طالب نکتایی پوش اشرف غنی و معاونش؛ ملاهای جهادی، شورای صلح و قطع دالر
دو کارتون
دوشنبه
17 فبروری 2014
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
پيام‌ها
17 فبروری 2014, 04:17, توسط اسماعیل مرادی
بنده پیام کوتاهی ذیل مصاحبهای عزیز رویش با جمهوری سکوت در جمهوری سکوت گذاشته بودم و مردم هزاره را از رای به اشرف غنی احمدزی برحذر داشته بودم. اما مدیریت سایت پیام را منتشر نکرد. پیش از آنکه تبصرهای کوتاهی ضم هشدار خود در جمهوری سکوت برای مردم هزاره در اینجا بگذارم، پیام خود را بار دیگر با اندک تفاوت اینجا نیز می آورم:
مردم هزاره: هوشیار باشید که تیم اشرف غنی احمدزی تیم آی اس آی است، تیمی که یکی از رایزنان آن آقای رویش است و عضو برجستهای دیگرش اسماعیل یون. رای دادن به اشرف غنی بازی کردن با حیات و با آیندهای هزاره هاست. به قدرت رساندن اشرف غنی قانونی ساختن استبداد امیر عبدالرحمان است و معتبر ساختن اسناد جعلیی و استبدادیِ کوچی. از آنجهت نباید با رای خود به کوچیگری رسمیت ببخشیم. مغز متفکر این تیم اسماعیل یون است، پشتونی راسستی که برای هیچ یک از اقوام ساکن کشور هویت و حق شهروندی قایل نیست. برای اجتناب از این تیم سخنان مزاری را بیاد بیاورید که دست رد بر سینهای آی اس آی زده بود. بیدار و آگاه باشید که روشنفکران هزاره یا خام اند یا خاین!
با اندک تفاوت در ساختار جملات، پیام بنده به هزاره ها در بردارندهای پاراگراف بالا بود. امروزه همه میدانیم که آی اس آی چون سرطان در تار و پود جامعهای افغانی و اقوام و ملیت های ساکن افغانستان نفوذ کرده است. هدف اصلی سرطان پاکستانی از کار انداختن افغانستان بعنوان یک کشوری دارای مدیریت مستقل است. آی اس آی میخواهد از هر راه ممکن به هدفش برشد؛ چه با استفاده از طالبان، چه با به قدرت رساندن چهرههای ریاکار و راسستی چون اشرف غنی و چه حتا بخدمت گرفتن روشنفکری چون عزیز رویش. چگونه انگیزهای باعث شده باشد که اشرف غنی به لیسهای معرفت رفته باشد د و زانو در زانوی طفل هزاره بنشیند، از او دلجویی کند و به شعار ها و گفته های آنان با حوصله مندی گوش دهد و به آنها وعدههای میان خالی بدهد و دروغ ببافد. باید پای آی اس آی را به مکتب معرفت از حاجی کمپ پاکستان سراغ بگیریم. اکنون برای به رسیدن به آمالش که همانا بازگردانیِ افغانستان به سالهای 96 تا 2001 است، دست از آستین اشرف غنی بیرون داده است و از زبان آقای رویش حرف میزند. هزاره ها باید نیش این گژدم جراره را بر تن زخم خوردهای شان تجربه نکنند. اشرف غنی راسست است، اشرف غنی کوچی است و کوچی = طالب است و طالب نه تنها دشمن هزاره است که دشمن انسانیت نیز است،
باید به هوش باشیم.
https://www.youtube.com/watch?...
17 فبروری 2014, 04:58, توسط دوکتور نصیر احمد سخی زاده ... عزنی
حرفهای اقای اسماعیل مرادی کاملا درست است اما کمی وارخطا به نظر میرسد / برادر عزیز اشرف غنی میداند که معاون او سرور دانش طرفدار کمی از مردم هزاره را به دنبال خود دارد لهذا فی الحال روی خوش به اقای محمدی و عزیز رویش نشان میدهد و وقتی که پیروز شد باز توسط اسماعیل یون کار رویش و محمدی را تمام میکند و عذر موجهه هم دارد چون ادعا میکند که دوستان و طرفدارانم بین خود درگیری دارند کسانی که اشرف غنی را از قدیم میشناسند همین موضوع را پیشگویی میکنند / دیگر اینکه عزیز رویش نفر ای اس ای نیست و نه با انها در تماس است باید مبالغه نکنیم بلکه درست مسایل را بررسی کنیم رویش درمانده است ودر اوج بیجاره گی فکری قرار دارد و وقتی که شخصی مثال اسماعیل یون برای اشرف غنی سینه پاره میکند و همه کاره امور او هست و به تمام اقلیت ها توهین کرد نفس قرار گرفتن محمدی و رویش در کنار اشرف غنی پشت کردن به تمام هزاره ها تلقی میشود و در قاموس جامعه شناسی به این میگویند که درمانده گی و بیچاره گی و دریوزه گی اجتماعی و سیاسی/ در کتاب منشر شده اسماعیل یون به نام دوهمه سقاوی بخوانید امده است که هزاره ها باید پراگنده ساخته شوند و...... متاسفانه نه تنها رویش بلکه رویش های دیگر هم چون نقش اول و تعین کننده بازی نمیتوانند لهذا چوب سوخت بازی های استعماری میشوند و باعث رسوایی خود و سرافگنده گی قوم میشوند / در مورد جمهوری سکوت باید گفت که حرامزاده های سیاسی و لومپن های لواط کار همه کاره ان سایت هستن و لهذا امیدی به ازادی بیان از ان ها نیست ...
17 فبروری 2014, 05:21, توسط مهدوی
اشرف غنی خر ایا نمیداند که حتی شاگردان لیسه معرفت هم رای خود را بخاطر عزیز رویش به او نمیدهند . معلم عزیز در بین ما هزاره ها طرفدار ندارد رای ما برای استاد محقق میباشد و داکتر عبدالله حتما پیروز است اگر معلم عزیز از چلبازی کار بگیرد برای رای مردم به طرفداری اشرف غنی ما سرش را به کونش میکنیم او حرامزاده مردار حق ندارد که مردم هزاره را بسوی کوچی زاده ببرد . مردم ما همه معلم عزیز را میشناسند و لکه ننگ پدر معلم عزیز که به یگ دختر نوجوان در لیسه معرفت تجاوز جنسی کرده بود و دهها مورد دیگر از جنایات خود و فامیلش را عیان میکنیم
17 فبروری 2014, 06:23, توسط احسان اکبری / یونان
در جریان حمله کوچی ها به بهسود بعضی از مطبوعات افشا کردند که اقای حشمت غنی برادر اشرف غنی توسط قومندان کوچی از جلال اباد به بهسود لشکر و اسلحه میفرستاد تا هزاره ها را قتل عام کنند برادر اشرف غنی به دستور چه کسی این کار را میکرد ؟ او اسلحه و پول از کجا بدست اورده بود ؟ ایا عزیز رویش وجدان دارد ؟ او بچه مردار او مفعول مشهور اگر وجدان داری حداقل در همبستگی با شهدای مظلوم هزاره بهسودی پای دشمنان هزاره را به دشت برچی نکشان. خودت مهم نیست که به چه کسی رای میدهی او اولاد سگ اما مردم هزاره را تحریک نکن که به قاتلین مردم بهسود رای بدهند ...
17 فبروری 2014, 06:49, توسط حسن نظری/ ایالات متحده . واشنگتن
در جلسه شخصی دوستانه که پریشب چند نفر از افغانها و خارجیها داشتیم صحبت بالای انتخابات افغانستان و موضع رهبران هزاره در قبال ان بمیان امد همگی از موضع منفعلانه سیاسی رهبران هزاره انتقاد میکردن و فقط امید به جناب داکتر صاحب بشر دوست داشتن / محقق که چند سال قبل در پیام تهدید امیزی به داکتر عبدالله اورا از بانیان حادثه افشار قلمداد کرده بود حالا در خدمت او قرار گرفته و خلیلی هم چاپلوسی اشرف غنی پشتون را که در کشتار هزاره های بهسود دست داشت شروع کرده و جالب اینکه اسماعیل یون مسوول تلویزیون زوندون که اصلا مخالف سرسخت هزاره ها است در کنار اشرف غنی حضور دارد.... دوستان خارجی ما تاکید داشتند که هزاره ها سخت در معرض پاشیده گی قرار گرفته اند و خطر طالبان و حکمتیار در 2015 باز انها را تعقیب میکند /
17 فبروری 2014, 11:27, توسط Fahim Shujah
با عرض ادب به همه !
من فقط یک سوال دارم از اقوام ستم دیده و تحت استعمار خرزی ها در طول تاریخ ، آیا انعده برادران که ارزو دارن به اشرف غنی کوچی رای بدهند آینده خود را فکر کردند و یا صرف بخاطر دالر که به جیب یک تعداد بسیار محدود بزرگان شان می افتد فکر کردن. واضیح تلویزیون اشرف غنی کوچی (زوندون) که به ظاهر نزد اسراءیلیون می باشد اعلام می کند که این سرزمین پشتون ها است و دیگر اقوام از این سرزمین نیستند دیگر چه آرزو داشته می توانید از انها؟
فقط یک سوال کفایت میکند اینکه (در طول تاریخ ما هزاره ها چرا مظلوم قرار گرفتم؟)
با احترام
17 فبروری 2014, 11:57, توسط حسین بخش
کدام فرقی از نگاه اخلاق و طرز فکر بین اسماعیل یون و عزیز رویش دیده نمیشود هر دو مثل مگس دنبال شیرینی هستند هر دو باعث کون گشادی خود و توهین قوم خود میگردند .... هر دو طعم تلخ حقارت را چشیده اند و بین قوم خود منزوی هستن اما اسماعیل یون یگ برتری دارد و ان اینکه اشرف غنی را به تخت پادشاهی میرساند اما عزیز رویش برای کامیابی قاتل مردم بهسود کون پاره گی میکند.... لعنت بتو خبیث مردارمعلم عزیز کثیف
17 فبروری 2014, 14:45
همزمان با فرا رسیدن انتخابات، هر روز بیشتر از پیش، بر شمار القاب اشرفغنی احمدزی، نامزد ریاست جمهوری کشور، افزوده میشود. تا دیروز اگر هواداران وی، او را «دومین متفکر جهان» می‌خواندند، اکنون لقب «سپهسالار فکری و سیاسی» را نیز از سوی خانم زهرا نادری، دختر سیدمنصورنادری دریافت کرده است. القاب احمدزی اسباب نگرانی‌ام را فراهم نموده است. ترسم از این نیست که نکند رؤیای افلاطون، جامة واقعیت بپوشد و «فیلسوفی»، «شاه» شود. پیر خرد یونان، افلاطون بزرگ، می‌گفت: «فلاسفه، می‌باید شاه شوند». بل نگرانی‌ام از جایی است که القاب کاذب، گاهی هاله اسرارآمیزی بر گرد افراد و اشخاص می‌کشد و آنها را به یک موجود نیمه‌مقدس و نقدناپذیر مبدل می‌سازد و از این طریق، زمینه را برای به قدرت‌رسیدن افراد و اشخاص توتالیتر و مستبد فراهم میکند و آزادی‌های فردی را دفن می‌نماید.
اسطوره‌سازی و القاب‌تراشی، یکی از ویژگی‌های جنبش‌های توتالیتر است. جنبش‌های توتالیتر برای آنکه وفاداری بی‌چون و چرایِ اعضایش را به «رهبر» جلب کنند و اراده وی را در جایی برتر و بالاتر از قانون بنشانند، القاب و اوصاف بزرگی را به رهبران شان انتساب می‌دهند. تجربه تلخ سقوط آلمان در دام جنبش نازی، باید آویزه گوش‌مان باشد. هیتلر، کسی که با ادعاهای بلندپروازانه و برتری‌جویانه خود، جهان را به سوی دومین جنگ جهانی سوق داد، به لقب «رهبر» یا «پیشوا» نیز مفتخر شده بود. او تحت تأثیر این القاب، تا جایی خود را متمایز از دیگران می‌پنداشت که دست به پیشگویی پیامبرانه می‌زد و حرفِ خود را حجت قاطع می‌دانست.
هیتلر، باری اخطارگونه به مجلس نمایندگان آلمان گفته بود: «من امروز می‌خواهم بار دیگر به یک پیشگویی مبادرت ورزم: در صورتی که سرمایه‌داران یهودی ... بار دیگر مردم را به یک جنگ جهانی بکشانند، این‌بار، پیامدِ آن، انهدام نژاد یهود در اروپا خواهد بود».
من از القاب، خیلی می‌ترسم. چون القاب، باعث میشود که رهبران، خود را «سوژه» فکر کنند و دیگران را «ابژه». من از اشرفغنی احمدزی نمی‌ترسم، اما از این القابش می‌ترسم. چون این القاب باعث میشود که او دچار توهم رسیدن به قدرت خیالی، خود را «عقلِ کل» بپندارد و مشکلاتی خلق کند. رفتار اشرفغنی احمدزی با دیگران، حتی پیش از آنکه این القاب را کمایی کند، متکبرانه و از سر غرور و خودبرتربینی بود.
خلیل رومان، همکار او در شورای وزیران، در مورد طرز برخورد اشرفغنی با همکارانش در جلسة کابینه می‌گوید: « بر موفقیت‌های خود مغرور می‌بود. خنده‌ی قهقهه را حتی در جلسات کابینه دریغ نمی‌کرد، بدون آنکه دیگران او را همراهی میکردند. پرخاشگری و یکدندگی تا سرحد جنگ و جدال، خصلت او بود. در هنگام سبک وسنگین کردن و توزیع تخصیص‌های کمک یک میلیارد دالری امریکا؛ درحالی که خلیل زاد و بعضی امریکایی‌های دیگر نیز حضور داشتند؛ بر معین وزارت آب و برق و مخصوصاً معین وزارت معارف چنان تاخت که از استعمال سخنان رکیک با صدای بلند تا سرحد چیغ زدن نیز اجتناب نکرد. بعدها معین معارف در جلسه‌ی کابینه تقاضای معذرت خواهی از او کرد و تهدید به استعفا نمود. باری گل آقا شیرزوی در پی برخوردهای لفظی بر سرعدم اجرای تخصیص او را تهدید کرد وکار با پادرمیانی کرزی خاتمه یافت.»
وقتی برخورد اشرفغنی احمدزی با همکارانش، پیش از دریافت این القاب، چنین بوده باشد، پس از دریافت آن، حتماً مغرورانه‌تر خواهد بود. درست به همین دلیل است که من مخالف القاب‌تراشی هستم. ورنه، هر قدر دانشمند در این سرزمین، بیشتر باشد، بهتر است. من از روزی می‌ترسم که اشرفغنی، با وهم خیالی قدرت، حرف هیچ کسی را هم نشنود و مانند کرها تنها به سخن خود اهمیت بدهد و پس از انتخابات، فکر آشوبگری به مخیّله اش خطور نماید...
عبدالشهید ثاقب- خبرگزاری جمهور
17 فبروری 2014, 15:38, توسط اسماعیل مرادی
کامنت گذاران گرامی:
برای بیان نظرات مان نباید عفت کلام را فراموش کنیم. ابراز مخالفت یک امر بدیهی و منطقی است، اما شناعت نویسی بی منطقی است. من با موضعگیریهای عزیز رویش مخالفم، اما نمیخواهم ابراز مخالفت خود را در قالب دشنام و کلماتی که منافی عفت انسانی باشد ابراز نمایم. وقتی در صفحۀ مجازی می نویسیم، معنی اش اینست که اگر قرار باشد همان صفحه یک ملیارد بیننده داشته باشد، به همان تعداد نفر کلمات و جملات ما را میخوانند. جملات ما معرف شخصیت ما است، از آنرو خوانندگان پیش از آنکه به مضمون ما توجه کنند، به کلماتی که مضمون ما از آن تشکیل شده توجه میکنند. همان میشود که خواننده از مضامین غیراخلاقی و منافی عفت انسانی پرهیز میکند و چه بسا که در ذهن او خوار و بی مایه نیز تلقی شویم. بیایید عادت کنیم که در مقابله با دشمنان مان هم عفت زبان را حفظ کنیم. کلمات ما معرف شخصیت ما استند. برای ابراز نارضایتی های مان واژگانی رسانایی هستند که میتوانند مبیین مفهوم مورد نظر ما باشند، اما دشنام و بد زبانی نه.
تشکر از توجه تان - اسماعیل مرادی
17 فبروری 2014, 16:30, توسط Mohd Ehsan
جای تعجب نیست که دختر سید منصور نادری یک انسان راسیست و گماشته معلوم الحال امریکا و آی اس آی پاکستانرا "قافله سالار فکری وسیاسی " بخواند و به هزاره های بیسواد و نا آگاه اسماعیلی مریدان پدر جنایکار و جنگ سالار ش زگنال دهد که گوسفند وار به این کوچی متعصب رای دهند. سید منصور که در تمام عمرش نوکر قدرت مندان و متجاوزین بوده است از کاندیداتوری کرزی دردور دوم ریاست جمهوری اش حمایت بیدریغ کرد و به هردرو دروازه مردم خودش ودیگران رفت و اورا یگانه لیدر دلسوز و خدمت گذار ملت ومردمش معرفی نمود و حتا اورا به دره کیان دعوت نمود و به گله گوسفندان خود امر فرمود تا در مقابل کرزی خان رژه روند وکثرت گله اش را به مشاده بگیرد. ولی وقتی کرزی خان طالب به مسند ریاست جمهوری تکیه زد به سید منصور اصلاً اعتناهی نکرد وبه خواست های مکرر او که به پسر معتاد، فاسق وفاسدش قومانی امنیه ولایت بغلان را ارزانی دارد، توجهی نکرد. این بار نیز احمد زی کوچی مانند اربابش کرزی ولایت بغلان را به پسر معیوب و هرزه اش و به دخترش چوکی بلندتری را وعده داه است. دیده شود که گله رمه اش کمی شعور پیداکرده و به مقام والای انسانیت تشرف پیداکرده و یا اینکه در همان منزلت گله مانندی ثابت مانده اندو گفته های دختر "پیر" فاسد و فاسقش راآویزه گوش ساخته و از " قافله سالار فکری وسیاسی " دختر پیرش پیروی می کنند .
17 فبروری 2014, 17:16
دوستان عزیز سیاست را یکی از شما بلد نیستد ؟ این یک بازی بیش نیست و جناب اشرف غنی که اجنت 10 جانبه تشریف دارند باید از هر 10 جانب را در نظر داشته باشد او میدانند که در افغانستان آرای اکثر پشتون ها را دارند اما اینجا می ماند متباقی از اقوام افغانستان که در اقلیت تشریف دارند که انها عبارت از فارسی زبانان ، ازبک ها ، هزاره ها ، و دیگر جزعی از افوام ملییت های دگیر ، یکی ازدوستان که در افغانستان تشریف دارند ایشون گفته است که از قوم اسمایلیه های افغانستان خواسته شده است که باید حتمن به اقای اشرف غنی رهی بدهند و انها چون که در افغانستان همه تحت فرمان و زیر سلطه تشریف دارند باید عملی نمایند و از ملیت هزاره های محقق و که حال در افغنستان از یک هزاره چندین هزاره از یک فارسی زبان چندین فارسی زبان بوجود امده که از برکت قدرت دزدان و قاتــــلین زمان مجاهدین بود .
17 فبروری 2014, 19:29
آقای اشرف غنی احمدزی برای آیندهء افغانستان بسیار خطر ناک است. او منتظر این است ، که یک بار به کرسیی ریاست جمهوری برسد. تا تمام مواد ۱۳ گانهء کتاب دویمه سقوی را که شاگرد وفادارش اسماعیل یون نوشته وپیشنهاد نموده ومنتظر عملی شدنش است به منصه اجرا قرار دهد. یکی از ۱۳ مادهء پیشنهاد شده در کتاب دویمه سقوی تخلیه مناطق مرکزی از هزاره ها و انتقال آن ها به مناطق جنوب وجاگزین ساختن مردمان جنوب در مناطق مرکزی و هزاره نشین است، که آن راجناب اشرف غنی احمدزی، عملی خواهد ساخت. مادهء دیگری که اسماعیل یون درین کتاب پیشنهاد نموده ، تحمیل هویت قوم افغان یعنی پشتون بالای سایر اقوام است. وی برای طرفداران خود چنین توصیه نموده است. برای اینکه قدرت همیشه به دست پشتون ها باشد ، هرچه می توانید افغان وافغانیت را در بین مردم تشویق وترویج نمایید. اشرف غنی احمدزی برای تطبیق این ماده ، در مناظره که چند روز پیش داشت ، اعلام نمود که باید همه هویت های خورد ریزه اقوام در هویت بزرگ افغان منحل گردد. یعنی اقوام غیر پشتون باید مسخ هویت شوند وهویت قوم افغان یعنی پشتون را بپذیرند. اگر اشرف غنی ریس جمهور شود، مواد ۱۳ گانهء کتاب دویمه سقوی را قدم به قدم تطبیق می نماید.
18 فبروری 2014, 08:12, توسط سعادت
یگ جوان غیرتی هزاره پیدا شود و در پل خشک عزیز رویش را ترور کند قبل از انیکه او توسط اشرف غنی و اسماعیل یون مردم ما را از داخل دچار نفاق و اختلاف نماید باید هر چه زودتر کار این معلم ضد قوم را یگطرفه کنیم
18 فبروری 2014, 08:46
د ماتې لومړی زنګ او د ځانمرګو رول/ هميم جلالزی
په افغانستان کې د شاعر او سياستوال توپير نشته. دواړه د ژوند چارې په عاطفه پر مخ بيايي. دواړه په يوه خبره احساساتي شي او پر بله خبره يې د احساساتو پر اور يخې اوبه تويې شي. پخوا بيا ښه و د سياستوال او شاعر ترمنځ يوه سره کرښه وه، هغه دا چې شاعر د خپلو خبرو مسول نه بلل کېده ځکه چې شعر ته څوک په جدي سترګه نه ګوري او سياستوال يې مسوول و، خو اوس دواړه بری الذمه دي.
زموږ د تېرې لسيزې د شاعرۍ يوه لويه برخه د القاعده د مشر اسامه بن لادن ستاينې او مرثيې دي خو چا شاعر ته و نه ويل چې وروره اسامه د افغانانو مجرم دی ته ولې يوه مجرم ته مرثيې وايې. انګريزانو له دغه ډول شاعري څخه يو کتاب هم چاپ کړی دی. اوس همدغه کيسه سياست ته هم ننوتلې ده. د سولې د شورا وياند اسامه ته ((شهيد)) وايي، عينا هغه ټکی چې شاعرانو ورته کارولی دی خو د مسووليت احساس نه کوي.
د ځوان کول يوه لويه برخه مو باورې شوې چې د افغانستان سياست د مردارو اوبو ډنډ دی چې ور ولوېدې پاک پکې نه پاتې کېږې ځکه دلته د سياست پولې معلومې نه دي. ملامت هم نه دي. په سياست کې څه روان دي؟ څوک ځانمرګي کوي، څوک يې پېر و پلور کوي او څوک بيا د ځانمرګو له سوداګرو مرسته غواړي. دلته سياست د معاملو ګډوله ده او معاملې بيا د فردي ارزښتونو پر بنسټ کېږي. دلته بايد په يوه لاس سياست وکړې او پر بل ځانمرګي بريدونه. يوه اونۍ مخکې د کابل په احمدشاه بابا مېنه کې د ځانمرګي بريد مسووليت هم د حکمتيار ډلې پر غاړه واخيست او اوس يې په ولسمشريزو ټاکنو کې خپل نوماند هم درولی دی.
ما حزب اسلامي ويناپاڼه ولوسته، دا ټکي يې راته د مکث وړ وبرېښېدل: ((د قطب الدين هلال، اشرف غني احمدزي او عبدالله عبدالله د ليكونو او هيئتو له لارې د حزب اسلامي له مشر د حمايت غوښتنې وكړې، هغوى ته د حزب اساسي شرائط وړاندې شول، له هلال پرته نورو له دې شرائطو سره د توافق جرأت ونه كړ، د حزب اسلامي اجرائيه دې وضعيت ته په پام سره دا غوره وگڼله چې د هلال حمايت وشي. )) مانا دا چې دلته د ځانمرګو بريدونو معامله نه د سياستوالو اخلاقي ستونزه بلل کېږي او نه يې اخلاقي بريدونه تعينوي. دلته واک ته رسېده لا هم د نوييمې لسيزې په څېر مهم ښکاري او کټ پر هماغو لارو بايد ولاړ شي. له يوه پردي هېواد څخه افغانستان ته د ځانمرګو او سياستوالو دواړو راتګ شونی دی. يو دې له خلکو رايې وغواړي او بل دې ژوند ترې واخلي.
تکرارېدونکی برخليک
حکمتيار غالباً په اسلام اباد کې ناست دی او پښتو ياګانې (ی) او يا د ښځو پر ضد د تاوتريخوالي قانون نقدوي. وياند يې پر پاکستانۍ شمېره له رسنيو سره خبرې کوي او زامن يې په پاکستان کې ا زاد ژوند کوي او په خواله رسنيو کې يې د پلار پيغامونه خپروي. خو د هېڅ شي د مسووليت پل يې تر دروازې ورنغی. نوی دريځ يې ښيي چې د ټاکنو د نوماند قطب الدين هلال ملاتړ کوي موږ ټول ننګولي يو په تېره هغه کسان چې د افغانستان پر خپلواکي او د اوسني نظام پر مشروعيت باور لري. خو دغه ملاتړ يې ځينې نورې دوازې هم ماتې کړې. عبدالله عبدالله يې لومړی قرباني دی. عبدالله له لويه سره هم ستونزې درلودې خو اوس نور هم حالت د اندېښنې وړ دی.
زه چې عبدالله عبدالله پېژنم يو متناقض شخصيت دی. کله چې خبرې کوي لويه مجبوري يې دا وي چې ځان پوخ سياستوال وښيي خو لويه کمزوري يې دا وي چې دا غير طبعي هڅه پټولای نه شي. زما نه يادېږي چې عبدالله دې کومه داسې پرېکړه کړې وي چې ده ته يې ګټه کړې وي او کټ مټ حکمتيار هم همداسې دی. له دې څخه ښکاري چې پر دوی راټول کسان هم يا ورته کمزوری فکر لري او يا يې دوی خبره نه مني. د حکمتيار په اړه راته معلومه شوې چې د هېچا خبره نه مني خو د عبدالله ددې کمزوري په اړه هم اوس يقيني شوم.
سږ کال چې عبدالله له د ارغنديوال له حزب اسلامي سره ايتلاف کاوه خپل يو شمېر ملګري يې هم خپه کړل او ارغنديوال ته يې هم زيان ورساوه. عبدالله فکر کاوه چې د انجنير محمد خان له راتګ سره به د حزب اسلامي رايې راټولې کړي خو د حکمتيار وروستي اعلان هر څه سرچپه کړل.
عبدالله اوس رښتيا هم له ننګونې سره مخامخ دی. د بلخ والي عطامحمد نور اوس هغه خبرې نه کوي چې؛ ((ولې موږ تل دويم يو اول ولې نه يو؟)) ښاغلی نور اوس پوه شوی دی چې عبدالله يې نه شي ګټلی او ممکن په نژدې راتلونکي کې د ځان د خوندي کولو لپاره داسې يوې ډلې سره جوړجاړی وکړي چې د ده له انده بريالی کېږي.
د محقق رايې هم له ستونزو ډکې دي. په څلورو مطرحو ډلو کې هزاره توکمي د مرستيالانو په توګه ټاکل شوي دي. خو د هزاره ګانو دود داسې دی چې زياتې رايې احتمالي بريالي ټيم ته ورکوي له همدې کبله محقق نه شي کولای چې عبدالله ته رايې راټولې کړي.
له عبدالله څخه د حکمتيار نه ملاتړ دا روښانه کړه چې عبدالله نور د ټاکنو د معادلې برخه نه شي کېدای خو له کوم بل ټيم څخه ملاتړ يې لا هم بې اغېزې نه دی. که عبدالله ودرېږي ممکن خپل پلويان يې هم رايه ور نه کړي خو له چا سره ملګری شي ممکن له لاسه وتلې رايې راوګرځوي او د ملګري کانديد په ګټه يې وکاروي. خو له بل نوماند سره د عبدالله تګ خورا ستونزمن دی. عبدالله د تېر ځل ولسمشريزو ټاکنو ترخه تجربه لري چې له دويم پړاو ټاکنو څخه انصراف ورته څومره ګران پرېووت.
هغه امتيازات چې د يوه قوي نوماند په څېر يې له ولسمشر کرزي څخه تر لاسه کولای شول، ټول يې هغه مهال له لاسه ورکړل چې له ميدانه ووت. دی پوهېږي چې هېڅ بې هېڅ ميدان خالي کول يوازې د نورو پر ژرنده اوبه ور وستل دي.
20 فبروری 2014, 14:47, توسط خالق بهسودی
عزیز رویش یک فروخته شده بیش نیست/ سه سال قبل همین آقای رویش در میز مدور یکی از تلویزیونها با حشمت غنی احمدزی رییس شورای کوچیها- برادر اشرفغنی کوچی درمورد مسله کوچی و مشکلات مردم هزاره از درک کوچیگری بخصوص مسله بهسود ودایمیرداد مصروف جروبحث بود و تمامی عقده های کوچیگری اشرفغنی و حشمت غنی را درمقابل ما مردم ستمدیده هزاره از درک این کوچیها میداند- ولی هزار افسوس که این فروخته شده ها -با پول گرفتن و امر سازمانهای استخباراتی کشورهای بیرونی -همه چیز را نادیده گرفته به صف دشمن داخل شده و علیه مردم خود شمشیرمیکشند.
انشالله هیچ هزاره ای به کوچی و طالب رای نخواهد داد.
20 فبروری 2014, 14:54, توسط فراهی
من سه شب قبل در مراسم گرد همایی یکعده مردم در شهرجلال آباد که مربوط طرفداران اشرفغنی میشد- جنرال واحد طاقت که تمامی غیر پشتونها را حرامزاده خطاب نموده بود/ دیدم- و طرفداری این چنین یکفرد بی شعور و بی خاصیت از اشرفغنی کوچی نشانگر عمق ضدیت اشرفغنی وتیمش در مقابل غیرپشتونها را نشان میدهد- بنابرین هرغیر پشتونیکه به غنی کوچی رای میدهد- فقد حرامزاده بیش نیست- چون این شعار حرامی گفتن از دهن کثیف یکی از طرفداران اشرفغنی کوچی در حضور تمامی مردم از یکی از تلویزیونها بیرون شده و هیچکس ازین حرف بیخبر نیست.
20 فبروری 2014, 18:15
اسماعیل یون ، جنرال طاقت ، افغانمل و امثال این ها که علناَبر ضد اقوام غیر پشتون هستند ، در محور اشرف غنی احمد زی جمع شده اند. آن ها همه از آقای اشرف غنی احمد زی دستور میگیرند. دوستم اشتباهء بزرگی تاریخی را انجام داد. مردم شریف ازبیک باید استقلال داشته باشند، به کسی رای بدهند که دل شان می خواهد نه به حرف تیکه داران قومی که رای مردم خودرا بخاطر اهداف شخصی خود به کاندیدان می فروشند. اگر آقای اشرف غنی احمدزی شخص متعصب نه می بود. اسماعیل یون وجنرال طاقت که علناَ ضد منافع ملی افغانستان هستند در تیم وی جایی نه می داشتند. کسانیکه که به آقای اشرف غنی رای می دهند ، در حقیقت به اسماعیل یون ، جنرال طاقت وغیره متعصبین رای داده اند، زیرا این ها افراد کلیدی وتصمیم گیرنده در تیم آقای اشرف غنی میباشند.
21 فبروری 2014, 06:01, توسط ناظر
آقای اشرف غنی احمدزی ، امیدی ازرای مردم غیرپشتون افغانستان درانتخابات ریاست جمهوری 1393 داشته
باشد ، اسمعیل یون ، جنرال طاقت ، افغان مل و امثال اینها را ازخود دور بسازد و از کمپاین انتخاباتی و از همکاری
آنها را قبول نکند ، اشخاص نامبرده دشمن علنی مردمان غیرپشتوت افغانستان هستند ، اگرآقای اشرف غنی حقیقتأ
شخص متفکر باشد دراین باره فکر درست و تصمیم معقول اتخاذ کند .
23 فبروری 2014, 22:52, توسط Ali
. اگر مخواهید به نظریات اشرف غنی احمدزی عوامفرب آشنانمأید لطفا اپن ویدئو را تماشا کنید. در آخرین دقایق ویدیو بردار اهمدزی به توهین هزاره‌ها میپردازد. ممنون
144-Buzkashy/Ashrafghani Shafie Ayar
23 فبروری 2014, 22:58, توسط Ali
لعنت به سرور بی دانش و بی خرد.اگر کسی نمره تلفن آاش را داشته باشد لطفا بنویسید تا با آاو صحبت نمایم. ممنون
9 مارچ 2014, 17:03
مستر احمد
توکه پشتون ومزدور آی اس آی و ایران و روس و انگلیس و غیره هتسی - همه را درعینک خود نگاه نکن.
این کرزی و کریم خرم وداود زی بود که از ایران پول خرجی میگرفتند و گلبیدین مزدور درجه یک ایران در جنگهای کابل بود و دفاترش درتمامی استانهای ایران تا سال 2001 باز بود وحال نمیدانم که هنوز هم است یاخیر؟؟؟؟
از روس انگلیس خو همه میدانیم که بادار عنعنوی تان است.
16 آپریل 2014, 11:32, توسط hamid
آقایان ! نویسنده های گرامی !
چرانمی گوئید (سگ ،سگ است هرچه پاسبان باشد) اگرسک مربوط به پشتون است یا به تاجک ، ازبک وهزاره وسایراقوام ساکن دراین کشور . پس چرا شما حرفهای دهن انگلیسهارا نشخارمیکنید که می گفتند (نفاق انداز وحکومت کن) . وقتیکه شما مسئله ملی را دامن می زنید طرف مقابل شما برای شما جان وقربان نمیگوید به اندازه توان وقدرت خود درضربه زدن وناکام ساختن شما کوشش میکند . چرا دست دوستی وبرادری را بهم ندهیم ودرراه رفاه وآسایش مردم خود وآبادی وآزادی وطن خود سعی وتلاش ننمائیم . اینکه دربین مردم افغانستان مسئله دشمنی ملی را رشد میدهیم به این معنی است که تیشه را به ریشه خود میزنیم ومانند فریب خوردگان اخوان الشیطین که درطول تاریخ وطن مارا ازآبادی وآزادی بدورداشته اند تحت امامت انگلیس سالها نماز پنجگانه ادا میکردند وهموطن خودرا بنام کافر وبعداً کمونست میکشتند ونمی گذاشتند ونمی گذارند که یکقدم به پیش برای آبادی وطن گامی برداشته شود . همین مردمان صادق وبادانش اعضای حزب میگفتند که پاکستان یگانه دشمن هستی این مردم است ولی رهبران جهادی بخاطراهداف شوم خود ازان دستورمیگرفتند ووطن خودرا (سرک ها ،پلها، مکاتب وتاسیسات عام المنفعه ) مین فرش میکردند وبه آتش می کشیدند همان اعضای حزب فریاد میکردند که این عمل شما به نفع دشمنان وطن (پاکستان وسایرین) است ولی آنها برای خود افتخار میدانستند . اینکه بعداز گرفتن قدرت به کنه مسئله پی بردند دیگروقت ازوقت گذشته بود . همان اعضای حزب بودند خاندان آل یحیی را اجنبی خواندند ودارایی شانرا ظبط کردند ومیگفتند که این خاندان مردم را درتاریکی نگهداشته واسباب عقماندگی این وطن را فراهم نموده است ولی همین مجاهدین اورا دوباره به وطن آوردند وآنچه به وی نیزتعلق نداشت دوباره تصاحب شد وبابای شان معرفی گردید.خلاصه بیائید ازعقل خدادادخود استفاده کنیم ودنبال کسکپیکه مارافریب داده نرویم .
آنلاین : http://hamid.yahoo.com