صفحه نخست > دیدگاه > عدالت حاکم اوغانی

عدالت حاکم اوغانی

khan
همرسانی
  • mail
  • linkedin
  • printer
  • reddit

هدف این یاد اوری این نیست که ظالم و مجرم از قانون و قضا باید معافیت حاصل میکرد,جان مطلب در این است که چرا کسانی پیدا میشوند که خود را بالا تر از قانون دانسته و برای بعضی ها در مکافات و مجازات امتیاز بالا تر از قانون قائل میشوند .

داکتر نجیب اله مرحوم با الهام و پیروی از دوست اش گرباچف, داشت شیرازه حزب و دولترا با عقب گرد های توام با حیله و تمایل به رویکار امدن دوباره ظاهر شاه و در نهایت حاکمیت هم خونی هایش از هم میپاشید .

داکتر به سرعت به تغیر و تبدیل یا تصفیه مخالفین اش بنام جناح , فرکسیون, سمت و قوم دست زده , وجای انان را با افراد لایق و نالایق که با وعده رتبه , کرسی ,خانه ,پول..به دور اش جمع کرده بود پر نمود حتا از احتیاط باند امینی های پلچرخی نیز استفاده کرد , این ناملایمات تعدادی از بلند پایه های نظام را بمانند خود اش که پیش تر و بیشتر از دیگران استین را در این راه بالا زده بود به گرایش های قومی, سمتی , لسانی و جبهه گیری ها ی گوناگون کشانید.

به همین سلسله:

رهبری سنتی پرچمی قندهار را با جمعه احک, قادر اشنا خلقی زرغونی, تاج محمد و" چند جنرال پکتیایی خلقی و در اخیر گل دوست سنگر خیل دربخش پولیس"..جایگزین نمود ولی بخت با انان یار نبود زیرا مرکزبخواست ها ی مردم نازپرورده قندهار دررابطه " رد و قبول " حکام طبق معمول گوش شنوا داشت از اینرو افراد زود زود عوض تا قرعه حاتم بخشی به نام جنرال اکرم محمد زایی معاون کادری وزارت دفاع اصابت و برای پر کردن خلا، علومی منحیث ریس تنظمیه قندهار بمیدان کشیده شد.

خاطره ای کوتاه در این باره :

روز های قبل و بعد کودتا تنی و مشکلات شهریان فقیر و مظلوم کابل از ناحیه مواد اولیه ارتزاقی....که خلقی ها و حسن شرق مسبب ان بودند ارام و قرار ما کارمندان استخبارات مرکزی را سلب ,گاهی به شمال و زمانی به جنوب شهر , گاهی در نانوایی و تانک تیل ها ,گاهی هم در تپه وکوه ها و جوار قطعات نظامی ساعت ها را بالبان تشنه و شکم گرسنه سر گردان میبودیم .

منی حقیر با گروه کوچکی از کارمندان تحت پوشش در قسمت های از میدان نظامی شرقی خواجه رواش کابل بعضی ها و بعضی جا ها را زیر نظر داشتیم ...

فردی از این جمع برایم اطلاع داد که گلخان اکبری با کسی که فکر میشود جنرال اکرم باشد ذریعه موتر از دروازه فاکولته هوایی و یا خاد نظامی بدون تلاشی داخل میدان و از مقابل ترمینال بین المللی بطرف میدان شرقی در حرکت اند , خود را به قسمت توقف و بارگیری طیاره های نظامی رسانیدم , انها در گوشه یی ایستاده وگلخان مغرورانه در حال ایراد خطابه ,جنرال هم بمانند پسر بچه حرف شنو چشمانش را معصومانه به زمین دوخته و بیشتر از یکساعت به حرف های گلخان گوش فرا داده بود .

با حضور ایندو در انجا فکر کردم چیزی در این ماحول در حال واقع شدن است و یا کسانی در قندهار دسته گلی را به اب داده و ایشان رونده انجاست ..

بعد یکی دو ساعت جنرال اکرام از پر حرفی طرف رها یی حاصل و جانب قندهار پرواز و گلخان بمانند مرد فاتح چونکه الترناتیف علومی را به مدار قرار داده بود انجا را ترک نمود,
با گذشت چند روز اطلاع حاصل کردم , اکرم خان ایکه به گنگس شهره و دوست و دشمن عقیده دارند که جنابشان از سوق و اداره یک کندک هم عاجز اند را ریس تنظیمه یک سمت مهم نصب کرده اند ,چه میتوان کرد اخر همای سعادت بر فرق اش نشسته است ورنه او کجا و ریاست تنظمیه قندهار کجا.

گلخان ریس قبلی خاد قندهار که اینک در مرکز در راس اداره نچندان مهم قرار داشت و خود را شریک داکترمرحوم فکر و نظریات اش را در امور قندهار و انتخاب چهره ها صایب قلمداد مینمود در حالیکه در گذشته ها خود از حرف شنو های علومی و ابش را با او پف کرده مینوشید ,گاهی هم که علومی در پاره ای از مسایل امنیتی نظامی قندهار حق بجانب نمیبود بخاطریکه از حیثیت و اتوریته بخصوصی در بین نظامیان و رهبری نظام بر خورداربود صدا اعتراض اش بلند نشده و با سکوت او را حق به جانب جلوه میداد , اما اینک اوست که جانشین علومی را مشخص میکند! تفو بر تو ای چرخ.

ازهمین جا باید نواقص کار قندهار بلخصوص اداره خاد انرا اندازه کرد زیرا افراد نابکار و الوده به دزدی, اختلاس , ترور , فحشا.... , مثل گل محمد ویش, عبدالرحمان جان بیسواد , رزاق محمد زایی کارمند یکی از ادارات مرکزی * .....را در رهبری خاد قندهار مقرر و در همه این نصب العین ها گلخان دخل و تصرف داشت.

خرابی امور نظامی امنیتی و انارشی در بخش های اردو , پولیس , خاد وکمیته ولایتی حزبی و ادارات ملکی دوره اکرم خان بحث جداگانه میخواهد , بعنوان نمونه یکی از اعمال غیر قابل انکار جنرال اکرم را بیان میدارم :

  • میگویند در حوالی یکی از پوسته های کمربند شهری پولیس در ناحیه گنج چوب ها یا شکارپور بازارشهر قندهار که هر شبی تبادل اتش میان دولت و مخالفین صورت میگرفت و روز ها هم افراد دولتی در ان ساحه ترور واختطاف میشدند , کسی کشته و یا به قتل رسیده و معلوم نبوده فرد مجاهد یا رهرور است, بیگناه یا با گناه ست , انگیزه قتل و چگونگی ان چه بوده است ..

فرصت طلبان جهت بهره برداری از قضیه به مقر جنرال اکرم سرا زیر و بنا شکوه و اعتراض گشودن طبق دستور اکرم , پولیس سرباز عادی جلبی پوسته مذکور را گرفتار و زندانی و هنوزمراحل ابتدایی پیگرد قانونی انجام و اکمال نشده بود که جنرال اکرم از مسولین پولیس در باره اینکه , فرد کی و از کجاست سوال کرده بودند !!

برایش گفته بودند سرباز از شمال شاید ترکمن, ازبک و یا تاجک است, اکرم گفته بود " بس نو واضیع خبره ده چه گلم جمع دی"!!

اکرام نماینده های اعتراضی را فرا خوانده و به انان میگوید, فردا در محله "قبرستان خیل ملا علم "جمع شوید تا سرباز را برای تان تسلیم بدهیم خود دانید که چگونه با او رفتار کنید!!

سربازبد بخت را به معیاد ومحل موعود در حالیکه وحشی صفتان چشم سرمه پای لوچ با چاقو , قمه و پنجه بکس... جمع شده بودند از موتر پیاده وبا یک چشم بهم زدن در محضر دوست و دشمن به شکل فجیع نادرخانی و اوغانی روده و شکم دریدند , حتا چند نفراز جمع خودشان در این وحشی گیری مجروح شدند .

این درحالی بود که تمام شهریان قندهار از خدمت سربازی معاف " نود و هشت فیصد " جوانان سایر ولایات بلخصوص شمال ,کابل , لغمان و جلال اباد مصروف حفاظت وجانبازی در انجا ...

روزی هم نبود که مخالفین دها تن سربازان جلبی بیگناه و مسافر را شهید و زخمی گردن ,گوش و بینی نبرند( بگفته خودشان حلال نکنند) , به چوب ها نیاویزند, با این همه اب از ابی نمی جنبید ..

چنئی قبل از این واقعه جوانان را از شمال بلخصوص" بغلان, نهرین , خوست و فرنگ ,سمنگان و جوزجان برای انجام خدمت مکلفیت اجباری به خاد قندهار اعزام و بیشتر از سه صد نفر انان را با سلاح های کاملا جدید کلاشینکوف مجهز و در امور امنیت شهری به قوماندانی پولیس خدمتی اعزام نموده بودند و با دیدن این قضاوت و وحشی گری که در مقابل چشمانشان واقع شد بین یکصد پنجاه تا دوصد نفر انان با سلاح دست داشته از طریق گروپ های شیخ اصف محسنی ... و بعضی خریدارن اسلحه به ایران و پاکستان فرار نمودند .

هدف این یاد اوری این نیست که ظالم و مجرم از قانون و قضا باید معافیت حاصل میکرد ,جان مطلب در این است که چرا کسانی پیدا میشوند که خود را بالا تر از قانون دانسته و برای بعضی ها در مکافات و مجازات امتیاز بالا تر از قانون قائل میشوند .

ایا واقعا سربازمذکور قاتل بود, ایا مقتول بیگناه و فعل قتل واقع شده بود ؟

چرا جنرال اکرم میپرسید "کی و از کجاست " چرا واژه " گلیم جمع" را استفاده میکرد !

ایا اکرم با این عمل اش قانون را بدست خود نگرفته و ناقص قانون نبوده است؟

ایا عدالت حاکم اوغانی همین است ؟ باید در مورد او پیگرد حقوقی و قانونی طبق قوانین جاری انزمان صورت میگرفت , زیرا سرباز صاحب منصب و افسر مسوول داشت , سربازان دیگری نیز در ان پوسته توظیف بودند, باید انگیزه و چگونگی قتل مشخص میشد.

با در نظر داشت اینها اگر که قانون تشخیص میداد که فرد مجرم است باید از مجرا قانون به اعدام محکوم و در نهایت برای فروکش کردن عطش سادیستها درمحضر عام به دار اویخته میشد ..

شور بختانه که امروز همان اکرم محمد زایی بی قانون و گنگس با همان طریقه قومی و قبیلوی قبول شده از گوشه تنهایی اروپا بیرون اورده شده و منحیث معاون وزارت دفاع کرزی نصب گردیده است .

اگر که قرار باشد کسانی بنام اهل خبره و اشتراک سیاسی یا مصالحه احزاب و گروه ها , در اموراتی گماریده شوند الحق دوستانی در داخل و خارج اوغانستان پیدا میشوند که از دانش نظامی بالا و دست ارود های بی مانند در امور نظامی سیاسی بر خوردار و مستحق تر از او میباشند, ولی کسی دروازه شانرا دق الباب نکرده و از دید رسانه های جمعی نیز مستور مانده و حتا در امور نظامی امنیتی از ایشان سوال و جوابی را هم کسی نپرسیده است .


*از یک دوست در اداره سوم پرسیدم که چرا و چگونه توافق نمودنند تا عبدالرزاق محمد زی کارمند یکی از اداره های کابل که در کودتا " گلبدین – مدیر امنیت قول اردو قندهار...." پای اقارب و دوستانش کشانیده شده بود تا معاون انحلال باندیتیزم خاد قندهار مقرر شود ایشان گفتند ما فریب خودریم ما فکر کردیم فرد پیشنهادشده رزاق مدیر بر حال بخش دوم خاد قندهار است.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
  • همانطوریکه گرباچف در فروپاشی کشور شوروی نقش اساسی را ایفا نمود داکتر نجیب نیز در فرو پاشی جمهوری دیموکراتیک بدستور گرباچف نقش اش را ایفا کرد او بهترین رفقای وفادار بخود را بخاطر خوش خدمتی برای گلبدین سیاف ربانی وسایر بنیاد گرایان از خود دور ومجازات کرد اما ان بنیاد گرایان در خقش چه کرد؟امابا وجود انهمه جفا همان رفقای مجازات شده اش باز هم از وی به نیکویی وقدر دانی یاد مینمایند.

  • Khan,
    یک سوال از تو دارم:
    آیا احسایه یا آمار انسانهای را که، بحیث " کارمند استخبارات " حزب مزدور، به پولیگون ها و کشتارگاه ها فرستاده ای، برایت معلوم است؟
    خواهش من از" کارمندان "مانند تو اینست، که بازهم بنویس، از لجنزار حزب وطنفروش تان. تا مردم از زبان خود تان بیشتر آگاه شوند.

  • Khan, خادیست منفور !
    من نخواهم گذاشت، که تو خادیست منفور یا هیچ فرد قومگرای دیگر ، مرا مانند خود تان در قالب های قومی، تنظیمی، حزبی یا مذهبی .... و غیره قالب ها قید کنید. چون روده و دُم خود تان همیشه به جائی گره خورده است، هرگز تصور کرده نمیتوانید، که درین وطن انسان های آزاده ای نیز زندگی میکنند، که مستقل فکر میکنند و یگانه پیوند شان فقط و فقط با مردم ستمدیده این وطن است واین میهن ویرانه و مردم مظلومش را بالاتر از همه مقدسات دوست دارد.
    بلی، در وطن ما وطنفروشان از هر قماش به قدر کافی موجود بوده و خواهد بود ( که نام های بعضی از آنها را در پیامت نوشته ای).
    یکی ازین وطنفروشان حزب منفور خلق و پرچم است، که اگر خون هم قَی کنی، نام حزب تان بحیث حزب وطنفروشان و نام رهبران تان بحیث جلاد، شاگرد وفاداربا استاد احمقش، شاه شجاع دوم وغیره نام های ننگین ثبت تاریخ یا بهتر بگویم، درغمنامه این وطن برای ابد ماندگار خواهد بود.
    انسان ها را نابود کردید، اما تاریخ را نابود ساخته نمیتوانید.

  • برادران دوست داشتنی نام اصلی این شخص فریب کار وخادست کارملی خلیل میباشد،وهمیشه بنام جعلی خان اهانت به قوم پشتون در همین سایت می کند،این شخص ظالم ،مکار ،بدبخت ورانده شده از فامیل خویش کارمند شعبه تحقیق ریاست خاد ولایت قندهار بود،دستای شان بخون مجاهدین سرخ است،شخص است که هزار عقده دردل نسبت به مسولین ولایت قندهار ان زمان دارد،نظر به معلومات که از طریق سایر کارمندان سابق خاد بدست رسیده است،خلیل در جوانی خیلی خوش چهره ومقبول هم بود،ودر ان زمان از طرف مسولین خاد چندین بار مورد تجاوز جنسی قرار داده شده است خصوصا ازجانب معاون دوم ریاست خاد قندهار بنام احمد قندهاری.همان یک متل است که در د هر چیز فراموش می شود ولی درد استخوان(کون ) هیچ وقت فراموش نه می شود ،هر زمان که کون شان خارش کند باز شروع می کند به چتیات نوشتن وتوهین وتحقیر ملت غیور پشتون.

    آنلاین :

  • راستی اقای خان نام اصلی شما خلیل است وکارمند شعبه تحقیق در ولایت قندهار بودی؟ این راست است که شما داماد یک قندهاری مربوط ملت پشتون هستید؟ ایا راست است که شما در ولایت قندهار از جانب یک عده مسولین خاد مورد تجاوز جنسی شده اید؟ ایا این راست است که شما از بابت تعرض های جنسی عقده های زیاد در سینه دارید وبخا طرهمان عقده ها دست به قلم می بری وتنها در مورد مسولین سابق خاد قندهار به نوشتن مطالب اقدام مینما یی در حالیکه شخصی شما نیز در یک کاسه به انها نان خورده ید در خوبی وبدی با انها شریک میباشی؟ خان عزیز راست است که شما همین اکنون هم از ببرک کارمل وحزب پرچم دفاع می کنې؟ وهمچنان نظر شما درمورد اشغال شوروی چی است؟ خواهش دارم که به سوالات فوق از طی دل جواب حقیقی ارایه بدارید تا هویت شما را شنا خته شود وما در مورد شما قضاوت نما یم،زیرا خیلی از مامورین قبلی خاد در سایت های مختلف نبشته های خویش را با نام های اصلی حاوی عکس خویش نشر می کند در مورد شان کسی سوالات ندارد زیرا هویت انها تثبیت وروشن است واز موقف وکار فعالیت قبلی خویش به جرائت دفاع می کند واینکه در مورد شما تبصیره های مختلف می شود بخا طر این است که هویت شما ثابت نیستند وشما در داخل کشور هم نیستی که ترس دا شته باشد نظربه اظهارات قبلی خودی تان شمادر لندن با تمام اعضا فامیل خویش میباشد ومصروف تاکسی رانی هستید پس ضرورت چی است که خود را همیشه پنهان می کنی؟ کارمندان خاد سابق به این اندازه بزدل هم نه بودند مثلی که شما هستید،وقتیکه کدام جرم وجنایت را انجام نه داده باشید پس چرا ترس از افشاه هویت اصلی تان داری ،این نبشته های یک جانبه شما ان هم تنها در مورد مسولین قندهاررا کی من می بینم به این نتجه می رسم که حتمی شما مر تکیب جرم جنایت شده ای که هویت خود را برملا افشا ه کرده نه میتوانی ویا هم از شرم تعرض جنسی خویش،همان متل است که زیری کاسه حتما نیم کاسه است.وچیزی اضافه از کینه ،تعصب وتبعیض هم یاد نه داری بدون اینکه افغان را اوغان خطاب کنید وسایر جملات خارج از چوکا ت ادب وعفت قلم که شایسته یک نویسنده توانا نه میباشد.اکثرا نبشته های شما شباهت سری بازار وکوچه دارد هیچ جنبی حقیقی ندارد.

    آنلاین :

  • اقای ،خان ویاهم خلیل ........؟ چرا با بیانی ویا روان ، ویا با اصطلاح شما رفیق دیوانه ،اکبری مخاصمت زیاتر دارید؟ایا بدون این چند نفر سایر افراد نیستند که شما را ترغیب می کند،به نظر بنده شما بخاطر اینکه که همیشه ریشه بنیاد خودرا که عبارت از حزب دموکراتیک خلق افغانستان ووزارت آمنیت دولتی است بخاطر مسرت یک تعداد عناصر افراطی وفرصت طلب ،تبعیض ونژاد فرست به تیشه می زنې بنایک تعدا زیاتی از شما نفرت دارد وبحث های بهوده وتبعیض امیز شما را تائید نه می کند،وشما را متهم می سازند که به شکل غیری مستقیم رهبری بخش پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان را در اذهان عامه تجرید وضعیف جلوه میدهی،ونام مرحوم ببرک کارمل را خدشه دار می سازی،همچنان موقف شما هم واضح وروشن نیستند که شما زیاتر در خدمت کیها میباشد؟.
    رفیق عزیز خان ویا خلیل ،تا امروز که من نوشته های زیاد اقای بیانی ویا روان که نسبت به سایرین در سایت های افغانی زیاتر وبیشتر نشر می شود مطالعه نموده ام انها در قدم اول از موقف حزب در مجمع واز وظایف قبلی خود با جرا ئت تمام دفاع کرده است ودر نوشته های خویش هیچکسی را تهدید وتمجید نه کرده است وهیچ نوع ترس هم نه دارد ونوشته های شان مطابق روحیه ،تقضا ، وحدت وهمبستګی مردم افغانستان همیشه اسطوار میباشد وروبط مثبت را با سایر نهاد های مدنی وتمام اعضا حزب تامین کرده است،ولی در نوشته های شما متاسفانه چنین صفات دیده نه می شود نوشته های شما دارایی عقده های شخصی ،تبعیضی وخلاف کرامت انسانی میباشد ،تعرض زیاتر به احوال شخصی اشخاص می کنی، معلوم میشه که عقده های زیات در قلب خود جاه کرده ای،این عقده های شخصی شما ولو از هر درک باشد نه باید باعث رنجش وتهدید تمام اعضا حزب وکارمندان وزارت آمنیت دولتی شود ،این عقده بجای شما معلوم است که شما را بسیار نارام می سازد فراموش شدن ان هم برای شما مشکل میباشد باید مستیقما از طریق تماس مستقم با انها در میان قرار دهی امکان دارد همین بار مشکل عقده های شخصی تان به یک معذرت خواستن از طرف انها ازشما فراموش تان شود واز قلب تان خارج شود واحساس ارامش کنید،واین را میدانم که درد استخوان به مشکل فرا موش می شود.

    آنلاین :

  • Kamran Mir Hazar Youtube Channel
    حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
    سابسکرایب

    تازه ترین ها

    اعتراض

    ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

    جستجو در کابل پرس