پاییز
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
کندوی آفتاب به پهلو فتاده بود
زنبورهای نور ز گِردَش گریخته
در پشت سبزههای لگدکوب آسمان
گلبرگهای سرخ شفق، تازه ریخته
کفبین پیر باد در آمد ز راه دور
پیچیده شال زرد خزان را به گردنش
آن روز، میهمان درختان کوچه بود
تا بشنوند راز خود از فال روشنش
در هر قدم که رفت، درختی سلام گفت
هر شاخه، دست خویش به سویش دراز کرد
او دستهای یک یکشان را کنار زد
چون کولیان، نوای غریبانه ساز کرد
آنقدر خواند و خواند که زاغان شامگاه
شب را ز لابهلای درختان صدا زدند
از بیم آن صدا، به زمین ریخت برگها
گویی هزار چلچله را در هوا زدند
شب همچو آبی از سر این برگها گذشت
هر برگ، همچو پنجهی دستی بریده بود
هرچند نقشی از کف این دستها نخواند،
کفبین باد، طالع هر برگ دیده بود!
نادر نادرپور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
http://www.iransong.com/song/21281.htm
پاییز/ منوچهر سخایی
http://www.iransong.com/song/1038.htm
غروب پاییز/ عباس مهرپویا
http://www.iransong.com/song/19005.htm
پاییز/ مازیار (عبدالرضا کیانی)
http://www.iransong.com/song/52331.htm
پاییز / منوچهر طاهرزاده
http://www.iransong.com/song/70005.htm
برگ زرد پاییز/ ایرج مهدیان
http://www.iransong.com/song/91268.htm
پاییز/ شهرزاد سپانلو
http://www.iransong.com/song/66521.htm
شهر پاییز/ پوران (فرحدخت عباسی طاقانی)
آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/po...