عکس هایی از محمد جواد، زندانی گوانتانامو که به کابل بازگشت

معلوم میشود که نان و اب و هوای قوانتانومی بی به این جناب خوب افتده است و از چهره اایشان معلوم است که چندان بد نمیگذشته است , حس میکینم که از سفر تفریحی امریکا بر گشته است نه از زندان Q T B . از چهره اش معلوم است که به اطرافیان خود کمی فخر میفروشد و امیدوار است که دست کمی از ملا عمر خان گرفته نشود , از ریش ایشان معلوم است که انتظار مدعو شدن برای غضوات اینده در سنگر اسلام را از همسنگران قبلی خود دارد . ولی از پنهان نمودن و یا ابراز نمودنء بی خبری از اطرافیان خود که صاف از چهره های شان در عکس ها هویدا است معلوم میشود که خود باید این مهمی پیدا نمودنء دوستان قبلی را در کوه و کمری دره های سنگلاخ سر نموده به سربازان اسلام بپیوندد و با ار پی جیء یکی از مکاتب را و یا پلی را و یا چند تا داکتر کانادایی را که از ان طرف کره زمین امده اند که خواهر و مادر ایشان را در جنگ به مقابلء مرض یاری دهند به نام اسلام از بین ببرد و بعد نعره الله اکبر را چنان از حلقوم خود بیرون بیاورد که بچه های کم عمر از وحشت ایشان فوراء سر زیر لحاف نموده بخوابند . خلاصه ایشان هنوز جوان هستند و راهی بس درازی در پیش دارند و از جایی که تمام اسلاف ایشان مانند سگ دوبی نه از خانه شدند و نه از کوچه ایشان اگر پلان رفتن به دوبی را برای خود بسازند , هوشیاری نموده اند . حتمادر دوبی اولاده بچه خان زدران و یا داماد های ملا صاحب عمر خانه از سعودی عرب به استقبال ایشان خواهند امد و در مسجدی برای کشتن هموطنان ایشان بدست های ایشان ایشان را به افتخاراتی نوازا خواهند نمود . اپریل .