قیچی وناتوانی آن درقطع پروژه های ملی !
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
قیچی وناتوانی آن درقطع پروژه های ملی !
دیروز بود که خبر رسید یک عدد چراغ ترافیک قرار است در مهمترین نقطۀ شهر نصب کنند و گفتند که مراسم افتتاح آن امروز برگزار میگردد. برای شنیدن خبر این رویداد مهم، پای تلویزیون نشسته بودیم که یک چراغ ترافیک نشان داده شد و در برابر آن یک نوار سرخ در حالیکه با گلهای زرد، سرخ و سبز تزیین شده بود، و یک لشکر آدم پشت نوار شانه به شانۀ هم به صف ایستاده بودند. طی مراسم خاصی، سرپرست ولایت یک قبضه قیچی گلپوش را از پتنوسی برداشت و در میان چکچک و هورای حاضران، نوار را قیچی کرد. بعد رییس شورای ولایتی در میان چکچک و صلوات، گوشۀ دیگر نوار را قیچی کرد. پس از او، رییس ترافیک شهری، بعد سرپرست ادارۀ برق، بعد … همینطور هرنفر قیچی را میداد دست نفر بعدی و قیچی کرده میرفتند، تا اینکه در نوبت مأموران پایینرتبهتر قیچی از نفس افتاد و نتوانست نوار را ببرد. بدین لحاظ، نفر آخری مجبور شد مقراض خودش را از جیب درآورده نوار را قیچی کند و جمعیت در میان چکچک، صلوات گفتند.
در این حال، چراغ ترافیک را دیدم که چشمک میزد و خلقالله در میان چکچک، از خنده غش میکردند. حالا بگذریم که یک لحظه یاد «برره» افتادم، وقتی که پروژه «بارچلانی کیوانبار» را افتتاح میکردند. به این فکر افتادم که در همسایگی ما پاکستان و هند هرروز موشک هوا میکنند، با توجه به جمعیت این کشورها و تعداد ادارات ذیدخل در امور موشک، خدا میداند چه تعداد قیچی هرروز از کار میافتد. بعد به این فکر افتادم که در امریکا چقدر قیچی باید در روز مصرف شود با افتتاح آنهمه دمودستگاه!
آنلاین : http://mosafeer.blogfa.com/post-824.aspx