«سین» امسال نوروزمان؛ «سوزاندن»
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
ـــــــــــــــــــــــــــOــــــــــــــــــــــــــ
پیشواز نوروز میرویم با اینها:
روزهای سیاه، مردمان وحشی سیاهکار، پایتخت پریشان، تمدن تهی، حکومت افلیج، دادگاه فسادپیشه، شورای علمای همیشه ساکت و جلالتمآبان گنگ و نکبت مُدام.
از مردمان شهر و سرزمینی که در همین تاریخ معاصرش، نزدیک به چهل سال است پیوسته، خون میبیند و خون میجوشد از سنگ و کویش و جنایتپیشگان بی هیچ هراسی در آن حکم میرانند، توقعی جز همین نمیرود. ننگمان باد که در این زمانه نفس میکشیم. نوروزمان سیاه است امسال.
نرنج خواهرکم، زن همیشه این بوده
همیشه سهم تو ـ از هرچه ـ بدترین بوده
هنوز قدر تو را با غریزه میسنجند
همیشه خشم و غضب با تنت عجین بوده
اگر چه روز خوشی در خیال تارت نیست
اگر چه با خوشیات، درد همقرین بوده
هنوز خاطرِ آسوده داشتن سخت است
در آشیان خودت، مرگ در کمین بوده
به جای ناز و نوازش، شکنجه، آیین است
به جای مهر، خشونت، روای دین بوده
برای تو ـ زن افغان ـ، زمانه و مردت
همیشه سخت گرفته، همیشه این بوده
محمد جعفری
آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/po...