پاسخهای محترم محمد آقا شیرزاد قناعت بخش نبود
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
محترم شیرزاد طی انتشار یک جوابیهء مختصر درسایت شخصی شان که کاپی آنرا نیز درسایت کابل پرس? به نشررسانیده اند چنان پنداشته اند که گویا به جواب مقالهء من پرداخته اند . اما متاسفانه از اول تا آخر متن جوابیهء ایشان به محتویات مقالهء قبلی ام هیچ ارتباط نداشت صرف ایشان خواسته اند رفع مسؤولیت نموده وبدین وسیله خودشان را تلقین نموده اند که گویا ایشان جواب داده اند. غافل از آنکه اینگونه پاسخ های سطحی درشرایط امروزی که جهان درعصر انقلاب تکنالوژی ارتباطات بسر می برد جز اینکه اسباب خجالتی شانرا فراهم کند دیگر هیچ کمکی برای شان کرده نمیتواند.
من هیچ ندانستم که آیا آقای شیرزاد به زبان فارسی بلدیت ندارند ویاهم اینکه خودشان را به کوچهء حسن چپ میزنند اینک تمام موارد را یک به یک حساب نموده وازایشان طالب پاسخ میباشم.
اولا ایشان درمقدمهء پاسخ شان که نقش شان درحزب خلق چه بوده وعملکرد رفقای حزبی اش در دوران قدرت تگ حزبی شان راچگونه ارزیابی می نمایند نه تنها که پاسخ نداده اند بلکه بنده را غیر مستقیم تهدید به سکوت نموده اند آنجا که میفرمایند:
’’اول زه غواړم ستا د يوی ليکنې په اړوند چې زما د سياسي مبارزی په اړوند زياتی اوتې بوتې ليکلې وی يو لنډ او مختصر ځواب وليکم ، هېله مند يم دا ډول چرندياتو ته خاتمه ورکړی کنه بيا به ښه نه وي ’’
ترجمه: ’’اولا میخواهم راجع به نوشتهء شما که دربارهء مبارزات سیاسی من چرندیات نوشته اید یک پاسخ مختصر بدهم امیداست که به این چرند نویسی های تان خاتمه دهید درغیر آن انجام آن خوب نخواهد بود’’.
خیلی خوب! آقای شیرزاد ننوشته اند که چه چیزی چرندیات بوده واگر همهء مقاله چرندیات بوده است چرا ایشان خودشان را زحمت داده اند وبرای یک چرند نویس پاسخ ارائه داشته اند. دیگر اینکه از چی بنده را ترسانده اند آیا انتقاد کردن ازعملکرد یک جریان فاشیستی که بیشتر از دو دهه عامل بربادی یک کشور گردیده اند کار نا معقول است ونوشتن درین موارد چرندیات بحساب می آید؟
ایشان درقسمت دیگری از پاسخ های شان میفرمایند:
’’ بهمن صاحب ! زموږ په هېواد کې د سياسي مبارزی تاريخ هرچاته معلوم دی دويښ زلميانو. مشروطه خواهان اسلام پلوه ، مايوستي، اود همدارنګه دافغانستان دخلکو دموکراتيک ګوند دخپلو تګلارو د عملي کول:و په درشل کې زيات کړاوونه او جنجالونه تير کړي غلطی اشتباه وی او نيمګړتياوی سرته رسيدلي ما هم ددی وطن د ستونزو د حل لپاره د افغانستان دخلکو دموکراتيک ګوند تګلاره خوښه کړی وه په دپلاره کې می زيات روڼ اندو ته بلنه ورکړی دازما حق وو په دی هکله هيڅوک ديکتی نشي کولای چې مابايد دچا سره مبارزه کړی وای اما د ګوندي داخلي مخالفتونو له امله ما زيات کړاوونه وګالل توضيح ته ضرورت نه وينم زما په ليکل شوي کتاب کې زما دژوند خاطری نشر شوي دي ’’
ترجمه :’’ بهمن صاحب! درکشورما تاریخ مبارزات سیاسی تمام جریانات فکری به همه روشن وهویدا است ازجنبش جوانان بیدار گرفته تا مشروطه خواهان از اسلامگراها گرفته تا جریانات مائوویستی وبهمین ترتیب اشتباهات که حزب دموکراتیک خلق افغانستان درراه تطبیق برنامه های حزبی اش مرتکب گردید مشکلات ونابسامانی های که ازین ناحیه بوجود آمد من نیز بخاطر حل پرابلمهای وطنم خط مشی حزب دموکراتیک خلق افغانستان را برای خودم انتخاب کردم ودرین راه بسیاری از روشنفکران را دعوت نمودم واین حق طبیعی من بود هیچکسی حق ندارد که رأی ونظر خویش را برمن تحمیل کند که من باید به کدام حزب می پیوستم وباکی ها یکجا مبارزه میکردم اما بخاطر اختلافات درون حزبی من مشکلات زیادی را درزنده گی سیاسی خویش تحمل کرده ام که به توضیح دوبارهء آن ضرورت نیست زیرا تمام این موضوعات درکتاب من زیرنام خاطرات زنده گی همه توضیح داده شده است وچاپ گردیده است’’.
اولا خدمت منشی صاحب شیرزاد باید عرض کرد که ازنظر تاریخی مشروطه خواهان نظر به حزب جوانان بیدار قدامت دارد لازم بود که اول نام ازمشروطه خواهان می بردند وبعد از جوانان بیدار یاد میکردند اما اگر این عیب منطقی راهم اغماض کنیم خدمت آن سرور گرامی باید عرض کنم که جناح خلق برهبری نورمحمد تره کی با حزب جوانان بیدار ازنظرمبانی اعتقادی هیچ سخنیت ندارد. حزب خلق یک رویکرد مارکسیستی لیننستی استالینستی ودرعین حال یله ایی - قبیلوی داشت درحالیکه حزب جوانان بیدار یک حزب سنتی وطنی بود که براساس گرایشهای وطنی تعدادی ازنویسنده های مشهور آنزمان که بیشتر اوغان بودند گردهم جمع شده بودند. از آنجمله میتوان عبدالرءوف بینوا؛ گل پاچا الفت؛ محمد ابراهیم خواخوژی ونورمحمدتره کی را نام برد. تمام افراد یادشده بعداز آنکه دانستند نورمحمد تره کی یک جاسوس دوطرفه درمیان امریکا وشوروی سابق است ودرعین حال اسلام وقرآن را نیز همیشه مسخره میکند از وی فاصله گرفتند. لطفا شما خودتان را به آن جنبش نچسپانید. این کار شما نه تنها اینکه شما را برائت نمیدهد بلکه سبب جنجال های دیگری ازجانب بازمانده گان خانواده های بینوا والفت وغیره نسبت به شما خواهد گردید.
بخاطر اختصار کلام وجلوگیری از حاشیه روی از نقل قولهای جمله به جملهء شما صرف نظر میکنم ولی اشارات مختصر خودم را دربارهء زنده گی شخصی شما درسوئد می نمایم.
شما فرموده اید که مدت هشت سال معلم ریاضی دریکی ازمدارس شهر مالمو بوده اید.میتوانم بپرسم که چرا بعداز هشت سال معلمی ; وظیفهء تانرا ترک داده اید؟ درحالیکه یگانه مضمونی که درمدارس سوید معلم کمبود دارد معلم ریاضی است وآنهم کسیکه مانند شما ریشه ویا سابقهء خارجی داشته باشد.واین را خودتان خوب میدانید که مانند شما به صدها معلم ریاضی ازکشورهای آسیایی با اسناد کاری وتجارب کافی معلمی درآن کشور بیکار تشریف دارند زیرا سویدی ها صرف به آن معلمان حق اولویت کاررا میدهند که درهمان کشور تولد شده وودرمدارس سوید تعلیم دیده باشند به افرادی مانند شما که حتی یکروز هم سابقهء معلمی ندارید چنین وظایفی اصلا نه تنها که ممکن نیست بلکه محال نیز میباشد. شما خوب میدانید که جنابعالی درچنان سن وسالی به کشور سوید تشریف برده اید که دیگر عمر شما وانرژی شما روبه تحلیل رفته است ودربازار کاریابی شما را درصفوف اخیر نوبت داده اند. پس شما دروغ گفته اید هر کار موقتی یا به اصطلاح خود سویدیها (پراکتیک) را وظیفهء رسمی نمیگویند. تنها کاری که شما وهمسن وهمسالهای خلقی تان درآنکشور میتوانند از عهدهء آن برایند همانا شغل تاکسی رانی است که بنده درمقالات قبلی ام راجع به آن نوشته ام.
شما نوشته اید که پسران شما تاکسی رانی نمیکنند بلکه همه فارغ دانشگاه های سوید میباشند درحالیکه معلومات من عکس آنرا میرساند
محترم پیوستون شیرزاد نفر دست چپ رهنمایی راننده گی درشرکت ایریکسون
من درین مقاله عکس یکی ازپسران دیگر تانرا بنام پیوستوان نشر میکنم واین را نیز خدمت شما ودیگر خواننده گان به عرض میرسانم که ایشان معلم تشریف ندارند بلکه رهنمایی راننده گی هستند. رهنمای راننده گی با شغل معلمی در مدارس خیلی فرق میکند. از دختران شما کدام اطلاع موثق ندارم ونمیخواهم بی خریطه فیر کنم اما بعید میدانم که زنها ودختران اوغان بتوانند تحصیلات شان را نسبت به ازدواج ترجیح بدهند.
موضوع دیگر اینکه هیواد پسر خواندهء شما فرزند بیولوژیکی شما نیست بلکه ممکن است یکی از اقارب شما باشد که بدروغ آنرا بنام فرزند خویش درکشور سوید معرفی کرده اید این قلم فوتوی محترم هیواد را با محترم عبدالاحد مهمند به نشر می سپارد تا خواننده گان خود بدانند که آیا قواره های میوند وهلمند وپیوستون به هیواد شباهت دارد ویانه؟
فوتو: محترم هیواد پسر خواندهء محترم محمدآقا شیرزاد نفراول دست راست به آقای عبدالاحد مهمند نشان افتخاری تقدیم میدارند
وحرف آخر اینکه آقای شیرزاد!
شما هرگز قادر به این نخواهید شد که مردم را از ابراز عقائد شان باز دارید. امروز عصرحاکمیت بیچون وچرای حفیظ الله امین نیست که دیگران دربرابر شما سکوت اختیار کنند امروز مردم ازشما می پرسند که اگر شما واقعا بحیث یک مبارز انساندوست; به اصول وعقاید انساندوستانه باور مند هستید همکاری شما در سوید با بقایای حفیظ الله امین برچه معیار استوار است؟ آیا شما حفیظ الله امین را بحیث قاتل ملیونها انسان بیگناه این کشور میدانید ویانه؟ شما بنابه کدام منطق حاضر شدید که چندسال قبل میزبان ده ها قاتل وشکنجه گر امینی درشهر مالمو باشید که دررأس همهء آنها عزیز اکبری رئیس استخبارات حفیظ الله امین قرار داشت؟ شما چرا وبکدام دلیل از خواندن پیام دستگیر پنجشیری ابا ورزیدید؟ اکنون که شما خودتانرا شاخهء اسکاندناوی حزبی بنام حزب ملی میدانید میتوانید بگوئید که راجع به جنایات حزب خلق چه فکر میکنید آیا حاضرید که عزیز اکبری ونظیف الله نهضت را تحویل دادگاه بین المللی سازید؟
پيامها
24 فبروری 2012, 05:01
بهمن صاحب زیر بهمن کدی اوغانه مه خو از قدیما میگم که اوغان از لاف و پتاق چر و پر جور شده ان طوریکه معلوم میشود مرکز نیو اوغاملتی تولنه به سویدن بارور شده .
24 فبروری 2012, 11:54, توسط khalqy
Bahman tu az hamo Karmali hai aste ke ba daman massoud aftade wa imroz az sharm ba name asle khod
ra ham nametane ke bogye,
khejalat bekash benamos
hafizullah amin amoto nar adam bod ke ta hale kone shoma ware enshan hai past dard mekona az chobe ke da kone tan raft
ba shoma ware enshan hai bewejdan ma ba hafizullah mani ha zarorar darem
ma khodem zede hafizullah amin bodem hale imroz bad az 33 dark kardam ke Amin saheb waqehan yak shakhsyate melle wa nabegha bod ke 33 sal pesh shoma haramzadah ha ra shenakhta bod wa chob ra da kone ta mezad
24 فبروری 2012, 15:05, توسط پرویز بهمن
خلقی محترم!
احترامات مرا نیز پذیرا شوید ازدشنامهای که به آدرس این بنده فرستاده اید خیلی ممنونم این خود اخلاق ومیزان تحمل وشکیبایی شمارا اینجا به نمایش گذاشته است.
درآینده شاهد مضامین افشاگرانه تر ومستند تر ازین هم خواهید بود. به احتمال قوی که فوتوهای زنهای تانرا نیز ازین طریق نشر خواهم کرد.
بااحترام
پرویز بهمن
24 فبروری 2012, 21:21, توسط khalqi
Shoma karmali hai haramzada ya da internet sheer khoda jor mekonan wa ya waqte ke shoye nane shoma russ ha bod da zendage hade kho shuma kone ha jorat nadaran ke ba yak khalqe negah konan
aga mard aste, aga da tamame samtet mard ast, aga yak zara ghairat dare
nameta enja nawehsta ko bego ke ke aste tu
tu chadare zaneta poshe az zere chadare gap hai az kheshtake zanet jor mekone
aga mard aste bego ke aste
baz mefamem ke yak nan chand faqair ast
25 فبروری 2012, 08:04, توسط Pashton
په عربي ژبه کي یومتل دی وايي :
لسانك حصانك ان صنته صانك وان خنته خانك
ستاژبه ستا کلا ده که يې وساتې وبه دي ساتي او که يې بېځایه کاروې نو تباه کوي دي .
ځېني کسان پدې باور وي چي ښکنځلي دهغوی دزړه تودوخه باسي .
ځېني کسان بیا په رواني ناروغي اخته وي دښکنځلو دکولو او اورېدلو مینه لري ځکه خو تل سپکه ژبه کاروي .
خو ښکنځلي کول په حقیقت کي دبېوسو دانتقام غیر مشروع وسېله ده .
زیاتره کسان دغصې په وخت کي ښکنځلي کوي ترڅو خپل ځان ځواکمن وښيي خو په حقیقت کي دغصې کنترول کول ځواکمنتوب دی .
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ ، قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " مَا تَعُدُّونَ الصُّرَعَةَ فِيكُمْ ؟ قَالَ : قُلْنَا : الَّذِي لا يَصْرَعُهُ الرِّجَالُ ، قَالَ : لا ، وَلَكِنَّهُ الَّذِي يَمْلِكُ نَفْسَهُ عِنْدَ الْغَضَبِ " صحیح مسلم
عبد الله ابن مسعود رضي الله تعالی عنه روایت کوي چي رسول الله صلی الله عليه وسلم وفرمايل : تاسو پهلوان چا ته وایاست؟
اصحابو ورته وويل : مونږ پهلوان هغه چاته وايو چي نارېنه په غېږ نه ورځي .
رسول الله صلی الله عليه وسلم وفرمايل: داسي نده ، په حقیقت کي بهلوان هغه څوک دی چي دغصې په مهال پخپل ځان واکمن شي .
خو ښکنځل کوونکی انسان پدې خبر نه وي چي دهغوی دا ډول منفي عادت دنورو په نظر کي دده قدر له مېنځه وړي .
ایا تاسو خبر یاست ! کله چي تاسو خبري کوﺉ نو اورېدونکیو او لېدونکیو ته دخپل ځان دورپېژندلو په هکله د هغوی ارزووني ټاکئ ، چی هغوی تاسو دیوه مهذب، هوښیار او خوش خویه انسان په صفت وپېژني اوکه دیوه داسي انسان په صفت چي بې حیاء، ناپوه، سپک او دنورو داحساساتو په پام کي نه ساتونکي وي ؟ .
لاندي ځېني لارښووني دي چي تاسو کولای شئ دتعمیل په صورت کې له ښکنځلو او سپکو ویلو څخه لاس واخلئ :
· دا په پام کي ونېسه چي له ښکنځلو څخه ستر تاوانونه رسېږي .
· جګړه په ښکنځلو نه ګټله کېږي او نه ستا هوښیاري او خوش اخلاقي جوته کوي .
· ښکنځلي او سپک ويل دتل لپاره پرېږده .
· داسي يې وانګېره چي ستا په اوږو ستا ماشوم او ستا نژدې خپلوان ټول ستا هرڅه څاري .
· مثبت فکر خپل کړه ښکنځلي او سپک ويل دمنفي چلند زېږنده وي .
· مثبت چلند خپلول نه يواځی داچي تاله ښکنځلو او سپک ويلو څخه راګرزوي بلکه ستا شخصیت لوړوي او څېره دنوره هم ځلانده کوي .
· تل خپل ځان په زغم او تحمل عادت کړه .
· کله چي يو ټاکلی درېځ تا په غصه کړي نو له خپله زړه پوښتنه وکړه چي که ديوڅو شېبو لپاره خپله غصه پټه کړم ایا دابه ماته تاوان پېښ کړي ؟
· له خپل چاپېریال سره ځان عادت کړه مه بد وایه او مه ښکنځلي کوه. مونږ په یوه نېمګړي نړۍ کي ژوند کوو، بشپړ يواځي دالله پاک ذات دی، که حالات په منفي لور روان وي او تل زمونږ په وړاندي خنډ جوړېږي، مونږ يې باید دحل لپاره نوي لاري چاري ولټوو او پدې هم باید عقیده وساتو چي ښکنځلي او بد ويل يې کله هم دحل لاره نده .
· د بې قابو غصې په وخت کي دښکنځلو په ځای تل دا توري کاروه چي تا ته دالله تعالی لخوا اجر پې درکول کېږي : والله المستعان، جزاک الله خیرا ، هدانا الله وایاک، توکلت علی الله ولاحول ولاقوة الا بالله .
· کله چي يوڅوک درباندي نېوکه وکړي خپل نظر په مهذب شکل وړاندي کوه کله هم دښکنځلو او بد زباني وسله مه کاروه .
· لدې بد عادت څخه دتل لپاره لاس واخله اولاندي نبوي لارښووني په پام کي نیسه :
رسول الله صلی الله عليه وسلم دمؤمن صفات داسي ښودلي دي فرمايي :
عن عبد الله بن مسعود قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم " ليس المؤمن بطعّان ولا لعّان ولا فاحش ولا بذئ "رواه الترمذي والحاكم
عبد الله ابن مسعود رضي الله تعالی عنه روایت کوي چي رسول الله صلی الله عليه وسلم وفرمايل : مؤمن چاته پېغورونه نه ورکوي، ښکنځلي اوښېرې نکوي، په ویلو او کړنو کي بې حیا نه وي، او سپک ویل کوونکی نه وي .
په بل حدیث کي فرمايي :
عن عبدالله بن مسعود أن النبي صلى الله علية وسلم قال :سباب المسلم فسوق وقتاله كفر. أخرجه البخاري
عبد الله ابن مسعود رضي الله تعالی عنه روایت کوي چي رسول الله صلی الله عليه وسلم وفرمايل : مسلمان ته ښکنځلي کول ګناه ده او ورسره جنګېدل کفر دی.
که مونږ خپل خویونه نشو بدلولای او دخپل ځان له اصلاح څخه بېوسه يو نوبیا کله هم هغه دبرم او ویاړ مقام نشو خپلولای کوم چي زمونږ پلرونو اونیکونو او سلف صالحینو لاسته راوړي وو.
کله چي مونږ ښکنځلي کوو نوزمونږ واړه ماشومان زمونږ ټول حرکتونه څاري ، ماشومان تل په خپل عملي ژوند کي دخپلو والدینو پېښې کوي، دهغوی په نقش قدم باندي درومي ، والدین تل باید دا په پام کي ونيسي چي که زمونږ اولادونه دا ډول تګلاره خپله کړي څه ډول به هغوی پخپل راتلونکي ژوند کي دګواښونو مقابله کوي .
په پښتني ټولنه کي داخبره هوښیاران ډېره کوي چي ښکنځلي او ښېري دکمزوري مخلوق او دښځو عادت وي الله تعالی دمونږ ټولوته دځانونو داصلاح توفیق راکړي
25 فبروری 2012, 12:43, توسط کارملی
این خلقی نره غول که در دشنامهایش اینقدر ازبکارگیری لفظ کون لذت می برد متوجه عکس این دوچهرهء جوانان نشده است که هردو درنقش همجنسگراها ظاهرشده اند.
مثل اینکه همجنس بازی درمیان قبایل یک ننگ پرلذت
است که درخفا خود انجام میدهند ولی درظاهر طعنه اش
را بدیگران میدهند. این دوپسرجوان درظاهر امردرنظرم
چنان معلوم میشوند که باهم روابط غیر عادی داشته باشند نمیخواستم چنین حکم کنم ولی زمانیکه پیام خلقیرا به مشکل خواندم
این گمان در ذهنم قوت گرفت
25 فبروری 2012, 13:06, توسط khalqi
Qabil bachesh khwar wa madar tu karmali kharkos ra kona mekona
bache kharkos ma zane shma kone ha r akos konom
25 فبروری 2012, 14:37, توسط کارملی
اوخلقی غول! کابل پرس خاک انداز ننهء تو بیسواد نیست
که این قسم بی رویه به حروف لاتین دشنام می نویسی
تو نره غول حتی سواد نوشتن را نیز یاد نداری
حالا از روی همین عکس ها یقینم حاصل شد که
تو حتما پدر یکی ازین دو بسر همجنس باز استی
سالها درجوانی خودت بداخلاق بودی ولی
حالا پسرجوانت را به ک ..... دادن تشویق کرده ایی
یک مطلب دیگر یادم رفت که برایت بنویسم:
تونوشته ایی که شما کارملی ها به دامن مسعود افتید او گردپای غول!
او روزیکه تو زن وخواهرت را به گلبدین فرستاده بودی
وازطرف دیگر همان روسها را دعوت کردی کارملی ها کجا بودند؟
مگر مصاحبهء گلاب زوی غول را فراموش کردی که از کو،دتای
مشترک تان با آی اس آی درششم جدی پرده برداشته است؟
آنوقت مسعود وکارملی ها کجا بودند؟
درزمان نجیب گاو که بار دیگر شوهران ننه ات را ازچارآسیاب
دعوت کرده وتمام حوزه های پولیس را به آنها میخواستید
تسلیم کنید کارملی ها ومسعودیها درکجا بودند؟
هرکاری که تو غول با غول های اخوانی تان بکنید ملی گرایی
و وطنپرستی است ولی اگر کارملی ها بکنند وطنفروشیـی؟
هیچ رأی نزن خلقی بچیم!
حالا تمام بادران خارجی تان بالای شما باور شانرا از دست داده اند.
هر قدر که خودرا درآب وآتش بزنید نه روس بالای تان باور دارد
نه امریکا نه پاکستان نه ایران ونه هم پشتونها ونه غیرپشتونها چین ونه هم عربستان
فقط میتوانید یکجا با دیگر سوسیال خورهای تان محافل اتن وشعر سرایی دایر کنید
وخودرا یکی نابغه ودیگری را رهبر ملی بتراشید
25 فبروری 2012, 15:11, توسط Pashton
به ډیرتأسف سره باید وویل شي چه ځینو بی مسؤولیته پښتانه لکه دغه خلقی ورور چه پخوا یا به کمونیسټی رژیمونو کښی ډنده ترسره کوله اویا افراطي جنګیالیو لیډرانو لکه ګل بیدن خان سره په پښاور کښي باډیګاردان ول نن دلویدیځی نړی دبی ساری افتصادي مرستی به برکت به نس ماړه سول او اوس اوس د ډیر بیکاری له وجی د میډیا له لاری داسی اوتی بوتی لیکنی کوي چه آن ماشومان ورباندی خاندي. حقیقت دا دي چه دوی ته خپل ځان ډیرښه ښکاری. همدا یوه خبره ټینګه نیولۍ ده چه زه پښتون یم ترما بل اتل نسته نه په کابل اوبل په زابل نسته پښتوزماژبه ده اوزه په پښتو باندی ډیر ښه ښکارم.
دوی دژبی اوقوم مسألی ته دومره اهمیت ورکړی آن چه انسان اوانسانیت ترینه هېرسوي، ته به وایۍ چه په ګرده دنیاکښی نور هیڅ پرابلم نسته اویوازی همدغه پښتون دی چه ټول نړېوال ورسره په دښمني کی ښکیل دي. دپښتو اوپښتانه ترنامه لاندی څه چه کرکۍ نفرت اوفاشیزم دي همدغه بی مسؤولیت خلک خپره وي، نه د خدای نه کوم وېره به زړه کی لري او نه دمخلوق دخدای نه شرمېږي
دوی غواړي چه خپل هغه ناولۍ ، زاړه، سرطانی او له نفاق نه ډک مرضونه آینده نسلونو ته به میراث پاتي کړي.
دغو تش په نامه لیکوالانو لکه چی مخکی وویل سو یا په کابل کښی د پخوانی شوروی اتحاد دخلق اوپرچم جنایتکاری ډلی لاسپوڅو رژیمونو جاسوسان ول او دبیګناهو انسانانو په قصابی کی بوخت ول اوبله ډله یی لکه ګل بیدینی ماتې خوړلی باډیګاردان په پښاور کښی دپاکستانی د استخباراتی کړیو سره به تړاو دخپلو وطنوالو برضد په جاسوسی ، ترور او له مینځه وړلو کی مصروف ساتل سوۍ ول اوله دغې لاری خپلو بچیانو ته روزی پیدا کوله خو نن دوي دلویدیځی نړی په آرامه او ډیموکراټیکه فضا او هوسا ژوند له بستره څخه که امریکا ده اوکه اروپا د پښتونولی او اسلامپالنی اوقوم پالنی ناری سوری پیل کړیدي اوخلک خصوصا پښتانه ته دا فکر ورکوي چه ټوله ډنیا ستا پرضد ولاړ سوی دي او که ته ويښ نسی سبابه نه ستا نوم یي اونه ستا نښان.
خو اصلی پوښتنه داده چه دوی څومره همدغو باطلو دعواګانو ته ژمن دی او ورباندي ایمان اوباور لري؟ آیا دوی به ریښتینی توګه بښتون قوم ته صادق دي؟ آیا دوی یوه ورځ د اروبا او امریکا له آرامه فضا خپل خوږ ژوند صرف دیوې ورځی لپاره قربان کړیدي اود پښتنی هغې محرومی سیمی چه په اور کښی سوځي مرستی اوکمک ته چمتو سوي دي؟ دغه ټول ځوابونه منفی دي. دوی ته اوس د پښتو اوپښتانه اوپښتونولی فقط یو غوړ شعار ګرځیدلي چه تر دغه شعار لاندي دوی خپل سیاسی اهداف مخ ته بوځی. اوپه بل عبارت داسی ویلۍ سو چه دهمدغو شعارونو لاندی دوی خپل روزی پیدا کوي. نور هیڅ کار نسته. د روسانو په مقابل کی جهاد هم ختم سو، ګته یی پاکستان او نورنړی یووړل اوس دغرب په مقابل کی دوی ته همدا شعار پاتی دی چه افغانستان یوازی دپښتانه دی. نور ټول په اقلیتونو کی حسابیږی که سرشمېرنه سوی وي او کنه مهمه نده خو پښتانه پخپل زور غوڅ اکثریت دی.خو زه وایم : واه واه خدای دی درته مبارک کي.
لکه چه ما مخکی عرض وکړ، دغسی غیرمسؤول او واجب الاحترام پښتانه لیکوالان، دخپل هغه تش په نامه قوم پالنی او ژب پالنی ته هم د زړره له کومی ژمن ندی. دوی دهمدغو لویدیځوالو نه هم خوري هم څشي اوپه عین وخت کی همدغه لویدیځوال دطالبانو درژیم دراپرزولو په موخه باندی ګرم ګڼي د دوی به آند دطالبانو فاشیستیی نظام الترناتیف یو بل سیکولار فاشیستی نظام جوړول و.
که دغو لیکنوته سړی په ډیر غور ولولي نو له ورایه څرګندېږي چه دوی نه دافغانستان دمظلوم ولس په قصه کی دي اونه دخپل آبرو اوعزت پروا لري. دوی صرف یوازی او یوازی شهرت ته ملا تړلی ده. که په دغه لاره کی دوی دفاشیست تاپه هم وخوري دوی ورته باک نه راوړي او آن چه ورباندی افتخار هم کوي
حال داچه به اوسنی زمانه کی اوبیا په لویدیځی نړی کی ترفاشیزم نه بدنام او رټل سوﺉ مسلک هیڅ نسته.
دغه بی مسؤولیت خلک به دې فکر کی دي چه هرڅومره دافغانستان دنورو توکمونو، نورو ژبو اوهمدارنګه ګاونډیو هیوادونو سره به دښمنی کی واقع سی هغومره بښتانه ورته دیو قومپال اوباتورسړی به سترګه ورته ګوري. سل کاله د ډیورند لاین دکرښی نه تیرسوی دي دوی اوس د هغو مناطفو دبیرته اخیستلو ناری پیل کړیدي اوپه سیمه کی بوبل ناورین راوستلو ته ملا تړلی ده.
شک نسته چه دبیسوادي لامل هم باید له پامه و نه غورځوو چه اکثر د ویب پاڼو چلونکی په اروپا اوامریکا کښی لوی سوی دي اواکثرا دسواد له لحاظه بیسواد اویا هم کم سوادان دي اوهمدا وجه ده د ځینو لیکوالو سره تبعیضی او سلقیوی چلند کیږي. همدا وجه ده چه په پښتو ادبیاتو کښی نوښت وجود نلري. ټول پښتنی ویب پانی فقط یو رنګ څان ته غوره کړي. هفعه مضمون اومقاله چه ته غواړې به یو ویب پاڼه کی ولولې هغه په نورو کی هم موندلی سې. مضامین او مقالی یو اړخیز او دیوې نظریاتی زاویی خلک په کښي موندل کېږي. هرڅوک چه یوی نوي انتقادی او څېړنيز مضمون ولیکی، هغه به دسانسور ترتیغ لاندی راڅي.
نو کیدای سي چه ځیني عوام خلک په دغسی غوړوغوړو خبرو باندی وغولېږي، لیکن هغه خلک چه دخپل وطن تاریخ اوکلتورلوستی او ورته معلوم دي هیڅکله به داسی شیطانی ناریو اوسورو باندی نه غولېږي
په ویبپاڼوکښی دګل بیدین خان دیو څو رټل سوۍ اوماتی خوړلی عناصر اوبله ماتی خوړلي سورخلقیان د تش په نامه مقالې او اعلامیې ځینی اوتی بوتی خپروي، لیکن خلک یا د وخت له نشتوالی له کبله اویا نورو معاذیرو له کبله دوی ته غبرګوڼ تر اوسه بوری نده ښودلۍ اوهمدا دۍ چه دوی مغرور سوي اوداسی فکرکوی چه په ټوله نړی کښی د رایو اونظرو خاوندان څوک نسته نو راسه هرڅه چه به مخه درغی وېلیکه او وې وایه هرخه جه وایي لاره ستا پرمخ اخلاصه ده.
همدعه لامل دي چه هرڅوک دا جرأت پیدا کړی چه بی له کوم شرم اوحیا څه چه به خوله راځی لیکی او وایۍ. خو زه يخپل وار سره لومړی دویبپانو له چلونکونه زما تقاضا دا ده چه دسانسور له سرطانی مرض نه خپل ځان وژغورې اوبیا دمختلفوعلمی اوبیطرفو مراجعونه خواهش می دا دي چه میدان یوازی دغه قومی او مذهبی دلالانوته پری نږدی
25 فبروری 2012, 15:27, توسط Pashton
کله چی د خلق دیموکراتیګ ګوند کرغیړنی کودتا بریالی شو دوی ونه توانیدل چی کلیو ته لاړ شی او د بزګرانو سره مرستی وکړی برعکس دوی ټول په ښارونو کښې متمرکز شول.
د قدرت په نشه مست مشران د خپل پرونی شعار او ګړنلاری څخه ډیر زر منحرف شول او ددی پر ځای چی نورو سیاسی ګوندونو سره ملی جبهه جوړه کړی برعکس دوی د خپل سیاسی مخالفینو په وژلو او اعدام باندی اکتفا وکړ او حتی دا چی دننه په ګوند کښې د څو فرکسیونونو د اتحاد د پاره دوی سیاسی اګاهی نه درلود ځکه دوی پر ځان متکی نه ول.
هغه کوم ګوندونه چی پر خپل وګړو، اولسونو، قومونو او په خپل ملی ګټو باندی باور و نه لری نتیجه به یی د خلق دیموکراتیک ګوند د سرنوشت په څیر وی.
د افغانستان اولسونو، قومونو او روښنفکرانو او ټول عام اولس د دوی پر وړاندی خپل قضاوت لری، دا چی د اسلامی بنسټ پالو د افغانستان پر سرنوشت په نسبی ډول واکمنی لری او په دی وروستو کښې د افغانانو د ګټي پر وړاندی د ایران او پاکستان په لمسون د جنایاتو مرتکب وګرځیدو او ملت چی ځپل شوی وو په خپل غم کښې ډوب شول او همدا وجه وو چی د خلق دیموکراتیک ګوند جنایت کاران دننه په اسلامی بنسټ پالو کښې ځانته سیاسی متحدین پیدا کړلی.
افغانان او ټول اولسونه تمه لری چی د یو ولسواک حاکمیت په وجود کښې د خلق دیموکراتیک ګوند هغه کوم ډلی او غړی چی په شعوری ډول د جنایاتو مرتکب ګرځیدلی د نورو جنایت کارانو سره یو ځای محاکمه ته حاضر کړی شی.
دا پریکړه او قضاوت هغه افغانان پوری اړه لری چی متضرر شوی وی او همداسی عام وګړی، اولسونونو او تاریخ د دوی جنایان ندی هیر کړی.
دا تاریخ د خلکو په زړونو لیکل شوی او د تاریخ څخه هیڅ شی پټ نه دی پاتی،هغه ډله ایزی وژنی، اعدامونه او ړانده بمباری چی دوی مرتکب شوی څه پټ عمل نه دی.
یو شمیر وطنوال او روښنفکران داسی اټکل او فکر کوی چی ګویا د جنایت کارانو محاکمه نوری ستونزی زیږوی او دوی داسی محاسبه کوی چی تیر په هیر!
د اولسونونو، قومونو او متضررو کسانو حق هیڅ څوک بخښلی نشی، دا باید هیر نکړی شی چی د افغانستان په دننه او بهر کښې د جنایت کارانو شمیر ډیر نه دی او د ګوتو په شمیر دی او هغوی چی تر پرونه د امپریالیزم پر ضد شعارونه ورکول او خپل مبارزی دیته متوجه کړی وو.
دوی چی د امپریالیزم د نوکر تر نامه لاندی ډیر ښه استادان، محصلان، داکتران، انجنیران، غیر وابسته روښنفکران، ملی متنفذین، قومی مشران، ملکان او ملی مبارزین یی اعدامول او شکنجه کول، دادی اوس د خلق دیموکراتیک ګوند رهبران، ګوندی او دولتی مامورین، وزیران، والیان، جنرالان او د خلق دیموکراتیک ګوند ( خلق-پرچم) حزبی کادرونه د خپل پرونی شعار پر ضد په غرب کی د امریکی متحده ایالات، اروپایی هیوادونو کښی د امپریالیزم وړیا مرستی ته پناه وړی دی او د خپلو کورنیو سره په ارامه زړه د بیا واکمنیدو فکرونه کوی.
دوی چی د ملت او اولسونونو پر وړاندی دا اوس هم د مسوولیت احساس نه کوی دننه په افغانستان کښې د اسلامی بنیادګرایانو سره په یوه مورچل کښې قرار لری او په بهر کښې دا ډلی د مطبوعاتو له لاری خپل کرغیړنی او د ملت د منافعو پر وړاندی تتبلغیات کوی.
د خلق دیموکراتیک ګوند یو فرکسیون ځان ګویا د یو قام استازی ګڼی او بل قام ته بد او رد وایی او برعکس بل خواته د همدی ګوند بل شاخه د یو خاص قوم ټیکه دار د ځانه جوړ کړی او د بل قوم بر ضد لیکنی کوی.
دوی بل څوک نه دی همغه پرونی جنایت کاران دی، چی د قومونو د حق او حقوقو تر عناوینو لاندی د افغانستان د ملی وحدت پر ضد ولاړ دی او کوښښ کوی چی د نوی جوړ شوی ګوندونو تر چتر لاندی بیا غمیزه وزیږوی.
د خلق دیموکراتیګ ګوند( خلق-پرچم) کله چی د واک څخه وشړل شول په مختلفو اړخونو وویشل شول او دا طبیعی خبره دی چی دوی د افغانانو پرمختیګ او ترقی نه غواړی یوازی او یوازی واک او قدرت دوی ته مطرح دی او بس!
دا اوس لیدل کیږی چی د افغانستان په دننه او بهر کښې دا ډلی نوی، نوی ګوندونه او سازمانونه د ملی او ترقی کلمی تر عناوینو لاندی جوړ کړی دی، چی د افغانستان وګړو ته یو لوی خطر ګڼل کیږی، چی باید همدا اوس دیته پاملرنه وکړو او هر هغه څه چی په توان کښې لرو ددی خرابکارو بانډونو مخه ډب کړو.
دا اوس دوی د نورو جنایت کارانو سره په اتیلاف او اتحاد کښې قرار لری او ځینی یی د ترقی، ازادی او دموکراسی تر نامه لاندی سیاسی جوړښتونه لری چی د سولی او د افغانستان د پرمختیګ پر وړاندی لوی خنډ دی.
په ګران افغانستان کښې د سولی او بیا جوړونی بهیر چی د افغانانو تر منځ ملی یووالی، د خلکو اعتماد پوری اړه لری نو په دی درشل کښې ضروری بریښی چی د خلق دیموکراتیک ګوند( وطن ګوند) جنایت کارانو محاکمه کړی شی دا هغه څه دی چی د اولسونونو او قومونو د اعتماد سبب ګرځیدلی شی.
24 فبروری 2012, 17:43, توسط کلکانی
بهمن عزیز موفق باشی و شاد کام .
من به نوبه خود نعلت میفرستم به امین خائن و باند ادم کش ان این ثمره کار این خلقی های دون همت است که هزاران پشتون با حکومت مستبیدانه سه صد ساله خود سرگردان و ناله وان به در و دیوار مردم تک میزنند تا لقمه نانی را بطور صدقه یا فت نمایند.
شما خلقی ها لعین ونعلتی وطن فروش بودید که دامن پشتون ها را از پیش و پس بالا نموده سر گردان به گوشه و کنار دنیا فرستادید نعلت بر شما وطن فروشان نعلت به اندیشه مردار شما نفرین به قهواره مردار شما بیغیرت ها باز شما ادعای روشنفکری هم مینمائید .
شما نه ننگ دارید نه غیرت دارید و نه عقل و منطق شرم هم خوب چیز است حیا هم خوب چیز است بیغیرت ها
شما و دوران شما بد تر از طالب بودید هزاران انسان بدون گناه زنده بگور کردید توف به روی مردار تو شما خلقی ها اکنون شما مرتجعین خودرا در زیر ریش طالب های نعلتی پنهان نموده هزاران مردم بیگناه را به دام مرگ میدهید
او بیغیرت ها بیبین در افغانستان مردم چه روز گار دارند نمیشر می باز عکس منحوث خود را نشر میکنی معلم بودی معلم چه بیغیرت در کدام مکتب تو نمتوانی بصورت درست صحبت کنی دروغگوی معلم معلم چه اوغانستان نیست
من فقط ترا دیدم که ایله گرد هستی.
24 فبروری 2012, 20:06, توسط 786
عزیزبرادر پرویز بهمن سلامت باشید! من همین مقالۀ شما را اصلا" نخوانده ام ونمی خوانم. وقتی مقالۀ اولی شما را در این باره خواندم، فکر کردم شما در برابر یک کسی قرار گرفته اید که ارزش مجادله رادارد. اما وقتی سیاهۀ محمد آقا را در ستون نظرات دیدم، به شما افسوس نمودم وکه چرا وقت تان را صرف مقابله با یک بی عقل نموده اید.شما خواسته اید یک غول را به راه بیاورید.نا ممکن است. این شخص سواد ندارد چه رسد به این که سیاستمدار نیز باشد. عزیز برادر بگذارید همچنان کودن باقی بمانند. همین محمد آقا اگر تاج مرصع نیز بر فرق کسی بگذارد چه عزتی برای آن شخص خواهد داد؟ اگر زمان را برای مقابله با حماقت صرف کنیم، آنهم در جماعتی که حماقت در آن سرحد ندارد، وقت رسیدن به کار های اساسی ازما سلب می شود. سعادت نصیب شما باد. به انتظار ساییدن دانه درشت ها نه پرداختن به کسانی که به هر جماعت تعلق بگیرند، لکه شرم آن خواهند بود.
25 فبروری 2012, 00:10, توسط انتی امین
این تنها خلقی نیست که چنین زنجیر پاره می کند امینی های فاشیست و آدمکش همه غولهای بیابانی اند که فقط زنجیر ندارند،فرق بین طالب و یک امینی در هیچ چیز نیست هردو یکسان درنده اند. آدم اگر واقعآ انسان باشد با مخاطب اش چنین برخورد نمی کند،وقتی منطق آدم لنگید امینی می ویا طالبی می شود.
25 فبروری 2012, 02:32, توسط فرشید
خلقی وطالب پشت وروی یک واسکت چرکین اند.
26 فبروری 2012, 14:24
زنده باد پرویز بهمن ومرگ بر گرد پای ها.
28 فبروری 2012, 03:27
اگر من به جای آفای شیرزاد مییودم به این هرزه گویی هاوهرزه نگاریها وکالبدشکافی های پوچ وبیهوده شما یک
لحظه ای راهم وقف نمیکردم.
اگر ذره ای تربیت وفرهنگ درشمااست بس کنیداین مزخرف بازی هار ا.
خسرو بغلانی
29 فبروری 2012, 15:32, توسط پاچا
بلی بخاطری که سخن ازجنایات خلقی ها رفته است باید بس شود شما راست گفته اید