باشه و هم میتوانست به نفع تاجیکها و هزارها تمام شه یا اینکه دوستان توقع داشتن ایران بیاد بر ضد دولت که مشترکات فرهنگی داشت دشمنی کنه به نفع پشتونها(هزارها و ازبکها عددی به شمار نمیرفتن با به قدرت رسیدن گلبدین کار هزارها و ازبکها را هم تمام میکرد) و پاکستانیها عمل میکرد. اشتباهی هزارها بود که رفتن هم سنگر دشمن قسم خورده خود شدن در کنار تاجیکها از امتیازهای بیشتری برخوردار بودن فرهنگ مشترک نفوز ایران مشکل مذهب را هم حل میکرد از نظر نژادی هم نژاد پرست بودن تاجیکها هم حرف پوچی است اکثریت تاجیکها اسیای میانه دارای چهرهای مغولی استن.
1 مارچ 2012, 09:49, توسط احمد
به امید روزی که در افغانستان به نام هزاره قومی نباشد.
3 مارچ 2012, 23:59
شطر در خو اب بيند بمبه دا ني.
29 مارچ 2012, 13:17, توسط للللل
ببینم ایا منکر شده می توانید که داکتر عبدالله جرا امروز نکتایی میزند وکت وشلوار چند هزاری به تن دارد درحالی که مردم در زیر خیمه زندګی می کنند ایا عصایی که بدست محمد یونس قانونی است حدود 200دالر قیمتش است درحالیکه مردم پول 1سر چوب برای ګرما در زمستان راندارند ایا اینها شاګردان مسعود اند
ایا اقای محقق وخلیلی میلیونر نیستند درحالی که مردم غریب هزاره توسط کوچی ها چور شده وبی رحمانه شکنجه می ګردند
چرا سیاف وهابی همانی که دستش به خون مردم مثل اسماعیل خان نژادپرستی که درهرات خون مردم را میخورد وفعلا که وزیر اب وبرق است در دشتهای خشک پغمان که سکونتی وجود ندارد برق را لین کشی کرده ولی در دشت برچی که 1500000نفوس هزاره خق زندګی را دارند بی برق هستند
اقای دوستم در شبرغان قلعه های سلطنتی دارد وپسرش دراروپا خوشګذرانی می کند ولی مردم شبرغان نان خوردن ندارند حتی استاد ربانی که میلیونر است برای مردم بدخشان چه کرده است
چرا ما مردم غریب جای آن که به خدای خود برګشته ودرخواست جزای قاتلین مردم مظلوم را کنیم این جا سریکدیګر را بدرد می اوریم
آنلاین : تل عام افشار یا نمایشنامۀ خونین نژاد پرستی در تاریخ افغانستان