افغانستان کدام عوامل تعیین کننده را درپیش گیرد تا به توسعه اقتصادی برسد؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
توسعه یک فرایند است که تغییر را درهمه جوانب زندگی می خواهدویکی ازبخش های مهم آن توسعه اقتصادی می باشدکه این بخش هم یک سری عوامل تعیین کننده جامعه شناختی با توجه به شرایط اجتماعی هرجامعه دارد وهرگاه کشوری بخواهد این عوامل را بادقت درنظرگیرد وآن را درصدر برنامه های کاری خویش قراردهد زمینه توسعه فراهم خواهد شد
توسعه چيست ؟
" توسعه اقتصادي هدفي است آرماني براي غالب كشورها،همه كشورهاي عقب مانده تمايل دارند برظرفيت وتوان مادي ،انساني ومعنوي كشورخود بيفزايندودرپناه تكامل وتوانائيهاي اقتصادي قدرتمندداشته باشند.[1]" داشتن انسانهاي سالم ومتخصص ،مدبر،و پرتلاش به همراي طيف گسترده اي ازصنايع زيربناي راههاي ارتباطي ومراسلاتي ، پيشرفته ،بندرگاهها ووسايل حمل ونقل مجهز، امكانات بهداشتي وآموزشي نوين هم سطح باجهان صنعتي ونظايرآن هدفي مطلوب وآرماني براي كشورهاي درحال توسعه است.
ورود به مسيرتوسعه معني جايگزيني فقربارفاه،بيسوادي باتخصص ومهارت، وابستگي فني وتكنولوژيك بااستقلال وپيشتازي درعلوم،مستلزم اصول اوليه وپيشنيازهاي ارزشي ونهادي است كه غالبا درمدلها واستراتژي هاي رايج توسعه به آنها پرداخته نمي شود. نبايد براساس ديد ظاهري استنباطي ميكانيكي ازتوسعه درذهن شكل بگيرد وبراساس آن پديده توسعه تنها دريك وجه ودرمجموعه ازپروژه هاي زيربنايي وصنعتي خلاصه گردد.
حقيقت اين است كه توسعه فرايند است كه پيچيده ،مركب وچندوجهي به كليه كشورهاي توسعه يافته كنوني نيزخودمسيرناهموارازموانع ارزشي ونهادي را پشت سرنهاده اندو شرايط لازم براي استمرار توسعه رادرجامعه خود نهادينه كرده اند.
ناتواني نظريه هاي اقتصادي موجوددرحل مشكلات كشورهاي درحال توسعه براي محققان ،حوزه توسعه اقتصادي ازمدتهاي پيش آشكارشده است چنانچه دادلي سيرز مي گويد كه الگوي اقتصادي موردپذيرش دربيشتركشورهاي درحال توسعه همان الگوي اقتصادي كشورهاي پيشرفته وصنعتي بوده ومبتني برنظام اقتصاد بازار"بخش خصوصي" مي باشد درحاليكه به علت وجود نهاد ها وساختارهاي اجتماعي وفرهنگي متفاوت دركشورهاي درحال توسعه اين الگوها قادربه حل مشكلات آن ها نيستند ودراين موردبايد كوشش جدي براي شناخت چگونگي روابط اقتصادي بين الملل ميان كشورها ي غني وفقيرصورت گرفته وشرايط اجتماعي وفرهنگي جامعه موردنظرتجزيه وتحليل شده ومدل ياالگوي خاص ازتوسعه را براي همان كشورطرح شود تابتواند همه نيازهاي آن جامعه را دربرگيرد.ويابه عباره ديگرهيچ الگوي ازپيش تعين شده وجهان شمول براي راهبري جامعه در مسيرتوسعه وجود ندارد جزاينكه مطابق باشرايط فرهنگي واجتماعي واوضاع اقتصادي وسياسي وروابط بين الملل همان كشور طرح ازتوسعه ساخته شده وآن مسيرراتعقيب نمايد درغيرآن به اجراگذاشتن مدلهاي ناهمگون ازتوسعه براي يك كشورزمينه ناهموار رادريك جامعه بارآورده ورشدتك بعدي سبب خواهد شد .
تعاريف توسعه اقتصادي
"توسعه اقتصادي دريك تعريف كلي عبارت است ازرشد اقتصادي همرا با تغييروتحول كيفي[2] " با عباره ديگرتوسعه اقتصادي ابعاد كيفي وكمي تغيير در متغيير هاي اقتصادي رانه به صورت ميكانيكي ،بلكه به صورت ارگانيكي وزيستي دربرمي گيرد تابتواند ارتقاي فراگيروهمه جانبه سطح زندگي باشد؛درين رابطه دانشمند به نام آلبرت هيرشمن مي گويد: "هنرارتقاي توسعه اقتصادي ويابه طوركلي سياست گذاري سازنده درگروي تعين ابعاد آن قراردارد.[3]" منظورازين نظردقيقا همان تحولات كيفي يك جامعه ازلحاظ اجتماعي ،سياسي وفرهنگي توأم بارشدياتوسعه اقتصادي مي باشد ،درحقيقت نهادينه شدن فرهنگ توسعه دراذهان افراد جامعه ومبدل شدن به ارزش وتلاش به رسيدن آن به صورت واقعي بسترتوسعه اقتصادي رادريك جامعه پهن مي نمايد.
درقالب همين تفسيرويليامسون طبقه بندي جالبي راارائه كرده كه بسياري ازفعاليتها ي اجتماعي درحوزه مباحث توسعه راشامل مي شود ،وي فرايند توسعه اقتصادي رابه دو سطح تفكيك وتقسيم مي كند: سطح اول وقوع توسعه است كه به ايجاد تغييرات بنيادي درارزشها منوط مي شود ودرسطح دوم فرايند توسعه مقطعي است كه قوانين اقتصادي ،كاركردي نزديك داشته وقواعد وقوانين توسعه اقتصادي به اجرا گذاشته مي شود(توسعه اقتصادي ،توسلي ) بادرنظرداشت ازطبقه بندي اين دانشمند باورها،اعتقادات،رسوم وهنجارها به طوركلي ارزشهايي كه جهت گيرفكرووجوه رفتاري انسانهاراتعين مي كند تعالي يافته وياحداقل جوهرپيش برنده وارتقادهنده باشد،كه درواقع به ارزشهاي پيش برنده وارتقا دهنده تغيرماهيت مي دهند ،اين ارزشها ضمن تحول شكل رسمي به خود گرفته وبه صورت قوانين ومقررات نظم وقانونمنديهاي لازم براي تسريع جريان توسعه اقتصادي رافراهم مي كنند؛ براي مثال قواي سه گانه شكل مي گيرد،حقوق مالكيت وضوابط اجراي قراردادها تثبيت مي شود وانگيزه هاي محوري براي انباشت سرمايه وانجام سرمايه گذاري ها وظهورنوآوري ها بوجود مي آيد.
درسطح دوم وقتيكه ارزشها توسعه نهادهاي دموكراتيك واقعي ارتقايافته درجامعه اجراي برنامه هاي توسعه رابه صورت موفقيت آميزممكن وتحقق اهداف آن برنامه ها راتاحدزيادي تضمين مي كنند.به طوركلي تحولات ارزشي ونهادي زمينه هاي لازم را براي كاركرداقتصادبازاروتوسعه شتابان صنعتي فراهم مي آورد.
خصوصيات توسعه:
توسعه دريك نگرش ساده ودركليه جوامع ،به وضعيتي اطلاق مي شود كه حداقل سه خصوصيت ياشرط رامحقق گرداند اولين خصوصيت امكان دسترسي بيشتربه كالاها و خدمات تداوم بخش حيات انسان مانند غذا ،مسكن وپوشاك است ،درين راستانه فقط افزايش كميت كالاها مدنظراست بلكه توزيع گسترده تروافزون تر بين آحاد جامعه نيز بايد تأمين شود؛ دومين خصوصيت افزايش سطح استاندارد هاي زندگي وبهره مندي انسانها ازمواهب مادي است،درآمد هاي بالاتر،نه تنها درصداشتغال بالاتر،بهداشت و درمان مطلوبتر،آموزش باكيفيت تر تأمين امنيت بيشتروتوجه بيشتربه ارزش هاي فرهنگي وانساني راكه به پيشرفت زندگي مادي كمك مي كند بلكه احترام وعزت نفس بيشترراهم درسطح فردي وهم درسطح ملي ايفا مي كند؛ سومين خصوصيت گسترش دامنه گزينه ها ،انتخاب هاي افراد وملل درزندگي ،ارتقاي حقوق مدني افراد ،آزادي انديشه ها ،برابري درمقابل قانون ورفع تبعيض ها رهايي ازهرنوع قيد وبندها وابستگي وبردگي ومواردي ازين قبيل .................
اين خصوصيت ها به مقوله توسعه علاوه بروجه دروني (داخلي يك كشور) يك وجه بيروني (بين كشورها درجامعه جهاني)مي بخشد. وآن را به منشوري چند وجهي بدل ميكند شايد انتخاب چنين خصوصيات چندگانه وانتظارات فراگيراز توسعه اقتصادي است كه طراحي برنامه جهت نيل را برآن دشوار ومسيرحركت را درراستاي توسعه اقتصادي راپرپيچ وخم مي كند.
بنا بادرنظرداشت تعاریف فوق دولت مردان کشورما باید شش مورد زیر که تعیین کننده وعوامل اساسی رسیدن به توسعه را درنظرداشته باشد چون اگرهمین عوامل که برای توسعه اقتصادی طرح شده تحقق نیابد ما به یک توسعه اقتصادی حقیقی نخواهی رسیدیم
1 تمركززدايي ومشاركت: تمركززدايي درابعاد مختلف برنامه ريزي توسعه اقتصادي دردهه هاي اخيرمورد توجه بسيارازاقتصاددانان بوده است واگذاركردن امور به مناطق ، كاهش حجم فعاليتهاي دولتي وسپردن آن به مردم «بخش خصوصي» به منظورافزايش كارايي ازطريق مشاركت مردمي درفضايي رقابتي،ابعاد ويژه اي در مباحث توسعه اقتصادي به خود گرفته است مشاركت مردم دراجرايي پروژه هاي روستايي راهي براي كاهش فقروبهترين شيوه براي توسعه روستايي محسوب مي شود وجنبه بسيارمهم ديگري كه درمبحث مشاركت موردتوجه قرارگرفته است مشاركت زنان درتوسعه اقتصادي است ميزان مشاركت زنان درفعاليتهاي اقتصادي وبرنامه ريزي ها وتصميم گيريها شاخص مهم درتوسعه اقتصادي است.
سازمان ملل متحد مشاركت راچنين تعريف مي كند: كوششهاي سازمان يافته براي افزايش كنترول برمنابع ونهادها براي گروههايي كه مشاركت اجتماعي وحضوردر فعاليتهاي اقتصادي تاكنون از آنها دريغ شده است اقتصاددانان مشاركت راوسيله براي افزايش نرخ رشد ،كاهش بيكاري ،شناخت توانائيها وبه كارگيري آنها درسطحي فراگير ،وتوزيع بهترد رآمد ها ميدانند درحالي كه دانشمندان علوم اجتماعي خودمشاركت را هدف وياجزئي ازعوامل رسيدن به توسعه مي دانند.
2 ايجاد وبالندگي سازمانها ونهادهاي اجتماعي:
براي رسيدن به توسعه اقتصادي ايجادنهادها سازمانهاي اجتماعي يكي ازعوامل مهم بوده كه درتحقق اهدف توسعه باري مي رساند اين نهادها وسازمانها درميان گسترده در جامعه بوجودآمده برآورده كننده نيازهاآرزوهاي گروهي ازانسانهامي باشدكه رشد درخشنده گي آن منجربه توسعه همان جامعه كمگ مي نمايد. "خصوصيات سازمانهاي اجتماعي انعكاسي ازماهيت وچگونگي توسعه اجتماعي دريك كشوراست.[4]" نهادهاي اجتماعي مدني وقتي به درجه ازرشد وبالندگي ميرسد كه مشاركت مردمي را به حد گسترده به همرا داشته وآراو تمايلات آنهاراازين طريق نهادها به بالاترين سطوح تصميم گيري انعكاس مي دهد وجلوه هاي مهمي ازپيشرفت توسعه اقتصاديرابه نمايش مي گذارد، وازسوي ديگراين نهادهامجموعه ازهنجارمربوط به جنبه اصلي ساختار اجتماعي مانند ازدواج وسايرمبادلات اقتصادي است. نهادها درنظام اجتماعي ازدو ديدگاه به هم مربوط مي شوند،1- نهادها مقرراتي رابوجود مي آورند كه الگوي عمل وسازمان رابه ارزشهاي اجتماعي پيوند مي دهد. 2- نهادها درعين وابستگي تا حدي بين بخشهايي خاص ساختاراجتماعي فاصله ايجاد كرده ،درعين حال به منظوراداره رفتار دريك حيطه گسترده عمل ،آن حيطه رابه حوزه هاي ديگرمتصل مي كنند،براي مثال ازدواج درعين حال كه گروهي ازمناسبت هاي اوليه رابوجود مي آورد بين خانواده هاي ديگربخشهاي جامعه پيوند نيرومند برقرارمي كند.
3 برنامه ريزي دقيق كاريابي:
«برنامه ريزي صحيح جهت رشد وتوسعه اقتصادي مستلزم شناخت ويژگيهاي نيروي انساني وتأمين مشاغل مورد نياز جامعه است[5].»
تأمين مشاغل براي كليه افرادي كه هرساله وارد بازاركارمي شوند وتوزيع صحيح آن به نيازجامعه ، بايد برپايه واساس هربرنامه ريزي صورت گيرد ،براي مثال درتكميل تحصيلات بايددولت جهت رسيدن به توسعه اقتصادي افرادي اشتراك كننده درمؤسسات تحصيلات عالي راطوري تنظيم نمايد كه نياز جامعه منوط به رشته هاي تحصيلي بوده ومي باشدازسوي ديگريكي ازمشكلات عمده سرراه توسعه اقتصادي دركشورهاي در حال توسعه بيكارماندن عده بزرگ جوانان بعد ازتكميل تحصيلات ابتدائي ومتوسط وحتي تحصيلات عالي مي باشد به خاطريكه به فارغان دورمتوسط وابتدائي نه زمينه تحصيلات عالي فراهم است ونه تعليمات حرفوي ونه شغل كه بتواند زندگي روزمره آنها رابه وجه احسن بگذراند چون برنامه ريزكاربراي نيروي كارموجود دربازاركار دقيق نيست ودراينجاست كه تورم بيكاري صورت پذيرفته ومانع پيشرفت اقتصادي ميگردد وهم چنان فارغان تحصيلات عالي خلاف نيازهاي اوليه وموجود تحصيل نموده است پس درينجاست كه اگراين كشورها بتواند برنامه ريزي دقيق درمشغول ساختن نيروكارداشته باشد وطبق عامل اول كه تذكريافت يك مشاركت عمومي ازآحاد جامعه به عمل آيد جريان توسعه اقتصادي راسرعت مي بخشد؛بي برنامه گي جوانان كه نيروي عظيم كاررادريك كشورتشكيل مي باشد ،درصورت كه ازهمچونيرواستفاده درست به عمل آيد وبرنامه هاي دقيق كاريابي درهرعرصه باشد،چون داده هاي نرخ اشتغال و ارزش رشدافزوده يانرخ مشاركت نيروي كارونرخ بيكاري متغييرهاي كليدي براي ارزيابي وضعيت دورنماي توسعه اقتصادي است ،بهره وري محاسبه جهت برنامه ريزي دقيق براي استفاده بهينه ازمنابع وعوامل توليد به خصوص نيروي انساني در توسعه اقتصادي بسيارمهم است.
4 ثبات واستقلال سياسي:
كشورهاي كه درحال توسعه اقتصادي هستند يكي ازعوامل محقق شدن به هدف توسعه اقتصادي ورسيدن آن به ثبات سياسي مي باشد تافرايند تدريجي متداوم توسعه را طي كند چون بافراهم نمودن امنيت داخلي كشورمي توان ابعاد ارزشي فرهنگي رابيشتركاركرد چنانچه قبلا ذكرشد كه وقتي هنجارهاي ارزشي درمرحله اول تغييرنموده وتاقابل پذيرش قوانين توسعه اقتصادي باشد پس باداشتن ثبات سياسي داخلي واستقلاليت سياسي خارجي رول مهم رابازي مي نمايد تابتوانيم زمينه اجراي برنامه هاي توسعه اقتصادي رافراهم سازيم ؛ «سياست خارجي كشورهاي درحال توسعه عموما تحت تأثيرنيازهاي اقتصادي آنان به شكل مي گيرد اما درمورد كشورتوسعه يافته امكانات اقتصادي شان استاندارد رابطه خارجي مي باشد.[6]»
به اساس اين ديدگاه كشورهاي درحال توسعه سياست خارجي خودراتحت تأثيرنيازهاي خود مي تواند شرايط فرهنگي واجتماعي خويش راتحت كشورهاي قدرتمند نبرد ..... باداشتن اين مقوله نيزثبات سياسي خود رامي توان حفظ نمود وروش ناب دروني منطقه را تغييرداده وراه پيش برد توسعه راعملي نمايد نه باتقليد ، چون شرايط فرهنگي هر منطقه فرق نموده ومنجربه انقلاب هاي ويرانگر خواهد شد ؛ كشورهاي كه درتصميم گيري درون كشورخود مستقل بوده وسياست خارجي خود راباموازات بين الملل عيار نمايد به صورت تدريجي به توسعه اقتصادي نائيل خواهم آمد. اماكمك هاي بشردوستانه كشورهاي توسعه يافته منجربه آن نشود كه درسياست گذاري يك منطقه دخيل باشد و رهبركشورهاي درحال توسعه بايد درسازندگي كشورخود اطمينان داشته وفرصت هاي سياسي ، اقتصادي واجتماعي را گسترش دهد تابتواند به پختگي سياسي برسد كه درين رابطه دانشمندبه نام والت وشمين روستو مي گويد « كمك هاي اقتصادي زماني مؤثر است كه كوششهاي يك جامعه درنيل به پختگي سياسي راآسان سازد.[7]»
به اساس نظريه فوق مي تواند چنين تحليل به كاربرد كه كمكهاي اقتصادي كشورهاي قدرتمند به كشورهاي درحال توسعه طوري كه جهت نيل به اهداف آنان به كاربرده شود نه اينكه درپهلوي اين كمك ها دخيل درسياست گذاري همان منطقه بوده ومشاوراز خودش به كشورهاي كمك گيرنده بگذارد وثبات سياسي آن كشوررازيرسوال ببرد.
5 تحرك اجتماعي:
«داشتن آرزوي ساده براي زندگي بهتربه تنهاي كافي نيست.[8]» بنا براين وقتي در زندگي آرزوي ساده حاكم باشد وزندگي فردي به صورت ازهم گسيختگي اجتماعي صورت گيرد همين است كه تحرك به تنهاي به تصورنمي آيد بناء انگيزش وتحرك در اجتماع تبحريافته ومنجربه فعاليتهاي جمعي شده راه بازشدن به تحقق اهداف توسعه اقتصادي مي باشد. وازسوي ديگردرصورتيكه افراد درجامعه تحرك شغلي وكسب مقام رابراساس تلاش وشايستگي بدون هرگونه قيد مرز داشته باشد جامعه هدفمند بوجود مي آيد ونوعي بلند پروازي براي بهبودي فردي، استانداردزندگي،كسب آموزش ومهارت به منظوردستيابي به آرزوهاوتحقق توسعه اقتصادي درگروه هاي انساني گسترش مي يابد. ودرتغييرنظام اجتماعي مؤثرواقع مي شود ،فلذا مي توان گفت كه داشتن تحرك اجتماعي افراددريك جامعه به صورت هدفمند وبه طورروزافزون توأم بافعاليت هاي اجتماعي مشترك يكي ازعامل هاي رسيدن به توسعه اقتصادي است.
6 تقويت روحيه و وحدت ملي
«آمادگي رواني وروحيه مردم ويكپارچگي آنها سبب ميزان شناسايي باحكومت ورهبران ملي است[9].» آگاهي وآمادگي رواني مردم به صورت متعهد ويك پارچه مي تواند ايجاد تفاهم ميان ملت درسطوح مختلف گرد وبتواند به صورت آگاهانه ازحكومت هاي حاكمه تقاضاي رسيدگي به نيازهاي شان نمايد وحكومتها نيزسعي مي كنند تاپاسخ گو به نيازهاي مردم باشد كه پس ازمرفوع نيازهاي اوليه گام هاي مستحكم رابه سوي پيشرفت اقتصادي كشورش بگذارد ورنه اگروحدت ملي درميان يك جامعه نباشد پراكندگي هاي اجتماعي فرهنگي وجود داشته باشد تازدودن اين گونه كشمكش هاي فرصت براي تحقق اهداف توسعه اقتصادي كم است پس بايد اگربيخواهيم به توسعه اقتصادي برسيم بايدتوجه بيشترروي اين عامل مهم نموده افتخارملي راحفظ وبه وسيله آن درصحنه هاي بين المللي نفوذ نمايم چون باداشتن وحدت ملي به صورت مستقيم بدون تكيه به كشورهاي استعمارگر تجارت خارجي داشته باشيم،معاهدات اقتصادي در سطح بين الملل باداشتن يك وحدت ملي مداراعتبارجهاني است كه تابتواند آنرا افزايش بخشد؛ حفظ ثبات درارزشهاي ملي ريشه درباورهاي فرهنگي جوامع دارد. كه باپذيرش هم ديگرخرده فرهنگ ها درون كشوري ورنگ بودادن به فرهنگ ملي مسيرحركت جامعه را به سوي كنشهاي جمعي وارتقاي منافع ملي سوق دادكه پيش ذهنيت هرفرد تحقق آرمانهاي والاي خويش رادرحداكثررفاه گروه اجتماعي وتوسعه اقتصادي مي بينند وهم چنان كشورهاي كه ازانسجام ووحدت ملي برخوردارند درطول تاريخ از ارزش هاي فرهنگي وتماميت ارضي خويش درمقابل حملات وتهاجم دشمنان بهتر محافظت نموده تاكشورشان ازهم گسيختگي دوربوده ودرمقابل سلطه دربازارهاي جهاني موفقترعمل نمايند.
پيامها
16 فبروری 2009, 18:57, توسط دکتور طاووس وردک
زه دتیوریک لحاظه دمحترم ورور فرهمند سره موافق یم خو اساسی اقتصادی اهداف او اقتصادی برنامه ریزی دیوه هیواد لپاره مخصوصا لکه افغانستان چی 30 کاله داخلی جنگ روان دی او زموژ خلک ورسره لاس اوگریبان دی په یقین سره چی دجنگ قهرمانان یاست اوترتاسی دنری په مخ بل کوم انسان داسی جنگ نشی کولای لکه تاسی خلک زموژ اوتاسی نه عاجل کار غواری دودی غواری دوا درمل غواری امنیت غواری ، خو متاسفانه چی دخلاقیت - نواوری -ابتکاراتو - او اختراعاتو
اوهمدارنگه دعلم اوزده کری سره هیخ علاقه نه لری چی دغه دافغانانو لویه اونه جبرانیدونکی
ستونزه ده ، اوهر پردی ، بیگانه دتاسی خخه دیوه ساده سامان یا افزارو اوهمدارنگه ارزانه وسلی په شان استفاده کوی .
دافغانستان داقتصادی ودی لپاره زما په نظر په اوسنیو شرایطوکی دغه لاندی پرنسیبونه که ددولت
لخوانه مراعات شی هرو مرو افغانستان په دوو پنخو کلنو پلانو کی چی دقیق تطبیق شی اومحاسبه ورسره وی نوی اقتصادی پراو ته شامیلیدلای شی .
1- ترهرخه نه دمخه باید یو پوه - وطن پرست - با احساسه - تحصیل کرده - پاک - سوچه افغان ته خلک رایه ورکری اواعتماد ورباندی وکری چی جمهور رییس وتاکل شی او حساب دهی ورخخه
وغواری .
2- دغه وطن پرست جمهور ریسس باید خو کمیسیونونه ولری اوهر کمیسیون دیوی برخی مسولیت په غاره واخلی ، زما په عقیده دولتداری یعنی ( صلاحیت او مسولیت دی ) پدی چی که خوک صلاحیت ولری اوخپل مسولیت احساس نه کری دوظیفی دعهدی خخه نه شی
وتلای.
3- دکدرو په انتخاب کی دمغرضو - متعصبو - سمتپرستو - ژبی پرستو - - دتنظیمی
اودیموکراتیکو فرکسیونو دلیدرانو اواشخاصو په خوله هیخکله تحصیل کرده وطن پرست - پاک اوبی
واسطی انسان دخپلو ترقی غوشتونکو ارزوگانو لرونکی دپامه لری ونه ساتی اوهر سری دهغو دتحصیل اومسلک په اساس دسابقه تجربو لرلو سره په اساسی پوست وتاکی .
4- وسله وال پوخ دپخوانیو ( مجاهدینو اودنجیبالله ) دوخت داقسرانو خخه اکمال اوهغه 63000
دی دی ار ، شوی منصبداران البته کوم چی داوطلب وی اودوظیفی داجراکولو طاقت او توان ولری
بیرته ژر تر ژره را وغوشتل شی او ددریو میاشتو تعلیماتو وروسته دهر یوه داستعداد په اندازه کار
ورته وسپارل شی ( استعداد می ددی خاطره ذکرکرلو چی یو تعداد خوردظابطان هم جنرالان شوی چی دمسلکی لحاظه دمسولیتو او وظایفو تر عهده نشی وتلای ، اودغه کتگوری باید بیرته
یا تنزیل رتبه شی یا په حفظ درتبی ددوی دسویی سره په لازمو خایو کی وتاکل شی ، اوهمدا رنگه سربازی بیرته دملی نوامیسو دافغانستان داستقلال او ارضی تمامیت په نظرکی نیولو سره
دمکلفیت دوه کلنه دوره بیدون دکوم امتیاز نه ( گویا هیخ قوم اوملیت ) ددی مکلفیت نه مستثنی
کیدای نه شی اومعافیت نشی ورکول کیدای ، هغه کسان چی بی کسه وی - دتحصیل په دوران
کی وی او یا مریض وی یا ملا وی اواسناد ولری دقانون سره سم معاف کیدلای شی .
دغه اساسی مسله ده او داولیت خبره ده ؟
5-افغانستان چون صقیله صنایع نه لری - برق نه لری - گاز خلکو ته نه رسی -د سیواد سویه دیره
تیته ده - مسلکی لیسی - تخنیکومونه نشته - اکادمی دعلومو فلجه ده - لابراتوارونه نشته نو
زموژ دخلکو له پاره چی دیوی خوانه دکار زمینه برابره شی او په ضمن کی عاجل او ضروری داسعارو دلاسته راورلو منابع فعالی شی ( لاسی صنایع ) ددولت لخوانه په تولو ولایتو اوولسوالیو
کی دقرضی په ورکولو سره دماهرو مسلکی نارینه اوشخینه له خوانه اداره او په کار ولویژی .
6- په کلیو کی په ولسوالیو کی پانگه وال او ملی سوداگر وهخول شی او قرضی ورکرل شی تر
خو دمالداری فارمونه- دچرگانو فارمونه - د مرغاویو - د فلمرغانو -فارمونه جور کری دیوی خوانه دغوشو - پوستکیو - پرو - هگیو - شدو - مستو - کوچو - زیرو غورو -خخه دخپل کلی ولسوالی
ولایت اولویو شهرونو مشکلات رفع کوی اودخارجی کثیفو - بی کیفیته - حرامو - استهلاکی موادو
مخه نیول کیژی .
7- بله تهدابی مسله په لمری سر کی ( دمزار شریف دشولگر په منطقه کی - دهلمند دسیند دپاسه دنیمروز ددشتو دخروبولو لپاره دیر لوی بند جور شی چی هم شاری مخکی خروبی شی اوهم برق ورکا - دکنر دسیند دپاسه لوی بند جور شی چی هم مخکی خروبی شی اوهم برق ورکا - دپکتیا په برخه کی همدارنگه کاروشی -دبدخشان په منطقه هم ورته دبرق بند جور شی)
گویا په پنخو کالو کی پنخه دبرق بندونه جور شی .
8- په امتحانی دول نظامی اقتصاد رامنخ ته شی ( په 34 ولایتو کی 34 دکار اوساختمان عندونه
دوزارت دفاع په چوکات کی جور شی چی دهر غند دنفوسو شمیره یی 2000 کسه وی او د
عسکری قروانه ورته ورکرل شی او خلو رمیاشتی صرف مسلکی درسونه لکه - نجاری - گلکاری
سنگ بوری - رنگمالی - پلسترکاری - دبرق لین دوانی - ولدنگ کاری - نرسنگ - خیاطی - دریوری
مالداری - زراعت - فلزکاری ) زده کری او 20 میاشتی نور په ولایتو کی دولتی مامورینو-کارگرانو
اجیرانو - ملایانو -معلمانو -افسرانو ته یو -دوه - دری - خلور اطاقه اپارتمانوه اوحویلی جوری کا تر
خو دکور مسله دلسو کالو په جریان کی حل شی ، اودبلی خوانه مکتبونه - کلینیکونه - شفاخانی - پلونه - سرکونه - پل اوپلچک - ددغو عوند پواسطه جور شی دیوی خوانه دانجیو گانو بیمورده
سوی استفاده ورکیژی او دبلی خوانه صورت حساب دهی مرکزی منخ ته راخی .
9- دزراعت په برخه کی دپام ورده چی ، موژ دمزارشریف دلیلی دشتی دامو دسیند خخه - دابدان اومیرعلم دشتی دپنج او کوکچی او امو دسیند خخه بیدون ددی نه چی جنراتورونه او برق
استعمال کرو په دیرو ابتدایی وسایلو لکه ارهتونه لگول اوپه زرهاوو متره مکعبه اوبه دسیندو
خخه راپورته کول او دغه مخکی تر اوبو لاندی کول .
دلته دیوی خوانه ( کوچی - هزاره - ازبک - مشرقیوال - وردک- پکتیاوال - شمالی وال -) هرخوک
چی هیخ مخکه نه لری اوداوطلب وی دکور او مخکی خشتن کیژی اوباید داسی ونه شی لکه د
سود اوسلم اویا دمخکو فرمان چی دثور انقلاب په لومریو کی خلکو ته ورکرل شوی اول باید
کورونه اومخکی ابادی شی بیا دهقانان ورته وهخول شی همداسی په نورو ولایتوکی .
زه فکر کوم ددغو پلانو په تطبیق سره دلسو کالو په موده کی خلک په نس ماره - دبرق خشتنان-
اودکور اوسیواده بهرهمند کیدای شی.
دغه لس کلنه مرحله دستراتیژیکو اقتصادی اهدافو له پاره زمینه برابروی اوموژ کولای شو ثقیله
صنایع دخپل اقتصادی توان اودبین المللی مرستو په راجلبولو سره بیا وروسته شروع کرو .
17 فبروری 2009, 06:51
مردم !
اول باید تنها شوید . پاکستانی و طرفدارانش را با امریکایی و طرفدارانش را از کشور بیاندازید بیرون . تا بتوانید ازادنه برای همه مردم افغانستان و برای اینده مردم و کشور کار کنید . این تیوریک بازی بعداء پیاده شود . وقتی امریکا نباشد ما میتوانیم بفهمیم که قیمت پول ما چقدر است . از کجا میخریم و به کجا خرچ میکنیم . چطور قیمت پول افغانستان و اکثر کشور های که اصلاء سالهاست نه جنگیده اند و اقتصادء هزار مراتبه بهتر از ما دارند باز هم یکی است ؟ . اگر با موجودیت یکی از این کشور های غاصب شما میخواهید به طرف تمدن بروید , باید حد اقال 35% به انها بپردازید . و انها هر چه کثافت و گند و اجناسء که فقط برای انکشاف تورم پولی در کشور های مثل افغانستان ساخته اند , به شما منحیث تمدن , کمک های انسانی , حتی کمک های بلا عوض خواهند داد تا مانع از ایجادات خود شما شوند و یا نگزارند " خلاصه " پول شما در داخل کشور ویا از جیب یک افغان به جیب یک افغان دیگر بغلتد . یکی از دلایل سقوط و از بین بردن دو تا اسمان خراش های نیویارک این بود که : در ان جا کسانی روز و شب کار میکنند که مشغول جمع اوری پول کشور های جهانء سوم هستند . و از کوشش های انها است که درین کشور ها فقیر فقیرتر میشود و امریکا و یهودی پول دار تر . خلاصه در قدم اول در کشور باید اقتصاد افغانستان از افغانها و برای افغانها باشد . ریس جمهور کرزی که خود یک زمان طالبان بود و حتی میخواست نماینده طالبان در ملل متحد باشد , که بعداء سی آی ا به خاطر پلان های بعدی برای افغانستان منع نمود ایشان را از بروی صحنه امدن منحیث طالب . خود در اواخر " بعد از رفتن بوش " متوجه شده اند که نا خود اگاه چه چقدر و چند تا میخ به تابوتء افغان ها و کشور زده اند , ولی به خاطر فقر دانش سیاسی و اقتصادی , به طور مثال به جای حرف های قابل فهم بر علیه دشمانان افغانستان , صدا های مثل زوزه و یا قوله از دهانشان میبراید . که باز هم با تشکر شنیده شده و شنیده میشود . شما و یا دست اندر کاران مسول پیش بردن افغانستان به طرف یک اینده درخشان, نباید کار بکنند که بعداء برای شما ببار اراد پشیمانی را . چرا ؟ تا جایی که همه ما و شما متوجه شده ایم که نسل که از عقب ما میاید اعم از بچه های شما , اولاد های نرینه و اناث شما , نواسه ها کواسه های شما , لخک های دروازه شما , همه ازادانه با یک نظر یا شما را خاین و وطن فروش و جاهل قلمدادمیکنند ویا از احترام همیشه شما را به یاد خواهند داشت . خويندو او وروڼو : جنک هنوز تمام نشده . به یاد داشته باشید جنگ برای وطن و مردم تان مقدس ترین ایمان است . چمکنی .
6 مارچ 2009, 13:00, توسط سر پلی
وطن داران عزیز کشور خوب گوش کنین تامه حقیته برتان نگویوم دیگه کسی نمیگه و نمیتانه بگویه چرا اوقه که مه ده اقتصاد مبفامم کرزی بابا هم نمی فامه لاکن پدرش میفامید بلکه کل قوم شان میفامیدن لاکن مه از کل شان کده بسیار میفامم بخاطر خوب شدن اقتصاد افغانستان کلگی باید دسته جمی سم بگیره حتا دولت هم همکاری کنه دولت باید به تمام زمین داران ترکتور بته کود پاروی بوجی گکی بته خپ و چپ اعلان کنه که امسال کلتان کوکنار بکارین خود ریس جمهور دو کاره باید غمشه بخوره یکی ای که جلو ناتو گکا ره بگیره که آمده پیش از حاصل کوکنار ماره درو نکونه چه رقم که میتانه یاد داره بکنه مثلن در جیب ناتو گکا رشوت پرته یا اونا ره هم ده ای موتات کنه اگر تانست سر خودی شان به ملک های خودشان صادر کونه نور الا نور اگه نی هر روز به هر رقم بانه به یک دولت سفر کونه بوجی بوجی کتیش ببره مه میگم بسته تیاره ره پر کده ببره و از پیش سفیرایشه خبر کنه که زود زود تا کنن و ده هر جای تقسیم کنین . یانی که فعال باشن باز اقتصاد سیل کو که افغانستان ده کجا میرسه اگه ای پلان مه کامیاب شوه کراچی وان ما بسته شار دوبی یه میخره مه نمی فامم که ای مردم ده کدام خوابستن و ده خیر و شر شان هم نمی فامن اگه پادشایی کده نمیتانه ایلا کنه مه و یا مسل مه واری ادم پیدا کنن که کار کنه . بامان خدا
6 آگوست 2011, 07:25
سلام مثل شماوری آدمون خیلی استه که جیباخوره پورکده وتوهم شاید ده می فکرا بشی اوغانستو با اینمی فکرای خراب مثل ازتو تباشد
15 جولای 2011, 11:16, توسط engle
Afghanistan is an under developed country and because of that is our industry , cause we huv less industry i think it is 15% and the usech of agriculture is 85% . first of all we should improve our industry .how we can improve our indusry
simple
export>import (that mean export more then the import) ,but regeertefully in the present time we huv the high rate of import so plz do something for
ur lovely country i m saying that for those who keeps their moneys in the international newyark bank and like that in other banks outside of afghanistan plz repleace of making bulding for ur self make a factory employe unemployee worker late better than the never doing some thing for ur lovely homeland
24 جنوری 2013, 02:56
اول ازهمه سلام تقدیم میکنم:
ازنظرمن افغانستان بایدتمام زمین های زراعتی خودراتحت آبیاری بیاورد.ازطریق اعمارمجددبندهاوجلوګیری ازضایع شدن منابع آبی کشور
که ازساحه افغانستان بیرون میرودوازآن کشورهای همسایه استفاده میکند. اساس توسعه ازهرنګاه برای کشورعزیزمامساعدمیګردد.وقابل ذکراست که اقتصادهرکشوربالای زراعت استاده است.