صفحه نخست > دیدگاه > هشدار جدی شهروندان به هزار چهره شهرشان

هشدار جدی شهروندان به هزار چهره شهرشان

معلم عطا محمد نور والی کنونی ولایت بلخ که جز منافع شخصی خود، خانواده و وابسته گان خود هدف دیگری در قبال نداشته و ندارد علاوه بر ایجاد فضای ناباوری، عدم اعتماد و نفاق قومی و زبانی بین تبار های مختلف شمال کشور، روزانه صد ها هزار دلار را نیز از فروش زمین های دولتی بدست آورده و می آورد
دوشنبه 6 آپریل 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

نويسنده: آلپ ارسلان از لندن

همان طوریکه فرهنگ ها انسان ها را میسازد ، انسان ها نیز در تکامل و ایجاد فرهنگ جامعه نقش کلیدی و مؤثر بازی مینمایند. زیرا فرهنگ یک پدیده ء رو بنایی جامعه و انعکاسی از ساختار زیر بنایی آن میباشد. محیط اجتماعی سالم با فرهنگ متعالی آن میتواند در رشد و سازندگی شخصیت های بارز اجتماعی نقش عمده و اساسی بازی نماید. بناً رشد شخصیت های سالم اجتماعی محصول پویایی و بالندگی ساختار زیر بنایی جامعه است. اگر سطح رشد پدیده های فرهنگی میهن عزیز مان را در سه دهه اخیر مورد ارزیابی قرار داده و عادلانه داوری نمایم، به صراحت میتوان از چگونگی عملکرد مثبت و یا منفی نظام های حاکم در آن دوره ها قضاوت نموده و آن را مورد بر رسی قرار داد. نا گفته هویدا است که در دوران دهه های جهاد و مقاومت و بخصوص حاکمیت نظام های ساخت پاکستان، مردم میهن ما دوستان و دشمنان واقعی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خویش را با شفافیت تشخیص نموده و قضاوت های معین و عادلانه خود را در زمینه دارند و در مورد چگونگی فضای آن دوره ها نیز بر داشت ها و داوری های عادلانه نموده اند، که چه نو آوری های مثبت و یا رویداد های منفی در عرصه های حیات سیاسی، اقتصادی و بخصوص فرهنگی در کشور پدیدار شده و چه تعداد نویسندگان توانا، شاعران نامور و مشاطه گران بی بدیل در جامعه ما ظاهر گردیده و یا معکوس آن، چه تعداد این ثروت های بی بدیل معنوی میهن ما مهر سکوت بر لب زده و یا مجبور به فرار از وطن یا سر به نیست گردیده اند. دریغا بعد از تسلط نظام های ملائی و طالبی مردم کشور ما نه تنها ناظر رشد و شکوفایی در عرصه های مختلف و بخصوص عرصه فرهنگی جامعه نبودند بلکه در ماتم نبود بهترین ارزش های فرهنگی کشور خویش اشک پشیمانی نیز ریخته اند. در بحبوحه قدرت نمائی و گیر و دار های جانکاه و دلخراش ابر قدرت های جهان و طوفان وحشت بار حوادث در کشور ما یک تعداد عناصر فرصت طلب، استفاده جو و وابسته به اجنبی ها جهت تامین منافع شخصی و تحکیم پایه های حاکمیت بادا ران زر و زور خویش چنان فضای خوف و ارعاب را در میهن ما مسلط نمودند که توده های رنجور و با دیانت ما هرگز با چنان چهره های ضد انسانی و چنان محیط جهنمی روبرو نگردیده بودند. این شیادان بی رحم تاریخ مولود همان دوره هایی اند که در بستر فرهنگی آن نظام های قرون وسطائی رشد، تکامل و پرورش یافته بودند. متاسفانه این قماش چهره های شیطانی که جز منافع شخصی به هیچ عنصر دیگر باورمند نیستند، سخت تلاش داشته و دارند تا همیشه از اتمسفر سیاسی نظام حاکم در جامعه زیرکانه به نفع خود استفاده سو نموده و به آرزو های شوم و غیر اخلاقی دیر پای خویش نایل گردند. یکی از این قماش هزار چهره عوام فریب و استفاده جو معلم عطا محمد نور، والی سفاک، خود خواه و جاه طلب ولایت بلخ است. قرار معلوم ، معلم عطا در دوران جهاد و مقاومت به صفت معلم در یکی از مکاتب ابتدائی ولایت بلخ ایفای وظیفه مینمود و همه کارمندان و همکاران مکتب به شخصیت ضعیف او که از دوران کودکی اش مایه گرفته است با شفافیت معرفت و آشنائی کامل دارند. معلم عطا با شیادی های لازم که خاصه شخصیت نا سالم او است از سوی شورای نظار به در یافت لقب مفت استادی و ستر جنرالی مانند، ده ها القاب رایگان انجنیر، دوکتور و پروفسور مفتخر گردید. او بنابر شیادی و جعل کاری، گویی سبقت، فریب کاری و عهد شکنی را از دیگران ربود و از سایر ملا ها و چلی های هم طراز خود پیشی گرفت و جهت تشکیل گروپ های مسلح در ولایت بلخ ملیون ها افغانی و صد هاهزار دالر را از شورای نظار و دیگر منابع خارجی تحت عنوان جهاد و دفاع از دین مقدس اسلام در یافت کرد. معلم عطا در برابر ولی نعمت های خود تعهد نموده بود تا بعد از فروپاشی حاکمیت داکتر نجیب الله چنان بی نظمی و حرج و مرج را در شهر مزار شریف ایجاد نماید که خاطرات تلخ و جانکاه آن هرگز از حافظه ها نرود و با این وسیله قوت های متعلق به جنبش ملی اسلامی افغانستان و حزب وحدت ملی اسلامی افغانستان را که کنترول اکثریت ولایات مرکزی و شمال کشور را در دست داشتند بدنام سازد به تاریخ ٨ ثور ١٣٧١ خورشیدی حینیکه انتقال مسالمت آمیز قدرت از حکومت داکتر نجیب الله به آقای صبغت الله مجددی در قصر ستور وزارت امورخارجه تحت نظارت نماینده ملل صورت پذیرفت ، طبق پلان پیشبینی شده قبلی معلم عطا خواست شهروندان شریف شهر مزارشریف را مورد تاخت و تاز وحشیانه قرار داده و نیرو های جنبش ملی اسلامی افغانستان و هزاره های حزب وحدت مستقر در مزار شریف را مسبب اصلی بی نظمی و تعرض به مال، جان و ناموس مردم به جهان معرفی نماید. مگر بی خبر از آن که رسول پهلوان یکی از معاونین جنرال عبدالرشید دوستم که در کمین نشسته و منتظر انکشاف اوضاع بود از موضوع سابوتاژ و توطئه معلم عطا آگاهی حاصل و چنان ضربات کوبنده و مرگ باری به نیرو های او وارد آورد که در ظرف ٢٤ ساعت همه مراکز سوق و اداره او بکلی تار و مار و خود معلم عطا با ملا علم سیاه و ملا علم آزادی و دیگر یارانش از بیم و ترس رسول پهلوان با پوشیدن لباس زنانه از شهر مزار شریف فرار و با هزاران مشکل خود را به کوه های مارمل رساندند. وا حسرتا که اکنون معلم عطا محمد نور این چهره شناخته شده ، حاکم به سرنوشت مردم شریف ولایت بلخ گردیده است .

جای هارون بیگ را نورک گرفت ---- کله پز برخواست جایش سگ نشست

معلم عطا محمد نور والی کنونی ولایت بلخ که جز منافع شخصی خود، خانواده و وابسته گان خود هدف دیگری در قبال نداشته و ندارد علاوه بر ایجاد فضای ناباوری، عدم اعتماد و نفاق قومی و زبانی بین تبار های مختلف شمال کشور، روزانه صد ها هزار دلار را نیز از فروش زمین های دولتی بدست آورده و می آورد. قرار معلوم پنجاه فیصد بلند منزل های کنونی بلخ نیز متعلق به او اعضای خانواده و اقارب او میباشد. او بنابر چالاکی و حرافی، سیستم مافیایی را به شیوه جدید آن در شمال کشور طراحی نموده و علاوه بر ملا و چلی های جهادی مانند، تعداد زیاد روشنفکران را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است، تا به نفع او تبلیغات دروغین تنظیم شده دوامدار نمایند. گسترش زرع چرس عوض کشت کوکنار نیز یکی از حقه بازی های او میباشد. قاچاق مواد مخدر به خصوص چرس توسط گروپ های او به همه مردم اظهر و من الشمس روشن و هویدا است. پول های که او از این مدارک بدست می آورد، در بانک های خارج کشور بخصوص امارات متحده عرب طور منظم توسط بانک های شخصی و خصوصی انتقال میدهد. قوماندان خالد آمر استخبارات ولایت بلخ و یکی از اعضای گروپ باند جنایت پیشه او که با تهدید آشکارا تقاضای ٨٠ هزار دالر را از یک تاجر ملی نموده و بالفعل دستگیر شده بود بااثر امر شخص معلم عطا جهت جلو گیری از افشا گری و دست داشتن خود او در این قضیه طور مرموزی از داخل زندان غایب و فرار داده شد و متاسفانه تا کنون نامبرده لادرک و دو سیه آن حفظ گردیده است. معلم عطا در ترور بسیاری از شخصیت های مهم ولایت بلخ طور مستقیم دست دارد. او قاتل اشرف رمضان کاندید برنده انتخابات در شورای ملی و همچنان ترور داکتر نصرالدین همدرد مشهور به داکتر نصرو قوماندان استخبارات ولایت بلخ و شخصیت های با نفوذ مربوط حزب اسلامی نیز میباشد. معلم عطا محمد نور به مطالبات و خواسته های اقشار فقیر و زحمتکش آن ولایت اصلاً اعتنائی ندارد. خود خواهی و جاه طلبی او به سرحدی رسیده است که خود را بالاتر و دانا تر از دیگران تصور نموده و در تغییر و تبدیل کارمندان عالی رتبه دولت در ولایت بلخ و حتی تغییر نام مکتب میرزا الغ بیگ و امیر علی شیر نوایی به نام خودش، معلم عطا محمد نور و امانی سبک سرانه اقدام ورزید و دریغا هیچ مقامی در کابل مانع حقه بازی های احمقانه و جاه طلبانه او نگردیدند. در حالیکه همه میدانند بنای تاریخی کنونی روضه مبارک شاه ولایتمآب در شهر مزار شریف در دوران حاکمیت مطلایی نواده های امیر تیمور کورگان این راد مردان تاریخ کشور ما سلطان حسین بایقرا و وزیر خردمندش امیر علی شیر نوایی تعمیر و بنا شده که اکنون به زیارت گاه خاص و عام مبدل گردیده است. قابل یاد آوری است که این بنای تاریخی برای اولین بار بعد از ساختمان آن در زمان زمامداری جنرال عبدالرشید دوستم با صرف هزینه بیش از یک ملیون دالر به شکل اساسی با استخدام بهترین نقاشان و کاشی کاران و با نصب تابلوی حکاکی شده کلمه مبارک به وزن هژده کیلو گرام طلا و ساختمان صد ها مستراح و تشابه ها و سنگ فرش مرمرین اطراف روضه و ایجاد پارک های زیبای کنونی پر از گل با چوکی های آن انجام پذیرفت که جریان موضوع در لوحه سنگی حک گردیده و نصب روضه مبارک شده بود. تا یادگاری از کارنامه های فرهنگ دوستانه جنرال دوستم و مردم شمال باشد. مگر دریغا در این اواخر به دستور آقای خرم وزیر اطلاعات و کلتور فاشیست کشور، سنگ متذکره از جای آن بیجا و کنده شده و باعث خشم و نفرت عمیق اکثریت مردم شمال کشور گردید. قرار معلوم توده های خشمگین و حق شناس شمال برای معلم عطا والی همه کاره بلخ اخطار صادر نمودند، اگر لوحه سنگ متذکره به زودی دوباره بر جایش نصب نگردد، جسد پدر او که با استفاده از قدرت و نفوذ شخصی اش خلاف موازین قبول شده اخلاقی و فیصله های دوامدار تاریخی مردم ولایت بلخ که در کنار روضه شاه ولایتمآب بلخ دفن گردیده و روضه مبارک را به قبرستان مبدل نموده است، کشیده خواهد شد. معلم عطا محمد نور و افراد مشابه او باید خوب بداند که امروز را فردای در قفا است. نه او و نه دیگران در این کرسی های چند روزه باقی نخواهند ماند. آن روز دور نیست که قانون و عدالت در جامعه حاکم گردد و هر شخصی از عملکرد و اندوخته های غیر قانونی خویش در برابر ملت جواب بدهد.

ومن الله التوفیق

مافیای قوماندان عطا در بلخ!

یکتن از نزدیکان این قوماندان ملیشه سیستم مافیایی بلخ را ندانسته افشا کرد!/ نویسنده مزاری

شنبه 26 ژوئيه 2008


وارونه گويی های قوماندان عطا

در حالی که خبرنگار محکوم به اعدام می شود!

چهار شنبه 23 ژانويه 2008, نويسنده: کامران میرهزار


سیا در افغانستان به کی چقدر پول داد؟

دو شنبه 9 آوريل 2007, نويسنده: حکيم نعيم


بلخ در چنگال چپاول گران

نويسنده: کاژبن از مزار شریف

دو شنبه 28 ژانويه 2008

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • آقای نویسنده که چند چهره گی شما از لابلای مطلب تان کاملا روشن میگردد چون شما ازیکطرف از جنایات مالم عطا بسیار خوب پرده برداشتین اما بعدا به اصطلاح عوام (خام پورته کدین) چون از جنایت کاران دیگری که تمام جنایت عطا به جنایت یک روزه آنها نمیرسه بسیار به نیکی و احترام نام بردین. ترا خدا آیا دوستم غول و محقق جانی بهتر از عطا بودن و هستن که شما انقدر به احترام از آنها نام بردین؟ اگر بخواهیم که عطا را با محقق و دوستم مقایسه کنیم الحق که عطا به مراتب مسلمانتر ، با وژدانتر و با احساس تر از این وحشی های جنایتکار است. نیمدانم شما با کدام منطق چنین چیزی نوشتین؟

    خدا شمارا عقل سالم نصیب کنه

  • سلام به تمامی دوستان !
    متاسفانه کسی که عقده یی بود همیشه چشمش رابر حقایق می بندد وچون انترنیت مملکت بی دروازه یی است هر چه دلش خواست استفراغات فکر کثیف خودرا به آن می ریزد .
    تاسف اینجاست که دوست ما از کسی مانند رسوال پهلوان یاد می کند و آنرا فخر مردم ازبک قرارمیدهد درحالیکه با تاسف باید گفت که شما با این یادآوری لکه ننگین یک دوره تاریخی را می خواهید زنده کنید فرهنگ پربار ازبک ها وترک ها اشخاص وافراد دانشمند،مدبر آنقدرها دارد که این جانی هزاره چهره جنایت هیچگاهی نمی تواند نمایندگی از ازبک ها کند وشما به کارنامه های آن افتخار کنید اگر حرف مرا قبول ندارید یکبار به زادگاه این خبیث تشریف ببرید ورسوایی های که خودش ، برادرانش به ویژه ملک انجام داده ومقداری از آن به تمامی مردم مملک مایان معلوم است هیچگاهی چیزی افتخار آمیزی نخواهد بود که شما به آن میبالید .
    شما هیچگاهی احساسات مردمان شمال را با تقسیم آنان به ازبک وهزاره وتاجیک خدشه دار ساخته نمیتوانید وتفرقه انداخته نخواهید توانست .
    طوریکه از نوشته تان معلوم می شود شما درک درستی از تاریخ ندارید ونمی دانید که تنها جنرال دوستم نی بلکه کسانی زیادی بوده اند که خدمتگار این درگاه بوده اند که هر کدامش قابل قدراست . هر چند خدماتی را که جنرال صاحب دوستم انجام داده است غیرقابل انکاراست اما کاروایی ها ی دیگران که درجای جای این زیارتگاه سند آن درج است هیچگاهی گواهی اینکه بعداز اعمار این بارگاه بعداز گذشت اینهمه سال بعد صرفا جنرال دوستم آنرا مزین نموده باشد .وجود ندارد .
    راه وحساب شمااز جنرال صاحب دوستم به کلی جداست لطفآ از شان وشوکت ایشان استفاده ابزاری وعقده مندانه نکنید .
    ویک چیز را درآخر برای شما می گویم یک نفر فرهنگی وکسی به فرهنگ خودش می بالد چنین نمی نویسد واز طرف دیکر وقتی تمامی اخبار را به صورت درست آن به دست آوردی به گفته مردم (خودرا ملاساختی) بعدآ بتاز .
    از خداوند برایت راه راست آروز دارم .

  • پس از همه فلسفه بافی و سفسطه گویی بلاخره گپ در این بود که لوحه یی را که به تعبیر نویسنده "جنرال عبدالرشید دوستم فرهنگ دوست" در مزار سخی نصب کرده بود، به دستور کریم خرم وزیر کرزی در امور اطلاعات و فرهنگ از جا برداشته اند.
    برادر، از اول همین را می گفتی. این به دوران مکتب استاد عطاء و شورای نظار و فرار با چادری که بیشتر به نظر می رسد از تخیلات ذهنی و یا هم تاثیر پذیری از فضاء سازی دیگران بر نویسنده باشد، چه ارتباط دارد؟
    مگر ما نمی توانیم گپ خود را رک و راست بگوییم و جان و خود و دیگران را از پرگویی های دیوانه وار خلاص کنیم؟
    آیا بالاخره برای شروع هر گپ لازم است که از این آغاز کنیم که: " بر همه مبرهن است که افغانستان یک کشوری است که به بحر راه ندارد و ..."
    بعد، ای آلپ ارسلان عزیز که نامت ارسلان شاه رومی را به یادم می آورد که در ملک فرنگ بنشسته در قید مهاجرت و زمام امور کشوری را به دست دارد و اخطار می دهد و تهدید می کند. شوخی نیست، جالب است که می بینم، کسی با نام مستعار در گوشه یی از این دنیای پهناور، مثلن در لندن نشسته و بر کسی در افغانستان که والی یک شهر است، می تازد و او را تهدید می کند که اگر لوحه یی را که به امر وزیر فرهنگ کرزی از جا برداشته اند، دوباره بر جا نگذارند، (این را دیگر نمی دانم که چه می کنند). مثلن این لوحه بر جایش قرار داده نشد، آقای الپ ارسلان نگفته اند که با استاد عطاء چه خواهند کرد؟ و اصلن با آقای کریم خرم چه خواهند کرد که این لوحه به دستور او برداشته شده است.
    در آخر آقای آلپ ارسلان، حالا زمان نوشتن ناول ها و رمان هایی به سبک ارسلان رومی گذشته است، آیا شما واقعن باور دارید که استاد عطاء روزانه صدها هزار دالر یا قول شما "دلار" در آن معاملاتی که گفتید به دست می آورد؟ یک کمی کم کنید.
    آخر عزیزم، صدها هزار دالر بسیار زیاد است، چون اول اینکه عدد ثابت نیست: صدها هزار.. و چون ثابت نیست می توانیم این رقم را تا لایتنهی قیاس کنیم. هر چه کردم نشد که صدها هزار دالر را توجیه کنم، مگر اینکه به این هنر نویسندگی که دارید، مرحله بالاتری از "غلو" را در "صرف و نحو" ما بیاورید.
    خداوند به همرای تان

    • بغلانی، پروانی و احمد توفیق فایق- قسمیکه از نوشته ایشان دیده میشود هر سه این آقایان ئک چهره است که ارضای عقده کرده اند. و جالب اینکه در نوشته های خود مهر شوینستی پان ایرانی را هم با نوشتن کلیمه مثلاً به "مثلن" به پیشانی خود زده و پیش از پیش معوم میشود که هدف ازین نوشتار چه است!!! برادر محترم که خود را به سه چهره ظاهر کردی، تو دانی و خدایت آیا معلم عطای که واقعاً با پوشیدن چادری از گیر رسول پهلوان گریخته بود ( به این متیقین باش که همه میدانند ) با دوستم ویا محقق قابل مقایسه است، تو که اینطور مینویسی باید از مردی احمقانه خود یک جو را کم کنی و هر کس را به جای خود قرار بدهی. ( شغال هیچ وقت شیر نمیشود ) .
      دیدی بازی، ندیدی دزدی- آقای آلپ ارسلان راستی اشتباه نوشتند، دزدی سنگ ها کار وزیر فرهنگ نبود بلکه این خس دزدی کار معلم عطا بود. وقتیکه دید گپ اش خراب میشه، به بهانه اینکه گویا سنگ را به خاطر پاک کردن و نام خود را نوشته کردن برده بود. مجبور شد سنگ ها را در اثر فشار هموطنان فرهنگ دوست از داخل و خارج کشور مسترد نمود.
      حالا تو فکر بکو که در سنگ چرا نام معلم عطا درج شود!!! او چه کاره! سر پیاز کون پیاز! اگر قرار باشد که نام هر والی در سنگ روضه نوشته شود، سنگ ها کفایت نخواهد کرد.
      حالا از آلپ ارسلان پرسیدی که اگر سنگ ها برگردانده نمیشد، با معلم عطا چه میکردند؟ جواب این سوال ترا آلپ ارسلان در مقاله خود بسیار دقیق و فهما نوشته کرده که اگر سنگ ها دوباره گشتانده نمیشد، پدر شرابی معلم عطا را مردم متدین و مسلمان تورکستان از روضه نه که از سهر مزار بیرون میکشیدند.
      از قلم ات معلوم میشود که تو یک آدم با سواد هستی، تو دانی و خدایت، کار هایی احمقانه ایکه معلم عطا کرده، آیا کدام وقت شنیدی که کسی نام مکتب را که به نام بزرگ های تاریخ باشد، او را به نام خود نام گزاری کرده باشد!!! و نوشتن نام خود در سنگ روضه هم همانطور حماقت است مانند نامگذاری مکتب. برادر آیا تمام وقت خارجی ها در افغانستان حضور میداشته باشند که معلم عطا در زیر لیاف آنها خود را پت کند!!! روزی آمدنی است که معلم عطا بار دیگر با پوشیدن کالای زنها از مزار فرار کند.

      محمد حسن

  • آقای ارسلان ! مضمونی را که پیشکش کابل پرسیان نموده اید دارای چند اشتباهی است که لازم است به آگاهی تان رسانیده شود :

    1 : عطا محمد با پدرش نور محمد گدامدار بعد از دادن خط مفلسی به دولت داود دیوانه راهی پاکستان شدند و با جهاد گران وقت پیوستند . بعد از فراگیری کورس های ترور در یکی از ممالک عربی ، به گمان اغلب در مصر ،معلم دروس تروریستی دوران جهاد بوده . نه معلم مکتب ابتدائیه . معلم مضمون دینییات و صرف و نحو عربی لیسه باختر مزارشریف ، قادر خان مشهور به ذبیح الله بود که بعد ها در انفجار ماین جا گذاری شده رقیبان جهادی ( حزب اسلامی حکمتیار )کشته شد .

    2 : اشرف رمضان و داکتر نصرو روی منازعات شخصی کشته شده اند . از واقعیت نباید چشم پوشی کرد . معلم عطا قصور ندارد .

    3 : جنگ جمعیت و جنبش در شهر مزارشریف در اواخر سال 1372 به وقوع پیوست نه در شروع سال 71 که سال پیروزی جنبش بود .

    4 : آنهای را که شخصیت های حزب اسلامی نام گذاشته اید ، همه دزدان و انتحاریان و راهگیران بودند که کشتن و ازبین بردن این پرازیت های ولایت بلخ کمی روی سیاه معلم عطا را سفید نموده است . گر چه معلم عطا ارتباط تنگاتنگ ونزدیک با حزب اوغان ملت دارد تا جبهۀ سیاسی خود را علیه جنرال صاحب دوستم تقویت ببخشد ، ولی از جریانات طوری برداشت میشود که این اشخاص کشته شده هیچ ارتباطی با اوغان ملت هم نداشته اند تا زنده میماندند.

    5 : گر چه دزدی ، اختلاس و مال مردم خوری جز فرهنگ دموکراسی اوغانی شده و از کهتر و مهتر رهبران چه اسلامی و چه دولتی درین گودال غرق اند ، باز هم پنجاه فیصد آپارتمان های شهر مزارشریف مربوط معلم عطانیست . شما کمی غلو کرده اید . شاید هدف مشخصی را تعقیب ذارید . مردم ولایت بلخ که کاروایی و کفن کشی دیگر والی ها و قاضی ها و جنرال های این حکومت را می بینند شکر به همان کفن کش خود نموده و صدایی بر نمی کشند .

    شهریان و مردم ولایت بلخ مرهون خدمات صادقانه جنرال صاحب دوستم هستند و خواهند بود . آنهایی که در سالهای جنگهای جهادی ها در کابل در مزارشریف زنده گی میکردند ، قدر این شخصیت ارجمند و سترگ ازبک را در تأمین امنیت و فراهم سازی شرایط زندگی نسبی به باشنده گان مزارشریف و مهاجرین کابل عزیز و دیگر ولایات را دانسته و خدمات شانرا هرگز فراموش نمی کنند . اگر کتیبۀ را که به پاس خدمات جنرال صاحب در آرامگاه مولای متقیان نسب بود ،وزیر فاشیست قبیله برکنده باشد ، کتیبه های را که در قلوب مردم حک شده هرگز زدوده و بر کنده نمی تواند .

  • خیلی جالب و خواندنی بود دوست عزیزم حالا جای این حرفها دیگر در این وطن نیست اگر می توانی به این مردم بیچاره که همیشه رنج دیده اند رحم کن و این چرت و پرت هارا کم بنویس یک حرف حسابی بنویس که بدرد یک کسی بخورد این هم پوچ ناسازا چیست با اینکه یک پیوند دهنده خوب در کلمات استی چرا وقت گرانبهایت را صرف این بیهوده حرفها میکنی ببین برادرم اگر واقعا یک تبعه افغانستان استی نه یک جاسوس یا مفت خوار پس فکر کن که چه باید کرد برای حل این بحران در کشور چه باید کرد چرا فکر و وقت گرانبهایت را صرف این نکنی که چطور می شود مردم کشور ما از این همه رنج و درد رهای یابند چرا به اینده مردم فکر نمی نکنی از این همه چرندیات چی بدستت امد کمی فکر کن بعد کمی تعامل برایم بگو ایا گاهی به خودت فکر کردی ایا اینرا فکر کردی که خودت از خودت تعریفی داری که کی استی چی استی و چطور ادمی استی وقتی خوب فکر کنی به نتیجه میرسی که تو هنوز خودت را درست نمی شناسی چطور فکر میکنی یک فرد دیگر را با فکر کوتاهت میتوانی بشناسی و تعریفی از ان داده باشی دوست عزیزم ما وقت این حرفهارا نداریم بیاید کمی فکر کنیم و از امکانات دست داشته برای ابادی کشور ما استفاده کنیم نه به تعریف و تمجید مردها و توهین زنده ها تشکر

  • خیلی جالب و خواندنی بود دوست عزیزم حالا جای این حرفها دیگر در این وطن نیست اگر می توانی به این مردم بیچاره که همیشه رنج دیده اند رحم کن و این چرت و پرت هارا کم بنویس یک حرف حسابی بنویس که بدرد یک کسی بخورد این هم پوچ ناسازا چیست با اینکه یک پیوند دهنده خوب در کلمات استی چرا وقت گرانبهایت را صرف این بیهوده حرفها میکنی ببین برادرم اگر واقعا یک تبعه افغانستان استی نه یک جاسوس یا مفت خوار پس فکر کن که چه باید کرد برای حل این بحران در کشور چه باید کرد چرا فکر و وقت گرانبهایت را صرف این نکنی که چطور می شود مردم کشور ما از این همه رنج و درد رهای یابند چرا به اینده مردم فکر نمی نکنی از این همه چرندیات چی بدستت امد کمی فکر کن بعد کمی تعامل برایم بگو ایا گاهی به خودت فکر کردی ایا اینرا فکر کردی که خودت از خودت تعریفی داری که کی استی چی استی و چطور ادمی استی وقتی خوب فکر کنی به نتیجه میرسی که تو هنوز خودت را درست نمی شناسی چطور فکر میکنی یک فرد دیگر را با فکر کوتاهت میتوانی بشناسی و تعریفی از ان داده باشی دوست عزیزم ما وقت این حرفهارا نداریم بیاید کمی فکر کنیم و از امکانات دست داشته برای ابادی کشور ما استفاده کنیم نه به تعریف و تمجید مردها و توهین زنده ها تشکر

  • بلخ گواره تمدن اسلام است /
    عطا ممد در آن جا /
    یک تخریب گر طالبان است /
    در مهد تمدن اسلام /
    حاکمش شیطان است /
    عطاممحد یک شیطان است شیطان

    مزار کنونی که به مناسبت وجود مزار منسوب بزرگ مرد تاریخ جهان اسلام داماد پیامبر علی (ع) مزار خوانده می شود؛ بلخ در تاریخ اسلام جایگاه بس رفیع دارد که ما فوق درک و فهم حاکمان بی سواد و بی دین و متعصب همانند جنایت کار جنگی عطا ممد و کرزی هاست. فلسه حاکم کردن او در مزار هم بخاطر ممناعت از رشد گهواره تمدن اسلام و خراب کردن و اختلاف انداختن میان اقوام و مذاهب بود که تا دیگر این گهواره تمدن اسلام کسی در خودش نتواند بی پروراند و حتی زمینه رشد همانند مولوی ها و بو علی سینا ها از کاملاً سلب شود. وگرنه عطا محمد به هیچ وجه صلاحیت حاکمت تمدن گهواره جهان اسلام و بشریت را ندارد. همانگونه که طالبان مجسمه های تاریخی و ثروت ملی ما را در بامیان تخریب کرد، با حاکم کردن عطامحمد در مزار همان کار نسبت به فکر و فرهنگ و تمدن مردم و بشریت کردند. چون ثروت ملی مزار مثل مجسمه های بودای بامیان ملموس دیدنی نبود که طالبانی را سرکار می آوردند که تخریب کنند، لذا برای تخریب فرهنگ تمدن ملت و دین ما عطا محمد بی دین و بی سواد و بی فرهنگ را بر گهواره تمدن اسلام و بشریت حاکم کردند، و او هم اهداف شیطانی اربابان خائن شان در مزار پیاده کرده شهر مهد تمدن اسلام را به شهر دوز دان و جنایت کاران تبدیل کرده است، تا آن جا که کسانی که در ایران دختران جوان یا در عنفوان جوانی دارند توصیه می کنند که در مزار برنگردند !!
    http://salam1000.parsiblog.com/

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس