خفقان اسلامی در ایران و افغانستان

چندی پیش خبر از آن بود که در استان فارس پیوند عضو برای اتباع افغانی ممنوع اعلان شد وبه دنبال آن خبر

ممنوعیت اتباع افغانی در روز 13 بدر در پارک اصفهان ،بعد استاندار مازندران بخشنامه صادر کرد که اقامت وتردد اتباع افغانی چه با گذرنامه و چه بی گذرنامه در مازندران ممنوع میباشد چرا که مازندران یک استان توریستی میباشد و الان هم در استان فارس فروش مواد غذایی و تردد برای اتباع غیر مجاز ممنوع است وخیلی از ممنوعیت های تحصیلی و شغلی دیگر که در کشور جمهوری اسلامی ایران در مورد اتباع افغانی وجود دارد .و ما فقط شاهد سکوت و خفگی زمامداران اسلامی ایران و افغانستان هستیم و یا اگر صدایی هم است آنقدر ضعیف میباشد که به گوش کسی نمیرسد و یا از ترس صدایی صادر نمیشود .ما حق نداریم در سیستم سیاسی دگر کشورها مداخله کنیم و برای آنها قانون گذاری کنیم چرا که هر کشور مطابق مصلحت جامعه خود قانونگذاری میکند.ولی وقتیکه کشوری نام اسلام را در سیستم سیاسی خود یدک میکشد و ادعا نظام اسلامی میکند وبر خلاف آن عمل میکند ،سوالاتی را در ذهن انسان خلق میکند ،باتوجه به اینکه در راس امور اسلامی ایران رهبر میباشد آیا رهبر ایران این تبعیض نژادی آشکار را نمیبیند ویا صُمٌّ بُکمٌ عُمیٌ فهُم لایرجِعُون.وآیا مراجع تقلید که یکی از ویژگی های آنها باید عدل باشد معنی جان را با مقام عوض کرده وراه تقیه را پیش گرفتند چراکه سبب بخطر افتادن مقام و منزلتشان میشود وعدالت را وقتیکه ضرری نداشته باشد اجرا میکند و یا اینکه احکام اسلامی بر طبق مصلحت جامعه تغییر پیدا کرده ودر حال حاضر ما مسلمانها از لحاظ انسانی نه برابریم و نه برادر و اسلام هم مرز دارد و وحدت فقط مابین نژاد خود میباشد کاری که هیتلر به روش خودانجام داد. به هر صورت انسان از اینکه اینها وجود دارد درد ندارد ،درد ما نفاقی هست که در این ها وجود دارد .چندی پیش آقای احمدی نژاد سخنانی در مورد آزادگی و کرامت انسانی بیان کردند و گفتند: آزادگی به تعبیر خودمان یعنی مردانگی، معرفت، حق‌طلبی، رها شدن از تمام تعصبات قومی، قبیله‌ای و رنگ‌های مختلف. تعصبات، آزادگی انسان را مخدوش می‌کند و وقتی آزادگی مخدوش شود، حقیقت انسان لگدمال می‌شود. آزادگی ربطی به این ندارد که مثلا شما حتما پیرو فلان فرقه باشید. افرادی هستند که نماز شب آنها ترک نمی‌شود اما وقتی سراغ آزادگی که تجلی بزرگی‌های روح انسان است در آن می‌رویم، می‌بینیم که خبری در آن نیست. آزادگی یعنی اینکه وقتی می‌‌بینیم حق مخالف تضعیف شده است، بایستیم و دفاع کنیم. آزادگی یعنی اینکه هر جا ظلم بود بایستیم و دفاع کنیم و فرقی نکند که ظلم علیه چه کسی است؛ علیه بودایی است، علیه مسلمان است، علیه هندی است یا هر فرد دیگر. (سایت ofoghnews.ir)

آیا جواب قرآن به همچو افرادی بجز «و اذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا و اذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انا معکم انما نحن مستهزؤن» بقره/14
میتواند چیز دیگری باشد.(و هنگامی که افراد با ایمان را ملاقات میکنند میگویند ما ایمان آوردیم ولی هنگامی که باشیطان های خود خلوت میکنند ما با شماییم ما فقط آنها را مسخره کردیم.)

خوب شاید تعبیر ظلم نزد آقای احمدی نژادتعبیر دیگرداشته باشد مگرنه با این تعابیر که فهمیدیم، باید علیه سیستم سیاسی ظالم ایران بایستیم و دفاع کنیم و فرقی نکند که ظلم علیه چه کسی است؛ علیه بودایی است، علیه مسلمان است، علیه هندی است یا هر فرد دیگر.واحتمالا منظورشان این هست که هر چیزی که خلاف سیاست ایران باشد و منافع اش را در خطر بیاندازد ظلم است وباید علیه آن مبارزه کرد می خواهد قوانین اسلامی باشد و یا قوانین بین المللی زیرا که نه قوانین اسلامی و نه قوانین بین الملی اجازه نیمیدهد که به کرامت انسانی وحقوق اولیه انسانی( حداقل در قانونگذاری) کوچکترین بی حرمتی شود تا جاییکه یک انسان از خریدن مواد ساده ای مثل نان خوردن باز بماند و نتواند در هیچ جا تردد کند .

جایی بسیار تاسف است برای دولت افغانستان، دولتی که یک مشت لاشخور هدایت میکند و فکری جز پرکردن شکم کار دیگری نمیکنند و اصلا بویی از انسانیت نبرده اند حتی بعضی حیوانات که در مرض خطر قرار میگیرند از هم نوع خود دفاع میکنند ولی آقای کرزی فقط وفقط فکر منافع خود میباشد و در این موارد سکوت را اختیار کرده. در کشوری که ظلم وفساد در حد بالای وجود دارد چه انتظاری از دگر کشورها داشته باشیم وتا این نسل قرون وسطایی وجود داشته باشد وضع به همین صورت هست مگر اینکه مردم بیدار شوند وحرکتی انجام دهند و توقع این را نداشته باشند که کس دیگر دلسوزشان شود

هیچ وازر وزر غیری برنداشت / هیچ کس ندرود تاچیزی نکاشت