افسون....
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
افسون یک حکایت کوچک تو را به قعر داستانهایی برد که آغازهای ناممکن و پایان های ممکن بسیاری داشت. تو کودکانه اندیشیده بودی، اما قهرمانان ماجراهایی که اتفاق می افتادند یکی از پی دیگری، بزرگسالان سنگدلی بودند که رویاهای کودکی را بارها در بازار عقلانیت به حراج گذاشته بودند....
تو باور کرده بودی، اما افسون آن حکایت کوچک زهر هر باوری شد.... و تو بزرگ شدی، شدی قهرمان حکایتهای بزرگ و ناممکن هایی که همه به پایان بسیاری ممکن ها ختم شد....
آنلاین : http://toranjterme.blogfa.com/...