مثلث شیطانی جنگ و ترور، صلح واقعی و موجودیت افغانستان را زیر نام "صلح"، به خطر جدی روبرو کرده است

ضلع اول بنیادگرایان دینی با دیدگاه های فوق العاده افراطی قومی و دینی که در تبانی با استخبارات کشور های منفعتجو و مغرض از گروه های آدمکش و دهشت افگن به "واقعیت" روند گویا صلح تبدیل می شوند. گروه های دهشت افگن اگر طالب باشند، داعش یا القاعده وجوع مشترک و حمایت علنی و مخفی کشور های منفعتجو را با خود دارند.
ضلع دوم "تکنوکرات های" پرورده شده در دامان استخبارات کشور های غربی که ارگ کابل را در اختیار دارند، در تبانی با فاشیزم آیدیولوژریک مانند گروه اسماعیل یون و سایر افراد متعصب قومی مانند ضلع اول حمایت مادی و استخباراتی خارجی را دارند.

ضلع سوم مثلث شیطانی لابی های پشتونی ـ انگلیسی ـ یهودی اند که در ظاهر آن زلمی خلیلزاد قرار دارد، امور جهانی و دپلوماسی این روند شیطانی را پیش می برد.
هدف صلح کنونی که جنگ های بزرگ در آن پنهان شده است، یکجا کردن سه نیروی ظلمانی طالبان، ارگ و گلبدین است.

برای رسیدن به این هدف از تکتیک های ذیل کار گرفته می شود:
1. تقویت طالبان و توسعه ساحه تاثیرات آنها در توافق با ارگ که روز به روز علنی ترمی شود.
2. تضعیف مادی، مورال و محدویت امکانات نیروی های دفاعی و امنیتی افغانستان.
3. تقویت نیرو های ویژه ضد مردمی برای سرکوب مخالفین طالب، در قدم نخست امحای خیزش های مردمی و دفاع از حلقات "حکومتی"
4. سرکوب جدی مخالفان طالب و داعش مانند خیزش مردمی در بهسود به بهانه دسیسه چرخبال و سرکوب و تهدید مردم پنجشیر به بهانه گرفتاری کرام الدین کرام و ده ها قضیه مشابه.
اگر کسی فکر کند لشکرکشی در بهسود تنها کار ارگ است، اشتباه می کند. این کار جز برنامه بلند مدت مسایل افغانستان است که در سطح منطقه و جهان طرح و عملی می شود.
5. ایجاد ناامنی در هرات، فاریاب، تخار، قندهار و محاصره تدریجی کابل.
6. زمینه سازی تجاوز کوچی ها در موسم گرما به مناطق هزاره نشین (هزارستان) ،
7. بی طرف نگهداشن افراد و رهبران با نفوذ غیر پشتون.
8. تطمیع رهبران قومی با کرسی های دولتی و استفاده از تطمیع مالی.
9. تهدید و ایجاد فضای اختناق برای رسانه های آزاد، روزنامه نگاران، جنبش های مدنی، فرهنگی، جنبش زنان و جوانان.
هدف اساسی صلح امریکا در گام اول یکجا نمودن طالبداعش، ارگ و گلبدین است.
نکته مهم : دادن امتیازات مؤقتی به افراد اقوام دیگر برای جلوگیری از خاموش ساختن خواست مردم در ایجاد نظام غیر متمرکز و تجزیه افغانستان جز تکتیک های این روند میباشد.
در مراحل بعدی، زمانی که حلقات شیطانی ارگ، طالب و گلبدین توانستند قابلیت کار مشترک را پیدا کنند، روفتن و در انزوا قرار دادن افراد موقتی کار آسان است. غنی و حامیان وی در این کار تجربه و مهارت وافر دارند.
شاید کسی بگوید که اجماع کشوری ، منطقه ای و جهانی روند صلح را تضمین خواهد کرد و در افغانستان صلح حتمی است.
هیچ اجماعی برای افغانستان نخواهد بود. تنها معامله های پشت پرده است که منافع "اجماع گران" یا معامله گران در آن حفظ گردد.
کشور های که با یکدیگردشمنی آشتی ناپذیر دارند، مانند امریکا و روسیه؛ پاکستان و هندوستان، ایران و پاکستان، امریکا و ایران،... چه اجماعی برای دلسوزی به مردم افغانستان می توانند داشته باشند؟
به گونه مثال منطق و ماهیت اجماع بین امریکا و روسیه و امریکا و ایران را تشریح می کنم.
هدف مهم روسیه در روند صلح افغانستان اخراج قوای نظامی و بستن پایگاه های نظامی امریکا در افغانستان است. اگر در افغانستان طالبان "قدرت" داشته باشند و چه مصیبتی را بر سر مردم افغانستان می آورند، روسیه دلچسپی زیاد ندارد. روسیه و کشور های همجوار می توانند از خود دفاع کنند و در صورت گستاخی توسط طالبان، روسیه می تواند آنها را سخت مجازات کند، مانند داعش در سوریه. اما اکنون انتقام خروج قوای شوروی و خون چهارده هزار سرباز آنکشور مطرح است تا امریکا با سرافگندگی از افغانستان خارج شود.
همچنان اجماع ایران و پاکستان یا ایران و عربستان و یا ایران و امریکا در باره افغانستان چه اجماعی می تواند باشد. جز گرفتن انتقام از یکدیگر در خاک افغانستان و با ریختن خون مردم افغانستان؟
بهترین معیار برای شناخت روند صلح افغانستان در ترکیه این است که اگر تعداد اشتراک کننده های روند صلح افزایش یابد، نیروی جدید غیر وابسته ابتکار عمل را بر دست داشته باشند، اگر حکومت انتقالی از افراد متخصص، آزاد و غیر وابسته به طرف های جنگ باشند، اگر کشور های گرداننده بر نقش قاطع جاسوس های شان در تشکیل حکومت انتقالی تاکید نکنند، شاید آمدن صلح ولو موقتی ممکن باشد. قابل تأکید می دانم که با نیروی که در دو دهه اخیر حکومت را در اختیار داشته اند، نمی توان دولت حقوقی و حکومت قانونی را بوجود آورد. چه رسد که طالب و گلبدین با آنها یکجا شوند و نیرو های پیشرو و بالنده توسط آنها سرکوب گردند.

تذکر: کسانی که بنام رهبر یا سیاستمدار قومی در این روند سادگی یا معامله گری کنند، این معامله آخر آنها خواهد بود.