استاد سیاف از خدا بترس!

بنام خداوندی که هدایت و ضلالت به دست اوست. درود بر روان پاک پیامبر اسلام و ناجی بشریت، یاران و پیروان راستین و صادق اوشان.

استاد محترم استاد سیاف! این خطاب از جانب کسی است که از ناحیه دین و آخرت شما به تشویش است و نمی خواهد خاتمه شما خدای نخواسته به شر بیانجامد!! چون دوست واقعی کسی است که انسان را از گمراهی نجات دهد و برای او تذکیر خیر نماید. «فذکّر فإنّ الذکری تنفع المؤمنین... الآیة»

می خواهم با این خطاب کمک و خدمتی در حق شما کرده باشم. خوب گوش فرا دهید و اگر به شما رسید، چندین بار و به تکرار بخوانید!

* ـ شما کسی هستید که در یک دورهء خاص به عنوان مبارز مسلمان، دین شناس و با تدبیر شهرتی خاصی داشتید! من با شهرت شما کاری ندارم. می خواهم گفته های سابق شما را استشهاد بیاورم و عملکرد امروز شما را به رخ تان بکشانم، تا هم دین خود را ادا کرده باشم و هم خدمتی برای شما و آخرت شما نمایم!

* ـ شما به حکایت خود تان در راه مبارزه اسلامی هر نوع زحمتی را به جان خریده اید. زندان، خطر مرگ، محرومیت، توهین، تحقیر، در به دری و... ولی امروز به استدلال عدم ظرفیت و نبود زمینهء مبارزه، همکاری خود را با استکبار جهانی، صلیبی ها و صهیونیزم توجیه می کنید؟
* ـ شما به کمتر از خلافت عمری قانع نبودید. مگر چه شده است که؛ امروز برای خلافت آقای کرزی ـ که خودش هم در دست نشانده بودنش از جانب اغیار شک ندارد، کمپاین می کنید؟

* ـ شما رؤیای مرحوم استاد توانا را که در ازهر شریف و قبل از انقلاب دیده بود « در افغانستان سیلی خروشانی آمده بود، همه وارد سیل شده بودند و او نتوانسته بود در خواب وارد سیل خروشانی شود که افغانستان را درنوردیده بود و شما با باقی رهبران وارد سیل شده بودید» به رفتن در پهلوی دوستم تعبیر می کردید و اقدام او را ضلالت می خواندید! سالهای زیادی او را به این بهانه مورد ملامت قرار میدادید. اما امروز خودتان در پهلوی اشخاصی قرار دارید و همراه و همسفر شان هستید که سگ دوستم هم بر آنها شرف دارد؟ حتی امروز شما و دوستم در یک صف قرار دارید و برای یک شخص و یک جریان غیر اسلامی کمپاین می کنید؟

* شما استاد ربانی را ملامت می کنید که؛ چرا با کمونستان «علومی و گلاب زوی» ائتلاف تشکیل داده است؟ ولی خود شما در جمع 80 نفر از پارلمان که در پغمان برای کمپاین کرزی دعوت کرده بودید، گلاب زوی را هم خواسته بودید! مگر چه شده است که گلاب زوی نزد شما برود مسلمان است و جواز دارد و نزد دیگران کافر و نا جائز؟

* ـ شما همیشه وقتی از یک انسان ضعیف الإیمان در تنظیم تان نامبرده برده می شد، سابقهء مبارزه و جهاد او را به رخ مردم می کشیدید و تعامل خود را با او به این دلیل توجیه می کردید و امروز هم همین بهانهء شما برای تبرئه خود از سازش با مفسدین است!! ولی امروز شما در مقابل داکتر عبدالله عبدالله که همهء عمر خود را در سنگر و جهاد سپری کرده است، حتی چند سالی از آن را در حمایت از شخص شما گذرانیده است، از کرزی حمایت می کنید؟

شما از کسی حمایت می کنید که، جنرال کونسل سابق امریکا در پشاور در زمان جهاد، در باره اش چنین اظهار نظر می کند و با افتخار چنین می گوید: «من روزی از دفتر خود در پشاور نا وقت روز می خواستم خارج شوم. سکرتر من آمد و گفت: یک جوان افغانی آمده است و می خواهد با شما ملاقات کند! گفتم اجازه اش بدهید! وقتی وارد شد، شخص جوان و با لباس مرتب بود که از باقی افغانها فرق داشت. او با انگلیس حرف می زد و خود را معرفی کرد. گفت: شما چرا موشک استنگر را به افغانها دادید؟ من هم جواب او را و ضرورت این امر را گفتم. این جوان در پاسخ گفت: شما افغانها را نمی شناسید! من بعد از این با شما همکاری می کنم و افغانها را به شما معرفی می کنم! من قبول کردم و باهم دست دوستی دادیم. او از آن زمان تا حال دوست نزدیک من است و با هم کار کرده ایم. آن شخص کسی نیست جز حامد کرزی ...» با نقل و اختصار از سایت فارسی بی بی سی. این مصاحبه حالا هم در آرشیف بی بی سی موجود است؟

حتما با زرنگی که دارید، معنای دوستی خود خواسته کرزی را با جنرال کونسل امریکا در زمان جهاد و برا جلوگیر از دادن استنگر به مجاهدین، می دانید، آنهم دوستی برای مدت درازی تا رسیدن به ریاست جمهوری؟

مگر شما یکبار به این فکر افتیده اید که سابقه داکتر عبدالله را با کرزی مقایسه کنید و هر کدام را با ترازوی انصاف و عدالت بسنجید؟

* ـ شما زمانی هم رساله ای نگاشتید و ظاهر شاه را تکفیر نمودید. علاوه بر این، در سخنرانی رسمی خود در پشاور گفتید که؛ «من به دارالإفتاء خود دستور داده ام که برایم ثابت بسازند که؛ ظاهر شاه کافر نیست! ولی تا حال برای من جواب نگفته اند؟» مگر چه شد که یک شبه ظاهر شاه مسلمان شد و شما با افتخار او را دعوت نمودید و حتی جایداد هایش را هم خریدید؟ مگر حق می دهید که مردم در بارهء شما طور دیگری قضاوت کنند؟
* ـ شما یکتن از قوماندانان خود را از ولایت غزنی، همیشه به بدی یاد میکردید و می گفتید که؛ «پسرش بد اخلاق است، او پسر خود را در مجلس شما می آورد و شما روزی جای دندانی کسی را در روی آن پسر دیده بودید»! مگر کسانی که شما امروز با آنها سر و کار دارید، روزی خود شما از بد اخلاقی های آنان داستان ها نمی گفتید؟ مگر بد اخلاقی ایشان زبان زد عام و خاص نشده است؟؟ چه شد که از آن اوج شعار های بلند پروازانه به حضیض این پستی ها خود را افتیده اید؟

* ـ مگر رفتن به کوه های نورستان، همانند اسامه و حکمتیار، سخت تر از زندان های داوود خان و کمونستان است؟؟ که شما نا چاری خود را دلیل بر همکاری با صلیبی ها و صهیونست ها می دانید؟

* مگر همین صلیبی ها در حریم شخصی شما داخل نشدند و حریم شما را تلاشی نکردند؟؟ مگر دفاع از حریم شخصی فرض نیست؟؟ روسها این کار را در حق شما نکرده بودند!

* ـ استاد محترم! شما کسی را اجازه نمی دادید، حتی ریش خود را کوتاه کند، چون می گفتید؛ ترک سنت می شود! امروز چه شده است که نماز ها را مثل عوام بی حضور، با عجله، سرسری و بدون جماعت می خوانید؟ مگر در اسلام تغییر آمده است و یا در شما؟؟

* ـ شما که روزی یاسر عرفات را نمایندهء مردم فلسطین نمی دانستید و ادامهء مبارزه ای خود را بیت المقدس می گفتید! چه شده است که امروز جنگ غزه را در برابر اسرائیل جنگ ایران و اسرائیل می نامید؟ چه شده است که جنگ حزب الله را جهاد نمی دانید؟؟؟ حال اینکه همهء علمای جهان اسلام با اتفاق از آن حمایت کردند و به آن فتوای جهاد دادند! معلوم می شود که آن سخنرانی ها و شعار ها بخاطر فلسطین و بیت المقدس برای تلاشی شیوخ عرب بود، نه اسلام و مسلمین؟

* ـ شما که دیروز اکثر هست و بود خود را از جیب اسامه و امثال او پیدا کردید!! امروز چه شده است که او را نادان خطاب می کنید و به جهان اسلام مضر می پندارید؟ مگر اسامه همهء دار و ندار ترا در کوه های جاجی و شمشاد تهیه ندیده بود؟! مگر دیدگاه اسامه آن روز غیر از امروز بود؟ یا اینکه کفر امریکایی بهتر از کفر روسی است؟؟

* ـ شما که در کنفرانس های کشور های عربی، همه حکام جهان اسلام را اجیر صهیونیزم می خواندید، امروز چه شده است که یک روز هم بدون مشورهء یک صلیبی و یا صهیونی خواب تان نمی برد؟

* ـ چه شده است شما را که؛ در جنگ اول امریکا در خلیج، «همهء حکام عرب را محکوم می کردید که؛ چرا سر زمین های مقدس اسلامی را با پای کثیف صلیبی ها نجس کردند؟» امروزه خود تان وجود قوای خارجی «آنهم بدترین نوع عساکر صلیبی» را در کشور اسلامی مثل افغانستان، «از نگاه شرعی و عقلی ضروری می دانید و استدلال های عوام فریب می کنید»؟ به لحاظ خدا از خدا بترسید!!

* ـ چه شده است که؛ شما همیشه حفیظ الله امین را گذشته از الحادش بخاطر فاشیست بودنش بد می گفتید! ولی امروز غیر از فاشیزم دیگر دلیلی بر وجود شما در پهلوی کرزی وجود دارد؟ مگر اطرافیان کرزی در ریاست جمهوری غیر از فاشیستان افغان ملتی، خلقی، پرچمی و... کسانی دیگری هستند؟! خود شما هم به این امر اذعان دارید که، اکثر اداره به دست پرچمی ها است! پس شما برای پرچمی ها کمپاین می کنید؟ از خدا بترس!

* ـ چه شده است شما را که؛ مسعود شهید را مخاطب قرار می دادید و میگفتید: «ببین آمر صاحب در دولت ما و شما زنها در تلویزیون خبر می گویند. باید جلو شان گرفته شود؟»! اما بی بند و باری، فساد و فحشای که از ادارهء کرزی به این کشور به ارمغان آمده است و در تاریخ افغانستان سابقه نداشته است، و حتی در دورهء کمونستان به این حد فساد و فجایع نبوده است! چگونه برای ادامهء چنین اداره ای تلاش و کمپاین می کنید؟ حتی حرفی از آن همه فساد و فحشا در حضور کرزی ولو به ظاهر هم باشد به میان نمی آورید؟؟ آیا می خواهید فساد از این هم بیشتر و نهادینه تر شود؟ از خدا بترس!!

* ـ شما که شعار تان معادل گفته های حسن البناء و سید قطب بود و حتی « بعضی سران اخوان المسلمین را به تساهل متهم میکردید، چه شده است که امروز در قضایای جهان اسلام خاموش هستید! نه گوش تان می شنود، نه قلب تان درک میکند و نه هم چشم تان می بیند!! و گویی اینکه اصلا خبر ندارید؟؟ با شهادت و مجروح شدن 10 هزار مردم غزه اشکی در چشم شما حلقه نمی زند و روح تان آزرده نمی گردد؟ از همه بدتر اینکه؛ برای صلیبی ها و صهیونیست ها طرح ها و نقشه های امنیتی ارائه می دارید؟ به لحاظ خدا و بخاطر ایمان خود از خدا بترس!! خدا ببخشد همان استاد ربانی را که اقلا انزجار قلبی و لفظی خود را در جنگ غزه با شدت اظهار داشت. ولی شما کمترین درجهء ایمان را هم که همان نفرت قلبی است در این واقعه به نمایش نگذاشتید؟؟

* ـ داکتر عبدالله عبدالله که عمر خود را در جهاد گذرانیده است، در یک دورهء بسیار حساس ترا حمایت کرده است و با احترام و وقار چندین سال، همه روزه ترا در هلیکوپتر های خود ولایت به ولایت های شمال چکر میداد. و حتی وجود تو که دلیل عدم همکاری غربی ها به جبههء متحد بود، ـ باز هم از جانب داکتر عبدالله و یاران مسعود شهید در برابر بیگانه ها ترجیح داده شد ـ !! چه شده است که امروز از اداره ای حمایت می کنی که، در برابر او قرار دارد و یک سر سوزن هم با گفته های سابق شما و با سابقهء اسلامی داکتر عبدالله سنخیت ندارد؟

* مگر تو همیشه از مردانگی و قدر شناسی لاف نمی زدی؟ چه شد آن قدرشناسی تو که در دامن و در خانهء داکتر عبدالله و همراهان او پناه یافتی، ولی امروز با بدترین الفاظ از او یاد می کنی و صفاتی را به او پیوند میدهی که حقیقت هم ندارد و بهتانی بیش نیست؟ مگر اینست شیوهء مسلمانی و جوانمردی؟؟ مگر جرم و گناه بهتان را از نگاه شریعت فراموش کرده ای؟ اگر داکتر عبدالله در میدان حشر دامن ترا نزد خدا بگیرد و حق خود را بخواهد، چه جواب خواهی داد؟؟؟

با وجود همه مشکلاتی که داری، در این شک ندارم که به آخرت و روز محشر ایمان داری! و به گفتهء خودت «هر کس که به شخصی در دنیا تهمت زده باشد، در قیامت از اعمال او گرفته می شود و به مظلوم داده می شود»!!
* ـ داکتر عبدالله نماز می خواند، روزه می گیرد، چرس نمی کشد، شراب نمی نوشد، فحشا نمی کند با پسران لچ رو و امرد سر و کار ندارد، جاسوس نبوده و نیست، و فرایض اسلام را در حد خود شما و حتی خوبتر از شما و بدون ریا نسبت به شما اداء می کند!

مگر کسی که تو از او حمایت می کنی، یکی از این صفات را دارد؟؟ خدا را شاهد بگیر و قضاوت کن!! از خدا بترس و بگذار که اگر مسلمانی روزی به قبرت گذشت کرد، بنام یک مسلمان برایت اقلا یک آیت قرآن را تلاوت کند!!! از خدا بترس! از خدا بترس! از خدا بترس!

* ـ چه شده است که؛ تو همیشه از قانون حرف می زنی، ولی در پارلمان اکثراً از وزرای حمایت می کنی که یک درصد هم با اسلام و قانون اساسی افغانستان برابر نیستند؟

* در پارلمان همیشه برای کافر، کمونست، فاشیست، چپی، بد اخلاق و... رای داده ای و از آنها حمایت کرده ای! مگر کرزی و ادارهء او در روز محشر از تو شفاعت می کنند؟

* ـ شما که تبلیغ میکنید که؛ تجسس و تفرقه افگنی بدترین اخلاق یک انسان و بدترین گناه برای یک مسلمان است! پس چرا میان اقوام و مردمان حتی یک قریه تفرقه می اندازی و همه را با وعده های خام بسوی کرزی می کشانی؟ مگر خدا نمی بیند که شما چه می کنید؟!

* ـ شما استاد ربانی را همیشه نکوهش می کردید که، از یک دختر بچهء شاید 5 ساله در یک مجلس تمجید کرد و گفت «خواهرک چه حال داری و....» ولی شما امروز با فاحشه ترین زنان برای به کرسی نشاندن یک وزیر بد اخلاق، جاسوس و... مذاکره می کنید؟ با همین نوع زنان در یک میز نان صرف میکنید! مگر چه شد آن ایمان ها؟ چه شد آن شعار ها؟ چه شد آن ادعا ها؟؟

* ـ شما در دوره بی نظیر بهتو در مجالس دولت پاکستان نمی رفتید و نمایندهء خود را روان می کردید! «استدلال می کردید که، خوش ندارید با زن نا محرم صحبت کنید»! مگر امروز نه تنها با نا محرم، بلکه با فاحشه ترین زن و بدنام ترین انسان هم صحبت می شوید و در سرنوشت ممکلت تصمیم می گیرید؟؟

* ـ شما از ملاقات یک دپلمات روسی در سالهای 1374 که چندین روز در کابل انتظار کشید و خواست با شما ملاقات کند، ابا ورزیدید! چون می گفتید: «خوش ندارم چهره های زرد و چشمان آبی را ملاقات کنم»! چه شده است که امروز به بدترین صلیبی چشم کبود و زرد چهره ملاقات های خصوصی می کنید و طرح و نقشه می کشید؟؟ خدا از ظالم در حال و آینده انتقام می گیرد! با خبر! از خدا بترس!

* ـ شما که در میدان هوایی یمن چهره های زرد و چشمان کبود را دیده بودید و همیشه از آن به بدی یاد می کردید! امروز چرا با بدترین چهره های زرد که دشمنان نامدار اسلام و جهان اسلام هستند، کنار آمده اید؟؟ مگر مرگ در عزت بهتر از ذلت نیست؟!

* ـ اگر امروز طالب و حکمتیار تحت قیادت آی إس آی می جنگند و شما می گویید که نمی توانید این کار را کنید!، مگر دیروز چرا در زمان جهاد این عمل جهاد پنداشته می شد و شما به آن افتخار می کردید، همه میدانند که پاسپورت های سفر های شما از کجا صادر می شد!! اما امروز همان کار از نظر شما غلامی است؟؟

* ـ شما که همیشه می گفتید «افسوس که طالب د سری بچی وی؟» افسوس که طالب بچهء آدم می بود؟ یعنی شما را در قدرت شریک می ساخت، همرایشان یکجا می شدید! چه شده است بدتران از طالبان، امروز بچهء آدم شده اند و شما در یک کاروان همرایشان گام می بردارید!

* ـ شما «وجود قوای خارجی را برای جلوگیری از تجزیهء افغانستان امر ضروری می دانید»! مگر شما نمی دانید که «نقشهء سایس بیکو برای تجزیهء جهان اسلام» هنوز هم در کشور های اسلامی و از جمله افغانستان عملی می شود؟؟ مگر جهان اسلام را همین انگلیس و در بعدها امریکا به کشور های کوچک تقسیم نکرده اند؟ مگر زمانی خود شما این تئوری را نمی دادید که تقسیم جهان اسلام کار امریکا و انگلیس است و ادامه می یابد؟؟

* ـ شما در بارهء حکومت مجاهدین در زمان استاد ربانی می گفتید: «از این حکومت نه شیطان خوش است و نه خدا، چون نامش اسلامی است و در آن چیزی از عمل اسلامی وجود ندارد»! مگر ادارهء امروز افغانستان تحت قیادت کرزی، اسلامی است؟ شما کانال های تلویزیونی که دوستان امروزی خود شما به افغانستان به ارمغان آورده اند بینید؟، آیا اینها همه اسلامی هستند؟ شاید خواندن ها و رقص های نغمه آن را اسلامی کرده است؟؟

* ـ شما در پشاور شنیدن موسیقی را از رادیو کفر می پنداشتید! ولی امروز چه شده است که از اداره ای حمایت می کنید که 90 در صد تلاش آن برای اشاعهء فحشا صرف می شود؟ از خدا بترسید، و گرنه غضب او دامنگیر همه ما می شود!!! «بترس از آن غضب خداوند که تنها ظالم را نمی گیرد» آیت شریفه...

* ـ شما که استاد ربانی را بخاطر مواقف نرمش در زمان جهاد نکوهش می کردید. چون او ظاهر شاه را تکفیر نمی کرد، از کارکردن زنان جلوگیری نمی نمود و لیسهء امهات المومنین داشت!! چه شده است که امروز همکار برنامه های بنیاد گرا ترین صلیبی ها و صهیونیست ها شده اید و نامش را هم حکمت می گذارید!!

* ـ شما که «ادارهء داوود خان و ظاهر خان را اسلامی نمی دانستید و بر ضد آنها مبارزه می کردید! چه شده است که امروز ادارهء کرزی را حمایت میکنید و دلیل می آورید که؛ «نسبت به زمان استاد ربانی یک قانون و یک اداره وجود دارد»!! مگر قانون در زمان ظاهر خان و داوود خان بدتر از زمان کرزی بود؟؟

* ـ شما که خلافت عمری می خواستید، مگر حقیقت داشت؟؟ که امروز آن را به خلافت جاسوسان و دست نشاندگان تبدیل کرده اید و حتی در میان دست نشانده ها در پهلوی بدترین آن قرار دارید؟؟

* ـ آیت و احادیث را دیروز بسیار با طمطراق قلقه می کردید، از قضایایی جهان اسلام حرف می زدید و سخنرانی می کردید!! امروز چرا خپ و چپ هستید؟ مگر کفر امریکایی غیر از کفر روسی است؟؟ «کفار همه از یک قبیله اند. حدیث شریف»

یا اینکه با آن بیانیه های آتشین آنروز جیب اعراب را خالی می کردید، امروز این امکان وجود ندارد و قضایای جهان اسلام هم فراموش شما شده است؟؟؟

* ـ شما که در همهء حکومت های سیصد سالهء افغانستان تنها حکومت 9 ماهه حبیب الله خان کلکانی را مستقل و حکومت مردمی می دانستید و باقی را کفری و یا دست نشانده می خواندید!! چه شده است که امروز از اداره ای حمایت می کنید که سر سوزن هم، وجهه ای اسلامی، وقار افغانی، استقلالیت، مردانگی، پاکی و خود مختاری ندارد؟؟

... ادامه دارد