صفحه نخست > دیدگاه > پیمان استراتیژیک یا تأیید دیکتاتوری؟

پیمان استراتیژیک یا تأیید دیکتاتوری؟

بیش ازهفتاد درصد آمار تلفات مردم ملکی توسط بردران حامد کرزی صورت گرفته ومیگیرد وهیچ گاه داد کرزی ودارو دسته اش برنیامده است بلکه برعکس همیشه به الفاظ محترمانه ومؤدبانه چون برادران وعلماءدین وملا محمد عمرآخوند خطاب گردیده اند.
محمد جواد سلیمی
شنبه 26 می 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

بالاخره بعد ازبحث وجدل ها وچانه زنیهای بی شمار میان قبیله سالاران وآمریکا ئیها پیما نی را که قرار بود واقعا استراتیژیک وبراساس منافع ملت افغانستان باشد برخلاف انتظار برمبنای منافع قبیله بامضاءرسید. علاوه برابهام که درمتن این پیمان درمورد مهمترین مسأله یعنی امنیت وجود دارد تضاد ها وتناقضات آشکاری درمتن این قرار داد نیز وجود دارد که ملت افغانستان را در مورد صداقت وشعار های آمریکا بدبین میسازد واهمیت واعتبار آن را بشدت زیر سؤال میبرد.

دراینجا بدون پرداختن بحواشی وتفسیرات که ازاین پیمان ازبدوأ امضاءتاکنون ازطرف شخصیت های سیاسی ومجلات وروزنامه های گوناگون داخلی وخارجی صورت گرفته است به متن خود این قرارداد مراجعه کرده ابهامات وتناقضاتیکه درآن وجود دارد را مورد بحث وبررسی قرارمیدهم وقضاوت را به خود خوانندگان عزیز واگذارمیکنم تا ببینند که آیا واقعا این پیمان براساس منا فع مردم افغانستان تنظیم گردیده یا اینکه مبین نظریات تنگ وبسته ای تیم حاکم ودوروئی ونفاق حکومت آمریکاست.البته باید یاد آوری کنم که به هیچ وجه مخا لف اصل این قرارداد نیستم بلکه مخالفت ودرد من ازعدم صداقتی است که این متن آن رابروشنی باز تاب میدهد.

اولا:همان طوریکه همه ای میدانم این پیمان بعد ازآورده شدن دوخواسته ای بسیار به ظاهر سطحی وپیش افتاده ای حکومت افغا نستان بامضاءرسید، یکی توقف حملات شبانه ای نیروهای آمریکائی وناتو،دوم واگذاری مسؤلیت زندان بگرام بدولت افغانستان. حامد کرزی وتیم تمامیت خواه اش تا این دوخواسته را بالای آمریکا تحمیل نکردند حاضرنشدند که این پیمان را امضاءکنند؛ این مسئله خود سؤال برانگیز است که چرا این دومسأله آنقدر مهم بودکه سرنوشت آینده ای مملکت وامنیت مرزی؛ جغرافیائی وثبات سیاسی با آن گره خورده بود؟آیا این حرف که کنترل زندان بگرام توسط آمریکا ئیها نقض حاکمیت ملی است حرفی درست است؟ اگراین استدلال درست باشد پس حضورنیروهای نظامی وسیاسی بیش ازچهل کشور خارجی درافغانستان بطریق اولی باید ناقض حاکمیت افغانستان باشدوحال اینکه خودحاکمیت این حرف را قبول نداردوآن را به هیچ وجه ناقض حاکمیت نمیداند پس بنا براین معلوم است که پشت این تقلا اهداف وانگیزه های سیاسی تیم حاکم وعمال آی اس آی درداخل ارگ ریاست جمهوری نمی خواهند که برادران ناراضی کرزی تحت کانترل مطمئن باشند تازمینه ای رهائی وفرار شان مساعد گردد وبتوانند آب را به نفع تمامیت خواهان تیره کرده وزمینه ای فشاربیشتر سیاسی ارگ نشینان را بالای غرب ونیروهای مخالف داخلی فراهم بسازند که طالبان را به عنوان نیروی قدرت مند وبا صطلاح فاژیست ها مقاومت ملی بپیزیرند وآنها را دردولت به عنوان نیروی مشروع داخل نمایند زیرامردم افغانستان هنوز فرارپنجصد طالب وتروریست را ازپیش چشم نیروهای امنیتی اززندان سرپوزه قندهار فراموش نکرده اند وهمین طور درسال 2008میلادی حدود 900نفرازهمین زندان بایک انفجارهماهنگ شده ای ازقبل درمقابل درزندان فرارکرد ند که اکثریت شان ازبرادران ناراضی کرزی بودندوموارد دیگری درکابل وغزنی اتفاق افتاد که همه نشان دهنده پلان ها ی تیم حاکم است.

واما توقف حملات شبانه نیزازهمین انگیزه ای نادرست وضد ملی تیم تمامیت خواه ناشی میشودکه نمی خواستند آسیب جدی واسا سی به نیروهای طالبان وارد شوند چون بباورتمام کارشناسان مسائل نظامی درافغانستان تنها عملیات های مؤثر نظامی که می تو انست به طالبان این آدم کشان قرن؛ ضربه های کاری واساسی واردکند همین عملیات شبانه بود واین استدلال که عملیات شبانه با عث تلفات نیروی ملکی میشود نیزنادرست است زیرا ازوقتیکه اجرای عملیات شبانه توسط نیروی داخلی صورت میگیرد نیزاین تلفات صورت گرفته که حتی داد پارلمان افغا نستان را همین چند روز پیش درآورووزیردفاع وداخله را به مجلس فرا خواندند و خواهان توضیحات دراین موردشدندوگذشته ازاین بیش ازهفتاد درصد آمار تلفات مردم ملکی توسط بردران حامد کرزی صورت گرفته ومیگیرد وهیچ گاه داد کرزی ودارو دسته اش برنیامده است بلکه برعکس همیشه به الفاظ محترمانه ومؤدبانه چون برادران وعلماءدین وملا محمد عمرآخوند خطاب گردیده اند.

ثانیا:بعد ازاینکه این دوخوسته ای انحصار اندیشان برآورده گردیده درمقدمهء این پیمان باصطلاح استراتیژیک به یکی ازعنعنات ورسومات قرن حجری که هیچ گونه جنبه ای قانونی نداشته وندارد استناد گردیده وازتوصیه های آن تقدیر به عمل آمده است،این خود نشانه ای عدم پایبندی حکومت آمریکا به تحقق دیموکراسی وآزادی مدنی است؛ زیرا آمریکا بخوبی میداندکه برگذاری آن لو ی جرگه برخلاف قوانین مدون افغانستان صورت گرفت واین امر جزءجنبه قانونی دادن بیک عنعنه ای پوسیده قوم خاص چیزی بیش نیست،درست است که درقانون اساسی افغانستان یکی ازمسؤلیت های رئیس جمهورفراخواندن لوی جرگه درموارد مشخص میباشد ولی درماده ای یک صدو ده قانون اساسی درمورد لوی جرگه بواضحت آمده است؛که لوی جرگه عالی ترین مظهر اراده مردم افغا نستان میباشد.لوی جرگه متشکل است از:_1اعضای شورای ملی._2رؤسای شوراهای ولایت وولسوالیها.ولی این ماده قانون به هیچ عنوان شامل آن لوی جرگه نشده ونمی شود.چه تضمین وجود دارد که بازهم کرزی واخلافش برای تحمیل دیدگاها تنگ قومی با تمسک باین سند مخصوصا بعد ازپاس شدن آن ازپارلمان استفاده نکند وکسانی را ازسرار افغانستان فرا بخوانند که هنوز عدد سی ونه را نحس دانسته وبرای دوری ازنحسی آن،آن را ازردیف اعدادوشمارحذف نمایند اگرواقعا آمریکا ئیها راست می گویند وباصول دیموکراسی پای بندند نباید حاضر می شدند ذکری ازیک چنین جرگه پوسیده ای دریک سند مهم بنمایند.

ثالثا:دربخش دوم که دررابطه با حفظ وتقویت ارزش های مشترک دیموکراتیک منعقد گردیده است درقسمت سوم آن آمده است که افغانستان برتعهدش مبنی برحمایت حقوق بشری وسیاسی درمطابقت با قانون اساسی ومکلفیت های بین المللی اش به شمول میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی،مجددا تأکید میکند. دراین خصوص؛افغانستان تمامیت وظرفیت نهادها وپروسه های دیموکراتیک درکشور رابا اتخاذ گام های مؤثرجهت تحکیم بیشتر کفایت ومؤثریت هرسه قوه دولت مبتنی برمرکزی بودن نظام حکوتی؛وحما یت ازشکوفائی یک جامعه مدنی پویا به شمول رسانه های آزاد وباز تقویت میکند.

مرکزیت نظام حکومتی که دراین قرارداد؛راه بردی روی آن تأکید صورت گرفته است یکی ازموارد است که صداقت طرفین در آن به شدت زیرسؤال است. این ماده بخوبی نشان میدهد که این سند نه براساس منافع ملت افغانستان، بلکه براساس منافع سیاسی تیم تمامیت خواه سلطان کرزی تنظیم گردیده است.این ماده مخالفت صریح با ماده چهارقانون اساسی که حاکمیت ملی درافغانستان را،ازآن ملت دانسته که مستقیماویا توسط نمایند گان خویش آن رااعمال میکنندوماده شصت وچهار قانون اساسی که درآن وظائف رئیس جمهور شرح داده شده تعیین نوعیت نظام ازوظائف رئیس جمهوردانسته نشده است؛ وماده شصت وپنج قانون اساسی؛ که رئیس جمهور را مؤظف کرده درمسائل مهم ملی وسیاسی،اجتماعی واقتصادی بآرائی عموم مردم افغانستان مراجعه کند دارد در هیچ قانونی نیامده است که تعیین نوعیت نظام را ازآن شخص خاصی دانسته باشد اینکه رئیس جمهور درهنگام افتتاح پارلمان بعد ازچانه زنیهای بسیار حاضرشده تهدید کرده میگوید من به هیچ کس اجازه نمیدهم که نظام سیاسی افغانستان را تغییر دهد بعدازآن میآید دراین پیمان وقرارداد نیزآن را میگنجاند وآمریکا نیزآن رامی پزیردوتأیید میکند این جزءدیکتاتوری چه معنی دیگری میتوا ند داشته باشد؟وآیا این به احترامی وبی اعتنائی بخاست بخش عظیم ازملت افغانستان که خوهان تغییر نظام بوده وهستند نیست؟ و آیا این ادامه قلدری وگردن کلفتی شاهان وامیران گذشته، که این ملت را به این روزسیاه رساندند نیست؟ وآیا این نشان دهنده ای عدم صداقت آمریکا درحمایت ازآزادی ودیموکراسی را نشان نمیدهد؟مسلم است که این تأکید، برمرکزی بودن نظام حکومتی را فقط تیم حاکم می خواهد .هیچ فردی دیگر افغانستانی چنین نظامی را که درمملکت مثل افغانستان،منجربدیکتاتوری شده و میشود نمیخواهد. چنانچه درهنکام ایجاد کمیسیون تسوید قانون اساسی ؛تعدادزیادی مخالفت خود را با نظام ریاستی اعلان کردند وهم چنین درزمان برگذاری لوی جرگه ای قانون اساسی نیز؛ تعداد زیادی ازنمایند گان ملت، با نظام ریاستی مخالفت کردند ولی فشارهای زیادی که ازداخل وخارج برنمایندگان مخالف نظام ریاستی اعمال گردید این خواسته را بکرسی نشاندند عده ای را با تهدید وعده ای را با پول ووعده های چوکی وریاست وادارکردند تا طرح نظام ریاستی رابپزیرند.درآن زمان استدلال طرفداران نظام ریاستی این بود که میگفتند تنها یک نظام قدرتمند مرکزی میتواند جلو زور گویان وقدرتمندان مختلف را که درزمان جنگ باشوروی ظهورکرده بودند را بگیرد ومملکت را ازپراکندگی وتشتت بدست زور مندان وجنگ سالاران نجات ده. حالا که بعداز ده سال دیگرآقدرت مندان هم وجودندارند یا یارحکومت گردیده اند ویا ضعیف شده اند دیگرچرا تیم تمامیت خواه رگ گردن را با لای کسانی که میگو یند نظام ریاستی ومرکزی فساد آوراست. دولت وحکومت باید در مقابل ملت پاسخ گو باشد گردن کلفت کرده وآن ها رابه تجزیه کشور متهم میکند.بعد ازامضا این پیمان درمیان خبر نگاران داخلی وخارجی ظاهرشده با کمال افتخاراعلان میدارند که یکی ازامتیازات این معاهده این است که درآن بمرکزیت نظام تأکید صورت گرفته است.به نظرمن بهتر بود که جناب سلطان(که خودش را شیر هم مینامد) میگفت یکی ازامتیازات این پیمان این است که درآن دیکتاتوری من وتیمم تأیید گردیده است ومنافع من ودارو دسته ام درآن بیش ازمنافع ملی تسجیل گردیده .

رابعا: دراین پیمان دشمنانی نامرئی برای افغانستان فرض گردیده است وازدید تیم حاکم آنانیکه هرروز انسانی افغانستانی را می کشند ومسجد ومحراب ومکتب را هرروز بآتش میکشند ونیروهای پلیس واردوی ملی را درشرق وغرب افغانستان سلاخی می کنند وصد ها مکتب ومدرسه را بسته اند دشمنان افغانستان نیستند؛ بلکه برادران ناراضی هستند. با این وضع که حکومت حتی حاضر نیست نام طالب را بعنوان دشمن دراسناد امنیتی وپیمانهای سیاسی ذکر کند،به جای دشمنان معلوم الحالی دشمنان فرضی راعلم میکنند کدام عاقلی باورمیکند که این دولت مردان متعهد به منافع ملی هستند؟اگر اینها انحصاراندیش وقبیله گرا نمی بودند دراین مدت ده سال واندی با وجود نیرویهای ناتو وسرازیر شدن ملیاردها دالر کمک های اقتصادی دنیا وجامعه ملل درافغانستان وضعیت امنیتی وسیاسی واقتصادی بهبود پیدا میکرد وامروز دیگر این همه تشویش ونگرانی واضطراب درمردم بخاطر بیرون شدن نیروهای ناتو وجود نداشت.دلیل اصلی این نگرانیها درملت افغانستان عدم اعتماد وباور به صداقت حکومت گران است نه امردیگر. زیرا که ملت افغانستان به خوبی میدانند که تیم تمامیت خواهی که دوروبر رئیس جمهور را گرفته اند حاضر ند برای تثبیت هویت قبیله واستمرار حاکمیت شان تمام ارزش های انسانی روزرا قربانی کنند وطالبان را نه دشمنان مردم افغانستان بلکه نیروی مقاومت ملی بدانند وبه جای مجازات ملاعمرآخوند مدال افتخار قبیله را بگردنش بیاوزند.اینگونه مسائل ومطالب دردرون این پیمان است که انسان را دچار شک وتردید درصداقت وتعهد طرفین معامله این سند میکند.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • دوست عزیز
    این قرار داد را غلط ترجمه کرده اند. در انگلیسی یونیتری سیستم امده است که به معنی متمرکز نیست. در متن انگلیسی از سیستم واحد حرف به میان امده است در مقابل تجزیه. در حالیکه در متن فارسی ان را به متمرکز ترجمه کرده اند.
    ملت افغانستان میان گرایش های قبیلوی تیم کرزی و مزدوران جمهوری اسلامی ایران مثل پدرام و عرفانی ساندویج شده است.

  • چون در سفارت ایران ترجمه شده
    و نوکران ایران هم نشر میکنند

  • در رابطه به دو ماده این پیمان (کنترول زندان و عملیات های شبانه) نظر بنده اینست، که این مداری وبادار امریکائی اش خوب میدانند، که هیچ قدرت نمیتواند، تمام عمر یک جنگ را ادامه بدهند. جنگ امریکا در افغانستان طویل تر از جنگ علیه ویتنام، آلمان نازی و عراق است. هزینه این جنگ برای امریکا بیشتر از آن است که بتواند، سال های متمادی آنرا بپردازد. امریکا مجبور است، روزی به این جنگ خاتمه دهد. پس چه بهتر که هم حلوا بدست آید و هم دل یار نرجند. امریکا هم از شر این مصارف گزاف و تلفات قوایش نجات یابد و هم افغانستان را از آن خود سازد.
    امریکا بالای بهترین و ماهرترین نوکرش (کرزی و دارودسته اش) سرمایه گذاری کرده است، که درین دوازده سال تمام اهداف امریکا را یک به یک عملی کرد.

    • نادر جان جور باشی از نظر یات شما خوشم میاید
      اما در اینجا مثلیکه روز دار بودی یا دی از حلوانموده اید.
      هم لعل بدست اید و هم دل یار نرجد .

    • آقای فراری،
      تشکر از شما درتصحیح اشتباه من در نوشتن ضرب المثل !

  • baqi samandar
    27 ماه مي سال 2012 ميلادي
    هفتم ماه جوزاي سال 1391 خورشيدي
    سلام به خوانندكان ارجمند كابل ّپرس
    متن مقاله بالايي و تبصره ها را خواندم. در خبر هم سخني از قيام مردم در غزني بميان امده است. خبري را براي شما از رسانه پژواك به عاريت گرفته و پيش چشمان شما بر اي بخوانش گرفتن مي گزارم.
    باقي سمندر- كابل افغانستان
    در قيام مردمى ولسوالى اندړ ١١ طالب کشته شد
    خبرنگار سيف الله مفتون.May 26, 2012 - 14:47
    شهرغزنى (پژواک ۶ جوزا، ۹۱): مقامات مى گويندکه در ولسوالى اندړ ولايت غزنى، ضمن يک قيام مردمى ١١ طالب کشته شده اند و١٥ تن ديگر از جانب مردم زنده گرفتار شده اند.
    موسی خان اکبرزاده والى غزنى؛ بتاريخ شش جوزا به آژانس خبرى پژواک گفت که نا وقت شب گذشته در برخى از مناطق ولسوالى اندړ، مردم محلى عليه طالبان مسلح در يک جنگ مسلحانه درگير شدند.
    موصوف افزود اين درگيرى چند ساعت دوام کرد وضمن آن از جانب مردم محل ١١ طالب کشته و١٥ تن ديگر خلع سلاح شده وزنده گرفتار شدند.
    والى مى گويد که دراين درگيرى به مردم ملکى نيز تلفاتى وارد آمده ؛يک فرد عام کشته وسه طفل مجروح مى باشند.
    موصوف گفت که درکنار ولسوالى اندړ ،در برخى نقاط ديگر اين ولسوالى نيز مردم محل عليه طالبان مسلح قيام نموده اند.
    والى ، از مناطق ديگر نام نگرفت؛ ولى افزود که اگر مردم از آنها کمک بخواهند ، آنها حاضرند که با مردم کمک نمايند.
    موصوف افزود: (( من از همه مردم غزنى مى خواهم که ديگر طالبان مسلح را در خانه هاى خود جا ندهند وعليه آنان قيام کنند.))
    به گفتۀ والى با اين گونه قيام هاى مردم امکان دارد که دراين ولايت، امنيت مستحکم گردد.
    قبل از اين شيرخان يوسفزى ولسوال اندړ به آژانس خبرى پژواک گفته بود که اين واقعه شب گذشته در مناطق پاينده محمد وابراهيم خيل اين ولسوالى بوقوع پيوسته است.
    موصوف افزود که باشنده گان محل به طالبان مسلح گفته بودند که ديگر بسوى مناطق آنها نيايندونه هم مکاتب را به بسته شدن تهديد کنند.
    قرار گفته ولسوال شب گذشته طالبان مسلح يکبار ديگر در منطقه گشت وگذار مى کردندکه از جانب مردم منطقه با ايشان درگيرى صورت گرفت.
    يوسفزى گفت که دراين درگيرى چند ساعته ، دو طالب مسلح کشته و ٢٥ تن ديگر آن پس از خلع سلاح توسط باشنده گان منطقه گرفتار شده اند.
    هيبت خان يک تن از سران قومى ولسوالى اندړ به آژانس خبرى پژواک گفت که آنها شب گذشته با طالبان مسلح در يک جنگ درگيرشده اند.
    موصوف گفت که دراين جنگ، به هردو جانب تلفاتى وارد شده است.
    موصوف افزود: (( ما اجازه نمى دهيم که کسى مکاتب ما را ببندد.))
    عبدالجامع جامع ، نماينده ولسوالى اندړ در شوراى ولايتى نيز مى گويد که مردم در نقاط مختلف ولسوالى اندړ غزنى، از طالبان مسلح به تنگ آمده اند وعليه آنان بپا خاسته اند.
    موصوف به پژواک گفت: (( درگيرى حالاهم جريان دارد وامروز در بازار ولسوالى اندړ تعدادى دکانها ومکاتب نيز گشوده شده است.))
    طالبان مسلح تا حال دراين مورد چيزى نگفته اند.

  • behtareen rahr moqabela ba taleb qeyame mardomi bar zede taleban ast

  • نادر بچیش تو خو بوگی زمانیکه افغان پسوندش شوروی بود دلت خوش بود شعار تان افغان شوروی بود و امروز چون وقت تان گذشته قصه تان مفت شده دیگران را نوکر میگید اگر دیگران نوکر است شما نوکر تر بود ید و در نوکری سابقه دیرینه دارید ..

  • آقای bekhuda ،
    برای تصحیح اشتباه شما در رابطه به من و برای آرامی خاطر مبارک جناب عالی باید بنویسم، که نفرت من از رهبران کوتای 7ثور به همان اندازه است، که از رهبران 8ثور، طالبان، استعمارگران غربی و همسایگان شرور ما!
    همچنان از کسانیکه به بهانه قوم، مذهب ،حزب و غیره ...... مردم ستمدیده وطنم را علیه همدیگر تحریک میکند، بیزارم (امید که این بار کدام جنایکار از قلم باز نمانده باشد).
    این پیمان ها را که کرزی دستنشانده هرروز با بادران خود امضأ میکند، به مثابه فروش وطنم به غربی ها میدانم، طوریکه رهبران منفور خلق و پرچم با بادران روسی شان قباله فروش وطن ما را امضأ کردند.
    با یک کلام، من افغانستان را برای مردم افغانستان میخواهم و آرزوی محاکمه همه ای این جنایتکاران در دل دارم.

    • نادر جان درود مرا بپذیرید . بستن قرارداد های استراتیژی بین دولت های مقتدر و ناتوان در عصر ما یک ضرورت حاد استراتیژیک است . حجم ، پیش شرط ها و محتوای قرارداد ارتباط به درایت ، دانش و سطح برداشت رهبران کشور های ناتوان دارد که با چی نیرنگی میتوانند منافع بزرگ میهنی خود را شامل این قرارداد ها نمایند . بپندارید که شما در میدان پهلوانی با پهلوانی روبرو گشته اید که توان مقابله را با او ندارید ، چی میکنید ؟(اینکه چرا و چگونه در میدان آمده اید بحث جداگانه است). تمام کشور های که در معرض خطر قرار گرفته اند خود را با پیمان و قراردادی به دُم قدرتمندی پیوند داده اند تا از خود و مردم خود را در حالات غیر مترقبه سیاسی نجات دهند . به گونه نمونه قرارداد پاکستان با انگلیس و امریکا ، کوریای جنوبی با امریکا ، عربستان سعودی با امریکا ، کشور های اروپای شرقی با ناتو ، کشور های آسیای میانه با روسیه و چین و غیره و غیره را شما یکبار مطالعه نمائید ، در می یابید که همه کشورهایی که قرارداد های سیاسی و استراتیژیک بسته اند خود را نفروخته اند .
      اما کشور و سرزمین با قرارداد های خاینانه بدون سنجش و دون منشانه تجاری و اقتصادی فروخته میشود که امروز دولت مزدور کرزی چنان در فروختن ها سرعت گرفته که تا دوسال دیگر امکان دارد تمام آبها و دریا های اوغانستان را هم به کشور های همسایه به قیمت موتر زره یی بفروشد . امروز تمام معادن حیاتی بزرگ اوغانستان بدون سروی دقیق و همه جانبه در مقابل پول ناچیزیی با شرکت های خصوصی و دولتی کشور های سرمایه دار فروخته شده است . معدن بزرگ مس حاجیگک ، معادن نفت و گاز شمال ، معدن طلا بدخشان و غیره و غیره که نیم آن قرارداد ها پوشیده و سربسته اند و کسی ازین راز خبر ندارد. امید شما را آرزده نساخته باشم . با عرض احترام و ادب .

    • آقای مزاری، احترام متقابل عرض میکنم!
      من نیز گفته های شما را تائید میکنم. اما مشکل مرا (با انبوه این قرارد ها ) شما در پراگراف اخیر پیام تان به شکل خیلی جامع نوشتید.
      فقط یک موضوع دیگر را به آن اضافه میکنم:
      بلی، در ممالکِ که یک دولت دلسوز و مردمی داشته باشد، در مرحله اول متن این نوع قرارداد ها در اختیار کارشناسان، رسانه ها، اعضای پارلمان و احزاب اپوزیتسیون قرار میگیرد. همه ای اینها ماه ها و حتی سالها روی هرکلمه و مادهء این قرارداد بحث میکنند و حتی بعضی از ماده های آن بازنویسی میشود، تا اینکه متن اخیری آن ( اول) از جانب پارلمان تائید شود و در مرحله اخیر رئیس جمهور امضای خود را زیر آن مینویسد.
      اما در وطن ما تا آخرین مرحله کسی از متن و محتوای این قرارداد ها اطلاعی ندارد، برعکس بعد ازینکه جناب شاه شجاع سوم آنرا امضأ نمود، مهربانی فرموده، قرارداد را به پارلمان دستنشانده ای خود جهت تائید هرچه زودتر ارائه میکند.
      و در رابطه با قرارداد های نظامی ( نه اقتصادی/تجارتی) امریکا با بسأ ممالک باید یادآور شوم، که اکثریت این قرارداد ها بعد از جنگ جهانی دوم تحت شرایطی بین طرفین امضأ شده، که امریکا بحیث قدرت برنده جنگ و دیگران ممالک مغلوب شده بودند. بطور مثال جاپان، کوریا، فلیپین، آلمان و........ اینها امکان دیگری در اختیار نداشتند، جزء موافقت با ایجاد پایگاه های نظامی امریکا در مملکت شان.

    • افرین نادر جان ادم با منطیق هستی .

  • جالب است، ببینید!
    http://www.youtube.com/watch?v...
    تظاهرات بزرگ عساکر بازگشته امریکائی از جنگ عراق و افغانستان علیه کنفرانس ناتو در شیکاگو.
    عساکر بازگشته ازین دو جنگ مدال های شانرا به نشانه اعتراض علیه ساسیت دولتمردان شان درین تظاهرات بدور پرتاب کردند. و هرکدام شان به جملات کوتا دلیل اعتراض شانرا بیان کردند.
    اینهم چند نمونه از سخنان ایشان:

    • امید که اطفال عراق و افغانستان مرا ببخشند، برای جنایت بزرگی را که بر حق شان روا داشتم.
    • دشمنان ما 10 هزار کیلو متر دور تر ازین جا نیستند، بلکه درهمین جا در بانک ها در شرکت های بزرگ…. نشسته اند.
    • 40 هزار عساکر از اردوی امریکا استعفأ دادند، زیرا ایشان علیه جنگ امریکا در عراق و افغانستان بودند.
    • این جنگ یک دروغ بزرگ است و ما فریب خوردگان ازین جنگ پشیمان ایم.
    • این مدال شجاعت نیست که برایم اعطأ کردند، بلکه مدال ترور است.
    • بمن گفتند، مردم اعرق را آزاد میسازم، اما در عوض پایگاه های نفت عراق رابه آتش کشیدم.
    • من از مردم عراق و افغانستان معذرت میخواهم، زیرا وطن شانرا ویران کردم.
    • مدال خود را به نشانه اعتراض مسترد میکنم. بخاطر تجاوزات جنسی که علیه خواهران ما هر روز در اردوی امریکا صورت میگیرد. زمانیکه ما از خواهران خود حمایت کرده نتوانیم، جطور از خواهران افغانی خود حمایت کنیم.
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس