تاخیر و تعلل در دادگاه تجدید نظر پرویز کامبخش

گزارشگران بدون مرز

سه شنبه 2 سپتامبر 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

گزارشگران بدون مرز بار دیگر نارضایی خود را از تاخیر و تعلل در رسیدگی جدی به پرونده پرویز کامبخش روزنامه نگار جوان در دادگاه استیناف (تجدید نظر) اعلام می کند. وکیل وی اعلام کرده است که تعویق محکمه از تاریخ ٢٦ جوزا غیر قانونی است. محکمه استیناف از ٤ ماه پیش کار خود را در کابل را آغاز کرده است.

گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام می کند " پس از دادگاه غیرقانونی در مزار شریف ما منتظر محکمه ای نمونه با محترم شمردن حق برائت برای متهم در دولتی قانونمند بودیم. اما متاسفانه ما شاهد برگزاری شبه‌محکمه‌ای هستیم که شکل را بر محتوا ترجیح می دهد. برای ما رفتار قضاتی که هیج‌گونه تلاشی برای رعایت مهلت قانونی پرونده نمی کنند قابل فهم نیست. جلسات دادگاه تجدید‌نظر باید هر چه زودتر برگزار و بی‌گناهی روزنامه نگار جوان که همچنان در زندان پل‌چرخی بلاتکلیف است محرز شود. "

محمد افضل نورستانی وکیل مدافع این روزنامه نگار به گزارشگران بدون مرز اعلام کرد :" که دادگاه استیناف قانونا در محدوده زمانی دو ماه باید به پرونده رسیدگی کند. از تاریخ ٢٦ جوزا محکمه برای شنیدن شهود از مزار شریف به تعویق افتاده است.من نمی دانم چرا شهود نمی آیند اما می دانم که شهادت آنها به دلیل آنکه شاهد عینی نیستند در جریان محاکمه مهم نخواهد بود. این تعویق غیر قانونی است. تعویق در پرونده‌ها مشکل کلی است و شامل حال همه‌ی متهمان می شود و متاسفانه به عرف بدل شده است و فقط مربوط به موکل من نیست اما وقت اساسی متهمان تلف می‌شود و محکمه در این باره باید پاسخگو باشد."

از تاریخ ٢٦ جوزا محکمه استیناف (تجدید نظر) پرویز کامبخش به تعویق افتاده است. دانشجویان و اساتید دانشگاه مزار شریف که قرار بوده است برای ادای شهادت به دادگاه بیایند علیرغم سه بار احضار از حضور در دادگاه خودداری می‌کنند.

سيد پرويز کامبخش که از تاريخ ٥ عقرب ١٣٨٦ در بازداشت بسر مي برد، از سوی دادستان (سارنوالی) متهم به " در اختيار داشتن و انتشار مقاله ای کفر آميز " شده است. روزنامه نگار جهان نو و دانشجوي رشته روزنامه نگاری دانشگاه مزار شريف در تاريخ ٢ دلو ١٣٨٦ از سوی شعبه امنيت عامه دادگاه ابتدايي ولايت بلخ، به شکل غير علني در ساعات غیر اداری و بدون حضور وکيل مدافع به اتهام " اهانت به دين اسلام و پخش مقاله ای کفرآميز" به اعدام محکوم شد. تائید شکنجه پرويز کامبخش بدست مقامات امنیتی از سوی طب عدلی و غیر قانونی عمل کردن دادگاه ابتدايي ولايت بلخ، همه عدول از قوانین افغانستان و نشان از غیر قانونی بودن دادگاه مزار شریف است. پرویز کامبخش در تاريخ پنجشنبه ٩ حمل ١٣٨٧ به زندان پل چرخي در حومه کابل انتقال يافت. از تاریخ ٢٩ ثور محکمۀ استيناف ( تجدید نظر ) وی در کابل آغاز به کار کرده است. از تاریخ ٢٦ جوزا محکمه استیناف (تجدید نظر) پرویز کامبخش به تعویق افتاده است.

برای لغو حکم اعدام و آزادی پرويز کامبخش طومارگزارشگران بدون مرز را امضا کنيد

طومارگزارشگران بدون مرز- متن فارسي

طومارگزارشگران بدون مرز- متن فرانسه

طومار روزنامه انديپندنت

پيام‌ها

2 سپتامبر 2008, 14:04, توسط عابد ولی

آنهای را که کرزی و کابینه مفسد و وابسته اش بدون کوچکترین تعلل وتامل عفوه میکنند متجاوزین به ناموس مردم،آدم کشان حرفوی، باند های مافیایی مواد مخدر،جنگسالاران وطن فروش،دزدان دارایی عامه و مردم اند.دم ودستگاه وابسته وتا مغز استخوان پوسیده دولتی با تمام سلول خود بنیادگرا و بنیاد گرا زده است.پرویز کامبخش ها سالها بدون کدام جرم باید در زندان بپوسند ولی دوستمها]پیرم قل ها، سیاف ها،محقق ها،فهیم ها ...را حتی برای یک لخطه هم جهت استجواب احضار کرده نمیتوانند.کرزی جقدر باید از شرف و عاطفه تهی باشد که شرف باخته گانی را که بر اطفال معصوم تجاوز کرده اند عفوه کند و کامبخش بی سرنوشت زندانی باشد؟

3 سپتامبر 2008, 16:32, توسط الله دوست

برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی که در نظام طبعیت ضعیف پایمال است
آقایان و خانم ها آیا میدانید که عبدالرحمان مرتد در کجاست ؟ و این بیچاره پرویز که در آسمان ستاره و در زمین سایه ندارد هرچند داد میزند که مسلمان و حافظ قرآن هستم بنام مرتد به اعدام محکوم و در زندان منتظر رحم این اسلام فروشان نوکر چهل کشور کفری گردیده است وای به حال این ملت باد!!

4 سپتامبر 2008, 03:01, توسط م.پ.ر

برادران افغان!

اگر شما به واقعیت افغان هستید لطفا بالای رئیس جمهور محبوب کشور ما و یا کابینه ایشان چیز بد نگوید زیرا این ها را ملت افغان انتخاب کرده پس چی فایده که بگویم کرزی و کابینه مفسد اش لطفا اداب معاشرات را رعایت نماید ما را خداوند اشرف مخلوقات آفریده پس چرا حرف های بد و زشت به یک هموطن خویش بگوییم.

در مورد کامبخش باید یک فیصله صورت بیگیرد ولی اگر شخص باشد که در میان مردم به تبلغ ضد اسلام بی پردازد باید که اعدام شود، ولی چون پرویز برای تحقیق مطالعه کرده، پس نباید اعدام گردد امید که به زود ترین فرصت جلالتماب رئیس جمهور منتخب مردم افغانستان کرزی صاحب فرمان رهائی ایشان را داده و این موضوع که به یک موضوع داغ برای رسانه ها داخلی و خارجی مبدل گردیده رفع گردد، و باید پرویز بحیث یک مسلمان افغان رسما از تمام ملت افغانستان از کار که کرده مغدرت بخواهد و در آینده چنین کار را تکرار نکند.

9 سپتامبر 2008, 01:20, توسط سید مهدی سنگلاخی

با عرض سلام حضور همه خوانندگان این بخش!
خطاب به کسانیکه از آقای کامبخش دفاع میکنند! دوستان! بیائید بر مبنای واقعیت ها اظهار نظر کنیم!بیائید پس از یک تحقیق عمیق نظری در یک مورد ارائه نمائیم! چون در غیر اینصورت حرف مان جز چرند چیزی دیگری نخواهد بود.
آیا شما دوستان مقاله ای که به آقای کامبخش منسوب است، خوانده اید؟ اگر خوانده اید، میدانید که دیگر آقای کامبخش نوشتن این مقاله را کتمان کرده نمیتواند زیرا سطری در ذیل عنوان این مقاله آیات زن ستیزی در قرآن(تازینامه) نمودار است: محقق: س پ ک خزان سال 1386 یعنی نویسنده ای این مقاله آقای سید پرویز کامبخش است.
اگر هم این آقا نویسنده ای این مقاله نیست، پس چرا نقض حق ملکیت های معنوی نموده، نوشته ای کسی دیگری را به خود نسبت داده است، که این عمل از نظر قانون نیز جرم پنداشته میشود.
از طرف دیگر، شما کسانیکه مدافع آزادی بیان استید، آیا میدانید که توهین به دیگران نقض حقوق بشر و آزادی بیان است و آیا میدانید که سرحد و نقطه ای پایان آزادی بیان، رعایت و احترام حقوق دیگران است و آیا میدانید که احترام به اعتقادات دینی دیگران یکی از اصول مندرجه ای اعلامیه ای جهانی حقوق بشر است؟ آقای کامبخش به حضرت رسول اکرم که پیشوا و رهبر حد اقل یک ملیارد انسان در روی زمین است، سخت اهانت نموده است که این موضوع از پاراگراف اول مقاله ای وی هویدا است:و آن زمانیکه اعراب هنوز خود را نمی شناختند، و آن عصریکه اعراب در مغاره ها مصروف سوسمار خوری و زنده به گور کردن دختران بودند؛ اسلام به عنوان دین ظهور کرد. و محمد ناجی این دین برای مدنی ساختن اعراب خود را پیغمبر آسمانی خواند و هر چه که داشت و هر چه که میخواست انجام بدهد، انجام داد. تا اینکه انسان کشت، زنا کرد، دزدی نمود، راه را برای عبور و مروری کاروانها گرفت، تمدن بشری را از بین برد، افتخار گذشته ای انسانی را با خاک یکی نمودو .... اسلام را دین انصاف و برابری بر آنها معرفی کرد.
پس تقاضای من تدویر یک محاکمه ای عادلانه برای آقای کامبخش است و از وی باید خواسته شود تا از نظر خود دفاع کند و آنچه در مورد حضرت محمد ص ابراز نموده، ثابت سازد تا بری الذمه شمرده شود. در غیر اینصورت، آقای کامبخش مرتکب اهانت به اسلام، حضرت رسول اکرم ص و حد اقل یک ملیارد انسان روی زمین گردیده که قطعاً باید مورد پیگرد عدلی و بلاخره مجازات گردد.
بیائید دیگر نگذاریم کسی از دین مقدس اسلام منحیث یک وسیله جهت رسیدن به امیال شخصی خود استفاده کند.به قول شاعر:
بزن باران که دین را دام کردند
شکار خلق و صید خام کردند
بزن باران خدا ج بازیچه ای شد
که با آن کسب ننگ و نام کردند
و بیائید به کرامت انسانی همه انسان ها و مخصوصاً ایجاد گران مدنیت ها و ناجیان بشر از ظلمت احترام بگذاریم و فرهنگ توهین را از میان انسان ها برچینیم.

9 سپتامبر 2008, 02:52, توسط بسم الله اسلامی

آقای سنگلاخی شما کمی احساساتی هستید.
و شما خود را قاضی ساخته اید. آیا از پرونده سازی که بالای آقای کامبخش صورت گرفته مطلع هستید؟ لطفا کوکورانه قضاوت نکنید. مقاله ای که نام آقای کامبخش روی آن درج است توسط یک گروه بنیادگرا در دانشگاه بلخ صورت گرفته و بعد همین دانشکئه ی شرعیات دانشگاه بلخ این مقاله را صدها شماره کاپی کردند و به مردم بیخبر ما توزیع کردند. شما اگر حد اقل به صفحه ی گوگل رفته و نام این مقاله را سرچ آنوقت میدانید که این مقاله بارها در دهها سایت کاپی شده است و نیسنده اش هم مشخص است. اما متاسفانه شما از ماهیت موضوع اطلاع ندارید و شاید حرف های مفت چند تا قاضی یا سارنوال یا ملاهای مفت خور اغفال تان کرده است. و یک مشکل دیگر هم که افراد از تیپ شما دارند این است که وقتی نمیتوانند از یک موضوع دفاع کنند نام آن را اهانت گذاشته و به جانب مقابل القاحش میکنند. و همین است که فرهنگ فرار و کشتار بجای فرهنگ منطق و تحمل در سلول سلول افکار شما جا دارد. و حتی اگر کامبخش همین کار را هم کرده باشد. آیا اسلام اینقدر دین کوچک است که فورا باید وی را مجازات کند؟ در صدر اسلام زمانیکه افراد سرکش به پیامبر گرامی اهانت میکردند و حتی وی را با سنگ میبستند و جادوگرش میخواندند وی آنقدر تحمل میکرد که بالاخره شخص از خجالت به دین اسلام رو می آورد. این همان دین است که آن بزرگوار بانی آن است. و شما خود را ببینید که با این برخورد های احساساتی چی چهره ای از اسلام ارایه کرده اید. در اروپا با هر مسلمان به عنوان تروریست و دهشت افکن برخورد می شود. ما اسلام را دین کشتار، اعدام، و جهالت به جهانیان معرفی کردید. درحالیکه اسلام دین بخشش، انصاف، عدالت، ایثار و تحمل است. زیاد نمی گویم لطفا به خود بیایید و کمی فکر کنید. مجازات یک جوان که کاری را انجام نداده و یا هم در طول زنده گی اش یکبار دچار اشتباه شده است، توسط محاکم عصر حجر بنام محتکم اسلامی که بویی از اسلام نبرده و جز فساد و عقده چیز دیگری نیست، یکبار دیگر اسلام را بد نام تر نخواهد کرد. این بهترین فرصت است. فکر کنم که مسلمانان در همچو قضایای بین المللی باید چنان از گذشت و انصاف کار گیرند، که مشت محکمی باشد بر دهان آنانیکه اسلام را دین ترور و وحشت و اعدام میدانند. دیگر شما میدانید و عدالت اسلامی امروزین تان!
نفرین به تاریک اندیشان گمراه!

11 سپتامبر 2008, 03:58, توسط سید مهدی سنگلاخی

با عرض سلام حضور همه خواننده گان این بخش و شما آقای اسلامی!
اول اینکه میزان احساساتی بودن من و شما از نحوه ای بیان مان قابل سنجش است پس بهتر است تا سایر خوانندگان قضاوت کنند که آیا من احساساتی استم یا شما.
دوم اینکه نظری که من در مورد آقای کامبخش ارائه نموده ام، در نتیجه یک تحقیق عمیق بوده نه بر مبنای آنچه که از دیگران در مورد شنیده ام.(طوریکه شما فکر میکنید)
سوم اینکه برای شما آقای اسلامی بهتر بود تا نظر من را دقیقاً مطالعه می نمودید و سپس نظر خود رادر زمینه ارائه می نمودید زیرا من برای آقای کامبخش خواستار کدام نوع مشخصی از مجازات ها، از جمله اعدام وغیره نگردیده ام چون نه قاضی ام نه حارنوال البته در قضیه ای مذکور. فقط خواستار یک محکمه ای عادلانه ای گردیده ام که در آن به آقای کامبخش فرصت داده شود تا از اتهاماتی که به حضرت رسول اکرم ص وارد نموده دفاع نماید و بدین سان بری الذمه شمرده شود. در غیر اینصورت مطابق به قانون، باید مورد پیگیرد عدلی قرار گیرد و مجازات پیشبینی شده ای قانون بالای وی تحمیل گردد.
چهارم اینکه آقای کامبخش محض به حضرت رسول اکرم ص اهانت نکرده است که مسلمانان آن را نادیده بگیرند و مانند افرادی که در زمان حیات آن حضرت، به جناب شان اهانت می نمود، برخورد نمایند. زنا، غارت، قتل، رهزنی، دزدی وغیره همه جرایمی اند که آقای کامبخش اتهام ارتکاب آن را به حضرت رسول اکرم ص نسبت داده است. پس آقای کامبخش اتهاماتی را که به آن حضرت وارد نموده، باید ثابت نماید در غیر آن باید مورد پیگیرد عدلی قرار گیرد.
پنجم اینکه پاراگراف اول مقاله ای منسوب به آقای کامبخش که در آن اتهاماتی به حضرت رسول اکرم ص وارد است، در مقاله ای که آقای آرش بیخدا نوشته و در سایت های انترنتی نشر شده است، وجود ندارد. و از طرف دیگر، میزان دانش ادبی در این مقاله موزون نیست. بدین معنی که قسمت های از این مقاله از سایت های انترنتی کاپی شده و قسمت های دیگر این مقاله نظر شخصی خود آقای کامبخش است.
ششم اینکه قانون باید بدون توجه به اینکه مرتکب جوان است یا پیر، ثروتمند است یا فقیر، عمداً مرتکب شده یا سهواً وغیره تطبیق شود. یعنی حالت مجرم از نظر قانون بالای تطبیق قانون مؤثر نبوده فقط در قسمت تعیین حد اقل یا حد اکثر مجازات میتواند مؤثر باشد.
هفتم اینکه باید دیگر نگذاریم کسی از دین مقدس اسلام سؤ استفاده کند. بدین مفهوم که، عده ای در بدل گرفتن امتیاز از باداران خویش به یک سلسله اعمال دهشت افگنانه متوسل میشوند و عده دیگر، اعمال زشت دهشت افگنان را با استفاده از قلم توجیه اسلامی میدهند و از این طریق اسلام را منفور و غیر اجتماعی و زن ستیز معرفی می نمایند که هر دو گروه غلام یک بادار اند و هر دو گروه در یک پروژه با یک هدف واحد منحیث لازم و ملزوم یکدیگر کار میکنند. پس هیچ فرقی میان دهشت افگنان و کسانیکه اعمال اوشان را توجیه اسلامی میدهند، وجود ندارد.
بیائید نه تنها علیه دهشت افگنان مجهز با سلاح مبارزه کنیم بلکه با دهشت افگنان مسلح با قلم هم باید مبارزه کنیم و هر دو لازم و ملزوم یکدیگر را نابود سازیم.

2 سپتامبر 2008, 14:04, توسط عابد ولی

آنهای را که کرزی و کابینه مفسد و وابسته اش بدون کوچکترین تعلل وتامل عفوه میکنند متجاوزین به ناموس مردم،آدم کشان حرفوی، باند های مافیایی مواد مخدر،جنگسالاران وطن فروش،دزدان دارایی عامه و مردم اند.دم ودستگاه وابسته وتا مغز استخوان پوسیده دولتی با تمام سلول خود بنیادگرا و بنیاد گرا زده است.پرویز کامبخش ها سالها بدون کدام جرم باید در زندان بپوسند ولی دوستمها]پیرم قل ها، سیاف ها،محقق ها،فهیم ها ...را حتی برای یک لخطه هم جهت استجواب احضار کرده نمیتوانند.کرزی جقدر باید از شرف و عاطفه تهی باشد که شرف باخته گانی را که بر اطفال معصوم تجاوز کرده اند عفوه کند و کامبخش بی سرنوشت زندانی باشد؟
3 سپتامبر 2008, 16:32, توسط الله دوست

برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی که در نظام طبعیت ضعیف پایمال است
آقایان و خانم ها آیا میدانید که عبدالرحمان مرتد در کجاست ؟ و این بیچاره پرویز که در آسمان ستاره و در زمین سایه ندارد هرچند داد میزند که مسلمان و حافظ قرآن هستم بنام مرتد به اعدام محکوم و در زندان منتظر رحم این اسلام فروشان نوکر چهل کشور کفری گردیده است وای به حال این ملت باد!!
4 سپتامبر 2008, 03:01, توسط م.پ.ر

برادران افغان!

اگر شما به واقعیت افغان هستید لطفا بالای رئیس جمهور محبوب کشور ما و یا کابینه ایشان چیز بد نگوید زیرا این ها را ملت افغان انتخاب کرده پس چی فایده که بگویم کرزی و کابینه مفسد اش لطفا اداب معاشرات را رعایت نماید ما را خداوند اشرف مخلوقات آفریده پس چرا حرف های بد و زشت به یک هموطن خویش بگوییم.

در مورد کامبخش باید یک فیصله صورت بیگیرد ولی اگر شخص باشد که در میان مردم به تبلغ ضد اسلام بی پردازد باید که اعدام شود، ولی چون پرویز برای تحقیق مطالعه کرده، پس نباید اعدام گردد امید که به زود ترین فرصت جلالتماب رئیس جمهور منتخب مردم افغانستان کرزی صاحب فرمان رهائی ایشان را داده و این موضوع که به یک موضوع داغ برای رسانه ها داخلی و خارجی مبدل گردیده رفع گردد، و باید پرویز بحیث یک مسلمان افغان رسما از تمام ملت افغانستان از کار که کرده مغدرت بخواهد و در آینده چنین کار را تکرار نکند.
9 سپتامبر 2008, 01:20, توسط سید مهدی سنگلاخی

با عرض سلام حضور همه خوانندگان این بخش!
خطاب به کسانیکه از آقای کامبخش دفاع میکنند! دوستان! بیائید بر مبنای واقعیت ها اظهار نظر کنیم!بیائید پس از یک تحقیق عمیق نظری در یک مورد ارائه نمائیم! چون در غیر اینصورت حرف مان جز چرند چیزی دیگری نخواهد بود.
آیا شما دوستان مقاله ای که به آقای کامبخش منسوب است، خوانده اید؟ اگر خوانده اید، میدانید که دیگر آقای کامبخش نوشتن این مقاله را کتمان کرده نمیتواند زیرا سطری در ذیل عنوان این مقاله آیات زن ستیزی در قرآن(تازینامه) نمودار است: محقق: س پ ک خزان سال 1386 یعنی نویسنده ای این مقاله آقای سید پرویز کامبخش است.
اگر هم این آقا نویسنده ای این مقاله نیست، پس چرا نقض حق ملکیت های معنوی نموده، نوشته ای کسی دیگری را به خود نسبت داده است، که این عمل از نظر قانون نیز جرم پنداشته میشود.
از طرف دیگر، شما کسانیکه مدافع آزادی بیان استید، آیا میدانید که توهین به دیگران نقض حقوق بشر و آزادی بیان است و آیا میدانید که سرحد و نقطه ای پایان آزادی بیان، رعایت و احترام حقوق دیگران است و آیا میدانید که احترام به اعتقادات دینی دیگران یکی از اصول مندرجه ای اعلامیه ای جهانی حقوق بشر است؟ آقای کامبخش به حضرت رسول اکرم که پیشوا و رهبر حد اقل یک ملیارد انسان در روی زمین است، سخت اهانت نموده است که این موضوع از پاراگراف اول مقاله ای وی هویدا است:و آن زمانیکه اعراب هنوز خود را نمی شناختند، و آن عصریکه اعراب در مغاره ها مصروف سوسمار خوری و زنده به گور کردن دختران بودند؛ اسلام به عنوان دین ظهور کرد. و محمد ناجی این دین برای مدنی ساختن اعراب خود را پیغمبر آسمانی خواند و هر چه که داشت و هر چه که میخواست انجام بدهد، انجام داد. تا اینکه انسان کشت، زنا کرد، دزدی نمود، راه را برای عبور و مروری کاروانها گرفت، تمدن بشری را از بین برد، افتخار گذشته ای انسانی را با خاک یکی نمودو .... اسلام را دین انصاف و برابری بر آنها معرفی کرد.
پس تقاضای من تدویر یک محاکمه ای عادلانه برای آقای کامبخش است و از وی باید خواسته شود تا از نظر خود دفاع کند و آنچه در مورد حضرت محمد ص ابراز نموده، ثابت سازد تا بری الذمه شمرده شود. در غیر اینصورت، آقای کامبخش مرتکب اهانت به اسلام، حضرت رسول اکرم ص و حد اقل یک ملیارد انسان روی زمین گردیده که قطعاً باید مورد پیگرد عدلی و بلاخره مجازات گردد.
بیائید دیگر نگذاریم کسی از دین مقدس اسلام منحیث یک وسیله جهت رسیدن به امیال شخصی خود استفاده کند.به قول شاعر:
بزن باران که دین را دام کردند
شکار خلق و صید خام کردند
بزن باران خدا ج بازیچه ای شد
که با آن کسب ننگ و نام کردند
و بیائید به کرامت انسانی همه انسان ها و مخصوصاً ایجاد گران مدنیت ها و ناجیان بشر از ظلمت احترام بگذاریم و فرهنگ توهین را از میان انسان ها برچینیم.
9 سپتامبر 2008, 02:52, توسط بسم الله اسلامی

آقای سنگلاخی شما کمی احساساتی هستید.
و شما خود را قاضی ساخته اید. آیا از پرونده سازی که بالای آقای کامبخش صورت گرفته مطلع هستید؟ لطفا کوکورانه قضاوت نکنید. مقاله ای که نام آقای کامبخش روی آن درج است توسط یک گروه بنیادگرا در دانشگاه بلخ صورت گرفته و بعد همین دانشکئه ی شرعیات دانشگاه بلخ این مقاله را صدها شماره کاپی کردند و به مردم بیخبر ما توزیع کردند. شما اگر حد اقل به صفحه ی گوگل رفته و نام این مقاله را سرچ آنوقت میدانید که این مقاله بارها در دهها سایت کاپی شده است و نیسنده اش هم مشخص است. اما متاسفانه شما از ماهیت موضوع اطلاع ندارید و شاید حرف های مفت چند تا قاضی یا سارنوال یا ملاهای مفت خور اغفال تان کرده است. و یک مشکل دیگر هم که افراد از تیپ شما دارند این است که وقتی نمیتوانند از یک موضوع دفاع کنند نام آن را اهانت گذاشته و به جانب مقابل القاحش میکنند. و همین است که فرهنگ فرار و کشتار بجای فرهنگ منطق و تحمل در سلول سلول افکار شما جا دارد. و حتی اگر کامبخش همین کار را هم کرده باشد. آیا اسلام اینقدر دین کوچک است که فورا باید وی را مجازات کند؟ در صدر اسلام زمانیکه افراد سرکش به پیامبر گرامی اهانت میکردند و حتی وی را با سنگ میبستند و جادوگرش میخواندند وی آنقدر تحمل میکرد که بالاخره شخص از خجالت به دین اسلام رو می آورد. این همان دین است که آن بزرگوار بانی آن است. و شما خود را ببینید که با این برخورد های احساساتی چی چهره ای از اسلام ارایه کرده اید. در اروپا با هر مسلمان به عنوان تروریست و دهشت افکن برخورد می شود. ما اسلام را دین کشتار، اعدام، و جهالت به جهانیان معرفی کردید. درحالیکه اسلام دین بخشش، انصاف، عدالت، ایثار و تحمل است. زیاد نمی گویم لطفا به خود بیایید و کمی فکر کنید. مجازات یک جوان که کاری را انجام نداده و یا هم در طول زنده گی اش یکبار دچار اشتباه شده است، توسط محاکم عصر حجر بنام محتکم اسلامی که بویی از اسلام نبرده و جز فساد و عقده چیز دیگری نیست، یکبار دیگر اسلام را بد نام تر نخواهد کرد. این بهترین فرصت است. فکر کنم که مسلمانان در همچو قضایای بین المللی باید چنان از گذشت و انصاف کار گیرند، که مشت محکمی باشد بر دهان آنانیکه اسلام را دین ترور و وحشت و اعدام میدانند. دیگر شما میدانید و عدالت اسلامی امروزین تان!
نفرین به تاریک اندیشان گمراه!
- 11 سپتامبر 2008, 03:58, توسط سید مهدی سنگلاخی
  
  با عرض سلام حضور همه خواننده گان این بخش و شما آقای اسلامی!
  اول اینکه میزان احساساتی بودن من و شما از نحوه ای بیان مان قابل سنجش است پس بهتر است تا سایر خوانندگان قضاوت کنند که آیا من احساساتی استم یا شما.
  دوم اینکه نظری که من در مورد آقای کامبخش ارائه نموده ام، در نتیجه یک تحقیق عمیق بوده نه بر مبنای آنچه که از دیگران در مورد شنیده ام.(طوریکه شما فکر میکنید)
  سوم اینکه برای شما آقای اسلامی بهتر بود تا نظر من را دقیقاً مطالعه می نمودید و سپس نظر خود رادر زمینه ارائه می نمودید زیرا من برای آقای کامبخش خواستار کدام نوع مشخصی از مجازات ها، از جمله اعدام وغیره نگردیده ام چون نه قاضی ام نه حارنوال البته در قضیه ای مذکور. فقط خواستار یک محکمه ای عادلانه ای گردیده ام که در آن به آقای کامبخش فرصت داده شود تا از اتهاماتی که به حضرت رسول اکرم ص وارد نموده دفاع نماید و بدین سان بری الذمه شمرده شود. در غیر اینصورت مطابق به قانون، باید مورد پیگیرد عدلی قرار گیرد و مجازات پیشبینی شده ای قانون بالای وی تحمیل گردد.
  چهارم اینکه آقای کامبخش محض به حضرت رسول اکرم ص اهانت نکرده است که مسلمانان آن را نادیده بگیرند و مانند افرادی که در زمان حیات آن حضرت، به جناب شان اهانت می نمود، برخورد نمایند. زنا، غارت، قتل، رهزنی، دزدی وغیره همه جرایمی اند که آقای کامبخش اتهام ارتکاب آن را به حضرت رسول اکرم ص نسبت داده است. پس آقای کامبخش اتهاماتی را که به آن حضرت وارد نموده، باید ثابت نماید در غیر آن باید مورد پیگیرد عدلی قرار گیرد.
  پنجم اینکه پاراگراف اول مقاله ای منسوب به آقای کامبخش که در آن اتهاماتی به حضرت رسول اکرم ص وارد است، در مقاله ای که آقای آرش بیخدا نوشته و در سایت های انترنتی نشر شده است، وجود ندارد. و از طرف دیگر، میزان دانش ادبی در این مقاله موزون نیست. بدین معنی که قسمت های از این مقاله از سایت های انترنتی کاپی شده و قسمت های دیگر این مقاله نظر شخصی خود آقای کامبخش است.
  ششم اینکه قانون باید بدون توجه به اینکه مرتکب جوان است یا پیر، ثروتمند است یا فقیر، عمداً مرتکب شده یا سهواً وغیره تطبیق شود. یعنی حالت مجرم از نظر قانون بالای تطبیق قانون مؤثر نبوده فقط در قسمت تعیین حد اقل یا حد اکثر مجازات میتواند مؤثر باشد.
  هفتم اینکه باید دیگر نگذاریم کسی از دین مقدس اسلام سؤ استفاده کند. بدین مفهوم که، عده ای در بدل گرفتن امتیاز از باداران خویش به یک سلسله اعمال دهشت افگنانه متوسل میشوند و عده دیگر، اعمال زشت دهشت افگنان را با استفاده از قلم توجیه اسلامی میدهند و از این طریق اسلام را منفور و غیر اجتماعی و زن ستیز معرفی می نمایند که هر دو گروه غلام یک بادار اند و هر دو گروه در یک پروژه با یک هدف واحد منحیث لازم و ملزوم یکدیگر کار میکنند. پس هیچ فرقی میان دهشت افگنان و کسانیکه اعمال اوشان را توجیه اسلامی میدهند، وجود ندارد.
  بیائید نه تنها علیه دهشت افگنان مجهز با سلاح مبارزه کنیم بلکه با دهشت افگنان مسلح با قلم هم باید مبارزه کنیم و هر دو لازم و ملزوم یکدیگر را نابود سازیم.