صفحه نخست > دیدگاه > سرنوشت سرخ ، ياد گار سبز

سرنوشت سرخ ، ياد گار سبز

رزاق مأمون
همرسانی
  • mail
  • google
  • linkedin
  • printer
  • reddit

در شش سال اخير، تغييرات زيادي در افغانستان روي داده است اما در گرماگرم اين تغييرات ، ( صرف نظر از خصلت كيفي و ارزشي آن ) بر شيشه يادمان برخي از شخصيت هاي مقتدر و صاحب جايگاه در تاريخ دردناك افغانستان ، يا از روي عمد و يا هم به دليل گم گشته گي نخبه گان و نخبه نمايان درحوادث دراماتيك و سرعت رويداد هاي پس از سقوط طالبان ، گرد فراموشي نشسته است و چناني كه همه ساله نه چندان رندانه از كنارش ميگذرند و به ركلام خود ادامه مي دهند.

اين شخصيت و شهيد هوشمند، عبدالرحيم عفورزي است كه در حساس ترين مقطع تاريخ ، كه استخبارات منطقه و جهاني ، ماشين غرش ناك طالب سازي رابه هدف شيار زدن ازرش هاي مشترك اقوام در كشوربه حركت درآورده بودند؛ به ميدان دپلوماسي دشوار قدم نهاد ودرمصاف با دهن كجي هاي ارواح خبيثه سياست منطقه اي از گردونهء مظلوميت و تلخي هاي مقاومت بالا رفت و " ديد كلان ملي " خود را به هدف حفظ هويت و حضور افغانستان با برجسته گي تمام نشان داد. اين زماني بود كه حتي مأموران و مقامات بلند پايه حكومت آقاي رباني ، سوراخ مي پاليدند تا يك چند ، خود را از گزند آلام روزگار مصئون سازند.

در گيرودار رقابت هاي آماتوري سياسي و چهره نمايي هاي، از سرسيري شخصيت هاي مختلف با درجه هاي متفاوت، در سال هاي اخير، بسا واقعيت هاي گذشته، زير چرخ صحنه سازي ها و فراموش كاري هاي پوزخند آميز رفته است.

عبدالرحيم غفورزي زماني وارد معركه شد كه بود و نبود افغانستان در گرو يك سوال درشت و سياه فرو رفته بود. حتي به ياد دارم كه يكي از وزيران حكومت آقاي رباني ، نفس سوخته از راه هاي قاچاقي ، كوه به كوه ، خود را به پاكستان رسانيده بود تا در دفتر كميسارياي عالي سازمان ملل متحد خودش را معرفي كند و امتياز پناهنده گي حاصل كند. غفورزي در يك چنين احوالي به جريان مقاومت براي حفظ جغرافيا و فرهنگ افغانستان ملحق گرديد و در مسير خوفناك مقاومت براي بقاي افغانستان جان خود را از دست داد و براي چهار تن از پسرانش ، يادگار بس بزرگ و زايل نشدني را به ميراث گذاشت.

افغانستان همه ساله ؛ به تاريخ 28 اسد ، ياد مردان پاك باز و شيفته گان آزادي مملكت در جنگ استقلال را گرامي مي دارد اما تا كنون فراموش كرده است كه به تاريخ سي اسد سال 1376، عبدالرحيم عفورزي نخست وزير، سخنور ونويسنده گران ارج كشوررا نيز از دست داده است كه در داغ ترين فصل مقاومت مردان آهنين دست و آتشين نفس در برابر هزاران پنجابي ، چچيني و عرب ، به كارزار حيات و ممات شتافت و يادمان درخشاني را نقش برگ هاي تاريخ مملكت كرد. امتياز غفورزي در مقايسه با ساير همگنانش اين بود كه وي دراحوالي صداي سوي مقاومت مردمي را لبيك گفت كه شخصيت هاي هم طراز وي، به طور كامل صحنه را براي تقديري رها كرده بودند كه پاكستان براي شان درست كرده بود و به شكل كارواني از شلاق و تابوت و رنگ سياه ، به سوي دهكده ها ، قلب ها و حريم ارواح پدران شان به حركت درآورده بود.

غفورزي پس از سقوط حكومت دكتر نجيب الله در سال 1371 به حيث شارژدافير نماينده گي دايمي افغانستان درملل متحد مأموريت يافت و سپس از سال 1372 تا سال 1373 به حيث معاون سفير و نماينده گي دايمي افغانستان درملل متحد برگزيده شد.درسال 1374 خورشيدي به مقام معاونت وزرات خارجه رسيد و بعد از سقوط كابل به وسيله طالبان وآغاز آزمايش بزرگ مقاومت مردمي ، موتور قدرت مندي را درعرصه كارزار دپلوماتيك به نفع افغانستان به حركت درآورد و قدرت استدلال و ظرفيت اعجاب انگيزي را در دفاع از افغانستان درمجامع بين المللي به نمايش گذاشت . او به تاريخ 22اسد سال 1376 به حيث نخست وزير حكومت تحت رهبري آقاي رباني انتخاب شد و هشت روز بعد در نتيجه سقوط هواپيماي حامل او وهمراهانش بر فراز تپه هاي مشرف به فرودگاه ولايت باميان جان به جان آفرين تسليم كرد. بدين ترتيب ، مردي كه هرگز در تنگنا هاي قومي و پنداشت هاي شخصي و ادعا هاي مضحك نتوانست جا بگيرد، به ياد آرمان ها براي همه افغانستان؛ درآغوش داعي اجل جا گرفت وبا خون خط سرخ مقاومت شرافت مندانه در برابر ذلت را برصحيفهءتاريخ مرقوم كرد.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
  • اقای مامون!
    من درمورد مرحوم غفورزی که فعلا حيات نيستند چيزی نميگويم.اما مايه تعجب من اينست که شما خيل مردم بسيارشخصيت پرست هستيد. اگر دولت به حرفهای شما گوش دهد برای هرقوماندان و شخصی که به قماش شما ها وابسته اند، لقب قهرمان داده و ازروز فوت آنها تجليل بعمل ايد.
    روی هم رفته اقای غفورزی هم صدراعظم چی حکومتی بوده است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  • درآنزمان دلیل سقوط نابهنگام طیاره غفورزی را توطئه شورای نظاروخصوصا احمدشاه مسعود نامیدند زیرا دران حادثه قوماندان مشهور حزب وحدت هم شهید شد واصلا هدف هم همین شخص بوده است نمیدانم که چرا نویسنده از ان « شهید هوشمند» یاد میکندواز دگران حرف نمیزند وبراصل مسئله که جراطیاره سقوط داده شد وجگونه دست های ربانی مسعود وقانونی دراین جنایت رنگین است یاد نمیکند
    جای تعجب است ما ازاین نویسنده که خود درآنزمان از دستیاران ربانی وشرکایش بودند میخواهیم که لطفاازآه وناله برای غفورزی بگذر وعاملین قتل وی را رسوا کن تامردم برای شما شادباش بگویند وصف غفورزی را از صف ربانی ,دوستم,مسعود,خلیلی ودگر جنایتکاران چداسازند وازوی بعنوان شهید یاد نمایند

  • بازهم رشته شورای نظاری - جمعیتی رازق مامون گل کرد و مداحی یک خاین ملی را شروع کرد. کسی که در سالهای خون و خیات و جنایت و بربادی، در سالهایی که وطن ما بوسیله باند جنایتکارش برباد میشد و دهها هزار از هموطنان ما قتل عام میشدند، این غفورزی در رکاب امیر ربانی قرار داشت و میخواست در مجامع بین‌المللی بر سر رژیم خون آشام جهادی سفید مالی کند و از آن فرشته بتراشد.

    غفورزی کسی بود که تلاش اعظمی را بخرج داد که بوی خیانت و جنایت و آدمکشی دولت مجاهدین در خارج از مرزهای افغانستان درز نکند و این دوره تاریک تاریخ ما را درخشان و مشعشع نمایش دهد. شاید یکی هم بعلت تلاش های خاینانه این مردک نامرد بود که امروز مردم جهان کمتر از بویناک بودن آن دوره مکدر تاریخ ما آگاهی دارند.

    به نظرم مردار شدن غفورزی یکی از خوش شانسی های مردم ما بود اما برای باند جمعیت اسلامی یک فاجعه بود که امروز مامون این سخنگوی پس پرده جمعیت و شورای نظار برایش مدیحه سرایی میکند.

  • تا جاييکه من و شما عزيزان از جناب غفورزي شناخت داريم،به نظر من اقاي غفورزي شخصيت انچناني هم نبود که حالا مقاله يي به اين طول و عرض در موردش به رشته تحرير در ايد.وي کدام شخصيت افغانستانشمول نبود،يک عضو تنظيم جمعيت اسلامي که از برکت ان به مقامات دولتي نه بلکه تنظيمي راه يافت.به نظر من نشر همچو مقالات بيهوده جز ضياع وقت خواننده ګان و مسوولين سايت چيز ديګري نيست.بهتر است همچو مقالات در جريده پيام مجاهد که ارګان تنظيم جمعيت اسلامي است، به نشر برسد.

  • آنچه که دراین نوشته روشن نمیشود اینستکه چراطیاره آقای غفورزی سقوط کرد؟قرار بیانات شاهدان عینی این سقوط طیاره عمدی بوده
    شورای نطار میخواست که باسقوط دادن این طیاره مخالفین شانرا از سر راه بردارندهدف سقوط طیاره هم "شهید هوشمند"غفورزی نبود بلکه یکتن از قوماندان های مشهور حزب وحدت بودوآقای مامون باید خودش دراینمورد معلومات بیشتر داشته باشند چرا که ایشان درآندوران از یاران نزدیک آقای ربانی واحمدشاه مسعودبودند.یادآوری ازغفورزی فقط زمانی ارزش دارد که عاملین این توطئه راافشاکرد وخواستار محاکمه آنان شدکه دراین سانحه ربانی ٍمسعود ٍدوستم مستقیما دست داشتند

  • اقای احمدی
    حکومت اقای ربانی دراصل به تمام همسايه گان ما مربوط ميشدنمايندگان کافی از همسايگان دران وجود داشت. روی هم رفته حکومت محدود به کوته سنگی بينی حصارپلچرخی فرقه ريشخور بوده است.
    شما ايا انرا حکومت ميناميد.واگر امروز اين قدر خارجی ها هم درکشورما حضوردارند از برکت ان گلانی است که حکومت اقای ربانی کشت کرده و تا حال ازشر ان خلاص نمی شويم.حکومت اقای ربانی به ارمان شهدا و معلولين و مجاهدين بازی کرد و بخاطر قدرت دست اوردهای جهاد مردم افغانستان را به بازی گرفته و امروز طالب هم زاده شرايط همان روزگاری بوده که اقای ربانی و حکومت بی کفايت شان ببار اورده بود.
    فاعتبرويا اولی الابصار

  • وقتی به دفاع از غفورزی برخیزی، ارزش تبصره ای را هم ندارد. برایت متأسفم آقای مأمون (نویسنده ی چیره دست)!!!!!!!!

  • با سلام به جناب مامون صاحب
    من نوشته شما را خواندم بی شک نقش شهید عبدالرحیم غفورزی را هیچ کس نمی تواند نادیده بگیرد اما چقدر خوب می بود که نویسنده محترم یادی نیز از دیگر شخصیت هایی که در آن هیات حضور داشتند مینمودند از جمله شهید اهل قلم و اندیشه سید محمد امین سجادی که در بین نویسندگان و اهل قلم خصوصا انانی که در دیار مهاجرت بودند نامی آشنا و بلند است چه بسیار کسانی که امروز جز فرهیختگان اهل اندیشه و قلم هستند و از شاگردان ایشان و یا از کسانی که به تشویق و حمایت ایشان به این عرصه وارد شدند می باشند بگذریم از این که این شهید گرانقدر موثرتری فرد در حزب وحدت وقت بودند و از ایشان به عنوان مغز سیاسی حزب یاد میشد که در بسیاری از مذاکرات کلیدی و اساسی سیاسی به نمایندگی از حزب وحدت وقت اشتراک داشتند همین مقدار بس که از قول مرحوم غفورزی یاد میکنند که بعد از ختم مذاکراتشان در همان ایام و قبل از سفر به بامیان ایشان پیشانی مرحوم سجادی را بوسیده و به ایشان می گویند من مدتی بسیار زیادی است که در عرصه های سیاسی در مذاکرات مختلف اشتراک نموده ام اما تا کنون انسانی همچون شما که با استدال و منطق و بدون کدام تعصب در مذاکرات صحبت نموده و حق خواهی نماید ندیده ام و این برای من بعنوان یک افغان افتخاری است که شما نیز از این کشورید.
    یاد و خاطره همه شهدای پاک باخته و بی آلایش کشور زنده و جاوید باد.

  • شخصیتی را که شما نخبه و چه و چه میخوانید، بر اساس چشمدید یکی از دیپلومات های افغانی، حین مسافرت ها، ساعت ها با خانم محترم شان تیلفونی صحبت میکردند و پول آنرا از بودجه همین مردم بیچاره میپرداختند. آن دیپلومات افغانی میگوید که کسی را به ضعیفی غفورزی تا هنوز ندیده است. شما فکر کنید انسانی که در بحرانی ترین شرایط ساعت ها با خانم خود صحبت کند و مصارف تیلفونی اش را از بیت المال بپردازد چه جنایتی وجدانی را مرتکب شده است! ضمناً حب و بغض شما رزاق مامون را میدانیم، پس چگونه میشود به گفتار های تان اعتماد کرد!

  • Kamran Mir Hazar Youtube Channel
    حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
    سابسکرایب

    تازه ترین ها

    اعتراض

    ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

    جستجو در کابل پرس