صفحه نخست > دیدگاه > چه کسانی از داکتر سپنتا انتقاد می کنند؟

چه کسانی از داکتر سپنتا انتقاد می کنند؟

نويسنده: سليم آزاد

همرسانی
  • mail
  • google
  • linkedin
  • printer
  • reddit

سایت کابل پرس? از دیر باز، یکی از منتقدان وزارت خارجه و سایر مقامات دولتی است که موارد از فساد در ارتباط به آنها مطرح می شود. این اقدام خوب است زیرا، مساله ی فساد به یک معضل فلج کننده در دولت افغانستان تبدیل شده و قوه ی قضائیه نیز از حل آن عاجل است و خود بخش از این سیستم فساد می باشد. اما، وزارت خارجه به دلیل حساس بودن موقعیت، امتیازات و انتظارات سیاسی، بیشتر از هر وزارت دیگر در معرض انتقاد است. کابل پرس در این باره پیش قدم است، اگرچه به بعضی اقدامات این سایت ماجراجویانه و به دور معیار های ژورنالیسم مسوول است. مثلا، تعرض به شخصیت، کرامت و حریم خصوصی اشخاص مورد انتقاد. بهتر است که هم در بخش کامنت ها و هم در ادبیات مقالات، ارایه مدرک، پرهیز از حمله اخلاقی و منافی کرامت انسانی در نظر گرفته شود تا مقالات این سایت از اعتبار بیشتر برخوردار گردند. من به عنوان خواننده ی سایت نمی دانم که چگونه بالای افشاگری های سایت اعتماد کنم، آیا سردبیر سایت خود منابع و مدارک را در اختیار دارد، یا خود شکار شایعه پردازان است که چیز هایی را شنیده اند، و چیز هایی آنها را رنجانده و بعد مشاهدات غیر تحقیقی و غیر ژورنالیستی خود را ابراز می دارند؟ اگر این برداشت من درست باشد، کابل پرس بشتر به مبلغ ژورنالیسم غیر تحقیقی، غیر قابل اعتماد و به شدت آماتور می ماند. گمان من این است که آقای میر هزار هرگز خواهان این مساله نیستند. ذوق زدگی در افشای فساد در دولت ناکام آقای کرزی و نوعی از وظیفه شناسی رادیکال ژورنالیستی، ایشان را بسوی ژورنالیسم ماجراجو و عامیانه پیش می برد. آقای میر هزار طرفدار انتقاد است، و این انتقادات بخاطر انتقاد پذیری آنها مطرح گشت.

اما، وزیر خارجه! تردیدی در این نیست که من آقای رنگین دادفر سپنتا را بیشتر از هر روشنفکر افغان دوست دارم و بیشتر از هر کسی دیگر به او احترام قایلم. این احترام ناشی از شناخت است که من از ایشان و تجربه ی حکومتداری در افغانستان دارم. می دانم که داکتر سپنتا در بدترین موقعیت ممکن قرار داشته و میان چندین سنگ آسیا قرار گرفته است، برای همین خود را مکلف هب دفاع از او می دانم.

از یکسو، مجاهدین و جبهه ملی بخاطر منافع سیاسی و از دست دادن وزارت خارجه، بصورت مداوم او را تخریب کرده و با هر وسیله ی ممکن قصد برکناری او را دارند. هدف مشخص است: وزیر شدن یکی از اعضای این جبهه و کنار رفتن یک چهره ی سکولار و طرفدار کرزی. این وزارت در یک دهه ی گذشته مورد بیشترین سوء استفاده قرار گرفته، تا جای که یکی از رهبران جهادی و یکی از سردبیران نشریات نزدیک به جبهه ملی، پول مداوای خود را در خارج از کشور از جیب وزارت خارجه پرداختند. پس تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. تا جای که من در جریان هستم بعضی از طرفداران جبهه ملی و بعضی از کارمندان ارشد سابق وزارت خارجه،در جریان سوء استفاده های مالی و شغلی در وزارت هستند. داکتر سپنتا از آغاز زیر فشار بود که دست به انتشار این مدارک و یا دست به استفاده ی سیاسی از این مدارک علیه رقیبان بدخواه سیاسی خود بزند، اما، او بخوبی می دانست که انتشار این مدارک مناسبات دولت را با بسیاری از چهره ها و شخصیت های سیاسی تیره می سازد. پرونده سنگین فساد شامل دوره های مختلف در این وزارت بوده که پرداختن به آن در شرایط کنونی میسر نیست. اما، در شرایط فعلی، باید داکتر سپنتا به فساد و مشکلات که وزارت تحت فرمان اوست، بپردازد. آقای سپنتا در آخرین حسابدهی خود از بالا رفتن عواید این وزارت سخن زده بود. این به معنای آن است که به میزان زیاد در رابطه به فساد و شفافیت اداری گام های برداشته شده است. منتدان او غیر منصفانه این اقدامات او را نا دیده می گیرند. زیرا، یک گروه، این پیشرفت ها را بسود داکتر سپنتا و به ضرر منافع سیاسی و مالی خود می دانند، و عده ی دیگر به حرف های او اعتماد ندارند. ولی، واقعیت امر این است که

اصلاحات تا اندازه ی زیادی از جمله در رابطه به فساد پیش رفته است، اما، ناتوانی های هم در این رابطه وجود دارد. فساد یک امر شایع در تمام وزارت خانه ها ولی به میزان کمتر و بیشتر می باشد. اگر داکتر سپنتا کسی را از مقامات و یا سفیران مجرم به ثارنوالی معرفی کند، دو مساله قابل پیش بینی است. یکی، دستگاه قضایی توانایی بررسی پروند های فساد را ندارد و دوم، این افراد با مقامات بلند پایه حکومتی و غیر حکومتی مانند جبهه ملی ارتباط داشته و اقدام علیه آنها از حمایت رییس جمهور برخوردار نمی باشد. مثلا، در وزارت اگر کسی از جناح افغان ملت و آقای فاروق وردک و شورای نظار برکنار و به جرم فساد معرفی شود، این جناح ها با نفوذی که در ارگ و بیرون از ارگ دارند، در اتحاد با هم جلو اقدامات قضایی و اداری را می گیرند. آنها در پارلمان، ثارنوالی، ستره محکه و ارگ از نفوذ زیاد برخوردار هستند. گمان نکنم که رییس جمهور نیز از این مساله حمایت کند. حال، در این مملکت تاراج و فساد، سپنتا یک تنه جنگیده می تواند؟ وقتی در کشوری، رییس جمهور جناح های سیاسی از مبارزه با فساد حمایت نمی کنند،

داکتر سپنتا چه اقدام موثر انجام داده می تواند؟ خانه از پای بست خراب است. اقدام مقابله جویانه منجر به برکناری وزیر خارجه خواهد شد. چنان که مقاومت در برابر نمایندگان پارلمان که توقع مقرری دوستان شان را در نمایندگی های سیاسی خارج از کشور را داشتند، منجربه توطیه برای سلب صلاحیت وزیرخارجه گردید. برای من که بیرون از وزارت کار می کنم، پیچیدگی سیستم مملو از فساد افغانستان ایجاب می کند که داکتر سپنتا با قدم های احتیاط آمیز پروژه اصلاحات در وزارت خارجه را به پیش ببرد. اما، اشتباه داکر سپنتا در این است که نمی تواند یک تیم قوی برای اصلاحات در وزارت خارجه تشکیل بدهد، و در مقابل گروه های داخل وزارت مانند شورای نظار و افغان ملت و طرفداران فاروق وردک که در صدد تضعیف موقعیت او هستند، از موضع قوت برخورد کند.

مسااله ی دوم که در این اواخر صدای زیاد انداخته، مقرری های وزارت خارجه است. بخش از این مقرری ها بخاطر مقرر شدن افراد بیرون از وزارت نظیر آقای حامی و سخنگوی قبلی دولت مانند کریم رحیمی است، وبخش دیگر مقرری هایی که منتقدان گمان می کنند بر اساس ملاحظات قومی و سیاسی گرفته شده است.

مقرری های بیرون از وزارت معمولا بیشتر از طرف رییس جمهور و یا با ملاحظه ی سیاسی رییس جمهور وزیر خارجه صورت می گیرد. رییس جمهور به عنوان رییس وزیر خارجه، در موراد مختلف سفیران را تعیین کرده و در اینراستا تشریفات معمول وزارت را در نظر نمی گیرد: از جمله مدت خدمت در وزارت و یا سابقه ی دیپلوماتیک. این یک عرف معمول در بسیاری از کشور هاست. اگر سفیری لایق نیست، ولی با صلاح دید سیاسی رییس جمهور تعیین شده، باید بیشتر از همه کس رییس جمهور مورد نقد قرار بگیرد. البته، کارمندان زیادی هستند که در سفارت خانه ها کار کرده که از توانایی زیا د برخوردار نیستند. این مساله ریشه در بحران نیروی انسانی ریشه داشته و هر انتقاد در این رابطه مصداق کافی دارد، ولی تا زمان که وزارت خارجه بحران نیروی متخصص را حل نکند، همیشه منتقدان از ضعف دیپلمات های افغان شکایت خواهند داشت. فقط توجه را به این مساله معطوف می دارم که وزارت خارجه وزارت مورد علاقه ی تمام جناح های سیاسی است، و هرکسی تا واسطه ی از رییس جمهور، معاونان، نمایندگان قدرتمند پارلمان و یا وزیران قدرتمند کابینه و نزدیک به کرزی و جبهه ملی دارد، توقع توقع می کند که در نمایندگی ها خارجی مقرر شود. در بسیاری از مواقع مجبوریت های سیاسی باعث مقرری این افراد می شود.

اما، مساله ی مقرری هراتی ها از نکات بحث برانگیز در رابطه به کارنامه وزیر خارجه هست. تردیدی در این نیست که تعدادی از افغانهای هراتی، بعد از آمدن وزیر خارجه جدید در وزارت مقرر شدند همان گونه که برای اولین بار در وزارت محمد زایی های پشتون و تاجیک یک هزاره رییس یکی از بخش های وزارت شد. تا جای که من خبر دارم تعداد این هراتی ها نه به آن اندازه ی است که بتوان داکتر سپنتا را به قوم گرایی متهم کرد و نه بی کفایت هستند که ازبابت نادانی شان، داکتر سپنتا را سرزنش کرد. به نظر من وزارت خارجه از آغاز تا اکنون ترکیب قومی ثابت داشته و اکنون که این ترکیب برهم خورده باعث نگرانی شده است. این وزارت مال هراتی ها، ننگرهاری ها، بدخشانی ها و..... تمام افغانها است. سوال این است که اگر وزیر بدخشانی بود، نباید هیچ بدخشی در وزارت مقرر شود؟ اگر وزیر از جلال آباد بود نباید کسی از جلال آباد مقرر شود؟ داکتر سپنتا در کنار هراتی ها از ولایات دیگر نیز مقرر کرده است و تلاش کرده که در مقرری های جدید، شایستگی و جوان گرایی را مراعات کند. به نظر من این مقرری ها هیچ اشکالی ندارد. منتقدان اگر این وزارت را با وزارت مالیه مقایسه کنند، هزار بار به داکتر سپنتا شکر می کشند. بر هیچ کس پوشیده نیست که مقامات اصلی و بسیاری از کارمندان گمرکات، مستوفیت ها و خود وزارت مالیه در دست اعضای افغان ملت است. ولی آقای احدی این کار را به چنان آرامی و به دور از چشم رسانه ها انجام می دهد، که کسی متوجه عملکرد مافیایی این وزیر قوم گرا در وزارت مالیه نمی شود.

راوا و داکتر سپنتا

یک دسته از منتقدان تشنه به خون داکتر سپنتا "راوا" هست. این منتقدان با رکیک ترین کلمات و افراطی ترین انتقاد ها، او را سرزنش، فحش و ملامت می کنند. از دیر باز مجادلات و مباحثات آقای کامران میر هزار را با نویسندگان طرفدار راوا تعقیب می کنم. قصد داشتم که خود نیز چیز های در این باره بنویسم، ولی فرصت اکنون میسر گشته و ابای نیز ادبیات افراطی راوا ندارم.

نقد راوا بر داکتر سپنتا از دو جهت قابل بررسی است. یکی این که این انتقادات به سابقه ی خصومت خونین راوا با داکتر سپنتا به اوایل دهه ی هشتاد میلادی بر می گردد. در آن سالها راوا، جمع از روشنفکران منتقد خود را از میان

بردند. داکتر سپنتا و یکی از دوستانش، طعمه ی تروریست های راوا بودند که با قربانی شدن اکبر نوتاش، داکتر سپنتا از توطیه ترور راوا رهایی جست. ولی اکبر نوتاش با دوستانش که نام های آنها را رهبران این جریان افراطی می دانند، به وسیله راوا کشته شدند و کسانی مانند آقای فاروق فارانی در اثر خیانت این گروه به زندان جهنمی دولت رفت. هنوز خون اکبر نوتاش از دامن راوا و رهبران آن پاک نشده، ولی این سازمان می کوشد با فراموشی تاریخ، فصل جدیدی از حیات سیاسی خود را اغاز کند. از این رو، این سازمان مشروعیت اخلاقی انتقاد و خط و نشان کشیدن به دیگران را ندارد. به نظر من راوا یک گروه افراطی و تروریستی است که سرنوشت بهتر از دیگر گروه های چپ در افغانستان ندارد. با ادبیات سیاسی راوا، می توان این سازمان را یک گروه توتالیتر و ضد دموکراتیکی دانست که هیچ گونه جریان فکری به جز گروه های مشابه خود را به رسمیت نمی شناسد. لیبرال، محافظه کار، اصلاح طلب و...... هرگز در دایره ی تحمل راوا نمی گنجد. همه مرتجع، همه خاین و همه سازشکار هستند. از این رو، به عنوان یک جوان هرگز نمی توان به گروه های که از ادبیات آنها بوی تمامیت خواهی و افراطی گری بیاید، نمی توان اعتماد کرد.

نکته ی جالب در باره ی راوا این است که این سازمان هرگز از یک سازمان سیاسی چریکی به یک سازمان مدنی و دموکراتیک تبدیل شده نمی تواند. مردان آن مانند اقای مسعود میوند به نام زنان می نویسند و زنان آن به نام مردان. فعالیت اجتماعی آشکار ندارد، و در خفا به همه می تازند. مخالفت راوا با جنایتکاران جنگی یک مخالفت بر حق است و اما شیوه ی آن، اگر مدل سیاسی برای دیگران باشد، بسیار اتوپیایی و سبکسرانه است. من از راوا چیزی جز افراطی گری، خیالبافی انقلابی و ادبیات گزافه گویانه انقلابی نیاموختم. راوا مدلی از روش کلاسیک مبارزه سیاسی است که نتیجه ی آن زندان ها، شکنجه گاه ها و تصفیه حساب های سازمانی است. زیرا، آن که مخالف خود را تحمل نمی کند، به جای روش های دموکراتیک به روش های خشونت بار دست می زند، و با تندروی روشنفکر و مرتجع را بر خود می شوراند، و سرنوشت بهتر از یک سازمان زیر زمینی، قربانی و شکست خورده نخواهد داشت. رهبران آن اعدام خواهد شد، اعضای آن کشته خواهند شد و شاید هم روزگاری مانند مجاهدین خلق به سازمان بدنام و تروریست تبدیل شود. راوا، هرگز طرفدار دموکراسی و پلورالیسم نیست و این ارزش ها برای او ارتجاعی است.

من با خوانش تاریخ جریان های چپ و رادیکال در افغانستان و تا اندازه ی جهان، به این نتیجه رسیدم که" کسی که در برخورد با مخالفان فکری اش از جاده ی انصاف منحرف شود، سرنوشت غم انگیزی در رسیدن به حقیقت دچار خواهد شد." این جمله را از یک روشنفکر افغان وام گرفتم، و بهتر از این در باب منتقد های تندرو و ایدیولوگ جمله ی نیافتم.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
  • پس با توجه به این نوشته و نوشته قبلی در مورد سپنتا باید پذیرفت که برعکس گفته راوا "سپنتا نیلوفری در لجنزار" است؟؟

    وقتی این نویسند جملات زیر را میگوید، معلومدار است که از کدام نزدیکان و وابستگان و یا هم زیردستی های سپنتا باید باشد که اینگونه میکوشد بر هر مرداری وی پرده اندازد:

    تردیدی در این نیست که من آقای رنگین دادفر سپنتا را بیشتر از هر روشنفکر افغان دوست دارم و بیشتر از هر کسی دیگر به او احترام قایلم.

    چهره ی سکولار و طرفدار کرزی

    وقتی میپذیری که سپنتا طرفدار کرزی است دیگر چه چیزی در او باقی می ماند که قابل دفاع باشد؟؟؟ امروز مردم عام افغانستان هم از کرزی به حیث شاه شجاع ثالث یاد میکنند و میدانند که نقش او در اشغال کشور ما و در وضع ابتر کنونی چقدر هویداست و همه میدانند که از کاخ سفید امر میگیرد. ولی درین حالت روشنفکر سکیولار وقتی طرفدار این رئیس جمهوری پوشالی است، این بسیا چیزها در مورد وزیرک را حکایت میکند.

    بعضی از کارمندان ارشد سابق وزارت خارجه،در جریان سوء استفاده های مالی و شغلی در وزارت هستند. داکتر سپنتا از آغاز زیر فشار بود که دست به انتشار این مدارک و یا دست به استفاده ی سیاسی از این مدارک علیه رقیبان بدخواه سیاسی خود بزند، اما، او بخوبی می دانست که انتشار این مدارک مناسبات دولت را با بسیاری از چهره ها و شخصیت های سیاسی تیره می سازد.

    وقتی وی شهامت اندکترین حرکتی برای افشای فساد و فاسدان را نداشته باشد، باید بر سرش خط بطلان کشید. و عجب دلیلی که این آقا در فکر اینست که مبادا مناسبات دولت با چهره ها و شخصیت های سیاسی دزد و خاین و اختلاسگر بهم بخورد!!! اما تصور من اینست و بیشتر بخاطر این از این افشاگری مدارک سر باز میزند که مبادا این چوکی را از دست بدهد!!!

    حال، در این مملکت تاراج و فساد، سپنتا یک تنه جنگیده می تواند؟ داکتر سپنتا چه اقدام موثر انجام داده می تواند؟ خانه از پای بست خراب است.

    در جایی که خانه از پای بست خراب است، وی اندکترین کاری که میتواند اینست که صدایش را علیه آن بلند کند تا مردم بدانند که وی متفاوت از اسماعیل و سرور دانش و احدی و سایر دزدان و چپاولگران است. کجا وی این صدایش را کشیده؟ از کجا باید دانست که سپنتا متفاوت از مثلا عجوبه‌ای چون خرم و جبار ثابت است؟؟؟ و اگر بالاتر از آن شهامت و غیرت میداشت، باید قبلا میدانست که با پذیرفتن چوکی وزارت در یکچنین دولت مافیایی خود را رسوا و بی آب نسازد.

    مقرری های بیرون از وزارت معمولا بیشتر از طرف رییس جمهور و یا با ملاحظه ی سیاسی رییس جمهور وزیر خارجه صورت می گیرد. رییس جمهور به عنوان رییس وزیر خارجه، در موراد مختلف سفیران را تعیین کرده و در اینراستا تشریفات معمول وزارت را در نظر نمی گیرد: از جمله مدت خدمت در وزارت و یا سابقه ی دیپلوماتیک. این یک عرف معمول در بسیاری از کشور هاست. اگر سفیری لایق نیست، ولی با صلاح دید سیاسی رییس جمهور تعیین شده، باید بیشتر از همه کس رییس جمهور مورد نقد قرار بگیرد.

    فقط به یک خنده می ارزد!!! برای وزیران دیگر هم خوب دلایلی به دست میدهی که همه مقرری های خاینانه شانرا به دوش رئیس جمهور بیندازند.

    تردیدی در این نیست که تعدادی از افغانهای هراتی، بعد از آمدن وزیر خارجه جدید در وزارت مقرر شدند همان گونه که برای اولین بار در وزارت محمد زایی های پشتون و تاجیک یک هزاره رییس یکی از بخش های وزارت شد. تا جای که من خبر دارم تعداد این هراتی ها نه به آن اندازه ی است که بتوان داکتر سپنتا را به قوم گرایی متهم کرد و نه بی کفایت هستند که ازبابت نادانی شان، داکتر سپنتا را سرزنش کرد.

    دیگر چه باشد از سخنگو گرفته را مشاوران و معاون دست راست و چپش هراتی است. درین زمینه منطقه گرایی هم ثابت کرد که تفاوتی با پیشینیان خود ندارد.

    خلاصه این وزیرک کدام تفاوتی با دیگران ندارد و هرچه بکوشید فقط دلایل فکاهی مانند میتوانید بتراشید که با آنها بیشتر آبروی او را میبرید. و پیچ و مهره یک رژیم ضدمردمی و پوشالی و فاسد است و اگر قرار باشد که محاکمه ای صورت گیرد، وی هم باید در چوکی متهم بنشیند اگر نه بخاطر چیز دیگر بخاطر اینکه اسنادی از فساد و سو استفاده را در دست دارد ولی افشا نمیکند که مبادا مناسبات دولت با خاینان دیگر بهم بخورد!!!

  • دوست گرامی بهتر است در کنار نوشته خود به این نوشته نیز نظری بیندازید که مدعی شاگرد مکتب فرانکفورت اینگونه رفتار می کند!
    یگ مقایسه نیز به سه دور گزارش دهی وزیر محترم بیندازید که از گفتار تا رفتار چقدر فاصله است؟
    این هم درصد اختصاص داده شده سفرا از چشم انداز قومی:
    سهم قوم پشتون 74%
    سهم قوم تاجیک 5/12%
    سهم قوم ازبیک 5%
    سهم قوم هزاره 5/2%
    سهم قوم سادات 5/2%
    سهم قوم قزلباش 5%
    تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

    آنلاین :

  • آقای آزاد

    تصور نمی نمایم شخصی غیر خودی و یا بیرون از حلقه آقای اسپنتا به این همه معلومات در مورد روابط وی حتی در دهه هشتاد با راوا دسترسی داشته باشد بهرحال آنچه من میخواهم یاد آوری نمایم این است که نخست گیله تا ن از مسئول این سایت در مورد دشمنی با آقای اسپنتا موجه نیست زیرا ما دیدیم که سایت کابل پرس? برای اولین بار کلیه بیانیه آقای اسپنتا را که از دروغ های شاخدار مالامال بود بیدون کم وکاست نشر نمود تا اندازه ء که من تصور نمودم ممکن است آقای اسپنتا میر هزار را نیز مانند مدیر مسئول پیمان ملی آقای سید اکبر زیوری که با مقرری برادرش برای یک دوره سوم در المان از انتقاد نمودن برآقای اسپنتا خود داری نمود، شاید تطمیع نموده است .
    در رابطه با ازدیاد عواید وزارت امور خارجه که آقای اسپنتا سال گذشته و نیز در سالجاری انرا یکی از دستاوردهای مهم خویش میداند بنظر من یک موضوع کاملا عادی بوده زیرا طوریکه همه اطلاع دارند امثال و سال گذشته چندین هزار افغان که درسعودی و سایر کشور های حاشیه خلیج فارس پاسپورتهای پاکستانی بود و باش داشتند براثر درخواست خود ایشان برای شان پاسپورتهای افغانستان توزیع گردید که منجمله تنها در سعودی برای بیش از سی هزار افغان پاسپورت توزیع شد خوب اگر از هرپاسپورت حد اقل دوصد دالر اخذ گردد عواید آن ششصد هزار دالرمیگردد که طبعا عواید وزارت امور خارجه را افزایش میدهد.
    آقای اسپنتا چون همیشه صرف یک طرف سکه را می بیند عواید وزارت امور خارجه را گذارش میدهد اما مصارف آنرا که بیدون شک باید صد
    برابر عواید آن خواهد بود هیچگونه آشاره ء نمی نماید ازین گذشته ملت از وزارت امور خارجه توقعات دیگری دارد ، وزارت امورخارجه کدام موسسه تولیدی نیست مردم از وزارت خارجه می خواهد سیاست خارجی افغانستان را ازین حالت پسیف و سردرگمی بیرون نماید مردم از وزارت امور خارجه می خواهد در تعین کدر ها به این همه خویش خوریها. زبان و منطقه پرستی ها خاتمه داده شود.
    مردم از وزارت امور خارجه می خواهد در وزارت امور خارجه به برخورد دوگانه که همین اکنون مرعی است یعنی برای نورچشمی ها و وابستگان دربار یکنوع طرزالعمل ( بیدون چون و چرا در هرپست تا هر مدتی که خواسته باشند) و برای اشخاص بیواسطه قانون دیگر( گذشتن از هفت خوان رستم ) خاتمه داده شود.
    و بالاخره ملت از آقای اسپنتا میخواهد اگر نمی تواند عدالت و انصاف را تطبیق نماید اگر کسانی دیگری هستند که در ساحه مسئولیت کاری وی مداخله مینمایند در آنصورت شرافتمندانه و با شجاعت مانند آقایان علی احمد جلالی و بشر دوست از میان منافع علیای کشور و چوکی چرخکی صرف یکی آنرا انتخاب نماید.

  • مزدبگیران ای اس ای و جانیان راوایی اعتراف کنند که اکبر نوتاش و 14 انقلابی را چرا کشتند. جنایتکاران همه باید محاکمه شوند. جنایتکاران راوایی استثنا نیستند. خانواده های 14 انقلابی که توسط راوا به قتل رسیدند زمانی برای محاکمه رهبران راوا حاضر خواهند شد.

  • سلام به همه:

    وکیل مدافع اسپنتا بسیار هم جالب از وزیر صاحب به دفاع برخاسته است.ضرورت آنرا نمیبینم که دلیل ماندن وزیر صاحب در کابینه را بپرسم ؟ زیرا هموطن ما اقای قدیر مهریار به آن برخورد کرده است .

    من به این کار ندارم که چند تا هراتی و یا کندهاری و یا پنجشیری را مفرر کرده است.من میخواهم بپرسم با همه دشمنی جنگسالاران با وی چگونه حاضر شد که علیه پیشنهاد دیده بان حفوق بشر مبنی بر محاکه کشاندن جنایت کاران قرار گرفت؟.چرا از سخنان خود در شهدای صالحین با این جملات ننگین توبه کرد«گپ غلط در زمان غلط و در مکان غلط».

    راوا به صورت مشخص به اسپنتا پرداخته است وآقای ازاد چرا استدلال راوا را رد نکرد که به افترا متوصل شد.به طور مثال گرفتاری آقای فاروق فارانی را توطیه راوا میخواند.من به گفته بچه های مکتب «چلنج» میدهم اگرشخص آقای فاروق فارانی(که مقالاتی هم به دفاع از اسپنتا در برابر جنایت سالاران دارد) به سخنان آقای آزاد مهر تایید بگذارد انگاه تمام گفتار آقای آزاد صحت خواهد داشت.در غیر آن نویسنده مقاله مانند سپنتا بیشرم خواهد بود که اگر بازهم مفاله نویسی کند.

  • man az en nawishta khosham amad. khaili khastas ast mantiqi bashad ke bain ma afghan ha kam yaft mishawad. biaeid harf man ra mantiqi bzanim. na tohamt na fohsh ba estedlal wa sanad. wa enke waqiat ha e keshwar ra framosh nakonim. baso-e khobi harakat konim wali midanid ke ma hanoz dar qadam awal hastim

  • آقای مقاله نویس:

    من به شما نوشتم:

    «راوا به صورت مشخص به اسپنتا پرداخته است وآقای ازاد چرا استدلال راوا را رد نکرد که به افترا متوصل شد.به طور مثال گرفتاری آقای فاروق فارانی را توطیه راوا میخواند.من به گفته بچه های مکتب «چلنج» میدهم اگرشخص آقای فاروق فارانی(که مقالاتی هم به دفاع از اسپنتا در برابر جنایت سالاران دارد) به سخنان آقای آزاد مهر تایید بگذارد انگاه تمام گفتار آقای آزاد صحت خواهد داشت.در غیر آن نویسنده مقاله مانند سپنتا بیشرم خواهد بود که اگر بازهم مفاله نویسی کند.»

    صاف و ساده بود میدانم که به بسیار آسانی میتوانیداز آقای فارانی علت گرفتاری شانرا بپرسید.ومن هم با اعتقاد صد در صدی مطمین ام که دروغ میگویید.

    واین قسمتی از نوشته اخری تان:

    « مگر کابینه کرزی و سیاست افغانستان خانه خاله است که هر کار بخواهی بکنی همه بگویند جان خاله یش؟ جنگ سالاران واقعیت افغانستان اند( البته نه از روی تایید که نشان دادن واقعیت تلخ است) ، و آنها به دلیل تفنگ و حمایت غرب بر قدرت هستند»

    چی استدلال جانانه ای!پرسیده میتوانم که آقای وزیر صاحب خارجه به حمایت کی و یا کی ها در قدرت است؟مگر چقدر ضرور بود که درین کابینه که بی شباهت با سنگدان مرغ نیست وهرچه گندگیست دران میافید ،دراید؟؟؟.

    و هم یک گپ آخر :

    اقای مقاله نویس:به نظر من اگر هرحزب،سازمان و یا هر گروهبندی سیاسی که یکی از خواسته هایش را محاکمه جنایت کاران جنگی تشکیل ندهد به لعنت هم نمی ارزد.

  • تنها می توانم بگویم ننگ باد بر سپنتا که بدون تفنگ جنایت می کند
    نقرین بر تو جانی بدون سلاح گرم، مغرورخودخواه درمدیریت تان دروزارت خارجه. چنانچه اگرازوزارت پس شدید لازم است تا وزیر جدید یک دوره کار کند تا گندگی های شما را پاک و وزارت را ترمیم نماید.

  • Kamran Mir Hazar Youtube Channel
    حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
    سابسکرایب

    تازه ترین ها

    اعتراض

    ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

    جستجو در کابل پرس