فداکاری یک «فریبکار»
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
چند ماه قبل یک گزارش از کتاب های آموزشی عساکر امریکایی در افغانستان نشر شد. براساس این گزارش در این کتاب که با استفاده از آن به عساکر خارجی در مورد فرهنگ افغانستان آموزش داده می شد نوشته شده بود که افغان ها و خصوصا عساکر اردوی ملی افغانستان «دروغگو،» «غیر قابل اعتماد،» «شیاد» و «فریبکارند.» دو روز قبل، فرمانده نیرو های ناتو در افغانستان گفت که اردوی افغانستان توانایی این را ندارد که با تروریستان مبارزه کند و در عین حال قوای خارجی تصمیم گرفتند دیگر به نیرو های افغانستان طیاره کمک نکنند (در حالیکه برای توانمند شدن نیرو های ما به این کمک نیاز است).
امروز صبح این گزارش از فداکاری یک سرباز دیگر وطن نشر شد. این اولین باری نیست که سربازان افغانستان برای دفاع از این خاک در مقابل وحشت طالبان جان خود را به خطر می اندازند و بار ها ما ازخودگذری آنها را دیده ام، اما آنچه برای من جالب است سخنان نژادپرستانهء خارجی ها در مورد ناتوان بودن و دروغگو بودن مردم افغانستان و قوا های امنیتی افغانستان است. این حرف ها که بدون درنظرداشت بازی های سیاسی ای که باعث شده مردم افغانستان و اردوی ما نسبت به خارجی ها مشکوک باشند و با آنها صادقانه کار نکنند گفته می شوند و چنین تلقی می گردد که گویا مردم ما طبیعتا بد هستند و توانایی کار صادقانه و عاقلانه را ندارند. فکر می کنم سخنان این فرماندهان نیرو های خارجی فقط و فقط با هدف کم کردن انرژی و اعتماد به نفس مردم افغانستان گفته می شوند، اما من هر بار یک سرباز اردوی ملی یا یک پلیس افغان را می بینم در دلم احساس غرور می کنم چون زمانی را به یاد دارم که به جای سربازان اردوی ملی طالبان- همین طالبانی که امریکا سر مصالحه با آنها را دارد- با لنگی های دراز و شلاق های آماده به حملهء شان کوچه های وطنم را زیر پا می گذاشتند و زنان را در مقابل چشمان خانواده هایشان شلاق کاری می کردند. من به نیرو های امنیتی افغانستان اعتماد دارم و اگر بتوانم کنارشان ایستاده مبارزه خواهم کرد.
دستهبندی شده در: یادداشت ها
آنلاین : http://noorjahanakbar.wordpres...