قیامت بر پا شد!
دنیا به اخر رسید , مادر پارلمان های جهان این روز...
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
دنیا به اخر رسید , مادر پارلمان های جهان این روز ها می خواهد قانون سینگل مریج ’ single marriage " یا ازدواج هم جنس باز ها را پاس نماید.
اگر که این قانون تائید و به مرحله اجرا گذاشته شود بخودی خود کلیسا ها , مساجد, کنیسه ها , درمسالها , منادر و سایر اماکن مذهبی در انگستان مکلف میگردند پروسه عقد و ازدواج مراجعین شان را اجراء نمایند , هر گاه از طی نمودن ان سر باز زنند , پیگرد قانونی , پولیس , محکمه, زندان و جریمه در انتظار شان خواهد بود .
اگرچه در گذشته قوانینی در رابطه وجود داشته است که بر مبناء ان همجنس باز ها در محاکم حتی بعضی از کلیسا ها ازدواج میکردند.
سرا وصدا در باره این قانون اضطراب فراوان را برای اماکن مذهبی وخانواده ها ایجاد کرده است , چرا که مسایل و محتوای این قانون در مکاتب برای اطفال نیز تدریس خواهد شد !
در انگستان بیشتر از پانرده هزار مساجد و اماکن مقدسه اسلامی وجود دارد که حدود هفت , هشت تا ان مربوط به هموطنان ما میباشد .
از قرائین بر می اید که اکثریت پارلمان به شمول حزب کارگر( امید انتخابات اینده انگلستان ) از موافقین وطرفدران جدی این قانون میباشند, ولی حزب بر سر اقتدار conservative کنزراتیف و حلقات مذهبی , سک ,هندو, یهود , مسلمان و قسمت کمی از عیسوی ها و سایر ادیان از مخالفان سر سرخت این قانون بشمار میروند , شاید این وجه مشترک حزب حاکم واقلیت های مذهبی در رابطه به این قانون , انتخابات اینده را به نفع این حزب نچندان محبوب نیز تغیر دهد .
انگلستان که در سطح ملی و بین المللی داد از اراء مردم و دمکراسی میزند , دیده شود که به عقاید و باور های مذهی و دینی مردم از جمله اقلیت ها احترام خواهند گذاشت یا نه ؟ واز تائید و توشیع این قانون جنجال بر انگیز جلوگیری خواهند کرد یا خیر؟ !
پيام‌ها
23 دسامبر 2012, 23:50, توسط یما کابلی
یک بار یک معلم انگلیسی می گفت که بعضی از مهاجرین ان قدر در درون خود زندگی و رفت و امد دارند و بیرون از جامعه و محل خود با کسی رفت و امد ندارند که وقتی ما از اولادهای شان می پرسیم که مثلا چقدر هندو در بریتانیا است، جواب می دهند که 90% یا 80%.
حالا هم این نوشته مثالی از همان درون نگری است. گرچند من مخالف رسمیت یافتن هم جنس بازها هستم. اما در انگلیس اقلیت ها به هیچ عنوان تعیین کننده نیستند و مخصوصا اقلیت های مذهبی اصلا در تغییر دولت و برد و باخت انتخابات نقشی ندارند.
امار 2009 در انگلیس از این قرار است:
بدون مذهب 50.7%
مسیحی که شامل تمام مذاهب مسیحی می شود 35%
مسلمان 2.4%
هندو 0.9%
سیک 0.8%
یهود 0.4%
و مذاهب دیگر به همین قیاس
بر اساس این امار رسمی می بینیم که لامذهب ها و یا بی دین ها اکثریت مطلق را دارا هستند و همچنان مذاهب چون اسلام، هندو، یهودیت و سیک به زحمت به 4% می رسند. ایا این چهار در صد می تواند باعث شود که لیبر انتخابات را ببرد و یا ان 50.7% لامذهب؟
ایا یک دولت مردمی از روی خواست ان 4% باید رفتار کند و یا از روی خواست ان 50.7% ؟
جناب نویسنده شما چشم ها کور گرفته نقشه کشی می کنید. شاید که در عمر خود از مناطق افغانی و پاکستانی نشین بیرون نرفته باشی.
24 دسامبر 2012, 00:18, توسط jiran
برادر اقای یما کابلی , مرسی از اعمار که دادی واقعا افتخار به مردم انگلیس که 50 % انسان های را دارد که به شهور فکری رسیده اند و فهمیده اند که دین یک باور نا مرعی است که صر ف توسط خیال انسان های خیال پرداز راه اندازی شده اند جز بزنس و مردم را عقب نهگداشتن چیز نیست و نخواهد بود از بی خردی مردم بیسواد سوی استفاده کردن و اخوند ها را که فکر میکنند از جانب خدا امده اند جز حرام خوری کثافت کاری بجه بازی عیاشی کار ندارند این که دز کشور مذکور قانون انسان های هم جنس گرا قانونی می شود حرف تازه نیست در کانادا 8 سال است این قانون به اجرا در امده در کشور های که احترام ازادی انسان ها داده شد ه و دیمکراسی وجود دارد و به انسان ها به خواست انها احترام قایل اند , این قانون به اجرا در امده است جای بحث نیست , به نظر انسان های بیسواد این قیامت به حساب می اید به صورت باید در کانادا , نیوزلند , اسرالیا , امریکا باید قیامت امده باشد ما تا فعلا درین کشور زندگی می کنیم بهشت ,احترام به حقوق هم دیگر صلع و صفا نه حق کسی تلف می شود, ندیدیم
24 دسامبر 2012, 00:19, توسط jiran
برادر اقای یما کابلی , مرسی از اعمار که دادی واقعا افتخار به مردم انگلیس که 50 % انسان های را دارد که به شهور فکری رسیده اند و فهمیده اند که دین یک باور نا مرعی است که صر ف توسط خیال انسان های خیال پرداز راه اندازی شده اند جز بزنس و مردم را عقب نهگداشتن چیز نیست و نخواهد بود از بی خردی مردم بیسواد سوی استفاده کردن و اخوند ها را که فکر میکنند از جانب خدا امده اند جز حرام خوری کثافت کاری بجه بازی عیاشی کار ندارند این که دز کشور مذکور قانون انسان های هم جنس گرا قانونی می شود حرف تازه نیست در کانادا 8 سال است این قانون به اجرا در امده در کشور های که احترام ازادی انسان ها داده شد ه و دیمکراسی وجود دارد و به انسان ها به خواست انها احترام قایل اند , این قانون به اجرا در امده است جای بحث نیست , به نظر انسان های بیسواد این قیامت به حساب می اید به صورت باید در کانادا , نیوزلند
24 دسامبر 2012, 04:13
"انگلستان که در سطح ملی و بین المللی داد از اراء مردم و دمکراسی میزند , دیده شود که به عقاید و باور های مذهی و دینی مردم از جمله اقلیت ها احترام خواهند گذاشت یا نه ؟ واز تائید و توشیع این قانون جنجال بر انگیز جلوگیری خواهند کرد یا خیر؟ !"
بیسواد، جلوگیری از تائید این قانون بر عکس ادعای شما را ثابت میکند، یعنی احترام نگزاشتن و زیر پا گزاشتن حقوق اقلیت بنام هم جنسگرایان! ازدواج یک قرار داد فردی است بین دو انسان! تآئید این قانون هیچگونه تآثیر بر زندگی اقلیت های مذهبی ندارد.
24 دسامبر 2012, 06:00, توسط .
او برادر به تو چی که همجنسگرایان غریضه انسانی شانرا با کی ارضا میکنند. از تو هم کسی نپریسده که در اتاق خوابت با کی میخوابی.
آیا ترس از احساسات همجنسگرائی در درون خودت داری و از همین خاطر مقابل آنهای که این ترس را ندارند و حقوق شهروندی شانرا طلب میکنند، اینقدر نفرت داری؟
24 دسامبر 2012, 08:26, توسط واقعیت
فعلا امکانات این وجود دارد که یک طفل مطابق میل انسان از لحاظ شکل دیزاین ودر خارج رحم مادر در لابراتوار به دنیا بیاید.از طرف دیگر روبوت ها نیز روز به روز تکامل نموده وشکل انسانی به خود میگیرند.در نهایت امر در اثر پیشرفت علم بیو میخانیک انسانهای نیمه بیولوژی و نیمه میخانیکی در فابزیکه ها تولید میگردند.دیگر تولد انسان از راه شهوت رانی از بین میرود.وخود شهوت نیز از بین میرود.انسان های با توانأی های بزرگ جسمی وعقلی تولید میشوند.واینکه کی باکی زندگی میکند یک امر شخصی است.همین هالا در اروپا سواحل بحری وجود دارد که همه مردها.زنان واطفال لخت مادر زاد شنا مینمایند بدون انکه احساس شهوت در وجود شان موجود باشد.
24 دسامبر 2012, 12:23, توسط یک انسان
مسایل و روابظ انسانی در یک اجتماع از هر شکل ان که باشد نیازمند مطالعه و برخورد علمی و تجربی را مینماید. برخورد های احساساتی و تنگنظرانه و دگم در مورد چنین مسایل نه تنها حلال مشکلات نیست بلکه بر مشکل باز هم میافزاید. در این زمینه یک خاطره یی از گذشته را خدمت تان عرض میدارم:
در اوان نوجوانی و جوانی از مخالفین سرسخت تماس جنسی بین همجنسان بودم. از همجنسگرایان به شدت بدم میامد و از انها متنفر بودم. مخصوصآ از کسانی که در این رابط موقف پسیف را داشتند. از ادم مفعول انقدر بدم میامد که او را پست تر از حیوان میدانستم و از دست دادن با او ابا میورزیدم و در یک ظرف همراه ادم مفعول غذا نمیخوردم.
البته در زمانی که مرا به خدمت سربازی بردند و من که بعد از ختم تحصیلات عالی به عسکری رفته بودم،خودم رابه غلط فهمیده ترو باتجربه تر از دیگران میدانستم. در بین ما نوجوانان هفده و هیجده ساله نیز زیاد بودند.که جلب و احضار و تلاشی انها را از مکاتب اورده بود. یکی از انها که عضو فامیل یکی از افسران عالیرتبه قرارگاه هم بود حرکات به شدت زنانه یی داشت. حتی رفتار و گفتار وکردارش. بعد تر خبر شدم که با یک تعداد سربازان رابطه جنسی هم دارد. من که به نظر خودم فهمیده تر و هوقی تر از دیگران بودم روزی به این جوان که به من سلام هم میداد و احترام هم مینمود با کبر و نخوت گفتم که ای ..... من خبر شده ام که تو رابطه جنسی با یک تعدادی داری و در این رابطه انها را مجبور هم ساخته ای که با تو رابط برقرار نمایند و و انها را حتی تهدید نموده ای که اگر با تو رابطه بر قرار ننمایند شکایت مینمایی که گویا انها میخواستند به تو تجاوز نمایند. ایا این حرفها راست است؟
با یک حرکت زنانه که زنانه تر از یک خانم بود با تکان دادن مخصوص سر که گویا مو های خود را عقب میزند در حالیکه میخندید با تمسخر به من گفت که بلی ، به تو چی؟ تو چکاره هستی؟ از این پاسخ موصوف چند دوست من و چند نفر هم تولی ما به شدت خندیدند و من ناراحت شدم. باز با کاکه گی گفتم که اگر اینکار را بخاطر پول میکنی من مصارف نقدی روزانه ترا به شمول مصارف سگرتت میپردازم به شرطی که تو دیگر اینکار را نکنی.
اینبار با تمسخر بیشتر و با چند حرکت جالب برایم گفت که:" کشاد ! من از خاطر پول نمیکنم .من برایت دوچند پول ترا میدهم به شرطی که دیگر این حرفها و نصیحت ها را به من نگویی"
اینبار همقطارانم چنان با صدای بلند خندیدند و او را حق به جانب دانستند که من از شدت خشم سرح شدم و میخواستم باسیلی و مشت برویش بکوبم ، اما یک دوست و برادر خوانده ام از بازویم گرفت و گفت خودت را بااینها برابر نکن.همرایشان به جنجال میمانی. من که از این گفتگو سخت شکست خورده بودم و غرورم پامال شده بود با ناراحتی توبه کشیدم که دیگر به کار این مردمان کاری نداشته باشم و عقل خودم را برای خودم نگهدارم.
با وجودانکه در انزمان باروانشناسی و ساختمان واناتومی انسان و فزیولوژی اعضا وغیره اشنایی داشتم ، اما سالهای بعد تر با مطالعات بیشتر دریافتم که انسانها از نگاه فعالیتهای غداوت جنسی و تمایلات جنسی که از این فعالیتها حاصل میشوند به هفت گروه مختلف تقسیم میگردند. هورمونهای تستسترون و پروژسترون و مقادیر ترشح شان و مقادیر حضور شان در خون استند که تمایلات جنسی ما را و یک عده یی کثیر واکنش های ما را به شمول قیافه ظاهری ما را تعین و مشخص میکنند. البته عوامل دیگر ی نیز در این بحث رول دارد که شرح همه در این جا ممکن نمیباشد.
انحرافات ژنتیکی که از اثر موتاسیونها در دی ان ا صورت گرفته میتواند در تعین فعالیت های فزیولوژیکی و مورفولوژیکی فرد میتواند اثر داشته باشد.البته در صورتی که این ژنها در مراحل بعدی در مرحله جنینی و بعد از ان بصورت بارز قرار بگیرد یعنی دومینانت باشد.
به همین ترتیب انسانهایی وجود دارند که از نگاه جسمی و شدت فعالیتهای هورمونی زنانه هستند اما مثل مردان دارای الت تناسلی مردانه میباشند و مقادیر هورمونهای تستسترون شان پاهینتر میباشد. و یا بر عکس ان انسانهایی با ظاهر مردانه میتواند دارای الت تناسلی مردانه انکشاف نیافته باشد . فراموش نباید کرد که فعالیت غدوات اندوکراین و در این بحث ترشحات غداوت جنسی حتی در انسانهای نورمال هم مردان و هم زنان در دوره های بعدی زندگی متغیر گردیده و میزان هورمنهای فوق الذکر در تناسب با همدیگر شان برهم میخورند که اینکار بالای تمایلات جنسی انسانها و مناسبات عاطفی شان اثرات فراوانی را میگذارد.
کوتاه کلام اینکه همجنس گرایی و همجنسگرایان از همان ابتدا با پیدایش انسانها موجود بود و تا ابد هم ادامه خواهد یافت. نه تنها انسانها همجنسگرا دارند بلکه این پدیده در بین حیوانات مخصوصا پستانداران که شامل کورداتا میگردند نیز به مشاهد رسیده است. مثلا بوزینه ها ، سگها وغیره.
حال اگر در یک جامعه، یک انسانی ادعا میکند که دارای تمایلات جنسی زنانه است و میخواهد مثل زنان با ایشان رفتار جنسی صورت بگیرد و یا ان انسان ( مرد) دیگر در رابطه جنسی با زنان بیعلاقه بوده و میخواهند با مردان به صورت اکتیف فعالیت جنسی داشته باشند ، چه ربطی به رضایت من و شما دارد؟
تعداد این نوع انسانها هم بسیار زیاد بوده و میخواهند با همدیگر خوش و ارام باشند.ضرر اینها به من و شما چیست؟
اگر الله یا گات یا بگوان و یا هر خدای دیگری که اینها را خلق نموده است و این خدا میخواست که مردان تنها با زنان مقاربت داشته باشند و به انها این امکانات جنسی را مشخص نموده است ، باید گروه افراد بیی سکس و یا شی مل وغیره را از نگاه ساختمان های کروموزومی و اناتومی و فزیولوژیکی قسمی به اصطلاح خلق مبنمود که انحرافات تمایلات و ارتباطات جنسی از انها صورت نمیگرفت. این افراد خود قربانی های فعالیت های غدوی و هورمونی شان هستند و بس. مناسبات جنسی در این گروه باید بالای سن قانونی و به صورت کاملا خوش به رضا باشد. چنانی که مناسبات جنسی بین یک هتروسکسیول میباشد.
با وجود موضوعات بالایی ، من خودم شخصآ به مسائیل جنسی به چشم یک امکانی میبینم که طبیعت انرا در دسترس موجودات زنده کثیرالحجروی و یا عالیتر قرار داده است تا به این وسیله بتواند ادامه نسل نماید. لذت ان هم مربوط به متمایل ساختن موجود زنده به مقاربت میباشد. فراموش نباید کرد که در طبیعت حیوانات دوجنسه مثل حلزونها که در یک جسم هم الت تناسلی مذکر و هم مونث را دارند نیز موجود است. و یا موجوداتی که به صورت گروهی زنده گی میکنند اما از نگاه جنسی فعال نمیباشند مثل زنبور عسل کارگر وغیره.
به نظرمن در انسانها تشکیل خانواده و تربیه مشترک فرزندان و سهمگیری مساویانه در تربیه و مسئولیت، رشد و انکشاف اطفال وظیفه هر دو انسان هم زن و هم مرد یعنی پدر و ماد میباشد. اما در این ضمن باید حقوق انسانهایی که دارای ساختمان های جنسی و هورمونی متفاوت از من و یا شما که گویا در جمله کتگوری هترو ها قرار گرفته ایم ، نباید فراموش شود.
همجنسگرایی و همجنسگرایان در اروپا و یا سایر نقاط جهان با بچه بازی و تجاوز جنسی بر یک کودک مظلوم و رقصاندن این طفل و پوشاندن لباس دخترانه و لذت بردن از اینکار که در بعضی مناطق کشور مابا تاسف رواج دارد فرق اساسی دارد. ان طفل در این معامله یک قربانی محسوب میگردد که توسط شخص جنایتکاری به این اعمال مجبور ساخته شده است. مرتکب اینکار باید قابل مجازات و تعقیب عدلی باشد. استفاده جنسی از یک کودک و یا طفلی که هنوز قادر به تعین و تشخیص حقوق خود و حدو ان نمیباشد جرم محسوب میگردد.
شما دوست گرامی خان صاحب! برای یکبار هم که شده یک تجربه ای را به سر برسانید و ببیند که قضیه از چه قرار میباشد. یکبار بطور تجربه با یک یا دو جفت همجنسگرا در کشوری که اقامت دارید تماس گرفته و در مورد مناسبات و اخلاق و شکل ظاهری این افراد یک پرس و پال کنید. به یقین کامل بار دیگر با وسعت نظر بیشتری قضاوت خواهید نمود. و در اینباره هم فکر کنید که مشکل یک شیمل را چگونه از نظر جنسی حل خواهید فرمود.
24 دسامبر 2012, 13:17, توسط سرزنده
برای ما افغانها مهم ترین مساله همی است که مردم زیر لحاف خود چه می کنند. او بیادر مسایل مهمتر در زندگی وجود داره. سیل کنین که در همین افغانستان ما چقدر هم جنس بازی وجود دارد. کاش همجنس بازی باشد. بچه بازی است. یعنی تجاوز به کودکان خوردسال.
در انگلیس حتی نخست وزیر هم به یک دختر و یا پسر زیر سن قانونی حتی اگه رضایت داشته باشد نمی تانه که سیکس کنه. زور گایی را خو بیخی سر جایش بان.
اما ده مملکت ما بچه هشت ساله را دوازده نفر مورد تجاوز قرار می دهند و بعد هم او را می کشند. زور کسی هم به اینها نمی رسد. دختر مردکه را اول مورد تجاوز قرار می دهند بعد می کشند.
ده مملکت ما دو رویی و ریا زیاد اس. زیادتر کسانی که بچه بازی و این کارها ره می کنن باز خوب نماز خوان و مومین هم استند.
انگلیس مرد و مردانه می اید رسمی می کنه. هر کس که همجنس باز است معلوم باشد و هر کس که نیست هم معلوم باشد و هیچ کس برای کس دیگر مزاحمت خلق نکند.
در افغانستان اما همگی زن دارند و اولاد دارند اما از صبح تا شام پشت بچه های مردم روان استند.
بری امی دوست نویسنده خود بگویم که بسیار لوده تشریف داری. در انگلیس ادم نشدی. در جهان فعلا از کوری چشمت یک ملیار لامذهب زندگی می کند.
یک ملیار لامذهب به اندازه ای تمام نفوس مسلمانان اس و این تعداد رو به زیاد اس چونکه طرفداران مذاهب مردار کدن. سر بریدن و تجاوز و خرگری و تندروی و انتحاری و تعصب و بی سوادی و ریش درازی و پشم بازی و زیر سن بازی و ...
ملاهای کاتولیک زیر سن های بیچاره را در گذشته مورد تجاوز قرار می دادند. این بدبخت این ملاها را پدر گفته مورد اعتماد قرار می دادند اما این پدران چشم شان را سرمه کده غار شان می کدن.
مولوی ها و ملاهای ما هم کدام حرامزادگی و کدام بی ناموسی را نکدن؟ از قتل عام در جنگ ها گرفته تا وطن فروشی تا زیر سن گایی تا مردم را خر نگاه کدن تا سالهای سال با مکتب و دانش و علم مخالفت کدن تا اله ای دست انگلیس و بیگانه شدن و تا انتحاری کدن و تا ای اس ای را سر زنای خود بالا کدن و ملت ما را بدبخت کدن و تا زیر لینگای سپاه ایران خوابیدن و .....
25 دسامبر 2012, 03:09, توسط خان
سلام .
با معذرت ازاینکه یکی دو روزی نبودم , مطالب دوستان را خواندم , کسانی مثل همیش از دید خود ابراز نظر و همه چیز را خلاصه به حق انتخاب و ازادی هم مسلکان شان کرده اند ..
هدف من این نبوده تا جلو همجنسگرایی انگلیس ها گرفته شود , هر کی خود داند و انتخابش .... ما کاره یی هم نیستیم .
ولی اگر که کسی میخواهد با هم جنس اش عقد قرار داد رسمی بکند , میتواند مثل گذشته در محاکم ازدواج بکند اما چرا پای اماکن را در مسایل شخصی شان دخیل میکنند به هر رو این هم چندان مورد دلچسپی نیست مسوولین اماکن دانند و کارشان , مهم اینکه مطالب ان در مکانب برای اطفال تدریس خواهد شد !!!!.
عرض کردم که در جمع این همه مساجد هشت تای ان مربوط به هموطنان ما و از ان جمله دو تا سه ان ظاهرا مربوط به طایفه اوغان است از این سه امور یکی ان بدست اوغانملتی های وردکی یست , این اوغانملتی های لامذهب مسجد را وسیله مسایل سیاسی شان قرار داده و رابط تنگاتنگی با حلقات حکومتی بر قرار و بخاطر خوشی دوستانشان در باره طرح قانون یادشده مثل چند تا اوغان های کابل پرس? موافقه شانرا ابراز کرده اند .
مثال : مطابق به قوانین انگلند سن ازدواج رسمی دختر و پسر هجده سال اما در ایرلند هفده سال بود جوانان از دیگر قسمت های انگلستان برای مدتی کوتا انجا میرفتند عروسی میکردند و واپس می امدند , این دموکراسی همجنسگرایان که با خواست های قندهار و اکثر اوغانها ها مطابقت دارد اگر که مورد قبول پارلمان قرار گیرد شاید سیل از همجنسبازان مسلمان , هندو ,سک, یهود , عیسوی .... اروپا کانادا .... حتی شاید از قندهار را عقب درب های اماکن مقدسه انگلستان سرازیر کار شبانه روزی ملا , اخوند , پندت ...... همین خواهد بود ...
کاش جناب عتیق شاهد کارتون انرا ترسیم بکنند . خان
25 دسامبر 2012, 08:34, توسط الف
دایه مهربان تر از مادر. خان صاحب غم ملا ها ره در کلیسا ها داره که از هجوم هم جنسگرایان برای ازدواج کار شان زیاد میشه. خوش باش که انگلیس به تو جای داد. بخیلی مقابل دیگران نه کن.