تروريسم عقده ای بر آمده از ضعف گفتمان مسلط در جهان اسلام
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
گفتمان مسلط در جهان اسلام، در مقایسه با گذشته یک گفتمان شنونده و تماشا کننده است. این گفتمان كه نشان دهنده هويت اسلامي می باشد، از دو ناحيه شديدا دچار آسيب و ضعف است؛ يكي ازنگاه فرهنگي كه آن را ميشود گفتمان پايه ناميد و ديگر از نگاه سياسي كه آن را مي توان گفتمان روبنايي خواند.
اسلامي كه از مكه ظهور كرد و روزي به گوشه گوشه اي دنيا نداي حق و عدالت و لا اله الله سر مي داد و مردم را به خير و نيكي دعوت مي كرد امروز با تروريسم، خشنوت، فرقه گرايي، افراط گرايي و فساد در دنياي غرب شناخته مي شود.
اسلامي كه با كتاب و پيامبر و فتوحات و دانشمندانش در نجات بشريت نقش آفريد امروز خودش راه نجات را گم كرده است.
بي توجهي مسلمانان به ارزش هاي پايه اسلامي و تمسك آنان به فرقه گرايي و از سوي ضعف دولت هاي اسلامي در مدیریت جهان اسلام باعث گرديده كه تروريسم به عنوان يك لكه اي سياه در تاريخ اسلام از ميان جامعه اسلامي سر بر آورد.
تروريسم يك عقده اي بر آمده از به حاشيه رفتن خير و خدا و خرد و تعقل و ايمان اسلامي و ضعف دولت هاي اسلامي در مديريت جهان اسلام و معرفي نشدن اين دين بر اساس نياز هاي جهان كنوني است.
در بخش گفتمان پايه، فرهنگ و تمدن اسلامي به جايي توليد امكانات مورد نياز مسلمانان، در مواردی زیادی عامل جدايي آنان از همديگر و ايجاد اختلاف ميان مسلمانان شده است. البته اين مسئله بستگي به گفتمان رونمايي و در مجموع رفتار سياسي دولت هاي اسلامي و جهت گيري هاي انفعالي آنان در رابطه به سياست هاي دولت هاي غربي دارد.
كشور هاي عربي به عنوان نقطه قوت دنياي اسلام، با غرب از آدرس يك تمدن و يك امت رابطه بر قرار نمي كنند بلكه از آدرس سود وفايده و كار هاي شخصي شان با غرب معامله مي كنند. من مخالف رابطه با غرب نيستم حتي بسيار هم موافقم ولي متاسفانه روابطي كه اكثر كشور هاي اسلامی با غرب دارد وزنه اي يك جانبه روابط آنان به سمت غرب سنگيني مي كند. قطر و عربستان به خاطر كسب مقام برادر بزرگتر اعراب هر كدام تلاش دارد كه اعتماد امريكا را زيادتر جلب كند، اما همين اندازه تلاشي كه براي كسب رضايت غرب در ميان حكام اسلامي صورت مي گيرد اگر در داخل كشور هاي اسلامي و بالاي امت اسلامي صورت گيرد هم دست آوردش بيشتر است و هم ارزشش زياد است.
باكمال تاسف همين وضعيت بود كه بن لادن و ايمن الظواهري و ملاعمر و ده ها مسلمان عقده اي ديگر كه اميدي از دولت هاي شان نداشتند بدون اندك تاملي دست به اقدام عملي زدند. اقدامي كه ضررآن بسيار زياد است نسبت به فايده اش.
اين اقدامات نسنجيده و عقده اي هم در داخل كشور هاي اسلامي فاجعه آفريد و هم در كشور هاي غربي و از طرفي موجب تخريب هويت اسلامي در سطح جهان گرديد.
به نظر من تروريسم كه يك عقده اي نسنجيده و بر آمده از تمدن اسلامي است در تاريخ اسلام يك مساله است كه هم فرهنگيان و دانشمندان و آخوند هاي اسلام را مورد سوال قرار مي دهد و هم امير و خليفه و ولي فقيه و حاكمان كشور هاي اسلامي را.
اين پديده بيانگر يك ضعف كلان در جهان اسلام و رفتار سياسي مسلمانان است و ايجاب مي كند كه در برابر آن با ديد مسئولانه و آگاهانه برخورد شود تا هم ارزش هاي برين و بنيادي اسلامي احيا گردد و هم هويت اسلامي از خطر نابودي حفظ گردد.
اما با تاسف بايد گفت شماري زيادي از دولت هاي اسلامي بي تعهد به جاي برخورد مسئولانه با اين پديده، با آن برخورد سياسي كردند و حتي از آن به عنوان يك وسيله به خاطر رسيدن به مقاصد شان استفاده كردند. يكي از اين كشور ها پاكستان است كه از تروريسم و تفكر تروريستي به عنوان يك وسيله براي باج گيري از غرب، رقابت با هندوستان و سلطه بر منطقه استفاده كرده است.
پاكستان با زمينه سازي براي فعاليت هاي مجاهدين در دهه اي شصت و هفتاد اعتماد غرب را نسبت به خودش كسب كرد سپس با استفاده از اين فرصت تلاش كرد كه با ايجاد پايگاه هاي محكمتري تحت همين عنوان ولي با هدف ديگري، از احساسات مسلمانان احساساتي و عقده اي و جوانان بي تجربه سوي استفاه كرده و پايه هاي قدرتش را در منطقه تقويت كند.
اين كشور كه از بن لادن و ملا عمر و هزاران شيخ افراطي ديگر به خاطر اهدافش تا جاي كه توانست استفاده كرد ولي در واپسين روز ها زماني كه از نگاه اقتصادي و سياسي از سوي امريكا تحت فشار قرار گرفت، براي كشتن بن لادن با غرب همكاري كرد.
من یک بار فیلم جریان کشتن بن لادن را دیدم، بر عقیده ای او و رفتار دولت اسلامی پاکستان در قبالش سخت افسوس خوردم چون کار هرود هدایت شده نبود، یکی برای عقده اش که باعث گرفتن جان هزاران نفر شده بود بالاخره خود نیز جان داد و دیگری که از جان و عقیده ای همه برای اهداف سیاسی و اقتصادی اش استفاده کرده است.
به هر حال، مساله تروریسم حالا برای غرب بعد از جریان سوسیالیسم یک پروژه است اما برای دولت های اسلامی یک مسئولیت دینی وا خلاقی است که مسلمانان باید وضعیت خود را درک کنند، مشکلات خود را رفع نمایند و دنیایی خود را بسازند، این مسئولیت دینی شان است. والسلام
پيام‌ها
16 آپریل 2013, 22:02
کشور های اسلامی و رهبران آن و رو حانیون در قسمت آنچه فعلاً در جهان اسلام میگذرد اصلاً هیچ صلاحیتی ندارند.این جنگ ها اصلا از جای دیگری رهبری میشود و در پشت آن منافع شخصی افراد،اشخاص،احزاب و دولت ها در نظر گرفته میشود.آنها فقط منافع خودرا در نظر دارند و تروریزم و تغیرات منطقه یی جهان اسلام یک بهانه است.آنها هیچ وقت در فکر تغیر جهان اسلام نه،بلکه ترساندن رهبران کشور های ثروتمند عربی و در نتیجه چور و چپاول دارایی های آنها هستند.
16 آپریل 2013, 22:11, توسط مجمر
صفوی صاحب سلام!
خدای دی همت او صبر درکړی چې لا نور یې هم ولیکې. ډیر ښکلی، له حقیقت نه ډک او د اصلی عواملو څیړنیز متن.
سرلوړی اووسی
18 آپریل 2013, 06:53, توسط باران
جفنگ حرف مفت نویس ، روضه رجز منقبت خوان صلوات گوی .
تو از طوبره ی باد آورده نفت ایران ،
شکمت پر باد است ، نفرین بر این دین و آیین تو .
پوست اندازی کن در تاریخ ، الهی خاک عالم بر سرت .
درین نصف شب من از کجای تاریخ برای تو قصه بگویم
که خواب از چشمت بپرد .
امشب خواب از چشم زرینه دخترم پرید .
بابه ، چرا ؟
زری این نوشته را در یک وبسایت خوانده :
در زندان زنانه .....
و ...
ای دختر ، نامش سکینه است ، در ناحیه دهم گرفتار شده .
پیش از نکاح ، با نامزادش زنا کرده و حمل گرفته است .
فعلا تا فیصله محکمه شریعه متبرکه در قید توقیف است .
اینکه در آینده سنگسار میشه ، نمیشه ، خدا میدانه .
نامه نگار :
او دختر !
تو چرا این کاره کردی ؟
دختر :
خودم هم نمی دانم ، یکباره عاشقش گشتم .
عاشق موی های زیبا ، قد بلندش .
از خودم رفتم ، مثل یخ آب شدم . نمی نداستم ...
و آنحضرت را ( ص ) هفده همسر بود و برای هریک حجره ی ساخته و نوبت هریک را رعایت می فرموده .
نوبت « حفصه » دختر عمر بود . و حفصه در خانه نبود
و « ماریه قبطیه » کنیزش از حضرت پذیرایی فرمود .
پذیرایی همان و بقیه قضایا .
که دفعتن حفصه در آمد خانه ، که ماریه از حجره ی آن حضرت برون آمد .
حفصه برآشفته گفت :
.فرصت نکردی تا بیایم ؟
در غیاب من ، تو در کنیز من در آمدی ؟
حضرت فرمود :
او نفسش را بدون مهر به من داد ، با کلام خدا چه می توان ؟
خواهش می کنم آزرده نشو عزیز ،
اگه نمی خواهی ، همین حالا طلاقش می دهم .
لیکن یادت باشد ، به کسی چیزی نگویی ، ها ...
دو سه روز بعد
حفصه به عایشه ، چیزی که نمی باید گفت .
علی الفور از خالق کاینات عالم ، ندا آمد :
ای زنان پیغمبر ، بر رسول خدا سخت نگیرید .
لاغیر ، ما از بهشت زنان زیباتر از شما به واسطه ی جبرییل بر او خواهیم فرستاد .
سوره نساء ، آیة 52
19 آپریل 2013, 18:39, توسط jiran
دوست خوب جناب باران دستت درد نکند که شجره محمد زن باره را یاد اورشدید , این کشور های اسلامی که باید از مجمد پیروی کند گر نه زنان که مورد تجاوز قرار می گیرد سنگسار شوند و اعدام شوند اما تجاوز کننده تبریه می گردد این قانون اسلام است و نویسنده محترم قانون اسلام را یاد آوری نموده و دین کشور افغانستان را تا گلو به منجلاب غرق نموده اگر کسی بخواهد ازاین منجلاب نجات یابد باید اعدام گردد مثل که اقای عبید زاکانی ( کسی که بیک خانوده مسلمان تولد می شود باید سر الت انرا ببرد زمانکه خارج شوند سر خودش را ببرد) .
موضوع دیگر که شما در مورد تورریزم اسلامی یاد اور شدید از زمان جنگ سرد بنیاد گذاشته است کشور های اسلامی صرف مصرف کننده انها هستند و بس. چون که شعور ادراک هم چنانی ندارندو همه خود فروخته هستند زود گول می خورند ساده استخدام می شوند, از انها سوی استفاده می شوند.
19 آپریل 2013, 19:52, توسط احمد
محمدسالم خان صفری! تو تنها مزخرفات اخند های شیعه را نشخوار می کنی . اسلام که از مکه ظهور کرد د رمدینه با کشتار، ترور و وحشت حاکم شد. به غارت و چپاول پرداخت و هیچ تمدنی به جز قتل و وحشت د ردنیا کاری نکرد. هر تروری که حالا انجام می شود از دل اسلام بر می خیزد و از قران و حدیث. مگر صفری تو نمیدانی که این اسلام متمدن تو هفصد یهود بنی قریضه را در برابر چشمان زنان شان مثل حیوانات سر برید و بعد زن های شان را به نام کنیز تقسیم کرد؟ این ترور و وحشت نبود؟ مگر نمیدانی که لشکریان اعراب وقتی به یورش بنام اسلام دست زدند هزاران زن را ا زسرزمین های فتح شده کنیز میگرفتند. مگر نمیدانی که اسلام متمدن تو استفاده جنسی از کنیزان را محدود به چهار نمب بلکه این به قوت آن مسلمان و عرب ارتباط دارد که با هزار کنیز همسبستر می شود یا با ده هزار. این اسلام تو است که از مکه به جهان سعادت و تمدن برد. مگر این علی چند کنیز داشت؟ مگر نمیدانی که آن امام حسن امام دوم شیعیان شب و روز در میان ران های دختران باکره سپری میکرد و هر روز یکی را طلاق میداد و دیگری را می گرفت. این چه تمدنی است؟ لعنت به تو و تمام آخند های کثیف و پلید ا زخمینی تا محسنی و تا هر سگ و خوک دیگر .
21 آپریل 2013, 01:33, توسط عزیزیاسین
جناب آقای صفری درود بر شما
من ضمن تأیید صد در صد نوشته های دوستان دانشمند و ارجمند ( باران ) و ( احمد ) و ( jiean ) از شما میخواهم تا لطفا یک بار هم که شده به تاریخ ننگین اسلام عزیزتان نیم نگاهی بیندازید البته با چشمان خودتان و نه از عقب این عینکهای سبز که در عکس شما دیده میشود . به نظرمن همین عینکهای سبز اسلامی باعث شده است تا شما همه امور را با مهر و نشان اسلام مشاهده نمایید من همین امشب پس ازیک وقفۀ نسبتا طویل به کابل پرس? برگشته و بخش دوم مقالۀ ( طالبان به امر خدا ورسول جنایت می آفرینند ) را جهت نشر به این سایت وزین میفرستم و از شما صمیمانه میخواهم تا هم همین بخش را و هم بخش نخست آنرا که قبلا در همین سایت به نشر رسیده است به دقت مطاله فرمایید و امید وارم بتوانم شما را به راه راست هدایت نمایم .لطفا پس از مطاله نظر خود را در ذیل آن بنگارید تا بعدا نیز در زمینه صحبتهایی داشته باشیم.
مؤفق باشید
عزیز یاسین
21 آپریل 2013, 05:50, توسط fetrat
به محترم/محترمه باران
هر حرف منشا دارد روایت بنام پذیرایی را از کجا اوردید یا اینکه سندش از کجاست، نفرمودید شاید شما هم مثل ما شیعیان بدون سند عادت دارید حتی به پیامبر تهمت ببندید و بگویید چنین گفته و چنان عمل کرده. همچنان ایه نازل شده بدان مناسبت نیست که شما از نظر زمانی انرا تنظیم نمودید. خوب این هم جهالت دیگر ما شیعیان است که زمان را پس و پیش مینماییم تا به .....
با احترام.