مغز گندیده و طالبانی خوشنام ترین پادشاه اوغو

کابل پرس^?: آنچه بنام طالبان و طالبانیزم در چند دهه ی اخیر می شناسیم، ریشه در چندین دهه پیش از آن دارد. در دل قبایل اوغو مدام در طی چند نسل طالب و کوچی و داعشی زاده شده است. در این میان به اصطلاح روشنفکران اوغو از امان الله بارکزی به عنوان مدنی ترین و خوشنام ترین پادشاه خود یاد می کنند اما اگر عملکرد او و پازل های تاریخی را کنار یکدیگر بگذاریم، از مدنیت امان الله بارکزی تنها همان کشف حجاب زنش می ماند که به تقلید از دیگران صورت گرفته است.

امان الله بارکزی اما نظامنانه ی انتقال ناقلین اوغو را به شمال کشور تنظیم می کند و به اوغان ها یا همان پشتون های پاکستان امروزی اجازه ی اشغال زمین های غیر پشتون را می دهد. این سیاست کثیف و خونین همچنان توسط متجاوزان اوغو ادامه یافت و اگر امروز می بینیم حکومت کرزی و غنی احمدزی به حکومت های طالبانی/پشتونیستی برای انتقال جنگ به شمال و اشغال اراضی غیر پشتون تبدیل شده، ادامه ی همان سیاست های کثیف و خونین می باشد. نظام نامه ی انتقال ناقلین اوغو، لکه ی سیاهی بر پیشانی امان الله بارکزی می باشد.

یکی دیگر از شاهکارهای امان الله بارکزی، این مغز گندیده ی طالبانی در قرن 20 میلادی، نظامنامه اساسی دولت علیه فغانستان است. ماده ی دوم این نظامنامه تجاوز آشکار به حقوق ادیان اهل هنود و یهودی است. آن ها طبق این نظامنامه مجبور به پرداخت جریمه به دلیل هندو بودن و یهودی بودن شده بودند و مجبور بودند با پوشش خاص، خود را از دیگران جدا سازند. در آن زمان کشور اسراییل وجود نداشت و این نظریه که پشتون ها ریشه ی یهودی دارند و یکی از قبایل گمشده ی یهودی می باشند طرح نشده بود و تلاش هایی که امروز برخی از پشتونیست ها برای ارتباط تنگاتنگ با اسراییل دارند وجود نداشت. اگر در آن زمان اسراییل وجود داشت، آن ها بی شک از ذکر نام یهود در نظامنامه ی طالبانی خود خودداری می کردند.

چند سال پس از امان الله بارکزی و با قدرت گرفتن نازیسم در آلمان، پشتون ها تلاش کردند، خود را به آلمانی نازی نزدیک کنند و علت آن را همتباری خود با نازی ها می پنداشتند. البته آنان وقتی دیدند زور اصلی طرف دیگر است، تغییر سیاست دادند اما مغز گندیده ی نازیسم که ترجمه ی درست آن پشتونیزم است را حفظ کردند. برای همین می بینیم که روند اشغال سرزمین های غیر پشتون با کشتار و اشغال و تخریب تاریخ و جعل آن ادامه یافت و حتا سرعت پیدا کرد. اگر تاریخ به ما می گوید که قبایل بدوی و متجاوز افغان، کوره های اوزبیک سوزان راه انداختند و کتاب های تورکی را آتش زدند و یا اینکه تاجیک ها را زنجیرپیچ به کابل انتقال می دادند و سیاست زمین سوخته را پیش گرفتند و حتا در پستان زنان سوزن فرو می کردند و یا کشتارهای دسته جمعی هزاره ها را ادامه دادند و یا سرزمین بلوچ ها را با دروغ و نیرنگ اشغال می کنند، همه و همه ریشه در نازیسم و پشتونیزمی دارد که چندین دهه پیش از آن ریشه دوانده بود و نام این وطن به فغانستان تبدیل شد.