آقاي شين !!!

mosafeer
دوشنبه 17 سپتامبر 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

تكه ي ازيك داستان :

خانم سين هيچ نفهميد كه
چطورروي تخت دونفره ي اطاق 139 طبقه دوم تنها هتل پنج ستاره شهركابل ، دركنارآقاي
شين درازكشيده است . آقاي شين دستش را ازروي گونه ي خانم سين ليزداد روي نرمه گوش
او وازآنجا كشيد روي سينه نيمه برهنه اش كه هنوزپوشيشي ازيك تكه لباس زيررا داشت
وآقاي شين آن تكه نازك را نيزكشيد پايين وخانم س خنديد وگفت ؛ شما ازمردان روشنفكرجامعه
ي ما هستيد ، درسته نه ؟ آقاي شين بي آنكه ازكنايه ي خانم سين تغييري درچهره اش
پيدا شود ، دستي كشيد روي سينه هاي عريان خانم سين وجواب داد ؛ اين هم نوعي ازاصول
روشنفكري است كه نامشه گذاشتن ؛ دفاع ازحقوق زنان . تلويزون 42 اينچ ال سي هوتل كه
مي توانست صدها كانال سياسي وتفريحي را با آن گرفت ، آرم بخش خبري را پخش مي كرد .آقاي
شين لحظه ي مكث كرد ودرحالي كه دستش را به موهاي طلايي زن حلقه كرده بود ، لحظه ي به
خلاصه ي اخبارگوش داد ودوباره رو به خانم س كرده گفت ؛ چيزي مهمي نداره . دوتا
انتحاري ومذاكرات توكيوبراي اوضاع امنيتي كشور، ُبراي آقاي شين درزمره اخبارمهم
نبود . خانم س با لحن طعنه آميزي گفت ، براي تو چي چيزي مهم است ؟ آقاي شين كه
دراين لحظه آخرين تكه لباس زيرش را درمي آورد به چشمان خانم سين خيره شد وگفت ؛
دراين لحظه چشمان توواينكه تو به من لبخند بزني . چي مهمترازاينكه زني ، مردي را
درگيسوان اش زنجيركرده باشد ، آنهم زني كه پاي را لوچ كرده براي دفاغ ازحقوق شان .
خانم س خنديد وجواب داد ؛ براي شما مردا هميشه مهم ترين چيزبدن برهنه ي يك زن است
حتي اگردرحال مبارزه براي احقاق حقوق زن باشيد بازهم اسيردام گيسوان ش هستيد .
آقاي شين خنديد وجواب داد ؛ ازاين نظرما وشما فعلا همسنگريم . خانم سين ادامه داد
؛ چي سنگرپنج ستاره ، خانه دوستان غربي اباد كه پشت سنگررا خالي نمي كنند اگه نه
ما وتوكجا واين سنگرلوكس كجا . آقاي شين ميخواست چيزي بگويد كه خانم شين گفت ، صب
كن چي مي كنه اين مردكه ؟ مردي با كلاشينكوفي به دست ازميان جمعي ازمردان مسلح جدا
شد ودرحاليكه نشانه گرفته بود ،  به زني
نزديك ميشد كه درزيردرختان سبزداخل چادري به مانند يك گوني پردركنارجوبي به نظرمي
رسيد . مرد لوله كلاشينكوف را به سوي زن كه آرام وبي حركت نشسته بود ، نشانه گرفته
بود . آقاي شين بي اعتنا به مردي كه با كلاشينكوف به سوي زن نشانه رفته بود؛ ازروي
شكم خانم سين دست اش را پايين كشيد وسگگ شلوارخانم سين را بازكرد وزمزمه كرد ؛ دقصه
اي چيزا نباش كه پيرميشي . خانم سين هنوز داشت ازروي شانه ي برهنه ي آقاي شين ، مردي
را كه با كلاشينكوف به سوي زني نشانه رفته بود نگاه مي كرد. طوري نشان ميداد كه
ترسيده باشد ولي نمي توانست درزيراندام سنگين آقاي شين كه اكنون پشت به صحنه بود وداشت
لنگه ي ديگرشلوارخانم سين را مي كشيد چيزي بگويد ،همچنان ماتش برده بود وترس وحشت
داشت سراپاي اورا فرامي گرفت ؟ آقاي شين بي آنكه به هيجان وترس خانم شين توجهي نشان
دهد ، درميان ران هاي برهنه اوجابه جا شد واندام خانم سين را تنگ به برش كشيد ،
درهمين حال خانم سين صدا كرد ؛ خداي من ديدي ؟ نگاه كن نگاه كن يك لحظه ، چي گپه
آنجا؟ . مردي كه پكول به سرداشت ودرچند متري زن با كلاشينكوف ايستاده بود درميان
هلهله شادي وهيجان مردان كه ازروي بام ها وتپه هاي اطراف به صحنه نگاه مي كردند ،  اولين تيررا به سوي زني پيچيده درچادري سبزخالي
كرد . زن آخي كشيد ودرهمان حال خانم سين نيز آخي كرد وبا وحشت خودش را دربغل آقاي
شين فشرد ، گفتم يك لحظه صب كن . آقاي شين خنديد وبدون اينكه برايش مهم باشد پشت
سرش چي ميگذرد ، روبه خانم سين گفت ؛  خوب
ديگه مبارزه ازي گپاداره.  مردي كه
كلاشينكوف داشت چهارفيرديگرنيزروي  مرده زن
كه پيچيده داخل چادري درازكش شده بود ، انداخت كرد .زن هيچ حركتي نكرد . جمعيت مردان
، دراطراف آنها با هلهله وهيجان الله اكبرمي گفتند . آقاي شين بعد ازچند باركه روي
خانم سين بالا وپايين رفت ، روي خانم سين درازكشيد وخانم سين درزيرسنگيني آقاي شين
درهتل 139 طبقه دوم هتل يي هيچ عكس العملي انگاركه مرده باشد درازبه درازافتاده
بود، بي حس وبي هيجان، زن پيچيده درچادري سبزرا كه درزيردرختان درازدرميان خونش
افتاده بود ، نگاه مي كرد . مردهاي ريش داربي شماري دراطرافش الله اكبرمي گفتن.خانم
سين يك لحظه فكركرد خودش است كه داخل چادري سبزي پيچيده شده است


آنلاین : http://mosafeer.blogfa.com/post-708.aspx

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس